قانون به كه نكنيم كاري باشد يادمان
بربخورد زمين
آسيا در طبيعي حوادث از ناشي مرگ
دنباله‌دار ستاره قلب به شليك
ساله ميليون استخوان‌هاي 80 كشف
درژاپن كوسه بزرگترين شكار
قانون به كه نكنيم كاري باشد يادمان
بربخورد زمين
محيطي زيست اخلاق در ديگر بحثي
و رشد كه است اين زيست‌محيطي رفتار در اساسي اصل يك
شود بعدي نسل توسعه و رشد از مانع نبايد نسلي هيچ توسعه
حدودي و مرز داراي سياسي ، معيارهاي از جدا زيست محيط
دربر را مسكون كره زيستي ساختار تمامي و نبوده مشخص
قبيل از زيست‌محيطي معضلات شروع با لحاظ بدين مي‌گيرد
بشر آلودگيها ، سريع فزوني و طبيعي منابع تدريجي گشتن تهي
دنيا مختلف دول و ديد متصور هولناك آينده‌اي در را خود
اصل به متعدد كنوانسيونهاي تشكيل و جدي نشست‌هاي طي را
و عمراني برنامه‌ريزيهاي در زيست محيط حفاظت و حرمت
اين تمام اگر كه است آن مهم مطلب اما نمود وادار عمومي
و اصول سري يك به واقعي احترام مبناي بر برنامه‌ريزيها
وجود ترديد آنها موفقيت در نباشد ، انساني والاي ارزشهاي
.داشت خواهد
برخورداري كه رسيد نتيجه اين به مي‌توان تامل اندكي با
در اساسي تغييرات ايجاد نيازمند سالم زيست محيط از
زيست محيط تخريب اصلي دلايل است ، بشري ارزشهاي و معيارها
اخلاقي ارزشهاي به توجه عدم و بي‌مسئوليتي آزمندي ، امروز
در تحولي بايستي دليل همين به و است انساني والاي و
انسان راستا ، اين در.گيرد صورت انسانها ما ارزشهاي
تضمين عين در كه است زيست‌محيطي فرهنگ و اخلاق نيازمند
زيانبار و غيرپايدار الگوهاي كشورها ، كليه اقتصادي توسعه
.سازد دگرگون هم را مصرف و توليد
كار به بي‌محابا را طبيعي منابع صنعتي ، پيشرفته كشورهاي
از و فقر بهاي به را آسايش و رفاه نتيجه در و گرفته‌اند
مردم نصيب كشورها ساير زيست محيط تخريب و منابع دادن دست
و بيستم قرن انسان متاسفانه گفت بايد.كرده‌اند خود
به جامع نگرشي فاقد غربي متمدن "ظاهرا انسان به‌ويژه
به بشريت حيات عميق وابستگي درك از و است زندگي و خلقت
و تماميت فهم از واقع در و جانداران ساير و يكديگر
.است مانده عاجز خلقت يكپارچگي
الهي ، دستورات به توجه با خود پيدايش بدو از اديان تمام
با انسان رابطه كرده‌اند سعي مردم زيستي شرايط با متناسب
كنند تلطيف و هماهنگ اخلاقي ، دستورات طريق از را طبيعت
شدن دور با ديگر اخلاقي مسائل همه مانند رابطه اين كه
سست دنياطلبي و ماديگري سمت به گرايش و مذاهب از انسانها
تنها كنوني شرايط در مي‌رسد نظر به نتيجه در است ، شده
حفظ و طبيعت و انسان بين همبستگي ايجاد براي مطمئن راه
مسائل اهميت و ترويج به اتكاء آينده ، نسلهاي براي آن
.باشد اخلاقي ارزشهاي برمبناي زيست‌محيطي
براي را مفيد اخلاقي اصول پذيرش توان بالقوه ، انسانها
به‌صورت اصول اين كه است لازم و هستند دارا پايدار زندگي
و كرده پيدا رسوخ آنها ميان در گسترده آموزشي با و مدون
جهان ، تمام در تاسف كمال با ولي شود جايگزين آنها باور در
.و تبليغات جمعي ، ارتباط وسايل جمله از غيررسمي آموزشهاي
شوم عواقب به توجه بدون بيشتر هرچه مصرف به را مردم..
.مي‌كنند ترغيب آن زيست‌محيطي
حقيقت در امروز ، زيست محيط از حفاظت نوين ظاهر به انديشه
در دور گذشته‌هاي در كه است نطفه‌اي آن تكامل و توالي
و جانوران و گياهان تقديس صورت به ابتدا انسانها باور
اتكاء دور ، گذشته‌هاي در.است شده بسته طبيعت عناصر ساير
و سو يك از معيشتي نظر از طبيعت به انسان بلاواسطه
ديگر ، سوي از طبيعت شگرف نيروهاي برابر در ناتواني‌اش
تقدس از هاله‌اي در او ذهن در را طبيعت عناصر از برخي
برخي و طبيعت براي كرامات به بودن قائل كه بود برده فرو
سرچشمه آن از هم مختلف فرهنگهاي در جانوران و گياهان
بودائيسم ، و هندو آئين‌هاي در مثال عنوان به.مي‌گيرد
خود به محترمانه‌اي بسيار شكل طبيعت با انسان رابطه
منتهي طبيعت پرستش به آن افراط حالت در كه مي‌گيرد
تنوع) خلقت گوناگوني سيكها ، مقدس كتاب در يا و مي‌گردد
گونه اين كه اين خلاصه و مي‌گيرد قرار تقديس مورد (زيستي
از عالم موجودات تمام كلي طور به كه باورند اين بر سنتها
و مي‌باشند احترام مورد و مقدس نحوي به زنده غير و زنده
.گيرد قرار مراقبت و حفاظت مورد سايرين توسط بايستي
نخستين را آن كه زرتشت دين يعني اديان قديمي‌ترين از يكي
وظيفه مهمترين:مي‌گويد هم ناميده‌اند جهان اكولوژي دين
تمام ميان در بلكه طبيعت با همبستگي فقط نه انسان ،
كوهها ، ستايش از مملو زرتشتي نيايشهاي.است موجودات
در پرندگان سبز ، گياهان نمو اقيانوسها ، رودها ، نهرها ،
به.است آن مخلوقات تمام و زمين مام و پرواز حال
يك هر كه مي‌شود داده تعليم هم ايراني معاصر زرتشتيان
اديان آمدن با.است فرشته يك به مختص و متعلق گل ، دانه
هستند ، خود از قبل اديان بخش تكامل كه مسيحيت و اسلام
دسته‌اي تدريجي حذف با اديان اين كه شد به‌گونه‌اي وضع
خداوند يگانگي با تضاد در كه خرافات به آغشته باورهاي از
و شده انسانها سرگشتگي از دوره‌اي پايان‌بخش داشت ، قرار
و طبيعت با رابطه در مشخص اعتقادي به رسيدن راه در را او
به‌طور و جانوران و گياهان به اهميت.نمودند ياري هستي
مكتب دو دراين تنها نه طبيعي منابع و عناصر تمامي خلاصه
براي مطمئني حمايتي پشتوانه به بلكه يافت ويژه‌اي جايگاه
طبيعت از حفاظت اوليه و ابتدايي شكل كه شد بدل آنها بقاء
.داشت مستور خود در را امروز
:مي‌فرمايد كريم قرآن
و زمين در هرآنچه و است زمين در خداوند جانشين انسان
نعمات از مي‌تواند و دارد قرار او تسخير در است آسمان
در كه مي‌كند تاكيد حال عين در ولي شود بهره‌مند طبيعت
و است شده آفريده متعادل و متناسب موزون ، چيز همه جهان ،
و كند درك و كشف را توازن اين كه مي‌فرمايد امر بشريت به
خود و نموده تسخير را خود نفس و بي‌روح و ذيروح جهان
ساكنان تمام و او براي خداوند كه باشد قوانيني تسليم
.است داده فرمان هستي عالم
چنين گرديد بيان الهي اديان و سنن مورد در كه آنچه از
اديان به‌ويژه و بشر مذهبي تجربيات كه مي‌شود نتيجه‌گيري
طبيعت تعادل و توازن و خلقت تماميت به مسيحيت ، و اسلام
متعالي نظم و كمال مقابل در مي‌بايد انسان و قائلند
و خود زيست محيط با متناسب رفتاري و نموده تكريم طبيعت ،
بهره‌برداري و كشف حق كه حال عين در باشد ، داشته ديگران
همان اين و است محفوظ او براي طبيعي نعمات از معقول
توسعه و بهره‌برداري" امروزي اصطلاح كه است مفهومي
.مي‌سازد متبادر انسان ذهن به "پايدار
كه داده نشان اخير قرن دو تجربه شد بيان كه همانطور
به بي‌اعتنايي و بي‌اعتقادي رشد آن ، همپاي و صنعت پيشرفت
براي بيشتر آسايش موجب فقط نه اخلاقي قواعد و ديني قواعد
زندگي امروزي ، متمدن ظاهر به جهان در بلكه نبوده بشر
تلخ‌تر زمان هر از صنعتي دستاوردهاي انبوه ميان در انسان
كه زمان آن تا يقين طور به و مي‌كند جلوه بي‌معني‌تر و
روند اين نگردد احياء بشريت اذهان در اخلاقي باورهاي
.يافت خواهد ادامه بيشتر شدت با غم‌انگيز و فرساينده
بين يگانگي و وحدت ايجاد دارد نياز امروزي انسان آنچه
گروهي و فردي رفتار براي آن سايه در تا است اخلاق و علم
بر بيشتر آن تاكيد كه بيابد الگويي و راهنما آدميان ،
بايستي واقع در.كالا محض توليد تا باشد زندگي كيفيت
اخلاقي ، ايده‌آلهاي بر تاكيد ضمن كه گردد تدوين اصولي
اين از برخي.كند تامين هم را بشر مادي رفاه و نيازها
:از عبارتند اصول
بخشي هركدام كنيم باور و باشيم داشته ايمان بايد ما - 1
بشري ، جوامع تمامي كليت ، همين كه هستيم جهان كليت از
به را طبيعت اجزاء تمام و بشر آينده و حاضر نسلهاي
.است داده پيوند يكديگر
حق از اعم ديگران با مساوي و اساسي حقوق انساني هر - 2
حق مذهب ، و عقيده فكر ، آزادي فردي ، امنيت آزادي ، حيات ،
حق حكومت ، در مشاركت حق كردن ، اظهارنظر و پرسيدن
مواهب از برخورداري حق پرورش ، و آموزش از برخورداري
"نهايتا و انسانها درخور زندگي به دستيابي حد در طبيعي
هيچ كه دارد زمين كره محدوديتهاي و امكانات چارچوب در
حياتي حقوق اين از انسان ساختن محروم حق حكومتي يا فرد
.ندارد را
احترام و حرمت داراي مستقل به‌طور حيات از شكلي هر - 3
ندارد ، را طبيعت يكپارچگي تهديد انساني‌حق توسعه و است
به مخلوقات و موجودات تمام با مي‌بايد انسانها بلكه
قابل رنجهاي قساوت ، از را آنها و كرده برخورد شايستگي
.بدارد مصون غيرضروري و غيرمنطقي كشتارهاي و اجتناب
طبيعت بر را خود رفتار اثرات مسئوليت بايد هركسي - 4
را طبيعي تنوع و اكولوژيكي جريانات بايد مردم.بپذيرد
زميني منابع از كفايت و ميانه‌روي حد در و حفاظت
تجديد منابع از پايدار بهره‌مندي تا كنند بهره‌برداري
.گردد تضمين شونده
از پس نسل براي است مسئول منصفانه طور به انساني هر - 5
به خود آنچه با حداقل كه بگذارد ميراث به را جهاني خود ،
.باشد برابر حاصلخيزي و تنوع حيث از برده ارث
را نسلها ساير شانس نبايد نسلي هيچ توسعه و رشد - 6
.سازد محدود
و جهاني مسئوليتي طبيعت ، اجزاء ساير و بشر حقوق حفظ - 7
است جغرافيايي مرزهاي و ايدئولوژيها فرهنگها ، تمام مافوق
.است جامعه هر و فرد هر متوجه مسئوليت اين و
8/4/78- نوروزي وحيد مهندس
آسيا در طبيعي حوادث از ناشي مرگ
از ناشي مير و مرگ بيشترين مي‌دهد نشان جهاني بررسي يك
.مي‌دهد روي آسيا منطقه طبيعي‌در حوادث
سال در لندن چاپ اكونوميست اقتصادي نامه هفته نوشته به
وقوع دليل به جهان در نفر هزار درمجموع 59 ميلادي 1998
و طوفان و تغذيه زلزله ، سوء حريق ، سيل ، نظير حوادثي
.دادند دست از را خود جان گردباد
هزار حدود 10 هند در مي‌دهد نشان آمار اين كشوري تفكيك
دست از را خود جان سال 98 در حوادث اين‌گونه در نفر
كشورهاي راس در حيث ازاين كشور آن ترتيب بدين و دادند
.مي‌گيرد قرار جهان
تا 7 شد موجب سال 98 در افغانستان در زلزله دو وقوع
.بدهند دست از را جان‌خود نفر هزار
سال در نفر نيز 5700 لاتين آمريكاي در واقع هندوراس در
.باختند جان طبيعي بروزحوادث اثر در 98
كمترين جهان صنعتي نيمه يا صنعتي كشورهاي حال درهمين
.داشته‌اند حيث اين رااز تلفات ميزان
كرده تاييد را نكته اين سرخ صليب جهاني سازمان بررسيهاي
نشان و است
به متعلق جهان سطح در مير و مرگ ميزان درصد دهد 96 مي
.است حال‌توسعه در كشورهاي
دوره دو در مير و مرگ ميزان مي‌دهد نشان سرخ صليب آمار
.است داده نشان شديدي كاهش قبل به اخيرنسبت ساله پنج
به سالانه ميلادي و 87 سالهاي 83 بين ساله پنج دوره در
و بودند داده دست از را خود جان نفر متوسط 140هزار طور
هزار سالانه 75 سطح تا ساله‌بعدي پنج دوره در تعداد اين
پايين هزارنفر سالانه 21 سطح تا تا 97 دوره 93 در و نفر
.بود آمده
در هشدار پيشرفته روشهاي مديون را كاهش اين اكونوميست
.است دانسته حوادث‌طبيعي وقوع مورد
دنباله‌دار ستاره قلب به شليك
نام به فضائي سفينه يك باپرتاب دارد قصد ناسا سازمان
سفينه.بزند سابقه بي "كاملا عملي به ايمپكت‌دست ديپ
وزن به مسي گلوله‌اي به‌فضا پرتاب از پس است قرار مزبور
در كه كند دنباله‌دارشليك ستاره يك هسته رابه پاوند 1100
فوتبال‌و زمين يك وسعت به صخره‌اي مي‌رود انتظار نتيجه
اين هسته در طبقه هفت ساختمان يك بلنداي معادل عمقي به
.شود دنباله‌دارايجاد ستاره
گذشته چهارشنبه روز كه دلاري ميليون ماموريت 240 اين
علمي داستان‌هاي شبيه بيشتر شد ناساتصويب مقامات توسط
ستارگان آن‌مطالعه‌تركيبات اصلي هدف اما است تخيلي
.است دنباله‌دار
ميلادي سال 2004 ژانويه درماه است قرار ايمپكت ديپ سفينه
دار دنباله ستاره نزديكي به را خود شودو پرتاب به‌فضا
مايل سرعت 22300 با را آنگاه‌گلوله‌اي و برساند تمپل 1
.نمايد شليك ستاره اين به ساعت در
سفينه دنباله‌دار ستاره سطح به گلوله اصابت از پس اندكي
ستاره مايلي فاصله 300 رابه خود ايمپكت فضائي‌ديپ
و تصاوير ارسال به و خواهدرساند يك تمپل دنباله‌دار
.كرد خواهد اقدام آن از اطلاعات
از دنباله‌دار ستارگان كه باورند براين ستاره‌شناسان
.هستند شمسي منظومه شكل‌گيري نخستين‌روزهاي بقاياي جمله
توانست خواهند ايمپكت ديپ ازسفينه استفاده با دانشمندان
.بپردازند يك تمپل دروني مطالعه‌تركيبات به
درفاصله 83 مزبور دار دنباله ستاره به گلوله اصابت
.گرفت خواهد زمين‌صورت مايلي ميليون
ساله ميليون استخوان‌هاي 80 كشف
درشت جانوران استخوان از بزرگي مجموعه پژوهشگران گفته به
پيدا جنوب قطب در كه دايناسورها زمان به اندام‌متعلق
قرار تائيد مورد را جابه‌جايي‌قاره‌ها نظريه شده‌است
.مي‌دهد
گروه يك رهبر "مارتين جيم" از به‌نقل مالزي سان روزنامه
كامل استخوان‌هاي شامل مجموعه اين پژوهشگران‌نوشت از
.است جانوران گونه اين از قطعه‌هاي‌استخوان و "موساسور"
تا 15 به 10 آن طول كه است سوسمارمانندي جانور موساسور
.دارد درازا متر يك آن جمجمه وتنها مي‌رسد متر
فسيل استخوان‌هاي گفته‌است زلاندنو راديو به مارتين جيم
بوده‌اند آبزي آنان بيشتر كه گونه‌جانوران اين شده
همايش در گذشته كشف‌هفته اين و شد پيدا پارسال زمستان
درولينگتون ويكتوريا دانشگاه در زميني علوم بين‌المللي
.شد اعلام زلاندنو
در موساسور از استخوان‌هايي اين از پيش مي‌گويد مارتين
كه است بار نخستين اين ولي بود شده جهان‌پيدا ديگر جاهاي
امر اين و مي‌شود جنوبديده قطب در استخوان‌هايي چنين
تقويت‌مي زمين‌شناسي بحث در را قاره‌ها جابه‌جايي نظريه
.كند
تا 80 موساسورها 75 اين كه مي‌شود برآورد وي گفته به
.رسانده‌اند جنوب قطب به را پيش‌خود سال ميليون
درژاپن كوسه بزرگترين شكار
آبهاي در شدند موفق گذشته روزجمعه ژاپني ماهيگيران
صيد را سفيد كوسه‌هاي بزرگترين از ژاپن‌يكي هيكاري منطقه
.كنند
ان سي تلويزيوني شبكه از به‌نقل خبر واحدمركزي گزارش به
پيكر غول كوسه اين ازصيد پس بلافاصله ماهيگيران‌ژاپني ان
صيد شود مي گفته.دادند هيكاري‌اطلاع شيلات رابه مراتب
كم ژاپن هيكاري درمنطقه گذشته سال چند طي هايي كوسه چنين
.است بوده سابقه
|
