سه شنبه ۱۹ فروردين ۱۳۸۲ - شماره ۳۰۱۶- April, 8, 2003
هراس آمريكا از گسترش عمليات انتحاري
القاعده در بغداد
شبكه خبري NBC آمريكاد به نقل از مقامات ارشد دايره تحقيقات فدرال آمريكا موسوم به اف بي آي ادعا كرد گزارش هاي اطلاعاتي از تلاش بن لادن و شبكه القاعده براي جذب بانوان و آموزش آنها براي انجام حملات انتحاري حكايت دارددبه ادعاي اين شبكه القاعده درصدد است
با انجام سلسله اي از عمليات انتحاري آمريكا را دچار شوك كرده و در تنگنا قرار دهد
گروه بين الملل، رضا سادات: «ما در آستانه قرني سراسر خشونت ايستاده ايم مگر آنكه از اين مناقشه درس هاي لازم را بياموزيم. »
005940.jpg
جنازه يك عضو گروه انصار (وابسته به القاعده) در ارتفاعات حلبچه، عكس: عباس كوثري، عكاس اعزامي همشهري به عراق

گزارش ويژه جنگ عراق روز يكشنبه روزنامه آبزرور با اين عبارت آغاز شد. درست در همان روز و مقارن با انتشار اين مقاله، مقامات ارشد پنتاگون از تكميل حلقه محاصره بغداد و اضمحلال نسبي نيروهاي مدافع پايتخت عراق خبر دادند. جنگ عراق همچون نبرد افغانستان همه را متحير و گيج كرده است. برخي اين جنگ را گردابي مي دانند كه آمريكا را در خود فرو خواهد برد و به سلطه جهاني ايالات متحده پايان خواهد داد و ديگراني هم هستند كه غلبه بر صدام را سرآغاز عصري نو مي دانند كه دوران يكه تازي ايالات متحده خواهد بود. به هر حال همه ناظران سياسي در يك مورد اتفاق نظر دارند: عهدي نو آغاز شده است.
در ساعات بامدادين روز گذشته بغداد غرق در تاريكي و در سكوتي مرگبار به صداي آتشبارها گوش فراداده بود. نيروهاي آمريكايي كه اكنون در دروازه هاي بغداد مستقر شده اند دچار ترديد هستند. آنان مي توانند قمار كنند و فرض را بر اين بگذارند كه جنگ تمام شده است. تانك ها راه خود را به سوي بزرگراه ها و بلوارهاي اصلي بغداد بگشايند و طي بيست دقيقه به مركز اين شهر برسند. يك راه و يك نگاه ديگر هم وجود دارد: اينكه دفاع نه چندان جدي از بغداد و خيابان هاي ظاهرا ساكت و آرام پايتخت عراق را چون دامي نگريست كه در ورايش هفته ها جنگ خونبار نهفته است. آمريكايي ها مي توانند همان تاكتيكي را در پيش گيرند كه انگليسي ها در بصره دنبال مي كنند: پيشروي گام به گام به سوي مركز شهر.
شايد نيروهاي آمريكايي بتوانند در زماني نه چندان دور به سواحل دجله در قلب بغداد برسند و به حيات رژيم عراق پايان دهند اما اين پايان جنگ نخواهد بود. كمين ها و حملات انتحاري ادامه خواهد يافت و شايد مدافعان پنهان شهرها به نبرد خود ادامه دهند. حتي اگر نيروهاي مهاجم بتوانند مقاومت صفوف محافظان بغداد و نيروهاي وفادار به صدام را به طور كامل در هم شكنند نمي توانند به خشم و نارضايتي جهان عرب و ملل تمامي منطقه سرپوش بگذارند و شايد همين مسئله بوده كه زمامداران كاخ سفيد را به سوي تشديد تدابير امنيتي در خاك اين كشور سوق داده است.
روز چهارشنبه هفته گذشته شبكه خبري NBC آمريكا در گزارشي طولاني به نقل از مقامات ارشد دايره تحقيقات فدرال آمريكا موسوم به اف بي آي ادعا كرد گزارشات اطلاعاتي واصله طي روزهاي اخير از تلاش بن لادن و شبكه القاعده براي جذب بانوان و آموزش دادن آنها براي انجام حملات انتحاري حكايت دارد. به ادعاي اين شبكه القاعده درصدد است با انجام سلسله اي از عمليات انتحاري، آمريكا را دچار شوك كرده و در تنگنا قرار دهد. در همين رابطه اف بي آي براي اولين بار طي دو سال گذشته و در مبارزه خود با ترور براي معرفي يك زن پاكستاني تبار كه متخصص اعصاب است بيانيه اي صادر كرده است. گفته مي شود اين زن پاكستاني با شبكه القاعده در ارتباط است و بازجويان اف بي آي درصددند تا با دستگيري او اطلاعات جديدي در مورد فعاليت هاي القاعده كسب كنند. آمريكاييان ادعا دارند كه استفاده از مهاجمان زن پيش از اين به طور موفقيت آميز از سوي ديگر گروه هاي تروريستي آزموده شده است كه همين مسئله علت تغييري استراتژيك در تصميمات محافل نزديك به بن لادن است. برخي از مقامات ارشد آمريكايي در گفت وگو با شبكه NBC گفتند هيچ نشاني از قريب الوقوع بودن دور جديد حملات انتحاري عليه منافع آمريكا در داخل يا خارج اين كشور در دست نيست اما به رغم اين اظهارات، رسانه هاي آمريكايي كماكان به جدي بودن تهديدي كه از سوي القاعده و خصوصا بانوان آموزش ديده توسط القاعده متوجه ايالات متحده است، پاي مي فشرند.
عافيه صديقي، متخصص اعصاب ۳۱ ساله پاكستاني تبار و همچنين محمدخان ۳۳ ساله، همسر او اكنون به نماد تلاش هاي دستگاه امنيتي آمريكا براي مبارزه با تروريسم و تهديداتي كه متوجه منافع ايالات متحده است تبديل شده اند. صديقي كه از انستيتو تكنولوژي ماساچوست، MIT فوق دكتراي اعصاب و روان اخذ كرده در بوستون اقامت داشت و اخيرا چندين بار به حومه واشنگتن دي سي در ايالت مريلند سفر كرده بود.
روزنامه واشنگتن پست هم روز شنبه با انتشار مقاله اي در مورد صديقي برخلاف ادعاهاي NBC كه تاكيد مي كند صديقي مستقيما در اقدامات تروريستي دست نداشته است به گفت وگوي مقامات ايالت فلوريدا با خبرنگار اين روزنامه اشاره مي كند كه اين بانوي پاكستاني تبار تحصيلكرده را به عدنان شكري جمعه ۲۶ ساله كه مظنون به عضويت در القاعده است، مرتبط مي دانند. شكري جمعه كه تا چندي قبل در ميامي، مركز فلوريدا اقامت داشت به ناگاه ناپديد شد و اكنون اف بي آي جست وجوي وسيعي را براي يافتن او آغاز كرده است. شبكه تلويزيوني NBC در ادامه به عنوان يكي ديگر از ادله ايجاد تغييرات تاكتيكي در شيوه هاي عملياتي، مديريتي القاعده به دستگيري تعدادي از افراد نزديك به محفل رهبري اين شبكه اشاره مي كند و اينكه اكنون رهبران ارشد القاعده به دليل اعترافات احتمالي دستگيرشدگان از آينده خود نگران هستند. موج جديد تبليغات رسانه هاي آمريكا در مورد احتمال آغاز دور جديدي از حملات انتحاري در داخل خاك آمريكا بستر مناسبي براي افزايش بودجه پيشنهادي بوش براي جنگ عراق و تقويت توان مالي وزارت امنيت داخلي تازه تاسيس اين كشور را فراهم آورد. در طرحي كه از سوي دموكرات هاي كنگره و در اولين روزهاي ماه جديد ميلادي تقديم كنگره شد پيشنهاد شده علاوه بر اختصاص بودجه ۶/۶۴ ميليارد دلاري درخواستي بوش ۲/۲ ميليارد دلار اضافي براي اختصاص به وزارت امنيت داخلي در نظر گرفته شود.
005950.jpg

در حالي كه اقتصاد آمريكا دوران ركود را پشت سر مي گذارد و گفته مي شود در سال مالي جديد حداقل ده ايالت ناچار خواهند بود براي صرفه جويي در هزينه ها از تعداد كاركنان خود بكاهند كنگره آمريكا با سخاوت بودجه هاي تكميلي وزارت امنيت داخلي را تصويب مي كند. بوش در لايحه تقديمي اخير خود به كنگره خواستار افزايش دو ميليارد دلاري بودجه ويژه افزايش تمهيدات امنيتي در نقاط روستايي وكنترل تروريسم داخلي شده بود كه در جلسه رسيدگي به اين درخواست سناتور هيلاري كلينتون، سناتور دموكرات ايالت نيويورك در ميان ناباوري حاضران خواهان افزايش اين بودجه تكميلي به حداقل ۳/۴ ميليارد دلار شد.
نمايندگان دموكرات كنگره آمريكا پنجشنبه گذشته در اقدامي نمادين با گروهي از نيروهاي پليس، آتش نشان و تكنسين هاي امداد پزشكي در كپيتول هيل كنفرانس مطبوعاتي مشتركي برگزار كردند. در حال حاضر تقريبا تمامي نهادهاي دست اندركار مبارزه با تروريسم و ارائه خدمات اضطراري زيرمجموعه وزارت امنيت داخلي هستند كه گفته مي شود فعاليت حدود ۳/۱ ميليون نفر از كاركنان بخش هاي خصوصي و دولتي كه در فعاليت هاي امدادي فعال هستند زيرنظر اين وزارتخانه است. در راستاي تقويت هر چه بيشتر اين وزارتخانه، تام ريج وزير امنيت داخلي پيشنهاد استخدام صدهزار نيروي پليس جديد را با هزينه اي بالغ بر ۸/۸ ميليارد دلار مطرح كرده است.
تلاش براي افزايش تمهيدات امنيتي در خاك آمريكا و دامن زدن به شايعات موجود در زمينه تهديدات تروريستي عليه منافع آمريكا به همين جا ختم نشد. در اولين ساعات روز شنبه اين هفته شبكه خبري CNN در گزارشي كه به شيوه اي خاص و به منظور تحريك افكار عمومي تهيه شده بود از كشف مواد سمي ريزين و سم بوتولينوم در يكي از نواحي دور افتاده شمال عراق خبر داد و در ادامه باز هم به نقل از مقامات اطلاعاتي كه نخواسته اند نامشان افشا شود ادعا كرد اين محل احتمالا يكي از اردوگاه هاي تروريستي وابسته به شبكه القاعده بوده كه از سوي شبه نظاميان وابسته به اين سازمان مورد استفاده قرار مي گرفته است.
در گزارش مذكور به آزمايش هاي صورت گرفته توسط عوامل اطلاعاتي آمريكا اشاره شده كه هنوز نتايج شان منتشر نشده است. تقريبا مقارن با انتشار اين گزارش شبكه تلويزيوني NBC هم در گزارشي اختصاصي از وجود پايگاه آموزشي وابسته به القاعده در سرقات، به فاصله يك كيلومتري مرز مشترك ايران و عراق در شرق اين كشور خبر داد. NBC ادعا مي كند پايگاه كشف شده در سرقات همان نقطه اي است كه پاول وزير امور خارجه آمريكا در جلسه پنجم فوريه گذشته شوراي امنيت سازمان ملل متحد عكس هاي ماهواره اي گرفته شده از آن را در اختيار نمايندگان ديگر اعضاي شورا قرار داد و مدعي شد القاعده در اين اردوگاه به عوامل خود نحوه توليد مواد شيميايي كشنده را آموزش مي دهد.
سرقات كه گفته مي شد پيش از اين و در اولين روزهاي يورش نظامي ائتلاف تحت رهبري آمريكا به عراق با موشك هاي كروز آمريكايي هدف قرار گرفته و با خاك يكسان شده است اكنون با آن كه چيزي جز تلي از خاك از آن باقي نمانده به خوراك شيپور تبليغاتي آمريكا تبديل شده است. CNN و NBC در گزارشاتي جداگانه از كشف گرانول ريزين و بوتولينوم كه در كف پوتين ها جاسازي شده بوده است در سرقات خبر دادند. براي تكميل شوك رواني ايجاد شده و دامن زدن به گزارشاتي كه در مورد تهديد بيوشيميايي گروه هاي تروريستي منتشر مي شود روز پنجشنبه گذشته اف بي آي با صدور بيانيه هشدارآميزي از مردم آمريكا خواست دقيقا حركات مشكوك را زيرنظر داشته باشند و تصريح كرد هسته هاي فعال در خاك آمريكا درصددند از عوامل شيميايي، ميكروبي مرگبار و به ويژه ريزين و بوتولينوم براي آلوده كردن آب آشاميدني و محصولات غذايي استفاده كنند. هشدار اف بي آي كه دو روز قبل از اخبار منتشره از سوي CNN و NBC در اختيار رسانه ها قرار گرفته بود با گزارشات اين دو شبكه پر مخاطب آمريكايي تكميل شد تا شايد اندكي از تب مخالفان جنگ بكاهد و آنان را خلع سلاح كند.
به اعتقاد بسياري از ناظران با بالا گرفتن مخاصمات نظامي ارتش آمريكا در عراق و شايعاتي كه در مورد احتمال گسترش جنگ در منطقه وجود دارد زمامداران آمريكا كنترل جامعه آمريكا و سامان دادن به وضعيت پر هرج و مرج اين كشور را در كنار برنامه هايي كه براي خاورميانه آماده كرده اند در دستور كار خود قرار داده اند. به رغم آنكه آمريكايي ها در تلاش اند عراق در دوره زماني اي كوتاهتر از نبرد افغانستان كه به سقوط طالبان از اريكه قدرت انجاميد به تصرف كامل نيروهاي آمريكايي درآيد اما گمان مي رود نظاميان آمريكايي چندان عجله اي هم براي فتح كامل بغداد نشان ندهند. فتح سريع بغداد هر چند پيروزي درخشاني را در كارنامه پنتاگون ثبت خواهد كرد اما مشكلات واشنگتن در سامان دادن به آينده عراق را دو چندان خواهد كرد.
گالف نيوز روز يكشنبه در گزارشي به استراتژي آمريكا در رابطه با عراق بعد از جنگ پرداخت. در اين گزارش به مخالفت معارضين عراقي و كشورهاي عرب منطقه با انتصاب فرماندار نظامي آمريكايي براي عراق و طولاني شدن حضور آمريكايي ها در اين كشور اشاره شده و در ادامه تصريح شده اكنون به رغم قطعيت نسبي امحاي رژيم صدام و سقوط بغداد به عنوان آخرين دژ باقيمانده حاكميت صدام، آينده عراق و تبعات جنگ مي تواند حاكميت آمريكا را در خارج و داخل با چالش مواجه كند.
اعتراضات مسلمانان و ديگر مخالفان جنگ احتمالا با پايان جنگ در عراق و اشغال كامل اين كشور كمرنگ خواهد شد اما پايان اين اعتراضات مشكلات فراروي آمريكا را به طور كامل رفع نخواهد كرد. هر چند پيروزي قاطع و همه جانبه آمريكا بر عراق مي تواند پيامي براي ساير مخالفان آمريكا باشد اما مشكل اصلي آمريكا كه پراكندگي تروريست ها در سطح جهان است كماكان به قوت خود باقي است. در اين بين فتح سريع بغداد هم مي تواند مشكلات خاص خود را به دنبال داشته باشد. تعجيل نظاميان آمريكايي براي فتح بغداد از يكسو ممكن است افزايش دور از انتظار تعداد قربانيان غيرنظامي را به همراه داشته باشد و از دگرسو فتح بغداد الزاما بايد با دستگيري يا قتل صدام همراه باشد تا در صورت فرار صدام رسوايي ديگر براي دستگاه هاي نظامي و اطلاعاتي آمريكا به وجود نياورد. مرگ يا زندگي صدام از او قهرمان اسطوره اي ديگري به وجود خواهد آورد و اين مسئله هم از ديگر مشكلاتي است كه براي فتح بغداد پيش روي نظاميان ارشد آمريكايي قرار دارد. شايد به همين دليل است كه آنان از احتمال طولاني شدن محاصره بغداد سخن مي گويند. آنان محاصره طولاني بغداد با هدف به شورش واداشتن ساكنان شهر و قتل صدام را دنبال مي كنند اما طولاني شدن روند اشغال هم مخاطرات خاص خود را در پي دارد. مهمترين مشكلاتي كه چنين شرايطي در بر دارد تداوم روند ركود اقتصادي آمريكا و تداوم اعتراضات جهاني به جنگ عراق است.
روز يكشنبه اين هفته روزنامه واشنگتن پست به نقل از وزارت كار آمريكا از بيكاري ۱۰۸ هزار نفر در ماه مارس گذشته خبر داد. اين مسئله مهمترين خطري است كه انتصاب مجدد بوش در دور آينده انتخابات رياست جمهوري در سال ۲۰۰۴ را به مخاطره افكنده است. در گزارش واشنگتن پست تصريح شده كاهش رشد اقتصادي، توقف روند اشاعه بيكاري و نه جنگ عراق مهمترين چالش هايي است كه بوش براي انتصاب مجدد به رياست جمهوري ايالات متحده با آن روبه روست. در نظر گرفتن نرخ بيكاري در آمريكا كه اكنون به ۸/۵درصد بالغ مي شود بدين معناست كه از زمان به قدرت رسيدن بوش در ابتداي سال ۲۰۰۱ حدود ۱/۲ ميليون نفر از اتباع آمريكا شغل خود را از دست داده اند.
تانك ها در دروازه بغداد موضع گرفته اند اما اشغال بغداد پايان جنگ نخواهد بود. روزنامه اينترنشنال هرالدتريبون روز گذشته در مقاله اي تاكيد مي كند پس از رفتن صدام شرايط چندان مساعد نخواهد بود. مهار تروريسم داخلي، فايق آمدن بر اعتراضات مخالفان ضد جنگ و فتح بغداد تنها گوشه اي از مشكلات واشنگتن است. جهان در حال ورود به تونل وحشت است و به هيچ عنوان نمي توان آنچه از راه مي رسد را پيش بيني كرد.

نگاه اول
پايان وحشت وحشت بي پايان
005945.jpg
هوشنگ جيراني
غروب بت ها، به زباني ساده، يعني پايان كار حقيقت ديرينه...
فردريش نيچه
صدام حسين حقيقت ديرينه اي است در تاريخ پاره پاره عراق و اگر به ياد آوريم اين جمله مشهور لويي چهاردهم كه مي گفت: «فرانسه يعني من»، عراق نيز يعني صدام؛ و اين واقعيت تلخ، كار نيروهاي ائتلافي يا متحدين را در فروپاشي رژيم صدام دشوار كرده است چرا كه آنان با واقعيت هاي فيزيكي در عراق سروكار ندارند بلكه اين ذهن سرشار از توهم و چهره خدايگاني حاكم بغداد در برابر آنان است كه اينك مي جنگد. صدام در سه دهه تاريخ بر كهن ترين تمدن باستاني زمين چونان خدايان بابلي و برج هاي هفتگانه ساخت سياسي تكيه زده و با تلفيق بدويت عربي و سركوبگري مدرن كه نمونه آن را نمي توان در كشور ديگر عربي يافت به قول ماركس، «يادگار توحش و نماد خشونت عريان» است. كيش شخصيت وي اكنون بر ذهن ميليون ها عراقي سنگيني مي كند، به گونه اي كه وقتي گزارشگر خارجي يكي از تلويزيون هاي خبري ماهواره اي نظر يك عراقي را درباره صدام مي پرسد، او با اينكه ديگر در محاصره فيزيكي حزب بعث نيست ولي از سنگيني اين كيش شخصيت نمي تواند فرار كند آنجا كه مي گويد: «صدام شبيه خداست!» پاره هايي از حقيقت در كلام اين عراقي و ديگر مردم زخم خورده از ايدئولوژي حزب بعث نهفته است. ديكتاتورهايي كه براي تثبيت قدرت خود در تمام احوال آدميان تحت سيطره خويش دخالت مي كنند در حقيقت، مرگ و زندگي آنان را رقم مي زنند و چون «نمرود» پادشاه بابل يكي را زنده مي گذارند و ديگري را حيات دوباره مي بخشند. اينان سرنوشت بشري را در سايه حكومت ترس و ارعاب به اراده خود پيوند مي دهند و مانند «پروكروستس» دزد افسانه اي يوناني، مردم را در تخت {ايدئولوژي} خود مي خوابانند. اگر درازتر از تخت باشند پاي شان را مي زنند و اگر كوتاه تر باشند آن قدر مي كشند تا اندازه تخت شوند. عراق كنوني نماد عيني جمهوري وحشتي است كه از بطن خشونت داخلي، اراده معطوف به قدرت لايزال نزد صدام حسين و دو نبرد وحشتناك در خليج فارس زائيده شده است. سايه حكومت خانوادگي صدام و سيطره حزب بعث بر اركان زندگي مردم عراق عملا كرامت و زندگي آبرومندانه و توام با احترام را از آنان ستانده است به گونه اي كه در همه اين ساليان عراقي ها خدمتگزار ساخت سياسي و رعيت هايي در بندگي خدايان تكريت هستند، نه آنكه در دايره فهم مدرن از حكومت آنان شهرونداني شايسته خدمت از جانب قدرت حاكم باشند. مردم عراق نه فقط در عرصه زندگي مادي بايد بردگاني نيكو در خدمت ارباب بغداد باشند بلكه از دگر سو ارضاكننده عقده هاي رواني حاكمي هستند كه خود را در مقام هستي بخش آنان مي بيند. تبليغات حزب بعث در طول بيش از سه دهه حاكميت آن بر بنيادهاي پان عربيسم، جنگ محوري در برابر همسايگان خويش و الوهيت بخشي به شخص صدام ساماندهي شده است و اين فرهنگ سياسي در خون عراقيان بسياري است كه سال ها است در لواي اين حكومت مي زيند. جنگ اصلي نيروهاي متحدين در اين منطقه حياتي متمركز شده است وگرنه كيست كه نداند برتري تكنولوژي و نظامي آمريكا در برابر ارتش عراق جايي براي چون و چرا باقي نگذاشته است.
اكنون اين سخن پابرجاست كه آمريكايي ها با ورود به بغداد شايد برنده جنگ باشند و رژيم بعث را به زوال ببرند ولي با آثار بر جاي مانده از آنكه همچون اثرات يك بمباران اتمي اشعه هايش سال ها در عراق باقي خواهد ماند چه خواهند كرد. آيا تاريخ را پيروزشدگان مي نويسند يا آدميان سرزميني كه ميراث دار گذشته اند و بار اين تاريخ دهشتناك را بر گرده هاي خود احساس مي كنند. در سرزميني كه مرگ و خونريزي كسب و كار بسياري از مردمانش است چگونه مي توان دلخوش داشت كه دموكراسي را در كوتاه ترين برهه براي آدميان آن به ارمغان آورد. بي شك آمريكا دست به جراحي خطرناكي زده است كه هنوز مشخص نيست آيا بيمار آن در بستر آرامش دوران نقاهت خود را خواهد گذراند تا پس از چندي برخيزد و با سرمايه هايش راه توسعه را پيش گيرد، يا به مرضي دچار خواهد شد كه خطرناك تر از مرض حزب بعث است و اين نكته است كه بايد مدنظر قرار گيرد نه آنكه آنگونه كه ديگران مي گويند گفته شود سرنوشت اين كشور را بايد مردمان عراق تعيين كنند. در اين حقيقت شكي نيست ولي مردماني كه سرنوشت شان در دست كسي است و در آخرين انتخابات با صددرصد آرا پيروز ميدان شد چگونه قادرند سرنوشت خود را رقم زنند. زماني كه رژيمي باب زندگي مسالمت آميز را بر مردمان خود مي بندد و آنان مفري براي برآورده ساختن انتظارات خود نمي يابند دشمن خارجي، نيروي آزاديبخش مي شود و مردم تحت سلطه، بردگاني در آرزوي رهايي. بي شك غروب بت بغداد فرا رسيده است و اين نه فقط به واسطه برتري نظامي نيروهاي ائتلافي در نبرد عراق، بلكه به دليل ترك برداشتن مشروعيت رژيم صدام حسين است. در اين ميان گرچه مصائب بسياري بر مردم عراق در جريان اين جنگ وارد آمده و آينده نيز هنوز مشخص نيست ولي در كشورهايي چون عراق، «پايان وحشتناك بهتر از وحشت بي پايان است. »

مختصات عمليات بغداد
حضور آرام، پيشروي كند گشت زني با احتياط، پيشروي و سپس عقب نشيني نيروهاي آمريكايي از مركز بغداد تلاش براي عادي كردن حضور نيروهاي مهاجم در پايتخت عراق است
005955.jpg
فرزانه روستايي
صبح روز شنبه خبرگزاري ها، خبر فوق العاده اشغال فرودگاه بغداد را مخابره كردند. ساعاتي بعد، عبور تانك هاي آمريكايي از اتوبان هاي منتهي به مركز بغداد به نمايش درآمد و بسياري از منابع خبر دادند كه تانك ها در حركت به سوي مركز شهر هستند. به نظر مي رسد آمريكايي ها در فرودگاه بغداد كاملا مستقر شده اند ولي خود را درگير اشغال هيچ بخشي از بدنه شهر نكرده اند. نوع عملياتي كه در فرودگاه بغداد جريان دارد مبتني بر محاسبات جنگ رواني است. مهاجمان به جاي درگير شدن با نيروهاي گارد رياست جمهوري بيشتر سعي دارند حضور خود را در بغداد به نمايش گذارند. هدف از يك عمليات سبك تقريبا نمايشي در بغداد چيست؟ مايكل گوردون از نيويورك تايمز معتقد است سرعت اين عمليات آرام تصادفي تعيين نشده است. حضور آرام و پيشروي كند و گشت زني با احتياط و پيشروي و سپس عقب نشيني نيروهاي آمريكايي از مركز بغداد تلاش براي عادي كردن حضور نيروهاي مهاجم در پايتخت عراق است. حضور مهاجمان در بغداد بدون اينكه درگير نبردهاي سخت شوند و نيز بدون اينكه با دفاع سختي مواجه شوند براساس يك قاعده روانشناسانه نظامي، اقتدار حاكمان پايتخت را به تدريج زايل مي نمايد. چنين تاكتيكي ضمن اينكه به آمريكايي ها فرصت مي دهد، توانايي نيروهاي ويژه گارد رياست جمهوري عراق را به صورت عيني آزمايش نمايند، به غير نظاميان نيز پيغام مي دهد كه: ديديد ما آمديم.
شهري كه به تدريج اشغال مي شود و حضور نيروهاي خارجي و تانك هاي اشغالگر در آن به تدريج جا مي افتد با هزينه، تلفات، خسارات، خرابي و ريسك بسيار كمتري سقوط مي كند. به خصوص كه مهاجمان بسيار نگران تدارك ديده شدن يك استالينگراد بعثي عليه آمريكايي ها هستند. نيروهاي اشغالگر پس از چند روز از اين امكان برخوردارند تا از طريق پخش اعلاميه روحيه ساكنان شهر و كساني را كه به ترديد افتاده اند تضعيف نمايند.
حضور يكباره آمريكايي ها در فرودگاه بغداد و ظاهر شدن تانك هاي اشغالگر در ميادين خروجي و اتوبان هايي كه به مناطق مياني شهر متصل مي شود تاكتيكي است كه درواقع نيروهاي گارد رياست جمهوري چيده شده در حوالي شهر را دور مي زد. ابتدا تصور مي شد كه ورود به بغداد فقط پس از يك درگيري سنگين و ايجاد يك شكاف خونين در خطوط دفاعي شهر امكان پذير است ولي در حال حاضر آمريكايي ها بدون اينكه خود را درگير خطوط دفاعي كرده باشند عملا در حومه جنوب شرقي و جنوب غربي بغداد حضور دارند.
آمريكايي ها با حضور در پشت خطوط دفاعي شهر اين امكان را دارند تا پيام هاي راديويي فرماندهان پنهان و سازماندهي شده در داخل شهر را بهتر مونيتور و تحليل نمايند. برخي معتقدند حتي ممكن است فرصت هايي فراهم شود براي مبادله پيام هايي بين آمريكايي ها و برخي از سران شورشي ارتش مستقر در شهر بغداد و حتي ممكن است فرصت براي برخي هدف گيري هاي بسيار دقيق كه از ابتدا هدف جنگ بوده است در بغداد فراهم آيد. كشته شدن احتمالي «علي حسن المجيد» پسردايي صدام در بصره كه به علت مشاركت در كشتار مردم حلبچه به «علي شيميايي» شهرت يافت تجربه اي است كه نيروهاي انگليسي در بصره به آن دست يافتند و در العماره، ناصريه و نجف نيز درگير آزمون و خطاي آن هستند.
آمريكايي ها و انگليسي ها بدون اينكه بصره را اشغال كنند يا توانايي اشغال آن را داشته باشند موفق به هدف گيري دقيق منزل علي شيميايي شده اند. تثبيت استقرار در بغداد نيز به آمريكايي ها امكان مي دهد بدون اينكه هزينه اشغال شهر را پرداخته باشند نيروهاي كماندويي ويژه عمليات خاص را به تدريج در شهر فعال كنند و در ضمن، يك پايگاه بسيار قدرتمند در فاصله بسيار نزديك به شهر احداث نمايند.
نيروهاي كماندويي ويژه ممكن است در فرصتي به مركز فرماندهي ارتش عراق حمله كنند يا يك عمليات پرستيژي را هدايت كنند كه روحيه ساكنان و مدافعان شهر را به شدت تخريب نمايد. گفته مي شود كه عراقي ها تاكنون هيچ پدافند سنگيني براي بازپس گيري فرودگاه انجام نداده اند يا نتوانسته اند آن را سازمان دهي كنند. برخي از تحليلگران معتقدند كه اشغال فرودگاه بغداد ابتكار عمل را از دست عراقي ها خارج ساخته و اين امكان را فراهم آورده است كه بغداد خود از درون فرو بريزد بدون اينكه در زير چرخ تانك ها فتح شود. مقاومت عراقي ها در دو سطح كاملا متفاوت انجام مي پذيرد. برخي از نيروهاي گارد رياست جمهوري تا آخرين نفس جنگيده و كشته شده اند. يك فرمانده تانك آمريكايي كه در جنگ اول خليج فارس نيز حضور داشته است مي گويد طي اين دو هفته پنج برابر جنگ اول خليج فارس جنگيده ام. هرچند گروه هاي ديگري بدون هيچ مقاومتي پا به فرار گذاشته يا خود را تسليم كرده اند. نيروهاي مدافع بغداد اكثرا به سلاح هاي چيني و روسي مسلح هستند. در ميان تجهيزات دفاعي بعضا تسليحات آمريكايي دسته اول نيز به چشم مي خورد. خبرنگار لس آنجلس تايمز مي نويسد كه برخي از نفربرهاي عراقي ساخت آمريكا بودند. احتمالا اين تجهيزات در جريان جنگ تحميلي عراق عليه ايران به بغداد فروخته شده است. همين خبرنگار مي نويسد: اين تجهيزات مربوط به زماني است كه با صدام حسين خيلي دوست بوديم. با اين حال تركيب كساني كه كشته يا اسير شده اند حاكي از برخي فعل و انفعال هاي سياسي اجتماعي در داخل جامعه عراق در حال اشغال است. تعدادي از كشته ها و اسرا تابعيت لبناني، اردني و فلسطيني داشته اند. احتمالا بزودي عرب افغان هاي الجزايري و چچني نيز به آنها خواهند پيوست و ممكن است صحنه جنگ بدون اينكه توازن آن شاهد تغيير چشمگيري باشد دچار تحولاتي شود. با اين حال آمريكايي ها ترجيح مي دهند عمليات خود را در شب و بدون درگيرشدن با نيروهاي شبه نظامي و فدايي انجام دهند. به دليل اينكه ابزار تجهيزات عمليات در شب را دارا هستند و احتمال درگير شدن با غير نظاميان در شب كمتر است، احتمالا فرصت نيز دارند تا در پايان شب به تخليه كشته شدگان غير نظامي بپردازند و از درز اخبار مربوط به تلفات سنگين غيرنظاميان ممانعت نمايند.
با اين حال هنوز احتمال درگير شدن در يك جنگ خياباني منتفي نيست، تجربه گروزني و درگيري روس ها در چچن ثابت كرد كه نيروهاي اشغالگر نبايد خود را درگير نبرد خياباني و خانه به خانه نمايند. روسيه در سال ۱۹۹۴ ارتش خود را براي اشغال گروزني و سركوب شورشيان چچن به گروزني اعزام كرد. عمليات روس ها تجربه بسيار ذي قيمتي در تاريخ جنگ هاي خياباني از خود باقي گذاشت و آن اينكه هزينه درگير شدن در نبردهاي خياباني از تحمل ارتش هاي كلاسيك خارج است و به هر ترتيب، نيروهاي اشغالگر نبايد در داخل شهرها خود را درگير جنگ خياباني كنند.
تجربه آمريكايي ها در سومالي نيز چنين استدلالي را تأييد مي كند زيرا تلفات نظاميان و فشار رواني سربازان ارتش هاي كلاسيك در نبردهاي خياباني بسيار سنگين است. برخي از كارشناسان پنتاگون معتقدند خطر درگير شدن در جنگ هاي خياباني در شهري مانند بغداد از تجربه هاي كلاسيك جنگ هاي خياباني كمتر است زيرا بغداد شهري است با خيابان هاي وسيع، شاهراه هاي ممتد و مناطق از هم تفكيك شده كه برخلاف شهرهايي كه زير ساخت هاي قديمي و سنتي دارند امكان عمليات و مانور كافي به نيروهاي مهاجم عرضه مي كند. برخلاف اين نظريه، برخي ديگر از كارشناسان معتقدند ساختمان هاي چند طبقه بغداد اين امكان را به مدافعان شهر مي دهد تا تك تيراندازان خود را در آنها مستقر سازند و پيشروي به لايه هاي داخلي تر شهر را تقريبا غير ممكن سازند. يكي از موضوعاتي كه در اخبار و مقالات منتشر شده و در رسانه هاي آمريكايي به آن اشاره مي شود، ارزيابي روحيه و روانشناسي عراقي ها بعد از سرنگوني صدام حسين است. سقوط رژيم حاكم بر عراق در صورتي كه ثمره يك درگيري خونين و نبردي خياباني باشد روحيه و غرور ملي عراقي ها را به شدت تخريب مي كند و هزينه اداره و بازسازي عراق پس از صدام را افزايش مي دهد. كارشناسان پنتاگون معتقدند، برعكس در صورتي كه بركناري و سرنگوني صدام بدون درگيري هاي خونين و بدون درگير شدن مردم در نبردهاي غرور آفرين امكان پذير گردد اداره عراق براي حاكمان بعدي يا دست نشانده هاي آمريكايي به مراتب آسان تر خواهد بود. در بدترين شرايط در صورتي كه اين امكان وجود داشته باشد كه نيرويي متشكل از خود عراقي ها، معارضان چچن يا واحدهاي شورشي پايتخت را به تصرف درآورند اداره عراق پس از صدام با هزينه كمتر امكان پذيرتر است.
برنامه ريزي براي چند طرح خوشبينانه نيز امكان پذير است. در صورتي كه برخي از سران سياسي يا نظامي رژيم صدام خود را تسليم نمايند و نيز در شرايطي كه امكان ترور و حذف فيزيكي چهره هاي شاخص حاكم بر پايتخت كشور اشغال شده وجود داشته باشد سقوط باقي مانده حاكميت سياسي نظامي رژيم باز هم با هزينه كمتري امكان پذير است. هدف گيري «علي شيميايي» از سران رژيم و از نزديكان صدام حسين دقيقا با چنين هدفي صورت گرفته است. زيرا بسياري از عراقي ها كه حاكميت مطلق صدام حسين را طي ۲۵ سال گذشته شاهد بوده اند و يكبار در سال ۱۹۹۱ ديده اند كه صدام حسين با شورشي در جنوب و شمال تا يك قدمي سرنگوني قرار گرفت اما در قدرت باقي ماند تا جنازه صدام حسين را مشاهده نكنند و به آن لگد نزنند سقوط رژيم را باور نخواهند كرد و به لحاظ رواني، استقرار حاكميت سياسي نظامي جديد را برنخواهند تابيد، حتي اگر ارتش آمريكا و يك ژنرال آمريكايي آن را حمايت كند.

اروپا، روياي دست نيافتني
005965.jpg
نادر كريمي جوني
بدون ترديد وقوع دو جنگ جهاني مخرب و پرهزينه در قلب اروپا، طي سال هاي ابتدايي و مياني قرن بيستم باعث شد تا اروپاييان از اريكه قدرت برتر جهاني به زير كشيده شوند و رهبران اروپا كه روزي در مقام كنشگر ارشد بين المللي محور تصميم گيري و تصميم سازي جهان به شمار مي آمدند رفته رفته به پله هاي پايين تر قدرت سقوط كنند. در اين باره تحليلگران مي گويند كه در وقوع اين تنزل چند عامل موثر بوده است. نخست آنكه تأثيرات زيانبار جنگ هاي جهاني، قدرت هاي اصلي اروپا مانند آلمان، فرانسه، بريتانيا و. . . را دچار فروپاشي دروني و ساختار حكومتي كرده بود و هم بازسازي نظام حكومتي و هم بازسازي ساختار اجتماعي، هزينه هاي كمرشكني را به رهبران و شهروندان اروپايي تحميل مي كرد. پيدايش ايالات متحده آمريكا به عنوان قدرت بزرگ جهاني كه به ويژه بر اثر دور ماندن اين كشور از حوادث مخرب جنگ جهاني دوم روي داده بود و ترفيع مقام روسيه به جايگاه ابرقدرتي كه تقسيم اروپا را به دو حوزه نفوذ به دنبال داشت، مآلا اروپاييان را در جايگاه عضوها (و نه رهبران) اين اردوگاه ها نشانيد و بالاخره برتري صنعتي، تكنولوژيك و توان نظامي آمريكا و روسيه، خود عامل مهمي در به انقياد درآوردن اروپاييان محسوب مي شود.
اما براي اروپايياني كه براي سال هاي متمادي مركز تصميم گيري و تصميم سازي جهان بوده اند، پذيرش شرايط فوق چندان قابل تحمل نبود و به همين دليل عمده رهبران اروپايي، همواره درصدد كاهش ميزان نفوذ قدرت هاي بزرگ ـ و پس از پايان جنگ سرد، آمريكا ـ در پهنه جغرافيايي اروپا بوده اند و براي نيل به اين هدف اقدامات مختلفي را انجام داده اند چنانكه تشكيل جامعه اروپا كه بعدا به اتحاديه اروپا تغيير نام داد، در همين راستا ارزيابي مي شود. اتحاديه مذكور اگرچه با موضوعي كاملا اقتصادي (اتحاد زغال سنگ و فولاد) حيات خود را آغاز كرد اما هنگامي كه در سال هاي پاياني دهه ۱۹۵۰ ميلادي، آلمان، فرانسه و ايتاليا با گرفتن ۱۲ ميليارد دلار كمك اقتصادي از واشنگتن به زير سلطه آمريكا رفتند و متعاقب آن، فرانسه با امضاي قراردادي تحميلي، نمايش فيلم هاي آمريكايي را پذيرفت، اروپاييان خطر سلطه اقتصادي ـ سياسي قدرت هاي بزرگ و تأثير مخرب آن را احساس كردند و تأسيس و تقويت جامعه اروپا را در صدر دستور كار خويش قرار دادند.
البته روشن بود كه اين گام اقتصادي اروپاييان هدف هاي بزرگ تري را نشانه رفته بود و اروپاييان به تحقيق دريافته بودند كه براي رهايي از سلطه نامرئي (و گاه مرئي) آمريكا و اتحاد جماهير شوروي سابق، مي بايد نخست از سلطه اقتصادي اين قدرت ها خارج شوند و به همين جهت تشكيل اتحاديه اي منطقه اي ـ ولو در قالب يك اتحاد اقتصادي ـ مي توانست گام موثري به اين سو محسوب شود. تحولات بعدي، حاكي از آن بود كه پيام اين حركت اروپاييان در واشنگتن و مسكو به خوبي شنيده شده است؛ چنانكه عقد پيمان هاي سالت ۱ و ،۲ تشكيل سازمان هاي ناتو، كمكون، ورشو و مذاكرات سالانه رهبران آمريكا و شوروي كه در ميان موضوع هاي مختلف آن، معمولا سوژه هاي اروپايي جايگاهي خاص داشت، از نظر بسياري از آگاهان سياسي به عنوان پيام هاي شفاف، جدي و گاه خشن دولتمردان آمريكا و شوروي سابق به اروپا و به ويژه به جامعه اروپا تعبير مي شود. پس از فروپاشي شوروي سابق و وقوع تغييرات بسيار مهم در اروپاي شرقي، اگرچه كاخ سفيد درصدد بود تا با طرح نظريه تك ابرقدرتي در جهان و ايجاد نظم نوين جهاني (كه برخي آن را بي نظمي نوين جهاني لقب دادند) قدرت اجرايي اروپا را مهار نمايد اما كشورهاي مستقل اروپا مانند فرانسه، به درستي دريافتند كه در چنين موقعيتي مي توان با تشكيل و تقويت اتحاديه ها، به مقابله با تنها ابرقدرت جهان (آمريكا) برخاست و از اين رو، در مقابل نظريه آمريكايي ها، نظريه جهان چندقطبي كه طي آن اروپا، ژاپن و در مرتبه بعدي چين به عنوان قطب هاي رقيب ايالات متحده آمريكا مطرح مي شدند، ارائه گرديد. اروپاييان با طرح اين نظريه مي كوشيدند تا از شكل گيري جهان تك قطبي و رهبري بلامنازع آمريكا بر گستره گيتي جلوگيري نمايند چنانكه در همين دوران تصميم براي تشكيل ارتش واحد اروپايي تقويت و گام هايي براي اجراي آن برداشته شد.
افزون بر اين اروپاي غربي با تشكيل نهادهايي مانند كنفرانس امنيت و همكاري اروپا تلاش كرد تا كشورهاي اقماري شوروي سابق را جذب كند و قدرت اروپا در مقابل آمريكا را فزوني بخشد. اما ايالات متحده آمريكا از ابتداي اين رويداد (فروپاشي بلوك شرق) تمهيدات مناسبي انديشيده بود؛ حمايت از بوريس يلتسين براي جايگزيني گورباچف در شوروي سابق، گسترش ناتو به سمت شرق و اعطاي كمك هاي مالي ـ اعتباري براي تحت تأثير قرار دادن حكومت هاي كشورهاي بلوك شرق و... به رهبران كاخ سفيد فرصت داد تا تمهيدات اروپاييان را بي اثر و برتري خود را در اروپا تثبيت نمايند. در اين ميان وقوع فروپاشي يوگسلاوي پيشين و بروز جنگ ميان صرب ها با كروات ها و بعد مسلمانان بوسني ـ هرزگوين نخستين آزموني بود كه پس از پايان جنگ سرد، اروپاييان مي توانستند قدرت و توانايي شان در مواجهه با مشكلات قاره اي خود را به نمايش بگذارند ولي عليرغم تلاش كشورهاي مهم اروپايي و از جمله آلمان، بحران يوگسلاوي سابق نه تنها پايان نيافت بلكه حتي باعث بروز تفرقه ميان قدرت هاي اروپايي مانند آلمان و انگلستان شد. قدرت هاي اروپايي همچنين در حل بحران هاي برون قاره نيز توفيق چنداني نداشته اند چنانكه نتوانستند در حل منازعات داخلي ليبريا نقش مناسبي ايفا نمايند و سرانجام هنگامي كه بحران يوگسلاوي در منطقه ديتون آمريكا، با عقد قراردادي به همين نام خاتمه يافت رهبران اروپا فهميدند كه شكل گيري قدرتي جهاني در اروپا كه بتواند همچون سال هاي ابتداي قرن بيستم تحولات بين المللي را رقم بزند، حداقل در كوتاه مدت آرزويي دست يافتني نيست.
افزون بر اين نگاهي به تحولات منازعه پيچيده خاورميانه و تأثيرگذاري اندك اروپا بر اين بحران مهم جهاني نشان مي دهد كه اگرچه قدرت هاي اروپايي، از برخي ابزارهاي تأثيرگذاري بر تحولات جهاني برخوردارند اما اين برخورداري، اروپا را به شريك ايالات متحده در جهان ارتقا نداده است و هنوز آمريكا، اروپا را به عنوان شريكي هم شأن به رسميت نمي شناسد. اين بدان معني است كه ابزارهاي فوق نتوانسته است اروپا را در رسيدن به جايگاهي هم رتبه با ايالات متحده آمريكا ياري دهد. درباره اين منازعه اگرچه برخي رهبران اروپايي مانند فرانسويان مي كوشيدند تا از طريق نزديكي به اعراب و جلب نظر ايشان، در هدايت و شكل دهي تحولات خاورميانه سهيم شوند اما نااميدي رهبران عرب از اروپا و چرخش ايشان به سوي ايالات متحده آمريكا كه در رويدادهايي مانند پيمان هاي كمپ ديويد،۲ واي ريور و... نمود يافت، نشان داد كه اروپا در ديپلماسي برون منطقه اي و جهاني نيز توفيق مهمي كسب نكرده است. البته مسئوليت بروز اين ناكامي هاي اروپا، كه برخي تحليل هاي خوشبينانه از كاهش آن خبر مي دهد، را بايد در خود اروپا جست وجو كرد، پيروي اروپاييان از معيارهاي آمريكا (مانند تعريف آمريكايي از مفاهيمي همچون حقوق بشر، دموكراسي و...) در برقراري يا عدم برقراري رابطه با كشورهاي جهان و به ويژه كشورهاي كمتر توسعه يافته، عدم انسجام دروني اروپاييان كه در تشكيل اتحاد عليه وقوع جنگ بر ضد عراق نمودي روشن دارد، فرودستي اروپاييان در تكنولوژي هاي برتر و بالاخص صنايع نظامي در مقابل ايالات متحده آمريكا و... مجموعا پايين دستي اروپا در مقابل آمريكا را رقم زده است. در چنين شرايطي اگرچه برخي از رهبران اروپايي مانند فرانسه و آلمان تلاش مي كنند با پيشقدم شدن در انجام اقداماتي نظير تشكيل ارتش واحد اروپايي و تبديل قاره اروپا به كشوري واحد با حكومت هاي فدرال، راه بازگشت به دوران اقتدارشان را هموار كنند اما شكاف هاي پديد آمده در اتحاديه اروپا بر سر مسائل مهمي مانند بحران عراق و بحران خاورميانه، چشم انداز تحقق اين هدف را حداقل در ميان مدت تيره ساخته است.

نگاه روزنامه نگار
بعثي ها را براي بازسازي عراق به كار مي گيرند
پل تيلور
ترجمه: محمدعلي عسگري
پس از نزديك شدن نيروهاي آمريكايي به آستانه بغداد، كارشناسان معتقدند واشنگتن قصد دارد براي اداره عراق پس از صدام حسين، اعضاي پيشين حزب بعث را به كار گيرد. در همين رابطه دولت بوش تأكيد دارد عراق بايد به گونه اي بازسازي گردد كه پس از دوره نخست حكومت نظامي به نمونه اي دموكراتيك براي كشورهاي خاورميانه تبديل شود. اما تحليلگران عرب و غربي مي گويند چنين آرزويي در كشوري چندپاره كه پيش زمينه اي از دموكراسي نداشته و بيش از ۳۴ سال تحت سيطره حكومتي توتاليتر اداره شده و روابط سياسي اش بر پايه روابط قبايلي و خويشاوندي بوده غيرواقعي است. آنها مي افزايند اگر ايالات متحده بخواهد نيروهايش را طي پنج سال آينده از عراق خارج كند اين امر مستلزم آن خواهد بود كه عمليات پاكسازي را در سطوح بالاتر حكومت فعلي محدود كرده و تا حد زيادي مديريت آينده عراق را به كارگزاراني واگذار كند كه با صدام حسين كار كرده اند.
چارلز تريپ، كه يك تاريخ نگار متخصص در امور عراق و شاغل در انستيتوي مطالعات شرقي و آفريقايي لندن است در مجله سورويوال مي نويسد: معيارهاي عملي كوتاه مدت از سوي نيروهاي آمريكايي با هم پيمانانش ممكن است آنها را به اين وسوسه سوق دهد كه مي توانند با هزينه اي كم نتايج مطلوب خود را به دست آورند. وي با استناد بر تجربه استعماري بريتانيا از سال ۱۹۱۶ تا ۱۹۲۰ اين موضوع را پيش مي كشد كه پافشاري براي بازسازي يك دولت جديد احتياج به مشاركت طويل المدت دارد و بدون تأمين فرصت لازم آمريكايي ها دچار مخاطراتي جدي خواهند شد. به نظر وي عراقي هاي تبعيدي كه آمريكا آنها را رهبري مي كند به دليل حضور طولاني مدت خود در خارج، از محبوبيت لازم در بين عراقي ها برخوردار نيستند و ارتباط آنها با مردم عراق بسيار محدود است.
وي به خبرنگار رويتر گفت: تنها عراقي هاي داخل قادر به كسب پيروزي هستند و بايد نيروهاي اشغالگر آمريكايي به «بعثي ها» اجازه دهند تا خود را بازسازي كنند. در همين رابطه، دونالد رامسفلد وزير دفاع آمريكا اخيرا از افسران ارتش عراق خواست كه براي دفاع از مسئله اي زيان آور تا آخر پايداري نكنند. وي طي يك كنفرانس مطبوعاتي يادآور شد: «در رابطه با رهبري عراق... هيچ راه فراري نيست... سرنوشت آنها به اعمالشان گره خورده است. اما در رابطه با نيروهاي مسلح عراق وضعيت چنين نيست. افسران و سربازان عراقي مي توانند زنده بمانند و اگر رفتار درستي داشته باشند در بازسازي عراق سهيم شوند. »
حزب بعث عراق كه بر پايه يك ايدئولوژي قومي ـ عربي و سوسياليستي بنا شده طي كودتاي سال ۱۹۶۸ بر عراق حاكم شد و در سال ۱۹۶۹ صدام حسين توانست تمام اركان قدرت را تصاحب كند. فالح عبدالجبار مورخ عراقي مي گويد تعداد اعضاي اين حزب كه در ابتدا چند صد نفر بود در سال ۱۹۹۰ به ۸/۱ ميليون عضو رسيد، اما پس از حمله عراق به كويت اين تعداد كاهش يافت و در سال ۱۹۹۱ تعداد زيادي در يك قيام ناموفق بر ضد رئيس جمهور عراق شركت كرده يا به طور لازم دست از حمايت از صدام حسين كشيده و منزوي شدند.
به اعتقاد كارشناسان، صدام حسين از همان ابتدا، كوشيد تا از طريق توسعه روابط خويشاوندي يا قبايلي حكومت خود را تثبيت كند و از آن پس شبكه اي از روابط قبايلي و خويشاوندي غيررسمي بيش از حزب يا ساختار تشكيلاتي آن اهميت يافت. از اين رو خويشاوندي با صدام حسين تا حد زيادي جايگزين ايدئولوژي حزب بعث شد و به صورت يك مد «دولت در سايه» عمل كرد. با اين همه، حجم نخبگان حاكم بر عراق بين ۳۰ تا ۵۰۰ هزار برآورد مي شوند كه شامل نيروهاي امنيتي و مسئولان حزب مي شود.
تابي دودج استاد دانشگاه وارويك مي گويد: تقريبا كنار گذاشتن كل اينها غيرممكن است. به اعتقاد من آمريكايي ها به طور عمدي يا غيرعمدي از طريق آنها اعمال قدرت خواهند كرد. چنانكه در اتحاد جماهير شوروي سابق نيز چنين شيوه اي اعمال شد. در واقع بسياري از عراقي هايي كه به حزب بعث ملحق شده اند نه به خاطر مسائل ايدئولوژيك بلكه به خاطر منافع و مصالح خودشان بوده است. ژوليت ياف، تحليلگر سازمان اطلاعات مركزي آمريكا و متخصص در امور عراق طي جنگ دوم خليج فارس (۱۹۹۱) و مدرس فعلي دانشكده دفاع ملي واشنگتن مي گويد: «مردم به خاطر به دست آوردن امكانات آموزشي يا شغل يا مسكن مجبور بودند به حزب ملحق شوند. » وي مي افزايد: «احتياجي نيست كه هر بعثي كنار گذاشته شود. » در حالي كه بسياري از كمونيست هاي سابق به سوسيال دموكرات هايي تبديل شدند كه هم اكنون بر بسياري از كشورهاي كمونيستي پيشين در اروپاي شرقي و مياني حكومت مي كنند و حتي رئيس جمهور كنوني روسيه در گذشته عضو سازمان اطلاعات شوروي سابق يعني كاگ ب بود.
گرچه تعدادي از مقامات آمريكايي از تحويل بعضي رهبران عراق به دادگاه و محاكمه به خاطر جرايم ضدبشري سخن مي گويند اما هنوز حتي روشن نيست كه حزب بعث در مرحله پس از صدام يك حزب ممنوع خواهد بود يا خير.
تريب مي گويد مخالفان عراقي در تبعيد، خواستار يك پاكسازي كامل هستند و معتقدند هزاران تن از بعثي ها در طول حكومت صدام حسين جرايم متعددي از جمله شكنجه و قتل مرتكب شده اند و حتي بر ضد عراقي ها و سربازان ايراني از سلاح هاي شيميايي استفاده كردند. اما وي مي افزايد «اين گرايش باعث ترويج خشونت و خون ريزي مي شود و از قدرت سازمان اداري دولت مي كاهد. »
منبع: رويتر عربي

حاشيه جهان
• فتواي مفتي اعظم
شيخ محمد طنطاوي مفتي اعظم مسلمانان مصر روز يكشنبه از صدام به دليل تن ندادن به تبعيد و در افكندن عراق به ورطه جنگ انتقاد كرد. طنطاوي كه امام مسجد الازهر قاهره است در سخناني سركوب مردم عراق از سوي رژيم صدام و تهاجم نيروهاي اين كشور به ايران و كويت را مصداق تروريسم دانست. طنطاوي كه از برجسته ترين علماي ديني جهان اسلام است ايالات متحده را به انجام تهاجمي ناعادلانه عليه مردم عراق متهم اما تصريح كرد به اعتقاد او جنگ جاري، جنگي صليبي عليه اسلام نيست.
005960.jpg

• نيميتز در راه خاورميانه
ناو هواپيمابر آمريكايي يواس اس نيميتز راهي خليج فارس شد. خبرگزاري يونايتدپرس روز يكشنبه به نقل از مقامات ارشد پنتاگون ادعا كرد نيميتز طي روزهاي اخير موضع استقرار خود در سواحل شرقي اقيانوس هند را به مقصد خليج فارس ترك گرفته است. با ورود اين ناو به خليج فارس تعداد ناوهاي هواپيمابر آمريكايي حاضر در اين منطقه به چهار فروند خواهد رسيد. خبرگزاري يونايتدپرس در گزارش خود ادعا كرده نيميتز براي تقويت توان هوايي ارتش آمريكا و پشتيباني از ناو هواپيمابر يواس اس آبراهام لينكلن به خليج فارس مي آيد. نيميتز و گروه عملياتي همراه از نسل جديد ناوهاي هواپيمابر آمريكايي است كه به همراه شناورهاي همراهش يك تيم عمليات كامل بوده و از قدرت آتش بالايي برخوردار است.

• قتل ستون پنجمي ها
سه تن از جاسوسان ايالات متحده در عراق كه از افراد محلي ساكن بغداد بودند و در تلاش نافرجام بيستم مارس براي ترور صدام به ياري عوامل سيا شتافته بودند توسط نيروهاي اداره ضد اطلاعات استخبارات عراق به قتل رسيدند. به گزارش يكي از نشريات اطلاعاتي وابسته به ارتش اسرائيل عوامل مخفي سيا در عملياتي محرمانه درصدد ترور صدام، پسرانش و افراد نزديك به او در عملياتي فوق سري برآمدند كه اين تلاش ها ناكام ماند. به ادعاي اين نشريه جنگ قرار بود دو روز ديرتر از زماني كه آغاز شد، شروع شود كه به دليل شكست عمليات ترور صدام و نزديكانش براي فراهم آوردن پوشش فرار براي آنها دو روز زودتر از موعد تعيين شده آغاز شد. نيروهاي ويژه و اعضاي واحدهاي دلتا براي به انجام رساندن ماموريت خود سه شهروند عراقي را به خدمت گرفته بودند كه عاقبت با پيگيري هاي استخبارات عراق اين سه تن كشته شدند.

• مظنون دستگير شده
يكي از افرادي كه از حدود يكسال قبل نامش به عنوان مظنون تحت تعقيب اف بي آي اعلام شده بود هفته گذشته توسط نيروهاي امنيتي يمن دستگير شد. شبكه خبري فاكس نيوز روز يكشنبه با انتشار گزارشي از دستگيري فواز يحيي الربيعي و هفده تن ديگري كه مظنون به همكاري با گروه القاعده هستند در يمن خبر داد. اين افراد در شمال استان ماريب و پس از عمليات تعقيب و گريزي طولاني توسط نيروهاي امنيتي يمن دستگير شدند. الربيعي كه نام مستعار فرقان را هم يدك مي كشد تبعه يمن و متولد عربستان است كه ۲۴ سال بيشتر سن ندارد. به ادعاي مقامات آمريكايي الربيعي در حمله اكتبر ۲۰۰۰ به ناو آمريكايي يواس اس كول در بندر عدن كه مرگ ۶ نظامي آمريكايي را در پي داشت، دست داشته است. در مورد احتمال استرداد الربيعي به مقامات آمريكا گزارشي منتشر نشده است.
005970.jpg

• مين گذاري اماكن مذهبي
نيروهاي عراقي اطراف اماكن مذهبي عراق را مين گذاري مي كنند. ديده بان حقوق بشر با انتشار بيانيه اي از مين گذاري اماكن مذهبي عراق توسط نيروهاي ارتش اين كشور و خصوصا زماني كه آنان مناطق تحت تسلط خود را ترك كرده و به مواضعي جديد عقب نشيني مي كنند مورد انتقاد قرار داد و به اين دليل صدام را به نقض قوانين بين المللي متهم كرد. سايت خبري ورلدنت ديلي با انتشار اين خبر به نقل از آوارگاني كه از كركوك خارج شده اند ادعا مي كند نيروهاي عراقي تقريبا شهر كركوك را به طور كامل مين گذاري كرده اند و در مقابل از تلاش معارضين كرد عراقي براي پاكسازي عرصه هاي وسيع مين گذاري شده توسط نظاميان وفادار به صدام خبر داده است.

• انتشار با تاخير ۱۱ ساله
با گذشت بيش از يازده سال از جنگ ۱۹۹۱ خليج فارس آمريكايي ها تازه به ياد جنايات جنگي صدام در تهاجم به ايران و كويت افتاده اند. نشريه Insight با انتشار گزارشي به بررسي جنايات صدام در جنگ با ايران و كويت پرداخته و تاكيد مي كند وقتي كه در مورد صدام سخن مي گوييم بايد به ياد داشته باشيم شهرت او در جنايتكاري بر ديگر خصيصه هاي او برتري دارد. هر چند مقاله اين نشريه با جملاتي در مذمت جنايات عراق در قبال مردم ايران و كويت آغاز مي شود اما در ادامه شكنجه كردن و حتي اعدام تعدادي از زندانيان جنگي آمريكايي در عمليات آزادسازي كويت، تجاوز به اسراي زن، قتل عام ۵۶ معلول ذهني يكي از آسايشگاه هاي كويت به عنوان گوشه اي از جنايات صدام اشاره شده است. مجله Insight ادعا دارد گزارش مربوط به جنايات انجام شده توسط حاكميت صدام اولين بار در سال ۱۹۹۳ توسط دولت كلينتون تهيه و منتشر شده است. البته معلوم نيست چرا تا به حال به اين گزارش اشاره نشده است.

جهان
اقتصاد
ايران
زندگي
فرهنگ
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |  ايران  |  جهان  |  زندگي  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |