ها طرف بي ميهمان طرف‌مناقشه
امنيتي‌ها و روشنفكران
نمي‌شود تاييد كه اسمي
غيرشفاف ديپلماسي
ها طرف بي ميهمان مناقشه طرف
شد برانگيز تهران‌سوال به صبري سفر
كه جمله‌اي كه داشت‌چرا پي فراواني‌در بازتابهاي صبري ناجي خاتمي‌با سيدمحمد ديدار
برانگيخت را همگان تعجب كرد عراق‌بيان خارجه وزيرامور با ديدار در
صلواتي عليرضا
سوي به آمريكايي ناوهاي اعزام و طالبان فروپاشي از پس عراقي دولتمردان اخير رفتارهاي
كه مي‌دهد نشان منطقه در كشور اين پايگاه‌هاي به آمريكايي نيروهاي و فارس خليج
در مي‌توان را آن آخرينگرفتهاند جدي را واشنگتن كشيدن‌هاي نشان و خط عراقي دولتمردان
جست‌وجو كشور اين جاي همه از بازديد براي ملل سازمان كارشناسان ورود به عراق مثبت پاسخ
ايران با مرزي مسائل تكليف كه بود داده قول تهران به سفرش اولين از پيش صبري ناجي.كرد
مانده باقي پرونده‌هاي همه بستن براي طرفين عزم از حاكي صبري سخنانشود حل زود خيلي
در جز عراق از كه داشت عقيده بين‌الملل روابط كارشناسان از يكي زمان همان در.بود
بهترين آمريكا _ عراق آتي جنگ شايد.كرد امتيازگيري نمي‌توان جنگ نظير بحراني مقاطع
عراق":كه بود نظر اين بر نيز كارشناس ديگر و.باشد ايران معوقه حقوق پيگيري براي زمان
مي‌خواهد ايران با ساله هشت جنگ اصلي مسائل حل به دادن تن بدون منطقه‌اي خاص شرايط در
موافقت عنوان به را جنگ مسئله قطعي حل بايد ايران كه حالي در.باشد همصدا او با ايران
.بود نشده بسته هنوز كشور دو ميان مانده باقي پرونده‌هاي ".شود خواستار مسئله اين با
مقامات گويي كه _ ساله هشت جنگ غرامت پرداخت عراق ، در ايراني اسراي از تعدادي وجود
مخالف گروه‌هاي وجود و مرزها در عراق مقطعي تحركات _ سپرده‌اند فراموشي به را آن عراقي
استرداد خواستار عراق عوض در.بود ايران ديپلماسي هدف‌هاي جمله از عراق در ايران حكومت
مجلس از حمايت عدم ديگر و بودند گريخته ايران به فارس خليج جنگ بحران در كه هواپيماهايي
اول خواسته اما.شد است ، عراق مخالف شيعه گروه مهم‌ترين كه عراق اسلامي انقلاب اعلاي
در خبرگزاري‌ها از يكي گزارش به.شد روبه‌رو ايرانيان منفي پاسخ با عراقي دولتمردان
طرف بود شده مطرح امر اين ايران در نظامي بلندپايگان از يكي با صدام فرزند قصي ديدار
اين انتقال كه كرد خاطرنشان ندارند را لازم كارآيي ديگر هواپيماها اينكه بيان با ايراني
مناسبي بازده حمل ، فراوان هزينه‌هاي بر علاوه كشور اين دولت براي عراق به هواپيماها
گونه هيچ آنكه بدون صبري ناجي سفر اولين.شده‌اند خارج رده از كه چرا داشت نخواهد
تا بازگشت عراق به صبري.يافت پايان باشد داشته اوليه پيش‌بيني‌هاي آن از مشخصي نتيجه
ديگر بار صبري گذشته هفته در اينكه تا.يابد ادامه تلفن با تنها ديپلماتيك رايزني‌هاي
همتاي با گفت‌وگو در":شد تكرار قبلي ادعاهاي همان نيز بار اين.گرفت پيش در تهران راه
موضوعات و جنگ از مانده باقي مشكلات حل كشور ، دو روابط توسعه مورد در خود ايراني
".پرداخت خواهم نظر تبادل به منطقه‌اي
رئيس‌جمهوري ويژه پيام" آن و داشت تفاوت يك او سفر اولين با تهران به صبري سفر دومين
ايران رئيس‌جمهوري با ديدارش در كه ويژه‌اي پيامبود "خود ايراني همتاي براي عراق
پي در فراواني بازتابهاي صبري ناجي با خاتمي سيدمحمد ديداركرد خاتمي سيدمحمد تسليم
را همگان تعجب كرد بيان عراق خارجه امور وزير با ديدار در كه جمله‌اي كه چرا.داشت
ايران رئيس‌جمهور:مي‌دهد گزارش اين‌گونه ديدار اين از آسوشيتدپرس خبرگزاريبرانگيخت
سراسر به جمله اين است؟ طور چه صدام برادر حال:گفت عراق خارجه امور وزير با ديدار در
تيتر سخنان ، اين به واكنش شديدترين در اصلاح‌طلب روزنامه‌هاي از يكي.شد مخابره جهان
مزاح قصد خاتمي آيا !صدام؟ برادر:گفت خاتمي چرا":نوشت و داد اختصاص آن به را خود يك
پاك فرزندان از نفر هزار صدها خون به دستش كه ديكتاتوري كردن خطاب "برادر".است داشته
هر "گردد؟ تلقي شوخي نوعي اينكه جز به.باشد داشته مي‌تواند مفهومي چه است آلوده ايران
را خاتمي كه كوشيد خبرنگاران با خود هفتگي نشست در دولت سخنگوي رمضان‌زاده عبدالله چند
تا ساخت وادار را دولت سخنگوي خبرنگاران پي‌درپي سوالات ليكن كند تبرئه اتهام اين از
.كند بيان خنده يك با را ماجرا حقيقت شد ، خاموش فيلمبرداران روشن چراغ‌هاي كه زماني
از صبري ناجي ديدار اصل صبري ، ناجي با خاتمي ديدار به مربوط جاروجنجال‌هاي كنار در اما
آنچه يادآوري با خارجه وزير سفر مخالفان.شد تبديل بحث‌انگيز موضوعي به نيز ايران
اين بر است وقوع حال در بين‌المللي ديپلماسي شطرنج مهره‌هاي جايگاه تغيير در امروز
كشور اين خارجه وزير از پذيرايي است پايان به رو حسين صدام رژيم عمر كه حالي در باورند
شامل خاتمي دولت طرفدار طيف عمدتا را سفر اين مخالفان.مي‌زند صدمه ملي منافع به
ديدگاه از.مي‌دهند تشكيل سياسي فعالان و اصلاح‌طلب روزنامه‌هاي مجلس ، نمايندگان
ديگري چيز ضررهيچ جز دارد قرار فروپاشي آستانه در كه رژيمي به ايران زدن گره مخالفان ،
دعوت‌هاي اين‌گونه در وقت‌ناشناسي كه مي‌گويند آنها.آورد نخواهد ارمغان به ايران براي
كوتاهي مدت در كه است روماني پيشين رهبر چائوشسكو نيكولاي از پذيرايي يادآور ديپلماتيك
نباشد هم "بيراه" چندان سفر اين مخالفان هشدار شايد.شد سرنگون كشورش به بازگشت از پس
داشته همراه به پيش‌بيني غيرقابل مراتب به هزينه‌هايي مي‌تواند صبري ناجي سفر كه چرا
ايران عراق به نظامي حمله صورت در كه آيد پيش تصور اين جهان عمومي افكار در و باشد
مخالفتي تنها نه محافظه‌كاران مقابل در امابايستد حسين صدام رژيم كنار در مي‌خواهد
علاءالدين.مي‌پندارند "طبيعي امري" را آن عوض در بلكه نمي‌دهند نشان سفر اين با
است ، گذرانده خارجه امور وزارت معاونت در را روزگاري كه ملي امنيت كميسيون عضو بروجردي
تب اينكه به توجه با":مي‌گويد و كرده عنوان عراق "سياسي تحرك" نشانه را سفر اين
طبيعي نظر به سياسي تحركات اين‌گونه است ، گرفته بالا عراق به آمريكا حمله احتمالي
استدلال‌هاي رد با واهي ، ادعاهاي تكذيبكننده هميشه مرد آصفي ، حميدرضا ".مي‌رسد
:مي‌گويد كرده ارزيابي ايران اسلامي جمهوري سياست‌هاي راستاي در را سفر اين مخالفان
بروز از جلوگيري منظور به شيوه بهترين ممكن ، طرف‌هاي همه با گسترده رايزني و فعال حضور"
".است منطقه در ديگري جنگ
كردن اضافه با دارد سعي عراق كه دارند آن از حكايت نشانه‌ها برخي كه است حالي در اين
فشار از مي‌روند ، شمار به آمريكا سياست‌هاي مخالف نوعي به كه كشورهايي ديگر به خود
در ايراني دولتمردان هوشمندانه ديپلماسي از حاكي ديگر نشانه‌اي.بكاهد حملات ، اين سنگين
اين تاييد از هم _ آمريكا مقامات گفتارهاي.دارد حمله اين به نسبت فعال بي‌طرفي اعلام
كه طالبان رژيم زدن كنار و افغانستان به حمله در آمريكا روشن تجربه.مي‌كند حكايت سياست
يك.مي‌زند تاييد مهر امر اين بر گرفت صورت ايران اسلامي جمهوري همراهي با مناطقي در
و راهبردي سياست چارچوب در آمريكا":دارد عقيده الحيات روزنامه در بين‌المللي كارشناس
در ايران كه است اين آن هدف و دهد قرار تدافعي وضعيت در را ايران مي‌كوشد خود بازدارنده
طالبان ، سرنگوني تجربه هم ايراني‌ها براي ".كند پيشه بي‌طرفي سياست عراق به حمله جريان
شمال ائتلاف كرزاي ، آمدن كار روي و طالبان رفتن كنار با كه چرا.است بوده مناسبي تجربه
ديكتاتور رفتن كنار با عراق در امر اين يقينا.داد اختصاص خود به را دولت اين عمده بخش
پوشش تحت را گسترده‌اي طيف كه اسلامي انقلاب اعلاي مجلس.داد خواهد روي ديگر نوعي به
كه است مبنا همين بر دقيقا.كرد خواهد ايفا عمده‌اي نقش عراق آينده دولت در دارد خود
واشنگتن در صدام مخالفان اجلاس در شركت و آمريكا به مجلس اين رهبران سفر با تهران
با خارجي سياست متوليان چندجانبه و دوجانبه گفت‌وگوهاي و رايزني‌ها.نمي‌كند مخالفتي
اسلامي ، جمهوري دولتمردان سوي از متحده ديپلماسي كه مي‌دهد نشان ملل سازمان و منطقه سران
.بگيريم قلم را "سياسي گاف‌هاي" اگر البته _ مي‌رسد نظر به مناسبي تدبير اندازه‌اي تا
ريسك‌پذيري عرصه ، اين كه است داده نشان بين‌المللي سياست عرصه در اخير ماهه چند حوادث
اين ديد بايد مي‌شود ، نوآوري و تغيير دچار روز هر عرصه اين كه چرا دارد بالايي بسيار
آنچه ;نه يا افتاد خواهد موثر است آخر روز تا عراقي مقامات كردن سرگرم كه ايران سياست
.مي‌نامد "فعال بي‌طرفي" را آن خارجه وزارت سخنگوي كه
امنيتي‌ها و روشنفكران
3_ ربيعي علي با گفت‌وگو
قتل‌هاي بگويم مي‌خواهم امروز گرفت صورت اجتماعي جنبش يك حجاريان‌برپايه سعيد ترور
شبيه خيلي را اينها مي‌گرفت صورت فرهنگي و اجتماعي نگاه نوع يك برپايه هم زنجيره‌اي
مي‌بينيم هم به
راجع مي‌خواهم مي‌كنيد صحبت آمار استناد به كه شما.دارد وجود عوام بين در نظريه يك*
يك با ما سياسي نظم در تغيير هرگونه صورت در مي‌گويند برخيكنيد داوري نظريه اين به
است ممكن.مذهبي آدم‌هاي حتي و عبادات اخلاقيات ، به نسبت.شد خواهيم مواجه ضدديني شورش
محدوديت‌هايي و رفتارها همان.باشد داشته مقطعي البته و عصبي كاملا واكنش‌هاي جامعه
را چيزي چنين شما آيا.شود مي‌شودبرعكس وارد غيرديني نيروي بر ديني نيروهاي طرف از كه
بيفتد؟ اتفاقي چنين مي‌كنيد فكر و مي‌كنيد تاييد
بگويند مي‌خواهند را كليسا مدل وسطي ، قرون مدل مي‌گويند ، را اروپا مدل مدل ، اين بله ،
همه حتمي مسير نمي‌توانيم و كنيم نفي را اين نمي‌توانيم ما.افتاده دنيا در اتفاق اين
ما.آمد خواهد دست به نتيجه اين نشود يا و بشود چنين اگر بگوييم بايد بگيريم هم جوامع
.كنيم استفاده لفظ ازاين بايد
داريد؟ ما اجتماعي آينده از تحليلي چه كند پيش‌بيني مي‌خواهد كه كسي موضع از *
اينها اينكه از بعد.بشناسيم را آنها حوزه در كه بگويم مي‌خواستم را روند همين اتفاقا
.كنيم بازتفسير را ارزش‌هايمان از بسياري مي‌توانيم كه است اين تصورم من شناختيم را
ناچار را چيزهايي يا و كرديم ، بازتفسير زمان تحميل با منتهي.كرديم بازتفسير را خيلي‌ها
اقتصادي مفاهيم با بوديم؟ نكرده بازتفسير را بانكي‌مان نظام ما مگر.كنيم بازتفسير شديم
نظام كه معتقدند ما فقهاي از برخي هم هنوز اينكه عليرغم.كرديم منطبق را خودمان اسلام
آنها حتي و مي‌كند حمايت آن از كه دارد فقهي ساختار نظام ، ساختار ولي است ربوي ما بانكي
نظام بگويند اينكه به مي‌كنند اصرار و است ربوي بگويند اينكه به مي‌كنند اصرار خيلي كه
.بيايد پيش هم برخورد و نشود مدارا و سازش آنها با است ممكن حتي است ، غيرديني ما بانكي
.كنيم برنامه‌ريزي را تحولات ما كه است اين شما مدل حقيقت در *
.كنيم برنامه‌ريزي.كنيم بازتفسير مي‌توانيم
بسيار فقهي نهاد بازتفسيري ، قدرت مي‌گفتيم كه بود اين هم ما افتخارات از يكي اتفاقا
را خودش مي‌تواند و مي‌شود زياد بسيار فقه اين در مختلف مشربهاي چالش ، و بالاست
به كه چيزهايي اين چرا نمي‌دانم من.بدهد پاسخ و شود روز به شود ، بهنگام كند ، بازتفسير
اينها از ما ديگر مكاتب مقابل در و مي‌شد گفته سال سال‌هاي ما فقه مثبت نكات عنوان
كرده پيدا قرص پروپا و سفت طرفدارهاي قدر اين رسيده عمل پاي كه امروز مي‌كرديم استفاده
را اينها از بخشي مي‌توانيم پس.بگذريم قضيه اين از حالا.دست اين از و مخالفت و
واقعا آنها از برخي.نيست ارزش‌ها حوزه در تغييرخواهي‌ها از خيلي البته.كنيم بازتفسير
اصيل ارزش‌هاي در واقعا كه بوده چيزها برخي يا.مي‌خواهند رفتاري تغييرات و است رفتار
اين است ، بوده سياسي حوزه در كه آنهايي يعني نداده‌ايم بها آنها به ما و بود ما انقلاب
در چه و داشته وجود ما اساسي قانون در چه و ما ديني ارزش‌هاي در چه خواسته‌ها ،
با نحوي به يابوديم داده بها كمتر آنها به ما خب آورده انقلاب كه ارزش‌هايي
به كنيم رجعت بايد مي‌گويم اينجا در من اتفاقا.است شده برخورد آنها با قرائت‌هايي
برخي.است انقلاب اصيل ارزش‌هاي به رجعت اينها از برخي مي‌گويم من اتفاقا.ارزش‌هايمان
كه معتقدم من...بگذريم بحث اين از حالاارزشها اين به كنيم رجعت مي‌توانيم ما از
با اينها همه منتهي داريم انطباق براي زيادي ظرفيت‌هاي بالاست بسيار ما انطباق قابليت
اتفاقات اين چون متاسفانه برسيم ، مشترك فهم اين به اگر بكنيم ، درك اگر است ، شرطيه جملات
ساخت به راجع سوءتفاهم‌ها و سوءتفسيرها و فعلي سياسي ساخت با خورده گره فعلي شرايط در
من.برده بين از هم را متمركز تفكر و ظرفيت با برنامه‌ريزي قدرت ديگر آمده ، پيش سياسي
گره سياسي ساخت مباحث با دارد مباحث اين كمي.كنم باز را بحث اين جزئي خيلي نيستم مايل
نقطه اين و باشيم داشته عمل قدرت خيلي حوزه اين در نيستيم قادر ما متاسفانه و مي‌خورد
حداقل بين دوئاليزم يك دچار اگر اما نپذيرند ، خيلي‌ها شايد ما ، خب.داريم كه است ضعفي
عنوان به داريم هم غيرمتعارف دوئاليزم يك متاسفانه شده‌ايم ، مردم و حاكميت از بخشي
وجود متنوع قدر اين و متفاوت اين‌قدر دوئاليزم‌هايي دنيا در شايد.حاكميت درون دوئاليزم
بگويم ، اگر بگويم بخواهم كه شكلي در شايد.شده مشكلي ما براي هم اين خود باشد ، نداشته
قدرتي نظر از نمي‌گويم اندازه‌اي حاكميت ، درون در گرفته‌اند شكل كوهان تا دو پايين
يك قدرتي نظر از بزرگتره اين با است كوچك كه اين است كوچك‌تر يكي و بزرگ‌تر يكي مي‌گويم
درون چالش‌هاي اين مي‌كنم فكر من.است من اصلي نگراني اين و كرده‌اند پيدا آميختگي
برنده مي‌شود ، تيز پاييني دوئاليزم روزبه‌روز نشود حل حاكميت درون دوئاليزم اين حاكميت ،
شورش با ديگر كوهان در و قبيل اين از و افراطي كارهاي و مي‌دهد بروز را خودش و مي‌شود
از سوءتعبير اين فردا _ هستند حاكميت به چسبيده آدم‌هاي بگويم من اينكه نه مي‌گيرد پاسخ
درون اختلافات مي‌گويم نيست ، حاكميت درون آدم‌هاي بحثم من _ بگويند كه نشود من حرف
مي‌كند تيز مي‌گذارد پايين در كه آثاري مي‌شود منتقل پايين به و نمي‌شود حل وقتي حاكميت
مي‌آورند رو ترور مثل افراطي رفتارهاي به سو يك از مي‌شوند تيز كه افرادي پايين در و
تعريف متعارف تروريسم‌هاي مثل نه تروريسم.است دوئاليزمي چنين محتوم نتيجه تروريسم يعني
اجتماعي جنبش يك برپايه حجاريان سعيد ترور است ، اجتماعي جنبش پايه بر كه تروريسمي شده ،
و اجتماعي نگاه نوع يك برپايه هم زنجيره‌اي قتل‌هاي بگويم مي‌خواهم امروز.گرفت صورت
يك از غلط تلقي يك هم اين.مي‌بينيم هم به شبيه خيلي را اينها.مي‌گرفت صورت فرهنگي
پيدا گسترش و مي‌شود توده‌اي وقتي مقابل طرف بعد فرهنگي ، جنبش يك در بود فرهنگي نگاه
است خطرناك ما براي اين و مي‌دهد رخ آن به شبيه چيزهايي و مي‌دهد رخ كوي ماجراي مي‌كند
به كنيم نگاه بخواهيم واقع‌گرايي منظر از چه و كنيم نگاه بخواهيم علمي چه مي‌كنم ، فكر و
شكل‌گيري و پيش‌گفته مسائل تشديد ما شرايط محتوم راه نشود حل مسائل اين اگر مسائلمان ،
.است نگران‌كننده اين و اينهاست
اولين اين و نكرديد مصاحبه حال به تا شماكنيم صحبت شما خود مورد در بدهيد اجازه *
به تا انقلاب اول از شما.كنم سوال و كنم صحبت بايد هم همكارانم جاي به من.است بار
لازم كه دارد را اطلاعاتي پرده پشت سياسي مسائل از بسياري در كه بوديد شخصيتي امروز
خيلي شما اخير سال‌هاي در حال عين در.بگذارد ميان در عمومي افكار با خيلي نمي‌داند
مي‌دهد نشان جلسه اين در هم تحليل‌تان.شويد شناخته شخصيت اين با كه نبوديد اين به مايل
به شما از مقالات از يكي در مي‌آيد يادم شويد تلقي امنيتي نيروي يك نيستيد مايل كه
مايل خيلي ربيعي آقاي كه دادند تذكر من به روزنامه سردبير كردم ياد عباد اسم عنوان
انقلاب اول از كه نيرويي كه است سوال جاي من براي.شود ياد شما از نام اين با كه نيستند
موضع يك از كاملا كه مي‌رسد جمع‌بندي چنين به چگونه داشته حضور امنيتي نهادهاي در
مثل.هست هم ديگر دوستان از خيلي مورد درنيست شما مورد در هم فقط اين و است روشنفكري
اين واقعا ولي كردند پيدا بيشتري نمود اخير ، سال دو طي عمومي افكار در كه حجاريان آقاي
را يك درجه روشنفكر يك اسم و كنم حذف آن از را امنيتي مقام يك اسم من اگر را حرف‌ها
...دارد امنيتي دغدغه كه كسي آن حرف‌هاي نه اوست حرف‌هاي كه مي‌رسد نظر به بگذارم رويش
چرا؟ مي‌كنيد تفكيك هم از امنيتي حوزه با را روشنفكري حوزه شما
آن نمي‌دهد اهميت سياسي مصالح و مصلحت به خيلي روشنفكر فرد يك حوزه مي‌رسد نظر به خب *
كه است گرفته قرار حصارهايي در امنيتي آدم يك اما مي‌كند بيان سريع مي‌رسد ذهنش به چه
...شود رها نمي‌تواند آن از
...مي‌زند را حرف‌هايش همه كه است اين ديگران با روشنفكر يك تمايز وجه
كاركرد اما باشد روشن‌انديشي آدم خيلي هم امنيتي شخص آن كه است ممكن ببينيد*
.مي‌كند فرق اجتماعي‌اش
براي و مي‌انديشد خودش جامعه معضلات براي خودش فكري كار با كه است كسي روشنفكر ببينيد
يا مي‌كند مطرح مردم با اينكه حالا.مي‌گذارد ميان در مردم با را آن و مي‌كند فكر آنها
كه است تعبيري همين.بگويد قالب يك در را چيزي كه نيست اين روشنفكري مميز فصل مي‌نويسد ،
در متاسفانه خب.كنيد تفكيك امنيتي يك از را روشنفكر يك زود خيلي مي‌خواهيد.داريد شما
مي‌گويد بگويد ناسزا بدهد ، فحش ما به مي‌خواهد كه هم راست جناح.است نگاه همين ما جامعه
از من مي‌گويند معمولا حجاريان آقاي يا من مورد در.بودند سابق امنيتي‌هاي همان اينها
حيطه بايد ما كنم صحبت بخواهم امنيتي مصدر در اينكه نه كنم صحبت نمي‌خواهم شغلي موضع
.نه يا است ارزش كدام بگويم نمي‌خواهم من.كنيم تفكيك نظري مباحث با كاري‌مان‌را مسائل
خودم شغلي موضع از من اينكه براي دارم مصاحبه اين در امنيتي مسئول عنوان از كه پرهيزي
.كنم صحبت شما با نمي‌خواهم
انقلاب اول از شما يعنيدارد امنيتي دغدغه كه كسي منظر از نه ، امنيتي مقام *
.نرود بين از سياسي نظم اين و سياسي نظام اين امنيت كه بوده اين دغدغه‌تان
آدم‌هاي الان دنيا تمام كه معتقدم من بالاخرهندارم مشكلي هيچ من تعبير ، اين به نه ،
امنيتي نظريه‌پرداز ما متاسفانههستند تئوريسين ملي‌شان امنيت زمينه در كه دارند شاخصي
.نمي‌دانم حد اين در را خودم من البتهاست اين ما مشكل.نداريم اصلا
كه هستند نيروهايي.نيستند مخفي و صحنه پشت نيروهاي كدام هيچ دنيا امنيتي نيروهاي *
.مي‌كنند كار مشخص و مستقيم و علني
.است امنيتي مباحث‌اش بيشتر جامعه‌شناسي حوزه در والتر آقاي.داريم بزرگي آدم‌هاي امروز
.است امنيتي مباحث‌اش بوزان بري.است امنيتي مباحث‌اش ماندل
نمي‌شود تاييد كه اسمي
گنابادي محمد
آنها همه در كه سال‌هاي 1890 تا گذشته قرون به مربوط تاريخي نقشه هزار حدود 6 ميان از
اين از عربي خليج و قطيف خليج بصره ، خليج نام‌هاي با نقشه سه فقط شده ثبت خليج‌فارس
كوچك‌تر خليج ده‌ها فارس بزرگ خليج در كه مي‌دانند همه اولا كه برده‌اند نام منطقه
نام‌ها اين هم هنوز كه دارد وجود...و سيراف چابهار ، قطيف ، بحرين ، بصره ، مانند ،
.دارد را خود محلي كاربرد
برده زيادي تبليغاتي استفاده‌هاي آن از عربها كه نقشه سه اين اصالت در حال عين در اما
شدت به كرده‌اند ترسيم شده چاپ خليج مورد در تاكنون كه كتبي از بسياري جلد روي را آن و
نوشته و كتاب نقشه ، هزاران مقابل در باشند كه هم اصيل آنها حتي چه اگر دارد وجود ترديد
و استخري تا هردوت و ايراستوس از سياحان و مورخين به مربوط كتاب از 200 بيشتر و تاريخي
به را آن و است علمي ارزش فاقد نقشه يك و كتاب يك گفته‌اند ، خليج‌فارس همگي كه حوقل ابن
انگشت‌شماري طور به نيز خزر درياي مورد در اينكه كما مي‌اندازند ، دور به خطا ، عنوان
مورخين اكثريت اينكه دليل به ولي ، برده‌اند كار به عجم درياي و پارس درياي قديمي مورخين
كارتوگرافي علم در كرده‌اند ثبت خزر و كاسپين قزوين ، درياي را آن ترك و اروپايي عرب ،
اعراب چطور نمي‌شناسند رسميت به را ديگر اسامي و مي‌دانند اصيل نام‌هاي را نام سه اين
هزار از 6 بيشتر روي بر را خود چشم ولي هستند قائل علمي اهميت همه اين نقشه يك براي
تاريخي و علمي ديد از مسائل به آنها نگاه كه است آن نشانگر اين مي‌بندند؟ ديگر نقشه
.دارند مغرضانه و سياسي نگاهي بلكه نيست ،
الكردي احمد بن حميدي لمصطفي "العرب قبائل انساب معرفه في الذهب قلائد" كتاب در - 11
داراي 10 سال 2000 چاپ الهلال مكتبه الجبوري سلمان تعليق.ق هشتم قرن نويسنده الدمشقي ،
و كتب تمام در حتي خليج‌فارس نام hillal@libancom.comlb.است خليج‌فارس ذكرنام با نقشه
به مي‌توان جمله ازاست شده تكرار همواره ميلادي دهه 60 تا عربي كشورهاي دولتي منابع
آمده "الابيض بحر حني الفارسيه خليج من حدودنا" جمله آن در كه مصر ملي سروده‌هاي از يكي
.كرد اشاره است
بن الحسن _ سال 1957 ، 2 "نيل رود طغيان" نام تحت مصر سابق رئيس‌جمهور سادات انور _ 1
في الاستعمار" كتاب _ 3"السلام نحو السعي" نام به خود كتاب در هاشمي اردن وليعهد طلال
دايرالمعارف‌هاي و "المنجد" مانند عربي معتبر لغت‌هاي فرهنگ حتي و "الفارسي الخليج
مورد ده‌ها و عراق 1936 دولتي راهنماي و لبنان 1972 اقتصادي دايرالمعارف مانند عربي
اما.برده‌اند نام فارس خليج نام به ايران جنوب آبراه از همگي كه كرد اشاره ديگر
بعضي قومي افراطي تعصبات و ارضي طمع‌ورزي‌هاي و سياسي انگيزه‌هاي استعماري ، رقابت‌هاي
اينها.است شده جعلي نام‌هاي كاربرد به آنها اقدام باعث مغرض دولت‌هاي يا و افراد
آنها بر فارس خليج نام كه است عربي مختلف كتب در موجود تاريخي نقشه صدها از نمونه‌اي
در ديگر نمونه صدها از اما و.است گردانيده مستحكم را آن ريشه‌هاي تاريخ اعماق در و ثبت
.مي‌كنيم بسنده ذيل موارد به كشورها ساير
تاريخي نقشه از 300 بيشتر نيويورك آرگوسي كتابخانه و آمريكا كنگره كتابخانه در _ 1
.است شده ثبت آنها در اصلي نام با فارس خليج كه دارد وجود
مركز ،(لندن) هند امور وزارت اسناد و كتابخانه ،(لندن) بريتانيا ملي كتابخانه در _ 2
در نقشه از 300 بيشتر لندن خاورشناسي مطالعات دانشكده كتابخانه و لندن عمومي اسناد
.دارد وجود فارس خليج نام بردارنده
و تركي فارسي ، عربي ، زبان‌هاي به تاريخي مهم سند ده‌ها پرتغال ملي آرشيو اداره در _ 3
وزارت آرشيو و اسناد اداره در.دارد وجود فارس خليج و ايراني جزاير خصوص در پرتغالي
روسيه ، خارجه وزارت فرانسه ، خارجه وزارت در و تاريخي اطلس و 115 نقشه ايران 6000 خارجه
از بسياري در و ژاپن و اسپانيا آلمان ، هند ، هلند ، خارجه وزارت پرتغال ، خارجه وزارت
و مصر مانند عربي كشورهاي در چه خصوصي آرشيوهاي يا و هتل‌ها حتي و كتابخانه‌ها موزه‌ها ،
آدرس حداقل نمونه براي دارد وجود فارس خليج نام با تاريخي نقشه صدها غيرعربي كشورهاي چه
اين از بعضي كه مي‌گردد درج خوانندگان آگاهي براي تحقيق اين ضمايم در آنها از مورد 300
نمونه به‌طور و شده شناخته رسميت به بشريت ميراث عنوان به يونسكو سوي از نقشه‌ها
.كرد اشاره(Rare Manuscripts) نوادرالمخطوطات عنوان تحت كتابي به مي‌توان
و لوحه نقشه ، تصاوير 373 چاپ به اقدام (1971) سال 1349 در سحاب جغرافيايي موسسه _ 4
كشورهاي كتابخانه‌هاي و موزه‌ها در موجود متنوع و مختلف اطلس‌هاي و منابع از نوشته سنگ
درياي با مترادف كلمه‌هاي مختلف زبان‌هاي به همگي كه است نموده اروپايي كشورهاي و عربي
.برده‌اند كار به فارس خليج و پارس
EastSea in:نام به كتابي سال 2002 در نيز جنوبي كره دولت كمك با شرق درياي موسسه _ 5
كه ساخته منتشر شرق درياي مورد در خود دعاوي اثبات در تاريخي نقشه حاوي 100 World Maps
ثبت فارس خليج نام (نقشه حدود 45) گرفته‌اند بر در را ايران جنوب كه نقشه‌هايي تمامي در
.است گرديده
.كرده‌اند ثبت نام همين با را فارس خليج گذشته قرون به مربوط تاريخي اطلس حدود 100 _ 6
آلمان 1861 ، اطلس لوساج 1863 ، دانشگاه پاريس اطلس هربرت 1628 ، توماس اطلس:جمله از
Schrader and F.Prudent توسط كه پاريس مدرن 1890 جغرافياي اطلس انويلي 1760 ، پاريس اطلس
قومي دارالوثائق در اطلس ايناست فارس خليج نام ذكر با نقشه داراي 10 شده طراحي F.
ترسيم ايران به متعلق و رنگ با سه‌گانه جزاير شماره 40 نقشه در و مي‌شود نگهداري قاهره
هارمسورث اطلس بيلفيلد 1899 ، اطلس امبروسيوس 1922 ، ارنست اطلس لندن 1873 ، اطلس.است شده
...و لندن قرن 19
غيرشفاف ديپلماسي
شهيدي هنگامه
بلندپايه مقامات با ديدار قصد به عراق خارجه امور وزير "صبري ناجي" گذشته هفته در
به منجر منطقه ويژه شرايط در حضور اين و كرد سفر "تهران" به ايران اسلامي جمهوري
موضع براين تحليل‌ها برخي.گرديد ديپلماتيك و خبري محافل سطح در متفاوتي بازتابهاي
ايراني مقامات گشاده‌رويي و كنوني بحران در سفر اين انجام لازمه اساسا كه گشت استوار
" جدي تهديدات به توجه با حضور اين نگارنده اعتقاد به كه است بوده چه وي با ديدار در
عرف از خارج "بغداد" به "سفيد كاخ" قريبالوقوع حمله احتمال و "عراق" عليه "آمريكا
.نمي‌گردد تلقي ديپلماسي
كشورهاي از عراق نخست‌وزير معاون "عزيز طارق" آن از پيش كه شد انجام شرايطي در سفر اين
حضور همزماني و بود نشسته گفت‌وگو به آنها مقامات با و كرده ديدار نيز "اردن" و "تركيه"
منطقه كشورهاي كه داشت آن از نشان "تهران" در "كويت" خارجه وزير با "عراق" خارجه وزير
بررسي را خود مسائل نمي‌توانند منطقه كانون عنوان به "ايران" نظرات نقطه به توجه بدون
"چين" از سفر اين از پيش كه جايي در تهران در عراق خارجه وزير حضور عدم كه همچنان.كنند
نوعي مي‌توانست است منطقه كشورهاي از ديدار سرگرم نيز اكنون و بود كرده بازديد
.گردد تلقي كنوني مقطع در "تهران" به بي‌اعتنايي و كوچك‌انگاري
خارجي سياست مسئولين دفاع نشانه به نبايد "تهران" به عراق خارجه وزير سفر ديگر سوي از
رژيم اين از كه ايران ملت آنكه از نظر قطع كه چرا شود محسوب "عراق" مواضع از كشور
خاك به عراق تجاوزات خود تاريخي حافظه در توانست نخواهد هرگز و ديده فراواني آسيبهاي
با همراه ماجرا اين در بود نخواهد حاضر نيز وجهي هيچ به برد ياد از را مرزوبوم اين
.شود كشيده مي‌رود فرو آن در بيشتر لحظه هر او كه باتلاقي داخل به "حسين صدام"
"سعودي عربستان" ،"اردن" ،"سوريه" ،"تركيه" از اعم "عراق" همجوار كشورهاي همه بي‌ترديد
اما دارند "بغداد" در قدرت جابه‌جايي به تمايل كشورند اين تحولات از متاثر كه "كويت" و
باعث "عراق" تجزيه احتمال و آينده در منطقه جغرافيايي وضعيت تغيير مبهم چشم‌انداز
نگران ترديدآميز نگاهي با و نمايند برخورد عراق بحران با بيشتري احتياط با كه مي‌شود
.باشد داشته زيانباري اثرات كشورها اين امنيت بر مي‌تواند كه هستند تغييري هرگونه
كه) "عراق به" حمله نوع هر با "ايران اسلامي جمهوري" چه اگر اينكه است متصور آنچه
در نكردن شركت با و است مخالف (مي‌رود شمار به ايران براي استراتژيك تهديد خطرناك‌ترين
از مطمئنا اما است بسته را زمينه اين در اجتهادي گونه هر باب كشور اين عليه بر جنگ
موقت دولت مانند چند هر كشور اين در آينده دولت و برد خواهد سود "بغداد" رژيم تغيير
بود نخواهد ما براي "حسين صدام" دولت از خطرناك‌تر باشد "آمريكا" نشانده دست افغانستان
نيز بار اين كرديم همكاري "كرزاي" موقت دولت با ارتباط در "بن كنفرانس" در كه همچنان
آينده دولت تشكيل با رابطه در را مشابه نقشي "فعال بي‌طرفي" سياست حفظ عين در مي‌توان
.نمود ايفا "عراق"
و بود دولت دو ميان ناتمام مسائل طرح براي خوبي بسيار فرصت "تهران" به "صبري ناجي" سفر
چانه‌زني جاي گفت‌وگوها در آمريكا تهديدات قبال در عراق داشتن قرار موضع در به توجه با
فضا اين از استفاده با مي‌شد و داشت وجود ايران اسلامي جمهوري مقامات براي بسياري
عراق در ايران حكومت مخالفين حضور بحث.كرد مطرح را دولت‌ها ميان موجود پرونده‌هاي
از جنگي غرامت‌هاي و اسرا مسئله برخوردارند ، كشور اين دولت حمايت از كه (منافقين)
مي‌توانست زيادي حدود تا عراق آينده حكومت نوع بودن نامشخص به توجه با كه بود موضوعاتي
قابل اساسي مسائل گونه اين در ظاهرا كه بيانجامد قابل‌توجهي نتايج به مقطع اين در
دستاوردهاي از عمومي افكار براي لااقل يا نيامده دست به مطلبي طرفين ميان گفت‌وگو
.است نشده عنوان چيزي مسائل اين اجمالي
محتواي خصوص در روشنگري از غير به كشور ديپلماسي دستگاه ارشد مقامات دارد آن جاي
ياسين طه" اخير توهين‌هاي به نسبت كه دهند توضيح همچنين عراق دولت نماينده با مذاكرات
را جهاني جنگ‌افروز سردمداران داشت قصد كه ايران ملت به عراق جمهوري رئيس معاون "رمضان
محترم خارجه وزير از توضيحاتي چه كند تشويق و ترغيب عراق جاي به ايران به حمله جهت در
باشند پاسخگو و "شفاف" بايد خصوص اين در ايران خارجه وزارت مقامات.خواسته‌اند عراق
.مي‌نمود "شفاف" كاملا عراق دولت سوي از ايران ملت به توهين كه آنچنان
|
