شنبه ۳۰ فروردين ۱۳۸۲ - شماره ۳۰۲۷- April, 19, 2003
نگاهي به تسليحات جنگ خاورميانه
آدم ها و آهن ها
بمب هاي خوشه اي هوشمند علاوه بر سيستم هدايت دقيق از ابزارهاي انفجار خود به خودي نيز سود مي برند كه از باقي ماندن مهمات عمل نكرده پس از حمله جلوگيري مي كند
007855.jpg

گروه علم،كيوان فيض اللهي: بوش در هفدهم مارس ضرب الاجل ۴۸ ساعته اي براي صدام حسين تعيين كرد تا يا عراق را ترك كند يا اينكه ايالات متحده همراه با نيروهاي متحد عمليات نظامي گسترده اي عليه رژيم بغداد آغاز خواهد كرد. پايان اين ضرب الاجل به وقت آمريكا ساعت ۸ بعدازظهر بود كه سرانجام با يك ساعت و نيم تاخير عمليات جنگ خليج دوم در ساعت نه و سي دقيقه بعدازظهر نوزدهم مارس آغاز شد. به گزارش روزنامه واشنگتن پست پرزيدنت بوش فرمان جنگ را در ساعت شش و نيم بعدازظهر نوزدهم مارس امضا كرد. ساعت نه و سي و چهار دقيقه همان روز (پنج و سي و چهار دقيقه بامداد بيستم مارس به وقت بغداد) نيروهاي ايالات متحده و بريتانيا آتش جنگ را با شليك ۴۰ موشك كروز و دو فروند هواپيماي F-117 از هشتمين اسكادران جنگنده نيروي هوايي، شعله ور كردند. در اين عمليات موسوم به «شوك و وحشت» بايد حملات هوايي و موشكي آغازين با چنان قدرت و گستردگي انجام مي شد تا امكان هر گونه واكنش منطقي از نيروهاي عراقي سلب شود. كمتر از دو ساعت پس از پايان ضرب الاجل تعيين شده صداي آژير حملات هوايي در بغداد به گوش مي رسيد. كمي بعد پرزيدنت بوش در نطقي عمومي اعلام كرد نيروهاي متحد وارد مرحله آغازين عملياتي شدند كه به منظور خلع سلاح عراق، آزادي مردمش و دفاع از دنيا در برابر خطري بزرگ، انجام مي شود. اين عمليات براي نيروهاي انگليسي با اسم «عمليات هدفمند» و براي سربازان استراليايي با عنوان «عمليات قوش باز» مشخص شده بود. براساس گزارش پنتاگون اهداف نظامي عمليات آزادي عراق، لقبي كه آمريكايي ها به آن اطلاق مي كنند، به شرح زير است: نخست پايان بخشيدن به كار رژيم صدام حسين. دوم شناسايي، پاكسازي و نابودي سلاح هاي كشتارجمعي عراق. سوم جست وجو براي دستگيري و بيرون راندن تروريست ها از كشور. چهارم جمع آوري اطلاعات مربوط به شبكه هاي تروريستي. پنجم جمع آوري اطلاعات مشابه مربوط به شبكه جهاني سلاح هاي ممنوع كشتارجمعي. ششم پايان بخشيدن به تحريم ها و تحويل بلادرنگ كمك هاي بشردوستانه به آوارگان و نيازمندان. هفتم محافظت از منابع و ميدان هاي نفتي عراق و سرانجام كمك به مردم عراق براي ايجاد شرايط گذار به سوي تشكيل يك دولت مردمي. در عمليات آزادي عراق نيروي عمليات ويژه (گزارش كاملي از يكي از واحدهاي اين نيرو در روزنامه همشهري مورخ پنجم مرداد ۱۳۸۱ چاپ شد) بزرگ ترين عمليات خود پس از جنگ ويتنام را به نمايش گذاشتند.
در حالي كه بسياري از اين نيروهاي ويژه،آمريكايي هستند، بريتانيا و استراليا نيز سهم كوچكي در آن دارند. اين نيروها در شمال عراق نقشي حياتي ايفا كردند. در واقع نيروي عمليات ويژه مسئول حمله به شماري از اهداف مهم مثل فرودگاه، پايگاه هاي سلاح هاي كشتارجمعي و مراكز سرفرماندهي و نيز مهيا كردن شرايط براي ورود تيپ صد و هفتاد و سوم هوابرد به شمال عراق بود. در جنوب نيز نيروهاي ويژه علاوه بر كمك به نيروهاي عادي عهده دار انجام عمليات مشترك با برخي از عناصر شيعي بودند. براساس اظهارات مقامات ارشد نظامي آمريكا، نيروهاي عمليات ويژه در عراق شايد زير سايه بي توجهي قرار گرفتند اما سهم شان در اين جنگ از كماندوهاي هر يك از عمليات نظامي عادي در تاريخ ايالات متحده بيشتر است. به گفته سرلشكر استنلي مك كريستال (S.MCehrystal) معاون عمليات نيروهاي مشترك «ماموريت هاي نيروي عمليات ويژه در جنگ فعلي عراق گسترده تر از تمام عملياتي است كه تاكنون ديده ام. » وي مي افزايد سربازان عمليات ويژه با كردهاي مخالف صدام در شمال همكاري مي كنند. آنها تلاش مي كنند بيابان غربي عراق را از وجود موشك اندازهاي اسكاد كه مي توانند اسرائيل را هدف قرار دهند، پاك كنند.
همچنين بنا به اظهارات وي آنها مشغول انجام ماموريت هايي سري در اطراف بغداد هستند كه گفته مي شود قصد دارند تا دانشمندان هسته اي عراق را ترور كنند. قسمت دوم سريال جنگ خليج برخلاف ۱۲ سال پيش با هجوم آپاچي ها آغاز نشد اين بار موشك هاي كروز اولين گروه از مهاجمان بودند كه وارد خاك عراق شدند.
موشك هاي كروز تاماهوك از چهار كشتي جنگي دونالد كوك، ميليوس، بانكر هيل و كاوپنز و همچنين دو زيردريايي چين (Cheyene) و مونت پليه شليك شدند. تاماهوك يكي از انواع موشك هاي كروز است كه مي تواند در هر شرايط آب و هوايي براي اصابت به اهداف روي زمين، از كشتي يا زيردريايي شليك شود. پس از شليك BGM-109 ۵۶/۵ متري با وزني بين ۵/۱۱۹۲ تا ۱۴۴۰ كيلوگرم، يك پيشرانه جامد تا وقتي كه موتور توربوفن كوچك آن هدايت پرواز را به عهده گيرد، آن را به جلو خواهد برد. بنا به اظهارات كارشناسان، تاماهوك يكي از مقاوم ترين موشك ها است. به خاطر قطر كم و ارتفاع پايين پرواز، رهگيري اين موشك با رادار بسيار دشوار است. همچنين رديابي آن با استفاده از سنسورهاي حرارتي نيز آسان نخواهد بود، چرا كه حرارت توليد شده توسط موتور توربوفن آن بسيار كم است. اين سيستم نيز مشابه بسياري از موشك ها و بمب هاي امروزي به گيرنده GPS مجهز است. در مدل هاي پيشرفته آن سيستم هايي چون همبستگي نوري ديجيتالي مطابقت محل و كنترل زمان رسيدن به هدف نيز به چشم مي خورد. كلاهك اين موشك ۰۰۰/۴۰۰/۱ دلاري از نوع ۴۵۰ كيلوگرمي معمولي است. گفته مي شود در همان ساعات اوليه جنگ و پس از شليك موشك هاي كروز، دو يا چهار بمب GBU-27 نيز عليه اهدافي در بغداد مورد استفاده قرار گرفت. بمب هدايت شونده GBU-27 نسخه اي از بمب GBU-24 است كه به منظور استفاده در هواپيماي جنگنده پنهان F117 اصلاح شده است. مسئول پرتاب در هواپيما هدفي را با نشانه گير ليزري مشخص مي كند و سپس بمب به سوي نقطه اي از هدف كه انرژي ليزر را منعكس مي كند، هدايت مي شود. اين بمب براي مقابله با اهداف مستحكم به يك كلاهك ۹۰۰ كيلوگرمي رخنه گر مجهز شده است. از اين بمب در عمليات طوفان صحرا در سال ۱۹۹۰ نيز استفاده شد. بنا به اظهارات نيروي هوايي GBU-27 ۶۰ درصد از اهدافش را ويران مي كند. اين بمب به طور خاص براي سيستم پيشرفته نشانه روي و تعيين حركت هدف هواپيما F117 طراحي شده است. اين بمب ۲۵۰ كيلوگرم مهمات با قابليت انفجاري بالا حمل مي كند و مي تواند ۸/۱ متر در بتون مسلح نفوذ كند. هواپيمايF117 مي تواند دو بمب GBU-27 را در دو محفظه مجزا حمل كنند و قادر است هدفي به اندازه يك متر مربع را از فاصله ۶۵۰۰ متري مورد اصابت قرار دهد. قيمت هر كدام از اين بمب ها بين ۵۵ تا ۱۱۰ هزار دلار تخمين زده مي شود.
007830.jpg

بنا به گفته مقامات رسمي نيروي هوايي اولين هواپيماهاي مهاجم در جنگ اخير F18/A هورنت ها بودند كه از ناو هواپيمابر USS Constellation برخاستند و قسمت هايي از بصره را بمباران كردند. ۱۴ ناو هواپيمابر ايالات متحده در سراسر جهان پراكنده هستند كه در مواقع لزوم از پايگاه هايشان به سوي ميادين جنگ رهسپار مي شوند. در واقع اين ناوها از نمادهاي قدرت ايالات متحده به شمار مي روند. تمامي ناوهاي هواپيمابر ارتش ايالات متحده در جنگ اخير از دو دسته نيميتس (CVN) و كيتي هاوك (CV) تشكيل شده اند. ناوهاي آبراهام لينكلن، تئودور روزولت، هري. اس. ترومن و نيميتس از دسته اول و ناوهاي كيتي هاوك و كانستليشن از دسته دوم هستند. تمامي اين ناوها از مشخصات عمومي يكساني مثل ظرفيت حمل ۸۵ هواپيما ۸۵۰/۳۳۲ متر طول و چهار آسانسور براي انتقال هواپيماها به باند پرواز، برخوردارند. همراه با هركدام از اين ناوها يك گروه رزمي متشكل از كشتي هاي جنگي و قايق هاي كوچك تر نيز وارد ميدان جنگ مي شود. يكي از رايج ترين هواپيماها كه بر عرشه ناوهاي نيروي دريايي ايالات متحده ديده مي شود، هواپيماي F18/A هورنت است. هورنت هواپيماي مافوق صوتي است كه در دو مدل تك نفره A و C و دو مدل دو نفره B و D طراحي شده است. اين هواپيما قادر است در تمام شرايط آب و هوايي مأموريت هايش را به خوبي انجام دهد و در حين عمليات سوخت گيري كند. اين هواپيماي چند مأموريته مي تواند هم از پايگاه هاي زميني و هم از ناوهاي هواپيمابر بلند شود. F18/A نقش هاي متعددي از جمله برتري هوايي، اسكورت هوايي، انهدام پدافند هوايي دشمن، شناسايي، كنترل هوايي پيشرو، پشتيباني هوايي نزديك و عميق و مأموريت هاي جست وجو در شب و روز در صحنه هاي جنگ ايفا مي كند. اين هواپيما به منظور جانشيني هواپيماهاي F-4 فانتوم نيروي هوايي ايالات متحده ساخته شد. هورنت ها اولين هواپيماي تاكتيكي هستند كه از قابليت نصب و حمل هر دو نوع موشك هوا به هوا و هوا به زمين برخوردارند.
ساعاتي پيش از اين حملات دامنه دار و شديد نيروهاي متحد، فعاليت نيروهاي عمليات ويژه در خاك عراق آغاز شده بود. آنها سعي كردند با نيروهاي مخالف صدام ارتباط برقرار كنند و در مورد اهدافي مثل موشك اندازهاي متحرك زمين به زمين، تحركات شخصيت هاي كليدي رهبري عراق و ميدان هاي نفتي اطلاعات به دست آورند. پس از حملات آغازين، هواپيماهاي نيروي متحد از ناو آبراهام لينكلن و ديگر ناوها در خليج فارس و درياي مديترانه به سوي بغداد حركت كردند. در پاسخ به حملات آغازين نيروهاي متحد، ارتش عراق اقدام به شليك سه موشك كروز CSSC-3 و دو موشك ابابيل كرد كه از اين تعداد يك موشك كروز در نزديكي كمپ كماندوهاي آمريكايي در كويت فرودآمد و هر دو موشك ابابيل نيز با موشك هاي پاتريوت PAC-3 منهدم شدند. سيستم توانايي پيشرفته پاتريوت با علامت اختصاري PAC-3 كه در جنگ اخير به كار رفته است، موشك زمين به هواي پيشرفته هدايت شونده اي است كه در سيستم دفاعي به كار مي رود. در واقع مدل PAC-3 نسبت به سيستم هاي پيشين پاتريوت به ميزان قابل توجهي ارتقا يافته است. با وجود رادارهاي پيشرفته و ايستگاه كنترل زميني، رهگير PAC-3 مي تواند محدوده اي هفت برابر بزرگ تر از پاتريوت هاي اوليه را تحت پوشش خود بگيرد. ارزيابي و آزمايش عملي ابتدايي اين سيستم در سال ۲۰۰۲ آغاز شد. در اوايل سال ۲۰۰۰ هزينه هركدام از موشك ها در حدود ۴ ميليون دلار بود كه تا سال ۲۰۰۲ اين رقم به نصف كاهش يافت. اگرچه موشك پاتريوت در سال ۱۹۹۰ از يك سيستم ضدهواپيما به ضدموشك ارتقا يافت اما در جنگ خليج اول از آن براي انهدام موشك هاي اسكاد عراقي استفاده شد. پس از پايان جنگ خليج اول سيستم پاتريوت همواره در جنوب غربي آسيا مستقر بود. در دومين روز جنگ حملات هوايي گسترده اي با استفاده از هواپيماهاي B-B1، B2 شبح پنهان، B52 دژ پرنده. F117 شاهين شب، F15 عقاب، F16 شاهين جنگنده و ساير هواپيماهاي نيروهاي متحد آغاز شد. همان روز يك فروند هواپيماي بدون سرنشين RQ-1 درنده، با استفاده از موشك (آتش جهنم AGM-114K (II پدافند هوايي متحرك عراق را نابود كرد. با پايان يافتن آن روز هر ۲۰ هواپيماي برخاسته از تئودور روزولت به عرشه ناو بازگشتند.
در مورد تعداد اين نيروها در جنگ اخير اطلاعات دقيقي وجود ندارد اما به گفته مقامات رسمي ارتش آمريكا تعداد آنها در حال حاضر بيشتر از هر جنگ ديگري است. البته با توجه به عملكرد فوق العاده اين نيروها در افغانستان، حضور پررنگ آنها در جنگ خليج دوم دور از انتظار نبود.
دوم آوريل نيروي هوايي آمريكا در جريان حمله به واحدهاي زرهي گارد جمهوري از سلاح مرگبار جديدي موسوم به بمب هاي خوشه اي هدايت دقيق استفاده كرد كه تنها در يك حمله دوازده خودروي نظامي را رديابي و ويران كرد. هواپيماهاي B52 شش بمب هدايت دقيق را به محلي بردند كه از آنها براي مقابله با يك ستون از تانك هاي گارد جمهوري كه در حال پيشروي به سوي سربازان آمريكايي بودند، استفاده شد. بمب هاي CBU-105 كه تنها شش سال پيش از اين ساخته شده بودند تاكنون هرگز در هيچ جنگي مورد استفاده قرار نگرفته بودند. در سوم آوريل مقامات رسمي مركز فرماندهي ايالات متحده استفاده از بمب هاي پيشرفته اي در روز گذشته را رسماً تاييد كرد. اما در مورد خسارات وارده يا محل فرود بمب ها هيچ گونه اطلاعاتي اعلام نكردند. هر كدام از اين بمب هايي كه عليه تانك هاي گارد جمهوري به كار رفت شامل ۱۰ بمب كوچك تر است كه بر فراز ميدان جنگ رها مي شوند. سپس بمب هاي كوچك تر بي درنگ چهار كلاهك ضدزرهي را آزاد مي كنند كه سنسورهاي مادون قرمز آن مي تواند محل اهداف را بر فراز منطقه اي به وسعت ۱۲۰ هزار متر مربع مشخص كند. گفته مي شود سنسورهاي CBU-105 حرارت موتور خودروها را حس و به سوي آنها حركت مي كند.
يكي ديگر از نكات جالب توجه در مورد اين بمب ها، تكنولوژي مقابله با باد است كه باعث مي شود در شرايط ناسازگار جوي و وزش باد نيز دقت بمب ها حفظ شود. اين بمباران در طول عمليات آزادي عراق به حدي دقيق و موفق بود كه تحسين مقامات وزارت دفاع آمريكا را برانگيخت. اخيراً اين سيستم ۳۵۴ هزار دلاري ارتقا يافته است تا بتواند از هواپيمايي در ارتفاع بالغ بر ۱۲ هزار متري به دقت رها شود. در خلال جنگ خليج سال ،۱۹۹۱ ۶۱۶۹۹ بمب خوشه اي از هوا رها يا از توپخانه و راكت اندازها شليك شد. تيم تحقيقاتي كويت هر ساله براي يافتن و نابودي ۲۴۰۰ عدد از بمب هاي عمل نكرده اقدام مي كند. به هر حال بمب هاي CBU-105 بدون اتخاذ چنين ريسكي عليه تانك هاي عراقي استفاده شدند. بمب هاي خوشه اي هوشمند علاوه بر سيستم هدايت دقيق از ابزارهاي انفجار خود به خودي نيز سود مي برند كه از باقي ماندن مهمات عمل نكرده پس از حمله جلوگيري مي كند.
با نگاهي موشكافانه به وقايع اين جنگ ۲۱ روزه، برتري نيروي ايالات متحده و متحدانش به روشني ديده مي شود و هر روز كه از آغاز جنگ پيش برويم با مقاومت كمتر نيروهاي عراقي مواجه مي شويم. اين مسئله سواي ابهاماتي مبني بر تباني صدام با مقامات آمريكايي سوالي را مطرح مي كند كه به راستي توان نظامي عراق چقدر بود؟ در ابتدا ارتش عراق در سال ۱۹۲۲ شكل گرفت و سپس با روي كار آمدن صدام حسين دچار تحولات فراواني شد. صدام با به خدمت گرفتن دو ميليون سرباز كه در بر گيرنده ۸۰ درصد از مردان بين ۱۸ تا ۳۴ ساله عراقي بود و نيز خريد مقادير فراوان جنگ افزار كه بخش عمده اي از اتحاد جماهير شوروي وارد شده بود، چهارمين ارتش زميني مقتدر جهان را تشكيل داد. اما در جنگ هاي پياپي به ويژه در جنگ خليج اول در سال ۱۹۹۱ بسياري از تجهيزات نظامي عراق نابود شدند و به ميزان قابل توجهي از توان دفاعي اين كشور كاسته شد. تحريم هاي اقتصادي پس از جنگ نيز مانع تجديد قواي عراق شد. به نظر مي رسد يكي ديگر از عواملي كه باعث شد تا ارتش عراق كمتر از آنچه بود نشان داده و توانايي آن را كاهش دهد عدم امكان استفاده در عراق از امكانات موشكي و نيروي هوايي اش بود. در واقع با وجود هفت ناو هواپيمابر ايالات متحده كه به نوعي خاك عراق را محاصره كردند و سيستم موشك هاي پاتريوت، امكان هرگونه مانور هوايي از ارتش عراق سلب شد و تنها دل به نيروي زميني اش بست. اما با حملات هوايي دامنه دار نيروهاي متحد كه به كمك تكنولوژي هاي مدرن با دقت بالايي انجام مي شد، نيروي زميني عراق نيز زمين گير شد. به هر حال اين عمليات موسوم به «شوك و وحشت» عملكرد نسبتاً خوبي داشت. در جنگ ويتنام نيروي هوايي ايالات متحده طي ۲۰ سال ميليون ها تن بمب بر سر دشمنان آمريكا فرو ريخت اما توفيقي به دست نيامد. نيكسون در اين باره مي گويد ما طي اين سال ها در خاك ويتنام تنها گودال هاي بي شماري حفر كرديم. با اينكه تفاوت فاحش مدت جنگ در ويتنام و جنگ خليج دوم به عوامل زيادي از جمله عدم وجود ابرقدرتي مثل اتحاد جماهير شوروي و بسياري مسائل سياسي و روابط بين المللي و نيز شرايط اقليمي بستگي دارد. اما يكي از دلايل، به كارگيري تكنولوژي در جنگ افزارها و توجه به اين نكته است كه تنها برتري در ميزان تسليحات ضامن پيروزي نيست. در واقع درصد اصابت موفق بمب ها و موشك ها به اهداف تعيين شده اهميت دارد. در آمارهاي مربوط به جنگ خليج اول نيز با درصد زيادي از بمب ها و موشك هاي عمل نكرده مواجه مي شويم كه اين مقدار نيز در جنگ اخير تا حد زيادي كاهش يافته است. با همه اين احوال در اين جنگ نيز شاهد خطاهايي در عملكرد جنگ افزارها از جمله حمله به مواضع خودي و اهداف غيرنظامي بوديم. در حقيقت اين خطاها جزء لاينفك اصول مهندسي در هر زمينه اي است. در طراحي و ساخت هر سيستمي عوامل بسياري از جمله محدوديت هاي ساخت، مواد اوليه و پديده هاي پيش بيني نشده وجود دارند كه باعث مي شود هيچ گاه به ضريب اطمينان ۱۰۰ درصد نرسيم. به هر حال اولين صحنه زشت جنگ در هزاره سوم از لحاظ تكنولوژي چشم گير بود. اما مطمئناً در جنگ هاي آينده با تكنولوژي هاي پيشرفته تري روبه رو خواهيم شد. يكي از سلاح هايي كه تا پيش از جنگ احتمال استفاده از آن مي رفت و به بحث داغ كارشناسان نظامي بدل شده بود.E-BOMB يا بمب الكترومغناطيسي بود. با اينكه در اين بمب از تكنولوژي خيلي پيچيده اي استفاده نشده است اما اساساً با آنچه تاكنون در صحنه هاي جنگ، ديده ايم متفاوت خواهد بود. اين بمب كه در رديف جنگ افزارهاي غيركشنده موازنه اي قرار مي گيرد، هيچ گونه تلفات جاني مستقيم به بار نخواهد آورد و تنها تكنولوژي، صنعت و تمدن كشوري را به ۲۰۰ سال قبل برمي گرداند. در واقع با انفجار اين بمب در هوا امواج الكترومغناطيسي منتشر مي شود كه تمامي سيستم هاي الكترونيكي و الكتريكي را از كار مي اندازد. با توجه به اينكه محدوده اثر اين جنگ افزار بسيار وسيع است، آينده فوق العاده ترسناكي را براي جنگ هاي بعدي به تصوير مي كشد. اساساً روند تكنولوژي در پيشرفت جنگ افزارها به سويي حركت مي كند تا تلفات جاني كمتري به بار آورد. اما اين به هيچ وجه به معني در امان ماندن نيست. از سوي ديگر بحث تسليحات هسته اي كه در دوران جنگ سرد اوج گرفت هنوز به شدت و با علاقه از سوي ارتش هاي قدرتمند جهان دنبال مي شود. خاصيت غيركشنده بودن در توسعه اين نوع از سلاح ها نيز مورد توجه قرار گرفته است. تحقيقات و آزمايش هاي اخير براي طراحي كلاهك هاي هسته اي رخنه گر كه براي انهدام انبارهاي زيرزميني طراحي شده اند شاهدي بر اين مدعاست. اين كلاهك ها به نوعي طراحي شده اند تا پس از نفوذ به عمق بيش از ۱۰۰ متر در زمين يا بتون مسلح، منفجر شوند تا به نوعي اثرات انفجار هسته اي زير زمين مدفون شود. اما دو نكته اين مسئله را تحت الشعاع قرار مي دهد. اول آنكه آيا تشعشعات هسته اي نيز زير خاك مدفون مي مانند و پيامدهاي زيست محيطي ويرانگر آن به سطح زمين نخواهد رسيد؟ و ديگر اينكه آيا اساساً مي توان كلاهكي با چنين توان نفوذي ساخت. اما نگراني ديگري كه از توسعه روزافزون جنگ افزارها ناشي مي شود اين است كه رهبران نظامي و طراحان اين جنگ افزارها در مواقعي كه تكنولوژي قادر به نجات جان افراد نيست چقدر به ويژگي غيركشنده بودن جنگ افزارها پايبند خواهند ماند.

ماشين خونريزي پيشرفته
تكيه گاه ده ها هزار نفر از سربازان ارتش آمريكا كه اخيراً به عراق هجوم برده اند، پيشرفته ترين تسليحات و جنگ افزارهاي جهان است كه از تلفيق آخرين فناوري هاي رزمي و آتشباري بي حد و حصر حاصل شده است.
۱ - نسل جديد هليكوپترهاي آپاچي كه اخيراً ارتقاي سيستم يافته اند به رادارهايي مجهز شده اند كه مي توانند بيش از ۱۲۰ هدف مختلف را شناسايي و دسته بندي كنند، هويت ۱۶ تا از خطرناك ترين اهداف را تشخيص داده و اطلاعات نظامي جمع آوري شده را به ساير هواپيماها و بالگردها اطلاع داده و راساً اقدام به تهاجم كند. تمام اين فرآيندها در مدتي كمتر از ۳۰ ثانيه صورت مي گيرد.
طول: ۶/۱۶ متر
بيشينه سرعت: ۲۶۳ كيلومتر بر ساعت
قيمت: ۱۴ ميليون دلار
سرنشين: ۲ نفر (خلبان ـ كمك خلبان)
۲ ـ محل نصب رادار
۳ ـ خلبان
۴ - كمك خلبان ـ مسلسل چي
۵ - هشت موشك ضدزرهي آتش جهنم «Hell Fire » زير هر باله هليكوپتر نصب مي شود.
۶ - مسلسل ۳۰ ميلي متري
۶ - تانك اصلي
تانك M1ABRAMS، مجهز به دوربين هاي تصويربرداري حرارتي، ديد در شب و هدف يابي كامپيوتري است. M1 پيشرفته ترين ـ و البته مهلك ترين ـ تانك جهان است.
طول: ۸/۹ متر
بيشينه سرعت: ۶۸ كيلومتر بر ساعت
قيمت: ۳/۴ ميليون دلار
سرنشين: ۴ نفر (فرمانده، راننده، توپچي، خدمه بارگذاري خرج)
۸ ـ سكوي پرتاب موشك:
سرنشينان M270 قادرند بدون آنكه از كابين خارج شوند ۱۲ موشك زمين به زمين را در مدتي كمتر از يك دقيقه شليك كرده و سپس به حركت در آيند. اين سكو طوري طراحي شده است كه مي تواند موشك ها را تا زاويه ۶۰ درجه پرتاب كند.
طول: ۹/۶ متر
بيشينه سرعت: ۶۴ كيلومتر بر ساعت
قيمت: ۳/۲ ميليون دلار
سرنشين: ۳ نفر (سرپرست، توپچي، راننده)
۹ ـ صفحه شناسايي
در دوربين هاي تصويربرداري حرارتي ساير تانك هاي ايالات متحده به صورت «لكه سياه» ديده شده و بنابراين از هدف قرار گرفتن توسط نيروهاي خودي جلوگيري مي كند.
۱۰ - تفنگ خودكار كاليبر ۵۰
۱۱ - دوربين اصلي مسلسلچي
۱۲ - تفنگ خودكار ۶۲/۶ ميلي متري
۱۳ - اسلحه ۱۲۰ ميلي متري
۱۴ - توپ هاويتزر
توپ پيشرفته M109PALADIN مي تواند گلوله اي ۱۵۵ ميلي متري را تا مسافتي حدود ۳۰ كيلومتر پرتاب كند.
سيستم تهويه بسيار پيشرفته تعبيه شده از جان سرنشينان در مقابل حملات شيميايي محافظت مي كند.
طول: ۶۵/۹ متر
بيشينه سرعت: ۵۶ كيلومتر بر ساعت
قيمت: ۸/۱ ميليون دلار
سرنشين:۴ نفر(فرمانده، راننده، توپچي، خدمه بارگذاري خرج)
۱۵ ـ حسگر ديد زيرقرمز جلويي
۱۶ ـ واحد شناسايي و تشخيص نوري هدف
۱۶ ـ حسگر ديد در شب خلبان
۱۸ - خودروي زرهي جنگنده
خودروي M2BRADLEY علاوه بر آنكه مي تواند گروه هايي از سربازان را به ميدان نبرد منتقل كند، انبار تجهيزات نيز هست، در عين حال اين قابليت را دارد كه ۲۰۰ گلوله نفوذگر را طي يك دقيقه شليك كند يا تانك ها را توسط موشك ضد تانك مورد هدف قرار دهد.
طول: ۵/۶ متر
بيشينه سرعت: ۶۲ كيلومتر بر ساعت
قيمت: ۲/۳ ميليون دلار
سرنشين: ۹ نفر (فرمانده، توپچي، راننده و ۶ مسافر)

نگاه اول
داغ قابيل بر پيشاني بشريت
كاوه فيض اللهي
«بوشمن هاي كونگ ساكن ناحيه نيانيا خود را «عالي» يا «پاك» و ساير كونگ ها را قاتلاني «غريب» مي دانند كه از زهرهاي مهلك استفاده مي كنند. »۱
«علاوه بر تعيين حريم قلمرو، اشكال ويژه اي از دفاع گروهي در انسان شكل گرفته است كه در نهايت از آنها شكل خاصي از تهاجم بين گروهي كه آن را جنگ مي ناميم بروز مي كند. در اين مرحله آن را بايد محصول تكامل فرهنگي دانست كه برخي از تمايلات عاطفي به ستيزه جويي را به كار مي گيرد، او در همان زمان تمايلات ديگر را سركوب مي كند، براي مثال ترحم را كه مانع از آن مي شود تا پرخاشجويي (تهاجم) آنقدر حاد شود كه به ويرانگري منتهي شود. يك نفر خودش و ساير اعضاي گروه را متقاعد مي سازد كه دشمن انسان نيست يا انسان هست اما با آنها از يك گونه نيست يا درگيري همواره شكل برخوردهاي بين گونه اي (شكار ـ م) را به خود مي گيرد، يعني قوانين جوانمردي و انسانيت رعايت نمي شود. اين همان نگاهي است كه سرخ پوست هاي يانومامو به هنگام صحبت از دشمنانشان دارند. يانوماموها از دشمن طوري حرف مي زنند كه گويي طعمه است. »۲
رابرت آردري (R.Ardrey) در سال ۱۹۶۶ در كتاب «پيدايش آفريقايي» براساس توصيف ريموند دارت (R.Dart) از استرالوپيته كوس، گونه ما را «ميمون قاتل» ناميد. دارت در مقاله اي تحت عنوان «استرالوپيته كوس افريكانوس؛ ميمون انسان نماي جنوب آفريقا» كه در سال ۱۹۲۵ در مجله «نيچر» به چاپ رسيد و كتابي با عنوان «ماجراجويي با حلقه مفقوده» مربوط به سال ،۱۹۵۹ از استرالوپيته كوس تصوير گوشتخواري را ترسيم كرد كه عاشق بلعيدن گوشت جانوري بود كه از درد به خود مي پيچد و فرو نشاندن عطش خويش با خون گرم. دارت لذت كشتن را به عنوان «داغ قابيل» بر پيشاني بشريت، صفتي دانست كه ما را از انسان مانندها جدا مي سازد. و به اين ترتيب اسطوره قاتل متولد شد. اين خط فكري ديگران را واداشت كه منشاء جنگ را در شكار جست وجو كنند و پرخاشجويي را شرط لازم براي پيشرفت فرهنگي بدانند.
در سال ،۱۹۶۳ كنراد لورنتس (K.Lorenz) در كتاب مؤثر «تهاجم» (اين كتاب به ترجمه هوشنگ دولت آبادي و در سال هاي ۱۳۵۵ و ۱۳۶۰ توسط شركت سهامي كتاب هاي جيبي به چاپ رسيده است) به اين جنجال افزود كه متأسفانه تكامل فرصت كافي نداشته است تا بازدارنده هايي كه در گوشتخواران «حرفه اي» نظير شير و گرگ ديده مي شود را در گونه ما پديد آورد. نتيجه آنكه ما براي نوع خودمان از آنها خطرناك تريم. اين ديدگاه بدبينانه به زودي با مقاومت روبه رو شد. روانشناسان اجتماعي و انسان شناسان نشان دادند كه رفتار پرخاشجويانه مي تواند اكتسابي باشد (آموخته شود) و با اشاره به فرهنگ هايي كه گمان مي شد كاملاً صلح طلب باشند، جهان شمولي خشونت را در انسان مورد ترديد قرار دادند. در حالي كه مقدمات اين بحث اساساً اشتباه بود. تلويحاً چنين پنداشته مي شد كه براي پايان بخشيدن به اين موضوع بايد نشان داده شود كه آيا پرخاشجويي ژنتيكي است يا اكتسابي، در حالي كه اكنون مي دانيم تقريباً هر كاري كه انسان انجام مي دهد تحت تأثير هر دوي اين عوامل است.
استرالوپيته كوس نام جنسي از آدم سانان سنگواره است كه در آفريقاي جنوبي و شرقي پيدا شده و ديرين شناسان معتقدند كه دست كم از ۴ ميليون تا يك ميليون سال پيش مي زيسته است. اين آدم سان دو پا با ويژگي هاي انسانريخت مانند (انسانريخت يا Ape به شمپانزه، بونوبو، اوران گوتان، گوريل و گيبون اطلاق مي شود) در واقع دودمان انسان را به دودمان انسانريخت ها بسيار نزديك مي كند. در نبود شواهد مستقيم از ويژگي هاي رفتاري تبار انسان، شمپانزه به عنوان معيار تكامل آدم سانان در حل و فصل بحث مربوط به طبيعت پرخاشجوي گونه ما نقشي كليدي بازي مي كند.
جين گودال (J.Goodall) در رابطه با رويارويي ميان جوامع شمپانزه ها مي نويسد: «اگرچه برخوردهاي بسيار خشن ممكن است ميان اعضاي يك جامعه شمپانزه ها رخ دهد اما به ندرت بيشتر از حدود يك دقيقه طول مي كشد و معمولاً هيچ تلفاتي بر جاي نمي گذارد.
اما از سوي ديگر نزاع ميان اعضاي جوامع مختلف بدون هيچ خويشتن داري انجام مي گيرد و تقريباً هميشه به آسيب هاي جدي و حتي گاهي مرگ منجر مي شود. نرهاي جامعه مرتب، مثلاً تقريباً هر چهار روز يك بار، در گروه هايي كه هيچ گاه كمتر از دو نفر نيست در حاشيه هاي محدوده شان، آنجا كه با محدوده جوامع مجاور تلاقي مي كند، گشت مي زنند. سپس با حداكثر احتياط و بدون سروصدا در حالي كه به هم چسبيده اند اطراف را جست وجو مي كنند. هر صداي ناگهاني، مثل شكستن شاخه، آنها را از جا مي پراند و با اضطراب، در حالي كه نيش شان درآمده است، يك دستشان را دراز مي كنند تا مطمئن شوند كه همراهانشان هنوز آنجا هستند. آنها اغلب مي ايستند تا زمين را در جاهايي كه بوي پوست ميوه خورده و دور انداخته شده، مدفوع يا شاخه شكسته مي دهد، بو بكشند. گاهي اوقات از يك درخت بلند بالا مي روند تا خاك «دشمن» را ورانداز كنند. ممكن است يك ساعت يا بيشتر بي صدا همان بالا بمانند و اطراف را براي پيدا كردن سرنخي مهم جست وجو كنند. »۳
(اگر اين اعمال شمپانزه ها به نظر خواننده محترم، مضحك يا بي معني مي آيد، توجه داشته باشد كه دست درازي به منابع ديگران در انسان امروزي حتي به خاك همسايه نيز محدود نمي شود و گاه مي شود كه اين فاصله دو سر سياره زمين باشد. )
گودال در ادامه مشاهداتش مي افزايد: «اگر اين شمپانزه هاي نر ببينند يا بشنوند كه تعداد نرهاي بالغ گروه همسايه از آنها بيشتر است، در سكوت به مناطق امن تر و مركزي تر محدوده خويش عقب نشيني مي كنند.
اگر با گروهي در اندازه و تركيب خودشان مواجه شوند، هر دو طرف اقدام به رقصي وحشيانه مي كنند، سنگ پرتاب مي كنند؛ تنه درخت گاز مي گيرند و نعره هايي وحشيانه سر مي دهند. پس از اين نمايش باشكوه هر دو گروه معمولاً به امنيت محدوده خودشان پناه مي برند.رفتارهايي از اين نوع براي تهديد به كار مي روند و بنابراين از خطر جنگ دائمي مي كاهند. اما هنگامي كه نرهاي گشتي با بيگانه اي تنها يا مادري همراه با فرزندش روبه رو شوند، اگر بتوانند او را تعقيب كرده و مورد حمله قرار مي دهند. »۴
ريچارد رانگهام (R.Wrangham) مي نويسد: «پرخاشجويي منجر به مرگ در اثر ائتلاف نرها در ميان پستانداران غيرمعمول است و در نخستي ها فقط در شمپانزه و انسان ديده مي شود. چرا در ميان شمپانزه ها اين اتفاق مي افتد كاملاً روشن نيست. موفقيت احتمالي در رقابت بين جوامع امكان دستيابي به ماده هاي بيشتري را كه بتوانند با آنها جفت گيري كنند براي نرها فراهم مي سازد. علاوه بر اين چنين موفقيت هايي سبب مي شوند كه ماده هاي موجود در جامعه به غذاي بيشتر و بهتري دسترسي داشته باشند و به اين ترتيب موفقيت توليدمثلي شان بهبود مي يابد. از اين گذشته، گشت زني و دفاع موفق از قلمرو به ماده ها كمك مي كند كه در برابر كشته شدن بچه هايشان توسط نرهاي بيگانه از خود محافظت كنند. »۵
فرانس دي وال (F.de Waal) در «نيك سرشت» با ذكر اين نكته كه ما نه «تنها گونه قاتل» نيستيم به موردي از شمپانزه هاي باغ وحش آرنهم در هلند اشاره مي كند كه طي آن يك شمپانزه نر بر سر قدرت و جنسيت توسط دو نر ديگر كشته و مثله شد. دي وال مي نويسد: «اين درگيري مهلك در مجموعه آرنهم به عنوان يك قتل سياسي تفسير شد. اين حادثه از شكافي در ائتلاف حاكم به علت ناتواني وي در اعطاي امتيازهاي جنسي انحصاري به هم پيمان خود، ناشي شد. در خلاء قدرت پديد آمده، ناگهان نر ديگري به اوج رسيد. او تاوان اين كار را ده هفته بعد هنگامي پرداخت كه دو هم پيمان شكست خورده سابق شبانه با يكديگر متحد شدند تا چنان او را زخمي كنند كه امكان نداشت بتوان او را نجات داد.»۶ گودال نيز در مقاله اي در سال ۱۹۹۲ از موردي خبر مي دهد كه طي آن يك نر حاكم پس از حمله اي باندي كه منجر به آسيب جدي به بيضه اش شد از قدرت سقوط كرد. اين پرخاشجويي درون جامعه اي وحشيانه ترين موردي بود كه طي سي سال در آن منطقه ديده شد اما چنين ستيزه جويي هايي معمولاً بيشتر بين دو جامعه ديده مي شود.يكي از دستاويزهاي منتقدان «اسطوره ميمون قاتل» اشاره به انسانريخت هاي بزرگ به عنوان گواه آن بود كه غرايز پرخاشجويانه نمي توانند در گونه ما چندان ريشه دار باشند. در آن زمان، انسانريخت ها گياهخواراني صلح طلب پنداشته مي شدند.
آنها در اين مورد دو خطاي اساسي مرتكب شدند كه يك دهه بعد نتيجه عكس داد. نخست آنكه سعي كردند هر دو طرف را داشته باشند. از طرفي منكر تأثير زيست شناسي شدند و همزمان براي اظهار نظر درباره تكامل انسان به دانش موجود درباره انسانريخت ها متوسل شدند. دوم آنكه در اثر مشاهداتي همچون شكار ميمون ها، پرخاشجويي بين جامعه اي منجر به مرگ، بچه كشي و حتي همنوع خواري گاه و بي گاه، تصوير انسانريخت ها در اواخر دهه ۱۹۶۰ به شدت تغيير كرد. از آنجا كه منتقدان در استدلال متكي به صلح طلبي انسانريخت ها بودند، نمي توانستند ناگهان منكر ارتباط اين مشاهدات با پرخاشجويي در انسانريخت ها شوند. اطلاعات به دست آمده درباره شمپانزه ها درستي سناريوهاي پيشين را كاملاً تأييد مي كرد كه در نتيجه اين اوضاع و احوال رنگ و بوي حقيقت مطلق گرفته بودند.
ريچارد رانگهام و ديل پترسون (D.Peterson) در كتاب «نرهاي اهريمني» به سال ۱۹۹۶ مي نويسند: «اينكه شمپانزه و انسان اعضاي گروه هاي مجاور را كه با آنها از يك گونه هستند مي كشند، استثنايي تكان دهنده بر قوانين هنجار دنياي جانوران است. با در نظر گرفتن ما و اين انسانريخت ها با اين احتمال روبه رو مي شويم كه پرخاشجويي بين گروهي در اين دو گونه منشا مشتركي داشته باشد. با به دست آمدن اطلاعاتي، اين ايده منشاء مشترك به ياد ماندني تر مي شود. اين ايده دربردارنده آن است كه خشونتي شمپانزه اي بر جنگ هاي انساني مقدم بوده و راه را براي آن هموار كرده است. انسان هاي امروزي بازماندگان مبهوت عادت بي وقفه و ۵ ميليون ساله پرخاشجويي كشنده اند. »۶
دي وال مي گويد «علت آنكه به جاي نظريه يا مفهوم، از «اسطوره» ميمون قاتل صحبت مي كنيم اين نيست كه انسان فرشته صلح است، بلكه به اين دليل است كه «ميمون قاتل» سناريوي ضعيفي است كه پس از دوران وحشت جنگ جهاني دوم رواج فوق العاده اي يافت. در آن زمان اعتماد به طبيعت انسان در پايين ترين سطح بود و دانشمندان و مردم غيرمتخصص به يكسان و با سهولتي باور نكردني اين ديدگاه كه انسان قاتلي بالفطره است را پذيرفتند. »۸ يكي از مشكلاتي كه در رابطه با اسطوره ميمون قاتل مطرح مي شود آن است كه گوشتخواري را با خشونت نسبت به هم نوع يكي مي گيرد. تمييز قطعي پرخاشجويي از شكار لازم است. همانطور كه لورنتس به هنگام تعريف «پرخاشجويي» اين كار را خردمندانه انجام داد. بنا به تعريف لورنتس، پرخاشجويي غريزه جنگيدن در چارپايان و انسان است كه متوجه اعضاي همان گونه مي شود. بنابراين چنين پنداشته مي شود كه انگيزه پلنگ به هنگام كشتن غزال گرسنگي است اما هنگامي كه پلنگي پلنگ ديگري را از قلمروش بيرون مي راند در اثر غريزه پرخاشجويي برانگيخته مي شود.
منابع:
۱ .Wilson, E.O. 2000. Sociobiology Harvard U.P
.۲ Eibl-Eibesfeldt, I. 1990. Biological . Roots of Human Behavior, in B.Grzimekصs Encyclopedia of Mammals, . Vol. 2. Mc Graw-Hill P.C
.۴ و ۳ Goodall, J.1990. The chimpanzee, in B. Grzimeks Encyclopedia of Mammals, .
Vol. 2. MC Graw-Hill P.C
.۵ Wrangham, R. & watts, D. 2002 Chimpanzees, in D. Macdanaldصs The New Encyclopedia of Mammals. Oxford . U.P
۶. de waal, F.1996. Good Natured . Harvard U.P
۷ و۸. de waal, F. 2001. Tree of Origin . HarvardU.P

متحدان تفنگداران ارتش آمريكا
007845.jpg
شون ماگير
ترجمه: زينب همتي
ارتش آمريكا براي مقابله با حمله بيولوژيك و شيميايي توسط عراق از كبوترها استفاده كرد. پراكنده كردن تعدادي كبوتر در صحراي كويت اگر چه باعث خنده عده اي شد اما ارتش آمريكا به طور جدي تاكيد بر استفاده از اين پرندگان در حمله عليه عراق داشت.
دان والاس (D.Wallace) كه مسئول تجهيزات نيروهاي متحد در مقابل حملات هسته اي و ميكروبي عراق است مي گويد: «كبوتران نسبت به انسان داراي حسگرهاي بيشتري هستند. » كبوتران نسبت به انسان ها داراي حساسيت بيشتري به عوامل شيميايي و مواد تاثيرگذار بر روي سيستم عصبي هستند. در گذشته هم از قناري ها براي هشدار دادن به كارگران معدن در مقابل گازهاي منفجرشونده استفاده مي شد. در حال حاضر نيز كبوتران با اهداي زندگي خود به ارتش آمريكا كمك كرده اند.والاس در ادامه افزود: «ما براي هر حسگر حدود ۱۲ هزار دلار هزينه مي پردازيم در حالي كه هزينه هر پرنده ۶۰ دلار بوده است و با جايگزين كردن پرندگان به جاي حسگرها مي توانيم مطمئن باشيم كه حسگرهاي پرندگان نسبت به وسايل مكانيكي به دور از اشتباه باشند. بنابراين ضروري بود كه ابتدا آموزش هاي لازم براي نگهداري از اين پرندگان به تعدادي از افراد داده شود. »
گر چه ارتش آمريكا يا نيروهاي انگليسي از كبوتران در جنگ عليه عراق استفاده كردند اما به طور مشخص تاريخچه اي از نقش ارتش آمريكا يا نيروهاي انگليسي براي كمك به مردم در جنگ موجود نيست.در يونان و روم باستان از كبوتران براي بردن خبر پيروزي يا شكست استفاده مي شد. در جنگ جهاني اول و دوم نيز پيغام ها از طريق كبوتران از خطوط دشمن عبور داده مي شد. در گذشته حتي عده اي از افراد براي به استثمار درآوردن پرندگان جايزه تعيين مي كردند.
وليكن در حال حاضر وظيفه آنها كاملاً متفاوت است. رابرت گابويچ (R.Gabrych) يكي از افسران ارتش آمريكا مي گويد: «كبوتران براي ما مفيدند زيرا دوز مواد سمي مهلك آنها براي ما كشنده نيست و اميدواريم كه اين پرندگان به ما هشدارهاي واقعي را بدهند. »به اولين گروه تفنگدار، ۴۰ پرنده داده شده بود تا از آنها در نقاط مشكوك و در اردوگاه هاي صحرايي استفاده كنند.
دولت ايالات متحده معتقد است كه صدام حسين مقدار زيادي از تجهيزات نظامي خود كه مطابق قطعنامه سازمان ملل متحد، متعهد شده بود منهدم كند را پنهان كرده است. به همين دليل براي نابودي اين سلاح ها هزاران نفر از نيروهاي آمريكايي و انگليسي به دولت عراق حمله كردند. نيروهاي زميني ارتش آمريكا براي مقابله با حملات شيميايي مجهز به ماسك هاي ضدگاز، لباس هاي ايمني و چكمه هاي محافظ شدند. بيشتر سربازان در مقابل بيماري سياه زخم و آبله مايه كوبي شده بودند تا در صورت حمله ميكروبي عراق، ايمن باشند چرا كه واشنگتن اعتقاد داشت كه عراق داراي مقدار بسيار زيادي سلاح هاي ميكروبي و شيميايي است.
كبوتران به هنگام انفجار چاه هاي نفت توسط نيروهاي عراقي و يا بمباران پالايشگاه ها بسيار مفيد بودند زيرا بخارها و دودهاي حاصل از انفجارات، عملكرد حسگرهاي الكترونيكي را مختل و باعث غلط به صدا درآمدن آژير خطر مي شدند. پرندگان همچنين به وجود گازهاي سمي نظير كلر كه در مناطق صنعتي به آب ها و گياهان آسيب مي رسانند مي توانند پي ببرند. بنابراين گاهي اوقات يك تدبير مناسب مي تواند ما را به سمت كوتاه ترين و علمي ترين راه سوق دهد مطمئناً پرندگان در آينده چيزهاي بيشتري به ما خواهند آموخت.
۲۰۰۳.Reuters,March

حاشيه علم
• شكست در كلونينگ
007835.jpg

دانشمندان مي گويند يك مانع بيولوژيكي در سلول هاي پستانداران، كلونينگ انسان را غيرممكن مي سازد. پروفسور جرالد شاتن اعلام كرد كه علت عدم امكان همانندسازي انسان وجود يك ساز و كار اساسي وراي تقسيم سلولي است كه ظاهراً در روند كلونينگ انسان ناكارآمد مي شود. در نتيجه اين امر در روند تكامل، جنين يك پستاندار كلون شده امكان گذر از مرحله اوليه را ندارد. پروفسور شاتن مي گويد در روند كلونينگ، كروموزوم ها به گونه اي مناسب تقسيم نمي شوند. تكامل سلولي از اولين مرحله تقسيم سلولي به طور نامناسب صورت مي گيرد. پروفسور شاتن و همكارانش هسته سلول هاي اهدايي را به ۶۲۴ تخمك گرفته شده از ميمون رزوس انتقال دادند. به گفته دانشمندان از ۳۳ جنيني كه در رحم ميمون هاي مادر كاشته شد، پس از تقسيم سلول اوليه، هيچ بارداري كاملي صورت نگرفت. تصويربرداري از DNA و ساختار اصلي سلول نشان داد كه مشكلات كروموزومي درون هر يك از سلول ها وجود دارد. شاتن افزود روش هاي متداول همچون روش هاي به كار گرفته شده براي خلق گوسفند دالي، موش و ساير حيوانات اهلي در پستانداران غيرانسان كارايي دارد. شاتن خاطرنشان مي كند من مدعي نيستم كه همانندسازي انسان هرگز اتفاق نخواهد افتاد. با در اختيار داشتن وقت، مواد و ابزار كافي مي توان به اين مهم دست يافت اما در حال حاضر اين روش كارايي ندارد.

• جلوگيري از نارسايي بافت عصبي
نتايج تحقيقات كلينيك مايو در آمريكا نشان مي دهد كه مصرف آنتي اكسيدان آلفاليپوئيك اسيد، به طور قابل توجهي عوارض آسيب هاي بافت عصبي را كاهش مي دهد. آسيب هاي صورت گرفته در بافت عصبي يكي از عوارضي است كه در بسياري از بيماران مبتلا به ديابت بروز و طبق آمار موجود ۵۰ درصد افراد مبتلا به بيماري قند دچار آن مي شوند. محققان كلينيك مايو و يك مركز پزشكي در روسيه ۱۲۰ بيمار قندي را كه دچار آسيب هاي بافت عصبي شده بودند تحت مطالعه قرار دادند. گروهي از اين بيماران به مدت ۳ هفته آنتي اكسيدان ALA دريافت و گروهي نيز به عنوان گروه كنترل تنها تركيبات مشابه آنتي اكسيدان مزبور را مصرف كردند. بررسي هاي انجام شده نشان داد گروهي كه ALA دريافت كرده بودند نسبت به گروه كنترل، بهبودي قابل توجهي در ميزان و وخامت عوارض آسيب هاي بافت عصبي نظير بي حسي، احساس سوزش، درد و احساس خارش در دست و پا پيدا كردند. دكتر پيتر ديك از كلينيك مايو گفت آنتي اكسيدان ALA در داروخانه ها و بدون تجويز پزشك با دوز پايين در دسترس بيماران قرار دارد اما ما هنوز از عوارض جانبي مصرف زياد آن اطلاعاتي در دست نداريم و تحقيق گسترده اي در اين زمينه در دست انجام است. وي گفت تا زماني كه نتيجه اين تحقيقات به دست نيامده است مصرف مقدار زياد آنتي اكسيدان به بيماران ديابتي توصيه نمي شود.

• اسكن فرآيند غمخواري
007840.jpg

دانشمندان شواهدي يافته اند كه نشان مي دهد افراد غمخوار و دلسوز، با تقليد رفتار ديگران احساسات آنان را درك مي كنند. پژوهشگران آمريكايي و ايتاليايي فعاليت مغز عده اي داوطلب را كه حالت چهره ديگران را تماشا و يا تقليد مي كردند مورد اسكن الكترونيكي قرار دادند. اين اسكن نشان داد كه احتمالاً اين افراد از اقداماتي كه با حالت هاي صورت ديگران مرتبط است يك تصوير ذهني ايجاد كرده و از اين طريق احساسات كساني را كه با آنان برخورد دارند درك كرده و با آنان غمخواري مي كنند. به نظر مي رسد تقليد، بخش هايي از مغز را كه به عملكردهاي حركتي و نيز احساسي مربوط مي شود، فعال مي كند. عمل تقليد با فعاليت بخشي از مغز به نام Insular نيز مرتبط شناخته شده است. گمان مي رود اين بخش از مغز اطلاعات را ميان مراكز حسي و حركتي برقرار مي كند. دانشمندان در گذشته تصور مي كردند كه افراد غمخوار به طور ناخودآگاه، رفتار و حالات صورت ديگران را بيش از ديگر افراد تقليد مي كنند ولي يافته هاي جديد توضيحي بر اين ادعاي دانشمندان ارائه مي دهد.

• محصولات كلون شده بي خطر
007850.jpg

وزارت بهداشت ژاپن استفاده از گوشت و شير حيوانات كلون شده را براي انسان ها بي خطر اعلام كرد. احتمالاً در پي اين اقدام ژاپن اولين كشوري خواهد بود كه ورود اين گونه مواد غذايي به بازار را آزاد مي كند. در حال حاضر فروش گوشت حيوانات همانندسازي شده طبق قوانين وزارت كشاورزي اين كشور ممنوع است اما خبرگزاري كيودو ژاپن اعلام كرده از ميان ۴۰ مركزي كه در اين كشور حيوانات همانندسازي شده پرورش مي دهند ۳۳ مركز خود را براي ارائه اين محصولات به بازار آماده مي كنند. ژاپن در مورد استفاده خوراكي از محصولات غذايي توليد شده با فناوري زيستي قوانيني وضع كرده است و هنوز مشخص نيست كه آيا گزارش جديد وزارت بهداشت ژاپن در قوانين استفاده از اين قبيل مواد غذايي تغييرات اساسي ايجاد مي كند يا خير. در گزارش وزارت بهداشت اين كشور استفاده از گوشت و شير گاوهايي كه با روشي مشابه روش همانندسازي دالي كلون شده اند بي خطر اعلام شده است.

علم
ادبيات
اقتصاد
ايران
جهان
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  ايران  |  جهان  |  علم  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |