دوشنبه ۲۴ آذر ۱۳۸۲ - شماره ۳۲۵۴- Dec,15, 2003
گفت وگو با عبدالنبي قيم مؤلف فرهنگ عربي- فارسي معاصر
فرهنگي كاربردي
اشاره: در چند سال اخير فرهنگ نويسي در كشور ما رواج و رونقي جدي به خود گرفته است، از جمله فرهنگ هاي دو زبانه عربي - فارسي كه تأليف آن از سوي چند ناشر پي گرفته شده ، تاكنون دو انتشاراتي ني و فرهنگ معاصر حاصل كار خود را انتشار داده اند. عبدالنبي قيم مؤلف فرهنگ عربي - فارسي در گفت وگويي با همشهري از ويژگي هاي فرهنگ مي گويد.
002264.jpg
* نگارش فرهنگ هاي دوزبانه عربي - فارسي در كشور ما از چه سابقه و قدمتي برخوردار است و پيش از اين چه كساني در اين مسير گام برداشته اند؟
- تأليف فرهنگ هاي عربي - فارسي از قدمت و سابقه اي ديرينه برخوردار است. اولين فرهنگ عربي - فارسي در سال هاي نخستين قرن پنجم هجري تأليف گرديد و پس از آن نيز تا دوران معاصر در حدود صد و پنجاه فرهنگ دو زبانه عربي - فارسي پديد آمده است.
در دوران معاصر و همزمان با پيشرفت و ترقي علوم و فنون، نخستين فرهنگ را مرحوم فروزانفر در سال ۱۳۱۹ هجري شمسي تأليف كرد. پس از او احمد سياح در سال ۱۳۳۰ فرهنگ جامع عربي - فارسي را با چاپ سنگي به علاقمندان عرضه كرد، محمد علي خليلي نيز در همان سال براساس خلاصه اي از المنجد و منتهي الأرب فرهنگ عربي به فارسي خويش را پديد آورد. ذبيح الله بهروز، علي نقي منزوي، سيد كمال موسوي، مصطفي طباطبايي مؤلفين فرهنگ هاي بعدي بوده اند.
پس از انقلاب اسلامي و در دهه شصت،  آقاي محمد بندرريگي بر اساس «منجدالطلاب» و آقاي حميد طبيبيان بر مبناي «المعجم العربي الحديث» تأليف دكتر خليل جر فرهنگ عربي - فارسي خويش را به شيفتگان علم و ادب عرضه كردند. دهه هفتاد شمسي را بايد دهه چاپ و انتشار فرهنگ هاي عربي - فارسي ناميد. در اين سال ها دوازده فرهنگ لغت عربي - فارسي تأليف و انتشار يافتند.
* از ضرورت تأليف و تدوين فرهنگ عربي - فارسي معاصر بگوييد؟
- از اواسط دهه پنجاه با مطالعه كتب و مقالات مختلف عربي به لغات فراواني برخورد مي كردم كه در فرهنگ لغت هاي آن دوره اثري از آنها نبود. هر چه مطالعات عربي من بيشتر مي شد به اين نقيصه يعني فقدان يك فرهنگ لغت با واژگان امروزي بيشتر پي مي بردم. پس از آن به ويژه در اوائل دهه شصت مطالعه و بررسي من بيشتر روي فرهنگ لغت عربي - عربي، عربي- فارسي و عربي - انگليسي متمركز شد. پس از هشت سال مطالعه و بررسي اين فرهنگ ها و شيوه فرهنگ نگاري عربي - فارسي در كشور به اين نتيجه رسيدم كه بايد تحولي در زمينه فرهنگ نويسي عربي - فارسي ايجاد كرد تا فرهنگ لغت عربي - فارسي از آن حالت كهنه و شيوه هاي قديمي خارج شود و با استفاده از علمي ترين و جديدترين شيوه هاي فرهنگ نويسي، فرهنگ لغت نوين و جديدي تأليف كرد.
از طرفي ديگر علي رغم قدمت امر فرهنگ نويسي عربي- فارسي،  معهذا در مقام مقايسه با زبان انگليسي در زمينه فرهنگ لغت عربي - فارسي كار بسيار ناچيزي صورت گرفته بود. هر چند بعد از انقلاب و به ويژه در دهه شصت يكي دو كتاب فرهنگ لغت عربي - فارسي به بازار عرضه شده و تا حدودي خلاء نبود فرهنگ لغت را مرتفع كرده بود، اما با وجود اين، نياز جامعه ما بيش از اين بود. به هر حال با وجود سختي ها و مشكلات كار، چهارچوب اصلي و رئوس كلي كتاب را تحت دو محور اصلي طرح ريزي كردم. محور اول تدوين فرهنگ لغتي است كه هم از نظر شكل، يعني نحوه تنظيم و نگارش و هم از نظر محتوا يعني از نظر لغات و مدخل ها فرهنگ لغت روز باشد. محور دوم اين كه فرهنگ لغت براي همه هموطنان قابل استفاده باشد، به عبارت ديگر استفاده از آن بدون داشتن سواد عربي و فقط با سواد خواندن و نوشتن فارسي امكان پذير باشد.
* شيوه شما براي نگارش اين فرهنگ چه بوده و از شيوه هاي رايج علمي در فرهنگ نويسي بهره برده ايد؟
- فرهنگ نويسي به عنوان شاخه اي از زبان شناسي همانند ساير علوم در حال تغيير و تحول و تكامل است. ديدگاه هاي جديد ايده هاي جديد در زمينه فرهنگ و فرهنگ نويسي كم نيستند. اين ايده ها در عرصه فرهنگ نويسي انگليسي- فارسي تا حدود بسيار زيادي به كار گرفته شده اند. اما در فرهنگ نويسي عربي - فارسي اين شيوه ها اعمال شده اند. دليل اين امر هم واضح و روشن است. ايده ها و ديدگاه هاي مزبور ابتدا در فرهنگ هاي يك زبانه انگليسي مطرح مي شوند و به تبع آن مؤلفين فرهنگ هاي انگليسي - فارسي آنها را به كار مي گيرند. اما در فرهنگ هاي يك زبانه عربي ايده ها و شيوه هاي مزبور اعمال نشده اند، از اين رو در فرهنگ هاي عربي - فارسي نيز نقطه نظرات جديد راه نيافته اند.
مطلب ديگر در فرهنگ نويسي عربي - فارسي اين است كه پديدآورندگان اين گونه فرهنگ ها همواره يك كتاب فرهنگ لغت عربي را انتخاب كرده و برمبناي آن و طابق النعل آن فرهنگ عربي - فارسي خويش را تأليف كرده اند. حال آنكه به جرأت مي توان گفت هر كدام از فرهنگ هاي يك زبانه عربي به تنهايي قادر به تأمين نيازهاي واژگاني خواننده امروزي نيستند. از طرفي ديگر فرهنگ هاي يك زبانه عربي الزامات و ويژگي هاي خاص خود را دارند، در صورتي كه اين الزامات و ويژگي ها در فرهنگ هاي دو زبانه عربي - فارسي زايد به نظر مي رسند. از اين رو ثبت و ضبط معادل فارسي مدخل هاي عربي و احتراز از ترجمه تعريف شيوه و روش اصلي در تأليف فرهنگ معاصر بوده است. زيرا در فرهنگ دو زبانه خواننده به دنبال معادل مدخل در زبان  فارسي است و فقط معادل فارسي نياز او را برآورده مي كند.
سهولت استفاده از فرهنگ و همچنين قابل استفاده بودن فرهنگ براي طيف وسيع و گسترده اي از خوانندگان از اصول اوليه تأليف كتاب بوده است.
* بدين ترتيب كتاب شما داراي ويژگي هاي خاصي است، لطفاً در اين خصوص بيشتر توضيح دهيد.
- به منظور سهولت استفاده از فرهنگ و عدم ابهام كاربر در پيدا كردن مدخل، فرهنگ لغت مزبور بر مبناي ترتيب الفبايي سامان يافته است. به اعتقاد بنده يكي از ويژگي هاي اصلي هر فرهنگ لغتي مي بايد سهولت دسترسي به مدخل ها باشد. و از آنجايي كه خواننده فارسي زبان به ترتيب الفبايي فرهنگ هاي فارسي و همچنين فرهنگ هاي انگليسي خو گرفته، لذا ترتيب الفبايي رابه دليل همخواني با خوي و طبع خويش،  بهتر مي پسندد.
موضوع ديگري كه در اين خصوص قابل طرح است اين است كه گاهي اوقات يافتن ريشه مدخل براي خوانندگان و كاربران بسيار سخت است. از اين رو فرهنگ الفبايي عربي نسبت به فرهنگ بر مبناي ريشه،  مناسب تر و سهل الوصول تر است.
تجربه يك سال و نيم گذشته نيز صحت اين امر را تأئيد كرده است، زيرا بسياري از علاقه مندان شيوه مزبور را پسنديده و در تماس هاي خود اين مطلب را خاطر نشان كرده اند.
حذف «ال» معرفه از اول اسم هاي عربي و ثبت اسماء عربي در فرهنگ لغت بدون «ال» يكي ديگر از ويژگي هاي اين كتاب است. البته در اين خصوص استثناهايي وجود دارد كه رعايت شده است.
برخي اطلاعات زباني خاص زبان عربي كه در فرهنگ هاي يك زبانه عربي ثبت شده اند، در فرهنگ معاصر حذف شده اند، زيرا جايگاه اين اطلاعات در فرهنگ دو زبانه عربي- فارسي نيست. در حقيقت فرهنگ دو زبانه، فرهنگ معادل و برابر مدخل هاي زبان مبدأ در زبان مقصد است. حذف مصورهاي افعال و حذف عين الفعل مضارع از جمله اين اقدامات است.
همچنين در راستاي ساده تر كردن كتاب و هر چه فارسي تر كردن آن، فاعل و مفعول هاي عربي در فرهنگ معاصر حذف شده اند و به جاي آنها فاعل و مفعول فارسي آن هم در پرانتز ذكر شده است.
اما يكي از ويژگي هاي برجسته فرهنگ معاصر، ثبت مصدري افعال عربي در زبان فارسي است. در اين فرهنگ هيچ گاه براي فعل ماضي مفرد غايب مذكر، معادل ماضي آن در فارسي ثبت نگرديده است. يعني براي ذهب، «رفتن» معادل يابي شده است نه «رفت». اين شيوه برمبناي مطالعه فرهنگ هاي عربي - انگليسي،  عربي - فرانسه، عربي - روسي و همچنين استفاده از آخرين دستاوردهاي زبان شناسي اتخاذ گرديده است. با انجام اين كار، در فرهنگ معاصر، از تحميل سازمان معنايي و كاربردي زبان عربي به سازمان معنايي و كاربردي زبان فارسي احتراز شده است.
ويژگي ديگر اين فرهنگ،  ثبت معادل اسمي، مصدرهاي عربي در زبان فارسي است. پيش از اين در فرهنگ هاي عربي - فارسي،  مصدرهاي عربي را در زبان فارسي به صورت مصدر فارسي معادل يابي كرده، آنها را به «دن» يا «تن» ختم مي كردند. حال آنكه مصدرهاي عربي را بايد به صورت اسم معادل يابي كنيم، براي «حوار» بگوييم «گفت وگو» و نگوييم «گفت وگو كردن». به همين دليل «حوار الحضارات» را بايد «گفت وگوي تمدن ها» معادل يابي كنيم. براي «تعليم» بگوييم «آموزش» و نگوييم «آموزش دادن» و...
به هر حال اين كتاب سيزده ويژگي منحصر به فرد دارد، كه بنده در اينجا فقط به پنج ويژگي آن اشاره كردم.
* منابع اصلي شما در تأليف فرهنگ چه بوده است؟
- در تأليف فرهنگ معاصر در درجه اول از دو فرهنگ لغت معروف و معتبر يكي فرهنگ «المنجد الابجدي» (عربي- عربي) و ديگري «قاموس المورد» (عربي - انگليسي) استفاده شده است. علاوه بر كتب فوق به صورت پراكنده از فرهنگ هاي «المعجم  العربي الحديث» (عربي - عربي) و «قاموس الياس العصري» (عربي - انگليسي) و همچنين فرهنگ  هانس در (عربي - انگليسي) نيز استفاده شده است. در حقيقت فرهنگ معاصر عربي - فارسي براساس جديدترين و معتبرترين فرهنگ هاي يك زبانه عربي و يا دو زبانه عربي - انگليسي تأليف شده است.
* با توجه به اينكه شما در تأليف فرهنگ معاصر فقط به يك كتاب استناد نكرده ايد،  نحوه استفاده شما از كتب مزبور چگونه بوده است؟
- همانطوري كه قبلاً ذكر شد هر كدام از كتب فوق به تنهايي قادر نبودند، اهداف مورد نظر را برآورده كنند،  مثلاً المنجد الابجدي علي رغم اعتبار و معروفيت از نظر لغات و واژه هاي جديد، كمبودي اساسي دارد، يا «قاموس المورد» علي رغم جديد بودن و وجود مدخل ها و واژه هاي جديد، با اين وجود برخي از واژه هاي جديد در آن گنجانده نشده اند. و يا اينكه فاقد برخي واژه هاي غير جديد است. سه فرهنگ ديگر كه به صورت پراكنده از آن استفاده شده،  وضعيتي بدتر از «المنجد الابجدي» و «قاموس المورد» دارند. از اين رو اساس و مبناي كار بر دو كتاب فوق گذاشته شد و به صورت موردي و پراكنده از سه كتاب ديگر جهت تكميل كار استفاده كردم. علاوه بر اينها اگر در كتب و نشريات روز به لغت و واژه جديد برخورد مي كردم، اينگونه لغات را در فرهنگ معاصر ثبت و ضبط مي كردم. با اين وجود علي رغم استفاده از كتاب هاي فوق، معهذا فرهنگ معاصر كتابي است سواي كتب فوق. اين كتاب، ساختار و شكل خاص خود را دارد و شبيه هيچ كدام از كتاب هاي مزبور نيست.
* فرهنگ شما شامل چند مدخل است و مشتمل بر چند صفحه است؟
- فرهنگ معاصر مشتمل بر پنجاه و پنج هزار مدخل و در حدود يكصد و پنجاه هزارزيرمدخل و شامل سيصد هزار معادل فارسي است. همه اينها در يك هزار و دويست و هفتاد صفحه گردآوري شده اند.
* تأليف فرهنگ معاصر چند سال طول كشيد؟
- تأليف فرهنگ معاصر از اسفند ماه سال ۶۹ آغاز و در مهرماه ۱۳۸۰ به پايان رسيد. بدين ترتيب از آغاز اولين مرحله آن تا پايان آخرين مرحله، يازده سال طول كشيده است.
* از نظر قديم و جديد بودن مدخل ها،  فرهنگ شما چه وضعيتي دارد؟
- همانطوريكه ذكر شد فرهنگ معاصر حاوي بسياري از لغات و مدخل هاي جديد است. در اين فرهنگ، لغات و اصطلاحاتي وجود دارد كه هنوز در فرهنگ هاي عربي - عربي درج نگرديده اند، لغاتي همچون عولمه(جهاني شدن)،  كاريسميه(كاريزماتيك)، خطاب(گفتمان) و غيره. از اين رو خواننده كتب روز و نشريات و مجلات جديد، مي تواند نيازهاي واژگان خود را از اين كتاب استخراج كند.
از طرفي ديگر علاوه بر مدخل ها و واژه هاي جديد در فرهنگ معاصر، لغات و مدخل هاي غير جديد نيز وجود دارد. اما اين فرهنگ فاقد لغات مهجور است. لغات و واژه هايي كه عمر آنها به سر آمده و در كتابت امروز به كار نمي روند.
* درباره نشر اين فرهنگ از سوي انتشارات فرهنگ معاصر چه نظري داريد و ناشر چه مساعدتهايي براي بهتر شدن فرهنگ صورت داد؟
- انتشارات فرهنگ معاصر به دليل اينكه ناشر كتب مرجع است و در اين زمينه داراي تجربه است از اين رو فرهنگ معاصر عربي - فارسي را به بهترين شكل و مطلوب ترين وجه عرضه كرد. از طرفي مدير انتشارات مزبور آقاي داود موسايي نهايت همكاري و مساعدت را با اينجانب به عمل آورده است. حتي زماني كه هنوز قراردادي منعقد نشده بود و معلوم نبود من كتاب را به فرهنگ معاصر بدهم يا با ناشر ديگري قرارداد ببندم، مؤسسه مزبور هم از نظر تهيه امكانات و هم از نظر مشورت هاي علمي از بذل هر گونه كمكي دريغ نمي كرد. در اينجا لازم است از همكاري و مشورت هاي علمي دكتر محمدرضا باطني ياد كنم و از ايشان تشكر خاص نمايم.
به هر حال من انتشارات فرهنگ معاصر را مكمل خوبي براي اين كار بزرگ مي دانم. وقت و ظرافت كار آنها به همراه خوش سليقگي در انتخاب همه اجزاء كتاب، موجبات خشنودي من پس از انتشار كتاب را فراهم كرده است.
* از كارهاي آينده خود بگوييد و اينكه آيا ويرايش دوم اين فرهنگ هم مد نظرتان هست يا نه؟
- با توجه به استقبال چشمگير از فرهنگ معاصر و حسب درخواست ناشر محترم، تأليف فرهنگ معاصر كوچكتر حاوي لغات جديد و همچنين لغات مورد استفاده امروزي در دستور كار قرار گرفته و درحال حاضر مراحل اصلي و بخش عمده اين كار انجام گرفته است. علاوه بر تأليف فرهنگ لغت كوچكتر، به طور همزمان در حال ويرايش و افزودن لغات جديد به فرهنگ معاصر هستم. مي دانيد زبان عربي مانند همه زبان هاي زنده، در حال پويايي و پديد آوردن لغات و واژه هاي جديد است. علي الخصوص اينكه پيشرفت هاي سريع علمي و انقلاب ارتباطات و همچنين تطورات جهاني، خلق و ايجاد واژه ها را سرعتي دو چندان داده است.

سايه روشن ادبيات
فرصت طلبان، قانون ناكارآمد و فغان اهل فرهنگ
002266.jpg
سيد ابوالحسن مختاباد
در عرصه نشر و فرهنگ ايران گاه حوادثي روي مي دهد كه پيش از آن كه معلول شرايط باشد، ناشي از كهنگي و ناكارآمدي قوانيني است كه در اين زمينه تصويب شده و به دليل روزآمد نشدن اين قانونها، عملاً دست سوءاستفاده كنندگان و فرصت طلبان و به قولي مفت بران را باز گذاشته تا حاصل دسترنج ديگران را به يغما ببرند.
اگر چه ما هنوز به قانون كپي رايت نپيوسته ايم و در ابعاد جهاني، ناشران و مؤسسات خارجي به ناشران و مؤسسات فرهنگي، هنري ما، به جهت عدم رعايت كپي رايت، نگاه مثبتي ندارند، اما به نظر مي رسد، در بعد داخلي ماجرا و با هماهنگي مجلس و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، بتوان برخي گره ها را با دست باز كرد، به جاي آن كه كار به باز كردن با دندان، كه همانا دعوي و شكايت و كار به دادگاه كشيدن و خرد شدن اعصاب و روان طرفين است، بكشد. از جمله اين قوانين كه متأسفانه، بسيار ناكارآمدند و چند سالي است اسباب تكدر خاطر خانواده ها و برخي ناشران جدي را فراهم آورده، قانون آزادي اثر پس از ۳۰ سال است. برابر اين قانون اگر صاحب اثري فوت كند، ۳۰ سال پس از درگذشتش ديگران، هر فرد يا نهادي، مي تواند آثار را مصادره و براي خود چاپ و منتشر كند. بر همين اساس در يكي، دو سال گذشته و با به سر رسيدن مهلت سي ساله، فرهنگ چند جلدي معين و ديوان اشعار زنده ياد ملك الشعراي بهار، برخي سودجويان به سمت چاپ باري به هر جهت و پر از اغلاط چاپي و مطبعي رفتند. اين رفتار موجب شده است تا خانواده هاي اين بزرگان آزرده خاطر شوند و برخي از آنها كه وابستگي معيشتي به اندك آب باريكه حاصل از انتشار آثار پدرشان داشته اند، دچار سردرگمي و بلاتكليفي شوند. به نظر مي رسد براي برون رفت از اين بن بست، بايد به تجربه كشورهايي چون ژاپن كه همين گونه آثار در آنجا ۷۰ سال پس از درگذشت مؤلف استفاده عمومي پيدا مي كند، يا فرانسه كه ۶۰ سال است و هند ۹۰ سال مراجعه كرد.
ضمن آن كه در اين كشورها انتشار اين گونه آثار (به خصوص فرهنگها) به دليل روز آمدشدن علم، عملاً صرفه اي براي ناشران ندارد، در حالي كه در ايران ما چنين نيست. پسنديده است كه مديران ارشاد و نيز كميسيون فرهنگي مجلس در اين زمينه همفكري كنند و حداقل اين بند از قانون را اصلاح كنند، تا برخي پخته خوران حاضر در كمين گاه، چنين به جان كتابها نيفتند و مثله شده و آشفته آنها را در اختيار خوانندگان قرار ندهند.

ادبيات
اقتصاد
انديشه
سياست
علم
فرهنگ
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  سياست  |  علم  |  فرهنگ   |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |