شنبه۲۹ شهريور ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۱۷۲ - Sep.20, 2003
يك،  دو، سه... دست نگه داريد!
تأملاتي درباره آموزش رياضيات به كودكان دبستاني
015270.jpg
امروزه همه انسانها بايد بتوانند از دانش رياضيات به گونه اي استفاده كنند و عادي ترين و معمول ترين شيوه استفاده از رياضيات، به كارگيري روشهاي استدلالي و منطق عقلاني در حل مسايل روزمره است.
رياضيات به عنوان يك تلاش انساني، علاوه بر كاربردهاي متعدد، باعث تقويت قوه استدلال و ايجاد نظم فكري در ذهن دانش آموز مي شود. ايجاد نظم فكري در قضاياي حساب و هندسه، مي تواند موجب برانگيختن حس زيبايي شناختي انسان شود. منطق موجود در درسهاي رياضي باعث مي شود كه فرد از مهارت تفكر برتر برخوردار گردد، چنانچه كارشناسان آموزشي مي گويند: رياضيات درسي است براي نمايش قدرت ذهن.
آموزش صحيح رياضيات يعني پرورش افرادي منطقي؛ افرادي كه موضوعي را بدون استدلال صحيح و منطقي نپذيرند. رياضيات، همچنين نحوه استدلال ذهن را فراگير و قوي مي كند.
كودكان قبل از ورود به مدرسه، اطلاعات و دانسته هاي مقدماتي خود را از محيط زندگي دريافت و كسب مي كنند. اين اطلاعات اغلب متفرق، سطحي و پراكنده است و از گستردگي و عمق كافي برخوردار نيست.
كودكان با چنين زمينه فكري و تجربي، وارد مراكز آموزش قبل از دبستان مي شوند و علاوه بر آن كه از لحاظ فكري و تجربي با هم تفاوت دارند،  از لحاظ زبان كه تنها وسيله تفهيم و تفاهم بين آنهاست،  با هم فرق دارند. اين كودكان، به ويژه در مناطق دوزبانه، علا وه  بر اين كه با مشكلات فراوان روبه رو هستند بر دشواري وظايف اوليا و مربيان خود نيز مي افزايند.
والدين و همچنين مربيان در اين دوره سني، وظيفه اي ويژه به عهده دارند. آنها مجبورند قبل از دست زدن به هركاري، كودكان را از لحاظ زبان گفتاري تقويت كنند و پرورش دهند و آنها را براي فراهم آوردن زمينه هاي آموزشي مهيا كنند، اطلاعات و دانسته هاي آنها را به شكل منظم و منطقي درآورند، مفاهيم را عمق ببخشند، رفتارهاي كودكانه را در جهت صحيح هدايت كنند، زمينه  هاي اخلاقي، اجتماعي و معنوي را در كودكان پرورش دهند و تحكيم بخشند و آنها را با بينشي توحيدي، از راه شناخت آثار و پديده هاي طبيعي به سوي مبدأ آفرينش هدايت كنند.
براي آموزش هر موضوعي در هر سني به دانش آموز، بايد آن را به همان گونه اي كه كودك محيط خود را درك مي كند و با همان معنايي كه جهان براي او دارد، بياموزيم. در حقيقت وظيفه ما ترجمه موضوع به زبان فكري خاص كودك در مرحله رشد اوست.
به بيان ديگر، هر موضوعي را مي توان به زبان فكري خاص كودك تبديل كرد و در قالب معنايي او ريخت و پس از ادامه يافتن رشد،  مي توان معناها را با عمق و دقت بيشتري بيان كرد.
موضوعات آموزش
آموزش رياضي شامل فعاليت هايي در جهت تقويت و هماهنگي حواس (چشم و دست) به منظور تقويت و استفاده از عضلات كوچك دست و آماده كردن براي شروع زندگي تحصيلي و استفاده از ابزار آموزشي و حل مسايل ساده به منظور زمينه سازي براي رشد و پرورش جسمي و ذهني آمده است.
به طبقه بندي، به عنوان عاملي براي زمينه سازي فراگيري مجموعه ها و مجموعه سازي اهميت داده مي شود و سپس به بيان مطالبي چون؛ ترتيب و رديف سازي، ارتباط و همبستگي، ابقا كميت (تعداد،  سطح،  حجم) شمارش بي معنا،  شمارش بامعنا و مقابله يك به يك،  اندازه ها و مقايسه هاي آنها، شناخت سكه هاي رايج و سپس به مفاهيم زماني اشاره مختصري مي گردد.
هدفهاي آموزش رياضي، معمولاً  به سه دسته هدف عمده محدود مي شود:
۱- هدف هاي شناختي
۲- هدف هاي عاطفي
۳- مهارت هاي رياضي
هدف هاي شناختي: شامل دانش نظري و شناختي رياضيات و قاعدتاً به صورت محتوا و متون درسي ارائه مي شوند و موارد زير را دربرمي گيرند:
* اصطلاحات رياضي؛
* دانش مفاهيم؛
* روندها و توالي ها؛
* دانش معيارها؛
*  دانش حقايق و خاص؛
* دانش قراردادها؛
* دانش روش ها.
تذكر: در رياضيات اصول و قواعد كلي و قابل تعميم بسيار است.
هدف هاي عاطفي: كليه رفتارهايي كه به علاقه، احساس،  نگرش ها، باورها و ارزشها مربوط مي شوند، در اين دسته قرار مي گيرند. داشتن اعتمادبه نفس، نداشتن اضطراب، قدرت تصميم گيري به هنگام حل مسايل رياضي، نمونه هايي از توانايي عاطفي در رياضيات است.
اظهار نااميدي نسبت به يادگيري رياضيات، يك احساس عاطفي گرم، ولي منفي است. در مقابل داشتن اين عقيده كه فرمول هاي رياضي را مي توان حفظ كرد، يك عاطفه سرد محسوب مي شود، زيرا فاقد احساس است.
حيطه عاطفي در رياضيات را به سه دسته تقسيم مي كنند:
۱- باورهاي فردي؛
۲- نگرش هاي فرد نسبت به رياضيات؛
۳- احساساتي شامل: احساس شادي از حل مسايل غيرعادي يا حظ هنري از استدلال و منطق رياضي است.
مهارت هاي رياضي: مهارت هايي كه حاصل آموزش رياضي شامل انواع مختلف ذهني، عملكردي، فرآيندِي، موقعيتي، ارتباطي، پنهان و... است. مهارت هاي رياضي مهم در چهار دسته زير طبقه بندي مي شود:
۱- مهارت هاي ذهني: به توانايي تفكر و تجسم اطلاق مي شود؛ و در آن دسته فعاليت هاي رياضي كه جنبه خلاقيت،  ابداع، نوآوري، تجسم و غيره دارند، به كار مي رود. (به كارگيري ذهن براي حل مسئله).
۲- مهارت هاي عملكردي: به توانايي تبديل مهارت ذهني به عمل يا رفتار گفته مي شود. (انجام محاسبات چهار عمل اصلي)
۳- مهارت فرآيندي: بر دانستن چگونگي انجام دادن فعاليت هاي شناختي دلالت دارد. (توانايي رسم جدول و نمودار)
۴- مهارت موقعيتي: اين مهارت به دانستن اين كه چه هنگام، دانش هاي مختلف اجرا مي شوند، ارتباط مي يابد و به تشخيص اهميت انجام كار دلالت دارد.
زمينه سازي براي درك مفاهيم رياضي
كودك براي يادگيري مفاهيم رياضي در دبستان، بايد آمادگي ذهني لازم را داشته باشد. اساس اين آمادگي، درك مفهوم عدد است. بسياري از والدين در سنين قبل از دبستان، براي تسهيل در امر يادگيري كودكانشان در مدرسه، شمارش اعداد را به آنها مي آموزند، غافل از آن كه شمارش اعداد؛ يا به عبارتي دقيق تر، به خاطر سپردن اسامي اعداد، هيچ گونه كمكي به درك مفهوم عدد كه كليد رياضيات است، نمي كند؛ بلكه آنچه به كودك براي درك اين مفهوم ياري مي بخشد، تجارب واقعي و عملي او در زمينه هاي گروه بندي، رديف بندي (ترتيب) و تقابل يك به يك است. زيرا عدد، يك مفهوم منطقي است كه از تركيب گروه بندي، رديف بندي و تقابل به وجود مي آيد.
بديهي است رشد توانايي هاي كودك براي تفكر و يادگيري در الگوهاي منطقي، از طريق تجربه كودك با اشيا واقعي (دست كاري كردن) حاصل مي شود، زيرا كودكان از طريق فعاليت هايشان با اشيا مختلف، مي فهمند و درك مي كنند،  نه از طريق مشاهده اشيا و يا چيزهايي كه راجع به اشيا به آنها گفته مي شود.
از اين رو فعاليت هايي كه در سنين قبل از دبستان، در زمينه درك مفهوم عدد به كودك داده مي شود، بايستي به صورت تجارب واقعي و عملي باشد، نه به خاطر سپردن و حفظ كردن اسامي اعداد (شمارش اعداد).
گروه بندي اساس تفكر خلاقه است و مستلزم اين توانايي است كه كودك تشابهات و تفاوت هاي اشيا را تشخيص داده و آنها را به نسبت تشابه و تفاوتشان گروه بندي كند،  گروه بندي را مي توان براساس معيارهاي مختلف، ازجمله رنگ، شكل، مقدار و اندازه انجام داد.
معصومه زماني- كارشناس ارشد روانشناسي
فريده صيادي- تكنولوژيست آموزشي

انگيزه ، توجه ، بهره وري
015265.jpg
انسان به عنوان بهترين و بالاترين عنصر در سازمان مطرح است. از طرفي گرامي ترين گوهر آفرينش و توانمند ترين آن نيز به شمار مي رود، به گونه اي كه اگر هيچ انساني در زمين وجود نداشته باشد، از اقتصاد، بازرگاني، صنعت، محيط زيست، بهداشت، امنيت، قدر و منزلت، تعلق داشتن و نيازهاي اجتماعي، نيازهاي جسمي، بنيادي و... در نهايت مديريت و رفتار انساني و رفتار سازماني نيز اثري باقي نخواهد ماند.
اگر نگاهي نه چندان عميق به جهان حاضر بيندازيم، با افسوس مشاهده مي كنيم كه اين انسان كه بالاتر از همه زمينيان قرار دارد و بدون او، هيچ چيز محقق نمي شود، خود به بوته فراموشي سپرده شده است.
اكنون ما بايد در اين راستا به شناخت رفتاري روي  آوريم و رفتار آدمي كه تابع انديشه ها، احساسات، انگيزه ها، خواسته هاي دروني و بروني و پرورشي اوست، كه در موقعيت هاي مختلف به صورت گوناگون ظاهر مي شود را بررسي كنيم، نهضت روابط انساني از دهه۶۰ آغاز گرديد و در دهه هاي ۱۹۸۰- ۱۹۷۰ ابعاد تازه اي يافته و همچنان روبه گسترش است و كمتر مقوله اي در زمينه مديريت را مي توان يافت كه به علوم رفتاري توجه ننموده باشد. انگيزش را به عنوان يكي از مطالب رفتارشناسي بررسي مي كنيم.
انگيزش چيست؟
انگيزش يعني: تحريك، ترغيب. نيروهايي كه موجب مي شوند افراد به گونه اي خاص رفتار كنند، خوب، حال آن انگيزه اي كه انگيزش را ايجاد مي كند، چيست؟
انگيزه يعني: باعث، سبب، موجب و علت.
انگيزش يعني حركت يا كوششي كه شخص در جهت رسيدن به هدفي از خود نشان مي دهد. هرچه ميزان حركت و مقدار كوشش يك فرد براي نيل به مقصودي بيشتر باشد، مي گوييم در اين شخص انگيزش و ميل بيشتر است و بالعكس اگر فردي نسبت به موضوع يا مقصودي از خود كوشش و حركتي نشان ندهد، مي گوييم عمل او دلالت بر بي تفاوتي يا فقدان انگيزش در وي، براي تحقق هدف مربوطه است. نياز؛ شرط لازم براي كوشش است؛ ولي شرط كافي نيست، يعني در بسياري از موارد، حذف نياز، باعث حركت فرد نمي شود. بلكه عوامل ديگري مانند ارزش ها، هدف ها، باورها و نگرش ها نيز بايستي مداخله كنند تا حركت و كوشش صورت بگيرد.
پس اگر بخواهيم در افراد ايجاد انگيزش كنيم، حداقل بايد بدانيم افراد چه نيازهايي دارند، سپس رفع آن نيازها را به صورت يك هدف درآوريم، يعني وسايل و ساز و كارهايي را به وجود آوريم كه اگر به كار روند، نياز مربوطه رفع شود، در اين ميان، افراد براي رسيدن به هدف و رفع نيازها، كوشش ها و حركت هايي را از خود نشان دهند و اين حركت ها، همان چيزي باشد كه ما در محيط كار احتياج داريم. دانشمندان بسياري، درباره انسان و ماهيت نيازهاي او بسيار انديشيده اند و فرضيات و تصوراتي در اين باره ارائه كرده اند. مديران نيز به تبع ديدگاه هاي خود، فرضيات خاصي را انتخاب يا از آن پيروي مي كنند و رفتار خود را با كاركنان براساس آن فرضيات، شكل مي دهند.
عده اي از دانشمندان و مديران عقيده دارند كه انسان ها به طور كلي و كاركنان بالاخص، بيشتر در جهت منافع شخصي خود كوشش مي كنند و در اصل به تشويقات مادي بسيار بها مي دهند. لذا عقيده دارند با ارائه پاداش هاي مادي مي توان آنان را به كوشش واداشت و تحت كنترل قرار داد. عده اي ديگر عقيده دارند كه انگيزه هاي اجتماعي، براي كاركنان بيشتر اهميت دارد و اين كه كاركنان ميل دارند مورد قبول و علاقه ديگران قرار گيرند و اين امر برايشان مهم تر از مسائل مادي و تشويقات اقتصادي است. اين دسته از مديران بر تجمع و گردهمايي افراد و روابط اجتماعي آنان تأكيد دارند و تصور مي كنند از اين راه بهتر مي توان افراد را به حيطه كار علاقه مند نموده و به فعاليت واداشت.
گروهي ديگر بر جنبه رشد و شكوفايي افراد در محيط كار توجه دارند و معتقدند كاركنان همواره در جستجوي به كارگيري استعدادهاي خود هستند و سعي دارند از خود انعطاف نشان داده، خود را با شرايط محيطي تطبيق دهند و نيز اگر شرايط مناسب باشد از خود كوشش و فعاليت نشان مي دهند و حتي خود را كنترل مي كنند. لذا مديران بايستي سعي كنند كارهاي چالش انگيز و با معني براي كاركنان ايجاد كرده، به انگيزه هاي دروني آنان توجه كنند و در واقع نقش تسهيل كننده را به خود بگيرند تا هدايت كننده و كنترل كننده را.
هر يك از اين نظريه ها، به جاي خود تا حدودي صحيح است و بخشي از حقيقت كلي انگيزش را در محيط سازماني بيان مي كند. پس با اشاره به مطالب قبلي اگر بخواهيم در افراد ايجادانگيزش كنيم، بايستي نيازهاي آنان را تشخيص دهيم و شرايط را به نحوي ترتيب دهيم كه فعاليت آنان در محيط سازماني رافع نيازهايشان باشد، يعني هم كار انجام شود و هم نياز افراد مرتفع گردد. به عبارتي فعاليت افراد، هم به نفع سازمان باشد و هم در جهت رفع مشكلات شخصي آنان. بدين ترتيب تعدادي از مديران، سعي دارند در تحليل نهايي بدانند اميال يا نيازهاي كاركنان در محيط كار چگونه است تا براساس آن شرايط كار را سامان دهند. لذا مديران سعي مي كنند براي كاركنان ارزش قائل شوند و به شخصيت آنان احترام بگذارند. روابط اجتماعي را در محيط كار تسهيل كنند تا كاركنان از اين كه در يك محيط اجتماعي مورد علاقه خود فعاليت دارند، لذت ببرند يا به آنان كارهاي مناسب و در سطح فكري به طور نسبي پيچيده ارجاع كنند؛ تا تمامي قواي ذهني آنان به كار افتد، در تصميمات از كمك فكري و مشاركت آنان استفاده كنند، حتي الامكان به آنان اين فرصت را بدهند كه مستقل از مداخله مافوق كار كند. حقوق كافي و فضاي فيزيكي مناسب براي آنان تعيين كنند و پاداش ها و تشويق هايي را به كار برند كه نشانه قدرداني از زحمات آنان و نشانگر عدالت استخدامي باشد.
روش ها و ابزارهايي كه براي ايجاد انگيزش ذكر شد، به اين چند مورد ختم نمي شود و دامنه آن بسيار وسيع است. ولي آنچه كه به همين ميزان با اهميت است، نحوه استفاده از اين روش ها است. كاربرد اين ابزارها مستلزم درايت و ظرافت است؛ مدير بايد هم كاردان باشد و هم هنرمند تا بتواند با استفاده از علم و آگاهي،درايت، هنرمندي خويش، هم كار سازمان را پيش ببرد و هم از نيروها به نحو احسن بهره برداري كند. آن موقع است كه مي توانيم بگوييم مديريت؛ نقش اساسي و حساس خويش را به خوبي ايفا كرده است.
معصومه رضايي

برگي ازدفتر خاطرات يك معلم
روز اول كه به كلاس پيش دبستاني (آمادگي) به عنوان مربي نقاشي پا گذاشتم، براي شروع سال تحصيلي و شناخت بچه ها، بعد از حال و احوالپرسي و معرفي آنها، خواستم كه به دلخواه نقاشي مورد نظر خود را بكشند و رنگ آميزي كنند. بچه ها با شور و شوق، مشغول كشيدن نقاشي شدند. آنها يك به يك دفترشان را نزد من مي آوردند و نشان مي دادند و من هم با گفتن آفرين دخترم، از آنها به خاطر نقاشي هاي زيبايشان تشكر مي كردم.
دختري كوچك اندام و رنگ پريده در گوشه اي از كلاس، توجه مرا به خود جلب كرد. بچه ها با هم صحبت، خنده و نقاشي مي كردند، ولي او ساكت در گوشه اي مشغول كار خود بود. وقتي نقاشي تمام شده اش را به من نشان داد، منتظر عكس العمل من ماند او درختي كشيده بود كه با رنگ سياه رنگ آميزي شده بود، درحالي كه روي ميزش جعبه اي پر از مدادهاي رنگي بود. در وهله اول من متوجه شدم كه او با كشيدن اين نقاشي، حرفي براي گفتن دارد و يا غمي در دل. با اين وجود، مثل بقيه بچه ها او را تشويق كرده و دستي به صورتش كشيدم و تشكر كردم. او رفت و دوباره شروع به كشيدن نقاشي كرد. بعد از لحظاتي نقاشي خود را به من نشان داد. همان درخت بود، با اين تفاوت كه رنگ آن سبز و قهوه اي شده بود. او با زبان بي زباني مي گفت كه رنگها را مي شناسد، اما سعي مي كند كه ارتباط عاطفي برقرار كند. دوباره او را تشويق كرده و از او تشكر كردم و به اوگفتم: چقدر بچه باهوش و زرنگي است كه رنگها را به اين خوبي مي شناسد.
در فرصت مناسب با مربي او صحبت كردم و مشكل را جويا شدم. مربي گفت: اين دختر مادر ندارد، يعني مادرش را از دست داده است و تنها با پدرش زندگي مي كند.
حدس من درست بود. او با آن جثه كوچك و نحيف، غمي بزرگ در دل داشت. بي اختيار قطرات اشك بر گونه هايم جاري شد.
جميله سادات رفيعي
معلم پيش از دبستان و دبستان

اخبار مدرسه سازي
به مناسبت هفته دولت در استان مركزي ۸ پروژه با ۵۷ كلاس و زيربناي ۵۹۰۰ مترمربع با اعتباري بالغ بر ۷۴۱۰ ميليون ريال مورد بهره برداري قرار گرفت كه از جمله آنها عبارتنداز:
دبيرستان كار دانش حبيب آباد خمين با ۱۶ كلاس درس و ۴ باب كارگاه
خوابگاه اردوگاه فرهنگي خمين در دو طبقه با ظرفيت ۱۸۰ نفر.
كلنگ احداث يك باب مدرسه راهنمايي سه كلاسه نيز با اعتباري بالغ بر ۱۵۰ ميليون ريال در روستاي مجنده از توابع اردبيل به زمين زده شد. هزينه ساخت اين آموزشگاه توسط جامعه انجمن هاي اسلامي اصناف و بازار تهران تقبل شده است.
انتشار مجله بين المللي
علوم مهندسي دانشگاه علم
و صنعت ايران
دومين شماره از جلد چهاردهم مجله بين المللي علوم مهندسي دانشگاه علم و صنعت ايران در ۱۵۰ صفحه به زبان انگليسي منتشر شد.
صاحب امتياز اين نشريه دكتر سيدمحمد شهرتاش رئيس دانشگاه علم و صنعت ايران و مدير مسئول آن دكتر نورالله كثيري معاون پژوهشي دانشگاه است. اين نشريه به سردبيري دكتر فرهاد گلستاني فرد منتشر مي شود.
اعضاء هيأت تحريريه اين مجله معتبر را ۲۱ نفر از استادان دانشگاه علم و صنعت ايران، اميركبير، تربيت معلم، تربيت مدرس، دانشگاه فردوسي مشهد و دانشگاه تهران تشكيل مي دهند.
در اين نشريه، مطالبي تخصصي در موضوع هاي سراميك، مواد،  متالورژي، مهندسي شيمي و معدن و... به چاپ رسيده است.

آموزشي
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
انديشه
خارجي
سياسي
شهري
علمي فرهنگي
محيط زيست
ورزش
ورزش جهان
يادداشت
صفحه آخر
همشهري اقتصادي
همشهري ضميمه
بازارچه همشهري
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   آموزشي   |   انديشه   |   خارجي   |   سياسي   |   شهري   |  
|  علمي فرهنگي   |   محيط زيست   |   ورزش   |   ورزش جهان   |   يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |