پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۸۲ - شماره ۳۲۹۷
گفت وگو با دكتر مريم مشرف درباره كتاب بها ء ولد اثر فريتس ماير
پژوهشي شگرف
001947.jpg
گفت وگو: كيميا اميري
اشاره: در ميان مستشرقاني كه به حوزه عرفان و تاريخ عرفان ايراني مي پردازند، نام فريتس ماير يگانه است. متأسفانه وي زنده نماند تا ترجمه يكي از مهمترين آثارش به زبان فارسي را شاهد باشد. كتاب «بهاء ولد» كه با ترجمه فاخر و دقيق دكتر مريم مشرف از زبان آلماني به فارسي برگردانده شده است، پس از نزديك به دو سال از سوي مركز نشر دانشگاهي به بازار كتاب عرضه شده است. با خانم دكتر مشرف كه دستي در شعر و پژوهش هاي مرتبط با ادبيات عرفاني دارد و به تازگي هم دفتر شعرشان از سوي انتشارات مرواريد به بازار عرضه شده، درباره كتاب «بهاء ولد» گفت وگويي انجام داده ايم كه مي خوانيد.
* از فريتس ماير بگوئيد و جايگاهش در عرفان  پژوهي؟
در ميان خاورشناساني كه من مي شناسم فريتس ماير يك قله شاخص و يك نقطه عطف جدي است. پروازي ناهمگون در افقهاي متلاقي. او بسيار اوج گرفت، پهنه هايي كه او درنورديد، در شرق شناسي، ايران شناسي، حكمت، عرفان فلسفه و شعر آنقدر پهناور و افق ديد او به اندازه اي وسيع است كه نمي توان او را فقط به يك حوزه خاص منسوب كرد. عربي و فارسي را چنان نيك و شيوا مي دانست كه فصاحت خاصيتش در نثر فارسي حيرت  انگيز بود. براي ما كه سالها در مدرسه انگليسي و عربي مي خوانيم و دست آخر از بيان يك مطلب ساده عاجزيم قابل درك نيست كه كسي در جواني يوناني و لاتين و انگليسي و فرانسه و تركي و عربي و فارسي را تنها به عنوان ابزار مقدماتي كاري كه تازه پس از آن قرار است شروع شود چنين عميق و علمي، به درس آموخته باشد و آن كاري كه بنا بود شروع شود چه بود؟ ايرانشناسي؟ اسلام شناسي؟ عرفان پژوهي؟ فلسفه، كلام؟ شعر؟ همه اينها؟ بله حقيقتاً او در قله قرار داشت قله اي كه همه اين پهنه هاي مختلف را براي نيل بدان زير پا نهاده بود. هر بار كه در مواجهه با اين دانشمند بزرگ مي خواهيم تصميمي بگيريم دچار حيرت و سرخوردگي مي شويم. روحي چنان لطيف و ذوقي چنان حساس و نكته سنج كه قادر بود عصاره شعر ناب را از دل غامض ترين متنهاي عرفاني بيرون بكشد و ذهني چنان منظم و دقيق و علمي كه مي توانست سيلابهاي عقل فلسفي را مطيع و منقاد خود سازد. هرگاه بخواهيم او را فيلسوف بخوانيم، شراره هاي گرم روح ذوق پرور و هنرشناسش در برابر ما دلبرانه و شوخ، خودنمايي آغاز مي كنند و هرگاه مي خواهيم جانب اين شوخ چشمان نازك را نگه داريم امواج پرتوان خرد محض در وجود او ما را آماج خود مي سازند. چرا كه او آميزه اي از همه اينها بود. بنابراين همان گفته نخست را دوباره تكرار مي كنم پروازي ناهمگون در افقهاي متلاقي. او كه اصلاً سوئيسي بود، پس از اتمام يك دوره از تحصيلاتش در رشته هاي اسلامي و زبان و ادبيات اسلامي نزد بزرگترين استادان زمان خود، از دانشگاه بازل دكتراي فلسفه گرفت. باريتر به تركيه رفت و سالها با او همكاري علمي نزديك داشت. ماير همواره حرمت استادي براي ريتر قائل بود و هيچ گاه اين فاصله را از ميان نبرد، حتي زماني كه بسيار فراتر رفت. سالها اقامت در ممالك اسلامي، تركيه و ايران، به او بسياري چيزها آموخت. ماير يك شخصيت علمي كم نظير بود. سعه صدر و تواضعي مهربانانه در كنار سختگيري و شهامت علمي. ماير از دانشگاه تهران و دانشگاه فرايبورگ دكتراي افتخاري داشت. وي همچنين عنصر آكادمي علمي هايدلبرگ و عضو افتخاري انجمن شرق شناسان آلمان بود و آثارش را به زبان آلماني مي نوشت.
* اطلاعات ما درباره بهاء ولد تا پيش از كار ماير تا چه حد بود؟ با توجه به تحقيقاتي كه فروزانفر در اين زمينه انجام داده بود.
ماير احترام زيادي براي فروزانفر قائل بود و در نخستين صفحه از كتاب بهاءولد پنج مرتبه از او نام برده است. درواقع فروزانفر در شرح انتقادي زندگي و آثار مولانا، مفصلاً درباره پدر مولوي، بهاء ولد، وارد سخن شده است و به ذكر و توصيف كوتاهي از تنها اثر بهاء ولد، كه معارف نام دارد پرداخته است. خود همين توضيح مختصر به انضمام توضيحاتي كه بعدها در مقدمه معارف بهاء ولد آورد اولين دريچه هاي نگاه علمي به روي اين مسأله بود. كتاب معارف را فروزانفر تصحيح كرد و در دو جلد به چاپ رساند. البته ده دوازده سالي قبل از فروزانفر هم هلموت ريتر تحقيقاتي درباره بهاء ولد داشت ولي فروزانفر از كار او بي خبر بود. غير از اينها مطلبي كه از بهاء ولد مي دانستيم بيشتر قول تذكره نويسان بود و مطالبي آميخته با افسانه كه بيرون كشيدن تصوير حقيقي اين عارف بزرگ يعني بهاء ولد از دل آن افسانه ها امري محال به نظر مي رسيد. چهره اين عارف نوراني بيشتر تحت الشعاع پسرش مولانا جلال الدين قرار داشت و نام بهاء ولد را بيشتر به عنوان پدر او و در حاشيه نام او مطرح مي كردند. ماير دركتاب خود كوشيده است تا چهره او را مستقلاً ترسيم كند و خطوط اصلي انديشه و اصول عرفاني او را- جداي از پسرش- شرح دهد.
* اسلوب و شيوه تحقيق ماير در اين كتاب چه بوده؟
ماير در كار پژوهش بيش از حد سختگير و دقيق است. كارش با وسواس علمي همراه است. او درمقدمه كتابش مي نويسد: «مايستر اكهارت نوشت: هنگام سخن گفتن از امور پرشكوه و متعالي بايد زباني پرشكوه به كار بست و روحي متعالي داشت. شايد اين سخن در حلقه زاهدان كاربردي داشته باشد ولي در بيان علمي به كار نمي آيد. زيرا اقتضاي زبان علم اين است كه تمام اسنادها با روحيه اي خونسرد و ديدگاهي عقلاني زير ذره بين گذاشته شود. بنابراين من پيرو استاد درس زبان يوناني خود شدم كه مي گفت: درباره امر پرشكوه نبايد با زباني پرشكوه سخن گفت و به همين لحاظ كوشيدم كه از حرف زدن درباره امر عرفاني به زبان عرفاني خودداري كنم. در هنگام ترجمه قطعه هاي فارسي به زبان آلماني هم به همين ترتيب سعي كردم تا آنجا كه ممكن است به متن اصلي پايبند بمانم و امانت را به طور كامل حفظ كنم تا گوشه و كنارها و نايكدستيها در سبك نگارش قطعه ها و يادداشتهاي بها را صاف و يكدست نكرده باشم و در مواضع ترديد آميز كه تعدادشان هم كم نيست، راه را براي اظهارنظر ديگران بازگذاشته باشم».
* خود معارف چگونه كتابي است؟
معارف بهاء ولد تنها كتابي است كه از يادداشتهاي خصوصي يك عارف پرده برمي دارد و احوال او را چنانكه هست به ما مي نمايد. نمونه اي نادر و غريب از نثر صوفيانه كه در اواخر قرن ششم و اوايل قرن هفتم نوشته شده. نمونه سوررئاليسم و جريان سيال ذهن در نوشته هاي عرفاني را در اين كتاب مي توان يافت. زيرا نويسنده از طرح از پيش سنجيده اي پيروي نكرده، سنت  معني سنجي را كه در متنهاي كلاسيك يك اصل است زير پا نهاده و از اين لحاظ سبك خاصش منحصر به فرد و شاعرانه و در بعضي موارد كاملاً مدرن است. ذهن او با بازيهاي زباني آزادانه در پشت واقعيت نفوذ مي كند و حقايقي را كه در پس عالم ظاهر مشاهده مي كند، آن گونه كه دلخواه اوست بي پروا شرح مي دهد. از ديگر مزاياي اين كتاب اشتمال بر آيات قرآن كريم است كه نويسنده به اقتضاي حال و وقت خود آنها را شرح و تفسير و تأويل كرده است و پلي است ميان گزاره هاي منطقي و جهاني فراسوي صوت و سخن.
* معارف با چه آثاري قابل مقايسه است؟ و چه جايگاهي در ادبيات عرفاني ما دارد؟
ما اصولاً متنهاي عرفاني را در سه دسته اصلي تقسيم بندي كرده ايم، يعني سه نوع اثر عرفاني به طور كلي مي شناسيم اول متنهاي شرح حال، تذكره و تراجم، كه زندگي و كلام قديسان و عارفان است مانند تذكره الاوليا عطار سيرت ابن خفيف و نفحات الانس جامي.
دسته ديگر متنهاي تعليمي عرفاني است كه قصد اصلي آن انتقال اصول عقايد بوده، هرچند خالي از جنبه هاي شرح حال و نقل اقوال نيست از نمونه هاي اين كتابها مثلاً كشف المحجوب هجويري و شرح التعرف مستملي بخارايي را مي توان نام برد يا مصباح الهدايه عز الدين محمود كاشاني.
دسته سوم متنهاي شاعرانه عرفاني است كه مستقيماً به قصد شرح حال اوليا يا تعليم اصول عقايد تصوف نوشته نشده ولي از اين دو جنبه هم برخوردار هست. متنهاي شاعرانه بيشتر بياني شور انگيز و عاطفي دارند و در قلب و روح خواننده( يا در سابق شنونده) اثر مي كنند. از نمونه هاي خوب اين آثار كشف الاسرار ميبدي است كه مناجاتهاي خواجه عبدالله انصاري هم در آن آمده است، شطميات حلاج، معراجنامه بايزيد بسطامي و آثار روزبهان بقلي از اين نوع است. معارف بهاء ولد از بهترين نمونه هاي نثر شاعرانه و به تعبير بهتر «شعر منثور» عرفاني است.
* معارف در شفاف سازي تحقيقات مربوط به مولانا و يا به عبارت ديگر در مولوي پژوهي چه اثري دارد؟
مولانا با كتاب پدرش انس و الفت بسيار داشته و مرتب اين كتاب همراه او و به قول قدما «در آستينش» بوده است و مرتب آن را مي خوانده است تا جايي كه شمس تبريزي از اين كار به غيرت مي آيد و به مولانا اشارت مي كند كه ديگر نخواند. افلاكي در كتاب مناقب العارفين از قول مولانا مي نويسد: «چون خدمت مولانا شمس الدين به من رسيد و مصاحبت نمود، همانا كه آتش عشق درونم شعله عظيم مي زد، به تحكم تمام فرمود كه ديگر سخنان پدرت را مخوان. به اشارت او زماني نخواندم». باز افلاكي در جاي ديگر از قول اصحاب مولانا مي نويسد: «شبي در بندگي حضرت مولانا بودم و سرماي عظيم بود و ياران را از سخنان حضرت بهاء ولد معاني مي فرمود و اصحاب مي نوشتند و من اوراق نوشته را در تنور خشك مي كردم تا نصف الليل».
* بنابراين معارف در شكل گيري افكار مولانا اثر داشته است؟
بله تأثير صد درصد. به گفته فروزانفر كمتر مطلب مهمي را بهاء ولد در اين كتاب مطرح ساخته كه مولانا آن را در مثنوي نياورده باشد. براي مثال اين بيت مثنوي:
صورت از بي صورت آمد در وجود
همچنان كز آتشي زاده است دود
سخن پدرش است كه در معارف گفته است:
«باز نظر كردم ديدم كه همه صورت و همه خيال از بي صورت و از بي خيال مي خيزد و همه صورت، چاكر بي صورت است.» (معارف ص ۱۱).
در بسياري مواضع مثنوي و همچنين در فيه مافيه و مكتوبات مولوي تأثير بهاءولد مشهود است.
* پژوهش ماير درباره بهاء ولد چه زواياي تازه اي را بر سير عرفان پژوهي گشود؟
ماير ابعاد جديدي را به افق عرفان پژوهي افزوده است. آثاري كه ما عادت كرده ايم تنها از زاويه ذوق و وجدان هنري به آنها نگاه كنيم، بسا ابعاد پنهان از ديد ما دارند. هر اثر بزرگ درواقع و به نوعي چكيده روح زمان و عصاره فلسفي عصر است. منتهي تشخيص بخشيدن به اين بعد پنهان از نظر و به سطح آوردن آن از عمق اقيانوس الفاظ و تعابير و انديشه هاي به ظاهر پراكنده و ترسيم خطوط اصلي انديشه در آن، كار همه كس نيست. ماير با برخورداري از ميراث فلسفي غرب و مخصوصاً نگاه متأثر از فلسفه آلمان و با اشراف عجيبي كه بر مقوله حكمت به طور عام داشت، سعي كرد اين زيربناي حكمي و فلسفي را در عمق اين اثر شاعرانه كاوش كند و با كوشش و جديتي بي نظير بايد گفت كه موفق شد. زوايايي كه او كاوش كرده بعضاً اولين بار است كه در يك اثر عرفاني بررسي مي شود. ماير همچون كاشفي كنجكاو و جسور در دل كوه ها و غارها و اعماق تاريك سرزميني ناشناخته قدم گذاشت و پريان خفته در اعماق اين سرزمين ناشناس را بيدار ساخت، از دل تاريكي بيرونشان كشيد و در پرتو خورشيد معرفت با آنان به گفت وگو نشست. حوزه هايي كه كمتر كسي شهامت پرداختن به آنها را داشته است. نگاهي به عناوين كتاب او نشان مي دهد كه او چگونه با اتكا به دانش و بصيرت خويش خود را به مخاطره مي افكند تا درباره «ثنويت و سلسه مراتب»، «افعال و صفات خدا»، «مكان خدا» «معيت» (همراهي خدا با عالم)، «دينداري شيء و ذره»، «عرفان اسماء الهي» و «ازدواج قدسي» به تحقيق بپردازد.
علاوه بر اينها فايده ديگري كه اين گونه كتابها براي ما ايرانيان دارد اين است كه معني درست «تحقيق» را به ما نشان مي دهد تا ببينيم فرنگيها كه عمر خودشان را بر سر ميراث فرهنگي ما مي گذارند چگونه به گنجينه هاي فكري و فرهنگي ما بها مي دهند و با چه وسواسي در اين زمينه ها به تحقيق مي پردازند. حال آن كه ما خودمان با ميراث فرهنگيمان چه معامله اي مي كنيم و چطور نام هر رونويسي و انشابافي را «تحقيق» مي گذاريم.
* در ترجمه متون عرفاني كه ماير در متن به كار برده از چه روشي استفاده كرديد؟
اوايل اين گونه متنها را از آلماني به فارسي برمي گرداندم. ولي خيلي زود متوجه شدم كه اين كار خطرناك است زيرا مثلاً فرق است ميان اينكه بگوئيم «سوار اسب شد» يا «بر مركب رفت». بنابراين تصميم گرفتم كتابها را پيدا كنم و عين عبارت را بنويسم. اين كار دشواريهاي زيادي ايجاد مي كرد. زيرا صرف نظر از خود كتاب معارف از صدها منبع نقل قولهايي شده ولو در حد يك كلمه، كه بايد آن يك كلمه را در كتاب اصلي پيدا مي كردم. مثلاً يادم است كلمه اي از صائن الدين تركه اصفهاني بود درباره سركشي باد، كلمه «خيك باد» را به كار برده بود و امكان ندارد كه تا اصل را نديده باشيد بتوانيد معادل درست را پيدا كنيد. اين بود كه ناچار بودم تك تك كتابها را كه بعضاً ناياب هم بود، بالاخره هر طوري كه شده پيدا كنم. متنهاي عربي مثل بعضي متنهاي غزالي و ملاصدرا را ابتدا از آلماني به عربي و سپس از عربي به فارسي مقابله و در نهايت ترجمه كردم. همين طور كتابهاي فارسي را، سعي كردم تا جاي ممكن عين عبارت را پيدا كنم و همچنين اصلاحات مختلف فلسفي را با منابع چند زبانه (انگليسي، لاتين، عربي) مقابله كردم. ولي بعضي اصطلاحات ابداع خود ماير است. ناچار بودم خيلي با وسواس عمل كنم.
* در ترجمه اثر ماير با چه پيچيدگيهايي روبه رو بوديد؟ درباره كار خودتان مطلبي بگوئيد.
چه بگويم. در مقامي كه نام چنين بزرگاني به ميان آمده من چه بگويم؟ اجازه بدهيد من سكوت كنم. در مقدمه كتاب مختصر توضيحي آمده است. مي توان به آنجا مراجعه كرد. من فقط خوشحال مي شوم از اينكه قدم كوچكي برداشته باشم.

نگاهي به كتاب جهاني بودن اثر رامين جهانبگلو
001944.jpg
رامين جهانبگلو را با گفت وگوهايش مي شناسند. اگرچه وي تأليفات متعددي نيز داشته است، اما گفت وگوهاي او با چهره هاي مختلف جهاني به او و كارهايش ويژگي خاصي داده است. جهاني بودن كتابي است مشتمل بر گفت وگو با ۱۵ انديشمند جهان امروز كه به گفته مؤلف طي سه سال به سامان رسيده است. جهاني سازي موضوعي است كه طي دو دهه اخير اذهان بسياري را به خود مشغول داشته است. اين گزينه يا گزاره داراي مخالفان و موافقان متعددي است و بحث درباره آن بيشتر در حوزه نظام سياسي و اقتصادي در گستره بين الملل جريان دارد، اما به گفته جهانبگلو، جهاني بودن، فراگيرتر از جهاني سازي و معطوف به ميراث بشريت و درك و فهم از ميراث جهان است.
با چنين نگرشي است كه اين كتاب واريته اي از نظرات و توجهات به موضوعات معاصر در حوزه هاي مختلف حيات جمعي است.
مؤلف در مقدمه كتاب خود مي نويسد: اين كتاب... گفتگو با گروهي از انديشمندان امروز جهان در حوزه فلسفه و اخلاق، سنت و مدرنيته، دموكراسي و كثرت گرايي و فرهنگ و تمدن است. اما بررسي و مطالعه كتاب نشان مي دهد كه اگرچه مؤلف با صاحبنظران در حوزه هاي مذكور به گفت وگو نشسته است اما موضوع گفت وگوها تنوع ديگري دارد.
پرسشگران اين كتاب هم به لحاظ تلقي در يك موضوع و هم به جهت تخصص متنوع اند. در ميان آنها مي توان فيلسوف، رياضيدان، عالم سياسي، جامعه شناس، استاد تاريخ، معمار و... را يافت.
اگرچه كتاب سعي دارد دفاعيه اي بر ميراث مشترك بشري باشد، اما ۱۵ متفكر برگزيده تماماً در پارادايم انديشه هاي معاصر غربي قرار گرفته و همگي آنها اروپايي و آمريكايي هستند.
تأكيد بر همگي، از آن روي قرين به صحت است كه افرادي مثل داكينگ ينگ و يان شاپيرو، اگرچه ژاپني  يا آفريقايي هستند اما پرورش فكري آنها و نوع نگاهشان به پديده ها در پارادايم جديد غرب قرار دارد. در اين ميان تنها استثناء شايد آشيش ناندي رئيس مؤسسه تحقيقات كشورهاي در حال توسعه است. اين ويژگي از رنگارنگي و تنوع مطلوب براي كتابي با عنوان جهاني بودن تا حدودي كاسته است.
عنوان كتاب، يعني «جهاني بودن»، بهترين محك براي ارزيابي آن است. از اين منظر مؤلف سعي كرده مصاحبه هايي در حوزه هاي مختلف ترتيب دهد كه اين تنوع از فلسفه، علوم سياسي، سياست عملي، جامعه شناسي، تاريخ و... را دربرمي گيرد ولي اين سؤال باقي مي ماند كه چرا در اين مجموعه به غير از سر راجر پنروز، استاد صاحب نام رياضيات، با صاحب نظران علوم تجربي در زمينه هاي زيست شناسي، فيزيك، شيمي، ژنتيك، محيط زيست و... صحبت نشده است و يا در عرصه هنر تلاشي صورت نگرفته است. به نظر مي رسد عرصه هاي مذكور فهم و درك ما را از ضرورت جهاني ديدن و جهاني بودن ملموس تر و دقيق تر مي كند.جهاني بودن همچنين كتابي است معلق بين مباحث تئوريك و غير آن. اين ويژگي نقص كتاب نيست بلكه ماهيت گفت وگوها و تخصص پرسش شوندگان باعث آن گرديده است.
شخصيت هايي كه جهانبگلو با آنها مصاحبه كرده از وزن و تأثيرگذاري يكساني برخوردار نيستند و به طريق اولي اشتهار آنها نيز در نزد مخاطبين كتاب همسنگ نيست. به عنوان مثال براي مخاطب فرانسيس فوكوياما، نوام چامسكي، يا پل ريكور چهره اي نام آورتر از سر راجر پنروز، آشيش ناندي و يان شاپيرو هستند.
در كتاب جهاني بودن، مخاطب با مجموعه متنوعي از پرسش  و پاسخ ها مواجه مي شود. اين موضوع اگرچه قدرت تمركز مخاطب را از هدف (فهم عميق تر ضرورت جهاني ديدن و جهاني بودن) دور مي كند، اما او را با تنوعي از موضوعات و ديدگاه ها مواجه مي سازد.
به عنوان نمونه:
- آيا فكر مي كنيد اروپا خواهد توانست در برابر آمريكا به قدرتي تبديل شود؟
- آيا تصور سنتي مهبانگ را، كه مقياس عظيم عالم را به ما مي فهماند، نفي مي كنيد؟
- شما با آن دسته تحليل ها كه گفته اند، نهادهاي مدرنيته در غرب پاي مي گيرند، موافق نيستند؟
- به نظر شما، استارها، عقايد و انگيزه هايي كه موجب بروز واقعه يازده سپتامبر شدند، چه بوده است.
- ژاپني ها چقدر از گذشته خود آگاهند؟ آيا آنان مجبور به تكرار آن هستند؟
_ آيا پسامدرن در هنر و معماري براي شما معني دارد؟...
اينها پرسش هايي هستند كه به ترتيب در گفت وگو با جياني واتيمو، سر راجرز پنروز، فوكوياما، چامسكي، دانينگ نيگ و ريچارد روتي مطرح شده است.
كتاب جهاني بودن تأليف رامين جهانبگلو، در قطع رقعي از سوي نشر مركز با تيراژ  ۲۴۰۰ نسخه در سال جاري منتشر شده است. اين كتاب به بحث درباره جهاني بودن نمي پردازد، اما نتيجه حاصل از مجموعه گفت وگوها مخاطب را با بخشي از انديشه هاي جهاني آشنا مي سازد، هر چند كه به جهت ساختار مصاحبه هاي كتاب، پرسشگر و پرسش شونده فرصت چنداني براي عمق دادن به موضوعات مورد بحث و نظر خود ندارند.

كتابهاي رسيده
مجموعه قوانين و مقررات شاهد
به سفارش اداره كل حقوقي و امور مجلس بنياد شهيد انقلاب اسلامي / ناشر: نشر شاهد / چاپ اول، ۱۳۸۱ / ۴۸۱ صفحه / با جلد گالينگور / ۳۲۰۰ تومان.
داستان رستم و سهراب
از دستنويس موزه فلورانس / گزارش واژگان دشوار و برگردان همه ابيات به فارسي روان: دكتر عزيزالله جويني / ناشر: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران / چاپ اول، ۱۳۸۲ / ۳۲۷ صفحه - وزيري / ۱۹۵۰تومان.
پروانه هاي عرصه خبر
مؤلف: رحيم مخدومي / ناشر: نشر شاهد / چاپ اول، ۱۳۸۲ / ۳۸ صفحه / ۲۵۰ تومان.
مؤلف در مقدمه كتاب آورده است: گويند روزي ملكه پروانه ها به پروانه ها گفت: از شمع برايم خبري بياوريد. اولين پروانه به پرواز درآمد، او وقتي از دور شمع را ديد، بازگشت و گفت: شمع نور دارد.ملكه نپذيرفت و پروانه ديگري را به دنبال خبر فرستاد. پروانه دوم به دور شمع چرخي زد و كمي بالش سوخت. آنگاه زود بازگشت و گفت: شمع سوز دارد.ملكه باز هم نپذيرفت و پروانه سوم را فرستاد. پروانه سوم رفت درون آتش و ديگر بازنگشت. ملكه با حسرت گفت: آن را كه خبر شد خبري باز نياورد!
اين مجموعه ناچيز به تعدادي از همان پروانه هايي پرداخته كه ميان آتش رفته و خبردار شده اند. طبق آمار به دست آمده تعداد شهداي عرصه خبر بالغ بر ۱۵۰ نفر است. اين جزوه تنها نشاني چند گل از گلستان شهيد عرصه خبر را دورادور نشان داده تا ان شاءالله مقدمه اي باشد براي ورود به گلستان.
مجموعه داستان (كلاف عشق)
پژوهش و نگارش: عرش پورزارعي / ناشر: رايا / چاپ اول - ۱۳۸۲ / ۲۱۵ صفحه / ۱۰۵۰ تومان.
در اين كتاب داستان هاي زير را مي خوانيم: كلاف عشق، ياد كسي، دخيل، اتفاق در اتفاق، گروهبان و سرباز دهاتي، گودالها و زنجاب ها، سورپريز، بدرآبادي ها، گوركن، از قرار معلوم، هسته هستي و كفن دزد.
وصيت در حقوق مدني ايران
تأليف: دكتر ناصر كاتوزيان / ناشر: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران / چاپ اول، ۱۳۸۲ / ۵۲۶ صفحه - وزيري / با جلد گالينگور / ۳۸۰۰ تومان.
عينيت در پژوهش هاي اجتماعي
نويسنده: كارل گونار ميردال / ترجمه: مجيد روشنگران / ناشر: انتشارات مرواريد / چاپ دوم، ۱۳۸۲ / ۱۳۹ صفحه / ۱۰۰۰ تومان.
فصل هاي بيست و سه گانه اين كتاب، هر يك راه هاي عيني پژوهش هاي اجتماعي را جلوي روي ما قرار مي دهد.
درباره ديدن و چند قصه ديگر
نويسنده: داريوش شفيعي / ناشر: آرويج / چاپ اول، ۱۳۸۲ / ۱۱۲ صفحه / ۹۹۹ تومان.
دعوت به مراسم چند پيرزن، «آ»، براي سينما، براي راديو، خانه ما محتاج مرمت است، آن دايره، براي نقاشي، خانه شما، رؤياي قيچي، كافه، روايت مكتوب، هشدار، طرح ناتمام، خانم مي ميرد و درباره ديدن، نام داستانهاي كوتاه اين مجموعه است.
من درخت بيدم، نه درخت سيب
نويسنده، تهمينه مظفري / ناشر: آنزان / چاپ اول، ۱۳۸۲ / ۳۶۷ صفحه - وزيري / ۲۴۵۰ تومان.
دايره المعارف تحليلي اقتصاد سياسي ايران
تأليف: دكتر بهنام ملكي / ناشر: نور علم / چاپ اول، ۱۳۸۲ / ۲۰۱ صفحه / ۱۷۰۰ تومان.
آشنايي با پرواز (جلد دوم)
تأليف: جان.وي.اندرسون / ترجمه: احمد عبادتي / ناشر: گروه صنايع يامهدي(عج) / چاپ اول، ۱۳۸۲ / ۳۴۳ صفحه / ۲۵۰۰ تومان.
جنگل شناسي زاگرس
پژوهش و نگارش: محمدحسين جزيره اي، مرتضي ابراهيمي روستاقي / ناشر: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران / چاپ اول، ۱۳۸۲ / ۵۶۰ صفحه - وزيري / ۳۵۰۰ تومان.
فرآيندها و سيستم هاي جوي
تأليف: راسل د. تامپسون / ترجمه: حسينمراد محمدي ناشر: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران / چاپ اول، ۱۳۸۲ / ۲۹۷ صفحه / وزيري / ۱۸۰۰ تومان.
تحول زبان
تأليف: آر.ال.تراسك / ترجمه: ارسلان گلفام / ناشر: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران / چاپ اول، ۱۳۸۲ / ۱۳۵ صفحه / ۸۵۰ تومان.
فوكو و ديرينه شناسي دانش ( روايت تاريخ علوم انساني از نوزايي تا مابعدالتجدد)
تأليف: حسين كچويان / ناشر: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران / چاپ اول، ۱۳۸۲ / ۲۶۰ صفحه / ۱۶۰۰ تومان.
ژئوشيمي اكتشافي (محيط هاي سنگي)
تأليف: علي اصغر حسني پاك / ناشر: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران / چاپ دوم، با اضافات (چاپ اول ناشر)، ۱۳۸۲ / ۴۰۱ صفحه / ۲۴۰۰ تومان.
رويكردهاي نظري هفتگانه در بررسي مسائل اجتماعي
تأليف: ارل رابيتگتن - مارتين واينبرگ / ترجمه: رحمت الله صديق سروستاني / ناشر: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران / چاپ اول، ۱۳۸۲ / ۳۱۷ صفحه / ۱۹۰۰ تومان.
زنان و مامايي (۱)و(۲)
مؤلف: ژانت مهجوري / ناشر: تيمورزاده - طبيب / چاپ اول، ۱۳۸۲ / ۳۲ صفحه /قيمت هر جلد ۱۴۵۰ تومان.
بيماري هاي غدد و متابوليسم
مؤلف: شهريار نيك پور / ناشر: مؤسسه فرهنگي انتشاراتي تيمورزاده / چاپ اول، ۱۳۸۱ / ۴۰ صفحه / ۱۲۵۰ تومان.
آسمان باراني
نويسنده: مژگان ابوالقاسمي / ناشر: آينه آثار / چاپ اول، ۱۳۸۲ / ۳۲ صفحه / بها: ؟
باور درماني (خودآموز روانشناسي عملي و خودشناسي)
نويسندگان: ابراهيم خواجه نوري - ليدا مشفق/ ناشر: مركز فرهنگي مكتب پناه/ چاپ چهارم، ۱۳۸۲/ ۳۸۱ صفحه/ ۲۵۰۰ تومان
«باور درماني» شيوه درمان ناراحتي هاي عاطفي و رواني است به وسيله تغيير باورهاي غلط، و در دنيا كسي نيست كه بتواند ادعا كند هرگز دچار باورهاي غلط نبوده و نيست.... اين كتاب آخرين اثر ابراهيم خواجه نوري نظريات او در زمينه روانشناسي عملي و خودشناسي است.

ادبيات
انديشه
سياست
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  انديشه  |  سياست  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |