:تهران شهر شوراي رئيس
آزادي شرايط اميدواريم
فراهم سريع‌تر زندان
از كرباسچي
شود
"فرهنگ خانه" گونه ، اين و..
مي‌شود بقالي
:تهران منطقه 13 شهردار
عمراني فعاليتهاي از درصد 40
است شده متوقف تهران
قضاوت براي مردم نوبت
شهر قديمي سقاخانه‌هاي از يادي
پاك و زلال خنكاي آن..
:تهران شهر شوراي رئيس
آزادي شرايط اميدواريم
فراهم سريع‌تر اززندان كرباسچي
شود
كرد اميدواري اظهار تهران شهر شوراي رئيس:شهري گروه
و آيد كرباسچي‌فراهم غلامحسين آزادي شرايط سريع‌تر هرچه
اسلامي جمهوري نظام كشورو مردم و تهراني شهروندان
.شود بهره‌مند توانمند مدير اين وجود از بتواند
ديروز نوري ، عبدالله حجت‌الاسلام ما ، خبرنگار گزارش به
جريان تشريح ضمن تهران ، شهر شوراي اعضاي نشست در
وي ، براي صادره حكم نوع و تهران شهردار عليه پرونده‌سازي
پرونده‌اي هياهوسازي ، و آفريني جنجال دوسال از پس:گفت
با و شد تشكيل تهران شهردار عليه جزئي موضوعي با
بايد كه دادند خاتمه آن به برانگيز سئوال نتيجه‌گيري
شهروندان براي حادثه اين كه آسيبهايي همه اين آيا پرسيد
است؟ جبران قابل پي‌داشت ، در تهران شهر سازندگي جريان و
موضوعي براي كرباسچي آقاي دادگاه نهايي حكم:افزود وي
داشته مجوز كشور وقت وزير از آن درباره وي كه شده صادر
براي شهرداري مديران از تن به 5 آن براساس كرباسچي و است
وقت وزير بشارتي آقاي و داده تخفيف درصد زميني ، 20 خريد
را مجوز دادن و كرد شركت دادگاه جلسات از يكي در كشور
.كرد تاييد كتبي و شفاهي
:گفت كرباسچي آقاي با برخورد نوع از تاسف اظهار با وي
و برداريم گام نظام حفظ براي همواره بتوانيم اميدواريم
.نياورد وجود به دلسردي و سستي ما در حوادث نوع اين
نامه متن نشست ، اين ادامه در ما ، خبرنگار گزارش براساس
درباره قضائيه قوه رئيس به تهران شهر شوراي سرگشاده
شد مقرر و خوانده شهرداري مديران شكنجه مساله به رسيدگي
تهران شهر شوراي رئيسه هيات توسط اصلاحاتي انجام از پس
.شود ارسال يزدي آقاي به
از شورا فراخواني نتيجه از گزارشي خبر ، اين برپايه
و ارائه شهردار معرفي براي سياسي گروههاي و شهروندان
انتخاب بر شورا به ارسالي نامه‌هاي از درشماري شد گفته
تاكيد تهران شهرداري تصدي براي كرباسچي غلامحسين آقاي
و 4 شهر شوراي اعضاي از تن نام 3 براين افزون.است شده
.مي‌خورد چشم به تهران شهرداري داخلي مجموعه از تن
شهرداري پست پذيرش براي را خود آمادگي نفر همچنين 54
سياسي گروههاي سوي از نامي هنوز اما كردند ، اعلام تهران
.است نشده ارائه اجتماعي تشكل‌هاي يا و
تني و تهران فرماندار كه تهران شهر شوراي نشست ادامه در
آقاي ماندن اززندان داشتند ، حضور نيز وي معاونان از چند
بسي جاي:گفت تهران فرماندار.شد تاسف اظهار كرباسچي
آغاز در كرباسچي آقاي همچون توانمند مديري كه است تاسف
.باشد حبس در شهر ، شوراي فعاليت
"فرهنگ خانه" گونه ، اين و..
مي‌شود بقالي
شهر كنار و گوشه در پرسه
سخت كاري شايد حتي شهر يك نگهداشتن آباد مي‌گويد تجربه
.باشد آن ساختن تراز
دلمشغولي گذشته سال در كرباسچي حذف عمليات شروع با
نوسازي جريان سرنوشت او از بعد كه شد اين مردم از بسياري
آيا مي‌ماند؟ نيمه‌كاره روند اين آيا شد؟ خواهد چه تهران
بي‌توجهي‌ها و ندانم‌كاري‌ها سراشيبي به بار ديگر تهران
كرباسچي كه درختاني و گلها سرنوشت راستي به غلتيد؟ خواهد
اين پاسخ شد؟ خواهد چه نشانده زمين به تهران جاي جاي در
.داد خواهد آينده را نگراني‌ها
آنها كه را آنچه از نشانه‌هايي بتوان شايد اينهمه با
تهران سازندگي جريان ميراث سر بر آينده در مي‌خواهند
تصوير در مثال ، برايكرد مشاهده كنار و گوشه در بياورند
محلات از يكي در فرهنگ ، خانه يك از مهمي بخش كه مي‌بينيم
.است شده تبديل "بقالي" به تهران پرازدحام و محروم
!شهرداري توسط شده ايجاد هنري و فرهنگي مراكز متوليان
براي فرهنگي فضاي اين از مترمربع هر ايجاد مي‌دانند آيا
آيا است؟ داشته دنبال به را هزينه‌اي چه شهروندان
با شتاب ، اين با و سادگي اين به پذيرفت مي‌توان
و تحقير سر از سازندگي و تلاش سال ده دستاوردهاي
شود؟ برخورد بي‌اعتنايي
:تهران منطقه 13 شهردار
عمراني فعاليتهاي از درصد 40
است شده متوقف تهران
جمع در ديروز تهران ، منطقه 13 شهردار:شهري گروه
فعاليتهاي از درصد گذشته 40 سال دو در:گفت خبرنگاران
.است شده متوقف تهران شهر عمراني
روند كندي و عمراني عمليات درصد توقف 40 علت خليلي صادق
و شهرداري درآمد شدن كم را شهرتهران كارهاي‌عمراني بقيه
اين در تهران شهرداري حاكم‌بر اجتماعي و اقتصادي مسايل
.كرد ذكر مدت
مجلس در تهران مردم نمايندگان داريم انتظار ما:گفت وي
سازندگي ، روند بهبود در تهران شهر مديران اسلامي‌و شوراي
.كنند ياري را تهران شهرداري
مجموعه كه معضلي رفع با كرد اميدواري اظهار همچنين وي
بتواند كرباسچي آقاي است ، روبه‌رو آن با تهران شهرداري
چند شهر و باشد تهران شهرداري سكاندار گذشته همچون
روند و اداره شهر شوراي همكاري با را تهران ميليوني
.بخشد استمرار را سازندگي
مديران در نظر اجماع و اتفاق يك من نظر به:گفت وي
رفسنجاني هاشمي آيت‌الله اينكه آن و دارد وجود شهرداري
براي ايران سازندگي سردار و وقت دولت رئيس عنوان به
بر و بوده ايشان ارشد مديران از كه كرباسچي آزادي
موجود نگراني تا كنند تلاش افزودند ، وي سازندگي افتخارات
.شود حل شهرداري اداره در
قضاوت براي مردم نوبت
كاشان تا اوين از
فين به اميركبير تبعيد ياد به مرا اوين به كرباسچي رفتن
تكرار به ناچار هميشه ما كه افسوس ، .مي‌اندازد كاشان
.هستيم تاريخ
سكندريان - تهران
دلسوزانه زحمات نتيجه
باعث كه (امام يادگار پل جمله از) طويل پل‌هاي احداث آيا
زحمات جزء شده‌اند هم به شهر مختلف نقاط هم‌پيوستن به
ايشان با اينگونه چرا پس نيست؟ كرباسچي برادر دلسوزانه
شد؟ رفتار
كشاورز جعفر - تهران
هدي با سخني
رفتن زندان با كه نيستيد شما تنها اين خوبم و عزيز خواهر
زيادي چشم‌هاي كه بدانيد.كرد خواهيد گريه گراميتان پدر
شده وارد ايران ابرمرد اين بر كه آشكار ظلم اين بر
هميشه براي كه خواهرم بدان مي‌گريند ، همچنان و گريستند
.مي‌شود آشكار زودي به حقيقت و نمي‌ماند ابر پشت خورشيد
و شما.است سخت مي‌دانم آنكه با باشيد ، بردبار و صبور پس
و مي‌داريم دوست شيرين جان چون را محترمتان خانواده
.ماست براي عظيمي غم شما ناراحتي كوچكترين
تو خواهر
كرباسچي آقاي جناب - ايران ملت خادم به تقديم
ماند نخواهد غم ايام كه مژده رسيد
ماند نخواهد هم نيز چنين و نماند چنان
شدم خاكسار يار نظر در چه ار من
ماند نخواهد محترم چنين نيز رقيب
را همه مي‌زند شمشير به پرده‌دار چو
.ماند نخواهد حرم حريم مقيم كسي
تهران از يحيي داوود
سبز انگشتان با مردي براي
انگشتاني با پسركي خواندم ، داستاني كودكي‌ام در زماني ،
انگشتانش همچنان ولي كردند اسيرش و دربند مي‌كرد ، سبز كه
بود چه هر نبود ، اما بود ، افسانه گمانم به مي‌كرد ، سبز
در دوباره سالها از بعد كه بود تو پرسخاوت دستهاي در
قصه‌هاي سبزانگشتي پسرك كه ديدم و گرفت جان خاطراتم
پس‌كوچه‌هاي كوچه تمام سبزي به و مي‌گيرد جان كودكي‌ام
سرد روح از كه صبور باغباني.مي‌رود پيش تهران امروز
اين در صادقانه و صبورانه و عاشقانه و نهراسيد بيابان
شما پرسخاوت دستهاي !كرباسچي آقاي جناب.برداشت گام راه
سرانگشتان كه زيرا بست نمي‌توان زنجيري هيچ با نيز را
.مي‌دانيم ما.شد خواهند سبز هم زندان در شما سبز
تهران - دشت‌بان آلاله
جمله سه حداكثر در ستون ، اين در درج براي را خود قضاوت
در (شبانه‌روزي) و 2042490 تلفن‌هاي 2051492 شماره با
دريافت آماده نيز نمابر 2058811 شماره.بگذاريد ميان
.شماست پيام‌هاي
شهر قديمي سقاخانه‌هاي از يادي
پاك و زلال خنكاي آن..
 
و كوچه‌ها همه در دور چندان نه گذشته‌اي در سقاخانه‌ها
سنتهاي و آئينها از جلوه‌اي عنوان به شهرها گذرگاههاي
گسترش با اينك اما.مي‌كرد خودنمايي مردم مذهبي -ملي
سقاخانه‌ها جديد ، بزرگراههاي و خيابانها ايجاد و شهرها
قديمي محلات از تعدادي به محدود تنها و مانده‌اند مهجور
نداشت وجود لوله‌كشي آب شهرها در كه زماني.هستند تهران
سقاخانه‌ها نبود ، دسترس در وفور به برقي آبسردكنهاي و
شبها و مي‌كرد سيراب را رهگذر تشنگان كه بود محلي
در نيز و.مي‌شد بازار و كوچه مردمان روشني‌بخش
شمع خود ، حاجت برآوردن براي حاجتمندان سقاخانه‌ها
قرارها و قول براي محلي و مي‌بستند دخيل و مي‌افروختند
فلسفه سقاخانه‌ها ، پيدايش تاريخچه زير نوشتار.بود نيز
به مربوط آئين‌هاي و آداب و آنها آمدن وجود به
.است كرده بررسي را سقاخانه‌ها
پرچمداري و سقايي و زجوانمردي
بدنش بر ازل خياط دوخته جامه‌اي
دارد وجود موضوعاتي هنوز ما ، مردم پربار و غني فرهنگ در
آن از.است نشده پرداخته آنها به است شايسته آنچنانكه كه
.مانده‌اند مهجور بسيار كه هستند سقاخانه‌ها جمله
همگان ، براي آب بودن دسترس در علت به امروزه شايد
است ، بوده گذشته در كه شكلي آن به را عطش مفهوم نتوانيم
آوردن بدست دور ، چندان نه گذشته‌هاي در اما.كنيم احساس
براي بويژه آب ، منابع دادن قرار و بوده دشوار كاري آب ،
داشته حياتي اهميت مي‌شدند ، وارد شهر به كه غريبه‌هايي
كنار در سقاخانه‌ها بيشتر علت به‌همين و.است
:گفت مي‌توان واقع درشدهاند ساخته كاروانسراها
ميهمان‌نوازي و نوعدوستي بارز نمونه سقاخانه‌ها"
".هستند تاريخ طول در ايرانيان
سقاخانه‌ها تحول و پيدايش تاريخچه *
روند كه مدوني و جامع تاريخ موجود ، منابع قلت به توجه با
كند ، معين "دقيقا را تاريخ طول در سقاخانه‌ها ايجاد
و شواهد برخي به توجه با تنها و.آورد بدست نمي‌توان
سير چگونه سقاخانه‌ها كه كرد اظهارنظر مي‌توان قرائن
دين اسلام ، از قبل ايران در:كرده‌اند طي را خود تكاملي
بسياري تاكيد كيش ، اين در و است بوده زرتشتي مردم عموم
جمله از.است شده آبرساني و عمومي تسهيلات ايجاد بر
و چاهها قنوات ، حفر آب ، مجاري ايجاد زرتشت آئين تعليمات
باقيات بزرگترين از كه است انبارها آب و آبدانها ساخت
به مي‌توان شواهد اين به توجه با.است شده شمرده صالحات
.برد پي دوره اين در عمومي انبارهاي آب و آبدانها وجود
به يافت ، ادامه روند اين نيز اسلام از پس دوران در
تشنگان به آبرساني و سقايي قنوات ، وقف و حفر كه گونه‌اي
مسئله كربلا ، واقعه از بعد البته.مي‌شد شمرده فريضه
و شيعه "عموما كه ايران مردم توجه مورد بيشتر سقايي
.شد واقع بودند ، -عليهم‌السلام -بيت اهل دوستدار
روز و شب دارم مژه دوش به اشك از مشكي
را سقايي منصب من به داده تو عشق
"سنگاب" يا و "آبدان" عنوان به ثابت ظرفي دادن قرار اما و
بنظر اما است ، شده مرسوم زماني چه از نيست مشخص "دقيقا
از.است يافته بيشتري رواج صفويه عهد از كه مي‌رسد
مسجد سنگاب به مي‌توان دوره اين سنگابهاي باشكوهترين
نيز و.است شاهكار خود نوع در كه كرد اشاره اصفهان امام
به و رخام سنگ از كه اصفهان لطف‌الله شيخ مسجد سنگاب
.است شده ساخته سانتي‌متر هفت ضخامت
بتدريج و شد ساخته ساروج و آجر از آبدانهايي بعدها
كردن ، نذر براي محلهايي به‌عنوان و يافت گسترش آبگيرها
آن ، كنار در روضه‌خواني و كردن روشن شمع بستن ، دخيل
.كرد پيدا عموميت
مخروبه و متروك سقاخانه‌ها بيشتر اخير سال چند در
بكارگيري و شرب قابل آب بودن دسترس در علت به و شده‌اند
سقاخانه‌هاي داخل در حتي و معابر در برقي سردكنهاي آب
شده ، كاسته سقاخانه‌ها آبرساني اهميت از بتدريج قديمي ،
تنها امروزه و است مانده باقي همچنان آن قداست چه اگر
دودزده طاقهاي مي‌كند ، خودنمايي كهن يادگار اين از آنچه
.است شده سياه بجامانده مومهاي و
سقاخانه‌ها آمدن بوجود فلسفه *
:آب قداست و حياتي اهميت -1
و است داشته قداست ايران در اسلام از پيش دوران از آب
آن به گياه و حيوان انسان ، حيات بودن متكي آن علت
.مي‌باشد
مي‌شده برپا "آبريزگان جشن" نام به جشني باستان ايران در
آب هم بر مردم ،"آب ايزد" ستايش براي روز آن در كه
.مي‌پاشيدند
براي پروردگار رحمت عنوان به باران و آب از نيز اسلام در
.است گرفته قرار مطهرات از آب و شده ياد بندگان
است آمده آب اهميت مورد در بسياري آيات هم كريم قرآن در
:است كرده چندان دو مردم نظر در را آب قداست امر همين كه
نزلنامن و" ;"به من‌السماءماءليطهركم عليكم وينزل"
اين بر علاوه "وحب جنات به مباركافانبتنا ماء السماء
و آب از آنها در كه شده نازل نيز ديگري آيه‌هاي آيات ،
.است شده ياد بندگان بر خداوند رحمت عنوان به باران
در آب قداست.است همراه آن با نيز نعمتها ساير كه رحمتي
مسافر ، بدرقه هنگام كه بود رسيده بحدي ايران مردم نزد
نثار آب و مي‌پاشيدند خاك بر او قدمهاي پي از را آب ظرفي
به مسافر آنان ، پاك دعاي به تا مي‌كردند خاك تشنگان
ايرانيان نزد كه ديگري سنتهاي از.بازگردد و رفته سلامت
مي‌كردند تازه آب به را نوزاد روي:آنكه است بوده مرسوم
.شود فرزندشان نصيب سلامتي و طراوت آب ، طراوت با تا
:اينكه ايران مردم نظر در آب جايگاه اهميت بر ديگر شاهدي
لفظ كه مي‌شود بيان واژگاني با ارزشها و خوب صفات تمام
:مانند است همراه آن با آب
...و آبرو آباداني ، آباد ،
محوري نقش آب كلمه آن در كه بيشماري ضربالمثلهاي نيز و
سر از آب ،(كردن عطا) بخشيدن جگر از آب:مانند دارد
...و است مراد نطلبيده آب گذشتن ،
:آتش به نياز و نور تقدس -2
نياز بتوان را سقاخانه‌ها ايجاد فلسفه‌هاي از يكي شايد
گذشته ايام در زيرا كرد ، عنوان آتش نگهداري براي محلي به
محلهايي زرتشت كيش درميكردهاند اقتباس را آتش مردم
تهيه را خود نياز مورد آتش آنجا از مردم كه داشت وجود
.مي‌كردند
در.است آب همسنگ تقدس جهت از نور ايران ، در ديگر سوي از
.است شده تشبيه نور به روحاني و معنوي امور نيز اسلام
شده گفته ائمه بودن همقدر بيان براي كه حديث اين مانند
آتش كردن روشن "ضمنا "هستند واحدي نور از آنها همه":است
مي‌شده راه شدن مشخص و گذر شدن روشن موجب سقاخانه‌ها در
.است
سقاخانه‌ها رسوم و آداب *
شمع كردن روشن -1
و دردمندان براي بودند محلي سقاخانه‌ها روزگاري
برآورده براي داشت حاجتي كه كسي بنابراين ، .حاجتمندها
شبهاي "معمولا و كرده سقاخانه نذر شمع خود ، حاجت شدن
شمع سقاخانه در (ع)امام‌حسين غريبان شام در يا و جمعه
.مي‌كرد روشن
خيرات و نذر -2
در را مردگان براي خيرات و خوراكي نذورات "معمولا
مي‌گذاشتند سقاخانه‌ها در جمعه شبهاي در و چيده ظرفهايي
.بخوانند آن "باني" براي فاتحه‌اي و بخورند عابران تا
بستن دخيل -3
توسل و تقرب براي وسيله‌اي تقدسشان ، دليل به سقاخانه‌ها
به زدن قفل و بستن دخيل دليل ، همين به.بودند نيز
در گشايش به‌منظور سقاخانه ، مشبك پنجره‌هاي و ميله‌ها
نينوا دشت سقاي تا مي‌شده ، انجام مشكلات و گرفتاريها
از گره كرده ، نظر مشكلات به (ع)ابوالفضل‌العباس حضرت
.بگشايد كارها
سقا تو بزم به شدم كوثر ساقي ياد به
مستم تو ولاي از و خويش از بي‌خبر زشوق ،
سقاخانه صندوق در پول ريختن -4
متولي به كه مي‌شد انجام صدقه يا و نذر عنوان به اينكار
و بي‌بضاعت افراد به او توسط يا و داشته اختصاص سقاخانه
سقاخانه از كه كساني اينرو از.مي‌شد داده محل آبرومند
كرده ، جاري زبان بر را (ع)سيدالشهدا نام مي‌نوشيدند ، آب
در پول مبلغي گاه و مي‌فرستادند درود خاندانش و او بر
.مي‌ريختند صندوق
سقاخانه‌ها تزئينات و معماري *
اغلب داشته‌اند ، مردم نزد در كه تقدسي علت به ها سقاخانه
تزئينات داراي لذا.شده‌اند تزئين و ساخته زيبا شكلي به
:از است عبارت كه هستند نيز متنوعي معماري و
.آب منبع و كردن روشن شمع براي محلي -1
نذورات جمع‌آوري صندوق -2
سبز و سرخ شالهاي يا و ديني شعارهاي با پرچمهاي -3
سقاخانه داخل در قرآن و آينه -4
سقاخانه داخل در فانوس و چراغ -5
ديواره بر آنها نام نوشت خط و ائمه شمايل نقاشي -6
سقاخانه
و اشعار با) روي‌كاشي خطاطي و كاشي‌كاري تزئينات -7
(مي‌باشد ائمه سوگ در كه مراثي
تهران قديمي سقاخانه‌هاي از شماري محل *
خيابان بهارستان ميدان در واقع آينه سقاخانه -1
سقاخانه‌هاي معروفترين و زيباترين از يكي) ظهيرالاسلام
(تهران
گذر در بوذرجمهري خيابان در واقع نوروزخان سقاخانه -2
در سقاخانه اين) نوروزخان
سقاخانه‌اي آن بجاي ولي شد خراب منطقه آن كشي‌هاي خيابان
.(شد احداث محل همان در
خيابان در يحيي امامزاده كوچه زيباي سقاخانه -3
"محل زياد ابن":محل اهالي از يكي تعبير به كه) بوذرجمهري
.(است كشيده ديوار را آن از قسمتي جلوي
محله در واقع عبدالكريم آشيخ مسجد كنار در سقاخانه‌اي -4
سرچشمه
در كه) هادي شيخ چهارراه در واقع هادي آشيخ سقاخانه -5
.(است شده اجرا امريكا كنسول قتل نقشه آن
توجه مورد بسيار كه آذربايجان خيابان در سقاخانه‌اي -6
.دارد قرار محل مردم
.بازار "بزرگ چارسوق" در سقاخانه‌اي -7
مستفيد حسن
|
اقليم هفت
|
مراكان در حيات رونق
ميش و قوچ جمعيت:گفت خوي زيست حفاظت‌محيط اداره رئيس
دو به شهرستان اين "مراكان" شده حفاظت منطقه بزدر و كل و
آمار اساس بر:افزود يوسفي علي‌اكبر.رسيد راس هزار
و 1200 وميش قوچ راس حدود 800 هم‌اكنون سرشماري آخرين
وي.مي‌كنند زندگي خوي مراكان منطقه در بز و كل راس
ييلاق‌هاي به مذكور حيوانات مهاجرت همچنين:كرد اضافه
و ارمنستان كشورهاي ارتفاعات شرقي ، استان‌آذربايجان
و طبيعت از استفاده جهت سكمن‌آبادخوي منطقه و تركيه
.است شده آغاز زادآوري
بودن دارا به توجه با خوي مراكان شده منطقه‌حفاظت
وجود از گياهي گونه‌هاي وتنوع مختلف زيستگاه‌هاي
گرگ ، جمله‌پلنگ ، از ديگر وحشي جانوران متنوع گونه‌هاي
نيزبهره خرگوش و خوك سمور ، گراز ، شغال ، روباه ، سياه‌گوش ،
و كمياب پرندگان زيستگاه منطقه اين همچنين.مي‌گيرد
كبك شكاري ، پرندگان انواع هما ، تيهو ، دري ، كبك چون نادري
.است معمولي كبك و چيل
مي‌دهد افزايش را سرطانها انواع به ابتلا خطر ديوكسين
معرض در كه شيميايي صنايع كارگران جديد تحقيق يك براساس
از بيشتر درصد دارند 60 قرار ديوكسين بالاي‌ماده ميزان
.مي‌شوند مبتلا سرطان به سايرين
كه مطالعه اين در واشنگتن ، از فرانسه خبرگزاري گزارش به
است 5132 رسيده چاپ به سرطان ملي موسسه درمجله آن نتايج
قرار بررسي تحت آمريكا كارخانه‌شيميايي در 12 كارگر
ماده با درتماس كه كارگراني دريافتند محققان.گرفتند
معرض در متوسط حد از بيشتر درصد بوده‌اند 13 ديوكسين
كه 100 كارگراني.دارند قرار مهلك سرطان يك به خطرابتلا
خطر بوده‌اند ماده اين معرض در مردم ساير برابر تا 1000
.مي‌دهد نشان افزايش درصد آنها 60 در سرطان به ابتلا
در شغلي بهداشت و ايمني ملي موسسه محققان از گروهي
بيماريهاي به ابتلا و ديوكسين سطح ميان ارتباط به اوهايو
سال در بهداشت جهاني سازمان.كردند اشاره عروق و قلب
.شناخت سرطانزا يك‌ماده عنوان به را ديوكسين ماده 1977
شده خانگي‌ايجاد زباله‌هاي سوزاندن اثر در بيشتر ديوكسين
قرارمي استفاده مورد فولاد و آهن مانند خاصي صنايع در و
.گيرد
شمال جنگلهاي احياي حفظو براي ريال ميليارد 45
:گفت كشور جنگلهاي سازمان رييس و جهادسازندگي وزير معاون
جنگلهاي احياي و حفظ براي امسال اعتبار ريال ميليارد 45
:كرد اضافه حميدكلانتري.است يافته تخصيص كشور شمال
مشمول كشور شمال ازجنگل‌هاي هكتار هزار حاضر 950 درحال
حدود ميزان‌جنگل اين از ساليانه كه است برداري بهره طرح
.مي‌شود برداشت چوب مكعب متر ميليون دو
در دامي واحد هزار و 800 ميليون يك:كرد اضافه وي
جنگل احياء برنامه راستاي در كه وجوددارد گيلان جنگلهاي
اين:افزود كلانتريخارجشود استان طبيعي اراضي از بايد
و درختان‌جنگلي چوب سرشاخه‌هاي از اكنون هم دامي واحدهاي
تاكنون:گفت وي.مي‌كنند تغذيه درجنگل‌ها موجود علوفه
خروج و شده خارج گيلان جنگلهاي از دام راس هزار 250
از شده بندي زمان برنامه يك طي مانده باقي دام‌هاي
.ضروري‌است استان اين جنگلهاي
|
|
