پنج شنبه ۸ آبان ۱۳۸۲ - شماره ۳۲۱۰- Oct. 30, 2003
آنفيلد ملال آور
000404.jpg
گروه ورزشي- «ملا ل آور، ليورپول ملا ل آور» واژه اي است كه هنوز هم در ورزشگاه ها براي توصيف قرمزپوشان آنفيلد به كار برده مي شود. جدا از چند بازي انگشت شمار، ليورپول هيچ گاه آن تيمي نبوده كه دوستدارانش در روياهاي پر شكوه  خود تجسم كرده اند اما وراي تمام بازيهاي كسالت آور، مردان ژرار هوليه حتي در كسب نتيجه هم به هيچ نرسيده اند.
پس از تيره روزيهاي فصل پيش - كه با شكست برابر چلسي در آخرين روز و ماندن پشت دروازه هاي ليگ قهرمانان به كابوسي تلخ تبديل شد - پسران آنفيلد مسابقات امسال را هم با ضرباهنگي سياه آغاز گرفتند: بسيار دفاعي، ناتوان در زدن گل هاي زياد و بسيار كند. ليورپول فصل را با شكست برابر چلسي در بندر شروع كرد. دو تساوي بدون گل پس از آن با استون ويلا و تاتنهام نشان از بر باد رفتن خلاقيت و كارايي در تركيب تيم داشت، شايد تنها نقطه درخشان در اين جمع خاكستري مايكل اوون بود كه هنرنمايي هايش يك گام فراتر از سايرين مي نمود.
دل بستن به هوليه
بي ترديد اگر هر فرد ديگري سكان هدايت تيم را بر عهده داشت، تاكنون اخراج شده بود اما ژرار هوليه مردي است كه در سال ۲۰۰۱، به يكباره پنج جام را براي ليورپول به ارمغان آورده؛ با اين وجود حتي جام اتحاديه فصل پيش كه با برتري بر منچستريونايتد به دست آمد نيز سبب نشده تا رسانه هاي جزيره، برخلاف مديران باشگاه، با بي رحمي تمام او را به صليب انتقادات نكشانند. در مقابل، مربي فرانسوي عنوان مي كند اين موج به او آسيبي نمي رساند و تنها بر عملكرد تيم تأثيري مخرب خواهد گذارد: «مردم گماني اشتباه به ما مي برند، فصل قبل بيش از هر تيم ديگري، بازيكنان ليورپول دروازه رقيبان را با شوت هاي خود نشانه رفتند اما مشكل اصلي مان در گشودن دروازه است كه هيچ گاه آن چنان كه شايد، در آن توفيقي نداشته ايم.»
دومينيك فيفيلد، خبرنگار برجسته گاردين كه در جريان پنج فصل پيش بازيهاي ليورپول را از نزديك با نگاهي كارشناسانه بررسي كرده، ابراز مي كند هوليه شخصيتي توانا و تئوريسني قابل احترام است اما شايد او چيز تازه اي براي آموختن به مردانش ندارد، مرد فرانسوي به آخر خط رسيده است.
فيفيلد هم چنين با اشاره به نقش مهم رسانه هاي محلي در آتيه ليورپول، مي افزايد آنها با از دست دادن شكيبايي، ديگر اعتقادي به او ندارند: «حقيقت دارد كه اينك مطبوعات ليورپول به درشتي با ژار هوليه برخورد مي كنند، شايد از برخي لحاظ، حق با آنان باشد. سال پيش تيم نه بازي زيبا و هجومي به نمايش گذاشت و نه به جام قهرمانان راه يافت».
البته هوليه قول داده است رويه اي هجومي تر را برگزيند، خريد استيوفينان، هري كيول و آنتوني لي تالك بر همين مبنا شكل گرفته، امري كه خوشحالي طرفداران را بر انگيخت. آنها اميدوار بودند دست كم تيم محبوبشان پويايي بيشتري در زمين بنياد كند. اما برخلاف تمامي دلبستگي ها، سه مسابقه اول ليورپول در ليگ، خط بُطلان بر تمامي روياها كشيد: «به همين سبب است كه رسانه هاي نوشتاري و راديو اين چنين به انتقاد از هوليه برخاسته اند.» اما در واقع، انتقادات حتي پيش از شروع فصل آغاز شده بودند. فيفيلد در پاسخ مي افزايد: «بله، چون تيم حتي به جام قهرمانان هم راه نيافته بود، مسابقاتي كه براي همه در ليورپول، از اهميتي بسزا برخوردار است.»
دلهره در گوديسون پارك
پس از گذشت سه هفته، قرمزپوشان با دو امتياز در رده پانزدهم جدول جاي گرفته بودند... و داربي بزرگ ليورپول برابر اورتون فرا رسيده مسابقه اي كه تيم را حياتي دوباره بخشيد. زوج مايكل اوون و ميلان باروش در حمله، خط آتش باشگاه را رونقي دوباره بخشيد. حضور هري كيول پشت سر دو مهاجم ولاديمير اسميچر و الحاجي ديوف در كناره ها، دوباره روح خلاقيت و بازيسازي را در ليورپول دميده بود... و سرانجام سه گلي كه سكوتي مرگبار را بر گوديسون پارك حاكم ساخت. براي نخستين بار بود كه يك مربي چهار پيروزي پياپي در گوديسون پارك را براي ليورپول به ارمغان مي آورد.
«مردان برابر پسربچه ها»، «قرمزها شكلات ها را لگدمال كردند» ،صبح روز بعد تيترهايي از اين دست چشم عابران خواب آلودي كه نگاهي سرسري به روزنامه ها مي انداختند را نوازش مي كرد. هوليه با لبخند آن لحظات را به ياد مي آورد اما هيچ گاه فراموش نمي كند كه تا پيش از برگزاري داربي بندر، همين روزنامه ها بر شايعه اخراج او دامن مي زدند. به هر روي به زانو درآوردن دشمن همشهري هم نتوانسته مردان ليورپول را قانع به جنگيدن براي قهرماني كند، چه، آنان پيش از بازي با ليدز، در سه مسابقه متوالي شكست خورده بودند. ديگر هيچ نتيجه اي قادر به نجات آنها نيست مگر اينكه هوليه شاگردانش را به جنگندگي، مبارزه و نبرد در زمين فرا خواند. روح مبارزه طلبي چيزي است كه ليورپول به آن نياز دارد.
استفان هنچوز، مدافع سوييسي تيم مي گويد: «خيال نمي كنم بتوانيم جام را به دست بياوريم. بايد واقع بين بود؛ منچستر يونايتد، آرسنال و چلسي، همگي توانمندتر از ما هستند بنابراين بيهوده است بگوييم براي قهرماني مي جنگيم و فشاري عبث بر بازيكنان وارد آوريم. البته به خوبي آگاهيم كه بايد قصور فصل پيش را جبران كرد. امسال بايد به ليگ قهرمانان راه بيابيم و تا جاييكه امكان دارد در جام يوفا پيش برويم.» شايد اگر الكس فرگوسن مربي ليورپول مي بود اين مردان رنگ پريده و مايوس را به گلادياتورهايي سركش و عاصي تبديل مي كرد كه نه ثروت هنگفت آبراموويچ و نه تك خال هاي منچستر يونايتد و آرسنال را ياراي ايستادگي برابرشان نبود.
ليورپول، هميشه كسالت بار
هيچ يك از ستاره هاي روزهاي دور ليورپول كه اينك هر كدام به كارشناسان و مفسران خبره اي تبديل شده اند، به حمايت از هوليه برنخاسته اند. از آلن هانسن تا يان راش، همگي به نوعي نوستالژي دچار شده اند كه ثمره آن جز به قهقرا كشيدن بنيان امروزي تيم نيست. در حقيقت ليورپول بيش از هر باشگاه ديگري زير نگاه نقادانه بازيكنان سابق خود قرار گرفته تا جاييكه حتي هوليه نيز اختيار از كف مي دهد: «اين انتقادات در ساير باشگاه ها روي نمي دهند، اما به راستي نمي دانم چرا.» شايد هوليه قرباني روياي ليورپول افسانه اي دهه هاي پيشين شده و همگان او را مانعي بر سر تحقق آرزوي شكل گيري دوباره تيمي چون گذشته مي پندارند اما آيا به راستي چنين بوده است؟
ديويد فيركلاف، مهاجم سابق قرمزها، اگرچه با نگاهي واقع بينانه به تيم امروزي مي نگرد اما مي افزايد تيم دهه هاي هفتاد و هشتاد كه در عرصه اروپا و جزيره يكه تازي مي كرد هم بازيهاي زيبايي به نمايش نمي گذاشته است: «تيمي كه من در آن بازي مي كردم نمايشهاي فوق العاده اي كه مردم به ياد مي آورند! را اجرا نمي كرد وقتي در ميانه هاي دهه هفتاد به جمع بزرگان تيم اصلي راه جستم، تنها و تنها به نتيجه مي انديشيدم. وقتي در خارج از خانه به ميدان مي رفتيم، آنقدر آرام بازي مي كرديم كه دود از سر حريفان بلند مي شد. حتي در خانه و برابر تماشاگران هيجان زده اي كه مدام فرياد مي كشيدند هم محافظه كارانه عمل مي كرديم. هدف فقط كسب نتيجه مطلوب بود.» شايد بهتر باشد. به جاي مقايسه تيم كنوني با روزگار طلايي ليورپول، كمي به حمايت از آن بپردازيم اگر چه انگار ديگر دوران هوليه در آنفيلد به سر آمده، ليورپول درهم شكسته و نزار، نيازمند روح تازه اي است.

سايه شوم دوپينگ در ورزش
000402.jpg
تعريف
دكتر حامد تقدس نژاد:((doping از واژه « dop» مشتق شده كه از نوشيدني هاي محرك است و در جشنهاي قبيله اي آفريقاي جنوبي در قرن هجدهم مصرف مي شد. امروزه كاربرد اين كلمه متداول گرديده و به (معناي ارتقاء عملكرد و بنيه ورزشكار و نيز دستكاري در مراحل آزمايشات توسط مصرف برخي مواد و روشها) بكار مي رود.
تاريخچه دوپينگ
در حدود سال ۸۰۰ قبل از ميلاد بود كه يونانيان ورزش را به روند معمول زندگي خود وارد نمودند و اين امر تدريجاً به اهميتي همپاي آيينهاي مذهبي و فرهنگي آنان رسيد. در آن زمان بود كه برپايي فستيوالهاي ورزشي در يونان رواج يافت. در اين فستيوالها ورزشكاران ميبايست علاوه بر نمايش قدرتهاي بدني، توان خود را در سرودن شعر و نيز ساير قابليتهاي هنري به رقابت بگذارند. در حوالي سال ۴۰۰ قبل از ميلاد، ورزش به چنان جايگاه رفيعي در ميان يونانيان رسيده بود كه مي توان آن را با عصر حاضر قياس كرد. تماشاچيان بسياري از رقابتهاي ورزشي ديدن مي كردند و جوايز بسيار گرانبهايي به قهرمانان اختصاص مي يافت. اين رويه تدريجاً به جايي رسيد كه پيروزي در مسابقات ورزشي آن عصر تنها در انحصار ورزشكاراني قرار گرفت كه بطور حرفه اي به ورزش مي پرداختند و ورزشكاران آماتور در اين كارزار نصيبي نمي بردند. همين قدر كافي است كه گفته شود رقم جايزه اي كه قهرمانان در آن زمان دريافت مي كردند، تقريباً به رقمي معادل نيم ميليون دلار در زمان حاضر بالغ مي شد! به علاوه امتيازاتي همچون اعطاي املاك، معافيتهاي مالياتي، معافيت از خدمات نظام و... نيز براي قهرمانان در نظر گرفته مي شد. بنابراين باعث تعجب نبود اگر ورزشكاران در آن زمان از انواع و اقسام راهها، از رشوه و ترفندهاي مختلف گرفته تا متوسل شدن به انواع عصاره ها و معجونها و داروهاي گياهي براي افزايش شانس موفقيت خود استفاده كنند.
براي نخستين بار يك طبيب يوناني به نام گالن بود كه استفاده از داروها را براي افزايش عملكرد ورزشكاران مورد بررسي قرار داد.
گالن براي اولين بار استفاده ورزشكاران يوناني از محركها را گزارش نمود. اسناد تاريخي مبين اين نكته اند كه در بازيهاي المپيك باستان، ورزشكاران غذاها و داروهاي مختلفي را مورد استفاده قرار مي دادند. از جمله سندي وجود دارد كه بيانگر استفاده قهرمان مسابقه دوي سرعت در بازيهاي المپيك سال ۶۶۸ قبل از ميلاد از نوعي انجير خشك شده است. افزايش نقش ورزش و جايگاه ورزشكاران و قهرمانان در روم نيز ادامه پيدا كرد، اگر چه نوع فعاليتهاي ورزشي روميان نسبت به يونانيان متفاوت بود. روميان گرايش فراواني به مسابقات ارابه راني و مبارزه گلادياتورها داشتند و تماشاي اين مسابقات از تفريحات مورد علاقه مردم آن روزگار بود. به طوري كه براي پاسخگويي به سيل عظيم جمعيت مشتاق مشاهده اين مسابقات بود كه در سال ۱۰۰ بعد از ميلاد استاديومي تحت عنوان (كولوزيوم) با گنجايش ۶۰۰۰۰ نفر ساخته شد. استفاده از داروها در طول اين دوره نيز در اسناد تاريخي به ثبت رسيده است. به عنوان مثال در مسابقات ارابه راني به اسبها معجوني نيروزا مي خوراندند تا در مسابقه سريعتر بدوند، همچنين براي افزايش قدرت و پيروزي در رقابتهاي خونين خود، از مواد محرك استفاده مي كردند. شروع عصر مسيحيت، موجب افول ورزشهاي باستاني گرديد، چرا كه ماهيت خونبار و خشن اين ورزش ديگر با قوانين ديني و اجتماعي حاصل از تعاليم مسيحيت انطباق نداشت، تا اينكه نهايتاً امپراتور تئودوزيوس در سال ۳۹۶ پس از ميلاد ، پايان بازيهاي (كفرآميز!) باستاني را اعلام نمود. اگر چه ورزشهايي همچون كشتي و بوكس جايگزين ورزشهاي كهن شد، اما نتوانست جايگاه قابل توجهي در ميان مردم پيدا كند، بخصوص كه در آن زمان اين تفكر ترويج مي شد كه تقويت قواي بدني سبب سركوب توان فكري مي شود. بنابراين مي توان اين دوره را كه حدوداً تا ابتداي قرن نوزدهم ادامه يافت دوره افول ورزش دانست.
در قرن نوزدهم همچنين نقش و جايگاه ورزش در ميان مردم بطور چشمگيري تقويت شد. بطوري كه مي توان آن را با جايگاه ورزش در زمان روم و يونان مقايسه كرد. در اين دوره، ورزش به تدريج جايگاه خود را به عنوان يك تجارت پرسود و ابزاري جهت ايجاد سرگرمي، اشتغال و كسب درآمد، تثبيت كرد. امروزه ورزش به صورت يكي از شاخصه هاي اصلي اجتماعي درآمده و موفقيت در ورزش از ارزش و بهاي بسياري برخوردار شده است، اين جايگاه رفيع است كه باعث شده است كه ورزشكار هميشه فشاري را بر روي خود احساس كند كه بايد نه تنها موفق، بلكه بهترين باشد و همين فشار است كه زمينه ساز رويكرد ورزشكار به دوپينگ مي شود.
تاريخچه مبارزه با دوپينگ
تا قبل از آغاز برنامه هاي آزمايش دوپينگ در اواخر دهه ۱۹۶۰ ميلادي، استفاده از مواد نيروزا توسط جامعه ورزش امري عادي و پذيرفته شده مي نمود. ورزشكاران، مربيان و مسئولين ورزشي يا با نظر موافق به اين مقوله مي نگريستند و يا به سادگي آن را نديده مي گرفتند و به همين سبب بود كه در بازيهاي المپيك ۱۹۵۲ هلسينكي و ۱۹۵۶ ملبورن استفاده از داروهاي نيروزا بطور وسيعي ديده مي شد، اگر چه كم كم زمزمه هايي نيز در خصوص عوارض نامطلوب استفاده از اين داروها بر روي سلامتي ورزشكاران به گوش مي رسيد. اولين رويداد مهم بين المللي در زمينه مبارزه با دوپينگ در سال ۱۹۶۰ رخ داد، زماني كه مجمعي از مقامات ۲۱ كشور اروپاي غربي، قطعنامه اي را عليه استفاده از داروهاي نيروزا در ورزش به تصويب رساندند. در سال ۱۹۶۳ در فرانسه و كمي پس از آن در ۱۹۵۶ در بلژيك قوانيني بر ضد دوپينگ تدوين شد. با مرگ دوچرخه سواري به نام Tommy Simpson در مسابقات تور فرانسه در سال ۱۹۶۷ بود كه سرانجام توجه كميته بين المللي المپيك به اين موضوع جلب شد و بطور فعال وارد عرصه مبارزه با دوپينگ گرديد. به همين دليل كميته پزشكي كميته بين المللي IOC-MC در سال ۱۹۶۷ تأسيس گرديد و براي اولين بار آزمايش دوپينگ در سال ۱۹۶۸ در بازيهاي مكزيك اعمال گرديد. بطور همزمان، دولتها و سازمانهاي ورزشي ملي و بين المللي وارد جرگه مبارزه با دوپينگ گرديدند و به اين ترتيب آزمايشات دوپينگ به عنوان يكي از جنبه هاي پذيرفته شده و طبيعي هر رويداد ورزشي سطح بالايي مطرح گرديد. البته اين آزمايشات هميشه نيز در يافتن ورزشكاران خاطي موفق نبود واين عدم موفقيت اولاً به دليل عدم توانايي تكنولوژي دريافتن ردپاي برخي داروها در آن زمان و ثانياً به دليل ترفندهاي مختلفي بود كه از سوي ورزشكاران به كار مي رفت،از قبيل جايگزين كردن ادرار سالم با ادرار خود و يا قطع مصرف مواد نيروزا در فاصله مناسب تا شروع مسابقات. اما در سال ۱۹۸۳، اتفاق مهمي در عرصه تكنولوژي به وقوع پيوست و آن معرفي تكنيك كروماتوگرافي گازي وطيف سنجي جرم Mass Spectrometry بود كه سبب شد تا صحت و اعتبار آزمايشات تا حد قابل توجهي افزايش پيدا كند و استفاده از همين تكنولوژي بود كه منجر به رسوايي بزرگ در مسابقات پان آمريكن در كاراكاس در سال ۱۹۸۳ گرديد كه در آن شمار زيادي از ورزشكاران به دام افتادند و بسياري ديگر نيز از بيم مثبت شدن تست دوپينگ و محروميت، از مسابقات انصراف دادند.

سايه روشن ورزش
يوفا، انگليس و تركيه را مجازات مي كند
معراج مژده- سخت گيري هاي فيفا در مورد تشنج آفريني و درگيري هاي آسيب رسان باعث شد تا اتحاديه فوتبال اروپا (يوفا) فدراسيون هاي تركيه و انگليس را به دليل آنكه بازيكنان تيم هاي ملي دو كشور در ديدار اخير دو تيم با يكديگر درگير شده و تشنج آفريني كرده بودند به دادگاه احضار كند.
به نظر مي رسيد بازيكنان تركيه در اين ميان مقصرند، اما يوفا با استناد به تصاوير ويديوئي ديدار دو تيم و گفته هاي شاهدان حادثه، دو فدراسيون را متهم و مستحق مجازات تلقي كرده است. يوفا در اين حكم كاري به بازيكنان كه عامل اصلي بي انضباطي بوده اند نداشته و تنها فدراسيون ها را مستحق مجازات دانسته است. در زمان استراحت ميان دو نيمه ديدار تيم هاي ملي فوتبال تركيه و انگليس كه در شهر استانبول انجام شده بود، جمعي از بازيكنان دو تيم هنگام رفتن به رختكن با هم به مشاجره لفظي و درگيري پرداختند و در جريان بازي هم ديويد بكهام هنگامي كه نتوانست پنالتي را گل كند و از داور تقاضاي تكرار مجدد آن را كرد با دشنام و ناسزاي آلپاي مدافع ترك مواجه شد. ديدار دو تيم در مسابقات مقدماتي جام ملت هاي اروپا در سال ۲۰۰۴ با تساوي بدون گل پايان يافت. انگليس با اين تساوي راهي مرحله نهايي شد و تركها مي بايست دو ديدار رفت و برگشت براي صعود به مرحله نهايي با تيم لتوني انجام دهند. تاريخ اين بازي ۲۴ و ۲۹ آبان ماه مي باشد.
حفظ شخصيت يك ورزشكار
جرايم ورزشي با جريمه عادي متفاوت است،  ورزشكاري كه با انگيزه شرافتمندانه وارد ميدان مسابقه مي شود، نبايد به شيوه اي كه بيرون از مجامع ورزشي براي ضرب، جرح و قتل جرم صادر مي شود، با او برخورد شود.
بند ۳ قانون ۵۹ مجازات اسلامي،  ترتيباتي را مقرر كرده تا وسيله لازم براي ايجاد امنيت در رسيدگي به جرايم ورزشي ايجاد شود. در حقيقت اگر حادثه اي براي ورزشكاري به وقوع بپيوندد كه آن حادثه منطبق با قانون آن ورزش باشد، عمل فوق مجازات ندارد. در حقيقت اين امر از عوامل تبرئه كننده مجازات است. قانون مجازات اسلامي يك سري مسائل را در نظر گرفته است كه امنيت لازم را براي ورزشكاران ايجاد كند. اما متأسفانه در برخي موارد دفاعيات لازم در دادگاهها انجام نمي شود و بعضاً برخي جرايم منتهي به آرايي مي شود كه آن ورزشكار مجبور به پرداخت ديه هاي سنگين يا رفتن به زندان شود. بر اين اساس ورزشكاري كه با شخصيتي خاص به ورزش روي آورده است با حضور در زندان،ممكن است شخصيت دگرگوني بيابد.
در اين ميان آنچه لازم و ضروري به نظر مي رسد آگاهي ورزشكاران و قضات دادگاهها به مسائل حقوق ورزشي است. در اين راستا گام هاي مؤثر در قوه قضاييه و مجريه برداشته شده است. از اين پس از ۱۰ مورد دادگاههايي كه داراي شعبه خاص مي باشند، با داير شدن دادگاههاي خاص ورزشي دريچه اي نو به قلمروي ورزش گشوده مي شود...
000406.jpg

دوران سربلندي
نگاهي به اطرافمان بيندازيم، انصافاً ببينيم در بين دروازه بانان كسي بهتر از ميرزاپور پيدا مي كنيم يا خير؟ پسرك محجوب لرستاني، سر به زيرتر از آن است كه لب به اعتراض بگشايد. او بدون آن كه از جانب گروه، دسته يا روزنامه اي حمايت شود خود را به تيم ملي رساند. بلاژويچ نه فاميل ميرزاپور بود و نه كمك گير پدر او.
ميرزاپور با پشتكار، تلاش و تمرين و رياضت توانست از فوتبال جنوب به تيم ملي برسد. خدا را شكر كه برانكو آمد وگرنه چيزي نمانده بود، ميرزاپور را در زير فشارهاي مطبوعاتي و تلويزيوني له كنند. او در مقابل كره شمالي نشان داد كه همچنان بهترين دروازه بان حال حاضر فوتبال ماست، او حالا خروج از دروازه را نيز خوب آموخته و اين روند تكاملي نشان مي دهد كه مربي دروازه بان هاي تيم ملي با ميرزاپور كار كرده است. ميرزاپور دوران جواني و كم تجربگي را پشت سر گذاشته و به دوران پختگي پا گذاشته است. او مي تواند سالها از دروازه تيم ملي ايران دفاع كند، اگر با او مهربانتر باشيم.
يك ميهمان ناخوانده در قاره سياه!
رهبران سياسي آفريقاي جنوبي كه در عطش ميزباني رقابت هاي جام جهاني ۲۰۱۰ مي سوزند، رئيس  جمهور كشورشان را تحت فشار قرار مي دهند تا مانع دخالت هاي ژاك شيراك رئيس جمهور فرانسه در تصميمات فيفا شود.
شيراك از ميزباني مراكش در جام جهاني ۲۰۱۰ كه در قاره سياه برگزار مي شود، حمايت مي كند و آفريقاي جنوبي نمي تواند اين موضوع را بپذيرد. اروين خوزا و دني جوردن از مردان بلندپايه سياسي آفريقاي جنوبي، شيراك را ميهمان ناخوانده اين قاره استعمار زده مي دانند. آنها از «تابو مبكي» رئيس جمهور كشورشان خواستند مانع دخالت هاي همتاي فرانسوي خود شود.
جوردن،در اين باره گفت: «اين براي نخستين بار است كه شاهد چنين اتفاقي در جهان هستيم. رهبر كشوري در امور قاره اي دخالت مي كند كه جزء آن نيست، ما از «مبكي» انتظار داريم تا با شيراك برخورد كند.»
اما شعله هاي آتش خشم مردان آفريقاي جنوبي كه سابقه ديرينه اي در به دست آوردن حق از دست رفته خود دارند، از كنفرانس مطبوعاتي شيراك در مراكش، آغاز شد. رئيس جمهور فرانسه كه براي بازديد به مراكش سفر كرده بود، گفت: «من از تمام توان خود براي كمك فرانسه به مراكش جهت ميزباني و سازماندهي رقابت هاي جام جهاني استفاده مي كنم.»
به دست آوردن اين ميزباني براي كشورهاي آفريقايي حكم مرگ و زندگي را دارد. آنها براي به دست آوردن سرمايه هاي لازم براي بهبودي وضع نابسامان اقتصادي خود تا آخرين نفس مي جنگند! مصر، ليبريا، تونس به همراه اين دو كشور نامزدهاي ميزباني رقابت هاي جام جهاني در قاره سياه هستند. نام كشور خوشبخت ماه آينده اعلام مي شود.
رهبران آفريقاي جنوبي اين اقدام شيراك را يك مافياي اقتصادي جهاني مي دانند.

نگاه ها وخبرها
000408.jpg
اقتصاد آزاد چرا HSV ؟
مريم دري منش: كلاوس تاپ مولر مربي جديد هامبورگ توضيح مي دهد كه چگونه مي خواهد اين تيم را نجات دهد و بازيكن رهبر تيم او كيست. وي در پاسخ به سؤالي در خصوص همدردي با مربي قبلي تيم «كورت يارا» پاسخ منفي مي دهد: «وقتي كسي مربي تيمي مي شود مي داند كه چه بر سر مربي قبلي آمده است. اين شغل وابسته به موفقيت است. درست مثل اقتصاد آزاد، كسي كه از توانش استفاده نكند بايد برود.»
زندگي جديد تاپ مولر با هامبورگ شروع شده است.
* دي ولت: آقاي تاپ مولر، پس از اولين جلسه تمرين چه استنباطي از تيم جديدتان داريد؟
- من به شكلي مثبت از اينكه بچه ها با چه تعهد و مسئوليتي كار مي كنند غافلگير شدم. اين تيم اراده اي قوي دارد. اين را من احساس مي كنم.
* دي ولت: فلسفه شما به عنوان مربي براي فوتبالي توأم با موفقيت چيست؟
- من تعصب خاصي به تاكتيك دارم. از نظر من در يك تيم فوتبال هر كس بايد در خدمت ديگري و كل تيم باشد. هر بازيكن بايد با تمام قلبش بازي كند. حرفه اي ها كه مي خواهند آخر ماه پول در حساب جاريشان باشد موظفند كه تمام توانشان را تا آنجا كه امكان دارد به كار گيرند. من براي اين اينجا هستم كه حس ناامني را از تيم دور كرده و اعتماد به نفس جديدي را به آنها القا كنم.
* دي ولت: هواداران در «آ.او.ال آره نا» روي چه تغييراتي بايد حساب كنند؟
- در كوتاه مدت تغيير مهمي صورت نمي گيرد. حتي زماني كه بخواهم خودم رهبر تيم را تعيين كنم، نيكو-يان هوگما كاپيتان باقي مي ماند. احتمالاً در دفاع از سه نفر استفاده مي كنم. البته با كورت يارا هم صحبتي خواهم داشت. مي خواهم در درازمدت آينده هامبورگ را طوري بسازم كه بتوانيم به صحنه هاي بين المللي بازگرديم.
* دي ولت: چه بازيكناني مي توانند راهگشاي هامبورگ براي موفقيت باشند؟
- باربارز، هولر باخ، باينليش و مهدوي كيا. بخصوص باربارز. او بايد خودش را نشان دهد. سرگئي باربارز يكي از بهترين بازيكن هاي بوندس ليگا است. هدف او بايد اين باشد كه دوباره محبوب مردم شود.
* دي ولت: باشگاههاي ديگر هم به شما علاقه مند بودند.
- من براي انتخاب تيم جديد با كارشناسان و دوستان زيادي مشورت كردم. ۹/۹۹ درصد كساني كه با آنها صحبت كردم گفتند كه هامبورگ در مقايسه با هرتا و كايزرسلاترن بهترين تيم براي كار كردن است. يك جورهايي براي مربيگري در هامبورگ كمين كرده بودم. به هر حال من هشت ماه بيكار بودم و به جاهاي مختلفي در اروپا رفتم، از مسكو، بارسلونا، فولهام و فنر باغچه پيشنهاداتي داشتم. گلادباخ هم علاقه مند بود. ولي براي من مهم اين بود كه همه شرايط مهيا باشد. به خاطر همين هم، HSV را انتخاب كردم.
* دي ولت: آيا باز هم با همان كراوات خوش يمن كذايي روي نيمكت مي نشينيد؟
- كراوات براي من نقش مهمي بازي نمي كند. اين را رسانه ها درست كرده اند. برعكس من اصلاً به لباس اهميت نمي دهم و به مد هم ابداً علاقه اي ندارم. در جواني هميشه لباس هاي كوچك شده برادر بزرگترم را مي پوشيدم. الان هم همسرم رزويتا لباس هايم را انتخاب مي كند.
ورزش، سلامتي و جامعه
برخي پزشكان متخصص در شيراز معتقدند: گسترش فرهنگ ورزشي در بين مردم به ويژه نوجوانان و جوانان، در كاهش و پيشگيري از بيماري ها بسيار مؤثر است و براي تأمين سلامت جامعه ضروري است. آنان مي گويند: براي توسعه ورزش در بين جامعه ايجاد امكانات و فضاهاي مورد نياز به ويژه براي بانوان و دانش آموزان از نيازهاي اساسي و اوليه است.عواملي مانند مصرف دخانيات، فشار خون، افزايش چربي خون، ديابت و فقدان فعاليت فيزيكي تهديدكننده سلامت افراد است. يكي از شايع ترين علل مرگ و مير در جهان سكته هاي قلبي و عروقي است كه مي توان با انجام فعاليت هاي ورزشي مداوم از خطر بروز آن در افراد كاست.
در كشور ما كه از جمعيت جواني برخوردار است و ۵۰ درصد از افراد زير ۳۰ سال سن دارند متأسفانه اين خطر در افراد جوان افزايش يافته است. ايجاد مكان هاي لازم براي ورزش هاي همگاني، تشويق و ترغيب مردم به فعاليت هاي مداوم ورزشي و پياده روي مي تواند در تأمين سلامت جامعه مؤثر باشد.
با توجه به وضعيت جسماني بانوان، ايجاد امكانات ورزشي براي آنان بايد در اولويت برنامه ها قرار گيرد. بانوان در زمان بارداري مي توانند با انجام فعاليت هاي ورزشي سلامت جنين و خودشان را تأمين كنند و آمادگي بيشتري براي زايمان راحت را ايجاد كنند. انجام فعاليت هاي ورزشي از اضافه وزن بيهوده و مشكلات پس از زايمان در زنان باردار جلوگيري مي كند.
انجام ورزش هاي مداوم روزانه، در افزايش ضربان قلب، خون رساني و اكسيژن رساني به بافت هاي بدن تأثيرگذار است و سلامت فكري و جسمي افراد را تأمين مي كند. با توجه به تغييرات هورموني در بانوان و بروز پوكي استخوان در آنان، انجام ورزش هاي روزانه در كنترل اين بيماري مؤثر است. انجام فعاليت هاي ورزشي در كاهش بروز استرس ها و اضطراب هاي ناشي از مشكلات زندگي مؤثر است و تا چهار درصد اين استرس ها را كاهش مي دهد.
ورزش در پيشگيري از سرطان و كاهش خطرات ناشي از بروز آن تأثيرگذار است و بدن را در برابر بروز بيماري ها مقاوم مي سازد.

ورزش
ادبيات
اقتصاد
روزنت
سفر و طبيعت
سياست
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  روزنت  |  سفر و طبيعت  |  سياست  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |