شنبه ۶ دي ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۲۶۴
گپي با مهلت مسلم اف
شب هاي آذري در تهران
مهلت مسلم اف درباره آب آشاميدني شهرتهران هم نظر جالبي دارد مي گويد: دربين خوردني ها و نوشيدني هاي شهر تهران ، آب آشاميدني آن براي ما خيلي جالب است اين آب بسيار گوارا و شيرين است و براي شخص من اين آب سازگاري مناسبي دارد
002086.jpg
عكس: ساتيار
شهر تهران در روزهاي ۲۴ و ۲۵ آذرماه ۱۳۸۲ ميزبان گروه موسيقي «احمد باكي خان اف» از كشور جمهوري آذربايجان بوده است. اعضاي اين گروه: «استاد فخرالدين دادشي» نوازنده كمانچه، «استاد اختاي بايرام» نوازنده قارمان، «استاد ائلشاد جباراف» نوازنده بالابان، «رئوف محرم اف» نوازنده نانحارا و ريتم و «تيمور مصطفي اف» و «فيروز سخاوت» (محمداف) خوانندگان و «استاد مهلت مسلم اف» سرپرست گروه و تنظيم كننده قطعات موسيقي و نوازنده تار. با همكاري بنياد رودكي و تالار وحدت در شامگاه روزهاي دوشنبه و سه شنبه (۲۴ و ۲۵ آذرماه ۸۲) در تالار وحدت تهران به اجراي برنامه پرداختند. براي آگاهي از نگاه و شناخت اعضاي اين گروه از ويژگي ها وموقعيت شهر تهران با سرپرست اين گروه، استاد مهلت مسلم اف، نوازنده نامدار تار آذربايجاني، ديدار و گفت وگويي داشتيم كه با هم مرور مي كنيم. لازم به يادآوري است اين ديدار و گفت وگو با همكاري خسرو سرتيپي مجري و هماهنگ كننده برنامه هاي اين گروه در تهران در محل هتل آپارتمان رازي صورت گرفته است. وي همچنين در ترجمه صحبت هاي استاد مهلت مسلم اف همكاري صميمانه اي داشته اند.
ستاد مهلت مسلم اف متولد ۱۹۵۴ ميلادي در شهر باكو است. وي در توصيف دوران كودكي خود مي گويد: «در خانواده اي ساده و بي بضاعت به دنيا آمده ام. پدرم آنقدر تهيدست بود كه نتوانست به آرزوي ديرينه خود يعني تهيه يك ساز موسيقي (تار) دست يابد و من فكر مي كنم توانسته ام به آرزوي تحقق نيافته پدرم جامه عمل بپوشانم و يك عمر با ساز «تار» زندگي كنم.»
وي از ۱۰ سالگي نوازندگي تار را شروع كرده است و در ادامه ۵ سال در كلاس مبتدي موسيقي، آموزش هاي اوليه را فرا گرفته و در دور بعدي ۴ سال دروس اختصاصي ساز «تار» را تجربه كرده است. همچنين وي ۵ سال در دانشگاه موسيقي به تكميل آموخته هايش در زمينه، ساز تخصصي خود (تار) پرداخته است. او در اين باره مي گويد: «براي تسلط كامل به ساز «تار» حدودا ۲۵ سال عمر لازم است تا پاي آن صرف شود و من احساس مي كنم از اين بابت دين خود به ساز محبوبم (تار) را ادا كرده ام.»
مهارت هاي استاد مهلت مسلم اف در ديار خودش نيز قدر دانسته شده او در اين باره مي گويد: «مرحوم حيدرعلي اف رئيس جمهور فقيد آذربايجان براي قدرداني از زحمات من، نشان عالي هنر اين كشور را به من اعطا كرد.»
استاد مهلت مسلم اف سالهاست به عنوان نماينده فرهنگي كشور تازه استقلال يافته آذربايجان به كشورهاي مختلف دنيا سفر مي كند. وي در توضيح اين نكته مي گويد: «تا به حال در بيش از ۴۰ كشور جهان به عنوان نماينده موسيقي آذربايجان همراه گروه هاي موسيقي مختلف از اين كشور حضور داشته ام و در بيش از ۲۰ كشور جهان آثارم در قالب نوارها و كاست هاي موسيقي منتشر شده است.» وي يازده سال پيش به همراه اساتيد موسيقي كشور آذربايجان (هابيل علي اف، اسلام رضايف و ...) براي اولين بار به ايران آمده است و بعد از آن تا به حال بيش از ۱۰ بار به شهرهاي مختلف ايران همچون :  تبريز، اروميه، زنجان، اردبيل و اهر آمده و كنسرت هايي را اجرا كرده است.
او درباره سفرهايش به ايران مي گويد:« من سالها با آرزوي ديدن شهرها و مردم ايران زندگي مي كردم. نه اينكه بيايم اينجا «تار» بزنم. نه، دلم مي خواست از نزديك برادران و خواهران ديني خودم را ببينم، من در يك خانواده ديني ( مذهبي) به دنيا آمده ام. پدر ومادرم ديندار بودند، نماز مي خواندند و روزه مي گرفتند، آنهم در زماني كه در آذربايجان تحت سلطه حكومت كمونيستي شوروي سابق اين مسائل مطرح نبود. آرزوي قلبي مادرم اين بود كه من به ايران بيايم و بروم در مشهد قبر امام رضا(ع) را زيارت كنم. خداوند يازده سال پيش من را به اين آرزوي ديرينه مادرم رساند. وقتي من همراه گروه موسيقي آذربايجان به ايران آمدم، از طرف وزارت ارشاد ايران ما را به زيارت مشهد مقدس فرستادند. البته اين زيارت براي من ابتداي تحقق يافتن آرزوهاي مادرم بود چون ۲ سال بعد رفتم كربلا را هم زيارت كردم.»
مهلت مسلم اف نوع موسيقي را كه در ايران اجرا مي كنند، از نوع موسيقي مغاني مي نامد( نوعي موسيقي عرفاني در مكتب آذربايجان) و دراين باره مي گويد:« اين موسيقي را اسلام حلال شمرده است چون ريشه هاي عرفاني و اخلاقي آن خيلي پررنگتر است و ما معمولا در شهرهاي ايران اسلامي اين نوع موسيقي ( مغاني) را اجرا مي كنيم.»
اين نوازنده چيره دست تار آذربايجاني درمورد شهر تهران توصيف جالب و با احساسي دارد اومي گويد:« من در شهر تهران احساس راحتي مي كنم، خودم را يك فرد غريبه نمي دانم. اصلا فكر مي كنم دراين شهر به دنيا آمده ام. با آنكه من در اين شهر (تهران) به عنوان ميهمان حضور دارم، اما اصلا احساس دلتنگي نمي كنم ولي در ديگر شهرهاي دنيا همواره يك نوع احساس دلتنگي به سراغم مي آيد.»
همچنين وي درباره خوردني ها و آشاميدني هاي شهر تهران معتقد است: «خوردني ها و آشاميدني هاي اين شهر ( تهران) همچون شهرهاي خودمان (باكو و...) است. غذاهاي اين شهر اصلا براي ما عجيب و غريب نيست درحالي كه در ساير شهرهاي دنيا معمولا براي ما غذاهاي غير متعارفي مي آورند كه در خوردن آنها ما واقعا عذاب مي كشيم. حتي در سفر اخيري كه به كشور تايوان داشتيم ما با خودمان غذا هم برديم چون غذاهاي آن كشور را اصلا دوست نداشتيم و نمي توانستيم راحت بخوريم.»
مهلت مسلم اف درباره آب آشاميدني شهرتهران هم نظر جالبي دارد مي گويد: دربين خوردني ها و نوشيدني هاي شهر تهران ، آب آشاميدني آن براي ما خيلي جالب است اين آب بسيار گوارا و شيرين است و براي شخص من اين آب سازگاري مناسبي دارد و نظير اين آب را من دركمتر كشوري ديده ام.
اين آهنگساز و نوازنده برجسته ساز تار در كشور آذربايجان كه همواره به شهرهاي مختلف و اغلب كلان شهرهاي جهان سفر مي كند، با نظربسياري از شهروندان تهراني و گردشگران خارجي در مورد مشكل اصلي شهر تهران يعني همانا ترافيك شلوغ اين شهر موافق است و در اين باره مي گويد:« در اين شهر تعداد ماشين ها خيلي زياد است، آدم يك مسير ۱۰دقيقه اي را با ماشين، در مدت زمان بيش از حد لازم طي مي كند. اين امر به نظرم آدم هاي اين شهر را كلافه مي كند.»
استقبال خوب شهروندان تهراني از دو شب اجراي گروه موسيقي «احمد باكي خان اف» اعضاي اين گروه را خرسند كرده است.
شناخت دقيق وعميق اساتيد موسيقي ايراني توسط اعضاي گروه موسيقي «احمدباكي خان اف» پيوند ديرينه اين هنرمندان را بيش از پيش نمايان مي سازد. استاد مهلت مسلم اف مي گويد كه تمامي آثار اساتيد موسيقي ايراني را دنبال مي كند. با آنكه زبان فارسي را كامل نمي داند ولي بخش موسيقايي اين حوزه را با كمال دنبال مي كند. از جمله هنرمندان بنام ايراني كه اعضاي گروه موسيقي آذربايجاني روي آنها شناخت دارند استاد محمدرضا لطفي، استاد حسين عليزاده، استاد جليل شهناز و استاد محمدرضا شجريان هستند.
استاد مهلت مسلم اف در تعريف موسيقي آذربايجان معتقد است: «موسيقي آذربايجان امروزه همسطح موسيقي آمريكا واروپا در جهان مطرح است و دربخش حماسي در جايگاه فراتري از آنها قرار دارد.» به هر حال اين موسيقي در كشور ما (ايران) مخاطبان فراواني دارد. استقبال چشمگير شهروندان تهراني از دو شب اجراي اين گروه نشان دهنده شناخت آن توسط علاقمندان به موسيقي آذربايجاني است كه در حال حاضر در شهر تهران ساكن هستند. تهران به عنوان يكي از كلان شهرهاي جهان، محل قرار گرفتن قوميت هاي گوناگون در كنار هم، آنهم به صورت زندگي مسالمت آميز شهري است كه نياز به برگزاري برنامه ها و آئين ها و مراسم هاي خاص متناسب با فرهنگ ها و آئين هاي ويژه در آن همواره حس مي شود. برنامه هايي كه در عين تقويت روحيه قومي و نژادي شهروندان تهراني آنها را به زندگي مسالمت آميز شهري در كنار همديگر راسخ تر مي كند تا با روحيه و نشاط بيشتري به ارائه خدمات به ساير شهروندان بپردازند.
علي الله سليمي

جادوي فرش
002088.jpg
اما براي كارستن رياضي داني از دانمارك، بازار و موزه فرش از همه چيز جذاب تر بود. كارستن گرچه به شدت مجذوب زيبايي هاي اصفهان و هواي لطيف شميران و پارك جمشيديه شده بود، اما عشق او به فرش باعث شد تا تمام پولش را براي خريد يك قاليچه ابريشمي بدهد. او كه بيشتر موزه هاي تهران را در مدت اقامتش در تهران ديده بود، از موزه فرش به عنوان مكاني شگفت انگيز و جذاب ياد كرد.
با وجود اينكه آوازه فرش ايراني همه جا پيچيده است، اما دوستان و همراهان كارستن نمي توانستند باور كنند كه او تمام پولش را براي خريد يك قاليچه بدهد.

باز هم شلوغي
002092.jpg
رياضي دان هاي دوست داشتني كه تابستان گذشته در كنفرانس رياضي در تهران شركت كرده بودند هم مثل بيشتر ميهمانان خارجي تهران، از ترافيك و شلوغي كلافه شده بودند. آنها مدام از اينكه ترافيك تهران گاهي شكل عجيب و غريبي پيدا مي كند و مردم هم اصلا قوانين راهنمايي و رانندگي را رعايت نمي كنند، اظهار شگفتي مي كردند. حتي جانسون يك دفعه با هيجان براي دوستانش تعريف كرد كه در داخل يك تاكسي در تهران با كمتر از يك دلار دقايقي را تجربه كرده است كه با ۱۰۰ دلار در آمريكا براي چند لحظه آن را تجربه مي كنيم. به نظر جانسون ويراژهاي راننده تاكسي در خيابان هاي تهران آن هم با ۵ مسافر فقط شبيه قطارهاي وحشت و ترن هوايي شهربازي هاست.

چقدر ميوه!
002090.jpg
هر چند در عصر ارتباطات و اطلاعات هستيم اما باور كنيد بعضي از ميهمانان خارجي هنوز ساده ترين اطلاعات را در مورد كشور ما ندارند.
آقا و خانم ويلسون كه براي شركت در كنفرانس رياضي در پژوهشگاه فيزيكي و رياضي نظري آمده بودند، به اين گمان كه در ايران ميوه پيدا نمي شود پنج تا سيب از كاليفرنيا به ايران آورده بودند.
اما خانم شاعر و هنرمند ويلسون وقتي به بازار تجريش رفت از انبوه مغازه هاي ميوه شگفت زده شد و در كنار مغازه ها ژست گرفت تا عكسي بگيرد.

آرمانشهر
ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
حوادث
در شهر
درمانگاه
زيبـاشـهر
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  حوادث  |  در شهر  |  درمانگاه  |  زيبـاشـهر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |