خزان خنده بهنگام ، باران
را خشكسالي غبار كشور مناطق از بسياري در پائيزي باران
شست
زمين جذب بهتر كه دليل اين به پاييز فصل در باران *
تقويت را چشمه‌ها و آبزيرزميني سفره‌هاي و مي‌شود
مي‌باشد زيادي اهميت و ارزش داراي مي‌كند ،
از بخشي كه بدانند مردم هم و مسئولان هم است بهتر *
.جنگل‌هاست تخريب قبال در ما بي‌اعتنايي از ناشي خشكسالي
به نمك‌آبرود تله‌كابين با كه كساني تمام نمونه عنوان به
درختان افتادن و برقي اره صداي دائم مي‌روند ، ارتفاعات
مي‌شنوند را كهنسال
درآمد پيش
كه باران‌زا سيستم يك موجي عملكرد دليل به جاري هفته در
پائيزي باران يافته ، استقرار مديترانه درياي شرق در
خشكسالي غم زنگار و گرفت فرا را ما كشور مناطق از بسياري
بخشيد زيبا جلوه‌اي نيز خزان به باران.زدود دل‌ها از را
نويسندگان ، و شاعران آثار از بسياري در كه را فصل اين و
نمايش به طبيعت مظاهر زيباترين با است ، شده توصيف باحزن
.گذاشت
و اروپا سمت از يكي ناپايدار سيستم دو جاري هفته در
غربي ، جنوب شمالي ، نيمه ترتيب به كشور غربي جنوب همچنين
مناطق اين در و داد قرار تاثير تحت را ايران مركز و جنوب
.باريد برف كشور غربي شمال و شمال ارتفاعات در و باران
شرق تا هفته پاياني روزهاي در ناپايدار و سرد هواي موج
.شد نواحي اين در باران بارش باعث و كشيد دامن ايران
دامنه‌هاي و غربي نواحي برخي در هنوز زا باران ابرهاي
در باران بارش اهميت به توجه با.مانده‌اند پابرجا البرز
همين به را حاضر گزارش طولاني ، خشكسالي پي در و فصل اين
.داده‌ايم اختصاص موضوع
پرخسارت خشكسالي پس از ما هموطن ميليون‌ها منتظر چشمان
در و بود آسمان به تابستان و بهار فصل تمام در امسال ،
و برداشتند دعا به دست مردم روستاها و شهرها از بسياري
واپسين تا خشكسالي.شد برگزار باران طلب ويژه آئين‌هاي
آبان ، ماه رسيدن فرا با اما.كشيد درازا به مهرماه روزهاي
موجي حاصل كه باران اينرسيد راه از نيز باران طليعه
را قلبها و شست را خشكسالي كهنه غبار بود سرد هواي از
كشور ، شرق سوي به سرد هواي موج اين حركت با.كرد شادمان
برفراز پربار ابرهاي حضور اما شد ، آفتابي آسمان دوباره
باران ديگر ، بار كه بود آورده پديد را اميد اين كوهها ،
با و بگيرد باريدن تشنه زمين‌هاي بر پروردگار رحمت اين
آبان هشتم شنبه روز.بياورد همراه به شادي و اميد خود
بخش پاييزي باران‌هاي كه داد بشارت هواشناسي سازمان ماه ،
كرده پيش‌بيني هواشناسي.مي‌گيرد فرا را كشور از وسيعي
خواهد برف صورت به ارتفاعات در پاييزي ، بارش اين كه بود
كشورمان از وسيعي منطقه در باران شب ، شنبه از.بود
.شد مردم خوشحالي باعث و گرفت باريدن
ارزش پاييزي باران براي ديرباز از كشاورزان خصوص به مردم
زمين جذب فصل اين در باران زيرا.بوده‌اند قايل ويژه‌اي
است معروف مي‌سازد غني را آب زيرزميني سفره‌هاي و مي‌شود
بر برف و نبارد باران پائيز فصل در اگر مي‌گويند ، كه
ته‌بندي اصطلاح به را دائمي يخچال‌هاي و نبارد قله‌ها
براي لازم پشتوانه نمي‌تواند ، نيز زمستاني برف حتي نكند ،
.باشد قنات‌ها و آب چشمه‌هاي
باران كه است آمده پديد اميدواري اين دليل ، همين به
ماههاي در كافي باران و برف بارش براي درآمدي پيش پائيزي
.باشد جاري سال از مانده باقي
دكتر خيابان ساكن و راهنمايي دوره دبير زمانپور خانم
به اشاره با ما گزارشگر با گو و گفت در تهران ، شريعتي
است ، كرده سپيدپوش را توچال ارتفاعات كه پائيزي برف
هر در ما كه است آن در زندگي و طبيعت زيبايي":مي‌گويد
از پوشيده قله اين.ببينيم را فصل آن زيباي مظاهر فصل
دامن دست پايين دامنه‌هاي تا كه ابرهايي و برف
پائيز يك خود شهر ، پاكيزه و مرطوب هواي و گسترده‌اند
حسرت ايام ، اين در گذشته سال.است عيار تمام و زيبا
خوبي آغاز پاييز امسال ، اما بود ، مانده ما دل به باران
را گذشته تابستان و بهار خشكسالي اميدواريم و است داشته
".كند جبران
مي‌كند ، تحصيل تهران در كه رشت اهل "دولتشاهي فرزين"
خاطره زيرا خوشحالم ، بسيار پاييزي باران اين از:مي‌گويد
اواخر.نمي‌برم ياد از هرگز را "سفيدرود" شدن خشك تلخ
تهران -رشت هفتگي مسافر عنوان به من كه بود خردادماه
روزگاري.بودم سفيدرود آب غم‌انگيز و تدريجي كاهش شاهد
خشكي به امسال اما داشت ، را قايقراني قابليت رودخانه اين
آب به وابسته زنده موجودات همه زندگي كه راستي.گرائيد
سپيدرود نظير بزرگ رودخانه‌هاي نبارد ، باران اگر اما است
كه مي‌فهمانند ما به را واقعيت اين و مي‌شوند خشك هم
اگر و است شكوهمند و حياتي اندازه چه طبيعت قوانين
به ما براي مصائبي چه بيايد ، پديد آن در خللي كوچك‌ترين
هم است بهتر:مي‌افزايد دانشجو اين.داشت خواهد همراه
از ناشي خشكسالي از بخشي كه بدانند مردم هم و مسئولان
نمونه عنوان به.جنگل‌هاست تخريب قبال در ما بي‌اعتنايي
ارتفاعات به نمك‌آبرود تله‌كابين با كه كساني تمام
را كهنسال درختان افتادن و برقي اره صداي دائم مي‌روند ،
قطع لحظه‌اي غم‌انگيز و آزاردهنده صداي اين.مي‌شنوند
دست چنين اين كتابي و حساب و مبنا چه بر راستي.نمي‌شود
كساني و است شده گذاشته باز ما جنگلي منابع در تطاول
را جنگلها قانوني پيگردهاي از بي‌واهمه و خيال آسوده
كه باشيم داشته انتظار مي‌توانيم چگونه.مي‌كنند نابود
مرگبار ، سيل يا و نشود مستولي ما كشور بر طولاني خشكسالي
".نكوبد درهم را نكا شهر
خشكسالي پيامدهاي
كشورمان شهرهاي از بسياري در پائيز در باران نخستين بارش
شهر در شادي اين.شد كشاورزان ويژه به مردم خشنودي موجب
عليرضا" گفته به چون.بود چشمگيرتر زنجان استان در ابهر
از ناشي خسارات ابهر ، شهرستان كشاورزي اداره مدير "رنجبر
كشاورزي محصولات به اقليمي پيامدهاي ديگر و خشكسالي
.است بوده تومان ميليارد از 3 بيشتر ابهر شهرستان
به 22 شب دو طي كردستان قروه شهرستان در باران بارش
سنندج از اسلامي جمهوري خبرگزاري گزارش به.رسيد ميليمتر
بانه زينيه ، سنندج ، مريوان ، شهرهاي در پائيزي باران بارش
در گندم ديم كشتزارهاي رويش نياز مورد رطوبت حداقل سقز و
توليد مهم قطب دو عنوان به بيجار و قروه شهرستان‌هاي
.است كرده فراهم را استان گندم
پائيزه كشت براي كه را كشاورزاني مهاباد در باران بارش
بارش از پس.كرد خوشحال مي‌بردند سر به بارش انتظار در
شهرستان روستايي مساجد اغلب در نيز شكرگزاري نماز باران
غربي آذربايجان استان جنوب شهرستان‌هاي ديگر و مهاباد
.گرديد برگزار
شهرهاي ارتفاعات در بار سه تاكنون ، مهر پاياني هفته از
روستاهاي در برف بارش.است باريده برف ماكو و چالدران
و بخشيد زمستاني چهره مناطق اين به چالدران ، زردشت بخش
لباس‌هاي پوشيدن و بخاري‌ها كردن روشن با مردم اغلب
.رفتند زودرس سرماي استقبال به زمستاني ،
كمربند براي همه از بيش پائيزي ، باران بارش تهران ، در
تهران اطراف مصنوعي جنگلهاي و شد واقع مفيد شهر اين سبز
سيراب پائيزي باران با تشنگي و خشكسالي تحمل ماهها از پس
.شدند
تهران شرق در هنگام خيابان ساكن پيشه‌ور "شاهي مرتضي"
جنگلي درختان پائيزي باران كه مي‌بينيم وضوح به:مي‌گويد
در كه را درختان از توجهي قابل بخش حتي و كرده شاداب را
به.است داده نجات نابودي از داشتند قرار خشكيدگي آستانه
اين دامنه‌هاي در مختلف سازهاي و ساخت ادامه وي گفته
محروم طبيعي ريه‌هاي اين از را تهران تا مي‌رود جنگلها ،
در خجير جنگل عمدي زدن آتش شهروند ، اين گفته به.كند
ادامه و جنگلي اراضي تصرف قصد به بيشتر كه تهران شمال
داشته همراه به جدي نگراني‌هاي مي‌شود ، انجام ساز و ساخت
عاملان با برخورد در ذيربط دستگاههاي متاسفانه ، و است
حال.نمي‌دهند خرج به را لازم قاطعيت آتش‌سوزي‌ها اين
مقابله به قادر تنهايي به زيست محيط حفاظت سازمان آنكه
".نمي‌باشد عوامل قبيل اين با
...لطافت در كه باران
:است گفته شاعر
نيست خلاف طبعش درلطافت كه باران
خس شوره‌زار در و رويد لاله باغ در
آبگرفتگي ، باعث شهري مناطق بعضي در باران بارش اگر حال
شود ، به ناخواسته مشكلات ديگر و سنگين ترافيك ايجاد
شهرها بلكه نمي‌كند وارد خللي باران طبع لطافت و بركت
و برف پيامدهاي با مقابله براي مناسب ، ساماندهي با بايد
پائيزي ، باران‌هاي نخستين حال هر به.باشند آماده باران
.شد مردم شادي باعث و بود بهنگام
گزارش گروه
|
