يكشنبه ۶ مهر ۱۳۸۲ - شماره ۳۱۷۹- Sep, 28, 2003
شبحي به نام «لانس آرمسترانگ»
پيراهن طلايي
011950.jpg
مسيح فرزانه - ورزشكاران بزرگ دنيا هنگامي كه از دنياي حرفه اي بازنشسته مي شوند شروع به چاپ و يا انتشار كتاب خاطرات خود مي كنند اما «لانس آرمسترانگ» دوچرخه سوار معروف آمريكايي و قهرمان چند دوره از مسابقات «توردو فرانس» قبل از خداحافظي از دوچرخه سواري قسمتي از خاطرات خود را در روزنامه «گاردين» به چاپ رسانده است. خاطراتي كه مربوط به برخورد و آسيب ديدگي وي در آخرين دور از مسابقات «تور فرانسه» بود.
وي مي گويد: قبل از شروع رقابت هاي اين فصل و با توجه به جوي كه در اردوي اكثر تيمها مشاهده كردم، متوجه شدم كه اين دوره بايد از سطح بسيار بالاتري برخوردار باشد. روز اول كنار اتوبوس تيم و همراه مدير تيم «يوهان بروي نيلز» در حال صحبت كردن در مورد مسابقات ۴ ساله پيش «تور دوفرانس» بوديم. مسابقاتي كه من بدون هيچ بدشانسي، اعم از آسيب ديدگي و يا تصادف قهرمان شدم. براي اين فصل از رقابت ها تمريناتم را از زمستان سال قبلش آغاز كرده بودم. به هيچ وجه روحيه خوبي نداشتم، زيرا در حال جدايي از همسر اولم «كيك» بودم و تمام اين قضايا، ذهن و روحم را تسخير كرده بود. هرچي سعي مي كردم كه اين مسئله را فراموش كنم، به هيچ وجه نمي توانستم، به خود مي گفتم: «لانس» فراموشش كن، اما هنگامي كه سوار دوچرخه مي شدم، دوباره يادم مي آمد.
در هنگام برگزاري «تور» نيز اتفاق بدي برايم افتاد. در منطقه «دونين ليپر» دچار صدمه ديدگي شدم و كمي طول كشيد تا مجدداً سلامتي ام را بازيابم، بعد از پايان مسابقه نيز مطلع شدم كه فرزندم دچار سينه درد شده است، بايد بدون وقفه «پاريس» را ترك مي كردم و به پيش او مي رفتم و پس از بازگشت از پاريس براي دور بعد مسابقات آماده مي شدم و به خودم اين اطمينان را مي دادم كه شايد، اگر وارد جاده شدم مجدداً فرم ايده آلم را پيدا كنم، اما مشكل تنها اين نبود و از من توقعات بزرگي داشتند، يعني مي خواستند من معجزه كنم و بهتر از سال قبل باشم و هنگامي كه شما چنين فشارهايي را تحمل كنيد، مطمئناً پس از ورود به مسابقات مي بازيد، در اين حرف شك نكنيد!!!
دور بعد آغاز شد و من هفتم شدم و همه متوجه شده بودند كه در زندگي شخصي من چه چيزي مي گذرد، عملكرد و انرژي من به كلي تحليل رفته بود و اين بار «يان اولريش» آلماني كه هر روز بهتر از روز قبل مي شد فاصله اش را با من از لحاظ امتيازي بيشتر مي كرد، او به تازگي به تيم «بيانچي» پيوسته بود.
در همان دور «اولي» كه تصادف كردم، تيم ما عقب افتاد، در آن دور ۱۷۶ دوچرخه سوار شركت كرده بودند، تازه اوج بدشانسي اين بود كه «استخوان» كتف، دوست و هم تيمي من يعني «تايلر هميلتون» هم شكسته شده بود، اما او با همان وضعيت حتي مسابقه هم مي داد!!! من ضعيف شده بودم، اما تيم ما فوق العاده مسافت بين «جوين ويل» و «سينت ديزير» كه حدود ۹/۴۲ «مايل» بود را در زمان ۱ ساعت و ۱۸ دقيقه و ۲۷ ثانيه طي كردند، و نفر دوم حدود ۳۰ ثانيه با تيم ما فاصله داشت، با اين برد وضعيت تيم «پست آمريكا» بهترشد و حتي رتبه من به دوم رسيد. پس از چند هفته ما در اقامتگاهي در كوه هاي «آلپ» در حال استراحت بوديم، اصلاً احساس خوبي نداشتم، اما سعي مي كردم به خودم تلقين كنم كه بايد به تمريناتم ادامه دهم، ما مسابقات طولاني و سختي را پيش رو داشتيم، و اگر بخواهيد از ۱۰۰ درصد حساب كنيد بايد مي گفتم ما تنها ۱۰ درصد راه را آمده ايم. دور بعد از منطقه اي به نام «آلپ دي هوز» آغاز مي شد و تازه سر و كله رقبا پيدا شد، دوچرخه سواراني اسپانيايي مانند «خوزه پابلوكي» و «ايبان مايو» و فوق ستاره روس، «الكساندروينوكوروف» و «تايلر هميلتون» دوست من بايد با همان وضعيت ادامه مي داد، اين دور نيز تمام شد و من چهارم شدم، اما از گوشه و كنار مي شنيدم كه همه از اين اتفاق متعجب شده اند. روز بعد ما به سمت منطقه اي به نام «بورگ دي  اوي سانس» و محل كمپ حركت كرديم، يخ جاده ها تا حدودي آب شده بود و رقابت بين من، «وينوكوروف»، «مايو وبلوكي» شديد شده بود. «بلوكي» و «وينوكوروف» حدود «۱۵ يارد» با من فاصله داشتند، «بلوكي» بسيار آرام و از كنار جاده حركت مي كرد و من كنجكاو شده بودم كه آيا برايش اتفاقي افتاده است؟
چند روز بعد بايد مسابقه را از محله اي به نام «گايلاك»، ۴۷ كيلومتري «كاپ دو كوورت» شروع مي كرديم. خورشيد در وسط آسمان قرار داشت و من مطمئن بودم كه «يان اولريش» در اين قسمت با قدرت تمام ركاب خواهد زد، هوا فوق العاده گرم بود و من دائماً آب مي خوردم، از شدت عرق فراوان دور لبم شوره زده بود و كمي سنگين حركت مي كردم، زمان زيادي را از دست دادم و «اولريش» ۳۶ ثانيه از من جلوتر بود، من هنوز هم پيراهن زرد مسابقات را بر تن داشتم، اما به گفته ديگران يك سرگروه خسته و بيمار بودم!!!
روز بعد «يوهان» مدير تيم به من گفت: مشكلي نيست، فردا باز هم نوبت تو است. در سر ميز شام نيز حس مي كردم، همه به من جور ديگري نگاه مي كنند، نگاه ها برويم سنگيني مي كرد، هر كس غذاي خودش را مي خورد و انگار همه قضاوت كردن در مورد عملكرد ضعيف من را به وقت ديگري موكول كرده بودند. روز بعد به محلي به نام «پيره نس» رفتيم. هم تيمي ام «جورج هين كاپي» رو به من كرد و گفت: مي خواهم موضوعي را با تو در ميان بگذارم. به او گفتم چه موضوعي وي در ادامه گفت: كاري كه تو روز قبل انجام دادي ممكن است همه را تحت تأثير خود قرار دهد، منظورم همان آب خوردن حريصانه توست. اين حرف او روز مسابقه كمك فراواني به من كرد و اين بار او تنها با من ۱۵ ثانيه اختلاف داشت و اين قابل جبران بود، فرداي آن روز بر سر ميز صبحانه و ناهار هم سكوت عجيبي بر سر ميز بود، با خود مي گفتم، كه براي بازيافتن روحيه ام به يك قهرماني بزرگ نياز دارم و اين كار بايد در «لوز آرديدن» اتفاق مي افتاد، و اين آخرين فرصت من بود. بايد در «نانت»، «اولريش» را شكست مي دادم، اما از ته قلب نمي خواستم به آنجا بروم، زيرا قبلاً يكبار از او شكست خورده بودم. شب قبل از مسابقه خوب خوابيدم و صبح با شادابي خاص بلند شدم، براي خوردن يك فنجان قهوه به هم تيمي هايم ملحق شدم و به مدير تيم گفتم: من آماده ام، براي قهرماني برگشتم. روز مسابقه فرا رسيد، من پس از ۵ ساعت ركاب زدن به سرپاييني رسيديم، «ايبان مايو» را پشت سرگذاشتم اما در جاده خبري از «اولريش» نبود، با خودم گفتم پس «يان» كجاست؟ به هم تيمي هايم و مدير تيم رسيدم، او در گوشم نجوايي كرد و گفت: «اولريش» توقف كرده است!!! او به دليل دردي كه از ناحيه صورت احساس مي كرد مجبور به ترك جاده شده بود، وقتي اين خبر را شنيدم، بر سرعت ركاب زدنم افزودم، جاده خالي بود و من با سرعت پيش مي رفتم. در طول جاده پسركي را ديدم كه يك پيراهن زرد قهرماني را به دست گرفته بود و مرا تشويق مي كرد، همين كار روحيه ام را مضاعف كرد. در ذهنم اين مسائل را مرور مي كردم كه چطور آن تصادف اتفاق افتاد؟ «تور» رو به پايان است و اين حادثه هاي شوم چرا رخ داد؟
اين تفكرات تمام مسائلي بود كه مدت هايي كه بروي تخت بيمارستان خوابيده بودم، در خواب به سراغم مي آمد. به هر صورت مسابقه را ادامه دادم، به ماشين هم تيمي ام نزديك شدم، او شيشه را پايين كشيد و من هم به خيال اين كه او به من چيزي خواهد گفت به طرفش رفتم، اما او شيشه را بالا كشيد و هيچ حرفي نزد و من حس كردم كه همه چيز تمام شده است. در همين حين «ايبان مايو» از من جلو زد، به خودم آمدم و نگذاشتم فاصله مان بيشتر شود و سرپيچ او را گرفتم. من هنوز زنده بودم، اما پاهايم را بي تحرك بروي پدال گذاشته بودم، «آدرنالين» و ترس پاهايم را سست كرده بود، «جان» مجدداً نزديك شد و گفت: سر پيچ ركاب بزن، فقط با «اولريش» ۱۰ ثانيه فاصله داري، ثانيه اي گذشت و «جان» گفت: ۲۰ ثانيه از تو عقب تر است. خوشحال شدم، مي خواستم برقصم و سرپيچ پدال زدم. شيشه آب را به كنار انداختم، ديگر شانه هايم توان نداشت، اما به خط پايان نزديك شده بودم، از خط گذشتم، دستهايم را بالا برده بودم و انگار يك گوي چند تني را از روي شانه هايم برداشته بودم، بله، من قهرمان شده بودم، آن هم با فاصله ۴۰ ثانيه اي از «اولريش»، من او را شكست داده بودم. بعد از مسابقه ظهر به طرف هتل حركت كرديم، امام من مي خواستم تنها بيايم، تا به تمام راهي كه پيموده ام، نگاه كنم. با تمام قوا فريادي زدم، آيا شما هم مي توانيد مثل من باشيد، اينقدر قدرتمند!!!  تمام بچه هاي تيم ساكت شده بودند، و براي ده دقيقه هيچي نمي گفتند، آنها داشتند گريه  مي كردند، البته «تور» هنوز به پايان نرسيده بود، اما من باور كردم، كه هنوز به مانند گذشته قهرمانم، من پيشروي «تور دو فرانس» بودم و با اين شادماني به چشم هم تيمي هايم نگاه مي كردم. من براي پنج بار قهرمان «تور دو فرانس» شده بودم و اين يعني بازگشت يك مرد طلايي با يك پيراهن طلايي.

بازيكنان برتر جام دوازدهم
واليبال ايران بازيكن كامل نداشت
011952.jpg
علي شاكري- واليبال ورزش گروهي و اجتماعي است كه قابليت هاي فردي (مهارتهاي تكنيكي و آموخته هاي تاكتيكي) در قالب جمعي جلوه گر مي شود، اصولاً زيبايي و جذابيت ورزش هاي گروهي در همين نكته است و به همين دليل روز به روز شاهد محبوبيت بيشتر ورزش هاي جمعي و گسترش آن در اقصي نقاط جهان هستيم. در واليبال يك بازيكن خوب و ممتاز جدا از حس همكاري جمعي بايد مسلح به شش فاكتور (ساعد، سرويس، اسپك، دفاع، پنجه و توپگيري) باشد تا بتوان از او به عنوان يك بازيكن ششدانگ ياد كرد. در واليبال امروز دنيا و يا در جمع مدعيان آسيايي بازيكنان كشورهايي چون كره، چين و ژاپن به دليل آموزش صحيح اين تكنيك ها در دوران كودكي كه در تيم هاي ميني واليبال تعليم مي بينند، چنين شرايطي را دارند ولي متأسفانه در واليبال ما كمتر مي توان بازيكني را از اين منظره كامل ديد.
در دوازدهمين دوره رقابت هاي واليبال آسيا و اقيانوسيه و در جمع تيم هاي شركت كننده اگر بخواهيم بازيكنان كامل اين دوره را معرفي كنيم بدون شك اكثر آنها را بايد در بين تيم هايي چون كره جنوبي، چين، ژاپن، تايپه و تا حدودي استراليا جستجو كنيم. اين نكته مهم يكي از دلايلي بود كه باعث مي شد تا «پارك كي  ون» سرمربي كره اي تيم ملي واليبال براي پوشش نقاط ضعف تيم ما در برابر حريفان به تعويض هاي پياپي در طول بازي ها متوسل شود. در حال حاضر فدراسيون واليبال با ايجاد كانون هايي در سراسر كشور به نوعي در پي حل اين مشكل است و استمرار بازي هاي ميني واليبال و گسترش آن در سراسر كشور و آموزش بازيكنان در دوران ابتدايي از جمله راهكارهايي است كه مي تواند اين مشكل را از پيش پاي واليبال ما و بازيكنان آن در مسابقات بزرگ بردارد.
با اين مقدمه ابتدا به سراغ بازيكنان كامل در نزد تيم هاي شركت كننده در رقابت هاي دوره دوازدهم واليبال آسيا و اقيانوسيه مي رويم و در انتها نگاهي خواهيم داشت به عملكرد فردي بازيكنان ايران در طول ۷ پيكار با حريفان كه نهايتاً مقام سومي كشورمان را براي نخستين بار در طول ده دوره شركت در اين بازيها پس از گذشت ۲۸ سال به همراه داشت.
بازيكنان كامل جام دوازدهم
* كره جنوبي: جين وك سوك، كيونگ سولي، سون هوشين.
* چين: هيرونگ شي، كيونگ شن، تانگ مياو.
* ايران: محمد تركاشوند، پيمان اكبري، بهنام محمودي.
* استراليا: دانيل هاروارد، استيون، لوكي كمپيل.
* هند: سوبارائو، تام جوزف.
* ژاپن: تاكاهيرو ياماموتو، نوبايوشي هوساگاوا
* پاكستان: توفايل، يولااحسان.
* قزاقستان: دنيس زوكووف، ديمتري گورباتكوف.
بازيكنان ايران زير ذره بين
*محمدتركاشوند: تركاشوند همانند بازي هاي آسيايي بوسان محوري ترين و يا به عبارتي بهتر تعيين كننده ترين بازيكن ايران در اين بازي ها بود. البته تركاشوند در دريافت انتهاي ميدان اكثراً جاي خود را به افشاردوست مي داد. اوج قدرت اين بازيكن در حمله روي تور و سرويس بود و شايد در اين دوره از بازي ها هيچ مهاجمي به توانمندي او نمي رسيد. او به گفته بازيكنان وزنه روحي تيم به شمار مي رفت. هر گاه او سرحال بود بازيكنان هم راحت تر نمايش مي دادند و هر گاه او به مشكل برمي خورد كل تيم ايران هم رو به ضعف مي گذاشت. اگر او در دفاع روي تور و دريافت به اندازه حمله و سرويس توانايي داشت بي ترديد عنوان برترين بازيكن دو قاره را از آن خود مي كرد.
* بهنام محمودي: محمودي به نسبت بازي ها بوسان در «تيان جين» نمايشي بهتر از خود بروز داد تا جايي كه «پارك كي ون» به جز لحظاتي معدود حاضر نشد او را از ميدان بيرون بكشد. محمودي در حمله و دفاع بازيكني موفق بود ولي با و جود زدن سرويس هاي تخريبي درصد خطايش بيشتر از هميشه بود. او هم همانند ديگر بازيكنان ايران مشكل ساعد را داشت. اوج درخشش محمودي در بازي با استراليا بود.
*پيمان اكبري:  اكبري كاپيتان تيم ايران را تقريباً مي توان بازيكني كامل دانست. او با دريافت هاي عالي، سرويس ها و دفاع هاي خوب اگر در حمله روي تور و در امتيازات حساس قاطعيت را چاشني كارش سازد چه بسا هيچ عيبي را نتوان روي او گذاشت. نام او در تاريخ به دليل كسب پياپي يك مدال نقره و يك مدال برنز ماندگار شد.
*احسن الله شيركوند: او در جمع ليبروهاي ۱۵ تيم شركت كننده در جاي دهم ايستاد. بازيكني بي ادعا كه در مجموع نقشي پررنگ  در دو زمينه توپگيري و دريافت داشت. او اگر بتواتند در دريافت ها همانند توپگيريش ظاهر شود حالا حالاها در تيم ملي ماندگار خواهد بود. شيركوند چهار چشمي نحوه كار ليبروهاي كره و ژاپن را زير نظر داشت تا بتواند آموخته هاي خود را در اين پست افزايش دهد. او به جز ديدار با كره و چين در مابقي بازي ها خوب ظاهر شد.
*امير حسيني: اين بازيساز مشهدي همانند بازي هاي بوسان پاسور اصلي تيم ايران محسوب مي شد ولي وجود يك همتاي هم سبك با او به نام محمد شريعتي باعث گشت تا «پارك كي ون» هر موقع كه تيم با مشكل مواجه شد براي تغيير تاكتيكي به جانشين او اعتماد كند. امير حسيني به دليل نوسان در كارش شرايط هميشگي اش را نداشت. او اكثراً در جلوي تور براي پوشش ضعف دفاعي جاي خود را به منظمي مي داد.
*محمد شريعتي: او به عنوان بازيساز دوم به «تيان جين» رفت و جانشين بازيساز بلند قامتي چون بهبودي شد. روحيه بالا و ارتباط خوبش با بازيكنان باعث شد تا «پارك كي ون» بيشتر از آنچه كه تصور مي رفت به او ميدان دهد و او هم هرگاه كه به زمين رفت به نوعي مزد اعتماد سرمربي كره اي را به خوبي داد. تنها ضعف شريعتي و اميرحسيني در دفاع روي تور بود وگرنه در مابقي جهات اين دو به خوبي توانستند مكمل خوبي براي يكديگر باشند.
* اميرحسين منظمي: ملي پوش لرستاني تيم ملي دو سالي است كه جاي خود را در تركيب اصلي اين تيم از دست داده و اگرچه خيلي دوست داشت به عنوان نفر اصلي به او اعتماد شود، اما «پارك كي ون» نظري غير از اين داشت و همواره از اين بازيكن به عنوان نفر جانشين در بازي ها استفاده كرد. نوسان زياد و نداشتن اعتماد به نفس كافي باعث شد تا منظمي جدا از روز بازي با هند كه همانند يك ستاره بزرگ ناجي تيم ايران جلوه كرد در ساير بازي ها نتواند مربيان را متقاعد به حضور در تركيب اصلي كند.
* عليرضا نادي: خط خوردنش در آستانه بازي هاي آسيايي بوسان تحولي مثبت در اين بازيكن به وجود آورد و ستاره سابق جوانان آسيا اين بار بيشتر از هميشه مي كوشيد تا شايستگي هايش را اثبات كند. او درست در روزهاي آغازين بازي ها و در ديدارهاي تداركاتي با عربستان و استراليا نظر «پارك كي ون» را به عنوان يكي از دو بازيكن اصلي سرعتي به خود جلب كرد.
نادي هنوز هم جاي پيشرفت بيشتر را دارد. او در طول بازي ها همواره با «محمد منصوري» ملي پوش كرمانشاهي جابه جا مي شد و رقابت نزديكي با هم براي حضور در تركيب اصلي داشتند. نادي در سرويس و دفاع وسط تور هنوز به توانمندي  لازم نرسيده است.
* محمد منصوري: ملي پوش جوان كرمانشاهي پس از آن كه عليرضا نادي را به عنوان رقيب جدي در روزهاي اول جانشين خود در تركيب اصلي ديد به خود آمد و توانست گوشه هايي از استعداد و توانايي هاي خود را در روزهاي پاياني به رخ بكشد. منصوري نيز همانند نادي در دفاع وسط تور بايد به توانمنديهاي خود بيفزايد ولي در سرويس  و نواختن پاس هاي كوتاه و بريده از سرعت خوبي برخوردار است.
* افشين اوليايي: بلند قامت ترين بازيكن ايران با آن فيزيك مناسب و دست هاي كشيده هنوز نتوانسته است اعتماد مربيان را به خود جلب كند. اوليايي اگر تفكر را چاشني ضربات سنگين خود سازد بي ترديد مي تواند به يكي از بهترين هاي واليبال ايران تبديل شود. اوليايي در حال از دست دادن فرصت ها است و مي بايد زودتر به خود آيد.
* عباس قاسميان: قاسميان در زمره يكي از سكانداران اصلي تيم ملي به شمار مي رفت. تجربه بالا و استيل مناسب و اعتماد به نفس خوبش باعث مي شد تا هيچ گاه مربيان به خود اجازه نيمكت نشيني به او ندهند. او به دليل عارضه درد كمر در دفاع روي تور همانند جام دهم نبود. اما با اين اوصاف باز هم نقشي مؤثر در خنثي  كردن تهاجمات حريف در دفاع وسط تور داشت. قاسميان در حمله روي تور وزنه معتبري براي تيم ايران به خصوص طي بازي هاي حساس با ژاپن، چين و استراليا بود.
* محمود افشاردوست: انتخاب مجدد افشاردوست و همراهي اش با تيم ملي اين بار نيز حرف و حديث بسياري را به همراه داشت، اما اين بازيكن كرجي با روحيه بالا نقشي مهم در همبستگي تيم ايران داشت و هر گاه كه به ميدان رفت در سايه خود باوري تيم را راه انداخت. افشار دوست بيشتر در انتهاي ميدان براي تقويت ساعد و توپگيري به كار گرفته شد و در اين دو زمينه همواره موفق عمل كرد.

سايه روشن ورزش
داوري، داوري و فوتبال
011954.jpg

معراج مژده- داوري در فوتبال همچنان مسئله سازترين بحث روز است. در ليگ برتر فوتبال كشور هر هفته شاهد اشتباهات و قضاوت هاي متفاوت هستيم. كميته داوران فدراسيون فوتبال نيز شديداً در موضع دفاعي از داوران خود است و هرگز حاضر نيست اشتباه يك داور را شجاعانه بپذيرد و اگر تنبيه و يا مجازاتي هم در نظر مي گيرد آنرا به اجرا درآورد. گاه اين اشتباهات منجر به صعود يا سقوط يك تيم مي شود. قضاوت در شهرستانهاي كوچك مشكلات مضاعفي را براي داوران به وجود آورده است. در اين ميان رئيس كميته داوران فدراسيون فوتبال معتقد است، بي اطلاعي مربيان، سرپرستان بازيكنان و بقيه عوامل يك تيم از قوانين فوتبال حرفه اي باعث اعتراض آنها شده است. فرهنگ حرفه اي در نزد اين عزيزان وجود ندارد. من مي پذيرم كه فرهنگ حرفه اي به تازگي وارد فوتبال شده اما اين دليل نمي شود كه به قشر داوران توهين شود. نظري مي گويد: داوران انسانند و انسانها نيز جايزالخطا هستند، با اين وجود ما براي داوران خطاكار مجازات در نظر مي گيريم. داوران ما خطا و اشتباه عمدي ندارند و در مطبوعات نبايد حرمت آنها را بشكنيم، ما در سطح آسيا بهترين داوران را داريم، داوران ما بازيهاي مقدماتي جام ملت هاي آسيا را سوت مي زنند حتي ژاپن براي قضاوت از داوران ما دعوت بعمل مي آورد. بايد منصف باشيم و ناخواسته ضربات جبران ناپذيري بر پيكر داوري وارد نكنيم.
اميدواريم كه جناب نظري در يك جمع بندي كلي در پايان فصل خود به نقد داور بنشينند.
چشمان اوليور
011956.jpg

خبر ناگواري بود كه به يك باره مونيخ را تكان داد. حتي ديدار شرودر صدراعظم آلمان با شيراك و بلر نيز تحت الشعاع اين خبر قرار گرفت.
اليور كان به علت آسيب شديد قرنيه چشم شايد ديگر نتواند درون دروازه بايستد.
اولين عكس العمل را هيتزفلد مربي بايرن مونيخ نشان داد و صريحاً گفت: يك عمل روي چشم كان انجام شده است، بايد منتظر عمل نهايي باشيم، اما اولي در شرايط فعلي قادر است از دروازه بايرن دفاع كند. نورهاي ورزشگاه در شب كمي او را مي آزارد، اما روي كيفيت كار او اثر نخواهد گذاشت. پزشكان اولي به احتياط سخن مي گويند، چندان آسيب جدي وارد نشده است بايد يك جراحي كوچك ديگر روي چشمان اوليور انجام دهيم كه فكر مي كنيم مشكلي پيش نيايد. بدبينان و دشمنان بايرن مونيخ نيز مي گويند، اوليور روي خروجها تشخيص خوبي ندارد و اين بارها اتفاق افتاده كه كان توپ را خوب نديده و نتوانسته دفع كند. خود كان سكوت اختيار كرده و فعلاً هيچ نمي گويد، اما معتقد است بايد چند ماهي استراحت كند. «خيلي خسته ام». رودي فولر سرمربي تيم ملي آلمان نيز بدون توجه به حرفهاي منتقدان گفت: او مرد اول دروازه آلمان است و هيچگونه ناراحتي هم در چشمان او نمي بينم شايعات بس است.
011958.jpg

آزمايش دوپينگ يوفا
مريم دري منش- يوفا در فصل ۲۰۰۴-۲۰۰۳ ، ۳۰ درصد بيشتر آزمايش دوپينگ انجام خواهد داد. اين اقدام بخشي از كار دفاع در برابر سوءاستفاده از مواد غيرمتعارف در سطح فوتبال اروپا محسوب مي شود.

در مجموع ۶۱۶ بازيكن
كميته اجرايي يوفا در مجمع خود در براتيسلاواي اسلواكي اعلام داشت كه در مسابقات اروپايي مجموعاً ۶۱۶ بازيكن در ۱۵۴ نوبت آزمايش خواهند شد. اين آزمايشها در كل ۳۱ نوع كنترل را در دور پاياني جام ملتهاي اروپاي ۲۰۰۴ دربرمي گيرد.
كنترلهاي بهتر
اين كميته در دسامبر گذشته به اين نتيجه رسيد كه ۳۰ درصد بيشتر به اين آزمايشها نياز است. گرهارد آيگنر مدير كل يوفا اظهار داشت: «ما اميدواريم كه اين سختگيريها به كنترلهاي بهتري منجر شود. ما مي خواهيم مشكلات دوپينگ را در فوتبال در حداقل نگه داريم.»
نظارت بيشتر
در مقايسه با سال ۲۰۰۳-۲۰۰۲ نظارت بر كار باشگاهها از ۷۲ مورد به ۸۷ مورد افزايش مي يابد، افزايشي بالغ بر۲۱ درصد. ۵۱ مورد كنترل در ليگ قهرمانان اروپا و ۲۹ مورد نيز در جام يوفا دنبال مي شود.
بازيهاي مقدماتي جام ملتهاي اروپا
قبل از ۳۱ مورد كنترل در دور پاياني جام ملتهاي اروپاي ۲۰۰۴، ۱۶ مورد آزمايش نيز در بازيهاي مقدماتي اروپا انجام خواهد شد.
براي اولين بار آزمايشهاي دوپينگ در چند سري از بازيهاي ملي اعمال مي شود: در سوپر جام اروپا (يك آزمايش)، قهرماني فوتسال اروپا (۳ مورد)، قهرماني زير۲۱ سال اروپا (۴ مورد)، جام قهرماني اروپا در قسمت زنان (۳ مورد) و مسابقات زير ۱۹ سال زنان اروپا (۳ مورد).
يك مورد در سال ۲۰۰۳-۲۰۰۲
كميته اجرايي مطلع شد كه در فصل ۲۰۰۳-۲۰۰۲ فقط در يك مورد نتيجه آزمايش هاي انجام شده مثبت بوده است. ۳۹۶ بازيكن در ۹۹ مسابقه جام اروپا آزمايش شده بودند. همزمان آماري از دوپينگ در اروپا در محدوده زماني ۹۵-۱۹۹۴ تا ۲۰۰۳-۲۰۰۲ به ثبت رسيد.
در اين مدت ۶۳۲/۲ بازيكن در ۶۵۸ مسابقه تست شده بودند. در آن زمان شش مورد ثبت به  دست آمده بود كه با تكذيب مقامات رسمي روبه رو شده بود.

خبرها و نگاه ها
هلند بايد ساده فوتبال بازي كند
حرفهاي پي يرفان هويدونك
* كيكر: اوضاع و احوال در فنر باغچه، كمي قبل از بازي پربرخورد مقابل گالاتاسراي چگونه است؟
011960.jpg

- فان: پس از نتايج به دست آمده قبلي خوب است. «بعد از شروع بدمان در اول فصل، چهار مرتبه پيروز شده ايم. بعلاوه من تا الان ۴ گل به ثمر رسانده ام. همه چيز همانطور است كه انتظار داشتم.
*كيكر: يعني وقتي از فاينورد به تركيه آمديد، انتظار چنين شروعي را داشتيد؟
فان- بله، البته مطمئن نبودم كه چه چيز انتظارم را مي كشد. من فقط از «يان فاندن بروم» (بازيكن سابق آژاكس) كه تركيه را از زماني كه خودش در «استانبول اسپور» بازي مي كرد مي شناخت، اطلاعاتي كسب كرده بودم البته آنجا باشگاه كوچكتري است و من بايد مي دانستم كه فنر باغچه طور ديگري است.
* كيكر: ولي به نظر مي رسد كاملاً غافلگير شديد؟
فان: بله، اينها تجربه مي شود. آنچه در استانبول روي مي دهد، چندان طبيعي نيست. استقبال باور نكردني بود، از آن به بعد مي ترسيدم كه نتوانم در مواقع بيكاري جايي بروم، همه جا هواداران، خبرنگاران و دوربينها حضور دارند، همه يك چيزهايي از فوتبال مي دانند. همه جا با اين مسائل روبه رو مي شويم، ولي اين را هم بايد بگويم كه تا اين لحظه آزاردهنده نبوده اند.
* كيكر: فنر باغچه فصل ضعيفي را پشت سر گذاشته، آيا اين براي يك تازه وارد محسوس است؟
- فان: بله، چون در تيم اعتماد به نفس از بين رفته، در تركيه مشكل است كه در مواقع غير از بازي، از فوتبال فارغ شد. البته اين موضوع گاهي اوقات خيلي ضروري است.
* كيكر: آيا به اندازه كافي از جانب هم تيمي هايتان مورد حمايت قرار مي گيريد؟
- فان: اصولاً بله، خوب من در موقعيتي هستم كه بايد پيشرو بقيه باشم. بالاخره با ۳۳ سال سن، مسن ترين بازيكن تيم محسوب مي شوم.
* كيكر: با نگاهي به مسابقه مهم روز يكشنبه، اين طور نتيجه مي گيريم كه «گالاتاسراي» ستاره هاي امروز را دارد و فنر باغچه ستاره هاي فردا را.
فان: ممكنه به هر حال بعضي ها هنوز در راه پيشرفتند، قابليت هاي آنها مي تواند بالا برود. ولي براي من روشن است كه تركيه در ده سال آينده به تيم هاي بزرگ فوتبال اروپا خواهد پيوست.
* كيكر: تيم ملي هلند چه چيزي را بايد از فوتبال تركيه ياد بگيرد؟
- فان: تيم نارنجي پوش ما هنوز هم زيبا فوتبال بازي مي كند ولي ما اغلب راه سخت را انتخاب مي كنيم. يك موقع هم، وقتي كه اين روش جواب نمي دهد، بايد ساده بازي كنيم.
* كيكر: كار مربي تان، كريستف دام را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
- فان : او از دانش بالايي در فوتبال برخوردار است، اين را من هر روز مي بينم. اما ديگر بيشتر از اين نمي توانم چيزي در مورد او بگويم.

بحران در بايرن
رئيس سعي مي كند محتاطانه از اوليور كان انتقاد كند، اوتمارهيتزفلد تمرينات را بيشتر مي كند و زي روبرتو تهديد به خداحافظي مي كند. پس از گذشت دو بازي در بوندسليگا بدون پيروزي، اوضاع در بايرن مونيخ (ركورددار قهرماني در آلمان) وخيم شده است.
011962.jpg

كميته انضباطي اتحاديه فوتبال آلمان، زي روبرتو بازيكن برزيلي بايرن را بخاطر درگيري با لوسيو، بازيكن لوركوزن، از سه بازي محروم كرد. اين حكم براي هافبك ۲۹ ساله بايرن بقدري سنگين بود كه تهديد كرد از بوندس ليگا خداحافظي مي كند. وي در تلويزيون بايرن گفت: «چگونه بايد ادامه بدهم. وقتي بخاطر مسئله اي به اين كوچكي محروم مي شوم، مجبور مي شوم به دنبال كشورهايي با فرهنگهاي ديگر باشم، جايي كه بتوانم بهتر بازي كنم و كنار نيز گذاشته نشوم.
كارل هاينس رومنيگه رئيس هيئت مديره مونيخ، عدم موفقيتشان را در شروع فصل مورد انتقاد قرارداده و در روزنامه «Abendzeitung» درمورد كاپيتان اوليوركان كه در تساوي ۳ بر ۳ مقابل لوركوزن براي سومين بار سه گل دريافت كرد چنين اظهارداشت: «به هنگام گل مساوي او هيچ شانسي نداشت. البته قبل از آن يكبار توپي را بشكلي باورنكردني دفع كرد. او بايد دوباره جايگاهش را پيدا كند.»
بايرن مونيخ با ده گل خورده در شش مسابقه، بدترين شروع فصل را از ۲۶ سال گذشته پشت سر گذاشته است.
رومنيگه با انتقاد از عملكرد تيم گفت: «ما چند امتياز از دست داده ايم، بنابراين نمي توانيم راضي باشيم. تيم ما هميشه وقتي عقب مي افتد، عصباني و خشن مي شود.»

ورزش
ادبيات
اقتصاد
انديشه
سفر و طبيعت
سياست
فرهنگ
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  سفر و طبيعت  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |