چهارشنبه ۱۷ دي ۱۳۸۲ - شماره ۳۲۷۵
نگاه امروز
نيم قرن پژوهش
زندگي علمي هانري كربن
دكتر اصغر واعظي
پروفسور هانري كربن در چهاردهم آوريل سال ۱۹۰۳ در پاريس و در يك خانواده كاتوليك ديده به جهان گشود. كربن در كنار آموزش هاي متداول، از آموزش هاي مذهبي نيز برخوردار بود و همين امر او را بر آن داشت تا با پا نهادن در يك مدرسه عالي علوم مسيحي ادامه آموزش هاي مذهبي را دنبال نمايد. وي پس از اتمام دوران متوسطه ،در سال ۱۹۱۹ جهت ادامه تحصيل در رشته فلسفه وارد دانشگاه سوربن شد و در سال ۱۹۲۵ به دريافت ليسانس نائل آمد. او سپس در سال ۱۹۲۶ گواهي نامه عالي فلسفه و در سال ۱۹۲۸ ديپلم مدرسه پژوهشهاي عالي دانشگاه پاريس را كسب كرد. كربن  در طي اين سالها توانست زبان هاي كلاسيك اروپايي، عربي و فارسي را به خوبي بياموزد و تا آنجا پيش رفت كه حتي زبان پهلوي را به تسلط خود درآورد.
آراء و انديشه هاي كربن در اين دوران- كه در واقع اساسي ترين و بنيادي ترين دوران شكل گيري شخصيت فكري او بود- تحت تأثير چهار حوزه فكري قرار داشت؛ سه حوزه آن در غرب و جهان مسيحيت سامان يافته بود، اما حوزه چهارم ريشه در شرق و جهان اسلام داشت. نخستين حوزه ،انديشه هاي اتين ژيلسون فيلسوف و متأله مسيحي متخصص در فلسفه قرون وسطاي اروپايي بود. او به طور فعال در كلاس هاي درس ژيلسون كه به مطالعه متون ترجمه شده ابن سينا به زبان لاتين اختصاص داشت شركت مي كرد. دومين و سومين حوزه هاي فكري كه انديشه هاي پروفسور كربن بسيار از آنها تأثير پذيرفت، پديدارشناسي ادموند هوسرل و اگزيستانسياليسم مارتين هايدگر بود. از اين رو، او دهه ۱۹۳۰ را بيشتر در آلمان گذراند و از نزديك با هايدگر آشنا شد. او در اين سالها- يعني تا پيش از وقوع جنگ جهاني دوم- تا حدي نقش پل واسط ميان اين دو فيلسوف آلماني و انديشمندان و دانش پژوهان فرانسوي را ايفا و چندين اثر مهم فلسفي را از زبان آلماني به فرانسه ترجمه كرد. ازجمله اين آثار مي توان به كتاب مهم و ارزشمند «مابعدالطبيعه چيست» هايدگر اشاره كرد.
اما آشنايي هانري كربن با كتاب حكمه الاشراق سهروردي حوزه اي كاملاً نوين و مسحور كننده را در برابر ديدگان اوگشود، به گونه اي كه بعدها با بهره گيري از دستمايه هاي گرانسنگي كه در سه حوزه انديشه غرب و بخصوص پديدارشناسي كسب كرده بود، در اين حوزه چهارم گام نهاد. سابقه آشنايي كربن با آراي شيخ  شهاب الدين سهروردي، تصوف، تشيع و به طور كل فلسفه اسلامي به كلاس هاي درس استاد خود لوئي ماسينيون درمدرسه زبان هاي شرقي باز مي گردد. ماسينيون، اسلام شناس برجسته فرانسوي، روزي در كلاس درس يك نسخه از كتاب «حكمه الاشراق» سهروردي را براي مطالعه به كربن داد.
مطالعه اين كتاب چنان شوري در كربن جوان ايجاد كرد كه تمام حيات فكري آينده او را تحت تأثير جاذبه هاي خود قرار داد و نگاه او را از غرب متوجه شرق كرد. او پس از اين، ديگر علاقه چنداني به فلسفه وجود يا همان اگزيستانس  هايدگري نداشت و فلسفه وجود حقيقي را نزد حكماي ايران و انديشمندان مسلمان و بخصوص فلاسفه شيعه جست وجو كرد.كربن در اوايل جنگ جهاني دوم (۱۹۴۰) به عنوان مسئول انستيتوي فرانسه عازم اسلامبول شد و اين فرصت ارزشمندي بود تا به تحقيق كامل تري پيرامون انديشه هاي سهروردي بپردازد. توسعه دامنه جنگ در اروپا بازگشت كربن به فرانسه را ناممكن ساخت و همين امر سبب شد كه او به مدت تقريبي شش سال (تا سال ۱۹۴۵) در اسلامبول كه مركز كتب خطي بود، رحل اقامت افكند. او در طي اين مدت توفيق يافت با بهره گيري از نسخ خطي، به تحقيق و پژوهش پيرامون آثار چاپ نشده سهروردي و حكماي اسلامي بپردازد. حاصل اين تلاش ها چاپ نخستين جلد از مجموعه آثار سهروردي در سال ۱۹۴۵ بود. كربن در اين كتاب از روش تصحيح نسخ عربي و فارسي «هلموت ريتر» شرق شناس مشهور آلماني، پيروي كرده بود. انتشار اين كتاب باعث شهرت كربن شد و طولي نكشيد كه با اصرار و پافشاري لوئي ماسينيون كرسي درس اسلام شناسي مدرسه پژوهش هاي عالي دانشگاه سوربن و جانشيني ماسينيون به او واگذار شد.با پايان يافتن جنگ جهاني دوم ، افق هاي نويني فراروي مطالعات ايراني- اسلامي هانري كربن گشوده شد. به دنبال سفري كه او پس از خاتمه جنگ جهاني دوم (سپتامبر۱۹۴۵) به ايران داشت، وزارت امور خارجه فرانسه رياست بخش ايران شناسي مؤسسه ايران و فرانسه را به او واگذار كرد. شرايط جديد فرصت مغتنمي را فراهم آورد تا كربن سالي چند بار به ايران سفر كند و با بزرگاني چون سيد محمد كاظم عصار،علامه سيد محمد حسين طباطبايي و سيد جلال الدين آشتياني به بحث و گفت وگو بپردازد. از آن پس كربن اين توفيق را يافت كه به مدت بيست سال، اول هر پاييز به ايران سفر و در دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران تدريس كند. كربن در پايان پاييز مجدداً به پاريس بازمي گشت و در دانشگاه سوربن به تدريس حكمت و عرفان اسلامي ايران مشغول مي شد. دوران اقامت پروفسور هانري كربن در ايران بركات فراواني را به همراه داشت. مجموعه مباحثات كربن با مرحوم علامه سيد محمد حسين طباطبايي نمونه اي از اين دست است.در اين جلسات شخصيت هايي چون استاد شهيد مرتضي مطهري و مرحوم بديع الزمان فروزانفر نيز حضور داشتند و دكتر سيد حسين نصر برگردان و ترجمه مباحثات را عهده دار بود. حاصل اين مباحثات سالها بعد در دو مجلد به چاپ رسيد.هانري كربن همچنين پس از پذيرش رياست بخش ايران شناسي مؤسسه ايران و فرانسه، و به بركت سفرهاي منظم خود به ايران و ارتباط و همكاري با انديشمنداني چون سيد جلال الدين آشتياني، سيد حسين نصر و محمد معين، سلسله كتابهايي را با عنوان «مجموعه كتب ايراني» در زمينه حكمت و فلسفه اسلامي منتشر كرد.كربن حاصل چهل سال پژوهش و تحقيق خود در فلسفه و حكمت اسلامي را در اثر گرانبها و ارزشمند «اسلام ايراني» متبلور ساخت. اين اثر چهار جلدي طي سالهاي ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۳ در پاريس منتشر شد. كربن در اين كتاب به ترتيب، شيعه دوازده امامي، سهروردي و افلاطونيان ايران، سالكان طريق عشق و مكتب اصفهان را مورد بحث قرار داده است. سرانجام، پرفسور هانري كربن پس از نيم قرن پژوهش و تحقيق، در سال ۱۹۷۸ چشم از جهان فرو بست.

بررسي پديدارشناسي فلسفه اسلامي در همايش صدمين سالگرد تولد هانري كربن؛ فيلسوف و ايرانشناس شهير فرانسوي
طلب جام جم
000609.jpg

گزارش از: سام محمودي سرابي
اشاره: هانري كربن در معرفي فلسفه اسلامي و ايران به عنوان مهد تفكر اسلامي به غرب از جايگاه شايسته اي برخوردار است و امروزه با مباحثي كه كربن طرح كرده، اهميت فلسفه اسلامي در جهان پررنگ تر شده است.
امسال به مناسبت يكصدمين سالگرد تولد اين فيلسوف و مشرق شناس فرانسوي مراسم بزرگداشتي توسط شاگردان و همكاران وي در انجمن حكمت و فلسفه ايران برگزار شد كه اهميت پرداختن به آرا ي اين انديشمند معاصر را بيشتر از پيش متذكر مي شد. اين همايش به همت انجمن حكمت و فلسفه ايران و با همكاري انجمن دوستي ايران و فرانسه، دفتر مجامع و فعاليت هاي فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و انجمن ايرانشناسي فرانسه به مدت دو روز در محل انجمن حكمت و فلسفه ايران برگزار شد. آنچه در پي مي آيد گزارشي ا ست از اين همايش.

خاورشناسي ديگر
در افتتاحيه اين مراسم ابتدا دكتر غلامرضا اعواني رئيس انجمن حكمت و فلسفه ايران ضمن عرض خيرمقدم به ميهمانان داخلي و خارجي پيرامون شخصيت  و جايگاه هانري كربن گفت: كنفرانس هاي بسيار زيادي لازم است تا شمه اي از خدمات ارجمند اين بزرگمرد باز گفته شود. وي با مستشرقان ديگر فرقي داشت و اساساً نبايد او را مستشرق و خاورشناس بناميم، چرا كه كربن در درجه اول يك فيلسوف و حكيم عالي  مقام بود و ايران شناسي و اسلام  پژوهي را جزو دغدغه هاي خود مي دانست، نه اسلام شناس يا ايران شناسي كه تفلسف كند.
000606.jpg

رئيس انجمن حكمت و فلسفه ايران در ادامه سخنراني خود پيرامون خدمات علمي كربن به جامعه فلسفي فرانسه اظهار داشت: كربن اولين مترجم كتاب «مابعدالطبيعه چيست؟» از هيدگر به زبان فرانسه بود و سارتر از اين طريق با آثار هيدگر آشنا شد. او در مكتب پديدارشناسي هوسرل پرورش يافته بود و شاگرد انديشمنداني چون اميل بريه، ارنست كاسيرر، اتين ژيلسون، لويي ماسينيون، ريتر و... بود.
وي در ادامه سخنان خود با اشاره به تأثير حكمه الاشراق شيخ شهاب الدين سهروردي بر تفكر كربن و تحول و دگرگوني عميقي كه در نتيجه مطالعه اين كتاب و ارتباط با فيلسوفان متأخر اسلامي چون مرحوم سيد محمدكاظم عصار، مرحوم علامه سيد محمدحسين طباطبايي، استاد سيد جلال الدين آشتياني و .... در او ايجاد شده بود، برخي از خصوصيات فكري كربن را چنين برشمرد: «بحث و بررسي عميق درباره فرهنگ معنوي ايران از ديرباز، مطالعات بسيار عميق درباره تشيع و احياي فرهنگ ايران شيعي، تفسير نوين از تاريخ فلسفه، پرداختن به حكمت معنوي در ايران باستان، شناساندن، احيا و ترجمه شخصيت هاي گمنام تفكر اسلامي مانند سهروردي، سيد حيدر آملي، عزيزالدين نسفي، روزبهان بقلي شيرازي، ميرداماد، ملاصدراي شيرازي، شاه  نعمت الله ولي، ناصر خسرو و...، برگزاري كنفرانس هاي بين المللي با شركت بزرگان فلسفه به نام ارانوس و...
خاطراتي از كربن
موضوع سخنراني ژان دورينگ رئيس انجمن ايران شناسي فرانسه در ايران بازگويي خاطراتي از هانري كربن بود. وي با اشاره به اين كه گستردگي و غناي آثار كربن به حدي بود كه سالها پس از مرگش با مطالعه كتابهاي جديد او مي توان فكر كرد كه امروز اين انديشمند در قيد حيات است، گفت: بي شك كربن بالغ ترين مشرق شناس معاصر بود، به نحوي كه ترجمه هاي او اغلب پيچيده تر از متن اصلي هستند. وي افزود: عده اي شكايت مي كردند كه مطالعه آثار كربن دشوار است و پيشنهاد مي دادند كه او بايد توانايي عامه مردم را در نظر بگيرد. اما كربن پاسخ مي داد كه اين افراد بايد كمي به خود زحمت بدهند. او به هيچ وجه حاضر نبود تخفيفي براي معرفت قائل شود حتي درويش و صوفي بودن براي كربن بهانه قابل قبولي نبود كه خود را از تفكر و فلسفه معاف بداند.
رئيس انجمن ايران شناسي فرانسه سخنان خود را با بازگويي خاطراتي از زندگي كربن و تلاش هاي همسر وي در جهت بارور كردن و انتشار انديشه هاي اين فيلسوف معاصر به پايان رساند.
نگرش ايراني كربن
دكتر يگانه شايگان عضو هيأت علمي انجمن حكمت و فلسفه ايران در ابتداي سخنان خود با اشاره به اين كه كربن ايران را سرزميني مي دانست كه انسان را با غايت و اصل خويش آشنا مي سازد، گفت: «وي عقيده داشت كه ايران تنها جايي است كه تفكر عالم مثال در آن زنده است و محدود به كتابها نمي شود و اين سهروردي بود كه كربن را به سمت ايران و تفكر ايراني كشانيد.»
وي يكي از عمده  تلاش هاي كربن را ايجاد ارتباط ميان ايران سنتي و ايران مدرن دانست و اظهار داشت: «تحصيل كردگان غرب، تفكر سنتي را به وسيله وي دريافتند، چرا كه به طور مستقيم به آن دسترسي نداشتند و از اين جهت مي توان كربن را رابط ميان ايران سنتي و ايران مدرن ناميد.»
دكتر شايگان در پايان سخنان خود با اشاره به اين كه كربن از سال ۱۹۴۵ به بعد سه ماه از سال را در ايران به تدريس و پژوهش در فلسفه اسلامي مشغول بود، گفت: «آشنا ساختن غرب با وجوه تفكر اسلامي از جمله مهم ترين دغدغه هاي كربن در اين دوره بود.»
000603.jpg

كربن و اهميت فلسفه اسلامي در جهان كنوني
«براي كساني كه دغدغه  فلسفه را دارند، تجليل از كربن، حتي اگر به ايران علاقه نداشت و در ايران زندگي و تفكر نكرده بود، باز هم يك ضرورت است.»
دكتر رضا داوري اردكاني رئيس فرهنگستان علوم ضمن بيان مطلب فوق گفت: «ما به دو اعتبار بايد به كربن احترام بگذاريم؛ اول اين كه او يك فيلسوف بود و ثانياً كربن با رويكرد خاص خود به فلسفه اسلامي ضمن معرفي اين تفكر به اروپا و جهان تجديد عهدي با فلسفه اسلامي بوجود آورد كه امروز از اهميت بسياري برخوردار است.» وي در ادامه سخنان خود با اشاره به اين كه كربن غربي شدن و مدرنيزاسيون را چندان نمي پسنديد و نسبت به آن تأمل بيشتري مصروف مي داشت، تأكيد كرد: او مخالف عالم مدرن نبود ليكن در آن، به ديده تحقيق و تأمل مي نگريست. براي كربن مسلمات جديد، مسلمات نبود و در اين راه با طرح عالم خيال سهروردي مي خواست تا انسان امروز به عالمي برگردد كه در آن گسيختگي نباشد.
رئيس فرهنگستان علوم افزود: «به نظر كربن فلسفه جديد در پي ابن رشد پديد آمد. او با برداشتن عالم خيال و آميختن دو عالم حس و عقل- كه هيچ پيوند و ارتباطي در ميان آنها نيست- راه دو آليسم دكارت را هموار ساخت.
وي، در ادامه كربن را مؤ سس و بنيان گذار فلسفه تطبيقي دانست و دليل طرح فلسفه تطبيقي توسط كربن را چنين عنوان كرد: «او فلسفه تطبيقي را بدين منظور طرح كرد كه راهي براي نفوذ و رسوخ در ريشه هاي عالم كنوني بگشايد.
داوري در پايان مقصود كربن از اهميت فلسفه اسلامي و امروزي بودن آن را چنين تشريح كرد: وي با طرح اهميت فلسفه اسلامي و امروزي بودن آن به ما تذكر مي دهد كه جهان كنوني در چه وضعي است و ما چه موقعيتي در آن داريم، به كجا مي رويم؟ آينده ما چيست؟ و چه رويكردي بايد نسبت به جهان كنوني داشته باشيم؟»
هانري كربن و ادبيات فارسي؛ از حكايات حماسي تا حكايت عرفاني
هانري دوفوشه كور استاد دانشگاه سوربن از جمله مدعوين فرانسوي همايش يكصدمين سالگرد تولد هانري كربن بود كه تأثيرپذيري اين انديشمند فرانسوي از شاعران و عرفاي ايراني را مورد بررسي قرار داد.
000627.jpg

او در ابتداي سخنان خود به آشنايي كربن با انديشه هاي حافظ و پي بردن وي به وجوه تشابه حافظ و روزبهان بقلي در طي دوره اي كه با دكتر محمد معين همكاري داشت، اشاره كرد و گفت: كربن كه از وفور واژگان زرتشتي در اشعار عرفاني شگفت زده بود، بن مايه عشق و نماد جام جم را- كه در ادب پارسي از جايگاه خاصي برخوردار است- يادگاري از تفكر پيش از اسلام مي داند و تحليل جامعي پيرامون اين موضوع ارائه مي كند.
دوفوشه كور افزود: عطار نيشابوري از ديگر شاعراني است كه توجه كربن را به خود جلب كرده است و اصلي ترين دليل توجه او به آثار اين عارف قرن ششم و هفتم هجري از طرفي استفاده از مجموعه واژگان زرتشتي و از طرف ديگر به كار بردن قالب حكايت براي بيان تجربه سير و سلوك عرفاني بود. البته وي در اين مورد نيز تحت تأثير كتاب مزديسنا نوشته دكتر معين قرار گرفته بود و تنها شعر عارفانه اي كه به طور خاص نظر كربن را به خود جلب كرده حماسه عرفاني منطق  الطير و بخصوص قسمت پاياني داستان است كه مفهوم حكايت هاي سهروردي و ابن سينا را به طور قطع روشن مي كند.
وي در بخش ديگري از سخنراني خود، ديدگاه هانري كربن را نسبت به واقعيت عالم مثال چنين ارزيابي كرد: «از نظر او حكايت طلب جام جم در واقع همان سير و سلوك معنوي و سفر روح است كه در سه مرحله علم اليقين، عين اليقين و حق اليقين انجام مي گيرد. به عقيده او راوي حكايت و قهرمان داستان يك شخص است و همين موضوع در ادب پارسي پلي است بين حكايات حماسي و حكايات عرفاني.
000621.jpg

استاد دانشگاه سوربن نيز ضمن تأكيد بر اهميت تفسير حكايات سهروردي و ابن سينا در نوشته هاي كربن گفت: درك و تفسير وي از حكايات سهروردي حتماً به فهم گسترده اي از حكايت هاي منظوم عارفانه و نيز رمان هاي منظوم فارسي مانند خمسه نظامي منتهي خواهد شد.
دوفوشه كور در پايان اظهار اميدواري كرد كه پژوهش هاي ادبيات كهن در آثار كربن بتواند آن الهام ها و دم جادويي را كه در ادبيات و عرفان اسلامي موجود است بازيابد.
كربن و حكمت گمشده مغان
«هانري كربن قهرمان عبور از شرق شناسي رسمي به شرق شناسي حقيقي است.»
دكتر بابك عاليخاني استاد دانشگاه شهيد بهشتي در توضيح اين گفته خويش اظهار داشت: سهروردي با اشاره به اهميت عرفان ايران باستان معتقد است كه عرفايي چون بايزيد بسطامي، ابوالحسن خرقاني، منصور حلاج و ابوالعباس قصاب آملي ميراث دار عرفان ايران باستان هستند، اما شرق شناسي رسمي منكر هر دو مطلب است يعني نه به وجود عرفان ايران باستان باور دارد و نه به استمرار آن. هانري كربن قهرمان عبور از شرق شناسي رسمي به شرق شناسي حقيقي حجاب اين رسميت را دريد و به حقيقت شرق دست يافت. وي در ادامه سخنان خود ضمن معرفي اصول حكمت مغاني، اين اصول را به سه دسته اصل وحدت شهود يا وحدت شاهد و مشهود، اصل ملازمه ديالكتيكي دو گوهر احمد(ص) و ابليس و اصل مقامات هفتگانه سلوك كه به هفت شهر عشق نيز مشهور است، تقسيم كرد.
شرقيون جهان متحد شويد
000624.jpg

«مرحوم كربن يك معنوي و مشرقي تمام عيار بود. او هر چند از نظر آداب و رسوم و طرز زندگي غربي بود اما تفكر و باطن وي مشرقي است.»
دكتر غلامحسين ابراهيمي ديناني استاد دانشگاه تهران در ابتداي سخنان خود با اشاره به اين كه كربن به مكاتب فلسفي غرب احاطه كامل داشت و رويكرد اصلي فلسفه او پديدار شناسي بود گفت: كربن دريافته بود كه ظرافت هاي اين مكتب فكري در كلمات عرفا و حكماي اسلامي- بدون استفاده از واژه پديدارشناسي- وجود دارد.
وي در ادامه با نقل پيام كربن به باطنيون كه «اي مشرقيون جهان متحد شويد» اظهار اميدواري كرد كه اهل معنا گرد هم آمده و ضمن شناخت يكديگر، «ارانوس» ديگري تشكيل دهند، آن گونه كه كربن آن را تشكيل داده و در آن شركت جسته بود.
رابطه مريدي و مرادي
«گرچه كربن در احيا و معرفي آثار سيدحيدر آملي تلاش فراواني كرد اما نگاه او به اين عارف و فيلسوف اسلامي، نگاه عاشق به معشوق و مريد به مراد است. دكتر اسماعيل منصوري لاريجاني استاد دانشگاه در سخنراني خود كه به تأثيرپذيري كربن از سيد حيدر آملي پرداخته بود با بيان مطلب فوق اظهار داشت: گويي كربن با همه عظمتش تحت تسخير انديشه عرفاني سيد حيدر آملي واقع شده است.
وي افزود: از دو مقدمه بلند كربن بر كتابهاي جامع الاسرار و نص النصوص سيدحيدر آملي پيداست كه او در بطن آثار اين حكيم اسلامي شناور شده و اعتراف مي كند كه اگر اين استغراق نبود درك راستين انديشه سيد حيدر آملي نيز ميسر نمي شد.
دكتر منصوري لاريجاني در پايان تأكيد كرد، درك آثار سيد حيدر آملي بدون ناديده گرفتن زحمات هانري كربن محال است.
بررسي جايگاه كيمياي اسلامي در آثار هانري كربن
موضوع سخنراني دكتر رضاكوهكن عضو هيأت علمي دانشگاه زابل معرفي آثار كربن در زمينه كيمياي دوره اسلامي بود. وي در ابتداي سخنان خود به آراي كربن در اين باره اشاره كرد و گفت: او در صفحاتي از كتابهاي چشم معنوي و ارض ملكوت، وجوه فلسفي و معنوي اسلام ايراني و نيز تاريخ فلسفه اسلامي، آراي كيمياگران اسلامي را مورد بررسي قرار داده است.
دكتر كوهكن در ادامه با تأكيد بر مطالعه بسيار غني كربن در ترجمه و تحقيق كتاب «الماجد» جابربن حيان اظهار داشت: كربن در دوره تدريس در بخش علوم ديني دانشگاه سوربن، دروسي را نيز پيرامون كيميا ارائه كرده است. وي افزود: متن اين دروس در زمان حيات وي ويرايش نهايي نيافت و به چاپ نرسيد و گستردگي اين دروس به قدري زياد بود كه پير لوري كه در حال حاضر استاد بخش علوم ديني دانشگاه سوربن است، ضميمه دو كتاب ماندگار خود تحت عنوان «كيميا و عرفان در سرزمين اسلام» و «ديدگاه كربن درباره كيمياگران يوناني در سنت عربي» را براساس اين دست نوشته ها عرضه كرده است.
عضو هيأت علمي دانشگاه زابل درباره تلاش لوري در عرضه آراء كربن پيرامون كيمياگران اسلامي گفت: لوري دو ترجمه و تعليق فوق و نيز تحقيق كربن پيرامون كتاب الماجد را در مجموعه اي با عنوان «كيميا به مثابه صنعت شريف» در سال ۱۹۸۶ ويرايش، تعليق و ارائه كرده است.
ماسينيون و كربن
000618.jpg

«آثار كربن داراي گستردگي و عمق بسياري است كه هنوز مهمترين زواياي آن ناشناخته مانده است.»
دكتر بهمن نامور مطلق معاون پژوهشي فرهنگستان هنر در ابتداي سخنان خود با بيان مطلب فوق و اين كه نقد و اصول آن در نزد هانري كربن از جمله موضوعاتي است كه كمتر مورد توجه قرار گرفته، گفت: كربن كتابي با عنوان نقد ادبي و هنري ننوشته است اما با مطالعه آثار او مي توان او را در زمره منتقدان صاحب نظر و متعمق تلقي كرد.
وي افزود: ريشه هاي نقد كربن همانند بخش مهمي از فلسفه وي ناشي از تفكرات پديدارشناسي هوسرل و بويژه مارتين هايدگر است.
معاون پژوهشي فرهنگستان هنر در ادامه با اشاره به اين كه به دليل رابطه كربن با هايدگر، نقد او به پديدارشناسي هرمنوتيك گرايش داشت گفت: كربن پيش از ورود به انديشه و حكمت ايراني داراي روش نقد و شناخت كافي نسبت به تفكرات وسطا و دوران معاصر خويش بود.
دكتر نامور مطلق در بخش ديگري از سخنان خود از پيشنهاد مطالعه  آثار سهروردي و حكماي ايراني توسط لويي ماسينيون به عنوان مهمترين رويداد زندگي كربن ياد كرد و گفت: از اين پس بود كه كربن نقد پديدارشناختي و هرمنوتيك خود را براي شناخت و تفسير انديشه حكماي ايراني- اسلامي به كار برد. او براي نقد خود واژه هاي تازه اي همچون عالم خيال را ابداع كرد و گاهي نيز از واژه هاي پيشين، تعريفي نو و مناسب ارائه مي داد تا بتواند دنياي عميق انديشه هاي ايراني را تبيين و توصيف نمايد.
وي در پايان اظهار اميدواري كرد كه روش نقادي كربن بتواند يكي از مهمترين روش هاي بررسي در ادبيات و هنر اصيل و سنتي ايران پيش و پس از اسلام باشد.
ادامه دارد

تازه هاي انديشه
مغان در تاريخ باستان
تأليف: دكتر هايده معيري/ چاپ اول/ ناشر: پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي
نام مغ از ديرباز در نوشته هاي تاريخ نگاران كلاسيك و اسلامي با دين هاي ايران باستان پيوند خورده، اما درباره هويت اين مردمان غريب كه در تاريخ منشاء ابهام آميزي دارند همواره با قيد احتياط سخن رفته است. هرودوت، مغان را طايفه اي مادي ذكر مي كند كه بدنه اصلي روحانيت را تشكيل مي دادند و آريايي تبار بودند. واژه مغ نخستين بار در كتيبه بيستون داريوش درتركيب گئوماتا مغ آمده است. از نحوه برخورد داريوش با مغان چنين برمي آيد كه گرايش هاي ديني مغان با عملكردهاي ديني داريوش تفاوت داشته است. احتمالاً،  تضعيف موقعيت مغان در اوائل دوران داريوش امكان راهيابي عناصري از ديانت مزدايي را در غرب ايران تسهيل كرده است.
كتاب حاضر پژوهشي است در تاريخ مغان و نفوذ آن درجوامع باستان، كتب مذهبي و حتي نفوذ انديشه هاي آنان در فلسفه يونان.
000639.jpg

تحفة الملوك
تأليف: علي بن ابي حفص بن فقيه محمود الاصفهاني/ تصحيح: علي اكبر احمدي داراني/ جلد زركوب گالينگور/ چاپ اول ۱۳۸۲/ ناشر: مركز نشر ميراث مكتوب
تحفةالملوك، يكي از ارزشمندترين كتاب هايي است كه در اواخر سده ششم هجري و اوائل سده هفتم نگاشته شده است. مباحث آن در محور آداب و اخلاق و شامل يك مقدمه و پانزده باب است. متأسفانه تاريخ نگارش كتاب به درستي معلوم نيست، اما از كهن ترين نسخه اي كه مربوط به موزه بريتانياست مي توان حدس نزديك به يقين داشت كه سال ۷۶۱ تاريخ نگارش آن است. خوشبختانه هفت نسخه از اين كتاب در كتابخانه هاي مختلف موجود است.
در فرهنگ و ادب فارسي كتاب هاي پند و موعظه و رسالات آداب و مملكت داري بسياري نگاشته گرديد. دليل آن هم شوق و علاقه اي است كه مردم ايران از قديمي ترين ايام به اصول اخلاقي داشته اند، از جمله آنها مي توان از سياست نامه، قابوس نامه، اخلاق ناصري، اخلاق محسني و بسيار كتاب هاي ديگر نام برد.
تحفة الملوك كتابي بسيار سودمند و در واقع رساله ايست در اخلاق و سلوك كه به نثر فارسي بسيار شيواي معمول قرن ششم و هفتم نوشته شده است. مؤلف كتاب در هر بابي سخناني از خود مي گويد و در تأييد بيان خود گفتار هاي بسياري از بزرگان عرب و يا از حكماي يوناني مانند ارسطو و افلاطون و بطلميوس و فيثاغورث و نيز از بزرگان ايران چون انوشيروان و اردشير بابكان و بزرگمهر و بهرام و سندباد وقت و خسرو و ... مي آورد. يكي از امتيازات اين كتاب، اشعاري است كه در بين نثر استوار و فصيح، متناسب با موضوع درج شده است. در واقع ،تحفة الملوك يكي از منابع مهم اشعار شاعران آغازين زبان فارسي همچون ابوشكور بلخي و رودكي است. علاوه بر آن، در ميان شواهد شعري فرا وان اين كتاب اشعار گمشده شاعران بزرگ قرن هاي چهارم و پنجم كه ديوان هايشان از ميان رفته است، ديده مي شود.
000642.jpg

آسيب شناسي نهضت جنگل
نويسنده: بهنام كريمي/ چاپ اول ۱۳۸۲/ ناشر: انتشارات قصيده سرا
مطالعه آسيب شناسي نهضت جنگل به ما كمك مي كند كه با نقاط ضعف اجتماعي، ايدئولوژيك، سازماني و سياسي نهضت مردم ايران در يك دوره تاريخي مهم آشنا شويم. مي دانيم كه حركت تحول طلب ايرانيان در دوران معاصر، با جنبش تنباكو بر ضد امتياز نا به حق قدرت خارجي - امتياز رژي- آغاز شد. جدال با استعمار، ناگزير پاي همراه و همكار داخلي آن يعني استبداد را نيز به ميان آورد، زيرا استعمار خارجي همواره نيازمند نقطه اتكايي در داخل كشور بوده است. در آن ستيز خواست مردم لغو قرارداد ستمگرانه اي بود كه احساس مي كردند منافعشان در آن ملحوظ نشده است. از آن پس، نفي دوقلوي استبداد - استعمار، پديده اي بود كه در طول تاريخ مبارزات مردم ايران در قامت يك قاعده جلوه گر شد، كه بي شك يكي از ثمرات اين روند آزادي خواهي نهضت جنگل بود. جنگلي ها مبارزات خويش را با استبداد - استعمار شروع كردند.
قيام جنگلي ها منافع صاحبان منافع را تهديد و تحديد كرد. و به تدريج حضور خويش را تثبيت كرد. قيام جنگلي ها هزينه هاي بسياري از ايشان طلب مي كرد. نيروهاي استبدادي - استعماري به جنگ آنها آمدند و در محوشان از هيچ كوششي دريغ نورزيدند. جدالي تمام عيار ميان جنگلي ها و دشمنان ايشان در جريان بود. محصول اين جدال ها گاه در خيانت ياران سابقي چون حاجي احمد كسمايي و شهادت ياران صادقي چون دكتر حشمت متجلي مي شد و گاه موجب ارتقاي نهضت در سطوح مختلف و رفع تضادها مي گرديد.
اسطوره سوشيانت
گزارنده: علي اصغر مصطفوي «بيژن»/ شمارگان: ۵۰۰۰ نسخه/ جلد زركوب/ ناشر: انتشارات فرهنگ دهخدا
000636.jpg

سوشيانت به مفهوم نجات دهنده در دين زرتشت است. در اوستا مكرر از سوشيانت ها و غالباً از آخرين سوشيانت كه پس از ظهور او رستاخيز خواهد بود، نام برده شده است. بنا به سنت زرتشتي سه هزار سال اخير از عمر جهان مادي عهد سلطنت روحاني زرتشت و سه پسر آينده اوست كه هر يك به فاصله هزار سال از يكديگر پاي به دايره وجود مي گذارند. نام هاي اين سه پسر و اسامي مادران آنها و محل تولدشان در اوستا مندرج است. اما وقت ظهور آنان در اوستا تعيين نشده است. همين قدر برمي آيد كه در آخر الزمان ظهور خواهند كرد.
كتاب حاضر از پانزده فصل تشكيل گرديده كه شامل اين مباحث است: سوشيانت در اوستا، معني و مفهوم سوشيانت در اوستا، سوشيانت در كتاب دينكرد، سوشيانت در كتاب بندهشن ، رد پاي سوشيانت در زند بهمن يشت ، سوشيانت در مكاشفات جاماسب دانا، پيش آهنگان سوشيانت و ...

انديشه
ادبيات
اقتصاد
ايران
فرهنگ
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  ايران  |  فرهنگ   |  ورزش  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |