دوشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۸۲
شماره ۳۰۱۵- April, 7, 2003
ورزش
Front Page

توپ در زمين جنگ
امير عليزاده
005895.jpg

در وصف ارتباط سياست با ورزش سخن ها گفته شده، اما اينكه يك جنگ چه تبعاتي را در دنياي ورزش به دنبال خواهد داشت، شايد هيچگاه به اندازه جنگ خليج فارس سوم مورد بحث قرار نگرفته باشد. علاوه بر لغو و يا تعويق چنديدن مسابقه ورزشي، بسياري از تيم ها و همچنين نويسندگان ورزشي نيز ساكت نماندند. از آغاز جنگ تا به حال مقالات وديدگاه هاي متفاوتي در روزنامه هاي معتبر و سراسري منتشر شده كه پس از اشاره اي كوتاه به چند رويداد از نظرتان مي گذرد.
• • •
لغو و اعتراض
«جنگ عراق»، «جنگ سلطه»، «جنگ نفت» هرطور كه شما دوست داريد نامش را بگذاريد و يا آن طور كه آمريكايي ها و رسانه هايشان به آن «ماموريت آزادسازي عراق» مي گويند، در سراسر جهان ورزش بي تاثير نبوده است.ماراتن واشنگتن كه قرار بود ۲۳ مارس برگزار شود، لغو شد. بازي هاي جنوب شرق آسيا نيز كه بايد از روز شنبه ۲۹ مارس در پاكستان شروع مي شد، موكول به زماني نامعين گشت.فدراسيون دو و ميداني ژاپن هيچ تيمي را به مسابقات جهاني كراس كه ۲۹ مارس در سوئيس آغاز مي شد نفرستاد.ورزشكاران و دست اندركاران از عمليات تروريستي مي ترسند و يا از اين بيم دارند كه با حضور خود در مسابقات ورزشي پيام اشتباهي را منتقل كنند.
مسابقه انگليس و ليختن اشتاين در گروه هفت مقدماتي جام ملت هاي اروپا كه شنبه گذشته در وادوز ليختن اشتاين برگزار شد و به پيروزي دو بر صفر بريتانيايي ها منجر شد نيز قرار بود كه به تعويق افتد.پليس ۶۰ نفري اين كشور شاهزاده نشين آرام كه مي دانست حدود هزار ميهمان بريتانيايي خواهد داشت كه در استاديوم ۳۵۴۸ راين پارك وادوز به تماشاي اين بازي خواهند پرداخت، از تظاهرات ضدجنگ احتمالي و آشوب هاي ممكن واهمه داشت. براي همين به يوفا طي نامه اي اعلام كرد كه شايد از پس اين مسئوليت برنيايد. لذا از پليس سوئيس و اتريش درخواست كمك كرد. آنها نيز كه در ابتدا مخالف بودند سرانجام به پليس ليختن اشتاين كمك كردند و تعداد نيروها را به هزار و صد نفر رساندند. ضمن اينكه خود انگليس ها نيز با رزرو كردن هتل در سنت گالن سوئيس در ۴۵ كيلومتري وادوز بار سنگيني را از دوش ليختن اشتايني ها برداشتند. به همراه تيم ملي انگليس هم ۳۰ نيروي ويژه از لندن سفر كرد تا امنيت هموطنان خود را تامين كنند. سرانجام اين مسابقه كه منبع درآمد قابل توجهي براي فدراسيون فوتبال ليختن اشتاين به شمار مي رفت با موافقت بازرسين يوفا كه تشخيص دادند تمامي جوانب از سوي ليختن اشتايني ها رعايت شده، برگزار شد.رولاند اسپلت رئيس فدراسيون اين كشور گفت: «تنها نگراني ما اين بود كه بيش از ۱۰ گل نخوريم كه خوشبختانه اين طور هم نشد!»

خاطرات سرگي باربارز
روزنامه «دي ولت» آلمان طي گزارش جالبي در شماره ۲۴ مارس مي نويسد: تا چند ساعت پيش از آغاز بازي هامبورگ در هفته بيست و ششم بوندس ليگا، مسئولين اين تيم سخت در تلاش بودند تا مسابقه خود را لغو كنند. برند هوفمن رئيس باشگاه به همراه ديتمار بايرس دورفر مديرعامل، كورت يارا سرمربي و نيكويان هوگما كاپيتان تيم جمعه شب در هتل تيم نشستند و همگي متفق القول بودند كه بايد به نوعي مخالفت خود را با اين جنگ نشان دهند و توپ را به گردش درنياورند. لذا هوفمن تصميم گرفت تا با همكاران خود نيز صحبت كند. او با اولي هونس مديرعامل بايرن مونيخ و ورنر هاكمن رئيس سازمان ليگ آلمان و رئيس سابق همين باشگاه هامبورگ تماس گرفت و نظر خود را با آنها در ميان گذاشت. اما صبح روز شنبه هاكمن به هوفمن خبر داد كه هيچ دليلي براي لغو بازي ها نمي بيند و هر ۹ مسابقه طبق برنامه قبلي برگزار خواهند شد.
بايرس دورفر از اين تصميم مسئولين به خشم آمد. «كار صحيح اين بود كه ما اتحاد و همبستگي خود را با قربانيان جنگ و ملت عراق نشان مي داديم. درست است كه نمي توانستيم چيزي را تغيير دهيم اما با اين كار موضع خود را واضح تر مي توانستيم نشان دهيم. به هر جهت اميدوارم تا بازيكنان بتوانند به مدت ۹۰ دقيقه تمامي اين اتفاقات تلخ در خاورميانه را فراموش كنند. » اما از قرار معلوم هامبورگي ها موفق به اين كار نشدند و آن بازي را با نتيجه دو بر صفر به بوروسيا مونشن گلادباخ واگذار كردند. كورت يارا پس از اين شكست گفت: «آنها نتوانستند اين جنگ را كاملا فراموش كنند اما اين نمي تواند بهانه اي براي اين باخت باشد.»جالب اينكه مهدي مهدوي كيا و سرگي باربارز بوسنيايي كه هر دو درگذشته در جنگ زندگي كرده اند بدترين بازيكنان هامبورگ در اين ديدار بودند. مخصوصا باربارز كه زندگي دشوار خود در دوران جنگ بوسني را به ياد مي آورد. «من در روزهاي گذشته اين جنگ را دنبال كردم چون در كشورم چنين وضعي را تجربه كرده ام. كل خانواده من در جنگ بود. جنگ بدترين اتفاق ممكن در قرن بيست و يكم است. تمامي آن خاطرات دوباره زنده شده اند. »

بارسا براي صلح
مجله اشپيگل از اعتراض باشگاه بارسلونا نسبت به جنگ گزارش داد. آبي و بنفش ها پيش از مسابقه هفته گذشته مقابل ريسينگ سانتاندر پارچه بزرگي را بالا گرفتند كه به زبان كاتالاني روي آن نوشته شده بود:
«Barca per la pau El»بارسا براي صلح. وسط اين پلاكارد لوگوي باشگاه به وضوح ديده مي شد. بارسلونا آن بازي را شش بر يك برد اما بزرگترين پيروزي را به نوشته مطبوعات كاتالان پيش از مسابقه به ارمغان آورد.تمامي بازيكنان بارسا، مربي و مسئولين همين شعار را روي پيراهن هاي خود كه قبل از آغاز مسابقه آنها را پوشيده بودند نيز داشتند. تماشاچيان حاضر در نوكمپ ازجا برخاستند و آنها را تشويق كردند. دولت اسپانيا كه در مادريد رقيب و دشمن ديرينه مردم كاتالان مستقر است به همراه انگليس و آمريكا از حاميان اصلي جنگ عراق محسوب مي شود. در هفته هاي اخير خوزه ماريا آزنار نخست وزير اسپانيا با مخالفت ۹۰ درصدي مردم كشورش علي الخصوص مردم كاتالان روبه رو شده است. اين خصومت كه در اسپانيا وارد فوتبال نيز شده است، موجب شد تا بارسا شعارش را نيز به زبان كاتالاني بنويسد. در همان روز مسابقه خوان كلوس شهردار سوسياليست بارسلونا سياست هاي مادريد را ساخت، مورد انتقاد قرار داد و اين جنگ را غيرقانوني خواند.
دوشنبه هفته گذشته نشريه تخصصي «اسپورت» كه در بارسلونا منتشر مي شود از اين حركت سياسي بازيكنان و صاحبان تمجيد كرد. روزنامه «لاوان گوارديا» LaتVanتguardia نيز نوشت كه بازيكنان بارسا با اين كار نه تنها براي صلح قدم گذاشتند بلكه نشان دادند كه فوتباليست ها افرادي خودخواه و بي احساس نيستند.

هيستري
يوزف كلنبرگر در شماره ۲۶ مارس روزنامه زود دويچه سايتونگ در مقاله اي نسبتا بلند به ديدگاه فرانس بكن باوئر و ژاك روژه حول مسئله جنگ اشاره كرده و اتفاقات شهر لايپزيگ يكي از كانديداهاي ميزباني المپيك ۲۰۱۲ را به قلم كشيده است:اگر مسئله ورزش و جنگ در ميان باشد، بايد اول از همه نزد فرانس بكن باوئر رفت. او جام جهاني ۲۰۰۶ را به آلمان آورد و همه كاره آن به شمار مي رود. به عبارت ديگر عالي رتبه ترين سفير ورزش آلمان است. او گفته كه از جنگ خسته شده است. نه به اين خاطر كه وحشتناك است بلكه به دليل اينكه همواره از آن صحبت مي شود. «من هر روز تعداد موشك ها و بمب هاي آمريكايي ها را نمي شمارم. در چند روز گذشته اصلا اخبار را تماشا نكرده ام چون از اين هيستري مي خواهم دور باشم. »
هيستري؟ بكن باوئر هنگامي كه به شهر لايپزيگ برود بايد توضيح بيشتري در مورد اين لغت بدهد. شهري كه يكي از محل هاي برگزاري جام جهاني ۲۰۰۶ خواهد بود، كانديداي ميزباني المپيك ۲۰۱۲ هم هست و با تظاهرات روزهاي اخير توجه خيلي ها را به خود جلب كرده است. روز دوشنبه ۵۰ هزار نفر به خيابان ها رفتند و اعتراض خود را نسبت به اين جنگ نشان دادند. اين تظاهرات حتي در نيويورك تايمز روزنامه يكي از رقباي لايپزيگ براي ميزباني المپيك نيز انعكاس يافت. در آنجا نويسنده مقاله به طرز متفكرانه اي به اين موضوع اشاره كرده بود كه همان مردمي كه در دهه ۹۰ رژيم كمونيستي را سرنگون كردند، حالا بر ضد آمريكا تظاهرات مي كنند.
حتي ولفگانگ تيفنزه شهردار لايپزيگ نيز با افتخار از شهر به همراه مردم در اين تظاهرات گسترده شركت كرد. حال بايد ديد كه اين افتخار ملي براي كسب ميزباني المپيك بيشتر به نفع اين شهر خواهد بود يا به ضرر آن. كلائوس اشتاين باخ رئيس كميته ملي المپيك آلمان كه روز ۱۲ آوريل كانديداي نهايي آلمان را از ميان لايپزيگ، اشتوتگارت، هامبورگ، دوسلدورف و چند شهر ديگر برخواهد گزيد، عدم رضايت خود را از اين حركت لايپزيگي ها و اثرات آن در پيشرفت ورزش آلمان شرقي با لحن شديدي اعلام كرد.كمي زيركانه تر از اشتاين باخ، ژاك روژه رئيس بلژيكي كميته بين المللي المپيك IOC با مسئله جنگ برخورد مي كند. او نمي خواهد مثل همتاي پيشين خود سامارانش پيام آور صلح باشد، اما به راحتي هم نمي تواند در اين روزها بي طرفي خود را اعلام كند.
او در گفت وگو با روزنامه اسپانيايي «ال پائيس» گفت: «من در مورد جنگ يك نظر شخصي دارم. به عنوان يك انسان مخالف اين جنگ هستم. ولي من سياستمدار نيستم، بلكه رئيس يك سازمان غير سياسي ام. ما هيچگاه نخواهيم گفت كه چه كسي حق دارد و چه كسي ناحق. »اما روژه به خوبي مي داند كه اين جنگ چه پيامدهايي را براي المپيك خواهد داشت. فراتر از آتن ،۲۰۰۴ جايي كه المپيك بايد دوباره پشت شديدترين تدابير امنيتي پنهان شود.
بعد از ۱۱ سپتامبر، نيويورك به عنوان كانديداي شكست ناپذير المپيك ۲۰۱۲ تلقي مي شد اما حالا بعيد است كه IOC سه سال ديگر تصميم به برگزاري المپيك در آمريكاي جورج بوش بگيرد. پس همه نگاه ها به سوي اروپا و موضع گيري هايش نسبت به جنگ خواهد بود. در كنار مسكو، مادريد و يك شهر آلماني، لندن و پاريس هم از كانديداهاي اصلي به شمار مي روند. علاوه بر اين پس از تخريب ساختمان كميته ملي المپيك عراق توسط آمريكايي ها IOC نمي تواند چندان هم نسبت به جنگ بي تفاوت باشد.
نگارنده در پايان اين مقاله به واكنش ها در آمريكاي جنوبي اشاره كرده و باز هم به حرف بكن باوئر بازمي گردد: ديه گو آرماندو مارادونا در كوبا جورج بوش را يك «قاتل» خواند، تيم سابقش بوكاجونيورز نيز مثل دپورتيوو كالي كلمبيا روي يك نوار با شعار «No a la Guerra » اعتراض خود را نسبت به جنگ بيان كردند. احتمالا بكن باوئر اين ديدگاه هاي متفاوت در سراسر جهان را كه در آمريكا و انگليس موافق و در ساير نقاط مخالف جنگ هستند، هيستري ناميده است.

دردسر لژيونرهاي فرانسوي
005905.jpg
امتناع فرانسوي ها از همكاري با انگلستان در جنگ موجب تهديد بازيكنان فرانسوي در ليگ برتر شده است
005910.jpg

فرانسوي ها و انگليسي ها هيچگاه همديگر را دوست نداشتند. اين نكته جديدي نيست. اما آدريان شومپف وكيل آلماني و استاد دانشگاه سوري در گيلفورد انگلستان كه هر هفته در ستون خود در مجله اشپيگل به فوتبال جزيره مي پردازد، از تشديد اين نفرت بعد از شروع جنگ و اختلاف نظر شديد اين دو ملت درباره جنگ پرداخته است. او هفته گذشته در ستون خود نوشت:اجتناب فرانسوي ها براي شركت در جنگ عراق، آنتي پاتي انگليس ها نسبت به آنها را بيش از پيش افزايش داد. در اين ميان لژيونرهاي فرانسوي حاضر در آرسنال كه تعدادشان به ۶ نفر مي رسد، روزگار سختي را در انگلستان سپري مي كنند.
ساعت ۱۲ هر شنبه در شبكه پنجم راديوي بي بي سي پخش مستقيم مسابقات ليگ برتر آغاز مي شود. هفته گذشته هم گزارشگران از كنار زمين كار خود را دنبال كردند، اما اين بار برنامه بي بي سي كاملا متفاوت از هفته هاي قبلي بود. مجري حاضر در استوديو گفت: «خوب، حالا مي رويم به بازي منچستر يونايتد و فولهام، اما به محض اينكه اتفاق جديدي در عراق بيفتد برمي گرديم. »
در حقيقت همين گونه نيز بود. در طول بازي به نوبت از ميدان فوتبال و ميدان جنگ گزارش مي شد. گاهي اوقات نمي شد فهميد كه منظور گزارشگر كه فرياد مي زد «هدف! باز هم هدف» گل هاي فان نيستلروي بود و يا موشك هاي آمريكا به صحراي عراق. ارتباط ورزش و سياست در ادبيات انگليسي از همان سنين كودكي آغاز مي شود. مثلا در سري كتاب هاي كودك «Horrible Histories» تاريخ جنگ جهاني دوم به صورت نتيجه مسابقات فوتبال بيان شده است. براي نمونه نوشته شده كه هيتلر به علت زمستان روسيه نتوانست مسكو را فتح كند. پس زمستان يك ـ هيتلر صفر. حتي امروز نيز روزنامه خشك و منطقي فايننشال تايمز در صفحات ورزشي خود از استعارات جنگي استفاده مي كند. مثلا بازي ليورپول و سلتيك گلاسكو در مرحله يك چهارم جام يوفا را «نبرد بزرگ بريتانيا كبير» ناميد.اما از زمان شروع جنگ و علي الخصوص از شنبه گذشته، جنگ نه تنها از لحاظ ادبياتي بلكه از لحاظ ورزشي نيز روي ليگ برتر اثر مي گذارد. پس از اينكه روبر پيرس هافبك فرانسوي آرسنال در يك گفت وگوي ساده با يك راديوي فرانسوي اعلام كرد كه اگر اروپاييان براي اعتراض به جنگ قصد توقف بازي ها را داشته باشند، او نيز قصور نخواهد كرد، روزنامه هاي جنجالي «سان» و «ميرور» كه اولي موافق سرسخت و دومي مخالف جنگ هستند، فرداي آن روز تيتر زدند كه پيرس مي خواهد اعتصاب كند. پيرس در آن مصاحبه گفته بود كه هموطنانش در آرسنال با او هم عقيده هستند. از آنجا كه نيمي از فرانسه براي «توپچي ها» توپ مي زنند، اين تهديد بايد جدي گرفته شود.فرانسوي هاي آرسنال بعد از آن با گل هاي پاسكال سيگان و پاتريك ويرا اورتون را دو بر يك شكست دادند و اكثر مطبوعات نيز روز دوشنبه تهديدهاي پيرس را فراموش كرده بودند. به جز جف پاول ستون نويس ورزشي «ديلي ميل» كه همچنان از انتقاد پيرس وانگذاشت.
«پس روبر پيرس آماده است كه اعتصاب كند. چه خوب. پس موسيو پيرس تهديد مي كند كه در سرزمين مادر دموكراسي، اگر نيروهاي ما به جنگ يكي از بي رحم ترين حاكمان و ديكتاتورهاي مستبد برود، ديگر فوتبال بازي نمي كند؟ چه قهرماني! اما از سوي ديگر چه انتظار ديگري مي توان داشت؟ ناشكري فرانسوي بي حدومرز است. فقط بايستي به ياد آورد كه شارل دوگل روزي گفت كه فرانسه سال ۱۹۴۴ خودش، خودش را آزاد كرد!»

منطق بيشتر در خارج جزيره
برخلاف برخي از مطبوعات انگليسي، مطبوعات غيرانگليسي با محافظه كاري بيشتري به ارتباط سياست و فوتبال در بريتانيا نگاه مي كنند. اريك اگرس پنج شنبه در روزنامه «تاگس سايتونگ» آلمان سكوت فوتبال انگليس در قبال جنگ را اين گونه توضيح مي دهد كه فوتبال مدرن روز به روز بيشتر از دنيا جدا شده و دنياي خود را مي سازد. سرمقاله «ايونينگ پست» بعداز ورود انگليس به جنگ در سال ۱۹۱۴ جاي هيچ شبهه اي را باقي نگذاشت. «حالا ديگر وقت فوتبال نيست. ملت دغدغه هاي ديگري دارد. جواناني كه فوتبال بازي مي كنند و جواناني كه تماشا مي كنند هم اينك وظايف مهم تري دارند. سرزمين پدري شان آنها را فرا مي خواند. آنها بايد در بازي بزرگ شركت كنند. اين بازي جنگ است، براي مرگ و زندگي. »
پس در آن زمان فوتبال به عنوان فعاليتي ميهن دوستانه تلقي نمي شد. اتحاديه فوتبال انگليس حتي زمين ها و استاديوم ها را براي كمك به ارتش در اختيار نظاميان قرار داد. پس از شروع جنگ جهاني دوم در سال ۱۹۳۹ نيز توپ در جزيره در گردش نبود. اما واكنش فوتبال بريتانيا به جنگ امروز چيست؟ امروز وضعيت به كلي فرق مي كند. فوتبال انگليس روز به روز خودمختارتر مي شود. هيچ چيز در استاديوم هاي جزيره نشان از يك جنگ در خاورميانه نيست. نه پلاكاردي و نه تي شرتي زير پيراهن يك بازيكن كه شعارهاي سياسي داشته باشد. هيچ يك از تماشاچيان نيز صورت خود را نقاشي نكرده اند. حتي گزارشگراني كه در سابق از دايره لغات جنگي اهداف ژورناليستي خود استفاده مي كردند، در اين روزها بيشتر احتياط مي كنند. در صفحات ورزشي روزنامه هاي بزرگ انگليس نيز هيچ گونه بحثي صورت نمي گيرد.
«راينهارد زوگل» نيز درباره رابطه ورزش و جنگ در روزنامه «فرانكفورتر روند شائو» نوشت:موضع تدافعي ورزش در برابر جنگ بوش مقابل عراق قابل درك است. درست به همين خاطر كه ورزش جزيره نيست بلكه جزيي از جامعه است. چرا يك ورزشكار بايد كارش را كنار بگذارد، وقتي كه در ساير بخش ها مثل اقتصاد زندگي ادامه دارد؟ چرا وقتي كه هيچ خطري جان بازيكنان و تماشاچيان را تهديد نمي كند، نبايد مسابقات را برگزار كرد؟در مورد تاثير ورزش بر سياست همواره اغراق شده است. ورزش تنها براي نشان دادن رفتار و اخلاق درست به كار مي آيد. با اين حال درست است كه ورزشكاران نگران و صلح طلب، ضدترور و خشونت كاري انجام دهند. اما نبايد حتما توقف مسابقات معني شود. اگر اين طور باشد كليه مسابقات ورزشي در سراسر جهان بايد لغو شوند چون هميشه در يك جايي جنگ هست و عده اي بي گناه كشته مي شوند.
امتناع فرانسوي ها از همكاري با انگلستان در جنگ موجب تهديد بازيكنان فرانسوي در ليگ برتر شده است

باشگاه هاي مشهور اروپا
نيس ـ ۲ (فرانسه)
005900.jpg

استاديوم
استاددوراي:
جوجه عقاب ها تا آغاز حرفه اي شدنشان در سال ۱۹۳۲ در استاديوم لئولاگرانژ بازي مي كردند، اما نيسي ها استاديوم ديگري به نام محله محل استقرار آن يعني «سن موريس» طراحي كرده بودند. البته اين استاديوم به نام خيابان آن يعني «راي» نيز ناميده مي شد. نام اين خيابان براي هميشه روي استاديوم باقي ماند.سال هاي ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ دوران طلايي اين باشگاه بود. جوجه عقاب ها در اين دوران چهار عنوان قهرماني ليگ و دو قهرماني جام حذفي را به دست آوردند (يك قهرماني جام حذفي در سال ۱۹۹۶) و دو بار به مرحله يك چهارم نهايي جام اروپا رسيدند.همه اين عناوين در استاددوراي واقع در قلب پنجمين شهر فرانسه به دست آمد.اين استاديوم پس از بازسازي اش زيباترين دوران خود را سپري كرد و شاهد حضور بيشترين ميزان حضور تماشاگر شد. طلايي ترين روز استاديوم، چهارم فوريه ۱۹۶۰ و زمان ميزباني رئال مادريد در مرحله يك چهارم نهايي جام اروپا و براي دومين بار بود. نيسي ها علي رغم پيروزي خانگي سه برد و توسط مادريدي ها حذف شدند. چرا كه بازي برگشت چهار بر صفر به نفع رقيب بود.با اين حال ركورد حضور تماشاگر در استاديوم به تاريخ چهاردهم مارس ۱۹۵۶ و ديدار بين نيس و ريسينگ كلوب دو فرانس، از سري مسابقات ليگ مربوط مي شود. آن روز ۲۲ هزار و ۶۴۰ نفر براي تماشاي اين مسابقه در استاديوم حضور داشتند.
از سال ۱۹۶۴ به بعد با سقوط المپيك ژيمناست دو نيس به دسته دوم حضور مردم در استاديوم به كلي با تغيير مواجه شد. اين باشگاه چندين بار به دسته اول راه يافت و دوباره سقوط كرد. علي رغم حضور بازيكنان متعددي كه در سطح بين المللي بازي مي كردند مثل بژكوويچ يا براوو در سه دهه گذشته بهترين عنوان به دست آمده توسط اين باشگاه مقام ششمي لوشامپيونا بود كه در سال ۱۹۸۹ به دست آمد.هواداران سرخ و سياه پوش ها در جام حذفي فرانسه ۱۹۹۶ كمي تسكين پيدا كردند. هشت هزار طرفدار اين تيم، آن سال در استاديوم پارك دپرنس شاهد پيروزي نهايي نيس در برابر گنگان بودند. اين پيروزي موجب شد كه «راي» ميزبان دو ديدار جام برندگان جام سال ۱۹۹۸ شود. حاصل اين ميزباني، يك پيروزي سه بر صفر در برابر كيلما رنوك و يك تساوي دو بر دو در برابر اسلاويا پراگ بود.استاديوم ۱۸ هزار و پانصد نفر را مي تواند در خود جاي دهد اما در حال حاضر فقط گنجايش ۱۵ هزار و ۶۶۱ نفر را دارد. در حدود پنج طرح براي بازسازي آن در حال بررسي است. به احتمال زياد استاديوم براي فصل ۲۰۰۶ - ۲۰۰۵ با تغييرات بسياري مواجه مي شود و ظرفيت آن نيز به ۲۲ تا ۳۰ هزار نفر خواهد رسيد. طي مراحل ساخت و ساز نيسي ها از استاديوم «شارل ارمان» واقع در «وار» استفاده خواهند كرد.

سرمربي:گرنوت رور
گرنوت در سال ۱۹۵۳ در مانهايم آلمان متولد شد. او در بايرن مونيخ توپ مي زد و يكي از بازيكنان خوب آلمان محسوب مي شد. يك مصدوميت شديد موجب شد كه او مونيخ را ترك كند. در سال ۱۹۶۶ به بوردو پيوست و تا سال ۱۹۸۸ نيز در آنجا بود. او مدت ها در كنار ژيرس و زير نظر امه ژاكه بازي مي كرد. سال ۱۹۹۱ مربي بوردو شد و تا پايان فصل بعد نيز در آنجا ماند. سال ۱۹۹۶ دوباره به بوردو بازگشت. سال ۹۸ براي مديريت باشگاه فرانكفورت به آلمان رفت اما تنها نه هفته در آنجا ماند. رور از تاريخ ۳۰ ژوئن ۲۰۰۱ هدايت تيم نيس را به عهده گرفته و در همين مدت كوتاه تحول عظيمي در تيم به وجود آورده است. بازيكنان او به طرز غيرقابل باوري پركار و همبسته شده اند و گويي مشكلات مالي هيچ اثري بر آنها ندارد. اين مربي سختگير كه خود سابقا يك مدافع سرسخت بود به بچه ها آموخته كه از پول بگذرند و آنقدر بجنگند تا از سقوط به دسته سوم به دليل كسري بودجه نجات پيدا كنند. اين سازماندهي بي سابقه موجب شده كه در اين فصل نيس بارها و بارها تيم هاي صاحب نام را شكست دهد و حتي چندين بار نيز در سه جايگاه نخست جدول قرار گرفته است وضعيت جديد نيس - تيمي بدون ستاره - را بايد مديون اين آلماني پركار دانست.

اسطوره ها:
ژواكين واله بنيتز: بنيتز به همراه برادرش لوئيز (بازيكن تيم ملي اسپانيا) به نيس پا گذاشت. او از سال ۱۹۳۸ تا ۱۹۴۸ در اين تيم ماند. بنيتز به عنوان يكي از اسطوره اي ترين ستارگان گلزني تاريخ نيس در خاطر فرانسوي ها مانده است. بنيتز در ۴۰۶ ديدار ۳۳۹ گل براي جوجه عقاب ها به ثمر رساند.

ژان لوچيانو:
لوچيانو يكي از تكنيكي ترين بازيكنان نيس بود كه در سال ،۱۹۳۸ درست در ۱۶ سالگي وارد اين تيم شد. در آن زمان نيس در دسته دوم حضور داشت. پس از جنگ لوچيانو به استاد فرانسه پيوست و در سال ۱۹۴۸ دوباره به نيس بازگشت. او چهار بار به عنوان بازيكن نيس در تيم ملي حاضر شد و جزو نخستين فرانسوياني بود كه در باشگاه هاي بزرگ خارجي توپ زد. او دو سال بعد به رئال مادريد پيوست و سپس در سال ۱۹۵۵ دوباره به نيس بازگشت. از ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۲ مربيگري اين تيم را به عهده داشت و در سال ۱۹۵۹ نيز به همراه آنان قهرمان شد.
دانيل براوو: دانيل ملقب به شاهزاده كوچولوي راي از ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۳ براي نيس توپ زد و سپس به موناكو رفت. از ۱۹۸۶ تا ۱۹۸۹ دوباره پيراهن تيم نيس را به تن كرد و بعد تا سال ۹۶ به پاري - سن - ژرمن پيوست. فصل
۹۸ -۹۶ نيز در پارما حضور داشت و دوباره به نيس بازگشت. اين هافبك دفاعي، تمام دنياي حرفه اي خود را با رنگ سرخ و سياه نيس پيوند داده بود. اولين ديدار رسمي او در ژوئيه ۱۹۸۰ با اين تيم بود و در سال ۲۰۰۰ نيز با پيراهن نيس بازنشسته شد.
وضعيت فعلي: نيس با استفاده از چند مهره گمنام اما موثر كه بيشترشان را از همسايه بزرگش مارسي به امانت گرفته است فصل را بسيار پرقدرت آغاز كرد و حتي در اواسط فصل به صدر جدول لوشامپيونا و بالاتر از مارسي و ليون تكيه زد. اين در حالي بود كه بحران مالي نيس اگر با اغماض مسئولان ليگ اول فرانسه سرسري گرفته نمي شد مي توانست مانع از حضور آنان در لوشامپيونا شود. اين بحران همچنان پابرجاست و ممكن است بالاجبار نيس كوچك را به دسته هاي پايين تر بفرستد، حتي اگر آنها قهرمان شوند. اين تيم در حال حاضر در جايگاه هشتم قرار دارد.

حاشيه ورزش

• مرثيه براي ناصرخان
«خسته نباشي ناصرخان، خداحافظ» اين تيتر پرطمطراق روز شنبه يكي از صفحات روزنامه پيروزي بود. در اين مطلب كه نگارنده آن سعي كرده بود تمام احساساتش را بر روي كاغذ جاري كند از خداحافظي ناصر ابراهيمي به عنوان ضايعه اي پرسوزوگداز ياد شده است. در اين مطلب از ابراهيمي به عنوان كسي كه از رابطه و باندبازي دور بوده ياد شده و شاگردان دست پرورده او را نيز كه تعداد آنها كم نيست نام برده اند، اما در بين آنها نام هايي مثل گل محمدي، دايي، كريم باقري، سعداوي، ميناوند، هاشمي نسب و. . . تا آنجايي كه در ذهن ماست حكم شاگرد ناصر ابراهيمي را ندارند.در اينكه ناصر ابراهيمي خدمات شاياني به فوتبال ايران كرده ترديدي نداريم، اما واقعيت اين است كه دوره مربيان قديمي در فوتبال ايران سرآمده است و اگر غير از اين بود علي پروين او را از دست نمي داد. به هر حال اين احساسات اغراق آميز در شرايط فعلي نمي تواند پاسخ مناسبي بر انتقادات سيل آساي طرفداران پرسپوليس باشد.

• عذرخواهي پس از ۱۳ سال
۱۳ سال بعد از متلاشي شدن حكومت كمونيستي در جمهوري چك، فدراسيون فوتبال اين كشور بابت رفتارهاي نامناسبي كه در طول دوران سياه حكومت كمونيستي بر فوتبال اين كشور حاكم بود، رسما از باشگاه ها عذرخواهي كرد و دست به كار احقاق حقوق پايمال شده قربانيان آن رژيم شد. به گزارش خبرگزاري فرانسه از پراگ، «يان اوبست» رئيس فدراسيون فوتبال جمهوري چك در اجلاس مجمع عمومي روساي باشگاه ها رسما از آنها بابت رفتارهاي نامناسبي كه در طول دوران حكومت كمونيستي بين سال هاي ۱۹۸۹-۱۹۴۸ در فوتبال اين كشور حاكم بود، عذرخواهي كرد. سركوب بازيكنان و مديران، رفتارهاي تبعيض آميز در برخورد با باشگاه ها، ساماندهي امور باشگاه ها براساس معيارهاي تفكر كمونيستي از جمله رفتارهاي بدي بود كه در طول حكومت كمونيست ها بر فوتبال جمهوري چك حاكم بود. يكي از باشگاه هايي كه قرباني اين سركوب بود، اف ك تپليچه بود كه به دليل هم مرز بودن با كشور آلمان، در حاليكه تيم سوم باشگاه هاي دسته اول بود عمدا به دسته دوم سقوط داده شد. براي احقاق حقوق قربانيان سياست سركوب، امروز كميسيون تحقيقي در فدراسيون فوتبال چك داير شده و به تحقيق در اين زمينه مي پردازد اگرچه تحليلگران راه اندازي اين نهاد را با تاخير مي دانند و معتقدند كه اين كار مي بايست زودتر از اينها انجام مي شد. كمونيست ها در برخورد با باشگاه ها حتي به اسامي سنتي و ديرينه آنها هم رحم نكردند و نام بسياري از باشگاه ها را تغيير دادند. اسپارتا پراگ بزرگ ترين تيم جمهوري چك هم به اين دليل توانست همچنان در قله قدرت باقي ماند كه تمام عيار تبديل به يك باشگاه از شهر مسكو در شوروي سابق شد. اين تيم همچنان نام خود را حفظ كرد اما رقيب ديرينه آن اسلاويا پراگ دوباره نام قبلي خود را «دينامو پراگ» بازيافت. تيم بوهميانز ديگر تيم بزرگ پراگ نام خود را به سي كي دي استالينگراد تغيير داد. تيم اسلاويا كه همواره از او به عنوان نماد توده سرمايه دار و روشنفكر جامعه جمهوري چك ياد مي شد، نه تنها نام ديرينه و شكل هميشگي پيراهن خود را از دست داد بلكه ورزشگاه قديمي اش هم به دست دولت تخريب شد تا مجسمه اي بزرگ از «استالين» در آن نصب شود. استالين از سياستمداران و تئوريسين هاي مشهور رژيم كمونيستي شوروي سابق بود. اسلاويا اندكي بعد تيم اول خود را هم از دست داد تا تيم ارتش جايگزين آن شود و اين تيم خود به خود در دسته اول هم جاي گرفت. با همه اين سركوب ها بازيكنان فوتبال حداقل اين توفيق را داشتند كه زنداني نشدند زيرا تيم هاكي روي يخ چك كه در سال ۱۹۴۹ قهرمان جهان شد، يك سال بعد همگي به دليلي كه ذكر نشده است، زنداني شدند. اينك بعد از گذشت سال ها، كميسيون تحقيق فدراسيون فوتبال چك دست به كار احقاق حقوق پايمال شده قربانيان حكومت سركوب كمونيست ها شده است.

• جنگ و ذات الريه
باشگاه فوتبال اورتون انگليس اعلام كرد كه به علت شيوع بيماري ذات الريه ناشناخته در جنوب چين، برنامه سفر به اين كشور براي شركت در يك دوره مسابقات چهارجانبه را كه براي ماه مه برنامه ريزي شده است به احتمال قوي به هم مي زند.به گزارش خبرگزاري فرانسه از لندن، طبق اعلام اين باشگاه تاريخ اين مسابقات براي روزهاي ۲۳ تا ۲۵ مه (۲ تا ۴ خرداد) در شهر شنژن در جنوب چين برنامه ريزي شده است. اورتون اعلام كرده كه به دقت اوضاع بهداشتي منطقه را تحت نظر و مطالعه دارد تا در صورت حاد شدن اوضاع بهداشتي منطقه برنامه سفر به چين را به هم بزند. اين مسابقات چهارجانبه ميان تيم هاي اورتون و استون ويلا ديگر تيم انگليسي و دو تيم شنژن و شاندونگ از دسته اول باشگاه هاي چين در ورزشگاه ۳۰ هزار نفري شهر شنژن برگزار مي شود. طبق گزارش سازمان بهداشت جهاني بيماري ذات الريه ناشناخته به ويژه در جنوب چين شيوع نگران كننده اي داشته و تاكنون در سراسر جهان ۸۱ قرباني گرفته است. اين سازمان به اتباع خارجي توصيه مي كند كه به جنوب چين و هنگ كنگ سفر نكنند.ظاهرا به غير از جنگ دلايل ديگري نيز براي لغو مسابقات ورزشي به وجود آمده است.

• ۱۶۵ درصد، افزايش
معاون برنامه ريزي و امور حقوقي مجلس و امور هماهنگي استان هاي سازمان تربيت بدني از افزايش ۱۶۵ درصدي بودجه عمراني ورزش كشور در سال جاري خبر داد.سردار محمد درخشان در آيين معارفه مدير كل جديد تربيت بدني استان مازندران در ساري گفت: با وجود اعلام دولت مبني بر عدم افزايش بودجه سال جاري، شاهد افزايش ۱۶۵ درصدي بودجه سازمان تربيت بدني در بخش عمراني هستيم.وي افزود: اگر بودجه هاي استاني هم افزايش يابد علاوه بر تكميل پروژه هاي نيمه تمام در مكان هايي كه نياز است پروژه جديد شروع خواهد شد. وي بودجه عمراني سال گذشته سازمان تربيت بدني را يك هزار و ۶۰ ميليارد ريال اعلام كرد و افزود: كل بودجه ورزش كشور پارسال ۶۰ ميليارد ريال بود.وي با اشاره به وجود امكانات و تجهيزات لازم در ورزش كشور برخي از مشكلات موجود را مشكل سخت افزاري اعلام كرد. درخشان ادامه داد: يكي از برنامه هاي سازمان، تقويت بودجه ورزش كشور و افزايش بودجه فدراسيون هاي موفق ورزش است.

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   ايران  |   جهان  |   علم  |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |