چهارشنبه۳۱ ارديبهشت ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۰۵۵ - May . 21, 2003
جنگل هاي اندونزي در سراشيبي نابودي
014970.jpg
هواداران محيط زيست كه سعي دارند چوب بري غيرقانوني را در اندونزي متوقف كنند، از شركت هاي چوب بري آمريكايي به نام هاي «جورجيا پاسيفيك» و «هوم دپو» خواسته اند خريد چوب از اين منطقه را قطع كنند.
به گزارش خبرگزاري رويتر از نيويورك، يك مقام مسئول در شبكه عمليات جنگلهاي استوايي مي گويد: ما از اين دو شركت آمريكايي خواسته ايم كه به فوريت خريد هرگونه چوب اندونزيايي و خمير كاغذ را تا شناسايي حقوق مردمان بومي متوقف سازند و دولت اندونزي هم بايد چوب بري غيرقانوني را متوقف سازد.»
سخنگوي شركت چوب بري جورجيا پاسيفيك آمريكا خاطرنشان كرده است: «ما به سادگي براي مشتريان آمريكايي خود از اندونزي چوب مي خريم. اما ماكاري به چوب بري نداريم... و دانسته چوب هايي را نمي خريم كه به طور غيرقانوني بريده شده باشند.»
بر اساس اعلام شبكه عمليات جنگل هاي استوايي، جورجياپاسيفيك بزرگترين واردكننده انواع تخته سه لايي از اندونزي است. مقام هاي جنگلباني مي گويند چوب بري غيرقانوني در اندونزي سالانه به ۷/۵۰ ميليون مترمكعب مي رسد و زيان پيش بيني شده به جنگلهاي استوايي اين منطقه بالغ بر ۴۲/۳ ميليارد دلار در سال است.
مساحت جنگل هاي استوايي اندونزي حدود ۱۲۰ ميليون هكتار است. اما هر سال ۲ ميليون هكتار از اين جنگل ها توسط كمپاني هاي چوب ايالات متحده آمريكا پاك تراشي مي شود و با توجه به اينكه بسياري از زمين هاي جنگلي در نقاط دور افتاده بزرگترين مجمع الجزاير جهان قرار دارد بسياري از واقعيت هاي تلخ مربوط به نابودي جنگل هاي استوايي در اندونزي هنوز برملا نشده است.
يك تحليلگر محيط زيست در آلمان كه به تازگي از اين جنگل ها ديدن كرده است، مي گويد: شركت هاي چوب بري با وعده بازسازي و احياء جنگل هاي استوايي به
پاك تراشي و نابودي اين گنجينه هاي تجديدناپذير جهان پرداخته اند، اما آنچه كه ديده مي شود، مرگ تدريجي جنگل هاي استوايي است. مجامع بين المللي و تشكل هاي زيست محيطي جهان بايد براي نجات جنگل هاي استوايي اندونزي بپاخيزند.
ترجمه : سعيد علوي نائيني

بازشناخت ارزشهاي زيست محيطي منطقه حفاظت شده البرز مركزي
البرز مركزي ميراث گرانبها
014975.jpg
نگريستن به كوههاي مرتفع البرز در شمال تهران و هرازگاهي گذري در دامنه آن هميشه جذابيت خاص خود را دارد و در فاصله اي نه چندان دور، در محدوده شميرانات و نزديك حريم شهر بزرگ تهران، مرز جنوبي منطقه ايست زيبا و پرشكوه، به نام منطقه حفاظت شده البرز مركزي كه از اوشان در رودبار قصران آغاز و با گذشتن از آهار و سنگان تاروديج و ازگي ادامه دارد. اين منطقه عظيم بيش از سي سال پيش به لحاظ غناي كم نظير پوشش گياهي و حيات وحش و اكوسيستم هاي آبي، كوهستاني مرتفع، فلات و جنگلي آن به عنوان منطقه حفاظت شده البرز مركزي تحت مديريت سازمان حافظت محيط زيست قرار گرفته است. قسمت جنوبي منطقه در حوزه استحفاظي اداره كل محيط زيست استان تهران واقع شده كه با دارا بودن چشم اندازها و مناظر دلفريب صخره ها و تپه  ماهورهاي فراوان و چشمگير، دره هاي عميق و گياهان و جانوران بومي كه خاص البرز مركزي مي باشند به عنوان ذخيره گاه بسيار غني بيولوژيكي كشور و يكي از بهترين الگوهاي زيست محيطي محسوب مي شود. منظره مسحور كننده آزاد كوه و كوههاي سر به فلك كشيده اي همچون پالون گردن، سيكنو، سياه سنگ، خرسوك، تسام و صندوق چال، رودخانه ها و چشمه سارهاي فراوان و همچنين وجود حوزه هاي آبخيز مهم و حياتي تأمين آب آشاميدني و آبياري كشاورزي استان تهران و قرار گرفتن جاده تفرجگاهي كرج- چالوس در مرز غربي آن، نزديكي به شمال كلان شهر تهران به عنوان پايتخت و قابليت ها و جاذبه هاي ويژه كوهنوردي، ماهيگيري، آموزشي، تفريحي و سياحتي اين منطقه از ويژگيهاي بارز و منحصر به فرد اين گنجينه طبيعي پرارزش است.
تاريخچه
منطقه البرز مركزي به دليل وضعيت طبيعي خود و نزديكي به مركز حكومتي همواره مورد توجه حاكمان وقت بوده كه بنا شدن قصرها و تفرجگاهها و مكانهاي استراحتي و شكارگاههاي غني در اين ناحيه از مشخصه هاي آن است. در سال ۱۳۴۶ هجري، برابر مصوبه قانوني شوراي عالي شكارباني و نظارت بر صيد، اين اندوختگاه مهم با وسعتي معادل ۳۹۹۰۰۰ هكتار به عنوان منطقه حفاظت شده اعلام و مورد حفاظت واحدهاي تابعه سازمان شكارباني و نظارت بر صيد در استانهاي مازندران و تهران قرار گرفت. در حال حاضر نيز قسمتهاي جنوبي منطقه كه حدود يك سوم از كل مساحت آن را شامل مي شود تحت مديريت اداره كل حفاظت محيط زيست استان تهران قرار دارد.
پوشش گياهي و حيات وحش جانوري
شناسايي بيش از ۹۵۰ گونه گياهي متعلق به حدود
۵۷ خانواده از گياهان اصلي اين منطقه اكولوژيكي كه تعداد كثيري از آنها اختصاصاً در البرز يافت مي شوند، نمايانگر پوشش گياهي بسيار غني و متنوع منطقه و بالاترين گستره پراكندگي در اين عرصه مي  باشد كه از قوي ترين فلورهاي گياهي در بين مناطق تحت حفاظت به شمار مي آيد و يكي از ذخيره گاههاي ژنتيكي ايران بوده و ارزش بالايي براي حفاظت دارد، البته غناي گياهي موجود زاييده وضعيت خاص توپوگرافي و اقليمي منطقه است و پوشش در ارتفاعات بالاي ۳۲۰۰ متر از سطح دريا مناسبتر و از تنوع ژنتيكي خاص برخوردار است.
از لحاظ حيات وحش جانوري به علت تنوع اقليمي و شرايط خاص اكولوژيك و توپوگرافي منطقه البرز جنوبي شرايط زيست  مساعدي براي زندگي انواع وحوش در اين گستره فراهم گرديده است. براي معرفي تنوع جانوري اين منطقه مي توان از ۱۵۵ گونه پرنده از ۴۰ خانواده و ۲۵ گونه پستاندار نام برد. خزندگان و دوزيستان نيز در اين منطقه از تنوع بالايي برخوردارند و وجود خزندگان و دوزيستان به علت رابطه اكولوژيكي كه با جوندگان كوچك دارند، از عوامل اصلي كنترل جمعيت جوندگان در اين منطقه محسوب مي گردند.
امكانات آموزشي، پژوهشي
منطقه البرز مركزي كه يكي از بهترين الگوهاي زيست محيطي است، بخش قابل توجهي از فون و فلور كشور را در خود جاي داده است. بخشهايي از اين منطقه حفاظت شده تاكنون مورد بررسي كارشناسان و محققان قرار نگرفته است و از ديدگاه تحقيقاتي مكاني بكر به نظر مي رسد كه مي تواند بستر مطالعاتي مناسب براي بررسي جامع علاقه مندان محيط زيست باشد. مطالعات اكولوژيك و عمليات اجرايي در خصوص بررسي ماهيهاي منطقه و تجزيه شيميايي آب و پلانكتون ها و باكتريهاي درياچه از جمله موضوعات مورد علاقه دانش پژوهان مي باشد كه با احداث ايستگاه تحقيقاتي و آزمايشگاهي محيط زيست تسهيلات لازم براي انجام امور پژوهشي فراهم شده كه با يك برنامه ريزي صحيح و منسجم دستيابي به اهداف مورد نظر در زمينه هاي مختلف آموزشي و تحقيقاتي در منطقه آسانتر تحقق مي يابد.
مشكلات منطقه حفاظت شده البرز
مناطق حفاظت شده به عنوان يك منبع ژنتيك و اندوختگاه علمي، آموزشي و پژوهشي براي نسل  حاضر و آينده محسوب مي شوند بررسيهاي انجام شده با فاصله بيست سال در منطقه البرز جنوبي، گوياي روند تخريبي منطقه بوده و در يك ارزيابي كلي تفاوت فاحشي را بين جمعيت هاي حيات وحش و پوشش گياهي نشان مي دهد. رودخانه هاي كرج و ولايت رود در محدوده حفاظت شده قرار دارند و به دليل موقعيت خاص تفرجگاهي خود بيش از ساير نواحي مورد تجاوز و تخريب قرار گرفته اند و عليرغم تلاشهاي انجام شده اين روند تخريبي همچنان ادامه دارد، به طوري  كه تقريباً تمامي واحدهاي مسكوني، خدماتي و پذيرايي اطراف آنها فاقد سيستم تصفيه بوده، تمام مواد اضافي و غير مصرفي و حتي فاضلاب به طور مستقيم و غيرمستقيم به رودخانه هاي مجاور سرريز و يا در آن تخليه مي شود. ساخت و سازهاي بي رويه و افزايش اماكن و فعاليتهاي واحدهاي نظامي و ارگانهاي مختلف موجبات تشديد آلودگي و تخريب منطقه را فراهم نموده است.
دامداري و چراي بي رويه دام
در منطقه
از عوامل اصلي و مؤثر ديگر، نابودي و فرسايش گياهي و خاك، چراي بي رويه و زودرس دام و وجود دامداران كوچنده كه هر سال به منطقه مي آيند و بدون در نظر گرفتن ظرفيت مراتع توسط دامداران صورت مي پذيرد، دامها به طور غيراصولي و بدون برنامه زمان بندي، قبل از آمادگي مراتع وارد منطقه شده و افزايش طول مدت چرا و بي موقع بودن آن خسارات غيرقابل جبراني به منابع وارد مي سازد و موجب تخريب شديد اراضي و گل آلود شدن آب رودخانه ها نيز مي گردد.
به طور كلي تنوع گياهي منطقه به دليل عدم رعايت صحيح بهره برداري از تراكم خيلي ضعيف برخوردار بوده و در نتيجه بسياري از گونه  هاي مرغوب و باارزش در حال انقراض است و اثر مخرب انساني روي كاهش آنها كاملاً نمايان گرديده است و بايد با كنترل و حفاظت مستمر از منابع طبيعي كه موجب بقا و تداوم حيات سالم و حفظ ذخاير ژنتيكي، جانوري و گياهي است در جلوگيري از روند انقراض مؤثر واقع گرديم.
راهسازي و بهره برداري غيراصولي
برنامه ريزي و اجراي هر پروژه بدون پشتوانه مطالعات جامع از منابع، ذخاير و فضاي طبيعي منطقه از جمله احداث راه در صورتي كه بدون ارزيابي زيست محيطي انجام پذيرد، با توجه به شرايط خاص و حيات طبيعي كم نظير سلسله جبال البرز كه نقش عمده و حساسي در نيمي از كشور با حداكثر تراكم جمعيت به عهده دارد موجبات بروز لطمات جبران ناپذيري در آينده به ويژه براي منابع آبي فراهم مي آورد و زيانهايي از قبيل تخريب منابع آب و خاك، ويراني زيستگاههاي حيات وحش و قطع ارتباط زيستگاههاي جانوري، دگرگوني مناسبات زيست محيطي، نابودي ذخاير ژنتيك، نابودي بسياري از گونه هاي گياهي و جانوري، از بين رفتن رودخانه هاي فرعي منتهي به رودخانه هاي كرج و جاجرود و... از آثار بديهي بهره برداريهاي غيراصولي بوده كه پيامدهاي فاجعه باري را به دنبال خواهد داشت. با در نظر گرفتن تمامي شاخصها و قابليت هاي زيست  محيطي خاص كه البرز مركزي را از موقعيت استثنايي و خارق العاده از جهت اكوتوريستي و تفرجگاهي برخوردار مي نمايد، حفاظت و نگهداري اين ميراث گرانبها و ملي و ذخاير بيولوژيك را بيش از پيش ملموس و الزامي مي دارد و سازمانهاي مسئول موظفند قاطعانه از بروز هرگونه عوارض سوءزيست  محيطي و خسارت وارده بر محيط زيست در اين منطقه جلوگيري نمايند.
لادن نصيري- مهندس محيط  زيست
منبع:منطقه حفاظت شده البرز مركزي- انتشارات سازمان حفاظت محيط زيست

محيط زيست
اجتماعي
اقتصادي
انديشه
حقوق شهروندي
خارجي
سياسي
شهري
علمي فرهنگي
ورزش
ورزش جهان
صفحه آخر
همشهري اقتصادي
همشهري جهان
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   انديشه   |   حقوق شهروندي   |   خارجي   |   سياسي   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |  
|  محيط زيست   |   ورزش   |   ورزش جهان   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |