يكشنبه ۱۶ شهريور ۱۳۸۲
شماره ۳۱۶۰- Sep, 7, 2003
فرهنگ
Front Page

مهاجرت نخبگان؛راهكارهاي اجرايي
009580.jpg
اشاره؛
مهاجرت نخبگان و متخصصان امروزه به عنوان رويكردي راهبردي و اساسي در ترقي و تكامل جوامع بشري و بويژه متأثر از جاذبه ها و دافعه هاي متعدد فضاهاي مختلف جغرافيايي است و به همين سبب به عنوان يك پديده با اثربخشي دامنه دار جغرافيايي و بين المللي مورد مطالعه و بررسي ويژه در جغرافياي سياسي قرار مي گيرد. اگر چه مسأله مهاجرت نخبگان علمي پديده تازه و نوظهوري نيست، با اين وصف به جهت اهميت موضوع و نيز آن دليل كه امروزه ابعاد گسترده تري به خود گرفته است از وجوه مختلف قابل مطالعه و كنكاش است. مقاله حاضر بخش سوم از گزارش پژوهشي است كه سعي بر آسيب شناسي وضع موجود اين پديده در كشور و سپس طراحي استراتژي مناسب جهت مقابله با آن دارد.
بخش اول و دوم اين مقاله در شماره هاي شنبه يكم و پنج شنبه ششم شهريور ۸۲ در ضميمه همشهري منتشر شده است.
براي بهره گيري از توان و تخصص مهاجران و نخبگان داخل و خارج از كشور، در شرايط كنوني مي بايست راهكارهايي انتخاب و دنبال كرد كه علاوه بر كمك به بازگشت مهاجران و كاهش روند خروج نخبگان از كشور، موجبات بهره گيري از توان و تخصص نخبگان ايراني را از آن سوي مرزهاي كشور مهيا سازد:
رفع عوامل دفعي در داخل كشور
بديهي است براي كند كردن روند مهاجرت نخبگان، بايد در درجه نخست ضمن از ميان بردن دافعه هاي موجود، جاذبه هاي زندگي و اقامت در داخل كشور را براي متخصصان و انديشمندان فراهم كرد. شايد بتوان راهكارهاي زير را به عنوان راهي جهت برون رفت از وضع موجود داراي اعتبار دانست:
- مديريت اعتبارات پژوهشي: تخصيص اعتبارات كافي براي آموزش عالي و تحقيقات تنها بخشي از راهكارهاست و مهمتر از آن مديريت توزيع و مصرف اعتبارات است. به عبارت ديگر با تخصيص بهينه و عادلانه مي توان قسمت مهمي از كاستي هاي ناشي از كمبود اعتبارات را جبران كرد. معيار عدالت و بهينه بودن اعتبارات،  توجه محوري به اين مطلب است كه مهمترين عامل توسعه نيروي انساني متخصص، بويژه محققان هستند و كليد جذب اين افراد هم، رعايت احترام و شئون ايشان است. نخبگان بايد قانع شوند كه در اين كشور، علي رغم كمي اعتبارات در مقايسه با كشورهاي پيشرفته، بيش از جاي ديگر تأثيرگذار هستند و همين احساس مؤثر بودن بهترين مانع براي مهاجرت تعداد زيادي از آنهاست.
- رعايت شايسته گزيني و نخبه گزيني در انتصاب مديران آموزشي و تحقيقاتي: قطعاً  در ميان نخبگان، هستند كساني كه فراجناحي بوده و صلاحيت هاي علمي و مديريتي ايشان، هم مقبول جامعه نخبگان است و هم مطابق ضوابط جمهوري اسلامي است.
- تقويت حس ميهن پرستي در جوانان و نوجوانان: تحريك هر چه بيشتر انگيزه هاي ميهن دوستي در ميان دانش آموزان و دانشجويان در طول تحصيل از طريق ارائه آموزه هاي مناسب غيرشعاري و جذاب، مي بايست در رأس برنامه هاي آموزش قرار گيرد.
- تأمين معيشت اساتيد و محققان؛ تا دغدغه معيشت، آنان را از كار فكري به عرصه كاسبي نكشاند. با توجه به تعداد نه چندان زياد اساتيد و محققان، تأمين منابع مالي براي اين كار، حتي در شرايط اقتصادي موجود كار دشواري نيست، در حالي كه مهاجرت مشكلات لاينحلي را در پي دارد.
- تجهيزات علمي و تحقيقاتي: تأمين امكانات ابتدايي براي مراكز تحقيقات از قبيل نشريات و كتاب و كامپيوتر و اتصال اينترنت گرچه منابع زيادي نمي طلبد، اما عدم تأمين آنها تأثيرات بسيار منفي در دلگرمي و ادامه كار نخبگان خواهد داشت. تجربه كشورهايي مانند هند ، نشان مي دهد كه اگر اسباب دلگرمي محققان فراهم باشد، حتي در نبود امكانات گرانقيمت آزمايشگاهي، مي توان با استفاده از استعداد ايشان، آزمايشگاههاي ابتكاري ايجاد كرد كه نتايج آن در مواردي، كم از آزمايشگاههاي بسيار مدرن غربي نيست.
- جلوگيري از سياسي شدن بيش از حد محيط هاي علمي و ايجاد تشنج در آنها.
- گسترش كيفي دوره هاي دكترا و فراهم ساختن امكان اعزام بورسيه از ميان استعدادهاي درخشان دانشجويان دكترا و فارغ التحصيلان كارشناسي ارشد بدون بهره گيري از روابط شخصي يا جناحي. طبق آمار هاي موجود احتمال مهاجرت و عدم بازگشت بورسيه كمتر از مهاجرين ديگر است.
استفاده از توان و تخصص نخبگان بدون نياز به بازگرداندن دائم آنها
گزينه بازگشت متخصصان به وطن، بخصوص در دهه۸۰ ميلادي در چند كشور مانند سنگاپور، كره جنوبي، هند و چين تا حدودي با موفقيت دنبال شده است. در اين كشورها، شبكه هاي متعدد و گوناگون تحقيقاتي، فناوري و صنعتي طراحي و تدارك شد تا به نحو شايسته، هم فعاليت ملي و كلان اين كشورها در زمينه تحقيق و توسعه انجام بگيرد و هم از دانشمندان و مهندسان بازگشته، استفاده بهينه شود.
اما از آنجا كه مهاجران اكثراً در كشورهاي خارجي تثبيت شده اند و زندگي حرفه اي و شخصي خود را در آنجا بنا نهاده اند، لذا امكان بازگشت دائم بسياري از آنان ضعيف است، با اين همه، به دليل پيوندهاي فرهنگي و خانوادگي بسياري از آنان دغدغه توسعه كشور خود را دارند و آماده اند با حضور موقت در كشور سهم خود را در توسعه پرداخت كنند.
امتياز مهم اين روش،  اين است كه بر سرمايه گذاريهاي عظيم زيرساختي كه مستلزم بهره برداري از منابع از پيش موجود است، متكي نمي باشد. چشم انداز نويدبخش اين راهبرد آن است كه كشور،  نه تنها به دانش فرد به عنوان سرمايه، دسترسي مي يابد، بلكه به واسط آنها از شبكه هاي حرفه اي و اجتماعي كه مهاجران در آن سوي مرزها در آنها قرار گرفته اند، استفاده مي كنند.
براي تحقق اين راهكار اجرايي بايد اقدامات ذيل صورت گيرد:
۱- ايجاد تسهيلات ويژه براي انجام فرصت مطالعاتي در داخل و شركت در سمينارها و تدريس كوتاه مدت در دانشگاههاي داخل براي ايرانيان مقيم خارج.
۲- استمداد از نخبگان و متخصصان مقيم داخل و خارج براي شكل گيري قوي و متناسب قطبهاي علمي.
۳- استفاده از استادان ايراني مقيم خارج از كشور به عنوان استاد راهنما و مشاور در پايان نامه هاي تحصيلي و تمهيد تسهيلات قانوني و مالي در اين خصوص.
۴- حل مشكلات مربوط به ادامه تحصيل و خدمت وظيفه عمومي فرزندان دانشجو و دانش آموز متخصصان ايراني كه خواستار بازگشت به ميهن هستند.
۵- روان شدن تسهيلات رفت و آمد متخصصان مقيم خارج و رفع مشكلات كنوني آنان با كمك وزارتخانه هاي امور خارجه، اطلاعات و سازمان نظام وظيفه و اداره گذرنامه.
۶- ايجاد اداره و سازماندهي شبكه هاي علمي مهاجران در قالب شبكه هاي دانشجويان و محققان، انجمن هاي محلي مهاجران متخصص در شبكه هاي جهاني اطلاع رساني (اينترنت) و كشورهاي خارجي.
استفاده از توانايي هاي نخبگان مهاجر از راه دور
هم اكنون كشورهاي زيادي به گزينه استفاده از مهاجران و همراه نمودن آنها با توسعه كشور از راه دور روي آورده اند و شبكه علمي مهاجران سراسر جهان در اين خصوص ايجاد شده است كه تاكنون ۴۱ شبكه علمي مهاجران كشورهاي ديگر شناسايي شده است كه هدفشان، ارتباط مهاجران با هموطنانشان و ترغيب به مبادله دانش و مهارتها از راه دور است.
در خيلي از موارد استادان دانشگاههاي مقيم خارج از كشور، با داشتن ارتباط مناسب الكترونيكي و كامپيوتري از راه دور با دانشگاههاي كشور، مي توانند به خوبي مفيد واقع شوند. خوشبختانه، تكنولوژي ايجاد يك محيط مناسب الكترونيكي و كامپيوتري براي دانشگاههاي داخلي، در ايران وجود دارد كه مي توان آن را دو مرحله زير برنامه ريزي كرد:
۱- استفاده از اين محيط به عنوان مكمل دانشگاههاي موجود كشور: در اين روش، در هر يك از دانشگاهها مي  توان علاوه بر هيأت علمي موجود و سيستم فعلي، يك محيط الكترونيكي در نظر گرفت كه در آن اعضاي هيأت علمي يا انجمن فارغ التحصيلان آن دانشگاه كه در خارج زندگي مي كنند، به وسيله مكانيزم هاي ارتباط الكترونيك و كامپيوتر از قبيل كنفرانسهاي الكترونيك در فعاليت هاي دانشگاه شركت نمايند و با هيأت علمي و دانشجويان كارشناسي ارشد و دكترا بحث و تبادل نظر كنند. با ايجاد چنين فضايي بي شك ارتباط ايجاد شده بين استادان داخل كشور و استادان مقيم خارج از كشور، مي تواند موجب روزآمد شدن علم دانشجويان و اساتيد داخلي شود و از طرفي مسائلي از قبيل تعيين مواد درسي و حتي روشهاي ارائه، طبيعتاً  تحت تأثير اين ارتباط مي توانند پيشرفت كنند.
تعريف پروژه هاي علمي صنعتي و حمايت علمي و حتي امكاناتي اين گونه پروژه ها توسط نخبگان ايراني مقيم خارج و امكان بهره برداري اقتصادي از اين طرح ها را شايد بتوان يكي ديگر از مزاياي اين شيوه دانست. پياده سازي اين روش در عين حال ممكن است منجر به درگير شدن اساتيد خارج از كشور با مسائل و مشكلات دانشگاههاي داخلي و چه بسا موجب بازگشت آنها به وطن شود.
۲- ايحاد يك دانشگاه كاملاً  الكترونيكي:
پس از شكل گرفتن اين محيط، در آينده امكان ايجاد يك دانشگاه الكترونيكي يا مجازي ايجاد مي شود. دانشگاهي كه تعيين ساختار، برنامه ريزي و حتي مديريت آن نيز به شكل الكترونيك يا مجازي انجام مي شود و اعضاي هيأت علمي اين دانشگاه مي توانند از داخل يا خارج انتخاب شوند. نمونه هاي اين دانشگاهها هم اكنون در كشورهاي پيشرفته ايجاد شده اند. ليكن به نظر مي رسد ضرورتي به اقدام كوتاه مدت براي ايجاد چنين دانشگاهي فعلاً وجود ندارد.
سازمان و تشكيلات مناسب
براي برخورد و تحليل موضوع مهاجرت نخبگان جهت رسيدن به اهداف ياد شده در بخش اول و دوم مقاله حاضر و اجراي استراتژي مناسب و اجراي سه دسته راهكارهاي موجود،  در حال حاضر هيچ گونه تشكيلات معيني در كشور نداريم و اين در حالي است كه در بسياري از كشورها نظير تركيه، هند، استراليا و ايتاليا سازمانهايي در حد وزارتخانه يا معاونت رياست جمهوري مأموريت پيگيري مسأله مهاجرت نخبگان را دارند. به نظر مي رسد اولاً بايد يكي از وزارتخانه ها در كشور ما مسئول پيگيري جدي اين موضوع بشود و ثانياً سياستگذاري در مورد اين موضوع در يك شوراي دائمي متشكل از كليه وزارتخانه هاي مرتبط با اين قضيه تشكيل گردد. وزارتخانه هاي امور خارجه، اطلاعات، آموزش عالي، بهداشت و درمان و فرهنگ و ارشاد اسلامي در زمره اين ارگانها هستند. در مورد تعيين وزارتخانه مسئول مي توان گفت كه وزارت امور خارجه به علت بيشترين ارتباط با مهاجران ايراني و وزارتخانه هاي آموزش عالي و بهداشت و درمان به علت بيشترين ارتباط با نخبگان بالفعل و يا بالقوه داخل كشور گزينه هاي مناسبي مي باشند. از سوي ديگر قوانين بسياري براي حل مسأله مهاجرت نخبگان بايد مورد بازبيني و تجديد نظر قرار گيرند. در ميان اين قوانين از قوانين تابعيت، نظام وظيفه، سرمايه گذاري و جلب سرمايه خارجي و گمرك مي توان ياد كرد. لذا يكي از وظايف شورا تعيين اين گونه قوانين و تعيين مرجع بازبين آنهاست.
موانع و مشكلات
در راه عملي شدن راه حل هاي پيش گفته مشكلاتي به شرح ذيل وجود دارند كه بدون رفع آنها اميدي به جذب نخبگان و كم كردن روند مهاجرت ايشان نخواهد بود :
۱) تداخل وظايف
گرچه در كشور ما هيچ دستگاهي مستقيماً  مسئوليت پاسخگويي در ارتباط با معضل فرار مغزها را به عهده ندارد، اما در عين حال دستگاههاي مختلف در اين زمينه مدعي راهكارها و خواستار بودجه و تشكيلات هستند. تا جايي كه از گزارشهاي تهيه شده تاكنون مشخص است، حداقل چهار وزارتخانه امور خارجه، فرهنگ و ارشاد اسلامي (سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي)، آموزش عالي (فناوري) و بهداشت و درمان و آموزش پزشكي، دفتر رئيس جمهور و شوراي عالي انقلاب فرهنگي در طول ساليان گذشته در اين زمينه گزارشهاي مكتوب داده و مدعي انجام برخي از كارها از محل امكانات دستگاهي خود بوده و خواستار احاله مسئوليت شده اند و تاكنون نيز هيچگونه تصميمي گرفته نشده است.
۲) تبعيض بين نخبگاني كه برگشته اند و آناني كه در مهاجرت مانده اند
در هر حال در طول ساليان گذشته تعدادي از دارندگان تحصيلات عاليه و نخبگان به كشور بازگشته اند، هر چند كميت و كيفيت تعداد زيادي از آنان از همطرازهاي خود در خارج از كشور شايد كمتر باشد. در نتيجه توجه و احترام بيش از حد به مهاجران بازنگشته  و تخصيص برخي از امكانات بيش از عرف داخل كشور، مانند پرداخت ارزي به ايشان، مسلماً  مي تواند موجب سوءتفاهم هاي جدي شده و حتي سبب تشويق به مهاجرت كساني كه در داخل مانده اند بشود. عليهذا در اجراي طرح بايد دقت كرد كه ارزش و جايگاه افراد به معني واقعي محفوظ بماند و واقعاً  نخبگاني كه بدون ترديد داراي كيفيتي بيش از همگنان داخل كشوري خود هستند از امتيازات ويژه بهره مند شوند.
۳) نهادينه نشدن فرهنگ استفاده از تكنولوژي جديد
تدريس و تحقيق و كنفرانس غيرحضوري هنوز در دانشگاههاي ما نهادينه نشده و بدتر از آن مسئولان مالي و اداري و اجرايي وزارتخانه هاي مسئول نسبت به هزينه كردن در اين امور حساسيت منفي دارند.
۴)فقدان نظام شايسته گزيني و نخبه گزيني در سطوح مختلف مديران
اين امر كه لازمه بهره گيري بهينه از نخبگان است در كشور ما نهادينه نشده و جايگزين شدن آن به جاي روابط شخصي و جناحي كار بسيار دشواري است.
۵) ناهماهنگي دستگاههاي ذبربط
تعيين بودجه يا تصويب و تفسير قوانين مرتبط با مسأله جذب نخبگان نسبت به اين مباحث بسيار بيگانه هستند و بدون صدور دستور قاطعي ، بسيار بعيد است كه به صورت خود به  خود برخورد متيني با اين قضيه داشته باشند.

با استانداردهاي جهاني فاصله داريم-بخش دوم و پاياني
نسخه الكترونيكي مطبوعات ،شامل قانون مطبوعات است

اشاره:
بخش نخست گفت وگو با سيدمحمد صحفي، معاون مطبوعاتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، ديروز در همين صفحه به چاپ رسيد. امروز در بخش پاياني اين گفت وگو، تقابل يا تعامل قواي قضائيه و مجريه، جرايم نشر الكترونيك و برگزاري نمايشگاه مطبوعات، مورد بررسي قرار گرفته است.
شاتا بهاري
* در مواقعي ديده مي شود قوه قضاييه و قوه مجريه، به صورت مشخص دادگستري و وزارت ارشاد، در مقابل هم مي ايستند و حتي به توافق فكري نمي رسند، اين اختلافات از كجا منشاء مي گيرد و سياست هاي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در اين زمينه چيست؟
- وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، به تعداد مشخصي تكاليف قانوني دارد كه موظف به انجام آنها است و قوه قضاييه بر اساس مأموريت ها و وظايف و رسالت هايي كه براي خود قائل است وارد بعضي عرصه ها مي شود كه عرصه هاي كار مشترك ما و قوه قضاييه است. موضوعي كه اخيراً تبديل به چالش بين بخش فرهنگ و دادگستري شد و منجر به صدور اطلاعيه اي از سوي روابط عمومي اداره كل شد، موضوعي بود كه به اعتقاد بسياري به نوع تفسير از مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي برمي گشت. به موجب اين مصوبه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي موظف است كه كار مميزي كتاب را انجام دهد و به اجازه صدور كتاب اقدام كند.
اگر كارشناسي و صلاحيت  علمي براي رسيدگي به اين مهم مورد تأييد است، انتظار مي رود كه قوه قضاييه در بررسي برخي جرايم مطبوعاتي فرهنگي به اين صلاحيت علمي توجه كافي داشته باشد و احترام بگذارد. به هر حال با مجموع گفت وگوها، اميدواريم كه اگر سوءتفاهم  و اختلاف برداشتي از اين ماده قانوني موجود است، در يك فضاي صميمانه و با درك متقابل حل و فصل شود، به جاي آن كه اين اختلاف ديدگاه ها به تنازع و كشمكش هاي اجتماعي تبديل شود.
* پس به اين نتيجه مي رسيم كه اين دو بخش در مقابل هم قرار دارند و يا برايشان تفكيك وظيفه صورت نپذيرفته است؟
- اصل تفكيك قوا را داريم و اين جزو اصول قانون اساسي كشور است؛ اما اين تفكيك قوا به معني اينكه اين قوا به صورت جزيره هاي جدا از هم و بي ارتباط با هم حركت كنند،  نيست. همه اينها توسط يك مقام هماهنگ مي شوند و مجموع اقدامات آنها در جهت پيشبرد اهداف نظام و تحقق اصول قانون اساسي و قوانين موضوعي كشور است، بنابراين در تقابل نيستند، ولي ممكن است اختلاف نظر و ديدگاه در خصوص حل يك مسئله اي وجود داشته باشد كه با گفت وگو حل مي شود.
* در خصوص سايت ها و نحوه رسيدگي به جرايم الكترونيكي، وبلاگ ها و نسخه هاي الكترونيكي چه اقداماتي انجام شده و آيا به جرايم نشر الكترونيكي نيز بر اساس قانون مطبوعات رسيدگي مي شود؟
- چيزي كه در قانون مطبوعات اشاره شده، اين است كه نسخه الكترونيكي هر مطبوعه اي، شامل قانون مطبوعات مي شود. معني اين جمله از ديد كارشناسان اين است كه اگر روزنامه،  ماهنامه و هفته نامه اي بخواهد نسخه كاغذي داشته باشد و در محيط ديجيتال توليد و نشر بيابد، آن هم تابع اين قانون است. ولي سايت ها و پايگاه هاي اطلاع رساني با توجه به اينكه اطلاق نشريه بودن به آنها نمي شود، نمي توانند تابع قانون مطبوعات باشند. يعني پايگاه هاي اطلاع  رساني از آنجايي كه لحظه به لحظه دستخوش تغيير و تبديل و تحول مي شوند و پايه ثابتي ندارند كه بشود بر آن نظارت كرد، مشمول قانون مطبوعات نمي شود كه اين موضوع بايد توسط كارشناسان مشخص شود.
* بحث برگزاري نمايشگاه مطبوعات به صورت مستقل در چه مرحله اي قرار دارد؟
- بر اساس سياست هاي دولت، مبني بر واگذاري خدمات و فعاليت هايي كه نوع آن تصدي گري است و نه سياست گذاري، به بخش خصوصي و غيردولتي، بويژه نهادهاي مدني اهتمام جدي داريم و از واگذاري اين خدمات استقبال مي كنيم.يكي از آنها هم واگذاري جشنواره مطبوعات است كه مي تواند به عنوان يك فعاليت  تصدي گري به بخش غيردولتي واگذار شود. اما وزارت ارشاد معتقد است از آنجايي كه نتايج اين جشنواره برفرايند كمي و كيفي توسعه مطبوعات در كشور تأثيرگذار است، نمي تواند فارغ  از سياست هاي كلان نظام و بدون غلبه ديدگاه  ملي بر آن به نتايج مطلوبي دست يابد. انجمن صنفي روزنامه نگاران بر سر اين موضوع كه صرفاً ديدگاه صنفي نبايد حاكم باشد و يك ديدگاه ملي لازم است، در حال گفت وگو هستيم كه اميدواريم نتايج ثمر بخشي داشته باشد.
* نظارت بر مطبوعات را چگونه اعمال مي كنيد؟
- نظارت بر مطبوعات، هم به وسيله اداره كل مطبوعات داخلي و هم به وسيله ادارات كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان ها و هم هيأت نظارت بر مطبوعات و بعضي از ارگان ها و سازماني كه براي خود تشكيلات ويژه اي براي اين قضيه دارند، انجام مي شود و به اعتقاد ما كار نظارت بر مطبوعات كاملاً قانونمند است و اگر افرادي از عملكرد نشريات شكايت داشته باشند، يا مطبوعات خارج از ضوابط قانوني كه براي آنها مشخص شده حركت كرده باشند، عملي كنند، توسط وزارت ارشاد و هيأت نظارت دنبال شود و در بعضي موارد كه نياز به دخالت قوه قضاييه و حل و فصل منازعه توسط محكمه صالحه است،  طبيعي است كه ارجاع به دادگاه مي شود و دادگاه مكلف است بر اساس قانون مطبوعات با حضور هيأت منصفه به جرايم مطبوعاتي رسيدگي كند.

كتاب فرهنگ- ۶
انضباط مثبت در كلاس درس

نوشته: نلسون/ لات/ استفان گلن
ترجمه: دكتر غلامرضا حسين نژاد/ مرتضي مجدفر
تأثيرپذيري
ما اغلب اين سؤال را از معلمان مي شنويم كه مي گويند وقتي برخي از دانش آموزان زندگي خانوادگي وحشتناك و از هم گسيخته اي دارند و به طور توأمان از خانه،  مدرسه، گروه همسالان و رسانه ها تأثيري متضاد مي پذيرند، ما چه كاري مي توانيم انجام دهيم. اين معلمان مي گويند ما عملاً به طور مستقيم هيچ كاري درباره خانه و حتي مسايل مذهبي- اخلاقي دانش آموزان نمي توانيم انجام دهيم و كارمان صرفاً به راهنمايي بچه ها و تأكيد بر تجربه ها و برخوردهاي مثبت مدرسه اي آنان در گروه هاي همسالان محدود شده است.
نگرش ها و مهارت هاي دانش آموزان- از هر نوع كه باشد- در زمين هاي بازي و ارتباطات دوستانه آنها با يكديگر، به راحتي مبادله مي شود.
اين معلمان مي گويند از نمايش تعدادي روشهاي مثبت در زمينه مهارتهاي زندگي دست برداريد، تا زماني كه بين خانه  و مدرسه، همكاري نزديك و متعاملي وجود نداشته باشد، هر چيزي كه در مدرسه آموزش داده شود، با تجربه هاي منفي خانه از بين خواهد رفت.
اين آموزشكاران معتقدند تعليم و تربيت با چنين وضعيتي، در اوج بي كيفيتي است. ما ثمره زحمات خود را نمي بينيم، ما بذر مي پاشيم، ولي برداشت محصول را تجربه نمي كنيم.
در پاسخ اين گروه از معلمان بايد گفت برگزاري نشست هاي كلاسي، يكي از روش هاي مثبت مقابله با چنين وضعيتي است. يكي از مزاياي نشست هاي كلاسي، اين است كه معلمان مجبور نيستند همه كارها را به تنهايي متحمل شوند و همان طور كه پيش از اين نيز گفتيم، دانش آموزان در اين نشست ها ياد مي گيرند كه به يكديگر ياري رسانند و به طور همزمان، همه از مزاياي نشست ها بهره مند شوند.
ابزارهاي مديريت كلاس درس در ارتباط با انضباط مثبت
فضاي مراقبتي مبتني بر مهرباني، ثبات و استحكام، شأن و مقام و احترام متقابل
كنفرانس هاي مشترك اوليا/ معلمان/ دانش آموزان
يادگيري چهار اشتباه مهم در هدفهاي رفتاري
ياري معلم به معلم گام هاي حل مسئله ديدارهاي توام با تشويق
نشست هاي (ديدار) كلاسي با برنامه هاي منظم
تشويق و پرورش از طريق برنامه هاي بازخوردي پشتيبان
پازل روشهاي ايجاد انضباط مثبت در كلاس درس

مسئوليت شهروندي، به يك درجه بالاتر از علاقه اجتماعي نياز دارد؛ كه آرزو و توانايي براي ياري رساندن در فعاليت هاي مفيد اجتماعي در رأس امور قرار مي گيرد. يك شهروند مثبت، مشاركت در رفتارهاي جامعه ستيز را تجربه نمي كند و به دنبال آن است كه مشكلات موجود را با قدرتمندي حل و فصل كند.
پازلي كه در پي مي آيد، يك نگاه كلي از اصول انضباط مثبت در كلاس درس را ترسيم مي كند و همان طور كه مشاهده مي شود، نشست هاي كلاسي، تنها به عنوان يكي از اجزاي پازل مطرح شده است. هر يك از اين اجزا را در فصل هاي آتي كتاب توضيح خواهيم داد.
آفرينش فضاي مراقبتي مبتني بر مهرباني، ثبات و استحكام، شأن و بزرگي و احترام متقابل و نيز استفاده از ابزارهاي مديريت كلاس درس در ارتباط با انضباط مثبت دو بخش از اجزاي پازل هفت بخشي ما را تشكيل مي دهند و بخش هاي ديگر به ترتيب عبارتند از:
- يادگيري چهار اشتباه در هدفهاي رفتاري؛
- برگزاري كنفرانس هاي مشترك اوليا، معلمان، دانش آموزان؛
- ياري معلم به معلم، گام هاي حل مسئله و ديدارهاي توام با تشويق؛
- ديدارهاي كلاسي با برنامه هاي منظم؛
- تشويق و پرورش از طريق برنامه هاي بازخوردي پشتيبان؛
روش هاي ايجاد انضباط مثبت در كلاس درس، به تنهايي جوابده نيستند و بايد همه يا تركيبي از آنها را در يك فاصله زماني معقول، اجرا كرد. بديهي است كه در كوتاه مدت، نتيجه اي حاصل نخواهد شد. از اين گذشته، معلمان،  بايد به خودشان و دانش آموزانشان ايمان داشته باشند و علاقه مندي و باور خود را به يادگيري مهارتها و شيوه هاي انضباط مثبت نشان دهند.
همچنين بايد معلمان از كنترل بيش از حد و مستقيم فراگيران خود دست بردارند و توافق براي همكاري مثبت با دانش آموزان را در عمل از خود بروز دهند. آموزشكاران اعم از معلمان، مشاوران و مديران بايد بدانند توفيق اين روش در پرسش بيشتر و سخنراني كمتر است.
وقتي دانش آموزان براي بيان عقايد خود تشويق مي شوند و به جاي ديكته كردن، به آنها اجازه انتخاب داده مي شود، شرايط حل مسئله به شيوه گروهي مهيا شده و فضاي كلاس، فضاي همكاري ، تشريك مساعي و احترام متقابل مي گردد و اينجاست كه انديشه اداره كلاس به شكلي مثبت تحقق مي يابد.
پايان فصل اول
ادامه اين ستون را سه شنبه بخوانيد.

سايه روشن فرهنگ

مربيان بهداشت مدارس بازنشسته مي شوند
009575.jpg

* خبر: به گفته مدير كل دفتر بهداشت و تغذيه آموزش و پرورش، چهار هزار و ۴۰۰ مربي بهداشت مدارس به مرز بازنشستگي رسيده اند.
* نظر: بي گمان با بازنشستگي اين عده از مربيان بهداشت، لطمه جدي به وضعيت بهداشت و تغذيه در مدارس وارد خواهد شد. اين در حالي است كه طبق مصوبه سال ۷۳ مجلس شوراي اسلامي، وزارت آموزش و پرورش حق استخدام مربيان بهداشت را ندارد. البته هنوز از مطلوبيت كاركرد اين مربيان در مدارس، گزارش روشني ارائه نشده است. با اين حال هنوز هم دير نشده و متوليان بهداشت مدارس مي توانند با تربيت دانش آموزان در زمينه هاي بهداشتي شرايط را براي جايگزيني اين گروه از افراد بازنشسته فراهم كنند.
اما از سوي ديگر مي بايست مسئولان حقوقي وزارتخانه آموزش و پرورش هم براي جلوگيري از افت بهداشتي مدارس، نسبت به رفع موانع موجود اقدام كنند.
۱۰ درصد افزايش سرانه يا كاهش بودجه

* خبر: به گفته رئيس سازمان آموزش و پرورش لرستان، سرانه آموزشي دانش آموزان در سال تحصيلي ۸۳-۸۲ ده درصد افزايش يافته است.
* نظر: به گمان اين مسئول آموزشي، افزايش ۱۰ درصدي، مايه مسرت همكاران آموزشي در منطقه لرستان است، اما اگر صرفاً به آمارهاي اعلام شده طي سالهاي قبل كه سرانه آموزشي هر دانش آموز را ۸۰۰ هزار ريال اعلام كرده اند، نگاهي بيندازيم؛ تازه متوجه مي شويم كه چقدر سرانه آموزشي اين استان، رقم اندكي را به خود اختصاص داده است. البته نبايد كتمان كرد كه در طول اين سالها در رأس همه هزينه ها، حقوق و مزاياي كاركنان آموزشي بوده است. به عبارت ديگر طبق اعلام يكي از مسئولان آموزشي شهر تهران، حدود ۹۲ درصد اعتبارات صرف حقوق كاركنان آموزشي مي شود. بنابراين نبايد انتظار داشت كه هزينه هاي باقي مانده صرف اموري چون تعميرات مدرسه، آب و برق، تلفن و لوازم مورد نياز دانش آموزان  شود. طبق آمار اعلام شده هم اينك در لرستان در مناطق شهري هر دانش آموز ابتدايي ۱۴ هزار و ۳۰۰ ريال، راهنمايي ۱۸ هزار و ۷۰۰ ريال و متوسطه ۲۴ هزار و ۲۰۰ ريال را به خود اختصاص داده است.
009585.jpg

اصل ۱۵ قانون اساسي را اجرا كنيد
* خبر: بنابر اعلام كارشناس مسئول آموزش ابتدايي آموزش و پرورش شهر ساوه، طرح آموزش- دانش آموزان دوگويشي آغاز شده است.
* نظر: دو زبانه بودن آموزش، در برخي از مناطق ايران، يكي از مشكلات آموزشي است. طبق يافته هاي آماري، در ميان دانش آموزان تهراني دوره ابتدايي، خزانه واژگان پايه ابتدايي بين ۶۰۰ تا ۷۰۰ كلمه است، اما در مناطق دو زبانه اين رقم به ۱۹۰ تا ۲۰۰ كلمه مي رسد. بنابراين بايد متوليان آموزشي براي رفع اين معضل آموزشي نسبت به طراحي برنامه هاي مناسب اقدام لازم به عمل آورند.
تجربه كارشناسان آموزشي ساوه يا ساير مناطقي از اين دست، مي تواند اين مشكل چندين ساله را برطرف سازد. علاوه بر آن، اهتمام مسئولان آموزش و پرورش در پيگيري اصل ۱۵ قانون اساسي مبني بر آموزش زبانها و ادبيات مناطق محلي مي تواند در عين رفع دو زبانگي، شرايط را براي برآورده ساختن ا هداف اين اصل قانون اساسي فراهم سازد.
بالاخره افت تحصيلي داريم يا نه؟
* خبر: بنابر اعلام دبير جامعه اسلامي فرهنگيان سنندج، كيفيت آ موزش در مدارس اين استان در چند سال اخير به طرز چشمگيري كاهش يافته است.
* نظر: البته اخيراً يكي از موارد استيضاح وزير آموزش و پرورش موضوع افت تحصيلي بوده كه نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در جريان استيضاح آن را يادآور شدند. با اين حال به گفته وزير آموزش و پرورش، درصد قبولي در دوره ابتدايي از ۸۸/۹۵ درصد به ۸/۹۷ درصد افزايش يافته است. لذا به باور ايشان، مدارس ايران نه تنها افت تحصيلي ندارند،  بلكه با بهبود تحصيلي نيز روبه رو هستند. البته با اين حال دبير جامعه اسلامي فرهنگيان سنندج معتقد است كه مدارس اين استان به دليل رقابت كاذب، سعي در بالا بردن درصدهاي قبولي از هر راهي دارند. بنابراين سطحي بودن و افت كيفيت آموزش، مورد تأييد بسياري از معلمان بوده و در گفت وگوهاي انجام شده به اين مسأله اذعان داشته اند.
009590.jpg

سرباز معلم يا معلمان عشاير
* خبر: طبق اعلام رئيس آموزش و پرورش عشاير كشور، تربيت معلم «ويژه عشاير» در كشور تأسيس و راه اندازي مي شود.
* نظر: معلوم نيست چه كساني متولي طراحي و اجراي برنامه هاي آموزشي عشاير هستند. در طول اين سالها اغلب، طرح هايي در مركز استانها طراحي و به سطح مناطق عشايري تزريق مي شود. ظاهراً پس از سالها كشمكش و بروز مشكلات، متوليان آموزشي در تكاپوي راه اندازي طرح تربيت معلم «ويژه عشاير» هستند. در حالي كه در سالهاي گذشته به خاطر مازاد نيروي تربيت شده در مراكز تحت پوشش آموزش و پرورش، عملاً اين مراكز تعطيل يا كارايي قبلي خود را از دست داده اند. حال دوباره براي تأمين نياز بخشي از دانش آموزان عشايري، بار ديگر مراكز تربيت معلم خاص شكل مي گيرند.
تجربه سرباز معلم و مدارس چادر سفيد در طول اين سالها، نتوانسته مطلوبيت لازم را براي تربيت دانش آموزان عشاير برآورده سازد. لذا اميد است با توجه به تجربه و آزمون هاي متوالي بالاخره اين معلمان ويژه عشاير بتوانند گره كور چهار هزار دانش آموز بازمانده از تحصيل در دوره راهنمايي را باز كنند.

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   سفر و طبيعت  |   سياست  |   فرهنگ   |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |