سه شنبه ۴ شهريور ۱۳۸۲ - شماره ۳۱۴۸- Aug, 26, 2003
بحران داوري فوتبال
علي گشاني- قضاوت در فوتبال، در بين بيست و دو بازيكن عصبي، خسته و خواستار پيروزي، يكي از سخت ترين مراحل زندگي است. اصولا حرفه داوري در فوتبال با انبوه تماشاگران كه شوق موفقيت تيم خود را در ذهن دارند كار و شغل آساني نيست. يك اشتباه كافي است تا يك ورزشگاه به حالت انفجار درآيد. قوانين داوري، روح قانون، برد بين المللي و سخت گيري در حمايت از داوري باعث شده است كه برنامه ريزان فوتبال جهان براي اين امر خطير به امكانات و برنامه هاي تازه تري فكر كنند. در فوتبال امروز پنج قاره جهان يكي از مشكلات عمده بحث داوري است كه بزرگترين بحران ساز فوتبال امروز است.
007830.jpg

عوامل مهم داوري در ايران
۱- لازمه يك قضاوت خوب آگاهي و شناخت قانون، جايگيري و موقعيت مناسب و برخورد مطابق قانون است.
۲- قاضي بايد شجاع باشد و در محكمه عدالت مصلحت انديشي از نوعي كه حق به حق دار نمي رسد انجام ندهد.
نمونه منفي آن مثالي كه دكتر سيار از يك داور قديمي كه جزء اساتيد فعلي اين رشته هستند زدند:« در شيراز يكي از بازيكنان آن دوره برق شيراز به كمك داور توهين مي كند كه كمك داور پرچم داده و داور را مي خواهد و ماوقع را شرح مي دهد ولي داور مي گويد «مي خواي سرما را بالاي دار ببري» و اين موضوع در آن بازي سه بار اتفاق مي افتد. ولي داور ترتيب اثر نمي دهد.
بله آقاي پرويز سيار شاگرداني كه در مكتب چنين داوراني تربيت مي شوند چنين انديشه هاي منفي نيز فرا خواهند گرفت انديشه هاي غلطي كه به عنوان مديريت در داوري فوتبال به خورد جامعه داوري دادند.
بازيكنان، مربيان، تماشاگران بايد بدانند كه داور هم اشتباه مي كند ولي آيا بايد به سينه داور كوبيد؟ آيا بايد با بي ادبي و بي احترامي با او سخن گفت؟ آيا بايد با سنگ و نارنجك دستي به استقبال كمك داور شجاعي رفت كه قانون را با توجه به عدم ثبت دقيق تلويزيوني اجرا كرده و تيم ميزبان گل خورده؟ داوري كه همسر و فرزندان او منتظرند كه شب به كانون گرم خانواده بپيوندند. بله آقاي پرويز سيار سئوال كمك داور بين المللي كشورمان در آن جلسه از شما به معني اين نبود كه در اين شرايط دشوار داوري نمي توان قضاوت كرد بلكه منظور ايشان روشن كردن و آگاه كردن داوران جوان نسبت به اجراي دقيق قانون و عواقب به آن مثل سنگ خوردن، دشنام شنيدن و بعضاً محروم شدن از تعدادي مسابقه يا نظر بعضي از صاحب نفوذ ها در كميته داوري فدراسيون فوتبال بود. اميدوارم كه تفكرات شما و امثال آقاي مهندس نادر جعفري كمك داور بين المللي در جامعه داوري گسترش يابد. داوري هم كه به او توهين مي كنند و قدرت اخراج بازيكن و مربي سرپرست را ندارد همان بهتر كه قضاوت را رها كرده و به كار ديگري بپردازد كه همگي ما در پيشگاه خداوند سبحان مسئول اعمال خود خواهيم بود.
۳- كسي كه بر كرسي و مسند قضاوت و داوري قرار مي گيرد بايد از لحاظ مالي تأمين باشد.
به تازگي داوري از استان گيلان كه در ليگ برتر كار مي كرد به علت سوختگي ناشي از تصادف كاميون حمل سوخت از دنيا رفت. آيا يك داور بايد از صبح تا غروب در پمپ بنزين كار كند، با اين وجود آمادگي بدني اش را حفظ كند آن هم براي ليگ برتر كه بازيكنان آن به صورت حرفه اي تمرين مي كنند. با اين شرايط داور وقت مطالعه و تحقيق در مورد داوري را خواهد داشت؟ يا داوري كه در مسير حركت به شهر محل مسابقه تصادف مي كند و جان مي دهد ولي از درآمد و كار مناسبي برخوردار نبوده و بيمه تأمين اجتماعي نبوده و همسر و فرزندان او بي سرپرست شده اند و زندگي را به سختي مي گذرانند.
آقاي كفاشيان تمام مسايل فوتبال كشور فقط انتخاب سرمربي خارجي براي تيم ملي نيست. آقاي كفاشيان، آقاي دكتر دادكان ،يك پيشنهاد بسيار مناسب جهت رشد داوري به شما دارم. در كشور ما در حدود چندين هزار نفر در زمينه داوري در مسابقات شهر، استان، آموزش وپرورش، ادارات، دسته جات آزاد و محلات مشغول قضاوت هستند مانند ميليون ها جواني كه مشغول به بازيگري فوتبال هستند، همانطور كه اينان توقعات مالي چنداني ندارند داوران آنها هم توقعات مالي چنداني از برگزاركنندگان مسابقات ندارند. اما در ليگ كشور وضع فرق مي كند. فوتبال حرفه اي داور حرفه اي مي خواهد. همانطور كه به بازيكن پول حرفه اي مي دهيد و از او مانند يك كارگر كارخانه كار مي كشيد بايد به داور حرفه اي هم پول حرفه اي داد و از او كار خواست. پيشنهاد من اين است كه به كليه داوران ليگ برتر مبلغ پنج ميليون تومان بپردازيد و حقوق ماهيانه بدون توجه به تعداد فضاوت هاي آنان همراه با بيمه تأمين اجتماعي بپردازند. شما با انجام اين كار قدم بسيار خوبي در زمينه حرفه اي كردن داوري و متعاقباً خدمت به فوتبال كشور خواهيد كرد.
فوايد اين پيشنهاد:
007845.jpg

الف- اولاً داور تا حدودي مشكلات مالي خود را حل كرده كه يقيناً در قضاوت او اثر مثبت خواهد گذاشت.
ب- داور با فراغ خاطر بيشتري به تمرينات ورزشي خود و افزايش ميزان مهارت هاي خود مي رسد.
ج- براي مطالعات جنبي داوري، مرور قوانين، فيلم هاي آموزشي، زبان انگليسي و غيره وقت بيشتري خواهد داشت.
د- اگر داوري در طول فصل قضاوت كمتري نسبت به ديگران انجام داد باعث ايجاد تنش رواني در خود و كميته داوران نمي شود و تمرينات خود را افزايش داده و خود را از هر نظر آماده مي كند.
ر- به تمامي داوران يك مسابقه حتي داور ذخيره از لحاظ مالي مبلغ يكسان پرداخت شود. مطمئناً با اجراي اين داوران جواني كه فقط انگيزه مطرح شدن و كسب تجربه در ليگ حرفه اي را دارند فرصت بيشتري براي ابراز لياقت پيدا خواهند كرد زيرا كه شما انگيزه مالي را از بين برده ايد البته فقط در همان بازي.
س- ديگر فايده اين طرح اين است كه بازيكناني كه به دلايلي نمي توانند فوتبال خود را ادامه دهند به داوري روي خواهند آورد. زيرا براي آنان انگيزه مالي نيز ايجاد كرده ايد. داوران قديمي مثل حميد خوشخوان و فعلي كشور مثل جلال مرادي و مهدي هنروري در سطح بسيار خوبي فوتبال بازي كرده اند كه تجربه بازي در امر قضاوت به آنها بسيار كمك كرده است. حميد خوشخوان دوبار مسابقات فوتبال بين تيم هاي استقلال و پيروزي را در سن ۴۵ و ۵۲ سالگي در حضور ۱۲۰ و ۱۴۰ هزار تماشاگر قضاوت كرده،يا هادي دزفولي كه يكي از سخت ترين بازي هاي استقلال و پيروزي را سوت زده است ويا جلال مرادي در ده سال اخير حساس ترين بازي هاي ليگ را قضاوت كرده و همچنين مهدي هنروري در سالهاي اخير قضاوت هاي بسيار موفق و جالبي انجام داده كه حكايت از تجربه آنان از زمان بازي در باشگاه و تيم ملي بوده است.
۴- تمامي داوران به اميد اينكه روزي بازيهاي بزرگ كشور خويش را قضاوت كنند و بتوانند به عرصه هاي بين المللي برسند به داوري روي مي آورند. نبايد در فرايند رشد يك داور با تصميمات نامعقول او را نااميد كرد. بلكه بايد مشكلات داوران مستعد را حل كرد. اگر به فرض مثال آقاي خسروي نمي توانست امتحان بدني را با موفقيت بگذراند بايد او را سريعاً از گردونه داوران خارج كرد.
آقاي مهندس رضا شمس رفيعي يكي از بهترين هاي داوري ايران كه زماني نيز داور بين المللي بودند از ليست داوران ليگ خارج شدند، به علت عدم آمادگي بدني بود،در حالي كه هنوز ايشان هم جوانند و مي توانند به داوري ايران برگردند.
آقاي مهندس ناشيج را كه يكي از داوران بسيار خوب تهران است با اين بخشنامه كه داوران بالاي ۳۶ سال نمي توانند در كلاس ملي شركت كنند و داوري كه ملي نيست نمي تواند در ليگ كشور (حرفه اي) قضاوت كند از داوري فوتبال زده كردند در حالي ايشان مي تواند تا ۱۰ سال ديگر به فوتبال شهر خود خدمت كند.
چرا بايد ايرج نظري داور اصفهاني و علي خسروي در ليست كمك داوران بين المللي باشند؟ در حالي كه جزء بهترين داوران وسط كشور مي باشند و نهايتاً ايرج نظري را با اين بهانه كه ايشان تعداد كمك داوري هايش در ليگ كم بوده از ليست كمك داوران بين المللي خارج كنند. مهدي هنروري و حاج حسين عرب براقي و حسين علي يدي و منصور محمدي كه قضاوتهاي خوبي در سال گذشته در كشور انجام دادند چرا بايد فقط در اين دو ساله اخير به جمع سوت زن هاي ليگ بپيوندند. در حالي كه به سنين بازنشستگي از قضاوت در سطح بين المللي رسيده اند.
اميدوارم فدراسيون بتواند از اين چند نفر و داوران واجد شرايط ساير استان ها كه به سن ۴۵ سالگي رسيده اند تا زماني كه آمادگي بدني مطلوبي دارند در بازي هاي ليگ حرفه اي كشور استفاده كند. (حداقل تا ۴۸ سالگي) كميته داوران بايد با اساسنامه داوري خوب و معقول، داوري كشور را به پيشرفت و همدلي داوران سوق دهد و اين ممكن نيست مگر اينكه از عناصر مؤمن، متعهد، عالم و شجاع در كميته داوران كشور استفاده كرد.
حرف آخر اينكه: آقاي پرويز سيار، داوري كه در راه قضاوت صحيح گام برمي دارد و قانون را كاملاً در زمين بازي اجرا مي كند ولي تيم هاي صاحب نفوذ از اين اجراي قانون متضرر مي شوند و هياهو به راه مي اندازند كه داورسر ما را بريد و چه چه... و داور را توسط كميته داوران منفعل كشور چندين ماه محروم مي كنند فكر نمي كنيد كه بعضاً حق دارد به خاطر مصلحت خود بعضي مواقع هم كر و هم كور باشد.

جامعه شناسي ورزش
پديده بين رشته اي به نام ورزش
007855.jpg
شهناز صداقت زادگان- به هنگام مرور متن هاي ورزشي اطلاعات متنوعي مي توان به دست آورد. بخش عمده آن مربوط به اخبار ورزشي است و معمولاً در حاشيه اين خبرها و در لابه لاي بحث ها و اظهار نظرها گاه تحليل هاي اندكي پيرامون مسائل رواني مطرح مي شود و در سطح بسيار نازل تر مسائل اجتماعي ورزشكاران و يا مسائل رواني و اجتماعي با تأكيد بر مسائل رواني حاكم بر فضاي ورزشي نيز مشاهده مي شود.
هنگامي كه براي مطالعه مسائل عميق تر قلمرو ورزش به كتابخانه هاي تخصصي دانشكده هاي تربيت بدني و برخي از سازمانهاي مربوط به ورزش مراجعه مي كنيم تقريباً همين نسبت تكرار مي شود. يعني حجم اندكي به مسائل رواني و اجتماعي مي پردازند و البته وزنه منابع روانشناختي همچنان مطلوب تر است. اما در حوزه جامعه شناسي ورزش هيچ گونه تأليفي مشاهده نمي شود. حتي يك عنوان كتاب ترجمه شده نيز در اين زمينه وجود ندارد. از طرف ديگر منابع لاتين با عنوان جامعه شناسي ورزش نيز بسيار معدود است.
اين در حالي است كه فضاي پرتب و تاب و پوياي ورزش در اكثر جوامع در سه دهه اخير انديشمندان را متوجه جامعه شناسي ورزش نموده است.در طي اين دوران شاهد تشكيل انجمن جامعه شناسي ورزش، برگزاري همايش هاي تخصصي و توليدات علمي فراوان در قالب كتاب و مقاله و حتي فصلنامه هاي تخصصي در اين زمينه هستيم. اما در فضاي علمي ايران هنوز ندايي از اين علم به گوش نمي رسد. ورزش و تربيت بدني پديده اي بين رشته اي شامل مديريت، جامعه شناسي، روانشناسي، اقتصاد، سياست، بهداشت و پزشكي است. به سبب فقدان جامع نگري معمولاً تحليل هاي ورزشي يك سويه، تك سبب بين و فاقد ژرف نگري است و يا برنامه ريزي ورزشي ما هنوز به مباني نظري و يا راهبرد مشخصي در امر برنامه ريزي ورزش دست نيافته است.
اما در اين بين ضرورت توجه به جامعه شناسي ورزش چيست؟ ژرژ گورويچ و مارسل موس شاگردان دوركيم جامعه شناسي را بينش كلي درباره پديده هاي اجتماعي مي دانند كه موضوع آن سطوح مختلف ساختها، سازمانها، تحركات و تغييرات آن در ابعاد گوناگون است (وثوقي، ۱۳۷۰). ضرورت توجه به جامعه شناسي ورزش هنگامي حس مي شود كه معمولاً در تحليل مسائل ورزشي تبيين ها اكثراً تك علتي و ساده هستند. البته گاه همين علت ساده نيز خود معلول است كه به جاي علت نشانده شده است. زيرا تبيين ساده معمولاً با مصالحي كه به راحتي دم دست است ساخته مي شود. چون ساده به دست آمده است بهره اي از شناختي علمي جامعه و فرهنگ و رابطه متقابل آنها با ورزش ندارد.
جامعه شناسي ورزش را مي توان مطالعه كنش متقابل مشاركت كنندگان ورزش اعم از ورزشكاران، مربيان و هواداران و سازمان اجتماعي دانست. هدف از اين علم توليد دانشي است كه براي تفسير، فهم و تبيين الگوهاي رفتار انساني و حل مسائل اجتماعي انسان در فعاليت هاي ورزشي مفيد باشد. تبيين جامعه شناختي ورزش نوعي آگاهي است كه به كنش ورزشي با توجه به مسائل عمومي مي نگرد. رفتارهاي پرخاشگرانه و يا انحراف آميز استفاده از داروهاي غيرمجاز و يا ضعف انگيزه و اساساً ناكامي در ميدان هاي ورزشي بخشي مي تواند حاصل عوامل رواني باشد و بخشي پيامد ساختار تيم يا سازمان ورزش باشد. به عبارتي ناشي از تنظيماتي باشد كه سازمان ورزش در جامعه تدارك ديده است. جامعه شناسي ورزش علت هايي را جستجو مي كند كه وراي آگاهي و تجربيات بازيكنان، مربيان و حتي گاه نگرش تك سبب بين كارشناسان ورزشي است.
تحليل جامعه شناختي در منابع و مطبوعات به دليل سختي آن اندك است. زيرا حتي ابتدايي ترين صورت هاي رفتارهاي گروهي بسيار پيچيده است. عناصر وضعيت اجتماعي مانند روندهاي اقتصادي، اجتماعي سياسي و حتي مذهبي و فرهنگي همين طور شناخت اعضاي يك گروه ورزشي نسبت به يكديگر، حقوق و تكاليف و انتظارات نسبت به يكديگر، هماهنگي بين نقش ها، سازگاري، همنوايي، رقابت، تعارض، همكاري و غيره در تحليل جامعه شناختي بايد همزمان شناخته شود.
در جامعه شناسي ورزشي ادبيات غني در مورد گروه ها، انواع آنها و فرايند هاي درون گروهي وجود دارد كه در برخي از حوزه هايي كه از رفتارهاي گروهي گريزي نيست همچون اقتصاد، سياست، از اين ادبيات غني بهره هاي فراوان گرفته شده است. توفيق بسياري از اين فعاليت ها مرهون بينش جامعه شناختي مديران آنان است.
اساساً جامعه شناسي مي تواند براي هر نوع مسئوليت شغلي كمك ارزنده اي عرضه كند. دستيابي به دانش شناخت جامعه و فرايندهاي اجتماعي ورزش مقدمه ايفاي نقش سازندگي در قلمرو ورزش است. جامعه شناسي ورزش با طرح «بينش جامعه  شناختي» در چارچوب ورزش نشان مي دهد توفيقات ورزشي وابسته به خواست مربي و ورزشكار نيست. نيروهاي اجتماعي و فرهنگي و عملكرد تيم ها و گروه هاي ورزشي مؤثرند.
با وجود اين كه جامعه شناسي ورزش يكي از گرايشهاي تربيت بدني است اما در اين زمينه تلاش كافي در دانشكده هاي تربيت بدني و حتي علوم اجتماعي مشاهده نمي شود. در صورتي كه دستاوردهاي آن مي تواند بازدارنده و يا به حركت درآورنده فعاليت هاي ورزشي براساس واقعيات و دانش علمي در قالب نظريات جامعه شناسي ورزش باشد.
مطالعه جامعه شناسي ورزش قادر است خواننده را به وراي شناخت عمومي و عادي از ورزش سوق دهد. نگراني در مورد جنبه انتزاعي و نظري جامعه شناسي ورزش به ويژه براي برنامه ريزان و سياستگذاران طبيعي است. نگراني مذكور آن گاه از بين مي رود كه گرايش هاي متنوع جامعه شناسي ورزش در ابعاد نظريه پردازي و روش هاي تحقيق شناسايي گردد. جامعه شناسي عمومي در جامعه شناسي ورزش به دو شاخه تقسيم مي شود:
۱- رويكرد فارغ از ارزش
۲- رويكرد هنجاري
رويكرد اول تنها در جستجوي ارضاي علايق و شناخت نظري است و ورزش را همچون ديگر پديده هاي اجتماعي ميداني براي اصلاح، تأييد يا عدم تأييد قضاياي جامعه شناسي تلقي مي كند اما در مقابل رويكرد هنجاري قرار دارد كه دغدغه اش همچون يك مسئول ارزيابي عملكردهاي سازمان ورزش براي بهبود عملكرد آن است. بنابراين جامعه شناسي ورزش مي تواند در بعد كاركردي، شناختي كاملتر از فرايندهاي ورزشي براي مربيان و مديران سازمانهاي ورزشي در سطح خرد و برنامه ريزان و سياستگذاران ورزش در سطح كلان فراهم سازد.

سايه روشن ورزش
سپ بلاتر آسيب ديد
007860.jpg

سفر سپ بلاتر به ايران لغو شد. قرار بود محمدبن همام به اتفاق سپ بلاتر به تهران بيايند. اما سخنگوي تازه نفس فدراسيون فوتبال اعلام كرد: سپ بلاتر دچار شكستگي دست شده و تحت جراحي و درمان است و به همين دليل سفرش به ايران لغو شده است.
اين جناب سپ بلاتر هم بدون آنكه دوران آمادگي جسماني را طي كند وارد بازي شده و به دليل آماده نبودن بدن در يك پرش بلند بر زمين افتاده و دستش از ساعد دو نيم شده است. اين جناب كه خود رئيس فوتبال جهان است بايد بداند تا زمينه مساعد نباشد، تا آمادگي وجود نداشته باشد، تا تمرينات مستمر نداشته باشد نبايد وارد ميدان شود.
همينطوري ديمي كه نيست. سپ فكر كرده است كه ميدان بازي هم پست رياست است كه امروز به نامش بزنند و سريع با يك پرش بلند برود پشت ميز رياست. فوتبال براي خود داستانهاي جداگانه اي دارد. درايت مي خواهد، جامعه شناسي لازم دارد، دانش  روز مي خواهد فرديت نمي پذيرد و درنهايت با گردن كلفتي نمي توان بر مسند نشست. جناب سپ بلاتر بايد اينها را خوب بداند.

كاش بازيهاي لبنان را مي ديديم
معراج مژده - اين بازيها را چه كساني مي بينند. آيا در كميته فني تيمهاي ملي شاخه اي هم براي بررسي تيمهاي حريف وجود دارد. كمتر از دو هفته به آغاز اولين بازي ايران در مقابل اردن باقي نمانده است. لبنان يكي از حريفان ما موفق شد هفته پيش سوريه را يك بر صفر شكست دهد. اگر يكي از كارشناسان و مشاوران مطبوعاتي فدراسيون فوتبال مي توانستند از اين بازيها كه تا پانزدهم شهريورماه در شهرهاي مختلف انجام مي شود ديدن كند، بسياري از مشكلات ناديده براي مربيان حل مي شد، لبنان با تمام نفراتش بر سوريه غلبه كرد و فرصت خوبي بود كه نفرات اين تيم را يك به يك زير نظر مي گرفتيم. لبنان در چين نيز با تيم المپيك اين كشور يك بازي دوستانه انجام خواهد داد. ما بايد قبل از روبرو شدن با اردن، كره شمالي و لبنان كاملا نسبت به آنها شناخت پيدا كنيم. اين رسم مرسوم در تمام كشورهاست.

پهلوان، نه قهرمان
007840.jpg

تيم ملي بايد سي سال در فوتبال تلاش مستمر داشته باشد تا بازيكني چون علي دايي را بيابد. امثال  دايي در تاريخ ما شايد به تعداد انگشتان دست هم نباشد. كدام بازيكن را سراغ داريد كه در سخت ترين شرايط بازي و با فداكاري و آسيب پذيري توپ در حال شيرجه وارد دروازه كويت كند. كدام بازيكن در تاريخ فوتبال توانسته در يكي از بزرگترين تيمهاي جهان بازي كند. علي دايي در جام قهرماني باشگاههاي اروپا در ورزشگاه سانسيرو ميلان با بايرن مونيخ به ميدان رفت. او تنها ايراني شجاعي است كه در اين ميدان هاي بزرگ ايراني بودن خود را در عرصه اروپا و جهان به ثبت رساند و در تاريخ ماندگار كرد. او بهترين گلزن آسيا، بهترين بازيكن آسيا و ركورددار گل در جهان است. او با زدن چند گل ديگر به ركورد فرانس پوشكاش مجاري خواهد رسيد. او پله را نيز پشت سر گذاشته. از يك قهرمان، ديگر چه مي خواهيم. كدام كاپيتان تاريخ ايران را سراغ داريد كه با اين افتخارات و درجه تحصيلي مهندسي در جلوي صف تيم ملي كشورمان به ميدان رفته باشد.
او بزرگترين افتخار تاريخ فوتبال ايران است، او جاودانه ترين بازيكني است كه طي اين ۱۲ سال فوتبال آسيا به خود ديده است. او را تمام حريفان ما يك مهاجم بزرگ و خطرناك مي شناسند. در همين بازي با عراق مربي آلماني عراق سه بازيكن را مراقب او قرار داده بود. براي پيداكردن دايي ديگر بايد سالها گشت. او هنوز يك بازيكن گلزن، دونده، با تعصب و يك كاپيتان با تدبير و بااخلاق است.
حال در مورد او چه كساني مي توانند به قضاوت بنشينند، لااقل كسي كه در مورد دايي به نقد مي نشيند بايد براي يك بار هم كه شده در زمين فوتبال ظاهر شده باشد، بايد يك عكس با لباس ورزشي داشته باشد، بايد هيكل و اندامش به ورزش بخورد، بايد يك مرد ورزشي باشد. آيا شومن هاي پولكي مي توانند از دايي انتقاد كنند. آيا اين نقادان بدون دانش قادرند درباره دايي و تيم ملي كشورمان صحبت هاي يأس آور داشته باشند؟ بگذار آنها هرچه مي خواهند بگويند،  تاريخ هرگز از آنها مجسمه اي نخواهد ساخت،  اما از قهرمان چرا! دايي يك پهلوان واقعي است كه در دل مردم جاي دارد نه يك قهرمان ساختگي!

آشنايي با باشگاه هاي ايتاليا
سي نا
نام باشگاه: acsiena
007835.jpg

اسم مستعار: سفيد و سياه ها
سال تأسيس: ۱۹۰۴
رئيس باشگاه: پائولودي لوكا
مدير باشگاه : استفانو براسچي
سرمربي: جوزپه پاپادوپولو
آدرس سايت: www.acsiena.it
ورزشگاه اختصاصي: آرتيمو فوانچي
اسپانسر مالي: كمپاني M.P.S
طراح لباس: لوتو
مقام فصل پيش: قهرمان رقابت هاي دسته دوم سري B
پيش بيني مقام اين فصل: بين پانزدهم تا هجدهم
اولين بازي اين فصل: با پروجا در خارج از خانه
بازيكنان تازه وارد:
آراندو (مدافع- رايسينگ آولاندا)، آرديتو (هافبك- بولونيا)، دلي كاري (مدافع- تورينو)، فوليو (مدافع- آتالانتا)، جانلو (دروازه بان- كيه وو)، لازتيچ (هافبك- لاتزيو)، منگاتزو (هافبك- يوونتوس)، روسي (دروازه بان- لچه) ، وريا (مدافع- آولينو) و انريكوكيه زا (لاتزيو)
بازيكنان خارج شده:
آگوزتيلني (آمپولي)، آليو (ميلان)، كاوالو (جنوا)، ماندلي (تورينو)، اسكالتزو (بازيكن آزاد) و مارتينلي، تريبوكي (تورينو)
اهداف خريد:
گاباناس (هافبك- گراس هاپرز)، كيه زا (مهاجم- لاتزيو)، فيليپيني (هافبك - برشا)، اينزوا (مهاجم- ايندپندنته)، ناني (مهاجم- ولزسار سفيلد)، پاول (مهاجم- ليلستروم)، رودريگو (مهاجم- رئال مادريد)، روسي (مهاجم- برشا) و مارتين پالرمو (مهاجم- ويا رئال)
آشنايي با قهرمان سري B
رقابت هاي سري B در فصل پيش با قهرماني سي نا خاتمه يافت. اين تيم تنها با اختلاف يك امتياز نسبت به سامپدوريا به مقام قهرماني رسيد. سي نا در حالي اين عنوان را از آن خود كرد كه تنها ۴ شكست در كارنامه خود داشت.
اين تيم آخرين بار ۵۸ سال پيش در سال ۱۹۴۵ در رقابت هاي سري A حضور داشت. اين تيم در سال ۱۹۰۴ تأسيس شد. سي نا در نزديكي يكي از بزرگترين شهرهاي تاريخي ايتاليا يعني فلورانس قرار دارد و بواسطه همين موضوع از ورزشگاه آرتيمو فوانچي استفاده مي كند.
ورزشگاهي كه مجسمه باتيستوتا در آن خودنمايي مي كند. بعد از متلاشي شدن فيورنتينا حالا سي نا مي تواند از حيثيت فوتبال شهر فلورانس دفاع كند. شهر سي نا واقع در شمال غربي ايتالياست و از شهرهاي كم جمعيت اين كشور با فرهنگي غني مي باشد.
007850.jpg

خريد بزرگ
در بين ۲۰ گلزن سري B از تيم سي نا تنها يك بازيكن به نام تير بوچي با ۱۶ گل زده در مكان دهم قرار دارد. سي نا با ۴۷ گل در ۳۸ بازي خط حمله پرقدرتي را در سري B در اختيار نداشته است. البته اين مهاجم هم با انتقال به تورينو آنها را مجبور كرد به دنبال مهاجم جديدي بروند. براي حل اين مشكل انريكو كيه زا از تيم لاتزيو به اين تيم انتقال يافت تا خط حمله سي نا را تقويت كند. در واقع كيه زا به مكاني بازگشت كه به آن تعلق داشت. او در باشگاه فيورنتينا قبلاً عضويت داشت و سالها در آرتيمو فوانچي بازي كرد اما در تيم لاتزيو خاطرات خوبي از خود بجا نگذاشت او هموار زير سايه نام هاي چون لوپز، اينزاگي و استانكوويچ محو بود و كمتر به بازي گرفته مي شد تا سرانجام تصميم به ترك اين باشگاه گرفت. او اكنون در مرز ۳۳ سالگي است و بيش از ۱۵۰ گل در باشگاه هاي ايتاليا به ثمر رسانده است.
007865.jpg

او زماني كه فلورانس سياه ترين روزهاي فيورنتينا را شاهد بود از بنفش ها جدا شد و به استان لاتزيو و تيم فوتبال اين شهر نقل مكان كرد.
از اين به بعد سرنوشت سي نا در خط حمله به او بستگي دارد. هم اكنون او اميدوار به آينده سي نا است تا همچنان بتواند جاري و در حال حركت باقي بمانند. براي كيه زا زندگي جديد در استان توسكانا بسيار لذت بخش خواهد بود. سي نا با اين مهاجم با تجربه براي تبديل شدن به كيه وو ديگري به سري A گام مي گذارد.

ورزش
ادبيات
اقتصاد
انديشه
سفر و طبيعت
سياست
فرهنگ
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  سفر و طبيعت  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |