پنج شنبه۱۷ مهر ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۱۹۰ - Oct.9, 2003
گفت و گو با معاون محيط زيست انساني اداره كل محيط زيست تهران
راههاي نجات تهران از چنبره آلودگي
* در شرق تهران، مناطق كمرد، خرمدشت و سياه سنگ، از صنايع آلاينده، مثل آبكاري ها و ريخته گري ها، پاكسازي خواهد شد.
016626.jpg

مهندس ايرج فرشاد معاون محيط زيست انساني اداره كل حفاظت محيط زيست استان تهران و مدير كل اسبق اداره حفاظت محيط زيست اردبيل را در بين حاضرين در جمع برگزار كنندگان روز پاكسازي كوهستان در ميدان سربند ملاقات كرديم و با وي درباره «ضرورت حفظ محيط هاي طبيعي اطراف تهران جهت جلب طبيعتگردان» گفت و گو كرده ايم :
* حفظ محيط كوهستان يك وظيفه عمومي است كه تنها با برگزاري يك روزه طرح پاكسازي به نتيجه مطلوب نخواهد رسيد و نياز به برنامه ريزي دقيق و درازمدت دارد. در اين زمينه چه برنامه اي داريد؟
- البته اين كار سالي يك روز و به عنوان يك حركت نمادين انجام مي شود، ولي همين حركت هاست كه با ارائه بروشور، به همراه كيسه زباله و دستكش، جنبه آموزشي دارد و بهتر است كه اين طرح در يك روز خلاصه نشود و در طول سال به طور متوالي انجام بگيرد، تا به صورت يك فرهنگ دربيايد. متأسفانه اگر در مسير كوه حركت كنيد مي بينيد كه كساني كه به كوه مي روند، زباله ها را در كنار مسير انباشته كرده اند و از آن مهمتر مسئله زباله هاي كافه رستوران هاست كه در كنار رودخانه تخليه مي شود، و بايد با اين قضيه حتماً برخورد شود و بدتر از آن زباله هايي است كه روزهاي غيرتعطيل توسط مأموران شهرداري به جاي انتقال از محل، آتش زده مي شود. ما هنوز در قشر كوهنورد حرفه اي مان نيز مشكل دفع زباله را، حتي در ارتفاعات بالاتر از ۳۵۰۰ متر، داريم.
و اما در مورد ضرورت حفظ كوهستان ها؛ طبيعتگردي امروز در بين مردم شهرنشين به شكل يك ضرورت درآمده و اگر مردم براي تفرجشان هزينه نكنند حتماً اين هزينه را براي درمان صرف خواهند كرد. بنابراين حفظ و پاكسازي محيط هاي طبيعي در اطراف شهرها يك امر ضروري است و عدم جمع آوري زباله معضلات زيادي را به دنبال خواهد داشت كه از آن جمله مي توان به تجمع انواع حيوانات مؤذي از جمله موش، حشرات و... بدمنظره شدن محيط چه در محيط هاي باز كه زباله پخش مي شود و چه در محيط هاي بسته مثل كوه كه در يك جا تجمع پيدا مي كند، آلوده شدن آب هاي زيرزميني به واسطه شيرابه حاصل از زباله، آلودگي هوا به خاطر آتش زدن آن، آلودگي خاك و...
* خوب اينها مشكلاتي است كه بركسي پوشيده نيست چه راهكارهايي را پيشنهاد مي كنيد؟
- شهرداري بايد نظارت دقيقي بر روي كافه رستوران ها داشته باشد كه زباله هايشان را در كنار رودخانه ها تخليه نكنند و حتي براي آنها جريمه قايل بشود. البته در ابتداي امر بايد روي آموزش آنها كار بكنند و به آنها بقبولانند كه هرچه محيط تميزتر باشد مراجعين بيشتري خواهند داشت. آموزش به عنوان يك اصل است و اگر پذيرفته شد بايد از اهرم هاي قانوني استفاده شود.
* يعني تنها شهرداري مسئول حفظ اين گونه محيط هاست؟
- شما شاهديد كه خدمات رساني به پارك هاي داخلي به راحتي توسط شهرداري بعد از روزهاي تعطيل انجام مي گيرد. ولي مشكل عمده ما در مورد دشت ها، كوه ها و كلاً مناطق طبيعي حومه شهرهاست كه طبق اصل ۵۰ قانون اساسي حفاظت از آنها يك وظيفه ملي است و رسانه هاي گروهي مي توانند با آموزش عمومي مردم در اين راه مؤثر  باشند. البته اگر دقت كنيد مي بينيد كه روند آموزش و اطلاع رساني در سال هاي اخير بسيار خوب بوده و اذهان عمومي با لزوم مصون نگه داشتن محيط هاي طبيعي از انواع آلودگي ها ناآشنا نيست.
اداره كل محيط زيست استان تهران طرح پاكسازي كوهستان را دوبار در سال، در روزهاي ۴ مهر و ۱۳ فروردين، اجرا مي كند. ولي واضح است كه اين دو روز اصلاً كافي نيست و جرايد، راديو و تلويزيون وظيفه خطيري در اين جهت برعهده دارند كه روزنامه همشهري در ارتباط با مسايل زيست محيطي رسالتش را انجام داده با مطالبي كه به طور مداوم پيرامون مسايل مختلف زيست محيطي چه طبيعي و چه انساني ارائه مي كند. متأسفانه اين موضوع در روزنامه هاي ديگر به جز در مواقع بحراني جدي گرفته نمي شود.
* علاوه بر مسيرهاي كوهنوردي مرسوم در تهران كه ديگرظرفيت جذب توريسم را دارا نيستند، جاهايي مثل لتيان، دماوند و جاجرود را داريم كه متأسفانه جاجرود با ادامه اين روند تخريب و ساخت و سازي كه از سوي صنايع در پيش گرفته شده به خاطر ه ها خواهد پيوست. آيا تمهيداتي در جهت ممانعت از اين گونه تخريب ها انديشيده ايد؟
- چون مسئوليت منطقه جاجرود با اداره كل محيط زيست استان تهران است، بايد توضيح بدهم در ارتباط با انتقال صنايع ما كارمان را شروع كرده ايم و پليس ساختماني مركب از ارگان هاي مختلف مثل محيط زيست، بخشداري، نيروي انتظامي و... كه هميشه در حال گشت در منطقه هستند. البته ساخت و سازهاي غيرمجاز در منطقه به دو شكل است، يكي به صورت مسكوني و ديگري به صورت صنعتي كه جلو هر دو اينها گرفته خواهد شد. در مورد منطقه شرق تهران، يعني مناطق كمرد، خرمدشت و سياه سنگ، با هماهنگي قوه قضائيه طرحي پيرامون تعطيلي و انتقال آبكاري ها و ريخته گري ها، به جهت اينكه آلودگيشان شامل فلزات سنگين است كه آلودگي شديد آب هاي زيرزميني را در پي خواهد داشت، در حال اجراست و بعداز دادن دومين اخطار- كه همراه با يك مهلت ۴۸ ساعته جهت خارج كردن وسايل مورد نياز است- واحد، پلمب خواهد شد و اين طرح به طور كامل در منطقه كمرد پياده شده است ، البته در بعضي موارد پيش مي آيد كه پلمب را مي شكنند. براي اين افراد هم با مراجع قضايي هماهنگ شده و پس از بررسي كارشناسي، صاحبان صنايع آلاينده شكننده پلمب، به ۶ ماه زندان در مرحله اول محكوم خواهد شد و با شروع اين طرح و بعد از جا افتادن لزوم انتقال آبكاري ها و ريخته گري ها براي صاحبان اين صنايع، خودشان درصدد معرفي ديگر مراكز برآمدند. حتي آبكاري ها و ريخته گري هايي كه به صورت زيرپله اي مشغول به كار بودند، توسط ساكنان محلي  شناسايي و اعلام گرديد و خودشان پيگير شدند جهت گرفتن زمين براي انتقال به مناطق مثل حوزه استحفاظي دماوند و فيروزكوه، شهرك عباس آباد در حوزه استحفاظي پاكدشت كه البته اين طرح بايد مصوب بشود. در ديگر قسمت هاي استان، ادارات ما در ساوجبلاغ، كرج، اسلامشهر، رباط كريم، شهريار، شهرري، دماوند، اين كار را همزمان شروع كرده اند.
016624.jpg

* آيا در مورد چرم سازي هاي مستقر در جنوب تهران نيز اقداماتي صورت گرفته؟
- اين چرم سازي ها عمدتاً در مناطق ورامين و شهرري بودند و به شهرك صنعتي چرم شهر و سالاريه در محدوده۴۰ كيلومتري جنوب ورامين منتقل شدند. البته تعدادي از آنها كه به صورت زيرپله اي و پنهان كار مي كنند قرار است جهت شناسايي آنها با شهرداري هاي مناطق هماهنگي صورت بگيرد.
* تاكنون چند درصد از چرم سازي هاي ورامين و شهرري ساماندهي شده اند؟
- تمام چرم سازي هايي كه در معرض ديد عموم بوده تعطيل شده اند، ولي چند مورد شكستن پلمب داشتيم كه پرونده شان در دست مراجع قضايي است. اما در مورد عده اي كه هنوز شناسايي نشده اند، در تلاشيم كه آنها را شناسايي كنيم، چون اگر چند تا را شناسايي كنيم، بقيه را معرفي خواهند كرد.
* آيا طرحي در جهت تشويق صنايعي كه به طور داوطلبانه از محدوده شهري خارج بشوند داريد؟
- بله. دولت براي صنايعي كه به طور داوطلبانه به خارج از شعاع ۱۲۰ كيلومتري شهر تهران منتقل شوند، معافيت ده ساله مالياتي در نظر گرفته است و اين معافيت شامل همه مي شود، چه آنهايي كه به شهرك هاي صنعتي بروند و چه به مناطق غيرصنعتي و اخيراً نيز قانوني در مجلس به تصويب رسيده كه در شوراي نگهبان در حال بررسي است كه براساس آن، كليه واحدهاي صنعتي مجاز و غيرآلاينده كه در داخل شهر تهران فعاليت دارند، چنانچه به شهرك هاي صنعتي مصوب بروند تا ۵ سال از ماليات معاف خواهند بود.
* براي حفاظت از مناطق توريست پذير چه اقداماتي صورت گرفته است؟
- سازمان محيط زيست چيزي حدود۴۰ تا۵۰ درصد از مناطق طبيعي استان تهران را به عنوان مناطق چهارگانه تحت حفاظت دارد. پاركهاي ملي لار، خجير، سرخه حصار و مناطق حفاظت شده جاجرود، لار و...
استان تهران نظارت كاملاً دقيقي بر آنها دارد و اكوتوريسم هم براي تفرج ترجيح مي دهد به جاهاي بكر برود. در مورد رودخانه كرج هم كه حفاظت شده است، نظارت كامل بر روي جمع آوري زباله و حمل آنها از محل صورت مي گيرد. اما در مورد لتيان، به دليل گردشگران بيش از ظرفيتي كه در روزهاي پنجشنبه و جمعه در آنجا تجمع پيدا مي كنند،ما با مشكل مواجهيم. البته جلساتمان در مورد ساماندهي اين منطقه و جمع آوري و انتقال زباله هاي اطراف سد به كهريزك، همچنان ادامه دارد.
و توصيه من به عزيزان طبيعت گرد اين است كه كوهستان ها و طبيعت را، كه يك تفرجگاه مجاني است و در اختيار تمام اقشار جامعه قرار دارد، با هزينه اي كم- به اندازه يك كيسه زباله- حفظ بكنند.

محيط زيست ضرورت حفظ و حمايت
016620.jpg

محيط زيست معمولاً در دو مفهوم به كار مي رود. يكي از اين دو،مفهومي است كه از علوم طبيعت ناشي مي شود و در آن با جوامع انساني با بينشي اكولوژيك برخورد مي شود، يعني مجموعه اي از پديده هاي طبيعي و تعادل بين نيروهاي رقيب در طبيعت كه زندگي يك گروه بيولوژيك را مفيد مي كند.
اما بسياري از طرفداران حفظ محيط زيست در سراسر جهان قرن بيستم را به دليل افزايش مداوم آلودگي محيط زيست، قرن غم انگيز نام نهادند. متأسفانه در بسياري از نقاط جهان توسعه اقتصادي به نابودي محيط زيست انجاميده است، زيرا توسعه اقتصادي در بيشتر موارد از توسعه فرهنگي پيشي گرفته و اين امر سبب شده تا محيط زيست ما در همه ابعاد آن از هوا ،خاك و... هزينه اي فراوان بپردازد.
«ژرژتومه» در كتاب توسعه فرهنگي و محيط زيست به ارتباط بين عناصر مختلف توسعه فرهنگي و محيط زيست مي پردازد و نشان مي دهد كه چگونه انسانها با غفلت فرهنگي به تخريب محيط  زيست پرداخته اند. به باور او براي كاهش آثار منفي توسعه اقتصادي بر محيط زيست، بايد به پذيرش اخلاقي محيطي و تقويت بعد توسعه فرهنگي پرداخت. به عبارت ديگر او بر اين باور نيست كه مي بايست توسعه مادي متوقف شود، بلكه بايد با پذيرش اخلاق زيست محيطي، به توسعه، ابعاد فرهنگي بخشيد. هدف نهايي آموزشها و اخلاق محيطي، ايجاد و تقويت رفتار مطلوب محيطي است، زيرا بين محيط زيست و توسعه فرهنگي ارتباط متقابل وجود دارد. اگر توسعه داراي ابعاد فرهنگي باشد بهتر مي توان از محيط زيست حفاظت كرد و اگر محيط زيست محافظت شود، سبب تقويت هويت فرهنگي خواهد شد. به اين ترتيب هدف نهايي، مترادف ساختن توسعه با فرهنگ است، از ديدگاه اين كارشناس براي شناخت ارتباط توسعه با فرهنگ محيط زيست حوزه هايي نظير فعاليتهاي كشاورزي كار، تكنولوژي، بهداشت عمومي، معماري و شهرنشيني بايد بررسي شوند.
وي به اين نتيجه مي  رسد كه تقويت ابعاد توسعه فرهنگي هدفي است كه فقط از راه تقويت مناسبات بين فرهنگ علوم، ارتباطات و به طور كلي با محيط زيست تحقق مي يابد، پس مي توان گفت با تقويت ابعاد توسعه فرهنگي است كه مي شود به توسعه فرهنگي زيست محيطي كمك كرد و بي شك آگاهي از اين فرهنگ ،يعني فرهنگ زيست محيطي ،به تقويت فكري حفاظت و حمايت از محيط زيست مي انجامد.
اگرچه به علت روشن نبودن معناي دقيق علمي حفاظت و حمايت از محيط زيست برخي آنها رابه جاي يكديگر به كار مي برند، بايد اذعان نمود كه تفاوت علمي اين دو واژه كه هر دو از فرهنگ غرب وارد فرهنگ ما شده و خوب هم جا افتاده، بسيار فراتر از تفاوت ادبي آنهاست.
اما بر روي سطح كره آبي رنگ و زيباي ما كه دوسوم آن آب و يك سوم آن خشكي است ما صاحب ۱۳۷۶۵۳۶۰۰۰ (۱۳ ميليارد) هكتار خشكي و ۱۴۰۰ ميليون كيلومتر مكعب (۱۴ به توان ۱۴ ليتر) آب هستيم. در نگاه اول، اين ارقام در مقايسه با جمعيت فعلي كره زمين (۵/۵ ميليارد نفر) خيلي زياد به نظر مي رسد، يعني به طور سرانگشتي مي توان حساب كرد كه به هر نفر از جمعيت كره زمين ۳/۲ هكتار (۲۳۰۰۰ مترمربع) زمين و حدود ۲۵۵ هزار ليتر (۷۰۰ هزار بطري) آب مي رسد.
همين محاسبه ساده گرايانه است كه برخي اقتصاددانان را كه با اقتصاددانان حوزه محيط زيست در چالش مي باشند، دچار اين توهم كرده است كه كره زمين براي حدود ۵۰ ميليارد نفر منابع طبيعي دارد، كه از نظر دانش ارزيابي و برنامه ريزي محيط زيست بين اندوخته و منابع تفاوت معني داري وجود دارد و تمامي ارقام يادشده (يعني ۱۳ ميليارد هكتار خشكي كره زمين و ۱۴۰۰ ميليون مترمكعب آب سطح آن) جزو اندوخته هاي طبيعي است نه منابع طبيعي، البته تا بيش از ۱۹۹۰ ميلادي تمامي موجودي كره زمين را به دو دسته منابع طبيعي تجديد شونده و غيرقابل تجديد تقسيم كردند، اما از آن سال به بعد به خاطر ناهنجاريهاي محيط زيست جريان و رشد رو به  تكامل روش جديد ارزيابي و برنامه ريزي محيط زيست كه براي حل ناهنجاريهاي يادشده شكل گرفته بر اين مبنا استوار است:
الف- بين اندوخته هاي طبيعي ومنابع طبيعي تفاوت قائل اند.
ب- اندوخته هاي طبيعي و منابع طبيعي را به جاي دو دسته به سه دسته زير تقسيم بندي كرده اند:
۱- اندوخته ها يا منابع طبيعي پايدار (مانند انرژي خورشيد، انرژي باد و غيره.)
۲- اندوخته ها يا منابع طبيعي غيرقابل تجديد (مانند سوخت فسيلي، معادن و غيره)
۳- اندوخته ها يا منابع طبيعي با توان تجديد پذيري (مانندجنگلها، مراتع، تالابها و غيره)
البته پيش از اين چنين تصور مي شد كه هر قدر از جنگلها، مراتع و تالابها استفاده شود طبيعت اين قدرت و توانايي را دارد كه آنها را به حالت كمي و كيفي نخست برگرداند. رويدادهاي اخير نشان مي دهند كه چنين نيست، اندوخته هاي طبيعي زماني قابل تجديد مي باشند كه هرگونه بهره برداري يا بهره وري به اندازه توان توليدي آنها باشد.
016622.jpg

اما اگر قرار است براي بهره برداري و يا بهره وري از اندوخته هاي طبيعي محيط زيست كره زمين برنامه ريزي كنيم بايد به تهيه و تدوين طرح بپردازيم و براساس آن و بر حسب توان توليدي اندوخته، دانش فني و نيروي انساني موجود بهره برداري كنيم. در آن صورت اندوخته طبيعي تبديل به منابع طبيعي مي شود كه توان تجديد پذيري هم دارد و اين همان مفهوم اساس توسعه پايدار است. به اين ترتيب اگر از اندوخته هاي طبيعي با طرح و برنامه درست بهره برداري شود، بسته به مورد اندوخته ها تبديل به منابع طبيعي مي شوند. يا اگر براي بهره وري از هواي پاك شهر با طرح ريزي افزايش فضاي سبز و كاهش آلودگيهاي وسايل نقليه، كارخانه ها و خانه ها برنامه ريزي شوند و به اجرا درآيند، در آن صورت اندوخته هاي طبيعي هوا، آب و خاك تبديل به منابع طبيعي شده و از محيط زيست حفاظت به عمل مي آيد.
حال روشن است كه حفاظت محيط زيست يعني آنكه اندوخته طبيعي را با طرح ريزي تبديل به منابع طبيعي و از آن بهره وري بهينه كنيم و همزمان با توسعه آن، به نگهداري از اين منابع بپردازيم.
اما مشكل حفاظت از محيط زيست به قدري جدي است كه بيشتر فعاليتهاي اقتصادي مستلزم استفاده از منابع طبيعي مي باشد و اثرات متفاوتي بر اكوسيستم هاي زمين برجا مي گذارد و استفاده بيش از اندازه از منابع طبيعي به حدي رسيده كه بيشتر اكوسيستم ها قادر به حفظ و بازتوليد خود نمي باشند. براين اساس و طبق تحقيقات انجام شده بيابان زايي تقريباً بر يك چهارم كل خشكي هاي زمين تأثير مي گذارد و فرآيند تبديل زمين هاي زراعي به بيابان، بيش از يك ميليارد انسان را در صد كشور جهان تهديد مي كند.
كوهستانها آب نيمي از مردم جهان را تأمين مي كنند، با اين حال ذوب يخچال ها، جنگل زايي و اعمالي كه باعث تخرب زمين مي شوند همچنان اكوسيستم هاي كوهستاني را در معرض تهديد جدي قرار مي دهند.
طي دهه اخير، جهان نودوچهار ميليون هكتار جنگل را از دست داده است كه اين مقدار زمين وسيع تر از مساحت كشور ونزوئلا است. بيشترين آمار جنگل زدايي مربوط به كشورهاي در حال توسعه مناطق گرمسيري است به طوري كه ۴ درصد از جنگل هاي اين مناطق در ده سال گذشته كاملاً از بين رفته اند.
ادامه دارد
پژوهش - مينوبيگي

محيط زيست
اجتماعي
اقتصادي
انديشه
خارجي
سياسي
شهري
علمي فرهنگي
گلستان كتاب
ورزش
ورزش جهان
صفحه آخر
همشهري ضميمه
بازارچه همشهري
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   انديشه   |   خارجي   |   سياسي   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   گلستان كتاب   |  
|  محيط زيست   |   ورزش   |   ورزش جهان   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |