جمعه ۱۲ دي ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۲۷۰
چه كسي هستيد
زهرا گيتي پسند ـ كارشناس مشاوره
000326.jpg

من چه كسي هستم؟ اين يكي از سؤالاتي است كه انسان ها همواره از خود پرسيده اند و بسياري از نظريات در طول تاريخ در اثر تلاش براي پاسخ دهي به اين پرسش به وجود آمده اند. سامرست موام، نويسنده انگليسي مي گويد: «لحظه هايي هست كه من به جنبه هاي مختلف روح خودم با شگفتي نگاه مي كنم. مي بينم كه گويي از چند آدم ساخته شده ام و آن كه در حال حاضر رفتار و عمل مي كند، بعد از مدتي بالاخره جاي خود را به ديگري مي دهد. اما كدام يك از اينها من واقعي است؟»
به نظر مي رسد كه يكي از عوامل موثر در ناتواني انسان ها از شناخت درون خود، اين است كه روان شناسان در تبيين رفتارها، احساسات، نگرش ها و ويژگي  هاي انسان ها از واژه هاي مبهم استفاده كرده اند.
دكتر اريك  برن، به اين سؤال تاريخي به نحو متفاوتي پاسخ داده است؛ اما به زبان و واژه هايي كه هر كسي توانايي درك آن را دارد. وي عقيده دارد كه در هر كدام از ما انسان ها، سه حالت يا جنبه وجود دارد: والد ـ بالغ ـ كودك.
«والد» مجموعه عظيم رويدادهاي گذشته است كه بدون هيچ گونه سؤالي، تقريباً در پنج سال اول زندگي فرد در مغز وي ضبط گرديده است. اين اطلاعات شامل مشاهدات انسان كوچك از والدين خود يا جانشينان آنها است. كودك در اين سنين نياز حياتي به والدين دارد و از سوي ديگر از نظر فهم و درك معاني، توانايي محدودي دارد؛ بنابراين تمام آنها را در ذهن خود ضبط مي كند و هيچ كس نمي تواند آنها را از ذهن او پاك كند.
در والد هر فرد، تمامي پندها، اخطارها، قوانين و مقرراتي كه از والدين خود ديده يا شنيده وجود دارد. هزاران هزار «نه» هزاران هزار «نكن» كه به بچه گفته اند و البته محبت هايي كه از والدين خود دريافت كرده است؛ نوازش ها، محبت ها و... البته بايد توجه داشت كه اين جنبه در شخصيت انسان، عاملي حياتي است و در طول عمر فرد، محافظت كننده وي از خاطراتي است كه مي تواند منجر به مرگ وي شود.
«كودك» جنبه اي از انسان است كه در آن، احساس، پاسخ و واكنش هاي انسان كوچك نسبت به رويدادهاي گذشته موجود است، زيرا انسان كوچك از نظر بيان توانايي زيادي ندارد. بچه ها تمايل زيادي به حركت، اكتشاف، فهميدن، شكستن، صداكردن و... دارند؛ اما از سوي ديگر والدين دايماً از آنها مي خواهند كه اين لذت ها را جهت كسب رضايت والدين كنار بگذارند. به نظر دكتر برن، نتيجه جنبي اين ادب كردن هاي بي مورد، ايجاد اين احساس منفي در كودك است كه «من خوب نيستم.»
تمام بچه ها حتي بچه هايي كه والدين مهربان و فهيم دارند هم، اين احساس را تجربه مي كنند، گويي اين احساس غيرخوب خاصيت دوره كودكي است. «بالغ» سومين جنبه شخصيت انسان است كه اريك برن از آن سخن مي گويد.
حدوداً از سن ده ماهگي، طفل شروع به راه رفتن مي كند. تاكنون اكثر كارهاي وي بدون تفكر صورت مي گرفته است؛ اما اكنون كودك در مي يابد مي تواند كارهايي را با آگاهي و فكر خودش انجام دهد. اين دريافت ذهني از توانايي هاي خود توسط كودك، تولد جنبه بالغ شخصيت است.
از اين پس او مي تواند به تفاوت هاي مفاهيم آموخته شده والد و احساسات خودش «كودك» پي ببرد. «بالغ» در واقع كامپيوتري است كه همواره در حال بررسي اطلاعات «والد» و «كودك» است تا دريابد اين اطلاعات كهنه و قديمي شده اند يا هنوز معتبرند.
رشد شخصيت نتيجه و كاركرد شيوه هاي تربيتي والدين است. شيوه هاي مثبت پرورش كودك، سبب مي شود كودك، تصوير مثبتي از خود و ديگران داشته باشد و با خود اينگونه بينديشد: «من خوب هستم، شما خوب هستيد»
به نظر دكتر اريك برن، بزرگ ترين مهارت والدين اين است كه به فرزندان خود كمك كنند كه جايگاه فوق را انتخاب كنند. چنانچه والدين در تربيت فرزندان خود شيوه هاي مناسبي به كار نبرند، ممكن است فرزندشان جايگاه هاي نامناسب زير را انتخاب كند:
«من خوب نيستم، شما خوب هستيد.»
«من خوب نيستم، شما خوب نيستيد.»
«من خوب هستم، شما خوب نيستيد.»
دكتر برن عقيده دارد كه كودكان احتمالاً تا پايان سن سه  سالگي، براساس ميزان محبت و نوازشي كه دريافت كرده اند، يكي از جايگاه هاي فوق را انتخاب كرده اند. نكته مهم اينجاست كه انتخاب جايگاه، محصول كار جنبه «بالغ» انسان كوچك در بررسي اطلاعات است. بسياري از مشكلات انسان ها از آنجا آغاز مي شود كه زماني كه يك جايگاه انتخاب مي شود، تمامي تجارب فرد سوگيري مي كند تا وجود اين جايگاه را تقويت كند. اين طرز فكر به سرعت اطراف فرد را فرامي گيرد و او به تجاربي چشم مي دوزد كه اين جايگاه را تاييد مي كنند.
شناخت اين جنبه هاي شخصيت مي تواند به انسان ها در شناسايي رفتار، احساسات و انگيزه هايشان كمك كند. فرد مي تواند در هر لحظه دريابد كه كداميك از جنبه هاي شخصيت خودش و يا فردي كه در مقابلش قرار دارد در حال عمل كردن است.
گويي بيشتر مشكلات افراد از آنجا ناشي مي شود كه «والد» يا «كودك» درونشان در راس شخصيت فرد قرار دارند؛ فرد گرفتار ترس هاي «كودك» يا امر و  نهي هاي «والد» است. در واقع به ميزاني كه جنبه «بالغ» شخصيت فرد بر سر كار باشد، امكان موفقيت در زندگي فردي و اجتماعي بيشتر است. «بالغ» كه از اطلاعات معتبر و به روز «كودك» و «والد» بهره مي برد؛ به انسان احساس آزادي، خودانگيختگي و تعلق را هديه مي كند.
«كودك» درون ما، اطمينان مي خواهد؛ اما «بالغ» به او مي گويد: در دنيا هيچگاه اطمينان مطلق يافت نمي شود.
000324.jpg

«والد» درون ما، تسليم محض در برابر ارزش ها و قوانين آموخته شده توسط والدين را مي طلبد؛ اما «بالغ» او را آگاه مي سازد: تسليم محض بودن كار صحيحي نيست و دنياي پيچيده و متغير امروز مي طلبد كه آگاهانه تصميم گيري كنيم. دكتر برن از ما مي خواهد، «بالغ» خود را بهتر بشناسيم و توسعه دهيم. «بالغ»ي كارآمد، كه در زمان هاي لازم به «كودك» و «والد» درون اجازه فعاليت مي دهد.
دكتر برن ما را آگاه مي سازد كه «بالغ» ممكن است توسط «والد» يا «كودك» آلوده شود. بنابراين به ما توصيه مي كند زماني  كه بر عقيده اي بدون دليل منطقي پافشاري مي كنيم كه: «يا اين راه يا هيچ!»، لحظه اي تامل كنيم و از خود بپرسيم: آيا «بالغ» ما توسط «والد» مان آلوده نگرديده است؟ همچنين زماني  كه با وجود دلايل كافي اعتقاد راسخ داريم كه: «رانندگي زن ها بد است» از خودمان سؤال كنيم: آيا «بالغ» ما توسط «كودك» مان آلوده نشده است؟
دكتر برن عقيده دارد، گاهي مشكلات فرد از اين هم فراتر مي رود. زماني كه وي تنها از يك جنبه شخصيت خود بهره مي برد از دو جنبه ديگر خود را محروم مي سازد. چنين فردي براساس اين كه كدام جنبه شخصيتش حالت ثابت داشته باشد، ممكن است فردي مستبد، بي احساس و يا ترسو و كودك صفت باشد. هدف آنچه تاكنون مطرح گرديد، كمك به فرد است تا با دركي واقع بينانه از پيرامون خود، شناسايي احساسات، ترس ها، تعصبات و نگرش ها، بتوانند خود را از چنگ احساسات حبس شده «كودك» و نيز فرامين انعطاف ناپذير «والد» رها سازد و خود را بهتر بشناسد.

حقيقتي درباره دروغ
نويسنده:  رندي فيتزجرالد
000318.jpg

مترجم: ويدا نظري
بيشتر ما دروغ هاي زيادي مي گوييم و همه آنها بي ضرر به نظر مي آيند، آيا درست است؟
يك استاد روان شناسي از دانشگاه ويرجينيا تحقيق عجيبي را بر روي ۱۴۷ دانشجوي داوطلب انجام داده است. اين دانشجويان دفترچه هاي يادداشتي را نگه مي داشتند و هر روز در آن تعداد و جزييات دروغ هايي را كه گفته اند ثبت مي كردند. بعد از گذشت زمان تحقيق هفت نفر ادعا كردند كه هيچ دروغي نگفته اند. تعداد كل دروغ هاي گفته شده بقيه ۱۴۰ شركت كننده ۱۵۳۵ عدد بود و بيشتر اين دروغ ها از نوع تكان دهنده و نابودكننده نبودند. مثلاً شخصي وانمود مي كرد كه نسبت به دوست و يا همسرش دوستانه تر و مهربان تر از آنچه كه واقعاً مي باشد است يا موافقت دروغين خود را نسبت به عقايد فاميل و اطرافيان نشان مي داد.
براساس گفته اين استاد،  زنان در روابط خود با زنان ديگر بيشتر براي اين كه به احساسات ديگران صدمه اي نزنند دروغ مي گفتند. دروغ گفتن مردان به مردان ديگر بيشتر براي بالا بردن ميزان اعتماد به نفسشان بود.
مسئله تكان دهنده در مورد اين دروغ ها اين بود كه گويندگان آنها اصلا ً  به خاطر گفتن آنها احساس نگراني و تاسف نمي كردند. آيا اين هم ممكن است دروغ باشد؟ شايد اما شواهدي وجود دارد كه اين نوع نگرش نسبت به دروغ هاي مصلحت آميز عادي عمومي است.
براي مثال براساس تحقيقي كه سال گذشته بر روي ۲۰ هزار دانش آموز در يكي از مدارس كاليفرنيا توسط جوزف سن استاد دانشگاه انجام شد ۹۲ درصد از نوجوانان قبول كرده اند كه در سال هاي گذشته به والدينشان دروغ گفته اند و ۷۲ درصد آنان شخصيت خود را به عنوان دروغگويان سريالي معرفي كرده اند به اين معنا كه هر هفته دروغ مي گفته اند، با وجود اين اعترافات ۹۱ درصد از اين افراد پاسخ دادند كه از اخلاق و شخصيت خود راضي هستند.
فكر كنيد كه هر يك از ما چند بار در روز عباراتي نظير اين را مي شنويم. من به شما بعداً تلفن خواهم كرد و يا متاسفم ايشان در خانه نيستند و همچنين شغل هايي مانند وكالت و مفسر وجود دارد كه اعضاي آنها به نظر مي رسد كه متخصص اين هستند كه حقيقت را مطابق با نيازهاي مراجعانشان شكل دهند و عرض كنند.
دروغ هاي كوچك مصلحت آميز همه جا حاضر هستند و دلايلي كه براي گفتنشان داريم نيز به نظر آشنا مي آيند. براي مثال كارمند اداره اي كه او را تام مي ناميم با همسر و پسرش براي شام عيد شكرگزاري به خانه مادرزنش مي روند تام از پاي سيب مخصوصي كه مادرزنش براي شب عيد مي پزد متنفر است، اما براي اين كه مادرزنش را ناراحت نكند دايماً از مزه آن تعريف مي كند. تام از اين استاد دانشگاه پرسيد چه اشتباهي در اين كار است؟ اين سؤالي است كه همه ما ممكن است بپرسيم. استاد دانشگاه از تام خواست كه از ديدگاه مادرزنش به اين مسئله نگاه كند. تصور كنيد كه روزي بچه تام حقيقت را فاش كند و او حقيقت را كشف كند. آيا او به دامادش خواهد گفت: متشكرم كه اينقدر ملاحظه من را كردي يا اين احتمال مي رود كه ناراحت شود و به او بگويد چگونه اين همه سال مرا گول زدي؟ و راجع به چه چيزهاي ديگري به من دروغ گفتي؟ و چه چيزي ممكن است درباره دختر خودش فكر كند، و آيا پسر تام هم به والدينش دروغ خواهد گفت و از دروغ گفتن و شخصيتش راضي خواهد بود؟ چقدر به مردم درباره اين كه چقدر خوب هستيد تعارف مي كنيم و يا به خاطر هديه هايي قدرداني خود را ابراز مي داريم در صورتي كه واقعاً منظورمان اين نيست و مطمئن هستيم كه اين دروغ هاي خوب بي ضرر هستند و با حسن نيت گفته مي شوند و يك ضرورت اجتماعي هستند.
اما بايد مثل تام سخنان داستان نويس انگليسي سر والتر اسكات را بياد آوريم كه نوشته وقتي براي اولين بار ديگران را فريب مي دهيم چه دام پيچيده اي براي خود مي بافيم حتي دروغ هاي به ظاهر بي ضرر مصلحت آميز ممكن است پيامدهاي غيرمنتظره اي داشته باشند. فيلسوفي به نام باك ما را از اين آگاه مي كند كه ممكن است ما را در يك سراشيبي بي ثبات قرار دهند. بعد از اولين دروغ، دروغ هاي ديگر به آساني مي آيند. موانع رواني ايجاد مي شود و توانايي تشخيص ممكن است از بين برود و دروغگو ديگر نمي تواند درك كند كه ممكن است دروغ او فاش شود.
دروغ تام را در نظر بگيريد گفتن اين دروغ در درجه اول به خاطر اين نبود كه تام مي خواست مادرزنش احساس خوبي داشته باشد. خواه اين كه خودش تشخيص مي داد يا نه. او واقعاً مي خواست كه مادرزنش خيلي خوب راجع به او فكر كند و بعد از گفتن اولين دروغ نياز به دروغ هاي بيشتري داشت تا اولي را بپوشاند.
000328.jpg

چه كسي بيش از اين باور مي كند كه شخصي كه با تلفن با او كار دارند در جلسه است؟  اين نوع دروغ به تنهايي هيچ پيامدي ندارد، با وجود اين تكثير سريع و پايان ناپذير اين دروغ ها مسئله است. وقتي اين دروغ هاي كوچك، حتي آنهايي كه براي صدمه زدن گفته نشده اند باعث بدگماني و از بين رفتن اعتماد مي شوند. سيس باك فيلسوف مي گويد: وقتي صداقت و راستگويي آسيب ببيند كل جامعه صدمه مي بيند و وقتي از بين برود جوامع نابود مي شوند و از هم مي پاشند.
آيا بايد از دروغ هاي مصلحت  آميز به هر قيمتي اجتناب ورزيد؟ نه لزوماً  قابل فهم ترين و قابل بخشايش ترين دروغ ها آن است كه مربيان اخلاق از آن به عنوان جايگزيني اصل توجه و دقت به جاي اصل اعتماد ياد مي كنند. مثل تعريف كردن افسانه هاي آموزنده براي بچه ها و يا فريب دادن كسي براي يك مهماني غيرمنتظره، جوزف سن مي گويد با وجود اين بايد از خودمان سؤال كنيم آيا بايد به بستگان و دوستانمان اين حق را بدهيم كه به ما دروغ بگويند هرگاه كه فكر مي كنند به نفع ماست. جوزف سن تست ساده اي را پيشنهاد مي كند اگر شخصي كه به او دروغ گفته ايد حقيقت را كشف كند آيا به خاطر دروغ شما تشكر مي كند يا آيا احساس مي كند كه اعتماد طولاني او به شما ناديده گرفته شده است و اگر مطمئن نيستيد مارك تواين نصيحت خوبي به ما مي كند: وقتي در شك و ترديد هستيد حقيقت را بگوييد تا دشمنانتان را گيج و دوستانتان را شگفت زده كنيد.

تازه هاي دانش
هفته اي نيم كيلو وزن كم كنيد
000322.jpg
كساني كه همواره بدون موفقيت رژيم گرفته اند مي دانند كه گرسنگي يكي از عوامل شكست آنهاست، فوق العاده نيست كه بتوانيد بدون گرسنگي مزمن لاغر شويد؟ شما واقعاً مي توانيد اين كار را بكنيد. محققان در سال هاي اخير متوجه شده اند كه برخي غذاهاي كم چربي مي تواند شكم شما را پركند. با خوردن آنها مي توانيد بدون احساس محروميت سر هر وعده غذا حاضر شويد و تا چند ساعت بعد هم احساس گرسنگي نكنيد، به علاوه با افزودن اين غذاهاي سيركننده به رژيم غذايي روزانه خود مي توانيد روزي ۳۰۰ كالري كم كنيد. اين بدان معناست كه بدون زحمت مي توانيد هفته اي يك چهارم تا نيم كيلو از وزن خود را كم كنيد و چون ديگر احساس گرسنگي نمي كنيد، خطر شكست شما هم كمتر مي شود.
در اينجا خوراكي هايي را كه در رژيم بدون گرسنگي قابل مصرف است ملاحظه مي كنيد:
غذاهاي پرحجم
شكم پركن ترين غذاها آنهايي هستند كه سنگينند، يعني حجم زيادي دارند. يا وزنشان در ازاي هر كالري زياد است. مناسب ترين آنها مواد گياهي مانند ميوه ها، سبزي ها و غلات مثل گندم و جو است.
غذاهاي تهيه شده از مواد گياهي، جاي زيادي را در بشقاب شما مي گيرند و به همين دليل فكر مي كنيد زياد خورده ايد.
غذاهاي فيبردار
طبق تحقيقاتي كه در سال ۱۹۹۵ در استراليا انجام شد، غذاهايي كه فيبر زيادي دارند، مانند اكثر ميوه هاي تازه و سبزي ها، انواع غلات و بنشن ها علاوه بر آن كه سنگين و حجيم هستند، اشتها را هم كم مي كنند.
به گفته كارشناسان شما مي توانيد روزانه بيست تا سي و پنج گرم فيبر مصرف كنيد، اگر حوصله جمع زدن «گرم ها» را نداريد، يك سيب، يك پرتقال و يك فنجان عدس به رژيم قبلي تان اضافه كنيد.
غذاهاي ادويه دار
چطور مي توان غذاهاي فيبردار را خوشمزه تر كرد؟ ادويه اضافه كنيد، ادويه غذا را خوشمزه تر مي كند.
مايعات
بعضي از محققان عقيده دارند مايعات هم مي توانند شكم شما را پر كنند، زيرا اين نوع غذاها معمولاً كم كالري تر از غذاهاي جامد هستند. طبق نظر كارشناسان، اگر قبل شام سوپ بخوريد، ميزان شام شما كمتر خواهد شد.
جانشين هاي ارضاكننده
اكثر افراد از نظر استاندارد رژيم غذايي درست غذا نمي خورند، لذا بهتر است همان غذاهاي معمول خود را در حالت كم چرب تر مصرف كنيد. مثلاً پوره سيب زميني را به جاي آن كه با شير و كره درست كنيد با سرشير طبخ كنيد.
همچنين غذاهايي را جايگزين كنيد كه در مقايسه با غذاهاي مشابه، پروتيين بيشتر و چربي كمتر داشته باشند. اين يك تركيب غذايي مطلوب است. زيرا كالري ناشي از چربي در مقايسه با كالري پروتييني يا كربني مدت بيشتري در بدن مي ماند.
به هرحال وقتي غذا درست مي كنيد حتماً پايان خوشي براي آن در نظر بگيريد، وقتي براي خاتمه غذا يك پايان ارضاكننده تدارك ببينيم ديگر چشم انتظار وعده بعدي غذا نخواهيم بود و از روي ساعت غذا خواهيم خورد.
غذاهاي لذيذ و لاغركننده
000320.jpg

ذرت بو داده
اگر بدون كره درست شده باشد، يك فنجان آن سي كالري و يك و نيم گرم فيبر دارد.
لوبياي پخته
پروتيين و آهن زيادي دارد. نصف فنجان آن صدوپنجاه كالري و تقريباً هفت گرم فيبر دارد.
سيب زميني تنوري
غذاي بسيار شكم پركني است، يك سيب زميني متوسط دويست كالري و چهارگرم فيبر دارد.
سوپ گوجه فرنگي
يك فنجان آن صد كالري و دو گرم فيبر دارد.
ماهي سفيد
مملو از پروتيين است. صدوهفتاد گرم ماهي سفيد كباب شده، نود و چهار كالري دارد.

نقطه ديد
با تغذيه صحيح شاد باشيد!
همه متخصصان تغذيه عقيده دارند كه ما براي سلامت جهاني به انواع ويتامين ها و مواد معدني نياز داريم.
000316.jpg

معمولاً با شنيدن عبارت ويتامين ها و مواد معدني تصوير قرص، كپسول و مواد غذايي مكمل در ذهنمان پديدار مي شود.
پزشكان اعتقاد دارند كه يك رژيم غذايي متعادل مي تواند مواد غذايي مورد نياز ما را تامين سازد، مشروط به اين كه شامل تمام ويتامين ها، املاح، مواد معدني و ساير مايحتاج بدن باشد.
بسياري از متخصصان معتقدند، شكر، قند، آرد سفيد، غذاهاي كنسرو شده و ... با از بين بردن مواد غذايي حياتي بدن و زايل ساختن كارايي آنها مي توانند به بدن آسيب وارد سازند، مثل اين است كه در باك ماشين به جاي بنزين، نفت ريخته شود. گرچه ماشين براي مدتي حركت مي كند، ولي بالاخره شما را دچار زحمت مي كند و در نتيجه به زودي خراب خواهد شد. رژيم غذايي نامناسب نيز درست همان اثر را در بدن باقي مي گذارد و باعث مي شود كه مهم ترين عامل مرگ، يعني بيماري هاي قلبي و يا سرطان در اوان جواني ضربه هاي شديدي بر ما وارد كنند و يا ما را زودتر از حد معمول، به سن پيري برسانند. بنابراين براي اجتناب از روبه رو شدن با اينگونه مسايل ابتدا مطمئن شويد كه ويتامين و مواد معدني مورد نياز را يا از طريق رژيم غذايي روزانه و يا از طريق مواد غذايي مكمل به دست مي آوريد.
تغذيه سالم
داشتن تغذيه مناسب و سرشار از پروتيين، مواد معدني و سبزي ها در تقويت جسم و روح ما بسيار موثر است. بنابراين بهتر است فهرست مناسبي براي تغذيه خود در نظر بگيريد. به طور مثال: موز يك ماده غذايي كامل محسوب مي شود كه خوردن آن به ساخته شدن پروتييني به نام «تريپستونان» كه ماده اصلي تشكيل دهنده «سروتونين» است، كمك مي كند. سروتونين نيز يك ماده شيميايي در مغز است كه حالات و روحيات هر فرد را تنظيم و متعادل مي كند.
اگر مغز شما بتواند به ميزان بيشتري سروتونين توليد كند، شما احساس شادي بيشتري مي كنيد، اما اگر مغز اين ماده را به اندازه كافي توليد نكند، ممكن است شما دچار عوارضي مانند ميگرن، افسردگي و يا چاقي (ناشي از حالات عصبي) شويد. سروتونين همچنين پنج هيدروكسي تريپتامين (HTP-۵) نيز ناميده مي شود كه در واقع مهم ترين ميانجي شيميايي به شمار مي رود و به طور طبيعي در حيوانات و گياهان وجود دارد و در بدن انسان نيز به ويژه در رگ هاي خوني مغز وجود دارد. هنگام ابتلا به بيماري هايي مانند ميگرن همزمان با گشاد شدن رگ هاي خوني ميزان پنج هيدروكسي تريپتامين در مغز پايين مي آيد و بيمار احساس ناراحتي، سردرد و بي قراري مي كند.
طبق بررسي هاي انجام شده در مجله پزشكي خانواده در آمريكا تريپتوفان ماده اي بسيار حياتي براي تقويت روحيه به شمار مي رود.
000312.jpg

اين مطالعه با استفاده از تحقيق و بررسي بر دو گروه صورت گرفته است. گروه اول به طور روزانه از نوعي نوشابه كه حاوي تريپتوفان بود مي نوشيدند، در حالي كه به گروه دوم نوشابه اي داده مي شد كه فاقد اين ماده حياتي بود.
بعد از چند روز، مطالعات نشان داد كه شرايط گروه اول بسيار طبيعي و حالاتي از قبيل خستگي، اضطراب و ناراحتي در آنها به حداقل رسيده بود؛ در حالي كه در گروه دوم خستگي، ضعف و استرس بيشتري مشاهده مي شد.
بنابراين براي رفع خستگي و بي حوصلگي مي توان از موادي استفاده كرد كه سرشار از تريپتوفان باشند. از جمله مي توان به موز، گوشت بوقلمون، مرغ، ماهي، تخم مرغ، غلات، شير، پنير و حبوبات اشاره كرد. به علاوه مي توانيد تغذيه اي سرشار از كربوهيدرات ها داشته باشيد.
گنجاندن تنها اندكي كربوهيدرات در رژيم غذايي مي تواند در تغيير حالات روحي ما بسيار موثر باشد. كربوهيدرات ها به حفظ سروتونين آزاد شده كمك زيادي مي كنند و همانگونه  كه مي دانيم سروتونين ماده اي است كه سبب ايجاد شادي و نشاط در انسان مي شود.
كيم بوردان متخصص در علوم تغذيه توصيه مي كند كه حتماً بايد در رژيم غذايي روزانه تريپتوفان گنجانده شود. اين ماده را مي توانيد در مواد غذايي مانند: پوره سيب زميني، برنج و غلات بيابيد.
داشتن تغذيه مناسب و سرشار از پروتيين، مواد معدني و سبزي ها در تقويت جسم و روح ما بسيار موثر است.
000314.jpg

ورزش كردن مي تواند مانع بروز افسردگي شود و يا استرس، اضطراب و افسردگي را از انسان دور سازد.
شما نمي توانيد ويتامين بخوريد ولي از خوردن مواد غذايي خودداري كنيد و انتظار داشته باشيد كه سالم نيز باقي بمانيد.

جامعه
ادبيات
ايران
داستان
رسانه
زمين
شهر
علم
كودك
ورزش
هنر
صفحه آخر
|  ادبيات  |  ايران  |  جامعه  |  داستان  |  رسانه  |  زمين  |  شهر  |  علم  |
|  كودك  |  ورزش  |  هنر  |  صفحه آخر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |