پنجم ، شماره 1344 سپتامبر 1997 ، سال شهريور 1376 ، 1 دوشنبه 10
|
|
كوتاه برشهاي عمق
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
ردپا
(داستان مجموعه)
كدخداييان زهرا
آيندگان نشر
ريال صفحه ، 3400 112
نامهاي با داستان پنجمجموعه اين از پيش كدخداييان از
وزلال بيگانه ، آشناي محبوب ، ماشينشخصي ، هنرپيشه آقا ، دخترحاجي
داستانهاياين.اوست كتاب وردپاششمين شده منتشر چشم مثلاشك
.دارند اجتماعي -عمدتاموضوعاتخانوادگي مجموعه
انتخابميشود معمولي زندگيآدمهاييبسيار از كوتاهي لحظات
ووقايعي شخصيتها ;روايتميشود نسبتمعمولي بههمان ووقايعي
با ;بسيارببيند دراطرافش را آنها ميتواندامثال كهخواننده
چندساعته گردش بهضرورتهاييك خانواده يك بيتوجهيمرد مسائليمثل
، كلك(پيكنيكخانوادگي) واثاثيهنيست اسباب بردن به آنلزومي كهدر
تعطيلات) بهجايدرسخواندن كردن تفريح بهخانوادهاشبراي پسري زدن
چهرهشان نقاشي دارند دوست كه زناني قدرنشناسي و ، خودفريبي(تابستان
به زني بيتوجهي يا و ،(دوستان توصيه) باشد خودشان از زيباتر
چطوري) كشيده او خانواده براي آشپزي در دوستانش از زني كه زحمتهايي
به مسائل اين.همينقبيل ديگرياز موضوعات و ،(ما؟ زحمتهاي با
بداخلاقي ، سوءتفاهم ، دراثر)شدهاند ايجاد بهسادگي معمولا دليلاينكه
بسيارياز در كه چنان.هستند همرفعشدني بهسادگي ،(ناخواسته يااشتباهي
با و خوشي ، و خوبي با داستانها و ميشود همينطور داستانها
.ميشوند تمام اخلاقي يكنتيجهگيري
اين داستانهاي مانند هم ، جهان كوتاه داستانهاي بهترين بسيارياز در
چارچوب روزمرهشان ، برخوردهاي و آدمها زندگي از كوتاهي لحظات مجموعه ،
بهترين بين در را آنها آنچه اما.ميدهد تشكيل را داستان
و است ، اتفاقات و اينبرخوردها در شدن عميق ميدهد ، جاي داستانهايجهان
سوءتفاهمها ، و ايناشتباهات از بسياري چگونه كه اين نشاندادن
و شخصيتهاست ، رواني و وجوهروحي پيچيدهترين و ناشناختهترين برآمدهاز
اغلب ناخوش و تلخ پايانهاي.نيستند شدني حل معمولا هم دليل همين به
را مسائلي داستانها اين.است خاطر بههمين جهان خوب كوتاه داستانهاي
افكار يا عواطف به كه ميكنند طرح و برميگزينند اجتماعي ارتباطات در
بهراحتي نهتنها كه مسائلي ;ميشود مربوط -بشري بغرنج طبعا و -اساسي
خود گاهي پيچيدگي ، فرط از حتي بلكه نميشود ، يافت برايشان جوابي
مواقعي چنين در.نيستند آگاه بروزشان علل و چگونگي از هم شخصيتها
كه;باشد داشته مسائل اين براي جوابي ميتواند كمتر هم نويسنده
.نيست كار اين براي داستاننويسي در هم ضرورتي البته
را بشري بغرنج و جدي مسائل اين بتواند كه همين نويسنده
همه و كند بيان داستانش در(روزمره ساده وقايع همان روايت ازطريق)
خود شايد صورت آن چوندر.خواهدبود كافي نمايد ، آشكار را آن جوانب
.كند پيدا نيز را خود جوابخاص خود ، خاص طبع بنابه خوانندهبتواند
زيرو همه با شخصيتها همنشاندهنده كه نافذ ، و دقيق گفتگوهاي
اساسي كند ، نقشي منتقل را صحنهها حس موقعيتو هم و باشد ، بمهاشان
;دارند ميگذرد شخصيت چند حضور با و كوتاه زماني در كه داستانهايي در
كه هم آنها و ميشود ، ديده كمتر گفتگو مجموعه اين داستانهاي در اما
بهدليلحذف خودبهخود كه است ، غيرمستقيم نقلقول بهصورت بيشتر هست ،
.باشد موثر چندان شخصيتها پرداخت در نميتواند گوينده ، لحن و زبان
مجموعه اين داستانهاي معدود از وبشرگون شنيدم ، ردپا راديو از
را سرزندگيممكن و جذابيت و داستاندارند در عمدهاي نقش گفتگوها استكه
بيشتر اول دوداستان در كه است آن باوجود واين) ميدهند بهداستانها
.(تاگفتگو هست تكگويي
موفق خانمهم كوكب ودرددل داستانهايدرآرايشگاه سه ، اين بهجز
وبزرگترها بچهها روابط ناهنجار پيچيدگيهايوضعيت تاحدي ميشوند
داستان در) زن شخصيت نيازهاي و احساسات نشدن درك و (اول داستان در)
بهترين مستاجر وزن داستانهايكلكسيونر.دهند نشان را (دوم
.هستند مجموعه اين داستانهاي
و انتخابراوي اما نيست ، داستان ايندو در زيادي گفتگوي كه وجودي با
زندگي در موقعيتيجديتر انتخاب اين ، از ومهمتر او ، براي مناسب زبان
.است آن ومعضلات اجتماع به دقيقتر و تازه نشاندهندهنگاهي آدمها ،
سناپور حسين