سه شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۳۱۱
پرسه اي در دنياي اوراقچي هاي تهران
تجزيه در سه سوت
اينجا ميدان شوش، گاراژ اوراقچي هاست، جايي كه در يك چشم بر هم زدن ماكسيماي شما به يك كالسكه تبديل مي شود.
داداش كاري داري؟ چيزي مي خواي؟ مي خواي اوراق كني؟ اگر به او اجازه مي داديم، رگبار سوالاتش را قطع نمي كرد. توضيح مي دهيم كه براي چه كاري   آمده ايم. طرف به سرعت ما را تنها گذاشت
003018.jpg
چند دقيقه پيش اين اتومبيل براي خود سري و قيافه اي داشت.اما امان از استاد سلماني!
عليرضا كيواني نژاد
جايي را سراغ دارم توي ميدان شوش، ماشين اوراق مي كنند. اگر دوست داشتيد شما را مي برم آنجا و گزارش تهيه كنيد.
اين حميد است كه در نازي آباد مغازه دارد. او حالا «بلدچي»، است.
اينجا ميدان شوش، گاراژ اوراقچي ها. در يك چشم برهم زدن ماكسيماي شما را به يك كالسكه تبديل مي كنند.
توضيح:هرگز تنها پا به اينجا نگذاريد، به خصوص كه قصد تهيه گزارش داشته باشيد، مخصوصا اگر عكاس هم همراهتان هست. بچه هاي اين گاراژ معروف دوست ندارند غريبه اي وارد آنجا شود.
- مواظب باشيد. اگر ديديد جوابتان را نمي دهند زياد پا پي قضيه نشويد.
اين همان حميد است. بيشتر از ما ساتيار نگران است. مي دانيد اگر روي دوربينش خط بيفتد يعني چه؟
-اگر اتفاقي افتاد، دوربين را برداريد و فرار كنيد ولي زياد هم خشن نيستند.
اين فضاي دوستانه اي بود كه او سعي داشت آن را دوستانه تر ترسيم كند! به ميدان شوش مي رسيم. بايد جايي براي پارك كردن ماشين پيدا كنيم.
- مي توانيد ماشين را توي اين گارا ژپارك كنيد.
با خيال راحت، ماشين را توي گاراژ روبه رو پارك مي كنيم. روبه روي گاراژ اوراقچي ها. بايد از خيابان رد شويم و به گاراژ آن طرف برسيم، با ترس. داخل گاراژ مي توانيد هر ماشيني را پيدا كنيد. اما قبل از آن بايد از ستون يا راهرويي بگذريد كه از گل گير و چراغ و سپر درست شده است، به ارتفاع ۳ يا ۴ متر. احتياجي نيست به خودتان زحمت بدهيد تا با ديگران ارتباط برقرار كنيد. خودشان جلو مي آيند.
- داداش كاري داري؟ چيزي مي خواي؟ مي خواي اوراق كني؟
اگر به او اجازه مي داديم، رگبار سوالاتش را قطع نمي كرد.
وقتي توضيح مي دهيم كه براي چه كاري   آمده ايم طرف به سرعت ما را تنها مي گذارد.
حالا ما وسط راهروي گل گيري ايستاده ايم. از سپر پژو گرفته تا چراغ جلوي زانتيا. اينجا گران ترين راهروي شوش است.
- نگاه نكن، رنگش مي پره.
مردي قوي هيكل در حالي كه جلو پنجره يك پيكان را با سپر پژو ۴۰۵ در دست گرفته فرياد مي زند.
طول گاراژ زياد نيست. شايد چندين ثانيه كفايت كند تا از اين در به آن در برسيد.
اما عرض گاراژ اين قدر هست كه ۵۰ يا۶۰ نفر در آن مشغول اوراق كردن ماشين ها هستند.
چند تا تيرآهن با گلوله هايي از گچ اولين تصويري است كه به محض خروج از در انتهايي گاراژ با آن روبه رو مي شويد. تيرآهن هايي كه براي نگه داشتن ديوار به كار رفته اند. سر اين آهن ها را با گچ به ديوار زده اند و در زمين است انتهاي آهن ها. اين جا انتهاي گاراژ است.
- هر ماشين را بين ۱۰ تا۱۵ دقيقه قيچي مي كنيم.
اين جواب همان مرد قوي هيكل است در پاسخ سوال ما كه پرسيديم چقدر زمان احتياج داريد تا يك ماشين را اوراق كنيد.
با دستگاه برش گازي چهار نقطه از ماشين را مي برند، بعد ماشين را برمي گردانند و شروع مي كنند به اوراق كردنش. براي برگرداندن ماشين از هيچ اهرمي استفاده نمي كنند به جز زور بازو.
- چرا اين سوال ها را مي پرسي؟
وقتي اين جمله را گفت همه به طرف ما برگشتند. دنبال حميد مي گشتيم تا به طريقي ما را از اين مخمصه نجات دهد. اما حميد با عكاس رفته وبايد خودمان كاري كنيم.
- مي خواهيم نمايشگاهي از ماشين هاي اوراقي برپا كنيم. اطلاعات جمع مي كنيم. اشكالي دارد؟
باور نمي كند، مي گويد:« نمايشگاه كجاست؟ ما هم هستيم؟»
تاكيد مي كنيم كه او هم هست سوال كردن ديگر جايز نيست بايد برويم. در كوچه پس كوچه هاي منتهي به گاراژ به كوچه  اي مي رسيم. عرض زيادي ندارد.
- چطوري اين جا كار مي كنيد؟
از پسر جواني مي پرسيم كه در اين به اصطلاح مغازه، لوازم خرد شده ماشين را مي فروشد. او حتي نمي تواند پايش را خوب جمع كند. قحطي اكسيژن بي داد مي كند.اينجا همه كوچه ها بن بست است و همه راه ها مسدود.
- عادت كردم. شما هم عادت مي كنيد.
دوست نداشت زياد حرف بزند اما با ديدن حميد قانع شد كه ما مامور مالياتي يا چيزي شبيه آن نيستيم. اگر چراغ جلو پيكانتان شكسته، اگر آينه داخل، دلخواهتان نيست و خلاصه اگر دنبال جنس فابريك هستيد، حتماً به اين كوچه هاي تنگ سري بزنيد.
اما قبل از آن يك «حميد» پيدا كنيد!
- تا حالا اين جا ماشين دزدي هم اوراق كرده اند؟
(با آينه ماشين ور مي رود، تميزش مي كند.)
- نه. ولي يكبار چندوقت پيش كلي مامور با موتور آمدند، چند نفر را بردند!
قانع نشديم. پس اوراقچي هاي اصلي كجا كار مي كنند؟ اين سوال بعدي ماست و اين جوابش.
- اگر دنبال سوژه هستيد برويد گردنه تنباكويي. يك ماشين را ظرف ۵ دقيقه لخت مي كنند. تازه پرايد و پيكان در كار نيست. فقط «اوتول» هاي مايه دار.
حميد توضيح مي دهد: «اتومبيل هاي گران قيمت را در آنجا اوراق مي كنند.»
- يعني جلو چشم همه؟
- نه. داخل يك گاراژ كه بسته است. اما اگر هوس كردي آنجا بروي حتماً با گارد ضدشورش تهران هماهنگ كن!
از آن به اصطلاح كوچه بيرون مي آييم. دنبال عكاس گروه مي گرديم. عكاس مي خواهد به بالاي ساختمان رفته، عكس بگيرد. اما مشكلي وجود دارد.
- چرا بالا نمي روي؟
عكاس مي گويد: «مي روم. اما صاحب ساختمان مي گويد بايد چند لحظه صبر كنيم» بعد از چند ثانيه چندين كبوتر سفيد و سياه روي آسمان ديده مي شوند. علت صبركردن را متوجه مي شويم!
ساتيار سوژه پيدا كرده. يك تاكسي بريده شده كه فقط اتاق دارد و گلگير و كاپوت.
قيمت: ۲۰۰ هزار تومان.
- اگر بشود مي خواهم روي ماشينم بگذارم و با آن كار كنم.
ساتيار مي گويد مي گفتند: دوربينش ۲، ۳ ميليون مي ارزد.
بنابراين خود را با سرعت هرچه تمام تر به پاركينگ مي رسانيم تا ماشين را برداشته از آنجا برويم.
اين كار منطقي تري است. گرچه اينجا فقط ماشين اوراق مي كنند و دوربين در تخصصشان نيست.

اولين موزه زلزله ايران در بم
در موزه زلزله كوبه علاوه بر نمايش سوابق زلزله، مردم و بازديدكنندگان با نحوه كاهش اثرات بلايا، ايمن سازي و رفتار هنگام بروز زلزله آشنا مي شوند.
كوبه، برخاسته از خاكستر زلزله اكنون يكي از زيباترين شهرهاي ژاپن است.
شهريار مزيدآبادي 
فقط چند روز قبل از زمين لرزه بم، در هتل لاله تهران، گروه مطالعاتي ژاپني بررسي ميزان خطرات تهران (جايكا)، گزارش خود را پيرامون مشكلاتي كه پس از زلزله در تهران روي مي دهد به تفصيل ارائه دادند. اگر فقط بخشي از پيش بيني هاي مطروحه درست باشد بايد منتظر فاجعه اي بي نظير در نوع خود باشيم و اگر در مقايسه با شهر بم قرار باشد همانطور اقدام كنيم فقط خدا به دادمان برسد!
در شهر بزرگي چون تهران، نياز به سيستم هاي خودكار قطع جريان آب، گاز و برق، وجود ماشين هاي مكانيكي خاص (گراپل براي برداشت آوار، جرثقيل هايي با بوم بلند، لودرها و بيل هاي مكانيكي، بالابرها و پله هاي نجات با بيش از ۲۰ طبقه و...) انبارهاي بزرگ نگهداري تجهيزات پايه در امر جست وجو و نجات، صدها هزار چادر امدادي، صدها سگ جست وجوگر، هزاران برانكارد و كيسه جسد، هزاران دستگاه مخصوص هوابرش براي بريدن تيرهاي آهن، خردكننده هاي بتن، صدها پروژكتور بنزيني براي انجام فعاليت هاي نجات در شب، سازماندهي فضاهاي باز (پارك ها و بوستان ها، استاديوم ها...) براي اقامت موقت بازماندگان، مديريت شناسايي اجساد و كفن و دفن آنها، حضور هزاران آمبولانس و كاميون حمل مواد سوختي و غذايي و احداث صدها درمانگاه و بيمارستان صحرايي، حضور هزاران نفر در قالب كادرهاي پزشكي و امدادي براي رسيدگي به وضع هزاران مجروح، نجات افراد گيرافتاده از ساختمان هاي بلند يا از زير آوار ساختمان هاي با بافت سنتي، نجات افراد گرفتار در تونل هاي مترو، ايجاد امنيت و حفاظت از اموال مردم فقط بخشي از كل ماموريت مديريت بحران اين رويداد خواهد بود.
در اين ميان توقف روند اقتصادي، آموزشي، خدماتي از ديگر عوارض چنين رويدادي است كه مستقيماً بر همه كشور تاثير خواهد گذاشت.
وقتي روند مطالعات شهرهاي زلزله زده در ايران و جهان را مورد بررسي قرار مي دهيم كمتر مي توان در كشورمان اسناد مكتوب و تجربيات به دست آمده از سوانح قبلي را به دست آورد و فقط حافظه افراد با تجربه، آن هم به صورت كمرنگ مي تواند موضوع را مقايسه كند. سالهاست كه در جهان مساله توليد گزارش هاي متنوع از روند فعاليت هاي نهادهاي پاسخگو در سوانح به صورت يك اصل مهم مورد استفاده قرار مي گيرد.
همه كارشناسان ساختمان و زلزله پس از زلزله بم يك صدا اعلام داشته اند كه مناطق لرزه خيز كشور مورد شناسايي قرار گرفته است و اين اتفاق مي تواند بارها در نقاط مختلف كشورمان رخ دهد و شايد آسيب هاي بيشتري را نيز وارد كند.
ولي چه مي شود كه ميليون ها دلار كمك پس از يك حادثه به منطقه آسيب ديده مي رسد اما قبل از آن براي ازبين بردن بافت هاي فرسوده و مقاوم سازي ساختمان هاي موجود كسري بودجه سد راه است؟ صرف هر دلار براي مقاوم سازي ساختمان ها مي تواند حداقل ۵ تا ۶ برابر بناها را در دوران بازسازي، پايدار نگه دارد. اگر اماكني كه ما در آن زندگي مي كنيم و از طريق مصالح و توليدات داخلي با نيروي كار محلي ساخته شده است خراب شود، آيا سرمايه ملي هدر نرفته است؟ و اگر بنايي خراب شود ودر آن شهروندان ساكن باشند، با ازبين رفتن آنان سرمايه ملي كشور بازهم از بين نمي رود؟ پس به فرمول مردم مساوي سرمايه ملي مساوي ساختمان ها، توجه كنيد. با دقت به اين مطلب مي توان به اين نتيجه مهم رسيد كه براي حفظ سرمايه هاي ملي در كشور مي بايست مردم را در ساختمان هاي مقاوم حفظ كرد.
ژاپني ها بعد از زلزله شديد ژانويه ۱۹۹۵ بندر كوبه كه در آن بيش از ۵۰۰۰ نفر كشته و هزاران مجروح درپي داشت و آتش سوزي هاي گسترده در آن شهر و تخريب ۷۰ درصد ساختمان هاي شهر و قطع خدمات شهري به مدت چندين ماه، بر آن شدند كه با برنامه ريزي مجدد و بازسازي دقيق اين شهر در كمترين زمان، مجدداً اين بندر مهم اقتصادي را احياء كنند.
لذا با قرنطينه چندساله اين شهر و تدوين آيين نامه هاي اجرايي خاص با بازسازي ابنيه و اماكن مختلف شهر، براساس فرض وجود احتمال زلزله اي مجدد موفق شدند تا سال ۲۰۰۰ اين شهر را مجدداً راه اندازي كنند. بازديدكنندگان از اين شهر همزمان با جام جهاني اخير فوتبال كه ژاپن و كره جنوبي ميزبان برگزاري آن بودند، هيچ آثاري از زلزله در آن مشاهده نكرده اند يا بهتر بگويم شهر به حدي از نظر زيبايي و ساخت و ساز در شكل متناسبي جلوه مي كرد كه جهانگردان و علاقه مندان به فوتبال، اين شهر را امن ترين و محكم ترين شهر ژاپن يافتند.
آنچه كه از خاطره زلزله در اين شهر وجود دارد به موزه زلزله كوبه(Kobe Earthquake Museum ) سپرده شده است كه در آن تصاوير مناطق آسيب ديده، وسايل و تجهيزات به كار گرفته شد، قطعات ارزشمند بجاي مانده از زلزله، چند قطعه از ساختمان هاي صدمه ديده و دهها سند از فعاليت هاي علمي و تحقيقاتي پيرامون اين رويداد به چشم مي خورد.
كوبه درجام جهاني فوتبال يكي از شهرهايي بود كه در آن برخي از مسابقات برگزار شد و پذيراي هزاران تماشاگر داخلي و خارجي بود و سيستم ترابري ريلي و جاده اي آن مرتبا بين ديگر شهرها مسافران را جابجا مي كرد.
هم اكنون مركز فرماندهي عمليات شهر، اعم از ترافيك - شريان هاي حياتي - خدمات شهري و ... در چند كيلومتري خارج از آن و در يك ساختمان بسيار محكم مستقر شده و با استفاده از آخرين فن آوري هاي جديد شهر در زير ديد دوربين هاي مدار بسته و سيستم هاي پيشرفته مخابراتي كنترل مي شود. استفاده از سيستم هايGis ، فيبرهاي نوري و امواج راديويي ارتباط اين مركز با شهر را ميسر كرده است و نمايندگان تام الاختيار از همه دوائر مسوول در امر پاسخگويي به سوانح، در اين مركز به طور شبانه روزي مشغول به كار هستند.
اين مركز همچنين عهده دار هماهنگي برنامه هاي آموزشي در سطح وسيع نيز است و آموزش عمومي از كودكان تا كهنسالان در دستور كار همه بخش هاي شهر قرار دارد. در موزه زلزله كوبه علاوه بر نمايش سوابق زلزله، مردم و بازديدكنندگان با نحوه كاهش اثرات بلايا، ايمن سازي و رفتار هنگام بروز زلزله آشنا مي شوند. همچنين يك دستگاه شبيه ساز بزرگ بر روي يك صفحه متحرك، همزمان با پخش يك فيلم به صورت سه بعدي، سالن نمايش را براي نشان دادن زمان زلزله به حركت در مي آورد. اين برنامه به قدري واقعي است كه بازديدكنندگان بر اين عقيده متفق القول هستند كه كمتر كسي باور مي كند كه اين يك صحنه مجازي است.
«كنفوسيوس» فيلسوف چيني مي گويد: «اگر برنامه يكساله داريد برنج بكاريد و اگر برنامه ده ساله داريد درخت بكاريد و اگر برنامه صد ساله داريد آدم تربيت كنيد.» تصور مي كنم ما نيز بايد خيلي زود شروع كنيم، فردا خيلي دير است. تا به خود بياييم يك دهه ديگر گذشته است و بر اساس جبر تاريخ، زلزله ديگري يكي از شهرهاي ما را هدف قرار مي دهد.
مردم را هرچه بيشتر در جريان خطرات ناشي از رويدادهاي طبيعي قرار دهيم، به آنان بگوييم آنچه را كه بايد بدانند وبا خود بگوييم كه براي آنها چه بايد كنيم. حتما و خيلي زود آن را انجام  دهيم آموزش و تربيت كادرهاي پاسخگويي سوانح نيز داراي اهميت بسيار زيادي است، مديران با تجربه به سن بازنشستگي نزديك مي شوند!
زلزله هاي بوئين زهرا، طبس، رودبار، اردبيل و خراسان را در هيچ موزه اي به جز حافظه تاريخ پيدا نمي كنيم. بياييد بم را چون ارگ كهن آن در اولين موزه زلزله در ايران براي آموزش عمومي تخصصي و همچنين تحقيق و پژوهش علمي و آنچه كه بم را مانند كوبه ژاپن محكم و استوار مي كند، بيابيم.
مدرس امداد و نجات

سواري هاي پرونده ساز
تك چرخ زدن و ويرا ژ دادن در خيابان ها، يك سوم پرونده هاي نوجوانان را در جرايم راهنمايي و رانندگي افزايش داده است.
معاون مجتمع قضايي دادگاه اطفال گفت: «يك سوم پرونده هاي رسيدگي شده در دادگاه اطفال مربوط به جرايم راهنمايي و رانندگي است.»از قرار معلوم توليد انبوه موتورسيكلت در مارك هاي مختلف هم در افزايش اين جرم ها بي تاثير نبوده است، چرا كه معاون مجتمع قضايي دادگاه اطفال ادامه مي دهد: «امروزه توليد انبوه و دسترسي موتورسيكلت در كشور باعث شده تا بسياري از جوانان و حتي كودكان در سنين پايين تمايل فراواني براي استفاده از اين وسيله نقليه پيدا كنند.»

نظارت بر رستوران هاي راهي
اولين چيزي كه از مسافرت با اتوبوس يادتان مي افتد چيست، احتمالا مي گوييد رستوران هاي بين راهي و اولين چيزي كه در رستوران هاي بين راهي به خاطرتان مي رسد هم لابد... ولي قرار شده چگونگي ارايه خدمات واحدهاي اقامتي وپذيرايي بين راهي كنترل شود.
معاون سازمان ايرانگردي و جهانگردي استان تهران گفت: نظارت بر فعاليت، كيفيت و نرخ ارايه خدمات مراكز اقامتي و پذيرايي بين راهي در طول سال در روزهاي پنج شنبه و جمعه هر هفته انجام مي شد اما در عيد نوروز اين نظارت ها به طور مستمر در طول هفته انجام مي گيرد.در ضمن قرار است تلفن هاي گويايي راه اندازي شود تا به شكايت مسافران شاكي رسيدگي شود.

رابط ترافيك و مرگ
ترافيك تهران، زمان رسيدن اورژانس را به بالين مريض ۱۴ دقيقه افزايش داده است.اين توليد انبوه ماشين هم بالاخره دردسرساز شد. معاون پزشكي اورژانس تهران ضمن اينكه از تعداد كم آمبولانس هاي فعال تهران شكايت كرد گفت: متاسفانه در سطح شهر، آمبولانس ها مجبورند در تمامي مناطق شهر حتي مسيرهاي بسيار پرترافيك و مركزي شهر بدون داشتن تسهيلاتي نظير خط ويژه به امدادرساني بپردازند. البته قرار است در مسيرهاي پرترافيك، امداد هوايي به دادمان برسد اما هنوز با استانداردهاي لازم خيلي فاصله داريم.به هر حال هر گونه كوتاهي در امدادرساني به اين شكل، موجبات مرگ بيمار را به وجود مي آورد. حالا متوجه شديد كه ترافيك با همه چيز زندگي شما در ارتباط است حتي مرگ.

بيمه راننده تاكسي ها
قرار است راننده تاكسي ها هم بيمه شوند، البته اگر مجلس اين طرح را تصويب كند. اين را مديرعامل سازمان تاكسيراني خبر داد. پس دعا كنيد كه كرايه تاكسي ها اين بار به بهانه پرداختن حق بيمه بيشتر نشود.از قرار معلوم مساله بيمه كردن رانندگان تاكسي ۶ ماه است كه در كميسيون هاي مختلف مجلس و تشكل هاي ذي ربط در حال بحث و نامه نگاري است ولي از آنجايي كه اين موضوع بارمالي سنگيني را به دولت تحميل مي كند به نتيجه نرسيد.اما از آنجايي كه اين طرح در مرحله كارشناسي قرار دارد نمي توان زمان قطعي تصويب را مشخص كرد و تصميم گيري در خصوص آن به سال آينده موكول مي شود.رانندگان محترم تاكسي اميدوار باشند طرح آنها نيز به طرح بيمه روزنامه نگاران شباهت پيدا نكند چون در آن صورت بايد بمانند تا دولتشان بدمد.

دختران بهتر از پسران
سهم پسران در بزهكاري بيشتر از دختران است.
احتمالا اين تنها چيزي است كه سهم پسران بيشتر است و دختران از آن شاكي نيستند.
سهم دختران از بزهكاري كمتر از ۵ درصد است، در حالي كه پسران درصد قابل توجهي از بزهكاري ها را به خود اختصاص داده اند.
پس معلوم است حرف مادربزرگ هاي ما كه دختر بايد آرام باشد، بالاخره تاثير خودش را گذاشته است. اما همين آمار نشان مي دهد سرقت هاي كوچك، اعمال منافي عفت و فرار از خانه، بيشترين عامل مراجعه دختران به دادگاه هستند. دختران فراري امروزه يكي از مشكلات اساسي جامعه ما به حساب مي آيند مخصوصا در شهرهاي بزرگي مثل تهران، علت اصلي اين اعمال از طرف دختران، فقر يا اختلاف خانوادگي و طلاق والدين آنهاست.

كيوسك هاي اطلاع رساني و مرگ
هدف از راه اندازي كيوسك هاي اطلاع رساني، كاستن سفرهاي زايد شهري است.از آنجايي كه افزايش ترافيك شهر تهران، رسيدن اورژانس به محل وقوع حادثه را ۱۴ دقيقه افزايش داده، كيوسك هاي اطلاع رساني با كاهش ترافيك مي توانند به كاهش مرگ و مير كمك كنند. ديديد همه چيز به همه چيز ربط دارد.
ناآشنايي شهروندان نسبت به چگونگي رسيدن به مقصد، مكان دقيق استقرار مراكز مهم در شهر و همچنين مراحل و فرآيند انجام امور در ادارات موجب افزايش تقاضاي سفر است.به منظور آموزش و ترغيب مردم به استفاده از راهنماي اطلاعاتي، اطلاعاتي درمورد شبكه معابر، خطوط اتوبوسراني، مترو، نقشه پزشكي و غيره در اين مراكز عرضه مي شود.

در شهر
ايرانشهر
تهرانشهر
حوادث
درمانگاه
زيبـاشـهر
سفر و طبيعت
طهرانشهر
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  در شهر  |  درمانگاه  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |  طهرانشهر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |