پدرخوانده پسران
فرانكس تامي آرتورامروز مك ديروز
آتلانتيك دوسوي در شكاف
آمريكااطلاعاتي نيروهاي و بوش دولت بين شكاف
القاعده مرگ‌متحد اسرار
آمريكا خارجي سياست اتكاي نقطه چني ، ديك
پدرخوانده پسران
حسين صدام فرزندان عدي و قصي
كه است فيلم‌هايي طرفدار موثق گزارش‌هاي براساس حسين صدام:سادات رضا بين‌الملل ، گروه
مي‌تواند آساني به او.مي‌شود كشيده تصوير به "مافيايي پدرخوانده‌هاي" ماجراي آنها در
گماردن با مافيا رئيس يك كه مي‌كند هدايت گونه‌اي به را عراق كه دريابد را نكته اين
عمل جنايات سازماندهي و مافيايي دارايي‌هاي و مايملك كنترل به نسبت خود خانواده افراد
به و كنيد فرض شيكاگو را عراق":مي‌گويد متحده ايالات اطلاعاتي عوامل از يكي.مي‌كند
او كه اينجاست در تفاوت تنها":مي‌افزايد "بنگريد جنايتكار گروه يك رئيس ديده به صدام
".است برخوردار بيولوژيك و شيميايي تسليحات از
آماده صدام حاكميت كردن ساقط جهت در عملي اقدامي براي را خود بوش دولت كه حالي در
به زماني هر از بيش كشور اين جاسوسي دستگاه‌هاي اربابان و آمريكا جنگي طراحان مي‌كند
به يا شود كشته صدام كه چنان.مي‌دهند نشان علاقه عراق قدرتمند مرد خانوادگي پيوندهاي
عدي يعني او پسران اختيار در زياد احتمال به قدرت شود كشيده زير به قدرت اريكه از شكلي
بازماندگان است ممكن چطور اينكه تصور مي‌گويند منابع از بسياري.مي‌گيرد قرار قصي و
بيشتر كه آنها زندگي داستان.است ذهن از دور باشند او از شقي‌تر و بدتر صدام ذكور
لحاظ به است شده گردآوري كرده‌اند وطن جلاي كه آناني و عراق از فراريان اظهارات براساس
.مي‌نمايد فرد به منحصر است مستتر آن در كه تيرگي‌اي و دهشت
و بي‌رحم ميراث‌خوار دانست ، ساني بايد را عدي بي‌شك كنيم فرض كورلئونه دن را صدام اگر
اما مزاج‌تر سرد خونسردتر ، كه جوان‌تري برادر كرد ، قياس مايكل با بايد را قصي و خشن
تسليحات از استفاده در پاك‌باخته و آمده در محاصره به عدي.است خطرناك‌تر بي‌نهايت
كه اوست واقع در كه چرا است جدي‌تر خطر قصي اما داد نخواهد راه خود به ترديد كشتارجمعي
اين از استفاده براي راهي يافتن درصدد و مي‌كند كنترل را عراق كشتارجمعي تسليحات
.آمد خواهد بر كشور اين شهروندان ساير و آمريكايي نيروهاي عليه تسليحات
در تبعيد در عراقي‌هاي توسط افتاده زبان‌ها سر صدام پسران مورد در كه داستان‌هايي
صحت به قرين مي‌توان كه است متقن چنان آن مي‌رسد نظر به و گرفت قرار نيوزويك اختيار
بزرگنمايي اين گستره اما باشد شده غلو داستان‌ها اين از برخي است ممكن.كرد تلقي‌شان
تباهي و فساد در او كه چرا است دست در بيشتري اطلاعات عدي مورد در.نيست گسترده چندان
منبع يك.است گرفته قرار سايه در قصي اما دارد قرار توجه كانون در غريب شكلي به خود
اطلاعاتي منابع اما "نمي‌دانيم آنان مورد در زيادي چيز ما":مي‌گويد سيا اطلاعاتي
او كه است اين ديدگاه اين دليل.است صدام واقعي جانشين قصي كه باورند اين بر آمريكا
.دارد خود كنترل در مي‌كند حفظ قدرت مسند در را پدرش كه را عراق امنيتي واحدهاي
كمر هم قتل به تاكنون پسر دو اين اينكه صدام خاندان تاريخي پيشينه به توجه با
(.كنند چنين باشند كرده تلاش بارها تاكنون است ممكن كه چند هر) است توجه قابل نبسته‌اند
خشونت دنياي با و يافته رشد مشابه شكلي به (ساله قصي 36 و است ساله عدي 38) مرد دو هر
اختيار در شده خنثي نارنجك‌هاي عروسك جاي به كودكي دوران در كه مي‌رود گمان.شدند آشنا
به آنان كه مي‌شود گفته ديگري استناد قابل گزارشات براساس.است مي‌گرفته قرار آنان
مي‌ديدند؟ چه آنها.مي‌كرده‌اند همراهي را او شكنجه ، اتاق‌هاي به پدرشان عزيمت هنگام
دهه اوايل در ارتش كه هنگامي.است نبوده زيركانه هيچ‌گاه بعث حزب استفاده مورد شيوه‌هاي
در صدام كه شد كشف وحشتي سلول‌هاي راند بغداد از را بعثي‌ها كوتاهي مدت براي ميلادي 60
پاياني ، قصر) قصرالنهايه سردابهاي در.است بوده كار به مشغول ارشد افسر عنوان به آنها
گيره‌دار ، الكتريكي سيم‌هاي ارتش (رسيد قتل به سال 1958 در دوم فيصل ملك كه جايي
و بنشينند آنها روي مي‌كرده‌اند وادار را زندانيان كه قطور تيز نوك آهني ميله‌هاي
.كردند كشف را بود مانده آنان روي بر زندانيان انگشت قطع از آثاري هنوز كه دستگاهي
خود تحقيق در ماكيا كانانا.است داشته راسخ باوري عضو قطع نمادين قدرت به هميشه صدام
سقوط حدي تا آرمانگرا و قوي افراد شكنجه ، تحت":مي‌نويسد صدام حاكميت تحت عراق مورد در
اجتماع افراد بقيه با بسياري مشابهت كه بود چيزي نتيجه‌اش كه مي‌شدند داده تنزل و كرده
عراق حاكم عنوان به صدام مي‌كند تاكيد دارد نام وحشت جمهوري كه ماكيا كتاب ".داشت
هدف.شود داده تحويل بازماندگانشان و بستگان به مخالفانش شكسته درهم اجساد داشت اصرار
اتحاد و نازي آلمان در استالين و هيتلر كه همانطور درست است ، عراق در نو نسلي ايجاد
.نهند بنيان را نو نسلي كردند تلاش شوروي جماهير
جبران را خود فيزيكي نقايص تا جسته بهره صدام يك شماره پسر عنوان به خود موضع از عدي
گفته سخن دشواري و لكنت با كودكي از خود زده بيرون و برجسته دندان‌هاي دليل به او.كند
فرزندي هنوز اما (است متفاوت روايت‌ها) كرده ازدواج بار پنج تا سه تاكنون او هرچنداست
.دهد نشان ديگري شكل به را خود بودن ذكور و مردانگي كرده تلاش مقابل در و ندارد
با او كه دارد وجود عدي سوي از خيابان در زيبا صورت يك انتخاب از بيشماري داستان‌هاي
او از و فراخوانده شبانه كلوپ‌هاي در خود حضور به را نگون‌بخت زن محافظانش ارسال
شبانه كلوپ‌هاي در حاضران حضور در غيراخلاقي اعمال اين گاه كه است كرده سوءاستفاده
مجبور سال‌ها دارد ادعا كه كسي تبعيد ، در عراقي‌هاي از يكي يحيي لطيف.است شده انجام
اقدامات اين از يكي تشريح به نيوزويك با گفت‌وگو در كند خدمت عدي بدل عنوان به بوده
:مي‌پردازد نكبت‌بار و شنيع
را جوان زن اوميكند جلب را توجهش جوان زوج يك مي‌زده قدم پاركي در كه حالي در عدي
متوجه كه مي‌كند تظاهر و مي‌گذارد پيش گام او همسر مقابل در اما مي‌خواند فرا حضور به
را زن بازوي او مي‌گيرند قرار عدي برابر در دو اين كه هنگامي.است گفته چه عدي نشده
كه مردي) "باشي اين مثل بي‌اهميتي آدم تملك در كه آني از خوبتر تو":مي‌گويد و مي‌گيرد
زن.(است داشته تن بر سرگردي درجه با نظامي يونيفورم مي‌كرده همراهي را زن اين
را او بلافاصله عدي محافظان.است درآمده شوهرش عقد به گذشته روز كه مي‌گويد من‌من‌كنان
كه حالي در مي‌دهد قرار اهانت مورد را او عدي كه جايي مي‌برند ، هتل يك در اتاقي به
صحنه‌ها اين ناظر دارد ادعا كه لطيف.بوده‌اند صحنه‌ها اين ناظر مجاور اتاق از محافظانش
و مي‌رود بالكن به او بعد دقايقي.است شنيده گوش به را زن اين فريادهاي كه مي‌گويد بوده
عدي به كه او شوهر.است افتاده هتل مقابل در نيمه‌برهنه حالتي در كه مي‌بيند را زن همان
و صحت اينكه امكان.شد اعدام رئيس‌جمهور به بي‌حرمتي و اهانت دليل به بود كرده فحاشي
سعد اعدام عراقي رسانه‌هاي اما ندارد وجود داد ، قرار بررسي مورد را لطيف داستان سقم
.كردند گزارش را زن اين شوهر عبدالرزاك
خشم كشت مستي حالت در را صدام علاقه مورد محافظان از يكي كه زماني و جواني سنين در عدي
هنا كمال مي‌شود گفته.دارد وجود داستان اين مورد در مختلفي روايت‌هاي.برانگيخت را پدر
شبهاي از يكي مي‌شد شامل نيز را صدام غذاي آزمودن و چشيدن كاخ ، در او وظايف كه جوجو
شليك حاضران عياشي‌هاي.داد ترتيب دجله رودخانه جزاير از يكي در را بزرگي ميهماني 1988
نيست عراقي حكام بين در نامعمول كاري كه مي‌شد شامل نيز را A47K مسلسل‌هاي با هوايي تير
ميهماني برگزاري حال در كه شد عدي ناخرسندي موجب گلوله شليك از ناشي صداي ظاهرا اما
به جوجو از مي‌شود گفته دارد خود مادر به بسياري علاقه كه عدي).بود مجاور باغ در ديگري
بوده خشمگين پدرش معشوقه‌هاي از يكي و صدام بين اختلاف حل عامل و ميانجي نقش ايفاي دليل
گلوي باغباني الكتريكي اره يك با و شد جوجو ميهمانان جمع وارد عصبانيت با عدي.(است
.كرد شليك او صورت به گلوله‌اي سپس و دريد را ميزبان
عزاداري مراسم كه روزي براي 40 سوئيس به او فرستادن با را خود آتشين‌مزاج پسر صدام
عنوان به را خود موقعيت و دارايي‌ها يافت اجازه بعدا اوكرد تنبيه بود ، جريان در جوجود
مي‌شود يادآور انگليسي روزنامه‌نگار بورن ، كوك پاتريك) كند حفظ عراق المپيك كميته رئيس
ديده‌باني برج‌هاي توسط كه است ورزشي دفاتر نمونه تنها بغداد در عراق المپيك كميته مقر
(!مي‌شود محافظت اتوماتيك مسلسل‌هاي و وسطايي قرون
و ضرب دليل به كه مي‌كند مديريت را فردي به منحصر زندان‌هاي عراق ، المپيك كميته در عدي
صدام.است مشهور بازمانده‌اند گل فرصت يك از جستن بهره از كه عراق فوتبال بازيكنان شتم
تحت را عراق به واردات و صادرات مسئول وزارتخانه‌هاي داده اجازه خود پسر به ديرباز از
عراق عليه تحريم‌ها اعمال و فارس خليج جنگ 1991 دنبال به كه تجارتي.باشد داشته كنترل
امنيتي نيروهاي سابق آجودان‌هاي از سرهنگي احمد ، .مي‌آيد نظر به سودآور و كننده اغوا
در توجه قابل ذكاوتي عدي":مي‌گويد دارد اقامت لندن در اكنون و گريخته عراق از كه صدام
اطلاعاتي مقامات گزارش‌هاي اساس بر ".دارد ملي ثروت‌هاي بردن يغما به و اختلاس ارتشا ،
.است كرده اخذ دلار ميليون‌ها سيگار و مخدر مواد قاچاقچيان از عدي آمريكا
باز شد مواجه روزنامه‌نگار بورن كوك با بغداد الرشيد هتل در سال 1994 در او كه هنگامي
بورن كوك به مي‌نوشيد داشت دست در كه مشروبي شيشه از كه حالي در.بود مستي حالت در هم
و ايران جنگ گرفتن در دليل به را ماساچوست تكنولوژي انستيتو در تحصيل ادامه شانس گفت
نمره‌ها بهترين با را ليسانسم":مي‌گويد غرور با او.است داده دست از دهه 80 در عراق
دارد تن بر مرتبي لباس كه او ميز ، سر(بود هسته‌اي علوم در تحصيل او هدف) ".كردم كسب
ديگر من كوچكتر برادر قصي":مي‌گويد سخن بين‌النهرين تمدن و فرهنگ مورد در آرامي به
او":مي‌كند معرفي رسيده راه از كه را قصي مي‌زند لبخند كه حالي در عدي ".نيست كودك
".مي‌كند مديريت را امنيتي سرويس‌هاي
او از قصي كوچكترش برادر كه مي‌كند اشاره نكته اين به باشد داشته قصد بي‌آنكه عدي
امنيتي سازمان امروز قصي.است برخوردار پدر اعتماد از وسيعتري مقياس در و است قدرتمندتر
اين خدمت در كه است اوباشي و عراق امنيتي شبكه فرماندهي مركز كه مي‌كند هدايت را ويژه
را عراق كشتارجمعي تسليحات زرادخانه از حفاظت همچنين ويژه امنيتي سازمان.هستند نهادها
دارد ، عهده بر نيز را عراق جمهوري رياست گارد نيروهاي فرماندهي قصي.دارد عهده بر
گزارش‌هاي اساس بر.هستند صدام نيروهاي وفادارترين كه نفر هزار پانزده بر بالغ نيرويي
بر را خود محافظان از تن صد چند فرماندهي و هدايت شخصا صدام آمريكا ، اطلاعاتي منابع
ساير هدايت براي او اما شده‌اند فراخوانده خدمت به او زادگاه تكريت ، از كه دارد عهده
.دارد اتكا خود كوچكتر پسر قصي ، به عراق امنيتي اركان
آنكه مگر نمي‌شود انجام اقدامي هيچ و نمي‌آيد وجود به تغييري هيچ عراق پليس وضعيت در
عدي دسامبر 1996 نافرجام 12 ترور ماندن باقي دليل.كنند پيدا اطلاع آن از قصي يا صدام
خود رنگ شرابي پورشه راندن حال در عدي شب آن.است موضوع همين نيز ابهام از هاله‌اي در
او حين همين در.است بغداد مجلل و اعياني‌نشين مناطق از كه بود بغداد المنصور ناحيه در
آور شگفت.شد شليك عدي شكم و پا دست ، به گلوله ششگرفت قرار مسلح مرد دو تهاجم هدف
آمريكا اطلاعاتي منابع.بود تحقيرآميز و دشوار او درمان روند اما ماند زنده او آنكه
دعوت عراق به را جراح پزشكان خود پاي ساق ماهيچه‌هاي احياي براي بود ناچار او مي‌گويند
.مي‌كند حركت دشواري و سختي با هنوز اما كند
از تا شده عليل تعمدا عدي كه هستند گمان اين بر متحده ايالات اطلاعاتي منابع واقع در
روم امپراتوري زمان در":مي‌گويد آمريكا اطلاعاتي مقامات از يكي.شود صرف‌نظر او قتل
چه اما ".مي‌كردند تحقير را آنان دشمنان‌شان چشم آوردن در و زبان قطع با حاكمان شرقي
عراق ، استخبارات مركزي مقر با خيابان چند تنها حمله اين وقوع محل بود؟ حمله اين عامل كسي
برابر در عدي.داشت فاصله مي‌شود هدايت قصي توسط كه كشور اين اطلاعاتي مخوف سازمان
هيچ اما است گرفته قرار هدف ايراني‌ها توسط كند ادعا تا گرفت قرار عراق تلويزيون دوربين
.نشد اعدام يا محاكمه رابطه اين در كسي گاه
خود استخدام به او قراردادن هدف براي را عده‌اي عدي ، عموي وطبان كه باورند اين بر برخي
سال 1995 ، در ديگر مستي درحالت برخورد يك در.باشد گرفته انتقام او از تا است آورده در
در دو آن مي‌شود گفته.داد قرار هدف پا ناحيه از بار چند ميهماني يك در را وطبان عدي
اردن به عدي خواهرهاي شوهر از تن دو شب همان و بوده‌اند رقاصه يك سر بر مشاجره حال
اما است شده عنوان كالا قاچاق چگونگي سر بر طرف دو اختلاف‌نظر آن دليل كه گريختند
خود چشمان صدام و قصي كه آن مگر بگريزد عراق از نمي‌توانسته وطبان كه ندارد وجود ترديدي
.ببندند او روي به را
كاملا اين باشند؟ بوده عدي حيات به دادن پايان خواهان قصي يا صدام كه است ممكن آيا
از يكي يوسف ، مي‌كنند انزجار احساس عدي به نسبت عراق ملت آحاد همه تقريبا.است محتمل
خانواده انزجار":مي‌كند ادعا كرده مصاحبه نيوزويك با اردن در كه صدام سابق محافظان
".مي‌كند احساس او به نسبت ملت كه است انزجاري از بيش عدي به نسبت صدام
ادعاي صحت مورد در تحقيق امكان ".كرد ترغيب او قتل به را عدي عموي صدام":مي‌گويد يوسف
بود حفاظتي‌اي واحد سرهنگ گريخت عراق از سال 1999 در يوسف كه هنگامي اما ندارد وجود او
بستر در هنوز سال 1997 در عدي كه هنگامي صدامداشت عهده به را عدي شخص از محافظت كه
از خارج به است داده اجازه صدام شخص احتمالا كه نواري در.كرد تنبيه را او بود بيماري
تو رفتار عدي":مي‌گويد عدي به خطاب عتاب با كه مي‌شود شنيده او صداي شود قاچاق عراق
.هستي آدمي جور چه تو بدانم مي‌خواهم..ندارد وجود تو از بدتر و است بد واقعا
سرزمين‌ات و ملت براي تو كه بداني بايد هوسران؟ مردي يا مردمي رهبر تاجري ، سياستمداري ،
خود منشي آنكه رغم به صدام آنكه عجيبتر ".است درست اين عكس.نداده‌اي انجام كاري هيچ
.بود محدودتر قصي از او انتقاد كه چند هر نكرد ترديد هم قصي از انتقاد در داشت همراه را
.ناميد منافق و دوچهره را خود كوچكتر پسر او
ترجيح بزرگ‌ترش فرزند قبيله‌اي پيوندهاي دليل به صدام مي‌گويند آمريكا اطلاعاتي مقامات
يك براي مي‌تواند اين":كند پرهيز او به زياد اتكاي از و ندهد بها او به زياد مي‌دهد
شده داده اجازه عدي به.كند مهار را او دارد سعي اما "باشد ناكامي به اقرار پدر
خود براي كماندوها از كوچكي ارتش و است قومي احساسات از مملو كه كند منتشر روزنامه‌اي
پدرش با بتواند اينكه براي اما مي‌شوند شناخته صدام فداييان نام با كه باشد داشته
داشته همراه را محافظانش ندارد حق پدر با ديدار هنگام و بگيرد قبلي وقت بايد كند ملاقات
.باشد
قصي":مي‌گويد است بوده آشنا قصي با سال پانزده براي كه عرب اطلاعاتي مقامات از يكي
مي‌خواهد او.باشد داشته (دوگانه) مانند ابولهول رفتاري مي‌كند سعي و است خونسرد خيلي
دائما است مجبور شخصيت اين ترسيم براي آنكه حال دهد ارائه خود از خونسرد بسيار چهره‌اي
:مي‌گويد احمد ".است قصي‌القب است ، بي‌رحم عدي كه اندازه همان به او.كند جدل خود با
از آنها":مي‌افزايد نيوزويك با گفت‌وگو در و "هستند كالبد دو در روحي واقع به آنها"
لذت مي‌شوند شكنجه و مي‌بينند آزار كه مردمي ديدن از آنها.مي‌برند لذت خون ديدن
هيچ‌گاه و مي‌دهد انجام خفا در را كارهايش همه قصي كه است اين در تفاوت تنها.مي‌برند
".است نبوده عموم ديد معرض در عدي مثل
يك در كه بود خواهند عقربهايي چون شوند رها خود حال به ذكورش فرزند دو و صدام چنانكه
در چند هر آورند در پا از را ديگري كرد خواهند تلاش آنانگرفتهاند قرار هم كنار بطري
واحدي و متحد جبهه در پدرشان و برادر دو اين مشترك دشمن عنوان به متحده ايالات برابر
شد پخش عراق تلويزيوني شبكه از كه خود اخير مصاحبه‌هاي از يكي در عديگرفتهاند قرار
شود كشته قصي اگر و كند پر را او جاي تا هست قصي شود كشته جنگ ميدان در عدي اگر":گفت
حذف كند حمله عراق به متحده ايالات اگر كه است مشخص كاملا ".گرفت خواهد را او جاي عدي
شود پيدا كسي دارد اميد هنوز بوش دولت.بود خواهد شروع يك تنها عراق قدرت اريكه از صدام
چه باشند پسرانش صدام ترور عاملان اگر اما دهد پايان صدام حيات به گلوله يك شليك با و
بروند او با بايد نيز پسرانش.بود نخواهد كافي صدام شر از شدن خلاص آمد؟ خواهد پي از
.گرفت خواهند سر از را خود فاميلي تجارت وگرنه‌آنان
فرانكس تامي آرتورامروز مك ديروز
صديقي نادر
فرمانده يك شايد نخست ، مرحله در كه گفتند تايمز نيويورك به بوش جورج دولت ارشد مقامات"
نيروهاي فرمانده "فرانكس تامي" ژنرال از و بگيرد دست به را عراق اداره آمريكا نظامي
داگلاس" ژنرال نقش ايفاي براي وي زيردست افسران از يكي يا فارس خليج در آمريكايي
1.مي‌شود برده نام ژاپن در "مك‌آرتور
مادرش
آورد دنيا به بچه‌اي پسر من براي
;ابرو بدون و زرد پسري
نور از توپي
بود خوابيده آبي‌اش قنداق ميان كه
.داشت وزن كيلو سه و
زمان همان
آمد دنيا به پسرم كه
شدند متولد كره در بچه‌هايي
بودند ماه شكوفه مثل زرد كه
كشت را آنها "آرتور مك" اما
كه ترك انقلابي شاعر حكمت ناظم (حكمت ، 1950 ناظم) شوند20 سير مادر شير از آنكه از پيش
به سر از را زندان سال گيجي 13 هنوز مي‌گيرد ، جشن را تولدش سالگرد صدمين امسال يونسكو
مك ژنرال تك‌تازي سال و است پنجاه دهه آغاز:مي‌دهد پسري او به خداوند كه بود نكرده در
يونان در نيز بچه‌هايي آورد ، دنيا به ناظم براي را ممد منور ، وقتي كره ، جنگ در آرتور
،"بود زندان ميله‌هاي / ديدند دنيا در كه چيزي نخستين آنها ، " مي‌آيند دنيا به سرهنگان
بر سوار و درمي‌آورد پرواز به زندان ميله‌هاي لابه‌لاي از را خيال مرغان شاعر اما
:مي‌دوزد چشم آينده به "اميدها و روياها درخشش" شاخسارهاي
برسد من سن به وقتي پسرم
نيستم دنيا اين در ديگر
روز آن اما ،
بود خواهد شگفت‌انگيز گهواره‌اي دنيا
اطلسي تشك با گهواره‌اي
بچه‌ها دادن تكان براي
سياه بچه‌هاي
سفيد
زرد و
بيشتر ، هم كمي داشت ، "تولد" شعر سرودن لحظه در پدرش كه رسيده سني همان به اكنون ممد
مي‌كرد؟ آرزو ناظم كه مي‌خورند تاب اطلسي گهواره‌هاي همان روي زمين كودكان آيا ولي
"گهواره" روي نه اكنون مي‌آوردند شاعر ياد به را ماه زرد درخشش كه كره‌اي بچه‌هاي
در جلوتر كمي.است كرده رسم را آن بوش جورج كه شده‌اند مستقر ي"محور" روي همچنين بلكه
تظاهركنندگاني آگوست 2000 روز 15دارند قرار عراقي كودكان يكسويه و تيز محور اين نوك
كودكان نمادين جايگاه كه بودند گردآمده آمريكا دموكرات حزب كنفدراسيون برگزاري محل در
تشك جاي به آمريكايي تظاهركنندگان:درمي‌آورد نمايش به حزن‌آلودي زيبايي به را عراقي
و كوچك تابوت صدها.ساختند مفروش كوچك تابوت‌هاي با را كنفدراسيون باز محوطه اطلسين ،
تحريم اثر بر روز هر كه عراقي كودك صدها نشانه به رويشان ، بر گل‌هايي شاخه با نمادين
.مي‌سپارند جان غذايي و دارويي ناجوانمردانه
بدهيم بچه‌ها به را دنيا
گرم نان قرص يك مانند و درشت سيب يك مانند
شود سير شكم‌شان روز يك كم دست
بدهيم بچه‌ها به را دنيا
شود آشنا دوستي با دنيا شده كه هم روز يك براي
گرفت خواهند ما دست از را دنيا بچه‌ها
(مسكو مه 1962 ، حكمت ، 21 ناظم) كاشت30 خواهند آن بر جاودان درختان و
صلح‌طلب تظاهركننده هزار صدها كاش اي است؟ كساني چه دست در راستي به امروز دنيا
كودك يك عراقي ، كودك يك كدام هر افتادند راه به هايدپارك سوي به پيش روز چند كه انگليسي
سال ظرف 12 كه كودكي هزار صدها سرنوشت تكرار از جلوگيري براي داشتند ، آغوش در فلسطيني
هزار هر از":مي‌گويد كه آمار اين كردن كم براي باختند ، جان تحريم زير عراق در اخير
.دادند دست از را خود جان پيشاني‌شان به شليك‌گلوله‌اي با تن شده 800 كشته فلسطيني كودك
به كه نوك‌تيز پيكان يك و "محور" يك مثل تك‌خطي است دنيايي شارون ، و بوش جورج دنياي "4
عراق ضد بر آن در بوش جورج كه سالني از دورتر كمي اما است ، شده نشانه‌گيري كودكان جانب
كودكان دنياي به كه بودند تظاهركنندگاني كاخ ديوارهاي پشت مي‌كرد ، جويي عربده
ديوار سوي آن در آمدن پايين محض به و رفت بالا كاخ ديوار از آنها از يكي.مي‌انديشيدند
نوشته آن روي بر "نه عراق ، در جنگ" جمله كه داشت تن به سفيدي تي‌شرت دخترك.شد بازداشت
صلح‌طلب انسان هزار صدها وقتي.عراقي كودك يك فشردن براي مي‌داد جان او آغوش.بود شده
بزرگ گهواره يك منظره افتادند ، راه به فرانسه و ايتاليا شهرهاي و واشنگتن خيابان‌هاي در
شعر در را آرتور مك توسط كره كودكان كشتار حكمت ناظم كه زماني ازمينمودند ترسيم را
عزم آمريكا سپاه فرماندهي مقام در فرانكس تامي ژنرال كه امروز به تا مي‌تاباند ، باز خود
در طلب جنگ جناح هارترين جانب در زيادي چيز مي‌پروراند سر در را فرات و دجله از عبور
در نيويورك و واشنگتن خيابان‌هاي آنسوتر كمي اما است ، نكرده تغيير آمريكا حاكمه هيات
خون" پلاكارد كه نسلي.مي‌شوند ويتنام جنگ از بي‌زار نسل جايگزين كه است نسلي انتظار
:مي‌گويد كه نسلي مي‌كند ، حمل را "نه نفت ، براي
پذيرايي آنان از گلوله با عراق مردم داشتن نگاه گرسنه سال از 12 پس ندارند حق نظاميان"
:مي‌گويند آن روشنفكران كه نسلي."كنند
و ويراني دهشتناك عكس‌هاي ديدن با و كرديم سوگواري بي‌گناه نفر هزاران مرگ براي هم ما"
بغداد ، از مشابه عكس‌هاي به غيرارادي صورتي به و گشته متاسف تصور غيرقابل انهدام
5.كرديم فكر ويتنام آن ، از قبل يا و پاناماسيتي
فلسطين و بغداد عكس‌هاي كنار در را نيويورك فاجعه به مربوط عكس‌هاي چنين اين كه نسلي
تنگ‌نظران كه يكپارچه تصويري پس در نمي‌بايست مي‌دهد ، جاي واحد "خانوادگي آلبوم" يك در
تصوير دارند دوست داخلي تنگ‌نظران.شود كمرنگ مي‌دهند ارائه "آمريكا تماميت" از داخلي
سازند ، برقرار را "تصوير يك - كشور يك" معادله كنند فرافكني آمريكا تمام به را بوش جورج
"ترور اختاپوس" تصوير شاروني رهنمودهاي مطابق كه هستند تنگ‌نظراني نيز قضيه سوي آن در
دسته دو هر.سازند مهيا تجاوز براي را زمينه تا مي‌افكنند ما تمدني حوزه پهنه كل بر را
مرعوب كه بدوزيم صلح‌طلباني تابناك سيماي در چشم و وانهيم خويش حال به را تنگ‌نظران
بسيار فرصت از اگر و نكنيم چنين اگر.مي‌كنند مقايسه هيتلر با را او و نشده بوش جورج
نكنيم را استفاده حداكثر است باقي "صلح براي ائتلاف" تز ساختن عملياتي جهت كه كوتاهي
خواهد عراق حكومت به را "جديد آرتور مك" يك زودي به بوش و بلر توني نفره دو "ائتلاف"
به درست":گفت آمريكا نظاميان از رسمي ارشد مقام يك از نقل به تايمز نيويورك:گمارد
كشور آن حكومت به جهاني دوم جنگ جريان در ژاپن شكست از پس آرتور مك ژنرال كه ترتيب همان
.بي.بي و "گرفت خواهد دست به را آينده عراق حكومت آمريكا نظامي فرمانده يك شد ، منصوب
مدرن دولت يك شكل به تاسيس بدو در كه را عراق شود عملي طرح اين اگر":افزود سي
يك دست به آن امور اداره و شد خواهد آمريكا تحت‌الحمايه اكنون بود بريتانيا تحت‌الحمايه
6.افتاد خواهد عراقي فرد يك نه و آمريكايي ژنرال
مي‌كنند ، ارزيابي "ملي منافع" راستاي در را عراق به آمريكا تجاوز كه كساني به بايد آيا
از پس فرزندانشان كه مادراني به يا و گفت؟ خوشامد را شان"جديد همسايه" ورود و"تبريك"
دعوت آتش‌زا مواد تن چندين بمبهاي و ناپالم‌ها مهماني به غذايي و دارويي تحريم سال 12
گفت؟ تسليت شده‌اند
مشروطيت پيشبرد و تاسيس راه در مجاهده رخت هنوز كه بين‌النهرين در اسلام علماي كجايند
و دجله عشاير همراه به و يافتند كبير بريتانياي با مصاف در را خود درنياورده تن از را
آوردند؟ چنگ به را عراق استقلال فرات
و يافت دست پايدار صلحي چنين به بريزد كسي بيني از خوني قطره آنكه از پيش نمي‌توان آيا
ساخت؟ ناممكن را بيروني مداخله نوع هر ظهور و جنگي نوع هر وقوع آن تثبيت و تحكيم طريق از
:پي‌نوشت‌ها
.ص 5 مهرماه 1381 ، ايران ، 20 روزنامه1
.مينا نشر يونان ، رسول ترجمه ;عسل كاسه يك ;حكمت ناظم2
.خسروشاهي جلال و سيدحسيني رضا ترجمه ;شعرها آخرين ;حكمت ناظم.3
.آگه نشر ص 23 ، سجادپور ، سحر و مهاجري فيروزه ترجمه ;اينترنت روايت به فلسطين.4
(Not in our name) "ما نام به نه" بيانيه.5
.سي ، 19/7/81.بي.بي فارسي بخش.6
آتلانتيك دوسوي در شكاف
سادات رضا
كاهش‌فاصله هدف اروپايي‌با اتحاديه كشورهاي‌عضو بودجه‌نظامي افزايش سال 1999 از
است شده مهم‌اتحاديه‌روپايي‌بدل مباحث يكي‌از به آمريكا و اروپا نظامي توان بين
همتاي پاول كاولين با گفت‌وگو و ديدار براي كه انگلستان خارجه امور وزير استراو جك
گذشته چهارشنبه روز بود كرده سفر كشور اين به متحده ايالات مقامات ساير و خود آمريكايي
تهديدات با رويارويي هدف با را خود دفاعي بودجه كرد توصيه اروپايي كشورهاي به شيكاگو در
ناتو گفت اظهاراتش در استراو.دهند افزايش آمريكا متحده ايالات با شدن هماهنگ و جهاني
سردو جنگ از پس تهديدات با رويارويي براي غرب دفاعي ساختار بطن در جدي‌تر نقشي بايد
در موثر نقشي آمريكا با هماهنگ و دوشادوش خواست اروپا از و كند ايفا بين‌المللي تروريسم
.گيرد عهده بر ناتو پيمان
بحران اقتصادي ، زمينه‌هاي در اروپاييان توجه قابل پيشرفت و دوم جهاني جنگ پايان از پس
به كوزوو و يوگسلاوي در جنگ آتش فرونشاندن براي نظامي فاز به ناتو ورود و بالكان
اروپايي‌ها كه بود ميدان اين در.شد بدل آتلانتيك سوي دو نيروهاي قياس براي صحنه‌اي
سال از و بردند پي دارد وجود طرف دو نظامي توان در كه زيادي فاصله به بار اولين براي
نظامي توان بين فاصله كاهش هدف با اروپايي اتحاديه عضو كشورهاي نظامي بودجه افزايش 1999
بودجه نود دهه در.است شده بدل اروپايي اتحاديه مهم مباحث از يكي به آمريكا و اروپا
كاهش كشورها اين داخلي ناخالص توليد از 2درصد كمتر به اروپايي اتحاديه كشورهاي دفاعي
اين داخلي ناخالص توليد درصد از 3 كمتر هيچ‌گاه متحده ايالات دفاعي بودجه آنكه حال يافت
.است نبوده كشور
واشنگتن خواست از هميشه هستند اروپا در متحده ايالات كليدي و سنتي متحد كه انگليسي‌ها
مبين نيز شيكاگو در استراو اظهارات و كرده‌اند حمايت اروپا دفاعي بودجه افزايش براي
ارتقاي زمينه در شگرف دستاوردهاي با قاره‌اي را اروپا او.بود بريتانيا رويكرد همين
دستاوردها اين همه":شد يادآور مصرانه اما كرد توصيف صلح از حفاظت و تجارت دموكراسي ،
سرد جنگ از پس تهديدات مصاف به بايد كه شود كارآمدي مسلح نيروهاي جايگزين نمي‌تواند
افزايش به نسبت اروپا چنانكه كرد ادعا و گذاشت پيش به گام يك حتي استراو ".برود
خواهد مخاطره به را آمريكا با خود روابط نكند اقدام ناتو در مشاركت‌اش و خود هزينه‌هاي
.شد پراگ در ناتو اعضاي آتي ماه نشست در موضوع اين به پرداختن خواهان استراو.افكند
ايفاي به اروپاييان ترغيب براي آمريكايي مقامات اخير تلاش‌هاي و استراو اظهارات رغم به
كه متعددي دلايل به آتلانتيك دوسوي شكاف باورند اين بر تحليلگران ناتو در موثرتر نقشي
چند هراست گذارده گسترش روبه ناتوست ، فعاليت‌هاي در دوطرف سهم نابرابري آنها از يكي
هم به را آتلانتيك سوي دو كه مي‌گويند سخن مشتركي ارزش‌هاي و مشترك ميراث طرف‌از دو
.دارد حكايت آتلانتيك سوي دو در تنش افزايش از شواهد همه اما مي‌دهد پيوند
تامين در اروپايي اتحاديه همه‌جانبه مشاركت عدم به بروكسل و آمريكا نظر اختلاف
و موشكي ملي دفاع سپر استقرار و تكميل به آمريكا اصرار.نمي‌شود منحصر دفاعي هزينه‌هاي
در طرف دو نظر اختلاف موارد مهمترين از مستقل سريع واكنش نيروي ايجاد براي ناتو تلاش
جاه‌طلبانه طرحي را آمريكا موشكي ملي دفاع سپر اروپايي‌ها.است بوده نظامي حيطه‌هاي
و توليد سرد جنگ از پس دنياي مخاطرات بزرگنمايي با دارد سعي آمريكا كه مي‌پندارند
دفاعي ساختارهاي ايجاد بر اروپا پافشاري آمريكاييان مقابل در.كند توجيه را آن استقرار
چند هر مي‌كنند تلقي متحده ايالات از گرفتن فاصله براي تلاش منزله به را اروپايي مستقل
و حادثه اين سايه در گذشته سال سپتامبر يازدهم حادثه پي در طرف دو نظرهاي اختلاف كه
و عراق به آمريكا نظامي تهاجم احتمال گرفتن بالا با اكنون و گرفت قرار آنان تبعات
.نمي‌خورد چشم به مباحثات اين طرح از اثري ديگر خاورميانه در تنش‌ها افزايش
چند هراست اعضا بين در تنش‌آفرين بستري كه است موضوعاتي از يكي خود ناتو گسترش موضوع
اين از پيش تا كه هم روس‌ها و مي‌كنند حمايت شرق به ناتو گسترش از اشتياق با اروپاييان
برداشته‌اند خود مخالفت‌هاي از دست اكنون بودند ناتو اعضاي با همسايگي قرص پروپا مخالف
ناتو در عضويت نامزد كشورهاي با ناتو كنوني اعضاي نظامي توانمندي‌هاي بين شكاف اما
شدن زمين‌گير موجب تنها ناتو گسترش باورند اين بر كارشناسان كه عميق‌است آنچنان
دونالد سپتامبر اواخر ديدار در.مي‌شود آنان عملياتي قابليت‌هاي كاهش و ناتو نيروهاي
تغييراتي ايجاد بر گفت‌وگوها ناتو دبيركل رابرتسون لرد و آمريكا دفاع وزير رامسفلد
كه داد پيشنهاد را طرحي رامسفلد و بود شده متمركز ناتو ، اروپايي اعضاي ارتش در ساختاري
ارتش‌هاي هوايي ترابري توان و شده تشكيل اروپايي سريع واكنش نيروي نوعي آن اساس بر
جونز ، جيمز ژنرال معرفي از ديدار اين در رامسفلد.مي‌كند پيدا ارتقا و شده متحول اروپايي
آمريكايي نيروهاي سرفرماندهي عنوان به متحده ايالات دريايي نيروي ارشد ازفرماندهان
را تصميم اين او.داد خبر مي‌شوند ، فرماندهي و هدايت ناتو چارچوب در كه اروپا در مستقر
ارشد افسر اولين جونز ژنرال.است قائل اروپايي ائتلاف براي بوش كه دانست اهميتي نشانگر
.مي‌شود سمت اين عهده‌دار كه است متحده ايالات نيروي‌دريايي
آمريكااطلاعاتي نيروهاي و بوش دولت بين شكاف
نصير رضايي غلامرضا:ترجمه
از اطمينان كمال با بوش دولت بلندپايه مقامات يك‌سو از كرد؟ باور بايد را كسي چه حرف
مدارك بوش دولت كه مي‌كند ادعا دفاع ، وزير رامسفلد ، دونالد:مي‌گويند سخن حسين صدام خطر
و ملي امنيت مشاور رايس ، كندوليزا ;دارد دست در القاعده با صدام همكاري مورد در متقني
در است قادر خوش‌شانسي كمي با عراق رژيم كه مي‌دارند اعلام جمهور رئيس معاون چني ، ديك
در آمريكا اطلاعاتي مقامات ديگر سوي ازيابد دست هسته‌اي سلاح‌هاي به ماه چند عرض
اطلاعاتي مقامات از بيشماري تعداد:مي‌كنند ترديد ابراز عراق رژيم و صدام تهديد مورد
بين رابطه كننده تاييد مدارك كه مي‌گويند خبرنگاران به شود فاش نامشان اينكه بدون
اتمي بمب يك ساخت با صدام اينكه و نيستند استنادي قابل مدارك وجه هيچ به صدام و القاعده
حمله آمريكا به سياه‌زخم ويروس از استفاده با مي‌تواند صدام آيا.دارد فاصله سال‌ها
كند؟
اطلاعاتي منابع آنكه حال ;است مثبت مطلقا بوش دولت سخنگوي تام‌ريج ، مثل كسي پاسخ
زخم سياه ويروس از شيميايي سلاح ساخت در عراق رژيم توانايي بر دال مدركي هيچ مي‌گويند ،
.است وسيع بسيار اطلاعاتيشان مشاوران با بوش دولت بلندپايه مقامات بين شكاف.ندارد وجود
عليه جنگ از كه تعريفي طبق.است امروز همين آن زمان شود ، پر شكاف اين است قرار اگر
.پذيرد انجام جاسوسان توسط بايد عمدتا كه است سايه در جنگ نوعي جنگ اين است ، شده تروريسم
برخوردار زيادي بسيار اهميت از دشمن مورد در دقيق اطلاعات دهد ، روي عراق با جنگ اگر
تعداد با است جنگي بلكه نمي‌شود ، محسوب كشور يك با جنگ عراق با جنگ زيرا بود ، خواهد
بيابد را حسين صدام نتواند آمريكا اگر.كرده‌اند پنهان كه سلاح‌هايي و افراد معدودي
كار به دقيق هدف‌هاي داشتن بدون نيز هوشمند بمبهاي و بكشد ، را او توانست نخواهد مسلما
زياد ، حدود تا عراقي‌ها با مذاكره ادامه يا عراق به حمله براي بوش تصميم.آمد نخواهند
بوش اگر حال.داشت خواهد بستگي صدام نيات و توانايي‌ها مورد در سيا گزارش‌هاي به
مي‌شود؟ چه نتيجه باشد ، نداشته باور را خودش اطلاعاتي سرويس گزارش‌هاي
نيز اين.نمي‌كند رها را سيا رئيس تنت ، جورج جانب رئيس‌جمهور كه مي‌گويند دولت مقامات
با.مي‌گيرند پيش در مبالغه راه اختلافات بزرگنمايي در معمولا مطبوعات كه دارد حقيقت
و جدي اختلافات هستند ، آن خدمت در كه جاسوسي آژانس‌هاي و بوش جنگ كابينه بين همه اين
در اطلاعاتي نهادهاي بزرگ شكست از پس.اطلاعاتي جامعه خود بين همچنين دارد ، وجود واقعي
توجه و دلاري ميليارد چند بودجه‌هاي اضافه لطف به سپتامبر ، حادثه 11 بروز از جلوگيري
نيروهاي و امنيتي مردان.كرده‌اند عمل بهتر اف‌بي‌آي و سيا سياستمدار ، روساي بيشتر
خود صرف و داشته‌اند نزديكي همكاري يكديگر با القاعده عاملان دستگيري زمينه در دولتي
مقاومت از آگاه ناظران اما.مي‌آيد حساب به گذشته دوران به نسبت بهبودي همكاري ، اين
به سيا رئيس سپتامبر از 11 پس.هستند نگران واقعي اصلاحات برابر در اطلاعاتي جامعه
به قوا تمام با بنابراين است ، آنها سر پشت سفيد كاخ كه داد اطمينان سازمان اين اعضاي
در.دارند گذشته از بدي خاطرات سيا كهنه‌كاران اما.بزنند ريسك به دست و بروند پيش
در تروريستي تلاش‌هاي و مخدر مواد قاچاق - "كثيف حقه‌هاي" افشاي با هفتاد دهه سال‌هاي
جمهوري رياست دوران در سپس.شد خورده سيا به اخلاقي غير انگ - و 1960 دهه 1950 سال‌هاي
راه را پنهاني عمليات دوباره تا شد ، منصوب سيا رياست به كيسي بيل سال 1981 ، در ريگان
كنگره و شد كنترا - ايران رسوايي درگير سيا.شد ختم فاجعه به كيسي بيل دوره.بياندازد
اين از سيا كهنه‌كاران اكنون.داد قرار بررسي تحت را سيا عاملان توسط بشر حقوق رعايت
نتيجه يا اجرا در و نياورد بار به خوبي نتايج هم عراق مورد در مخفي عمليات كه مي‌ترسند
اجير كاسترو فيدل كشتن براي را مافيا سال 1961 در سيا كه باشد يادتان) باشد مصيبت‌بار
فشار تحت اگر كه مي‌ترسند اين از آنها.(است كوبا رئيس‌جمهور كاسترو هنوز و كرد
به بعدها دهند ، نشان هست آنچه از بزرگتر را عراق تهديد بوش دولت راستگراي ايدئولوگ‌هاي
.شوند متهم نادرست اطلاعات ارائه و دروغگويي
;بدهند دست از را شغل‌شان درنيايد ، آب از درست عملياتي اگر كه مي‌ترسند اين از آنها
ياد بوش دولت مقامات ديگر سوي ازنميكند تهديد خطري چنين را دولتمردان آنكه حال
دهه 70 سال‌هاي در.باشند نداشته باور چرا و بي‌چون مي‌گويد سيا چه هر به كه گرفته‌اند
و افتاد اختلاف سيا و جمهوريخواهان بين سابق شوروي اتحاد هسته‌اي توانايي مورد در نيز
به جمهوريخواهان اعتماد نيز امروز.داشته‌اند حق جمهوريخواهان كه شد معلوم نهايت در
ايالات ويژه نيروهاي با سيا همكاري از است مراقب بوش دولت آنكه بااست نشده بيشتر سيا
اما كند ، قدرداني سال 2001 پاييز در افغانستان در طالبان نيروهاي تعقيب در متحده
.دارد جبونانه عملكردي و مي‌كند اشتباه عراق مورد در سيا كه معتقدند بوش تندروهاي
رژيم از بريده افراد سخنان نيست حاضر سيا كه دارند شكايت اين از پنتاگون جمهوريخواهان
با نيست حاضر موارد برخي در حتي و بپذيرد كشتارجمعي سلاح‌هاي زرادخانه مورد در را عراق
ندارد علاقه‌اي هيچ سيا چرا بفهمند نمي‌توانند مي‌گويند ، دفاعي مقامات.كند صحبت آنها
است شنيده صدام پسران از خودش و بوده صدام سرخدمتكار مي‌كند ادعا كه كند صحبت زني با
صحبت داده ، پول اسامه‌بن‌لادن به صدام آن در كه دهه 1990 اواسط در ملاقاتي درباره
با بدهد ، دروغ‌سنجي تست باشد حاضر زن اين اگر:گفت نيوزويك به سيا مقام يك.مي‌كرده‌اند
با را سيا حد از بيش احتياط اين دارد سعي پنتاگون.شنيد خواهد را او اطلاعات ميل كمال
براي است ممكن و كند جبران - دفاعي اطلاعات آژانس - خود جاسوسي دستگاه بر بيشتر تكيه
ويژه نيروهاي از مي‌شد ، انجام سيا جاسوسان توسط بايد معمول طبق كه عراق در مخفي عمليات
بايد دهد انجام را مخفي عملياتي بخواهد سيا اگر قانون طبقكند استفاده متحده ايالات
براي ارتش اگر اما ;باشد داشته است ، رسيده كنگره تصويب به كه را جمهور رئيس حكم
از خرابكاري ، عمليات اجراي براي بومي كردهاي از استفاده مثلا ،"نبرد جبهه" آماده‌سازي
تشخيص بلبشو ، اين در.ندارد كنگره از اجازه گرفتن به نيازي كند ، استفاده ويژه نيروهاي
منتقدان از بسياري مثال براي.است دشوار بسيار مي‌گويد ، را حقيقت كسي چه واقعا اينكه
نظريه اين طبق.كرد خواهد تضعيف را القاعده عليه جنگ عراق ، با جنگ كه معتقدند بوش
تعقيب براي خود ضروري كمك‌هاي از شد خواهند خشمگين آمريكا دست از كه عرب دولت‌هاي
:مي‌گويد سيا بلندپايه مقام يك البته ورزيد ، خواهند دريغ مردانش و اسامه‌بن‌لادن
از كه كشورها اين داخلي امنيتي نيروهاي باشد ، شديد كه هم چقدر هر عرب رهبران لفاظي‌هاي
موارد از خيلي در كه) سيا در خود دوستان با همكاري به مي‌كنند حمايت خاورميانه رژيم‌هاي
به را بوش دولت كه منتقداني ديگر سوي از.داد خواهند ادامه (مي‌گيرند هم پول آن از
دولت ظاهرا.دارند انگلستان در اعتمادي قابل متحدان مي‌كنند ، متهم عراق خطر در مبالغه
هواپيماربايان از يكي محمدعطا ، ملاقات مورد در اف‌بي‌آي و سيا ترديدهاي در انگلستان
بتواند جنگ تنها شايد.است سهيم پراگ ، در عراق اطلاعاتي مقام با سپتامبر ، حوادث 11
او ، كشتارجمعي سلاح‌هاي ذخاير حجم و القاعده با روابطش صدام ، مورد در كسي چه كه كند ثابت
.مي‌گويد درست
;دارد وجود توافق يك آمريكا دلاري ميليارد اطلاعاتي 35 دستگاه و بوش دولت بين البته
قادر اف‌بي‌آي و سيا اينكه و كرد خواهند حمله متحده ايالات به هم باز تروريست‌ها اينكه
.بگيرند را حمله اين جلوي بود نخواهند
القاعده مرگ‌متحد اسرار
پاياني قسمت
نحوه درباره ابونضال گروه برجسته اعضاي از يكي "عوض خالد" گفت‌وگو اين قبلي بخش‌هاي در
را بيشتري توضيحات وي بخش اين در.داد توضيح را او قتل دلايل و عراق به ابونضال ورود
.مي‌دهد توضيح ابونضال حيات از مرحله آخرين درباره
* * *
به "القاعده" سازمان انتقال با بود زمان هم سودان به ابونضال سازمان انتقال شدن تكميل *
داشت؟ وجود خاصي همكاري آنها بين آيا.كشور اين به بن‌لادن رهبري
در خصوص به.آورد پديد سابقه‌دار اعضاي بين در را وحشت و رعب از جوي سودان ، تصفيه‌هاي
صورت آنان بين در تصفيه‌ها خونين‌ترين و بيشترين چون.مي‌آمدند ليبي از كه آنهايي بين
وقتي.كنند فرار سازمان از شده طور هر تا بودند فرصتي پي در هميشه آنها رو اين از.گرفت
طور به باشيد ، نداشته هم پاسپورتي يا هويت برگه و باشيد گروه اين به وابسته فرد يك شما
حال هر به.داشتند فعاليت آنجا در مخفيانه كه مي‌شويد كشيده سازمان‌هايي سمت به طبيعي
يا آورند روي فلسطين آزاديبخش سازمان دفتر به يا:نداشت وجود بيشتر راه دو آنها پيش‌روي
"القاعده" مثل داشتند حضور سودان در زمان آن كه بروند اسلام‌گرايي سازمان‌هاي سراغ به
."حزبالله" يا "جهاد" يا "حماس" يا
گروه‌هاي بقيه چون.داشت قوي‌تر حضوري بن‌لادن اسامه رهبري به القاعده اينها بين در
حساب به القاعده فعاليت اصلي قلمرو سودان اما.بود فرعي دفاتر حد در حضورشان ديگر
به تصميم كه آنهايي بيشتر همين براي.داشت زيادي سازمان و مالي قدرت آنجا در و مي‌آمد
فلسطين آزاديبخش سازمان آنكه ويژه به.مي‌دادند ترجيح را "القاعده" داشتند ، فرار
به ابونضال ، گروه فراري‌هاي از اطلاعاتي گونه هر و كرده امضا را اسلو توافقنامه
ابونضال گروه بين ديرين دشمني گذشته آن از.مي‌رسيد اروپا يا آمريكا امنيتي دستگاه‌هاي
امنيتي مسئول همه اين با.سرشان‌آيد بر بلايي كه مي‌ترسيدند آنها و بود هم "فتح" و
اصول‌گرايي و پاكدل فرد بود (بع‌ك) مستعار نام به فردي كه سودان در آزاديبخش سازمان
از.كنند ترك را سودان بتوانند فراري‌ها همين از تعدادي تا كرد كوشش همين براي و بود
برخورد در خصوص به شديدي احتياط هم جهاد و حماس نظير فلسطيني اسلامي گروه‌هاي ديگر طرف
فراري‌ها اكثريت ترتيب اين به.مي‌دادند خرج به ابونضال گروه مثل سكولاري سازمان‌هاي با
و اماكن سودان در القاعده گروه دوره ، آن در آنكه ويژه بهپيوستند القاعده سازمان به
كه داشت احتياج افرادي به طبعا.مي‌داد آموزش را خود كادرهاي و خريده را زيادي مزارع
از شده جدا افراد و باشند داشته خود نظامي نيروهاي آموزش زمينه در زيادي تجربه و مهارت
.داشتند را خصوصياتي چنين ابونضال گروه
مي‌رسيد؟ تن چند به افراد اين تعداد
برجسته نظامي اعضاي از يكي و داشت فراواني شايستگي و توانايي آنها از يكي من اعتقاد به
"وائل" و "وديع" نام‌هاي به هم ديگر نفر دو.بود "فائز" مستعار نام به ابونضال سازمان
اما بودند برجسته‌اي نظامي كادرهاي جزو پيوستند ، القاعده به كه آنهايي همه گرچه.بودند
مهمي نقش افراد اين من عقيده به و داشتند خارق‌العاده‌اي نظامي و آموزشي توان تن سه اين
.كردند بازي افغانستان پس و سودان اردوگاه‌هاي در القاعده جنگجويان تكوين و آموزش در را
باشند؟ داشته القاعده در جايگاهي چه الان داري انتظار داري ، افراد اين از كه شناختي با
مربي عنوان به و داشتند فراواني نظامي شايستگي هم بقيه بردم ، نام كه نفر سه آن از غير
جنگجويان آموزش حال در بايد هم الان آنها نظرم بهباشند داشته مهمي فعاليت مي‌توانستند
القاعده مي‌كنم فكر كه بودند هم غيرنظامي اعضاي يكسري اينها بر علاوه.باشند القاعده
.باشند داشته مشاركت گروه اين خاص عمليات در تا فرستاد خارجي كشورهاي به را آنها
كنند؟ نزديك بن‌لادن به را خود باشند توانسته كه هستند هم كساني آيا
جدا سازماني يك از كسي وقتي ولي داشتند را لازم توانايي آنها كه است درست.مي‌كنم فكر
و خلاف‌ها يكسري ديدن اثر در تغيير اين چون باشد ، شده ملحق ديگري سازمان به و شده
جديد سازمان آن هم و نكند صعود بالاتري رده‌هاي به مي‌كند سعي خودش هم بوده ، اختلاف‌ها
نمي‌كنم فكر ولي ندارم دقيقي اطلاعات باره اين در من.نمي‌دهد او به را اجازه‌اي چنين
فرماندهي يا آموزشي رشته‌هاي از فراتر القاعده به ابونضال گروه از شده ملحق اعضاي
.باشند رفته "خارجي عمليات‌هاي" از بعضي اجرايي
با جنگ براي جهاني جبهه" يك تشكيل درصدد بن‌لادن پيوستند ، القاعده به اينها كه زماني
نژادي گرايش‌هاي با مخفي سازمان‌هاي بيشتر كه داشت تمايل و برآمد "صليبي‌ها و يهود
تماس‌هايي هم ابونضال گروه و القاعده بين زمان آن آيا.آيند هم گرد جبهه اين در مختلف
شد؟ برقرار
كادرهاي چوننبود ناراضي گروهش انشعابهاي از ابونضال البتهنه سازماني سطح در نه ،
.كند تصفيه را همه نمي‌توانست ولي كشت را نفر ده‌ها او.مي‌شدند تصفيه ش"مسئله‌دار"
عناصر شر از فيزيكي تصفيه به احتياج بدون كه مي‌كرد نگاه طور اين قضيه اين به همين براي
بنابراين.برد پي اسلام‌گرايي پديده اهميت به زود خيلي ابونضال.مي‌شود خلاص مسئله‌دار
حد به تماس‌ها اين اما.كند برقرار را تماس‌هايي "جهاد" و "حماس" گروه‌هاي با كرد سعي
اسلامي گروه‌هاي اما داشت كار اين به زيادي تمايل ابونضال.نرسيد مشترك و عملي همكاري
تا هم القاعده مورد در.داشتند مشكل سكولار گروه يك با همكاري براي و مي‌كردند احتياط
اما.گردد برقرار تماس‌هايي تا شد ابونضال سوي از زيادي تلاش‌هاي مي‌دانم ، من كه آنجا
.مي‌كرد رد را آن كاملا مقابل طرف چوننرسيد نتيجه‌اي به تلاش‌ها اين از كدام هيچ
المجله: منبع
آمريكا خارجي سياست اتكاي نقطه چني ، ديك
دوربين‌هاي و مي‌كند رفتار محتاطانه بسيار معمولا آمريكا ، جمهور رئيس معاون چني ، ديك
.وامي‌گذارد ديگران به را خبرنگاران ميكروفون‌هاي و تلويزيون
اين سرمي‌برد ، به تگزاس در مزرعه‌اش در بوش كه اوت ماه اواخر مثل مشخص ، مقاطعي در اما
سخنراني عراق قبال در آمريكا خارجي سياست مورد در و شد حاضر جمعيت مقابل در كه بود او
نظامي رويارويي براي صحنه كردن آماده و آمريكا سياست تغيير عطف نقطه سخنراني اين.كرد
ايفا آمريكا خارجي سياست در چني كه را فردي به منحصر نقش كه اين ضمن بود ، عراق با
.داد نشان مي‌كند ،
محبوبيت از خارجه وزير پاول ، كالين گفت بايد آمريكا خارجي سياست چهره‌هاي ديگر مورد در
دونالد.بگيرد پيشي هم بوش از حتي شايد نظر اين از و است برخوردار فراواني احترام و
رئيس امنيتي مشاور رايس ، كوندوليزا و مي‌شود محسوب ستاره‌سازها دفاع ، وزير رامسفلد ،
و ديك‌چني ديپلمات‌ها ، و مقامات از بسياري تاييد به اما.است بوش كنار در همواره جمهور
.مي‌شود تلقي سفيد كاخ در بوش دولت خارجي سياست اتكاي نقطه او قدرتمند اما كوچك ، كادر
چني جهاني ، تجارت مركز دوقلوي برج‌هاي به شده ربوده هواپيماهاي برخورد لحظه همان از
ديگر بار عراق با احتمالي جنگ آستانه در اكنونگرفت دست در را تروريسم عليه جنگ سكان
باقي براي الگويي بايد متحده ايالات كه اين بر مبني چني ديدگاه و مي‌نمايد رخ چني قدرت
.مي‌شود غالب خارجي سياست به مربوط نهادهاي داخلي دعواهاي در باشد ، جهان
از 11 عراق جمعي كشتار سلاح‌هاي با مقابله مورد در چني موضع كه است اين‌جا جالب
نفتي خدمات شركت او كه زماني پيشتر وگرنه است كرده تغيير سو اين به سال 2001 سپتامبر
.بود فروخته عراق به تجهيزات ديگري شركت هر از بيش مي‌كرد ، اداره را هاليبرتن
در هاليبرتن تابعه شركت‌هاي سال 2000 ، نوامبر مورخه 3 تايمز فايننشال روزنامه گزارش به
مدارك البته.است كرده منعقد عراق با دلار ميليون ارزش 8/23 به قراردادهايي سال 1998
به نيز زمان آن البته كه صدام از مديدي مدت‌هاي آمريكا اساسا كه مي‌دهد نشان تاريخي
متحده ايالات دهه 1980 سال‌هاي در:مي‌كرده دفاع است ، بوده تهديدآميز امروز اندازه
شيميايي سلاح‌هاي از بتواند تا مي‌داد قرار عراق اختيار در را خود ماهواره‌اي اطلاعات
عليه خردل گاز و اعصاب گاز از سال 1988 در صدام وقتيكند استفاده ايراني سربازان عليه
سال از.بياندازد ايران گردن به را تقصير كرد سعي ابتدا ريگان دولت كرد ، استفاده كردها
هر دربود كرده ارسال عراق به را زخم سياه سم حاوي محموله هفت آمريكا تا 1988 1978
كاملا آمريكا بيشتر آسيبپذيري احساس دليل به سپتامبر حوادث 11 از پس چني موضع صورت
اعضاي از يكي و واشنگتن موسسه نزديك خاور سياست بخش مدير راس ، دنيس.كرد تغيير
وزارت‌خارجه كه است روشن:مي‌گويد خاورميانه به كلينتون بيل و بوش جورج اعزامي هيات‌هاي
چني نفوذ البتهاست كرده اتخاذ را موضعي چنين چني ديك تحت‌تاثير و نداشت موضعي چنين
در ملي امنيت مشاور يا خارجه وزير معمولا گذشته دولت‌هاي در.نيست جدل و بحث از فارغ
و پاول برخلاف كه دارند شكايت كنگره مقامات حال.داشتند را غالب نقش خارجي سياست تدوين
.بخواهند توضيح چني از نمي‌توانند رامسفلد
دولت‌هاي در كه _ رامسفلد از چني موارد اغلب در مي‌گويند نيز خارجه وزارت مقامات
مواردي در به‌خصوص پاول حرف نتيجه در و مي‌كند دفاع _ است بوده او رئيس فورد و نيكسون
هم رايس مقامات ، برخي گفته به.نمي‌رسد هيچ‌جا به مي‌شود ، مربوط خاورميانه و عراق به كه
ملي امنيت شوراي به مربوط مسائل در حد از بيش او كه است معتقد و دارد شكايت چني نفوذ از
انتخاب خود اول معاون سمت به را چني سال 2000 انتخابات در بوش كه زمانيميكند دخالت
مختلفي سمت‌هاي در و دارد واشنگتن در خوبي روابط كه مي‌كند انتخاب را كسي مي‌دانست كرد ،
كرده خدمت دفاع وزير معاون و كنگره در جمهوريخواه رهبر سفيد ، كاخ كاركنان رئيس جمله از
و گرفت كار به را خارجي سياست كارشناس از 14 متشكل كادري كار ، به شروع از پس چني.بود
رئيس‌جمهور جمله 17 از - خارجي مقامات.كرد ايجاد كوچك ملي امنيت شوراي يك برخي قول به
ملاقات چني با بايد مقاصدشان به رسيدن براي كه دريافته‌اند _ جاري سال در نخست‌وزير و
خارجه وزير با را ملاقاتش وي وقتي اخيرا كه است سودمند آن‌قدر چني با ملاقات.كنند
تصميم سريعا قزاقستان دولت ;كرد لغو تركمن ، ناراضي يك آزادي عدم به‌دليل قزاقستان ،
چني دارند ، آشنايي او تفكر با كه اشخاصي گفته به.كند آزاد را ناراضي فرد اين گرفت
كندوي معذرت‌خواهي كسي از است ابرقدرت يك كه اين خاطر به نبايد آمريكا كه است معتقد
آمريكا دوش بر را وظيفه اين تاريخ ديگر بار:گفت كرد ، ايراد پيش چندي كه سخنراني يك در
و آرمان‌مان درستي به يقين با را وظيفه اين ما ;كند دفاع آزادي از كه است گذاشته
در خشونت‌ها بروز با بهار ، فصل در مدتي براي.مي‌گيريم عهده به پيروزي ، به اطمينان
پيش بايد آمريكا كه اين بر مبني پاول استدلال با چني كه مي‌رسيد نظر به چنين خاورميانه ،
اما.است كرده موافقت بپردازد ، اسرائيل و فلسطين درگيري‌هاي حل به عراق به پرداختن از
رسيد نتيجه اين به مارس ماه در منطقه به سفري از بازگشت از پس آگاه ، منابع گفته به
متصور خاورميانه در صلحي باشد ، داشته دست در را فلسطينيان رهبري عرفات ياسر كه مادامي
وزارت نظر برخلاف خود ، ژوئن سخنراني 24 در جمهور رئيس كه بود موضعي همان اين.نيست
از فقط چني آمريكا ، دولت پايه بلند مقامات از يكي قول به اكنون.كرد دفاع آن از خارجه ،
.جنگ و جنگ جنگ ، جنگ ، :مي‌كند صحبت كلمه چهار
|
