ندارند طلاق حق هنوز زنان
يادداشت
دموكراسي نياز پيش زنان سياسي مشاركت
ندارند طلاق حق هنوز زنان
ايران در طلاق قوانين بررسي
ابراهيمي زهرا
درخواست به كه را مدني قانون اصلاح طرح امسال شهريور هفته نخستين در اسلامي شوراي مجلس
قرار تصويب و بررسي مورد بود گرفته قرار كار دستور در نوبت از خارج نمايندگان از تعدادي
ماده 1133 به مربوط آن مهمترين كه بود شده اصلاح مدني قانون ماده سه طرح اين در.دادند
زن مي‌تواند بخواهد كه وقت هر مرد" ماده 1133 ، براساس.است طلاق ماده به معروف كه بود
".دهد طلاق را خود
مضمون.داد اختصاص خود به را روزنامه‌ها از بسياري خبري عنوان‌هاي ماده 1133 اصلاحيه
طلاق حق زنان به ايران اسلامي جمهوري در نخستين‌بار براي كه بود اين خبري عنوان‌هاي همه
به مي‌توانند مردان همانند پس اين از زنان كه بود اين هم جامعه برداشت.است شده داده
آن اخير اصلاحيه و طلاق قانون واقعيت اما.شوند جدا خود همسر از و كرده مراجعه دادگاهها
.است ديگري چيز
مواد به تبصره‌هايي حاوي كه "خانواده از حمايت" قانون اسلامي ، انقلاب پيروزي از پس
با مردان شد ، اعلام ملغي شرع با مغايرت دليل به بود ، زنان حقوق تامين براي مدني قانون
از يكي در حضور با مي‌توانستند دادگاهها به مراجعه به الزام بدون ماده 1133 ، از استفاده
زنان طلاق براي مردان مطلق آزادي.كنند ثبت را خود زن طلاق رسمي ، اسناد دفاتر
زنان حقوق نفي به سير اين كه كردند احساس نظام مسئولين كه بود اجرا حال در به‌گونه‌اي
مصلحت تشخيص مجمع.شد تصويب ماده 1133 براي محدوديت اولين دليل همين به مي‌شود ، منجر
حكم ارائه به منوط را رسمي اسناد دفاتر در همسرش توسط زن طلاق ثبت مصوبه‌اي در نظام
.كرد دادگاه سوي از "سازش عدم"
حقوق پرداخت از پس و مراجعه دادگاه به زنان طلاق براي شدند موظف مصوبه ، مردان اين با
اين.كنند طلاق ثبت به اقدام و دريافت سازش عدم حكم بود جهيزيه و مهريه شامل كه او مالي
هم دليلي هيچ بدون مرد اينكه به ربطي و شد ايجاد زن مالي حقوق پرداخت براي فقط محدوديت
.نداشت دهد طلاق را خود زن مي‌تواند
كنند ، طلاق درخواست تا دهد اجازه زنان به كه نداشت وجود قانوني ماده هيچ چون سو آن از
زنان قانون اين طبق.شد گنجانده طلاق مقررات اصلاح طرح در حرج و عسر كلي قانون
طلاق درخواست مي‌دهد قرار سختي در را آنها مشترك ، زندگي ادامه درصورتي‌كه مي‌توانند
صادر طلاقشان حكم كنند ثابت دادگاه به را خود حرج و عسر بتوانند اگر زنان اين.كنند
است سخت و عذابآور داده طلاق درخواست كه زني براي مشترك زندگي اينكه تشخيص.مي‌شد
براي پنجم مجلس نماينده زنان بعدها.مي‌باشد هستند ، مرد همگي كه دادگاهها روساي به‌عهده
مشخص مورد و 9 كرده خارج كلي حالت حرج‌رااز و عسر قانون كردن‌كارقضات ، تر آسان
زن‌را آنهاحكم‌طلاق از به‌يكي بااستناد مي‌تواند قاضي كه مواردي به‌عنوان را
.كردند كندتعيين صادر
طرح اين براساسشد گنجانده مدني قانون ماده 1130 به تبصره يك الحاق طرح در مورد اين 9
همراه مشقت با زوجه براي را زندگي ادامه كه وضعيتي آمدن به‌وجود از است عبارت حرج و عسر
و عسر مصاديق از صالح دادگاه توسط احراز صورت در ذيل موارد.باشد مشكل آن تحمل و ساخته
:مي‌گردد محسوب حرج
.موجه عذر بدون ماه شش مدت به حداقل زوج توسط همسر عمدي ترك -1
.مخدر مواد انواع از يكي به مضر اعتياد -2
.تاديه به الزام بر امكان عدم و نفقه پرداخت از استنكاف -3
زوجه سلامت زناشويي ، دوام كه ديگري عارضه هر يا صعبالعلاج مسري امراض به زوج ابتلاء -4
.اندازد خطر به را
.شود زوجه شدن اولاددار مانع كه نحوي به زوج بودن عقيم -5
اخلاقي ، اجتماعي ، احوال و اوضاع به باتوجه عرفا كه حدي در زوج معاشرت و سوءرفتار -6
.نباشد تحمل قابل زوجه براي زماني و مكاني نظر از و روحي
.عدالت اجراي بر استطاعت عدم صورت در ديگر همسر اختيار -7
مصالح با منافي كه حرفه‌اي يا كار به اشتغال منع مورد در دادگاه دستور رعايت عدم -8
.باشد زوجه حيثيت يا خانوادگي
شئون و خانوادگي حيثيت با مغاير كه جرائمي ارتكاب اثر در حبس به زوج قطعي محكوميت -9
.باشد زوجه
بلاتكليف حالت به مصوبه دوره ، اين پايان با ولي شد تصويب پنجم دوره اواخر در طرح اين
هيات به حرج و عسر موارد تعيين طرح دوباره ششم ، مجلس استقرار از پس بلافاصلهدرآمد
فرستاده نگهبان شوراي به و گرفت قرار تصويب و بررسي مورد علني جلسه در و شد ارائه رئيسه
به كار درنهايت خود مصوبه بر مجلس اصرار و مصوبه به نگهبان شوراي ايرادهاي پي در ولي شد
.شد ارجاع نظام مصلحت تشخيص مجمع
پنج و داد قرار بررسي مورد را مجلس مصوبه سال يك از بيش گذشت از پس مصلحت ، تشخيص مجمع
.كرد تصويب را نه‌گانه موارد از مورد
ماده به ذيل شرح به تبصره يك - واحده ماده:است شرح بدين نظام مصلحت تشخيص مجمع مصوبه
:مي‌گردد الحاق مصوب 14/8/1370 مدني قانون (1130)
را زندگي ادامه كه وضعيتي آمدن به‌وجود از عبارتست ماده اين موضوع حرج و عسر:تبصره
توسط احراز صورت در ذيل موارد و باشد مشكل آن تحمل و ساخته همراه مشقت با زوجه براي
:مي‌گردد محسوب حرج و عسر مصاديق از صالح دادگاه
مدت در متناوب ماه يا 9 و متوالي ماه شش مدت به حداقل زوج توسط خانوادگي زندگي ترك -1
.موجه عذر بدون سال يك
اساس به كه الكلي مشروبات به وي ابتلاء يا و مخدر مواد انواع از يكي به زوج اعتياد -2
به كه مدتي در آن ترك به وي الزام امكان عدم يا امتناع و آورد وارد خلل خانوادگي زندگي
.است بوده لازم اعتياد ترك براي پزشك تشخيص
روي مذكور موارد مصرف به مجددا ترك ، از پس يا و ننمايد خودعمل تعهد به زوج صورتي‌كه در
.شد خواهد انجام طلاق زوجه درخواست به بنا آورد ،
.بيشتر يا سال حبس 5 به زوج قطعي محكوميت -3
تحمل قابل زوجه وضعيت به باتوجه عرفا كه زوج مستمر سوءرفتار هرگونه يا شتم و ضرب -4
.نباشد
كه ديگري صعبالعلاج عارضه هر يا ساري يا رواني صعبالعلاج بيماريهاي به زوج ابتلاء -5
.نمايد مختل را مشترك زندگي
در زن حرج و عسر كه مواردي ساير در دادگاه كه نيست آن از مانع ماده اين در مندرج موارد
.نمايد صادر طلاق حكم شود ، احراز دادگاه
تغييرات به‌دليل مجلس رئيس ولي است ، شده ابلاغ اسلامي شوراي مجلس به مصوبه‌اخيرا اين
در مجمع دخالت و قانونگذاري نوعي آن‌را داده طرح مواد برخي در مجمع كه محتوايي و اساسي
خودداري - دادگاهها در اجرا براي - قضايي دستگاه به آن ابلاغ از و دانسته مجلس كار
طرف دو از يكي نظر بايد نگهبان شوراي و مجلس بين اختلاف در مجمع است معتقد مجلسميكند
.كند اضافه نگهبان شوراي نظر يا مجلس مصوبه به مطالبي ندارد حق و كند قبول را
قوت به كماكان حرج و عسر كلي و قبلي قانون آمده پيش اكنون كه مشكلي با ترتيب ، اين به
در.است گذاشته دادگاه عهده به را حرج و عسر موارد تعيين قانون آن..است باقي خود
ماده 1133 انشاي بلكه است ، نشده داده زنان به جديدي حق هيچ نيز طلاق قانون جديد اصلاحيه
.است كرده تغيير
زن طلاق حق دادگاه به مراجعه بدون و شرط بدون مردي هيچ حاضر حال در:مي‌گويند نمايندگان
ماده پس.كنند طلاق تقاضاي مي‌توانند خود حرج و عسر اثبات با هم زنان و ندارد را خود
تقاضاي دادگاه به مراجعه با مي‌توانند زوجين از هريك":كه مي‌شود اصلاح صورت بدين 1133
."كنند طلاق
را مصوبه اين نگهبان شوراي اگر.است نگهبان شوراي بررسي مرحله در اين‌اصلاحيه فعلا
مردان.نمي‌شود ايجاد طلاق دادگاههاي فعلي وضعيت در تغييري هيچ شود ، نهايي و كرده تاييد
آن به نيز اجرت‌المثل اكنون كه او مالي حقوق پرداخت از پس را خود زن مي‌توانند كماكان
.بگيرند طلاق مي‌توانند حرج و عسر كردن ثابت با هم زنان و دهند طلاق شده اضافه
يادداشت
استخدامي حقوق از شاغل زنان آگاهي ميزان
بين در را مسئله اين تا مي‌دارد آن بر را ما زنان و مردان استخدامي حقوق ميان تفاوت
جامعه توسعه‌يافتگي شاخص‌هاي اگر.دهيم قرار مطالعه مورد جداگانه صورت به زنان و مردان
طور به كه است جامعه در زنان مشاركت ميزان شاخص آنها ، از يكي باشيم ، داشته نظر مد را
.مي‌باشد ارتباط در اجتماعي و اقتصادي رفاه با مستقيم
از بيشتر منزل از خارج در را زنان اشتغال و فعاليت زمينه دولتمردان ما ، امروز جامعه در
را زنان شغل بودن سنتي و خاص حدودي تا زمينه‌ها اين وجودآمدن به كرده‌اند ، فراهم سابق
خودباوري ، افزايش باعث خانه از خارج در زنان كار همچنين و داده كاهش منزل از خارج در
بين در باروري كاهش و فرهنگ رشد مديريتي ، توان مسئوليت ، افزايش به‌نفس ، احساس اعتماد
.مي‌گردد جامعه در آن مثبت تاثير به‌جاگذاردن باعث و آنان
جامعه آن انساني منابع را جامعه يك اجتماعي و اقتصادي توسعه روند اقتصاددانان نظر طبق
زنان اگر لذا.مي‌دهند تشكيل زنان را انساني منابع از نيمي ما كشور در و مي‌كند تعيين
مسائلي مهمترين از بدانيم آن مطلوب اهداف سوي به جامعه دادن سوق در موثر اهرمهاي از را
.مي‌باشد مزايا اين از آنان آگاهي ميزان و زنان استخدامي حقوق كرد بايد توجه آن به كه
منزل از خارج در زنان مشاركت ميزان از دهه چند تنها صنعتي كشورهاي در كه حالي در
همت كار اين به خانه مسئوليت پذيرش بر علاوه پيش قرنها ايران در مي‌گذرد ، زنان
منزل ، از خارج در آنان كاركردن زمان از دراز ساليان گذشت با متاسفانه اما گمارده‌اند ،
مشغول دليل به- شغل عنوان به آنان فعاليت كه دارند حضور صحنه‌هايي در زنان هم هنوز
تعلق آنان به هم مزايايي هيچگونه بلكه نمي‌شود ثبت تنها نه -غيررسمي بخش در آنان بودن
.نمي‌گيرد
مردان با رسمي مكان‌هاي در كه زناني حتي مي‌باشند ، افراد اين جمله از روستايي زنان
.هستند برخوردار آنان به نسبت كمتري مزاياي و دستمزد از مي‌باشند همكار
از زنان شناختميباشند اگر و اما و شرط با همراه مزايا حداقل داراي زنان بين اين در
در آنان پيشرفت پايدارشدن و تسهيل باعث خود استخدامي حقوق ديگر عبارت به مزايا اين
زن كاركنان آگاهي ميزان و زنان استخدامي حقوق درباره.مي‌گردد خود اشتغال زمينه
اين نتيجه كه است شده انجام نظرسنجي‌اي خود استخدامي حقوق از تهران در روزنامه‌نگار
.مي‌باشد شاغل زنان براي قانوني امتيازات كمبود علل از يكي گوياي نظرسنجي
نه طبعا شرايطي چنين در.است خود حقوق از صحيح آگاهي عدم شاغل زنان مشكل عمده‌ترين
سردرگمي دچار آن طرح در حتي بلكه آن درآوردن اجرا به و قانوني اصلاحات انجام براي تنها
تهران همشهري ، نوروز ، عدالت ، صداي روزنامه‌هاي زنان بين از آماري نمونه اين.مي‌شوند
كاري سابقه كمترين بين اين در.است آمده دست به حيات‌نو و همبستگي ايران ، كيهان ، تايمز ،
تا دبيرسرويس از اعم گوناگون و مختلف قسمت‌هاي در و بوده سال يك مطبوعات زن كاركنان
ديپلم تحصيلي مدرك داراي نفر يك تنها نظرسنجي اين در.بوده‌اند فعاليت به مشغول خبرنگاري
.داشته‌اند ديپلم از بالاتر تحصيلي مدرك بقيه و بوده
سن از آگاهي:است زير شرح به خود حقوق از زنان آگاهي ميزان و ارزيابي نتيجه
از آگاهي ،(%3)زايمان مرخصي از آگاهي ،(%12)عائله‌مندي حق از آگاهي ،(%3)بازنشستگي
براي مرخصي حق از آگاهي ،(%16)مادر فوت از پس شير حق از آگاهي ،(%4)كودك مهد از استفاده
كاركنان استخدامي وضعيت نوع از آگاهي ،(%0)رفته كشور از خارج ماموريت به شوهرش كه زني
خدمت شرايط از آگاهي ،(%6)نيمه‌وقت زن كاركنان مزاياي از آگاهي ،(%2)نيمه‌وقت زن
اخراج شرايط از آگاهي ،(%4)نيمه‌وقت زن كاركنان مرخصي نوع از آگاهي ،(%12)نيمه‌وقت
،(%2)فوت از پس شوهر وسيله به زن حقوق دريافت شرايط از آگاهي ،(%12)نيمه‌وقت زن كاركنان
آمده دست به نتايج ،(%2)فوت از پس مادر و پدر وسيله به زن حقوق دريافت شرايط از آگاهي
واضح و مي‌باشد جامعه در خود استخدامي حقوق از شاغل زنان كامل و صحيح آگاهي عدم نشانگر
.گذاشت جلو به قدمي نمي‌توان دانش و اطلاعات دارابودن كه‌بدون است
برقراري و دو اين بين واقع در داشت خواهد موثري بسيار تشويق‌نقش و آموزش ميان اين در
رابطه‌اي مشاركت و شغلي جديد فرصتهاي ايجاد تبعيضات ، امتيازات ، رفع توزيع در عدالت
بايد آنان كار بازار در زنان وضعيت بهبوديافتن با همراه.دارد وجود ناگسستني و پايدار
بلكه‌يك نمي‌باشد مردان از كم‌اهميت‌تر كار بازار در آنان وجود تنها نه كه كنند ثابت
.مي‌دهد سرعت جامعه‌را توسعه كه است امرضروري
فرجي مژگان
دموكراسي نياز پيش زنان سياسي مشاركت
توسعه و رشد فرد ، استقلال شمردن محترم فردي ، هويت و منزلت حفظ بر كه مدني جامعه
حق سرنوشت ، تعيين حق جامعه ، آحاد آگاهانه مشاركت افزايش و قوانين چارچوب در آزادي‌ها
.نمي‌شود تامين توده‌اي مشاركت با تنها است شده بنا انجمن‌ها تشكيل نيز و انتخاب
بر بايد ديگري ، انسان هر مانند نيز زن هستيم ، آن تحقق پي در ما كه اسلامي مدني جامعه در
وبه يابد حضور مختلف عرصه‌هاي در درايت و فضيلت مرتبه از و نشيند كرامت و عزت جايگاه
خويش كشور نوسازي و بازسازي به خلاقيت و انديشه سلاح با مسئول ، و متعهد شهروند يك عنوان
موثر و سهيم فرهنگي و اقتصادي اجتماعي ، سياسي ، مختلف عرصه‌هاي در نظرش و راي و بپردازد
يافته تحقق جامعه مختلف شئون در ايراني زن همه‌جانبه و حقيقي مشاركت بود چنين اگرباشد
.است
ارتقاي به منجر كه بود اسلامي انقلاب جريان ايراني ، زنان عظيم سياسي مشاركت شروع نقطه
ساختار با ايران گرديد ، آنان بيشتر مسئوليت و مشاركت شناختن رسميت به و آنان سياسي حقوق
سياسي ، عمومي ، گوناگون عرصه‌هاي در زنان پذيرش براي اندكي ظرفيت همواره استبدادي ديرينه
.است داشته سياسي قدرت عرصه در بويژه و اجتماعي و اقتصادي
صورت به ابتدا حق ، اين آن پيروزي در زنان مشاركت تاثير و اسلامي انقلاب پيروزي از پس
حدود تا ايران اسلامي انقلاب.آمد به‌وجود زنان براي قانوني شكل به سپس و منطقي و طبيعي
همگان براي آن ارزشي و اجتماعي نظام در او جايگاه و زن به نسبت را اسلام ديدگاه زيادي
به ايشان عميق نگرش و (ره)خميني امام رهبري به ايراني زنان حق‌طلبي نهضتساخت روشن
زنان سياسي مشاركتشد جديدي مرحله وارد اسلامي انقلاب پيروزي با زنان نقش و مقام
انقلاب ، فرآيند در شركت)زنان توده سطح در مشاركت قالب ، دو در دهه دو از بيش در ايراني
شركت و انجمن‌ها و تشكل‌ها و گروهها در شركت راهپيمايي‌ها ، و تظاهرات ادواري ، انتخابات
كرده پيدا نمود نخبگان سطح در زنان سياسي مشاركت و (تحميلي جنگ و بسيج فعاليتهاي در
:است بررسي قابل زير سطوح در كه است
:مجريه قوه تصميم‌گيري عالي سطوح در مشاركت -1
دو جمهوري رياست انتخابات در خاتمي آقاي پيروزي از پس گذشته سال طي 20 بار نخستين براي
رئيس و جمهور رئيس معاون مقام در يكي كه كردند پيدا حضور دولت هيات در بانوان از تن
مشاركت امور مركز رئيس و جمهور رئيس مشاور عنوان به ديگري و محيطزيست حفاظت سازمان
.مي‌كنند فعاليت زنان
مقامهاي كسب در زنان افزايش به رو حضور نشانگر كه مي‌شود ملاحظه نيز جديدي روند امروزه
سطوح در زنان توسط پست احراز مشاهده با روند اين.است مياني مديريت و تصميم‌گيري بالاي
كل مدير و معاون بخشداري ، شهرداري ، فرمانداري ، وزارتخانه‌ها ، كل مدير وزير ، معاون
.است شكل‌گيري حال در..و استانداريها
:ادواري انتخابات در شركت -2
و شدن انتخاب حق نظر از منعي هيچ ايراني ايران‌زنان اسلامي جمهوري اساسي قانون مطابق
در كه..و اسلامي شوراي مجلس و رهبري خبرگان مجلس انتخابات جمله از)ندارند كردن انتخاب
(.آورد راي مجلس آن عضو عنوان به زن يك خبرگان مجلس اول دوره
دوره و 6 جمهوري رياست انتخابات دوره هفت رفراندم ، سه ايران اسلامي جمهوري حيات طول در
در زنان.است شده برگزار خبرگان مجلس انتخابات دوره چهار و اسلامي شوراي مجلس انتخابات
.داده‌اند تشكيل را انتخابكنندگان از توجهي قابل درصد و داشته شركت انتخابات اين همه
:اسلامي شوراي مجلس انتخابات در شركت -3
نماينده صورت به هم و نامزد صورت به هم اسلامي شوراي مجلس در زنان شركت آمار ، اساس بر
رقم اينداشتند عضويت زن چهار مجلس ، اول دوره سه در مثال عنوان به.است يافته افزايش
داوطلبان همچنين.مي‌دهد نشان را افزايش درصد حدود 120 كه رسيد نفر نه به چهارم دوره در
تعداد نيز مجلس پنجم دوره در.يافت افزايش درصد حدود 125 دوره چهارمين در نيز نمايندگي
كه بودند نفر مجلس 504 نمايندگي زن داوطلبان تعداد نيز ششم دوره و (صد (زن5/46در 14
به زن تعداد 13 نهايت در كه مي‌دهد نشان را قبل 44درصدافزايش دوره به نسبت رقم اين
و سهميه‌اي هيچگونه تعيين بدون زن نمايندگان كه است حالي در اين.شدند انتخاب نمايندگي
.شده‌اند اسلامي شوراي مجلس در حضور به موفق امتيازي دادن يا
:روستا و شهر اسلامي شوراهاي در زنان حضور -4
سريع پيشبرد اساسي قانون اصل 100 اساس بر شوراها تشكيل از ايران‌هدف مي اسلا جمهوري در
از رفاهي امور ساير و آموزشي و فرهنگي بهداشتي ، عمراني ، اقتصادي ، اجتماعي ، برنامه‌هاي
سال 1998 در شوراها انتخابات اولين.مي‌باشند محلي مقتضيات به توجه با مردم همكاري طريق
-سياسي مشاركت توسعه عيني نماد انتخابات اين.شد برگزار خاتمي آقاي جمهوري رياست زمان در
مشاركت ايناست آنان خلاقيتهاي و توانايي ظهور و بروز زمينه ايجاد و بانوان اجتماعي
اجتماعي حركت يك زمينه‌سازي ايجاد با و است يافته ارتقا نخبگان سطح به مردم توده سطح از
.است روستايي و شهري مديريت عرصه در منتخب بانوان براي ارزشمندي تجربه يافته سازمان
زنان تعهد و عزم بيانگر داشتند سال از 40 كمتر آنها اكثريت كه زن نامزدهاي زياد تعداد
.است سياسي كامل مشاركت به نسبت
نمود شوراها انتخابات ويژه به خرداد دوم از پس انتخاباتي رقابتهاي عرصه به زنان ورود
جنس از بلكه منصب صاحبان به نزديك زنان جمع از نه كه زناني بار نخستين براي و يافت ويژه
انتخاباتي رقابتهاي به‌عرصه پا بودند آنان اجتماعي فعاليتهاي و جامعه بطن زنان
.گذاشتند
:قضايي امور در زنان نقش -5
قابل پيشرفت‌هاي گذشته سال چند به نسبت قضايي بالاي مشاغل در زنان مشاركت زمينه در
.است شده حاصل توجهي
جهت زنان دادگستري ، قضات انتخابات شرايط قانون در سال 1995 در شده انجام اصلاحات طبق
مشاور كشور ، عالي مستشارديوان تحقيق ، قاضي اداري ، عدالت ديوان مشاورت پستهاي تصدي
اداره و دادگستري قوانين تدوين و مطالعات‌حقوقي دفاتر مشاورت خانواده ، دادگاههاي
هستند ، قضايي پستهاي داراي كه اداراتي ساير و حقوقي اداره ومستشاري صغار سرپرستي
.شدند انتخاب
در زنان انتصاب.ندارد قانوني منع هيچ نيز دادگستري وكالت عرصه در زنان حضور همچنين
منصفه هيات وعضو حكومتي تعزيرات شعبه رئيس دادگاه ، داديار خانواده ، مجتمع‌قضايي پستهاي
.است اخير سالهاي در قضا عرصه در زنان جمله‌فعاليتهاي از مطبوعات
احزاب ، سياسي تشكل‌هاي در زنان مشاركت -6
:غيردولتي سازمانهاي و
عنوان به نهادها اين كه اين اول:است اهميت قابل جهت دو از نهادها اين در زنان مشاركت
.مي‌شوند محسوب مردم وتوده دولت رابطبين حلقه‌هاي
پرداختن بيشتري‌جهت فرصت (دولتي مشاغل به نسبت)نهادها اين در مشاركت با زنان ثانيا
و وظايف ايفاي و زنان اجتماعي حضور پارادوكس صورت اين به و دارند خود خانوادگي امور به
.مي‌شود حل نوعي به خانوادگي‌آنان مسئوليتهاي
انتخابات از بعد كه فضايي به توجه با نيز احزاب و سياسي تشكل‌هاي در زنان حضور مورد در
حضور اين سياسي ، توسعه بيشتر چه هر تحقق زمينه ايجاد پي در و است شده ايجاد دوم‌خرداد
احزابقابل در زنان جدي مشاركت و است افزايش حال در كيفي نظر از وچه كمي نظر از چه
عرصه مدني ونهادهاي غيردولتي سازمانهاي چارچوب در فعاليت ديگر سوي از.مي‌باشد توجه
به تصميم‌گيري عالي سطوح در مهم مشاغل تصدي براي زنان وآمادگي تجارب كسب براي ديگري
زنان اكنون هم غيردولتي سازمانهاي وكمي كيفي توسعه مناسب بسترسازي با كه مي‌آيد حساب
سال به نسبت رقم اين كه مشغولند فعاليت غيردولتي‌به سازمان بر 248 بالغ قالب در ايران
.است نشانگر را رشد برابر 1997 ، 7/2
وضعيت ايران‌با اسلامي درجمهوري زنان سياسي مشاركت وضعيت‌موجود كه است آن مسلم قدر
كهن تمدن:است مهم منبع دو از گرفته نشات ايران زنان وضعيت.دارد زيادي فاصله مطلوبآن
به.مي‌باشد مذهبي و ملي سنتهاي از تركيبي ايران جامعه درواقع اسلامي ، فرهنگ و ايران
و واقعي تا دارد حقوقي جنبه بيشتر امروزي جوامع در زنان با مردان سياسي برابري كلي طور
زنان جهان كشورهاي تمام ودر هستند مواجه جدي موانع با هنوز سياسي مشاركت عرصه در زنان
فائق دارد ، قرار سياسي‌شان راه‌پيشرفت سر بر كه محدودكننده موانع از انبوهي بر بايد
و جوامع ديگر زنان با ايراني زنان سياسي مشاركت راه سر بر موجود بيشترموانع.آيند
و است كشور هر خاص موجود ، عيني و ذهني موانع برخي ولي است مشترك اسلامي جوامع بويژه
مردم‌سالاري تحقق و سياسي ساختار كردن دموكراتيك‌تر براي تلاش چه هر كه پرواضح‌است
يافت خواهند سياسي ساختار در بيشتري سهم زنان باشد بيشتر ما جوامع مثل جوامعي در -ديني
روشهاي و ملي قوانين كه مي‌دهد پوشش زماني را پويا و واقعي معناي دموكراسي مفهوم كه چرا
مردان و زنان به مساوي نظري با و جمعيت نيمه دو هر تواناييهاي و منافع براساس سياسي
.باشد شده گرفته تصميم
رقابت‌آميز ، خودجوش ، مي‌شودكه ظاهر وقتي كلمه واقعي معناي به زنان سياسي مشاركت
مي‌توانند زنان كه است صورت اين در.باشد زنان منافع با پيوند در و يافته سازمان گروهي ،
و مطالبات و دهند افزايش پايين از فشار نيروهاي عنوان به تدريج به را خود نقش
سياست در حضورشان و زنان رسيدن قدرت بهكنند بدل جامعه در ضرورتي به را خود خواسته‌هاي
پيش از تصميم‌گيري در مردان و زنان شدن سهيم و است سالم دموكراسي گوياي نشانه‌هاي
.است دموكراسي نيازهاي
رفع خواستار و خود اساسي و بنيادين آزادي‌هاي و حقه حقوق طالب امروزه مسلمان زن
همان.است اسلامي اصول و دستورات با مغاير اعمال و آميز تبعيض قوانين و بي‌عدالتي‌ها
دليل به حقوق اين.بود گرديده تضمين و شده اعطا اسلام شريعت توسط پيش قرن كه 14 حقوقي
ناب و اصيل دستورات و درست اصول كارگيري به در قصور و خرافه خودپسندي ، ماندگي ، عقب جهل ،
به مسلمان زنان وقوف و باور ميان اين در و است شده واقع بي‌مهري و كم‌لطفي مورد اسلامي
مقام ، و قدرت كسب از آنان نهراسيدن و شايستگي‌هايشان اثبات در تلاش و خودشان تواناييهاي
خود نفوذ و تاثير و آورد خواهد وجود به آنها موفق مشاركت و حضور براي را مناسبي شرايط
و پايدار توسعه كه باوريم براين ما.گذارد خواهد اسلامي كشورهاي سياسي نظامهاي بر را
تلاش لذا نيست ، تصور قابل اخلاقي و مذهبي ارزش‌هاي چارچوب و سايه در جز جوامع ، جامع
حملات تداوم و بيگانگان اجتماعي و فرهنگي مفاهيم تحميل با مبارزه جهت در بايد فراگيري
امر اين.شود گرفته كار به زنان پيرامون آن عاليه تعاليم و اسلام عليه گروهها برخي
اسلامي كنفرانس سازمان در اسلامي كشورهاي نمايندگان ديدگاههاي و مواضع هماهنگي و همسويي
.مي‌طلبد بين‌المللي مجامع در را
سياست‌هايي و برنامه‌ها اجراي و بهتر هماهنگي منظور به مناسب سازوكارهاي تقويت و تشكيل
جوامع توسعه در و اسلام در زنان نقش مورد در اطلاعات جهاني توزيع و زنان پيشرفت جهت در
بين‌المللي سازمان" تشكيل راه سر بر موجود مشكلات و موانع نمودن مرتفع جمله از اسلامي ،
آنان پررنگ نقش و حضور و زنان مشاركت تقويت بر و شده توصيه زمينه اين در "مسلمان زنان
و سازمان آن عضو كشورهاي در و اسلامي كنفرانس سازمان تصميم‌گيريهاي فرآيند و روند در
و همكاري ارتقاي با تا مي‌شود تاكيد آنان ديدگاههاي و نظريات از لازم بهره‌گيري نيز
لازم زمينه‌هاي مختلف ، جوامع در مسلمان زنان ميان در اطلاعات و تجربيات و نظرات تبادل
در آنها تاثيرگذار و كارآمد فعال ، حضور راه از آنان فراروي چالش‌هاي با رويارويي براي
و قوانين از بهتري درك نتيجه ، در و گردد فراهم جهاني و منطقه‌اي ملي ، تصميم‌گيريهاي
حتي و زنان احقاق‌حقوق زمينه در پيشرو اديان از يكي عنوان به -اسلام واقعي رسوم
.آيد وجود به جهانيان براي -اديان پيشروترين
شجاعي زهرا
|
