يكشنبه ۳۰ شهريور ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۱۷۳ - Sep.21, 2003
ملاحظاتي پيرامون گونه هاي گياهي و درختي سازگار با اقليم ايران
۷ هزار گونه ارزشمند گياهي داريم
اشاره: در پاسخ به مقاله اي تحت عنوان «با پوشش گياهي سيل را مهار كنيم» كه در همين صفحه درج شده بود، نوشته اي دريافت كرده ايم كه دربرگيرنده توضيحات مبسوطي درباره پوشش گياهي مورد نياز و گونه اي درختي سازگار با اقليم ايران مي باشد. از آنجا كه اين پاسخ بلند خود در يك مقاله تخصصي در خور ارزيابي است مبادرت به درج كامل آن كرده ايم.
015470.jpg

اولين بنيانگذار تئوري يا فرضيه هوموس Humus ارسطو بود كه تقريباً در ۳۵۰ سال قبل از ميلاد گفت: «گياهان به وسيله ريشه  خود در خاك از مواد هوموسي تغذيه نموده و بعد از مردن و متلاشي شدن نيز به عنوان هوموس در يك چرخش دائمي مجدداً شركت مي نمايند.» و لذا در مورد منافع استفاده از كاه ريزه  وبقاياي گياهان جاي بحث نخواهد بود اما متأسفانه در سال هاي اخير در برخي از مناطق و مخصوصاً در بخش هاي وسيعي از استان لرستان پس از اتمام كشت و برداشت محصول، اقدام به سوزانيدن كاه ريزه هاي موجود و باقي مانده بر روي زمين مي نمايند، اين اقدام فراگير و اشتباه نتايج زيان باري براي زمين  هاي زراعي داشته و باعث از بين رفتن موجودات ريز و باكتري هاي مفيد خاك مي گردد، كه جا دارد با اطلاع رساني صحيح از تكرار اين اشتباه جلوگيري كنيم.
در بخشي از مقاله مورد نظر براي حاصلخيزي و تثبيت ازت خاك، پيشنهاد شده از درختاني چون اقاقيا (صمغ عربي)، گليريسيديا، لوكائا استفاده كنيم. اولاً درخت اقاقيا و درخت صمغ عربي دو درخت جداگانه مي باشند. ثانياً اقاقيا درختي است مخصوص مناطق معتدل سردسيري كه احتياج به تكيه گاه دارد و از جنس Robinia و از تيره فرعي پروانه واران مي باشد. اما درخت صمغ عربي (كه منظور نويسنده مقاله بوده) درختي است گرمسيري با نام Acacia Arabica و يا Acacia Senegal معروف به صمغ عربي (gum- Arabic tree) از تيره فرعي Mimosaceae و نام صحيح فارسي آن آكاسيا، كرت و يا صمغ عربي است، بنابراين اطلاق نام اقاقيا به اين گياه به هيچ وجه صحيح نيست. گليريسيديا نيز نام درختي است ويژه مناطق بومي و گرمسيري آمريكا و از تيره فرعي پروانه  واران papionaceae مي باشد. گونه Gliricidia sepium را براي سايه انداز نهال كاكائو، وانيل و فلفل سياه پرورش مي دهند، اين درختان مخصوص درختان گرمسيري مرطوب است كه به اقرار نويسنده در شهر «ايبادان» نيجريه با شرايط خاص آب و هوايي مورد تحقيق قرار گرفته است. اما با توجه به نتايج تحقيقات كشت اين درختان در نيجريه، كشت آن در ايران با توجه به شرايط آب و هوايي متمايز و بسيار متفاوت كشور ما مفيد نبوده و براي تثبيت ازت خاك و يا مهار سيل كاربرد عملي و اجرايي و توجيه اقتصادي ندارد. اصولاً گياهان مورد تحقيق و يا رويش در «ايبادان» نيجريه(۷ درجه شمالي) را با طول روزي از ۱۱ ساعت و ۴۰ دقيقه در ماه دسامبر تا ۱۲ ساعت و ۳۳ دقيقه در ماه ژوئن نمي توانيم در ايران بكاريم، بايد توجه كنيم كه فتوپريوديسم Photoperiodism در رويش كامل و توزيع طبيعي گياه عامل مهمي است و يكي از نكات مهم انتخاب و حتي واريته  يك گياه براي ناحيه معيني محتاج دانستن واكنش گياه نسبت به شرايط نوري و آب و هوا مي باشد. در استان هايي نظير لرستان، گلستان، اردبيل، چهارمحال و بختياري، قزوين، خراسان، آذربايجان، اصفهان، كردستان، توصيه كشت درختان گرمسيري Acacia و Gliricidia و Leucaena توجيهي ندارد. اين توصيه همانند آن است كه پيشنهاد كنيم گياه اسفناج را براي توليد بذر در «ايبادان» نيجريه بكارند. در صورتي كه مي دانيم براي اين كه گياه اسفناج به گل و بذر بنشيند احتياج به ۱۴ ساعت طول روز به مدت حداقل دو هفته دارد، كه البته چنين چيزي در مناطق گرمسيري نظير نيجريه عملي و امكان پذير نمي باشد.
آيا بهتر نيست به جاي توصيه كشت گياهاني گرمسيري از گياهاني مطابق با سازش هر رويشگاه و با استفسار از ايستگاه هاي تحقيقاتي هر منطقه از گياهان بومي و يا موجود در ايران استفاده كنيم تا اطلاعات فرضي غيرعملي و غيركارشناسانه احياناً وقت و هزينه هاي مالي مجرياني را كه به اعتماد توصيه هاي پيشنهاد شده اقدام مي كنند، هدر نرود.
براي تثبيت ازت خاك چرا از گياهاني كه قادر به توليد بالاي علوفه و تثبيت ازت خاك در شرايط فقر ازت خاك مي باشند، استفاده نكنيم، نظير يونجه هايي با گره  كافي بر روي ريشه كه قادر هستند ازت كافي اتمسفر را در گره هاي ريشه  خود تثبيت كنند، چنين گياهاني كه قابليت داشتن تعدادي گره كافي بر روي ريشه هاي خود را دارند، كم نيستند، براي اطلاعات بيشتر مي توان به كتاب هايي كه در اين زمينه توسط مؤسسه تحقيقات جنگل ها و مراتع انتشار يافته، مراجعه نمود.
در بخش ديگري از مقاله ذكر شده «يكي ديگر از گونه ها كه چشم انداز اميد بخشي را در مبارزه با تخريب زمين گشوده گياهي است پر شاخ و برگ كه ريشه اي عميق دارد كه علف وتيور خوانده مي شود و جانشين ساده و ارزان قيمتي براي ديوارهاي خاكي است و به منظور كاهش فرسايش خاك سطحي در مزارع شيبدار قابل استفاده است و...» گياه مورد نظر نويسنده با نام انگليسي (وتي ور) از تيره گندميان در آفريقا، استراليا و بخش هايي از آسيا نظير برمه، گينه، شرق هندوستان و در جزاير رونيون انتشار دارد، گياهي است چند ساله با ريزوم هاي خزنده و معطر كه غالباً در ساخت عطرها و لوازم آرايشي از آن استفاده مي شود.
اين گياه براي بوجود آوردن پرچين و جلوگيري از فرسايش خاك بسيار مفيد است، اما چون استقرار اين گياه به وسيله ساقه هاي خزنده زيرزميني صورت مي گيرد، در صورت عدم كنترل، استقرارهاي بعدي را در پي خواهد داشت و تبديل به گياه مهاجمي عليه گياهان زراعي مي شود و چون در جاوه و جزاير رونيون و ديگر مناطق از ريزوم هاي آن در صنعت براي تهيه اسانس روغني استفاده مي شود.
در بخش ديگري از مقاله مي خوانيم كه در سنگال برگ هاي اقاقيا پس از ريزش، ازت و مواد آلي به خاك مي رساند. در فصل خشكسالي نيام هايي توليد مي كند كه علوفه  خوبي برام دام ها هستند و برگ ها سايه مي اندازد كه اين سايه مورد استفاده دام قرار مي گيرد در نتيجه كود دام ها به نوبه خود حاصل خيزي زمين را بيشتر مي نمايد.» با توجه به توضيح و چشم انداز ارائه شده كشور سنگال را در غرب آفريقا در نظر بياوريد و بعد بياباني كه فاقد پوشش گياهي زيادي است و چند تكه درخت آكاسيا (نه اقاقيا) كه چند دام هم از گرما و حرارت نور خورشيد به زير سايه اين درختان پناه آورده و چون علوفه اي هم نيست از نيام هاي چرمين محتواي دانه  درخت تغذيه نموده و با كود خود زمين صحرا را حاصلخيز مي كنند. آيا اين چشم اندازي واقع گرايانه است؟ با توجه به شرايط رويش درخت آكاسيا سنگالي و با توجه به شرايط برخي از ۴۵۰ گونه جنس آكاسيا تنها مي توانيم در جنوب خوزستان چند شهر را نام ببريم كه برخي از گونه هاي آكاسيا بتوانند دوره رويشي خود را تكميل كنند. نيام هاي محتوي دانه درخت آكاسيا تا زماني كه سبز مي باشند قابل جمع آوري و استفاده دام ها مي باشد اما براي دام هاي اهلي دست يابي به نيام ها بر روي درخت امكان پذير نيست و در صورت عدم برداشت نيام ها، چرمين و قهوه اي رنگ شده و قابل خوردن نيستند، ضمن آن كه برداشت هاي نيام آكاسيا در ايران توجيه اقتصادي ندارد، هم چنين مزه نيام ها براي دام هاي اهلي ايران ناخوشايند است. در شهرهاي خرمشهر، آبادان، ماهشهر، مسجد سليمان، آغاجاري، بندرعباس، ميناب، گونه هايي از آكاسيا رويش دارند كه حداقل مي توانيم آنها را به عنوان نمونه مورد تحقيق قرار دهيم.
015472.jpg

مي بايست پوشش گياهي پيشنهادي بر اساس شرايط آب و هوايي مناطق رويشي كه با اقليم مشخصي سازش دارد (نظير: منطقه جنگلي نقاط پست مازندران، منطقه جنگلي نقاط مرتفع خزر، منطقه جنگلي زاگرس و بيشه ها وعلف زارها، منطقه رويشگاه هاي كوهستاني و منطقه گرمسيري و رويشگاههاي بياباني جنوب) انتخاب و پيشنهاد كنيم، ضمن آنكه پارامترهاي ديگري نيز بايد مورد توجه قرار گيرد، به عنوان مثال، ميزان بارندگي در فراواني و يا كم شدن اجتماع گياهي هر كدام از مناطق رويشي نقش اساسي دارد و ميزان بارندگي ساليانه در ايران بين ۵۰ ميلي متر يا كمتر (بيابان لوت) و ۲۰۰۰ ميلي متر (سبلان و دماوند) متغير است و چنانچه ميزان بارندگي ساليانه از اين مقدار كمتر باشد پوشش گياهي وضع پيوسته خود را از دست خواهد داد لذا با تحقيقات كافي مي توان گياهاني را براي مناطق مختلف با توجه به نيازهاي رويشي و ميزان بارندگي انتخاب و براي مهار سيل و يا تثبيت ازت خاك از آن استفاده كرد.
فلور ايران يكي از غني ترين فلورهاي خاورميانه است، اگر به منابع گياهي مراجعه دقيق تري داشته  باشيم خواهيم ديد كه گياهان گل دار ايران بالغ بر ۷ هزار گونه است، كه از اين فلور غني گياهان زيادي را مي توانيم انتخاب كنيم كه در تثبيت ازت خاك و يا در مهار سيل نقش اساسي داشته باشند و احتياجي به واردات برخي گونه ها كه حتي استمرار آن در اكثر مناطق ايران مورد شك و ترديد است، نداشته باشيم.
مهندس علي رضايي نژاد

محيط زيست و مردم
موج ساخت و ساز به زيستگاه «تپه سرخه» لواسان رسيد
015468.jpg
پائيز سال گذشته هنگامي كه در صفحه محيط زيست روزنامه همشهري خواندم كه «لواسان در چالش با زمين خواران...» به دلم نشست كه شكر خدا ساخت و ساز بي رويه در شهر لواسان متوقف و يا حداقل تحت كنترل درآمده است. اما قابل پيش بيني نبود كه درست يك سال پس از آن حريم امن كوهستان، آن هم يكي از بهترين چشم اندازهاي لواسان كه زمستان ها مأمن شكار و كل و بز وحشي است تحت تصرف و ساخت و ساز بي رويه درآيد اما در حال حاضر متأسفانه شاهد وقوع چنين رخداد تلخي در اين منطقه هستيم. تخريب و از بين بردن تپه ها، كوهها و كوهپايه ها و ساخت و ساز در اين ارتفاعات نه تنها موجب نابودي زندگي حيوانات وحشي كه از هزاران سال پيش در اين نواحي مي زيند مي شود، بلكه در ادامه با محدود شدن فضاي زندگي و زنجيره حيات، زندگي انسان نيز به مخاطره مي افتد. به طور قطع همه كساني كه امروز به ثمن بخس اين كوه ها را تصرف و براي ارضاي خاطر خود تحت ساخت و ساز قرار مي دهند، خود و فرزندانشان در آينده با چنين تنگناهاي جدي و خطرناكي در حوزه محيط زيست خود روبرو خواهند شد.
در گذشته اي نه چندان دور در تپه سرخه كه امروز تحت سيطره ساخت و ساز بي رويه قرار گرفته، آواز و شور زندگي جمعي پرندگان در بهار و تابستان و حضور دهها كل و قوچ و ميش و كبك و تيهو در زمستان جلوه بخش زندگي ما انسان ها بود. حيوانات وحشي به عادت ديرين هر زمستان به اين دامنه ها پناه مي آوردند تا از مساعدت مردم كه آذوقه شان را تأمين مي كردند برخوردار شوند و به اين ترتيب حيوانات وحشي گرسنه در بلنداي تپه سرخه خود را از چنگال گرسنگي و سرما مي رهانيدند. اما امروز دريغمندانه و در نهايت حيرت شاهد تغيير كاربري تپه سرخه براي ساخت و ساز در اين كوه مي باشيم.
بي ترديد اين اقدام نابجا در آينده نزديك تعادل محيط زيست و آب منطقه را نيز تحت الشعاع قرار خواهد داد و دامنه آسيب هاي وارده، غيرقابل محاسبه خواهد بود. روزگاري از كوه به عنوان نماد استقامت ياد مي كرديم، اما امروز كوه استواري كه صدها سال رويشگاه غني ترين گياهان و زيستگاه حيات وحش لواسانات است، به آساني تحت تصرف چند نفر درمي آيد و اسطوره مقاومتش در هم مي شكند!
منطقه بكر و غني با ذخاير طبيعي كم نظير «تپه سرخه» از سال ۱۳۴۲ به عنوان منابع طبيعي ثبت شده است و طي ساليان دراز مردم لواسان نسل اندر نسل از اين ذخيره گاه چون مردمك چشم خود مراقبت كرده اند، اما به تازگي عده اي ظاهراً با ارائه اسناد مشاء و ادعاي مالكيت نسبت به اين كوه كه جزو منابع طبيعي است درصدد تصرف آن برآمده اند. اين دست اندازي و ساخت و ساز قبل از همه درياچه سد لتيان را كه تأمين كننده بخش مهمي از آب مصرفي تهران مي باشد به خطر مي اندازد و آلودگي احتمالي نهرها و جويبارهايي كه در دامان «تپه سرخه» باغها و مزارع كشاورزي پايين دست را مشروب مي سازند خسارات بسيار سنگين و جبران ناپذيري به بار خواهد آورد.جا دارد سازمان حفاظت محيط زيست، سازمان آب و فاضلاب استان تهران، شهرداري و شوراي اسلامي شهر لواسان و ساير دستگاه هاي ذيربط پيش از آن كه دير شود، براي نجات اين ذخيره گاه اقدام كنند و اصولاً مانع از ادامه ساخت و سازهاي مخرب در ارتفاعات لواسان شوند و براي اين ارتفاعات حد و حريمي را در نظر بگيرند تا افراد به اعتبار نفوذ و تمول خود آنها را دراختيار نگيرند.
جمعي از اهالي لواسان

محيط زيست
اجتماعي زنان
اجتماعي
اقتصادي
انديشه
خارجي
سياسي
شهري
علمي
علمي فرهنگي
ورزش
ورزش جهان
صفحه آخر
همشهري اقتصادي
همشهري ضميمه
بازارچه همشهري
|  اجتماعي زنان   |   اجتماعي   |   اقتصادي   |   انديشه   |   خارجي   |   سياسي   |   شهري   |   علمي   |  
|  علمي فرهنگي   |   محيط زيست   |   ورزش   |   ورزش جهان   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |