اولين شماره فصلنامه
«مدرس هنر» انتشار يافت
اولين شماره فصلنامه «مدرس هنر» نشريه تحليلي- پژوهشي دانشكده هنر، دانشگاه تربيت مدرس انتشار يافت.
در اين شماره مطالبي در زمينه معماري، تئاتر و نقاشي با عناوين زير به چاپ رسيده اند:
مقدمه اي بر نقش و كاربرد پيمون در معماري ايراني، سير و تحول طراحي در نقاشي ايراني از ابتداي دوره اسلامي تا اواخر دوره مغول، تأويل تبارشناسانه قهرمان در تعزيه، تزئين در معماري و هنر ايران(دوره اسلامي با تأكيد بر مساجد)، طاق بستان، جلوه گاه هنر، گزيده اي از آثار جواد پويان و چكيده مقالات به زبان انگليسي.
انتشار «خيال» ۴
چهارمين شماره از فصلنامه «خيال» فرهنگستان هنر به مدير مسئولي مهندس ميرحسين موسوي و سردبيري مهرداد قيومي بيد هندي منتشر شد.
اين شماره از فصلنامه خيال حاوي مطالبي از مجتبي مطهري الهامي، رنه گنون (ترجمه فرزانه طاهري)، بهمن نامور مطلق، كورش صفوي، سيما وزيرنيا، محمد شهبا، نورا... نصرتي و... است.
خيال چهارم مطالب: نور خيال، علم الحروف، دفتر حسن، درك نشانه، جايگاه نماد در نظام انديشه يونگ، معاني نمادين گنبد، معماران سده هاي ميانه در شرق و غرب(۲)، ارزش هاي نمادين قنديل هاي ايراني، درآمدي بر نظريه ضلع شناخت و مرور كتاب چشم اندازهاي بازيگري و... را در خود گنجانده است.
خيال ۴ در ۱۴۴ صفحه و با قيمت ۱۲۰۰ تومان به بازار عرضه شده است.
«خبرنامه فرهنگستان هنر»
«خبرنامه فرهنگستان» شماره ۵، به مدير مسئولي محمدرضا كشاورز و سردبيري محبوبه پلنگي منتشر شد.
پنجمين شماره از «خبرنامه فرهنگستان» حاوي مطالبي چون اخبار فرهنگستان، گزارشي از برپايي نمايشگاه «نخستين گام با كمال الدين بهزاد» در تبريز، مقاله اي در باره هنر (ترجمه فيروزان زهادي)، گفت وگو با استاد عباس قانع، گفت وگو با استاد بهمن آزموده، فرهنگستان در سالي كه گذشت، معرفي اعضاي گروه موسيقي، معرفي فرهنگستان هنر چين و معرفي كتاب «شاهكارهاي هنر آسيا» است.
حرفه: هنرمند ۳ منتشر شد
سومين شماره «حرفه: هنرمند»، نشريه هنرهاي تصويري منتشر شد. اين نشريه در تازه ترين شماره خود به بخش هاي متنوعي چون مطالب زير پرداخته است.
حرفه: عكاس، شامل: لحظه هايي به ناپايداري لمس بال فرشته، آغوش، سرزمين مادري، سرزمين جنگهاي داخلي، لحظه گرفتن عكس، لحظه كوتاهي است؛ حرفه: نقاش شامل: خوب، بد، زشت، بي رحم ترين رئاليست دنيا، چشمي كه فرو مي بلعد؛ حرفه: سينماگر، شامل: مشكل خانم شيرين نشاط، سبكي جديد براي تقديس تمثيل، اهميت اگزوتيك بودن؛ من آنجا بوده ام، اصالت، فرديت، نسل نقد (گفت وگو با ويكتور پركينز و داگلاس پاي) در جست وجوي قطعه ناتمام، بزرگ رزمنده اي بود لطيف، كوليان مفرغ و رؤيا، چاهسار طبيعت و مرد بازو طلايي.
نشريه حرفه: هنرمند به صاحب امتيازي و مدير مسئولي شهريار توكلي و زير نظر شوراي نويسندگان منتشر مي شود.
معماري و شهرسازي
شصت وهشت و شصت و نهمين شماره مجله معماري و شهرسازي انتشار يافت.
در اين شماره مي خوانيم: معماري معاصر ايران شامل گرايشها و چالشها، بحر معلق، حكايت معماري امروز ايران، ظهور و افول سبكها، گفت وگو با ايرج كلانتري و... ، نظر شامل ردي در خاكستر، پيچيدگي و يا فرماليزم پيچيده، معماري زيست اقليمي، منظر، معماري جهان شامل گفت وگو با ريچارد مه ير، ژاك هرزوگ، درجه صفر معماري، بخش ويژه شامل خاطره ها، مكث، نگاهي به آثار مهدي حسيني، خط و خاك، معرفي كتاب و تازه هاي اينترنت.
انتشار شماره جديد
«دوربين عكاسي»
چهاردهمين شماره ماهنامه «دوربين عكاسي» در ۳۲ صفحه انتشار يافت.
دراين شماره مي خوانيم: فراخوان براي نوشتن نقد عكس، نقد عكس: چهار گام، نامه ها، عكسهاي شما: مسابقه عكس ۱، دوربين فاين پيكس اس ۶۰۲ زوم، هزار نكته عكاسي، طرح ها و ساختارها، گذر از عكاسي معمولي به عكاسي ديجيتال، عكاسي مطبوعاتي، شناخت فيلم و عكاسي خلاق منظره.

سهيلا نياكان
برپايي نمايشگاه گروه نقاشان ايراني در اسلو همزمان با برگزاري نمايشگاههاي مختلف ديگري در اين شهر بود.
اين نمايشگاه ها بيشتر در موزه هاي مختلف شهر و گالري هاي هنرهاي تجسمي در اوايل ارديبهشت ماه برپا شده بودند، چرا كه با توجه به شرايط آب و هوايي نروژ، بهار و تابستان بهترين فرصت براي حضور مردم در اماكن و مجامع عمومي است.
گزارشي اجمالي از مهمترين نمايشگاهها در شهر اسلو مي تواند چشم اندازي مقطعي و موضوعي از نمايش هنرهاي تجسمي در كشور نروژ به دست دهد.
موزه بين  المللي هنرهاي كودكان
اين موزه به  طور مرتب و منظم با برنامه اي جامع و از پيش طراحي شده، هنرهاي كودكان و نوجوانان كشورهاي مختلف را در معرض ديد مردم نروژ قرار مي دهد. شعار موزه، «ديدن دنيا از دريچه چشم كودكان» است و برنامه آن در ماه آوريل و مه اختصاص به نمايش نقاشي هاي كودكان ويتنام، اواكراين، چين، فرانسه، شيلي، سنگاپور، تايلند و هند در كنار آثار كودكان نروژي داشت. موضوع نقاشيهاي كودكان ۶ تا ۱۳ ساله در اين دوره مربوط به حضور كودكان در دنياي اطرافشان مي شد.
نكته قابل توجه بازديد منظم بچه هاي نروژي به همراه معلمان نقاشي آنها از اين موزه بود.
امپرسيونيستهاي نروژي
سبك امپرسيونيسم در نروژ ديرتر از موج آن در اروپا و در اواخر قرن نوزدهم به اين كشور سرايت كرد ،اما پايدارترين سبك هنري در ميان نقاشان نروژي است كه تركيب آثار آنها با گوشه هايي از مكتب اكسپرسيونيسم اروپاي شمالي سبكي ويژه در نقاشي اوايل قرن بيستم در نروژ بوجود آورده است.
«گالري ملي نروژ» اقدام به برپايي نمايشگاههايي از آثار مانه، بليك، هريت بيكر و به خصوص ادوارد مونش در طول سال گذشته كرده بود تا محققين و دانشجويان هنر نروژي به تأثير امپرسيونيستهاي اوايل قرن بيستم و شناسايي ريشه هاي آن در نقاشي كشورشان بيشتر آشنا شوند. از طرفي علاقه بي اندازه نقاشان نروژي به نقاشي هاي مونش قابل توجه بود و هيچ موزه يا گالري در اسلو بدون آثاري از مونش نيافتم.
در اين گالري طراحي ها و سياه قلم هاي نقاش نروژي توماس في آرنلي (۱۸۷۷-۱۸۰۲) متأثر از مكتب تركيبي امپرسيونيسم و اكسپرسيونيسم برپا شده بود.
طراحي هاي في آرنلي بازگوكننده طبيعت سرد و برف گرفته يا بنادر ماهيگيري نروژ است و نقاشي هنرمند كه در كنار ساحلي آفتابي پسر بچه اي را نقاشي مي كند، شايد گرمترين كار او به لحاظ رنگ گذاري و نورپردازي در ميان ديگر آثارش است.
نقاشيهاي پرپاله استروم (۱۹۹۴-۱۹۱۰)، جي، سي دال (۱۸۵۷-۱۷۸۵) ديگر آثار جديد و قديم نقاشان نروژي است كه بر نگاه طبيعت گرايانه نقاشان اين كشور تأكيد دارد.
گالري ملي اسلو، مهمترين محل مركز تحقيقات بصري دانشجويان دانشگاه اسلو است كه گالري در محل اين دانشگاه استقرار يافته است.
موزه هاي مونش، استنرسن و ويگلند نيز آثار متنوعي از مجسمه، هنر مفهومي و نقاشي را در برنامه كار خود داشتند. نكته مهم در امر اطلاع رساني كار موزه ها و گالريهاست. به گونه اي كه در بروشور هر نمايشگاهي، برنامه ديگر نمايشگاهها تيتروار اعلام شده است. نقشه اي به همراه بروشور نشان مي دهد كه محل گالري يا موزه كجاست و آدرس پست الكترونيكي به علاقه مندان كمك مي كند تا قبل از مراجعه به هر نمايشگاهي از چند و چون آثار ارائه شده با خبر شوند.
هنر مدرن و علاقه عمومي
برنامه موزه مونش از مارس تا مه اختصاص به يك قرن آثار اكسپرسيونيسم داشت. علاقه مندان زيادي از اين مرور آثار استقبال كردند و با بررسي كلي اين مجموعه به شناختي تحليلي و ريشه اي از اكسپرسيونيسم و آبستره در شمال اروپا و آلمان دست يافتند. آثاري از خود ادوارد مونش، يورن و پير آلچينسكي، هنري نانن و به خصوص اوتو وان لو كه نقدهاي مفصلي از كار او در مجله ها و نشريات هنري نروژ همزمان با برپايي اين نمايشگاه چاپ شد،از جمله آثار به نمايش درآمده دراين مدت هستند.
نكته مهم، روش بررسي آثار است كه در كاتالوگ نمايشگاه به بازديدكنندگان داده مي شد و جداي از اعلام تاريخچه و اطلاعات هنري درباره نقاشي ها و هنرمندان و نوع تأثير پذيري و تأثيرگذاري مكتب اكسپرسيونيسم و آبستره در آثار آنها نيز توجه شده بود.

به مناسبت هفته ميراث فرهنگي نمايشگاهي از آثار مينياتورهاي روحاني هنرمند حاج ميرزا آقا امامي اصفهاني در نگارخانه موزه تماشاگه تاريخ برگزار شده است.
ميرزا آقا امامي اصفهاني نقاشباشي، نقاش چيره دست اصفهاني است كه از نقاشان بزرگ دوره ناصر الدين شاه قاجار به شمار مي رود. وي در دوران كودكي زير نظر پدرش سيد حسين تعليمات ديني را فرا گرفت و از همان زمان در خانواده با هنر نقاشي آشنا شد. استاد امامي از سلسله سادات امامي اصفهاني است كه به تدين و هنرآفريني معروف بودند.او در هنر خود سرآمد اقران و نقاشباشي دوران خود بوده است.
بعد از مدتي اصفهان را به قصد تهران ترك كرد و در مجمع الصنايع دولتي مباركه در الماسيه تهران زير نظر استاد چيره دست و هنرمند طرازاول تذهيب ميرزا رضي صنيع همايون به كار پرداخت و به تمام فنون علم و تصوير و تذهيب آشنا شد. پس از مدتي كار در تهران به شوق ديدار زادگاهش اصفهان رهسپار اين شهر شد و در سراي سنگ تراشان ملك، كارگاهي براي خود ترتيب داد و تا شصت سالگي در اين كارگاه مشغول به كار شد و در همين زمان، عمده آثارخود را به وجود آورد. شاگردان ارزنده اي را نيز جهت احياي هنرهاي تصويري ايراني تربيت كرد. بعد از آن در خانه مسكوني خود ساكن شد و پانزده سال آخر زندگاني پرمايه اش را درخلوت و انزوا به آفرينش تابلوهاي بسيار زيباي خود پرداخت. مرگ اين استاد گرانقدر به سال ۱۳۳۴ شمسي در سن ۷۵ سالگي اتفاق افتاد.
ميرزا آقا امامي علاوه بر اينكه در چهره پردازي و جانورسازي، گل و مرغ، نماسازي، طراحي نقوش قالبي، كارهاي روغني، تذهيب، تشعير و ساير شيوه هاي اين فن دستي قوي داشت در هنر «سوخت» كه يكي از شيوه هاي بسيار دشوار تصاوير چرمي به شمار مي آمد نيز استادي بي نظير و چيره دست بود. استاد در زمينه هاي سياه قلم، رنگ، گواش، آبرنگ، نقاشي بر روي درها، نقوش روي كاشي و پارچه نيز مهارت زيادي داشت و آثاري را خلق كرده كه همگي نشانه هاي ذوق و درجه والاي هنرمند استاد ميرزا آقا امامي اصفهاني است.
و اما هنر سوخت يكي از هنرهاي عصر نادري است كه قدمت آن به پيش از صفويه مي رسد. در عهد صفويه هنرمندان براي تزئين جلدهاي چرمي قرآن بر روي طرحهاي مختلف، چرمهاي رنگ شده مي چسباندند كه به اين روش سوخت مي گفتند تا اينكه حاج ميرزا آقا امامي با ابتكار جديد، هنر سوخت را از روي جلد قرآن بر روي تابلو، منتقل كرد و به اين هنر جلوه ديگري بخشيد، كه خوشبختانه به همت موزه تماشاگه تاريخ تعدادي از سوخت اين هنرمند در نگارخانه موزه به نمايش درآمده است. استاد امامي در اين رشته، فرزندان هنرمندي چون:بانو زينت امامي حاج صدر، آقا نجم و حاج ابوالقاسم و حاج آقا فخر امامي را تربيت نموده كه هر كدام در هنر تصويرسازي دستي داشته و عشق موروثي پدر، آنان را به سوي خود كشيده است.
خانم زينت امامي از معدود كساني است كه از هنر سوخت اطلاع دارد و همچنان كار پدر خويش را دنبال مي كند. از ديگر شاگردان نام آور استاد مي توان از استاد حسيني اسلاميان، استاد حسيني خطايي و استاد محمود فرشچيان نام برد كه هر كدام به نوبه خود زيبايي را نقش آفريدند.
نمايشگاه آثار حاج ميرزا آقا امامي تا ۱۱ خرداد در نگارخانه موزه تماشاگه تاريخ برپا است.

فلور فيض بخش متولد ۱۳۳۸ بابل است. اين نقاش با گذراندن تحصيلات آكادميك در رشته هنر، تاكنون فعاليتهاي نمايشگاهي متعددي به صورت گروهي و انفرادي در داخل و خارج از كشور داشته است. وي از نقاشان فيگوراتيو است كه گرايشهايي به نقاشي آبستره پيدا كرده و چنين باور دارد كه «در نقاشي آبستره، هيچ چيز از پيش تعيين شده و مشخص نيست. نقاش گفت وگويي را با زبان خويش آغاز مي كند و چگونگي پايان يافتن اين گفت وگو معلوم نيست. راه بسياري براي پايان رساندن وجود دارد و اين پيچيدگي و مبارزه مرا به طي راه تشويق مي كند.»
* * *
* شما از نقاشي فيگوراتيو به آبستره رسيده ايد، در اين باره توضيح دهيد.
- من از پانزده سال پيش نقاشي را شروع كرده ام. اصولاً نقاش فيگوراتيو هستم. موضوع نقاشي ام انسان و محيط پيرامون اوست. عشق، درد، تعليق و تأثير آن بر انسان موضوعات كارهايم را تشكيل مي دهند و نيز در اين گذار چه بر سر انسان مي آيد، ضربه هايي كه بر پيكر انسان وارد مي شود، پاره پاره شدن وجود در اثر عوامل بيروني كه اين تكه تكه شدن و تعليق، مرا به آبستره نزديك مي كند.
* موضوعات نقاشي هايتان را چگونه انتخاب مي كنيد و ايجاد اثر چطور آغاز مي شود؟
- موضوع كار، انسان و پيرامون اوست. اين ابتداي كار است. هر يك از ما در دنياي مخصوص به خود زندگي مي كند. دنيايي كه خود مي سازيم. بخشي از اين دنيا آگاهي كامل و قسمتي ديگر ناآگاهانه است. صداي ضربه ها هميشه در گوشم طنين افكن است. ارتباط با سطح تصوير، با صدا و موسيقي، حضور انسان بر روي زمين و آنچه آن را خدشه دار مي كند، آغاز مي شود و در ادامه نقشي بوجود مي آيد كه مخصوص نقاش است و از پيش تعيين شده نيست.
* در كار نقاشي، مطالعات جانبي مانند رمان خواني، مطالعه ادبيات تئوريك و نظري و مطالعه در تئاتر و سينما چه تأثيري بر رشد كارهايتان دارد؟
- اولين گام آشنايي با هنر، ادبيات است. اين به دليل داشتن ادبيات غني كشورمان است و دستيابي آسان به منابع مراجعه را سهل مي سازد. در صورتي كه منابع مراجعه به سينما و تئاتر بسيار كم و محدود است. همه اين هنرها به يكديگر وابسته اند. جستجو در اينها امكان دانايي را در هنر برايمان امكان پذير مي كند.
* نقاشي مدرن را چگونه مي بينيد؟
- در نقاشي از پيش تعيين شده و مشخص، شروع و به پايان رساندن بسيار آسان است. اما در نقاشي مدرن، هر فردي با تفكر و ذهنيت خويش كار را دنبال مي كند. چگونگي نگاه نقاش به دنيا و واقعيت هاي مقابل او مطرح اند. انسان و مصائب انساني با چگونگي نحوه نگرش او به اين مسائل آغاز و دنبال مي شود. پيچيدگي هاي ذهني هر فرد كار را بسيار مشكل تر مي سازد و نقاشي به سادگي به اتمام نمي رسد.

آرماند درور
جويسي ساليف وسيله اي است براي گرفتن آب ليمو، كه در نگاه اول شايد كاركرد آن چندان مشهود نباشد. ظاهر جويسي ساليف بيشتر به يك مجسمه شباهت دارد. مجسمه اي كه انسان را به ياد موجودات فرازميني داستان هاي علمي- تخيلي اچ.جي.ولز مي اندازد؛ ولي به هرحال، براي گرفتن آب ليمو وسيله خوبي است. اين وجه مشخصه كارهاي فيليپ استارك است. استارك، جويسي ساليف را در سال ۱۹۹۰ براي آلسي طراحي كرد و تاكنون بيش از ۵۵۰ هزار عدد از آن به فروش رفته است. به گفته خودش، ايده اصلي آن هنگام خوردن خوراك اسكوئيد در رستوران كوچكي به نام ايل كورسارو و در جزيره كاپرايا، ايتاليا به ذهنش رسيد و در همان جا هم بر روي دستمال سفره كاغذي رستوران طرح هاي اوليه آن را ترسيم كرد. عناويني كه استارك براي طرح هايش برمي گزيند غالباً غريب و شاعرانه اند؛ مانند جويسي ساليف براي وسيله آب ليمو گيري، پرينس آها براي چهار پايه و دكتر اسكود براي مگس كش پلاستيكي.
استارك پس از رها كردن تحصيلاتش در ۲۰ سالگي، مدير هنري كاردن شد. در ۲۵سالگي به آمريكا رفت و دو سال بعد، پس از بازگشت به پاريس، طراحي داخلي كلوپ شبانه لومان بلو را انجام داد. موفقيت اين پروژه باعث شد رئيس جمهور وقت فرانسه، فرانسوا ميتران، او را براي تغيير حال و هواي يكي از آپارتمانهاي اقامتي كاخ اليزه انتخاب كند. به اين ترتيب، استارك در ۳۰ سالگي به قدري در خارج از مرزهاي كشورش معروف شد كه از او براي ايجاد دگرگوني در فرهنگ و سنت هاي رايج طراحي در شهرهاي مختلف جهان دعوت مي شد. طراحي داخلي چهار هتل معروف در ايالات متحده، هتل رويالتون و هتل پارامونت در نيويورك، هتل دلانو در ميامي و هتل موندريان در لس آنجلس و طراحي رستوران و هتل پن اينسولا در هنگ كنگ و ساختمان آساهي در توكيو از آن جمله اند.
اين فرانسوي ۵۲ ساله طراح بسيار پركاري است. او همه چيز طراحي كرده است. موتورسيكلت براي اپريليا، بطري آب معدني براي سن برنار، راديو و تلويزيون براي تامسون و سابا، مجموعه كامل مبلمان براي سالن آرايش اورآل پاريس، مسواك براي فلئوكاريل، چراغ براي فلوس، ظروف آشپزخانه براي آلسي و مبلمان براي ويترا، كارتل و درياد، شايد پربيراه نباشد اگر او را پركارترين طراح معاصر بناميم.
استارك، شهروند متواضع و احساساتي جهان (او خود را قبل از آنكه فرانسوي بداند همشهري جهان محسوب مي كند). تمام توان خود را بر تغيير و تصورات ما از اشياء و جهان اطرافمان متمركز كرده است. او در طراحي خود سعي دارد به ما بفهماند كه براي گرفتن آب ليمو مي توان از چيزي استفاده كرد كه خود در حد يك مجسمه است و حتي مگس كش مي تواند شيئي دوست داشتني و زيبا باشد. او توانايي آن را دارد كه به مسواك طرحي اصيل و با هويت بدهد و يا به ما بياموزد كه تلويزيون هايمان به جاي جعبه هاي بزرگ تيره رنگ اشيايي صميمي و دلنشين باشند و اين دقيقاً همان كاري است كه او در طول ۴ سال همكاري خود با كمپاني تامسون انجام داده است. فيليپ استارك قريحه شوق برانگيز خود را صرف تغيير نگاه ما به پاستا، زيرسيگاري، كاسه توالت و دستشويي، كتري، ساعت و در يك كلام به كل زندگي، كرده است. استارك در فرآيند طراحي خود علاوه بر مغزش با قلبش نيز كار مي كند و دقيقاً به همين دليل است كه ما كارهاي او را با قلبمان درك مي كنيم و مي پذيريم. آنچه او خلق مي كند به همان اندازه كه زيبا و دلنشين است خوب هم كار مي كند. او معتقد است كه مسأله طراحي زمان ما ديگر آن شعاري نيست كه يكي از پدران طراحي، ديويد لوي، در دهه پنجاه بيان كرد:
اشياء زشت، بد به فروش مي روند. اين شعاري بود كه پايه موفقيت لوي شد و شايد موفقيت طراحي امروز تا حد زيادي ناشي از آن است. اما حالا وقتي قرار است محصول جديدي را طراحي كنيد با دو مسأله مهم مواجه هستيد: اول، مسأله صنعت و توليد كه ديگر ساختن به تعداد بيشتر، براي فروش بيشتر نيست. دوم اينكه، تقريباً از همه انواع محصولات نمونه هايي با كاركردهاي عالي و بي نقص در دسترس است و طراحي و ساخت نمونه مشابه ديگري از آنها عملاً كاري بيهوده است. بنابر اين، زماني شما مي توانيد طرحي موفق بيافرينيد كه از روال كنوني سرپيچي كنيد و يك شيء جديد با دنياي شاعرانه جديد خلق كنيد و اين همان كاري است كه استارك انجام مي دهد.
برگرفته از نشريه معمار