دوشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۸۲ - شماره ۳۰۱۵- April, 7, 2003
گزارش روزنامه نگار آلماني از آبادان
زندگي در سايه جنگ
پس از آغاز حمله آمريكايي ها به عراق جمعيت مناطق مرزي ايران
كاهش يافت و در هيچ يك از نقاط مرزي ايران و عراق مردم خاطرات وحشتناك گذشته را فراموش نكرده اند
005790.jpg
محل اصابت راكت آمريكايي به يك كارگاه پتروشيمي در آبادان
ترجمه: قاسم طولاني
ايرانيان مرزنشين هر روز و هر شب صداي انفجارهاي ناشي از بمباران شهرهاي عراق به ويژه بصره را مي شنوند. اين صداها خاطرات تلخ و وحشتناكي را در اذهان اين مرزنشينان زنده مي كند. هنوز خورشيد طلوع نكرده است. از آن سوي مرز عراق صداي انفجار و تيراندازي به گوش مي رسد. از اينجا معلوم نيست، اين صداها مربوط به غرش سلاح هاي كدام يك از طرف هاي درگير در جنگ است. در هر حال صداها از شبه جزيره فاو عراق مي آيد. در اين سوي مرز و در كنار رود خروشان كارون نيروهاي ايران به خوبي خود را استتار كرده اند و موضع گرفته اند. مأموريت اين نيروها كه از ماه ها پيش تقويت شده اند، اين است كه اجازه ندهند، عمليات جنگي به طور اتفاقي يا عمدي به قلمرو ايران سرايت كند. چرا كه مهم ترين ميدان هاي نفتي ايران در نزديكي مرز عراق قرار دارد. از اينجا تا بصره تنها سي و پنج كيلومتر فاصله است. بنابراين نگراني ايراني ها كاملا قابل درك است.
در جست وجوي سايه
در اين ميان، «بهمن» يك مرد آباداني دلمشغولي ديگري دارد. او صبح زود به كنار كارون آمده است تا جايي در زير درختان پارك معلم براي خانواده بزرگ خود دست و پا كند. او به جنگ كاري ندارد. بهمن فرش خود را زير يك درخت مي گستراند و به انتظار مي نشيند. همين كه آفتاب سر بزند، خانواده ها گروه گروه روانه پارك ها و فضاهاي سبز شهر و اطراف آن مي شوند. آنها وسايل لازم براي پخت وپز وتفريح را هم با خود مي آورند. به زودي همه جاي پارك پر از آدم مي شود. ايراني ها در سيزدهمين روز از سال جديد خود در خانه نمي مانند. براساس يك آيين ديرينه ايراني ها در اين روز كه آن را سيزده بدر مي گويند، به دشت و صحرا مي روند. اين جشن باستاني تا غروب آفتاب ادامه دارد. كساني كه دير از خانه خارج شوند، نمي توانند جاي مناسبي براي خود پيدا كنند و ناچارند به گوشه و كنار خيابان يا پارك بسنده كنند. جشن سيزده بدر ايراني جنگ و غيرجنگ نمي شناسد. ايراني ها در هر حال اين جشن را برپا مي دارند.
رامسفلد و سلاح هاي شيميايي عراق
مسجد جامع آبادان كه پس از جنگ بازسازي شده است و همين طور يك كليساي متعلق به ارامنه تقريبا تنها ساختمان هاي درخور توجه آبادان به شمار مي آيد. در حالي كه پانزده سال از پايان جنگ ايران و عراق مي گذرد، هنوز آبادان از پيامدهاي اين جنگ ويرانگر رهايي نيافته است. صدام حسين در سپتامبر سال ۱۹۸۰ به ايران حمله كرده بود. او انتظار داشت، جمهوري اسلامي كه هنوز مدت زيادي از عمر آن نمي گذشت در مدت كوتاهي مانند يك خانه كاغذي از هم فروپاشيده شود. عراقي ها در آغاز جنگ بندر مهم خرمشهر را تصرف كرده و آبادان را نيز به محاصره خود درآوردند. آبادان در دوران محاصره تقريبا با خاك يكسان شد. پالايشگاه آبادان كه يكي از بزرگ ترين پالايشگاه هاي نفت جهان بود، در طول جنگ به شدت آسيب ديد. هرچند يك بار ديگر اين پالايشگاه كار خود را از سر گرفته است. ولي هم اكنون پالايشگاه آبادان با يك دهم ظرفيت اصلي خود كار مي كند. هنوز كار بازسازي كارخانه هاي بزرگ خرمشهر كه در طول جنگ نابود شده اند، آغاز نشده است. ايراني ها خسارات ناشي از جنگ را در سراسر كشور حدود يك تريليون دلار برآورد مي كنند.
خانه هايي كه هم اكنون مردم آبادان و خرمشهر را در خود جاي داده است، اغلب به گونه اي است كه گويا از سر اضطرار و به صورت موقت سرهم بندي شده است. در جاي جاي اين دو شهر كه زماني از زيباترين و آبادترين شهرهاي ايران بودند، ويرانه هاي جنگ به چشم مي خورد. هنوز آثار ناشي از اصابت گلوله ها به در و ديوارها باقي است. در كنار نخل هايي كه در آتش جنگ سوخته و به جز تنه اي از آنها باقي نمانده است، نخل هاي جواني به چشم مي خورد. در دشت هموار و خشك اطراف لاشه تانك ها و ادوات نظامي عراق همچنان باقي مانده است. در سال هاي جنگ پس از آنكه ايراني ها در حملات متقابل خود از اروندرود گذشته و وارد خاك عراق شدند، عراق بارها از سلاح هاي شيميايي عليه نيروهاي ايران استفاده كرد. در گزارشي كه وزارت امور خارجه آمريكا به تاريخ يكم نوامبر سال ۱۹۸۳ تهيه كرده و آن را تسليم جورج شولتز وزير امور خارجه وقت آمريكا كرده بود، به «استفاده تقريبا روزمره سلاح هاي شيميايي عليه ايراني ها» اشاره شده است. سه هفته بعد رونالد ريگان رئيس جمهور وقت آمريكا فرماني را صادر كرد كه به موجب آن دولت آمريكا موظف شده بود، اقدامات ضروري را براي جلوگيري از شكست عراق در جنگ با ايران انجام دهد. در ماه دسامبر سال ۱۹۸۳ دونالد رامسفلد به عنوان نماينده ريگان به بغداد سفر كرد. اين سفر در پوشش يك سفر شخصي انجام شده بود، به هر حال رامسفلد در اين سفر با شخص صدام حسين ديدار كرد و او را از نقطه نظرات آمريكايي ها باخبر كرد.
گرمي روابط آمريكا و عراق
كسي نمي داند كه آيا وزير دفاع كنوني آمريكا در آن سال ها نيز از دست عراقي ها به خاطر در اختيار داشتن سلاح هاي كشتارجمعي عصباني بوده است يا خير!! به هر حال تنها چيزي كه مي دانيم اين است كه رامسفلد در ديدار با صدام حسين از سرگيري روابط كامل ديپلماتيك ميان دو كشور سخن گفته بود. يك سال پيش از آن نيز نام عراق از ليست آمريكايي كشورهاي حامي تروريسم حذف شده بود. در حالي كه ميدان هاي نبرد در شبه جزيره فاو مملو از اجساد سربازان ايراني بود كه قرباني سلاح هاي شيميايي عراق شده بودند، يك سخنگوي نظامي عراق سرمست از پيروزي چنين گفته بود: «مهاجمان بايد بدانند، كه براي مقابله با هر حشره زيانبار يك ماده مخصوص وجود دارد و عراق اين مواد نابودكننده را در اختيار دارد. » تا زماني كه اعضاي خانواده از راه برسند، «بهمن» وقت كافي براي حرف زدن دارد. او درباره وضعيت كنوني شهر و مردم آن چنين مي گويد: «مردم نگران و مضطرب هستند. هركس كه در نقاط ديگر كشور بستگاني دارد و اينجا هم كاري ندارد از اينجا مي رود. خيلي ها هم اينجا كاري ندارند. » همسايه بهمن در پارك كه مشغول پياده كردن وسايل خود از روي موتور است با لحن گلايه آميزي مي گويد: «به هر حال اينجا نه پول است و نه كار».
خبري از ماسك ضدگاز نيست
پس از آغاز حمله آمريكايي ها به عراق جمعيت مناطق مرزي ايران كاهش يافت. نه در آبادان، نه در خرمشهر و نه در اهواز و دزفول، در هيچ يك از نقاط مرزي ايران و عراق مردم خاطرات وحشتناك گذشته را فراموش نكرده اند. ايراني ها صدام حسين را به خوبي مي شناسند، آنها مي دانند كه اگر او همه درها را بر روي خود بسته ببيند و اگر بتواند به هر وسيله اي متوسل خواهد شد. با اين همه در مناطق مرزي ايران هيچ كس ماسك ضدسلاح هاي شيميايي ندارد. از راديو صداي موسيقي عربي به گوش مي رسد. بخش عمده اي از ساكنان استان خوزستان ايران عرب زبان هستند. در سال ۱۹۸۰ نيروهاي صدام حسين با خود نقشه هايي آورده بودند كه بر روي آنها استان خوزستان با نام عربستان نشان داده شده بود. در اين نقشه ها مرزهاي ايران از آن سوي مرز استان خوزستان آغاز مي شد. عراقي ها خرمشهر را محمره مي خواندند. اين نامي بود كه خلفاي عرب در قرون وسطي براي اين بندر انتخاب كرده بودند. عراقي ها براي رود كارون هم يك نام عربي در نظر گرفتند. اما اعراب ايراني ديكتاتور عراق را به شدت دلسرد كردند. آنها همچنان به تهران وفادار ماندند. حتي اكنون نيز در ميان ساكنان استان خوزستان كمتر كسي طرفدار عراقي ها است، چه رسد به اينكه كسي بخواهد از حكمرانان عراق طرفداري كند.
مواجهه آمريكا با ايران
كمتر كسي در ايران تصور مي كند كه ايالات متحده پس از حمله به عراق به سراغ ايران خواهد آمد. هرچند برخي از منتقدان و مخالفان اميدوارند شاهد تغييراتي باشند. از مدت ها پيش طرفداري از بهبود رابطه با آمريكا به صورت علني در ايران مورد ايراد بوده است. با اين حال دلار آمريكا در ايران معتبر است. هرچند هتل هاي تهران از مدتي پيش يورو هم قبول مي كنند، ولي خارجياني كه با ليره استرلينگ يا فرانك سوئيس سفر مي كنند، دردسر فراواني پيش روي دارند. در شهرستان ها اصولا پول اروپايي ها به رسميت شناخته نمي شود، در اين ميان بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران نيز بنابر دلايل نامعلومي استفاده از كارت هاي اعتباري را ممنوع كرده است. زماني انگليسي ها صنعت نفت ايران را در كنترل خود داشتند. ساختمان هاي مربوط به شركت نفت ايران و انگليس همچنان در كنار اروندرود در آبادان خودنمايي مي كند. از ديرباز ايراني ها نسبت به انگليسي ها بدبين بوده اند و همواره آنان را صحنه گردان واقعي رويدادها مي دانستند. هرچند ايران هيچ گاه به طور رسمي مستعمره نبوده است، ولي پيش از ملي شدن صنعت نفت ايران، انگليسي ها نفت ايران را در كنترل خود داشتند. پس از ملي شدن نفت ايران، انگلستان به تدريج جاي خود را به ايالات متحده آمريكا داد و اين وضعيت تا زمان پيروزي انقلاب اسلامي ادامه داشت. اكنون نيز كه توني بلر در كنار جورج بوش قرار گرفته است، يك بار ديگر انگلستان به عنوان يك نيروي شيطاني در ايران مطرح شده است. شايد انگلستان نيز در پي امتيازهاي نفتي تازه اي براي خود در منطقه است.
منبع: زود دويچه سايتونگ

ديپلماسي ايراني
نفت برابر غرامت
فرشاد محمودي
005795.jpg

جنگ با عراق طولاني است اما شايد نه اين قدر كه نوروز سال آينده هم صدام بر كار باشد و ارتش آمريكا و انگليس به دنبال آن كسي كه خود را شمشير اسلام و قلب تپنده اعراب مي خواند. اگر حكومت فعلي عراق رفتني باشد ـ كه چنين است ـ جهت گيري ديپلماسي ايران براي عراق پس از صدام چگونه بايد باشد. پاسخ به اين سوال را به وقت ديگر بگذاريم و راهكار كوچكي ارائه كنيم.
هنوز تعداد روزهاي جنگ در عراق به عدد دو رقمي نرسيده بود كه شركت هاي نفتي آمريكا بر سر تقسيم غنايم نفتي جنگ رقابت را آغاز كردند و دونالد رامسفلد وزير دفاع اين كشور اعلام كرده كه هزينه جنگ را از پول نفت عراق تأمين خواهيم كرد. اين گونه كه به نظر مي رسد آمريكايي ها بلافاصله پس از سقوط صدام و در ميانه شكل گيري حكومت جديد سهم خود را از نفت عراق خواهند گرفت و اين همان دليلي است كه برخي كشورهاي اروپايي را مخالف جنگ كرده است اما ايران در اين ميان چه مي تواند انجام دهد.
طبق عرف نظام بين الملل، كشورها هنگام تشكيل حكومت جديد هم ملزم به رعايت تمامي قراردادها و توافق هاي بين المللي رژيم گذشته هستند، چنانكه با فروپاشي شوروي و تشكيل جمهوري هاي مستقل مشترك المنافع، روسيه و اين جمهوري ها خود را به قراردادها و معاهده هاي منعقد شده وفادار اعلام كردند و براي مثال قرارداد ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ در مورد درياي خزر را معتبر خواندند هرچند كه به آن وفادار نماندند.
برهمين اساس برخي ديگر از دولت ها قراردادهاي بين المللي خود را ملغي اعلام مي كنند چنانكه صدام حسين هم چندي پس از وقوع انقلاب در ايران و در آستانه حمله به سرزمين مان با پاره كردن قرارداد ،۱۹۶۵ يك طرفه قرارداد الجزاير را بي اعتبار خواند كه كاري خلاف عرف بين المللي بود. حال اين احتمال نيز وجود دارد كه با فروپاشي حكومت صدام، حكومت جديد اين كشور برخي از قراردادها و معاهده هاي بين المللي را بي اعتبار اعلام كند و خود را ملزم به اجراي آن نداند. بحث پرداخت غرامت هاي جنگي اين كشور به ايران كه طبق برآورد سازمان ملل متحد صد ميليارد دلار است يكي از مواردي است كه دولت آينده عراق درگير آن خواهد بود. در اين صورت احتمال دارد كه دولت آينده عراق با سياست «فرصت خريدن» بحث در اين باره را به تعويق اندازد. با توجه به نوپا بودن اين دولت هم شايد امكان بحث درباره غرامت هاي جنگي تا ماه ها ميسر نباشد.
در عين حال اين امكان نيز وجود دارد كه دولت آينده عراق با بي اعتبار خواندن بحث غرامت ها حتي حاضربه گفت وگو در اين باره نيز نشود كه در اين صورت ايران با شكايت به ديوان لاهه چند سالي منتظر صدور رأي دادگاه معطل خواهد ماند. راه ديگري نيز وجود دارد كه با آن نه بحث غرامت را به بايگاني تاريخ بفرستيم و نه گفت وگو درباره آن از موضع ضعف باشد و آن همان كاري است كه كشورهاي مقتدر درسياست خارجي جهان هم اينك مي كنند: اعلام موضع، رايزني وگفت وگو و پافشاري درباره تحصيل منافع ملي قبل از پايان جنگ.
005800.jpg

چنانكه روسيه و فرانسه در جناح صلح خواه و آمريكا و انگليس در جناح جنگ طلب چنين مي كنند و از هم اينك به دنبال منافع آتي خود در گهواره تمدن بين النهرين اند و ابايي نيز ندارند كه اعلام كنند هزينه جنگ را از كيسه درآمد نفتي آينده عراق برخواهند داشت. اگرچه كشورهاي دور و نزديك جهان از پيشنهاد ايران درباره همه پرسي در عراق حمايت نكردند و به قول وزير امور خارجه ايران سرانجام جنگ و خونريزي به راه افتاد، و اگرچه آنطور كه ايران مي خواست نقشي به معارضان ـ حداقل تاكنون ـ در آينده عراق واگذار نشد اما ايران چهره صلح طلب خود را در جهان نشان داده و شاخه زيتون خودرا بالا گرفته تا كبوترهاي صلح بر روي آن بنشينند. اينك زمان آن فرا رسيده كه ما نيز بدون نياز به حمايت از جنگ خواست بحق و مسلم خود را كه سازمان ملل آن را اعلام كرده، مطرح كنيم و در مقابل آمريكا كه در آينده هزينه هاي جنگ را از نفت عراق خواهد گرفت ما نيز غرامت جنگي مان را از درآمد نفتي عراق طلب كنيم يعني نفت در برابر غرامت. غرامتي كه پرداخت آن تا امروز چهارده سال طول كشيده است و دور نيست كه به حافظه تاريخ سپرده شود.

يادداشت سياسي
همه چيز از آن تقدير
محمد رهبر
سوال اين است؛ مردم عراق - چه حال و روزي دارند، آيا از رفتن صدام خوشحالند، چهره عراقي ها كه اين روزها بر صفحه تمامي شبكه هاي خبري نقش بسته، چيزي را نشان نمي دهد. حالتي گنگ در پيچ و خم پيشاني مردان و زنان و كودكان - كه بايست شفاف ترين حس را نمايان سازند - نقش بسته كه قابل تفسير نيست، آنان به هر حال مي دانند كه اگر از بمباران ها جان سالم به در برند روزگار بي صدام را به چشم خود خواهند ديد؛ صدام، صدام، بختكي كه سي سال بر عراق خيمه زده است و حتي نفس كشيدن را شماره مي كند. خانواده هاي عراقي رخت عزايي سي ساله بر تن دارند يا در جنگ هاي چندگانه صدام عزيزي را از دست داده اند و يا سفر كرده اي در بيرون وطن دارند كه سال ها است نديدندش. چهار ميليون عراقي در مهاجرت به سر مي برند در اروپا و زير نظر استخبارات و يا در حاشيه خليج فارس و زير دست شيوخ . عراقي ها بنابر يك حساب سرانگشتي بايد خوشحال باشند. به هر حال بوش، قصي و عدي ندارد تا با بي ام و اسپرت در خيابان هاي بغداد جولان دهند و با اشاره اي ناموس شان را به سياهچاله هاي شهوت بكشانند. گرچه آمريكا هم چاه هاي نفت بصره را به واشنگتن گره خواهد زد و گرچه انگليس نيز با استعمار سابقه دارش بازگشته و همتي مي طلبد تا دوباره عراقي ها به روز استقلال رسند، عراقي ها اما هيچ بروز نمي دهند، افسردگي عميق دارند كه در قبال هر آنچه در پس پيشاني مي گذرد، بي تفاوتشان كرده. به هر تقدير آدميزاد تا حدي توانا است و بيشتر از آن در وسعش نيست، جنگ و جنگ و جنگ، مرگ و نفت در برابر غذا بنيه اي نگذاشته تا بتوان انديشيد به گذشته و حال و از اين قحط سال بغدادي رها شد. اين بي تفاوتي مزمن غم از دست دادن وطن را سهل مي كند - آن مقاومت هاي ارتش عراق را به پاي دفاع از صدام بگذاريد و نه عراق - ايراني ها اما يك بار اين تجربه را در تاريخ معاصرشان داشته اند، رضاخان زنجير ديكتاتوريش را كشان كشان مي برد اما سروري در مردم نبود چه متفقين آمده بودند و نان به دست نمي آمد، صف هاي طويل زنده ماندن دكان هاي خالي از آب و نان حيات را در محاصره داشت و آبله و سل بيداد مي كرد. متفقين بر فرش پيروزي با چكمه رج مي زدند و ايراني ها آنچنان مستاصل بودند كه ديار و درونشان را به نسيان سپرده بودند. غم آنچنان چنبره اي زده بود كه كسي را ياراي پاي برداشتن از گليم خود نبود چه رسد به مقاومت. . . و دست غيب بيگانه تنها و با طمانينه كار خود مي كرد، تاج را از سري برمي داشت و بر راسي مي گذاشت. ايرانيان در شهريور ۱۳۲۰ همه چيز را به سرنوشت سپرده بودند و عراقي ها در اين بهار همه چيز را از آن تقدير ساخته اند.

حاشيه ايران
•  انتقاد از نوه آيت الله خويي
روزنامه «جمهوري اسلامي» در شماره روز شنبه خود با انتشار خبري به انتقاد از عملكرد نوه آيت الله خويي در جريان جنگ آمريكا عليه عراق پرداخت. اين روزنامه نوشت: « مجيد خويي كه سال ها است در لندن زندگي مي كند، اين روزها به عاملي براي دامن زدن به جنگ رواني آمريكا و انگليس عليه عراق تبديل شده است. وي با گزارش هايي كه از وضعيت عراق از طريق راديو دولتي انگليس مي دهد، مدعي مي شود مردم عراق با تجاوز نظامي آمريكا و انگليس به اين كشور موافقند و از آنها استقبال مي كنند. »

• ما تقليد نمي كنيم
«سيد محمد شاهچراغي» امام جمعه سمنان اين هفته در خطبه هاي نماز جمعه اين شهر به شدت از وضعيت فرهنگي جامعه انتقاد كرده و از جمله خواستار توجه خانواده ها به ويژه خانواده هاي مذهبي و متدين به «مبارزه با بدحجابي و نوارهاي مبتذل» شده است. وي به برخي سخنان كه مي گويند: «نوارهاي ياد شده توسط وزارت ارشاد مجاز دانسته شده است» اشاره كرده و گفته: «ما از وزارت ارشاد تقليد نمي كنيم كه در اين موارد به تشخيص آن وزارتخانه عمل كنيم. »

• انطباق اصلاحات با نظر امام
«مجيد انصاري» عضو شوراي مركزي مجمع روحانيون مبارز و نماينده تهران اخيرا در گفت وگو با ماهنامه «جهان انديشه» گفته است: «در سال ۵۹ وقتي كه به مجلس راه پيدا كردم، ۲۵ سال داشتم و جزو جوان ترين نمايندگان بودم و از همان زمان با خداوند و خود عهد كردم كه مسير زندگي خود را با شاخص انديشه هاي امام تطبيق كنم. من با اين شاخص حركت كردم و از جبهه اصلاحات سردرآوردم. بنابراين، ورود خود را به جبهه اصلاحات به هيچ وجه عدول از يك راه و تغيير از يك مسير نمي دانم و نظريات من با نظريات امام منطبق است. اهداف ما در جبهه اصلاحات دست يافتن به مسائلي بود كه امام مطرح كرده بود و در جامعه ما كمرنگ شده بود. . . اصلاحات كاملا با نظر امام منطبق است و اگر امام زنده بودند، به اصلاحات شتاب بيشتري مي دادند. » وي همچنين با حمايت از عملكرد خاتمي گفته است: «من معتقدم كه قضاوت عمومي جامعه از آقاي خاتمي، صداقت و لياقت است و حتي در زمينه هاي خاص ارزشي، عملكرد دولت آقاي خاتمي به مراتب قوي تر از دولت هاي ديگر بوده و اگر آقاي خاتمي مي توانست دوباره كانديدا شود، مردم - علي رغم ناملايمات - باز هم آقاي خاتمي را برمي گزيدند و گواه ما هم راي بسيار خوبي است كه ايشان در دور دوم به دست آوردند. »

• رهبري منسجم صدام
روزنامه «مردمسالاري» در مطلبي انتقادي درباره سياست صداوسيماي جمهوري اسلامي در قبال جنگ آمريكا عليه عراق نوشت: «در برنامه مصاحبه اي در شبكه خبر در بعد از ظهر يكشنبه ۱۰/۱/۸۲ مجري برنامه مصاحبه اي با ... تشكيل داد كه در آن علل شكست نسبي آمريكا و دلايل مقاومت قابل توجه عراقي ها مورد پرسش قرار گرفته بود. كارشناس محترم نظامي كه نظرات خود را، با قاطعيت اظهار مي داشتند به گونه اي داد سخن دادند تا كه مقامات عراق از اينكه ساختمان تلويزيون عراق مورد بمباران قرار گرفته بود چندان احساس خلا ننمايند از جمله فرمودند: يكي از مهم ترين دلايل مقاومت قهرمانانه عراقي ها رهبري قدرتمند و منسجم صدام حسين است!!»

ايران
ادبيات
اقتصاد
جهان
علم
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  ايران  |  جهان  |  علم  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |