مهدي صادق نژاد جوان ۱۹ ساله سوادكوهي با قرعه مناسب و آمادگي نسبي مدال طلاي با ارزشي را از رقابت هاي كشتي آزاد قهرماني آسيا به دست آورد. صادق نژاد يك استعداد ناب در وزن ۷۴ كيلوگرم است و اين كشتي ما را صاحب پشتوانه باارزشي در اين وزن كرده است. صادق نژاد در تهران فرصت مبارزه با حريفان طراز اول آسيايي خود را پيدا نكرد، اما روند رو به رشد وي در يك سال اخير نشان مي دهد كه مي توان از او به عنوان يك پديده در كشتي ايران نام برد.

محمدرضا منصوريان -براي قهرمان شدن در هفدهمين دوره پيكارهاي كشتي آزاد قهرماني آسيا هيچ مشكلي نداشتيم، مي دانيد چرا؟ به اين دليل كه سال هاي سال است كه ورزش كشتي در سطح قاره پهناور آسيا در سطح ثابتي باقي مانده است. حتي فروپاشي اتحاد جماهير شوروي سابق و اضافه شدن پنج جمهوري به جمع آسيايي ها هم چيزي به كشتي آسيا اضافه نكرده است.
تركمن ها، قرقيزها، قزاق ها، تاجيك ها و ازبك ها كشتي گيران خيلي خوبي دارند ولي گرايش اصلي آن ها مبارزه با آسيايي ها نيست. آن ها علاقه مند به حضور در تورنمنت ها و ميدان هاي غيرآسيايي هستند. شما ببينيد در همين مسابقات آسيايي تهران ازبك ها بدون ديلشاد منصوراوف، دمير زاخارالدنيف و آرتور تايمازوف، قزاق ها بدون گنادي لالي اوف، تاجيك ها بدون يوسف عبدالسلام اوف كه همگي ازجمله نام آورترين كشتي گيران حال حاضر جهان هستند در ميدان حاضر شدند و اين يعني اينكه عملكرد خوب و قابل قبول نمايندگان كشتي ما در جام هفدهم نمي تواند توجيه فني بالايي داشته باشد و بايد كه براي رفع اشكالات و مشكلات موجود چاره بهتري پيدا شود.
از جمع مدعيان شرقي كشتي ما در آسيا كره اي ها و ژاپني ها در سطح قابل قبولي خود را به تهران رسانده بودند، اما هيچ عطشي براي پيروزي از خودنشان نمي دادند و برايشان برد و باخت تفاوت چنداني نداشت. حضور تيم هاي ناآماده كره و ژاپن و غيبت محسوس چيني ها كه از مشتريان هميشگي مسابقه هاي آسيايي هستند نكته ديگري بود كه در جمع، مردان كميته فني و صاحب نظران فدراسيون كشتي ايران نبايد نسبت به آن ها ساده نگري كنند.
سال، سال المپيك است و مطمئن باشيد تمامي تيم هايي كه در ميدان هفدهم آسيايي حاضر شده بودند براي ارزيابي و سنجش كشتي گيران خود شركت كرده بودند و اينگونه نبوده است كه تنها نمايندگان خود را بر روي سكوي قهرماني ببينند.
با چنين استراتژي واقع بينانه اي ما نيز به عنوان يكي از بهترين تيم هاي كشتي دنيا با شرايطي خاص روبه رو هستيم. همه مترصد آن هستند تا نسخه آخر كميته فني فدراسيون كشتي در رابطه با انتخاب ملي پوشان حاضر در المپيك ۲۰۰۴ را رويت كنند.
كشتي گير با چه سازي برقصد
حكايت انتخاب اعضاي تيم ملي كشتي براي حضور در المپيك ماجراي خنده داري شده است.
 
فريدون قنبري يكي از كشتي گيران قلدر ما در وزن ۸۴ كيلوگرم است. وظيفه مربيان تيم ملي در وهله نخست اين است كه قنبري را با اين واقعيت روبه رو كنند كه همه كشتي در فن كمر در كمر خلاصه نشده است. قهرمان طلايي آسيا در جام هفدهم ضعف هاي تكنيكي فراواني از خود نشان داد. اين در حالي است كه از جمع فريدون قنبري، پژمان درستكار، اميررضا خادم، مصطفي يونسي نيا و مجيد خدايي هيچكس نمي داند كه كداميك شانس پوشيدن پيراهن تيم ملي را در المپيك دارند.

هركس با تكيه بر دانش و فهم خود نسخه اي مي پيچد. در كميته ملي المپيك انگشت روي اسمي ها گذاشته اند، سرمربي تيم ملي نحوه گزينش را تنها انجام مسابقات انتخابي نمي داند، رييس فدراسيون كشتي مي گويد: مي خواهم سنت شكني كرده و هيچ كشتي گيري را انتصاب نكنم و از همه مهم تر كميته فني هم كه مرتبا اعضايش تغيير مي كنند نقطه نظرهايش كمتر اجرايي مي شود.
در اين آشفته بازار بيچاره كشتي گير كه نمي داند با ساز چه كسي برقصد. يك روز به او مي گويند موفقيت تو در فلان تورنمنت تضمين حضورت در تيم ملي است. روز ديگري برايش رقيب داخلي مي تراشند و در مرحله اي ديگر به او مي گويند مصلحت در اين است كه در فلان مسابقه شركت نكني و چنين و چنان.
چنين حكايتي در هيچ جاي دنيا رسم نيست. همه چيز از روي قانون و ضابطه جلو مي رود و ما هنوز هم اصرار بر شيوه هاي كهنه و پردردسر داريم.
اختلاف سليقه را كنار بگذاريد
به وضوح احساس مي شود كه در فاصله كوتاه تا شروع بازي هاي المپيك كه همه اعتبار كشتي در آن پديدار مي شود، اين ورزش وضعيت مناسبي ندارد. اختلاف سليقه هاي موجود و بروز مسائل حاشيه اي كه روز به روز هم بيشتر مي شود، زمينه اي را فراهم آورده است كه هيچكس با قاطعيت نمي تواند از حضور موفقيت آميز نمايندگان ايران در المپيك سخني بر زبان آورد. نكته مهم اين است كه چرا هميشه به هنگام چنين مسابقات معتبري گرفتاري ها و كج سليقگي ها عود مي كند و هيچكس هم حاضر نيست قدمي عقب بكشد.
هيچ شكي وجود ندارد كه محمدرضا طالقاني رييس محترم فدراسيون كشتي مثل بسياري ديگر از مسئولين ورزش كشور در ارايه برنامه ها و كارهايش داراي ضعف ها و نواقصي است. اين را همه مي دانند كه طالقاني براي اداره كشتي شيوه خاص خود را دارد و كمتر ديده شده است كه او كاري را كه خودش دلش مي خواهد انجام ندهد. اين خصوصيات وي چيزهايي نيست كه دوست و دشمن از آن آگاهي نداشته باشند و عجيب تر اينكه همان كساني كه در دوره غيبت طالقاني از وي به عنوان ناجي كشتي ياد مي كردند و با سلام و صلوات او را به فدراسيون بازگرداندند، حالا بيشترين انتقادها را نثار وي مي كنند و مي گويند كشتي با طالقاني به جايي نمي رسد.
آقايان! قبل از اينكه اينگونه بي رحمانه عملكرد طالقاني را زير سئوال ببريد چرا به خودتان نهيب نمي زنيد. مگر نمي دانيد خود كرده را تدبير نيست. طالقاني منتخب خود شماست و اگر هم ضعف هايي دارد راهش اين نيست كه با روش غلط مهره سوزي، او را ازپا درآوريد.
تازه از اين هم مهم تر شرايط فعلي، زمان مناسبي براي تاختن به طالقاني نيست. اجازه دهيد او تا المپيك برنامه ها و كارهايش را دنبال كند و بعد از آن به سراغش برويد. البته اين را هم بدانيد كه بخش فراواني از ضعف ها و كاستي هاي كشتي برگرفته از نارسايي ها و اشكالات عمده اي است كه مديريت كلان ورزش آن ها را به وجود آورده كه طبعا طالقاني و همكارانش در فدراسيون كشتي هم به عنوان زيرمجموعه اي از اين مديريت آسيب پذير شده اند.
سرمربي راضي نيست
در جام هفدهم سرمربي محترم تيم ملي كشتي آزاد به دنبال اهداف مشخصي بود. او به عنوان مسئول ترين فرد حاضر در كنار كشتي گيران ضعف ها و نواقص موجود در بدنه تيم ملي را لمس كرده و درصدد آن است تا با استفاده از فرصت هاي ممكن به رفع آن ها بپردازد.
برزگر در تهران چندان نتوانست در اين مسير به موفقيتي دست يابد. غيبت بزرگان كشتي آسيا و سطح نازل مسابقات به دليل بي تفاوتي نفرات شركت كننده در زمينه برد و باخت دلايل عمده اي بود كه برزگر فكر آن ها را نكرده بود.
اما در همين مجموعه در ميان آثار ونتايج باقي مانده قطعا وي به نقطه نظرهاي تازه اي رسيده است.
درحال حاضر در چند وزن مربيان تيم ملي نتوانسته اند به مهره قابل اعتمادي تكيه كنند.


حسن طهماسبي خيلي دلش مي خواست مدال طلاي سال گذشته خود در آسيا را تكرار كند، اما اينگونه به نظر مي رسد كه در ميان مدعيان تيم ملي در وزن ۶۶ كيلوگرم او هنوز هم براي پوشيدن پيراهن تيم ملي كاستي هاي محسوسي دارد. قد و قواره و شرايط فيزيكي شايد اين اجازه را به او ندهد كه در سال هاي آتي قهرماني اش در اين وزن بماند. به هر حال او در فينال رقابت هاي آسيايي تهران كشتي خوبي با حريف ژاپني اش نگرفت و با ضرفه فني مغلوب شد.

اوزان ۵۵ ، ۶۰ و ۱۲۰ كيلوگرم ازجمله وزن هايي هستند كه در ميان تمامي مدعيان حاضر در آن ها كشتي گيري كه بتواند نظر مساعد مربيان را به خود معطوف سازد پيدا نشده است و افراد حاضر همگي در كل داراي ضعف ها و نواقصي هستند كه به سادگي نمي توان بر روي يكي از آن ها انگشت گذاشت.حال با نتايج موجود آيا سرمربي تيم توانسته است از نحوه مبارزات مردان حاضر در جام هفدهم رضايتي داشته باشد؟ جواب اين سئوال كاملا روشن است. او درحال حاضر نمي تواند به راحتي انگشت روي كسي بگذارد و مجبور است بازهم دست به آ زمايش اين افراد بزند. البته در ساير اوزان هم اين اشكال موجود است اما درصد نگراني در آن ها كمتر است.
با آرامش كار كنيد
منطقي ترين و اصولي ترين روش در مقطع حساس كنوني اين است كه به برزگر و تفكراتش فرصت داده شود. او بدون حمايت و همفكري قادر نخواهد بود به نتيجه مطلوب برسد. مصلحت در اين است كه وي نيز با آرامش بيشتري به فعاليت هايش ادامه دهد. آرامش ركن اصلي هر فعاليتي است و قهر و آشتي و درشتي كردن چاره درد نيست.فن آخردركشتي صداقت وصميميت است.
عكس ها : مجتبي جان بخش

اشكان نعمت پور: فوتبال در اروپا به روزهاي پر تب و تاب اش نزديك مي شود و همه را به تكاپو انداخته تا بهترين اندوخته را از اين فصل برگيرند. اما در اين گيرودار، دغدغه مديران باشگاه ها تنها به كسب نتايج تيم شان بازنمي گردد. آنان از هم اكنون بايد در انديشه مهيا كردن شرايط براي نگه داشتن ستاره هاي شان در تيم و خريدهاي احتمالي تابستاني باشند. در اين ميانه، نگراني آن دسته از رئيسان باشگاه ها كه قراردادهاي برخي از بازيكنانشان در پايان فصل به پايان مي رسد، بسيار افزون تر است. نگه داشتن اين چهره ها، در حالي كه هر روز يك پيشنهاد وسوسه انگيز دريافت مي كنند، بسيار دشوار و گاه ناممكن است. هم اكنون حتي برخي تيم ها مذاكرات خود را با طعمه هاي شان آغاز كرده اند.
بداقبالي ژرمن ها
شايد پرمشغله ترين و هراس انگيزترين فصل نقل و انتقالات امسال را، هواداران لوركوزن تجربه كنند. قرارداد باشتورك، نوويل و راملو تابستان به پايان مي رسد و باير به احتمال فراوان سه تن از بهترين ستارگانش را بدون دريافت هيچ رقمي، از دست خواهد داد. ناكامي لوركوزن در فتح جام، بيش از هر چيز ديگري اين سه تن را به ترك باي آره نا وا مي دارد. در اين بين، اگر راملو و نوويل هم متقاعد به تمديد قراردادشان شوند، جدايي باشتورك قطعي به نظر مي رسد. هافبك ترك تبار طي چند سال اخير چنان باشكوه بازي كرده كه به تقريب، تمامي بزرگان اروپا در پي جذب اش هستند. دست كم اينتر مدت ها است آرزوي به خدمت گرفتن باشتورك را در مخيله مي پروراند. ليستس، ملي پوش مجار و خوش آتيه وردر برمن هم ممكن است در سري A به او بپيوندد.
دورتموند هم ممكن است يكي از بازيكنان شاخص اش را از دست بدهد. در شرايطي كه مشكلات مالي باشگاه سپري شده موج نارضايتي وستفالن را دربرگيرد و احتمالاً چند تن از ستاره هاي آن به فروش خواهند رسيد.
اوانيلسون براي ترك دورتموند مشكل چنداني ندارد. قرارداد او هم به زودي تمام مي شود و هافبك برزيلي به تيمي ديگر خواهد پيوست تا جرقه اضمحلال دورتموند زده شود. جورجوويچ و لاموت (شالكه) هم در پايان فصل بازيكن آزاد خواهند بود.
در ايتاليا وضع از آلمان آشفته تر است. تا به حال همه از مصايب مالي  لاتزيو آگاه شده اند و باشگاه ها آماده مي شوند تا بازيكنان نخبه اين تيم را با بهايي اندك   تر از ارزش واقعي شان بخرند اما اين مشكل درباره كوتو و ميهايلوويچ وجود ندارد. البته مدافع صرب عنوان كرده اگر مديران باشگاه توقعات مالي اش را برآورند در رم باقي خواهد ماند، امري كه كمي بعيد به نظر مي رسد.
رم و اينتر هم به مانند لاتزيو با از دست دادن دو مهره خود روبه رو هستند .گفته مي شود زبينا تابستان با ترك رم به ميلان خواهد پيوست تا راهي را كه كافو پيش تر پيموده طي كند. ليما هم قبلاً پيشنهاداتي از تاتنهام داشته، ليگ برتر در طي چند سال اخير جذابيت خاصي براي برزيلي ها يافته است. برخلاف دو بازيكن رم، تكليف اينترني ها چندان مشخص نيست. آلميدا پيش تر اعلام كرده بود كه قصد دارد بازنشسته شود اما ظاهراً از تصميم اش بازگشته، در اين صورت يك فصل ديگر را هم در اينتر سر خواهد كرد. وضعيت هلوگ هم چندان مشخص نيست.
پيسانو (برث)، وارگاس (امپولي)، سينيوري (بولونيا) و اسپينسي (باري) هم از مطرح ترين بازيكنان حاضر در ايتاليا هستند كه قراردادشان در پايان فصل اعتبار نخواهد داشت.
سرزمين ماتادورها، سرشار از هيجان است و در آن جدايي كامبياسو و كونسه سائو از رئال مادريد،  تقريباً حتمي است. پس از پيوستن ديويد بكهام به رئال، ديگر كمتر فرصت خودنمايي به اين دو بازيكن، خصوصاً كامبياسوي آرژانتيني كه آتيه اي درخشان را در برنابئو براي او قايل مي شدند، مي رسد.
هم اكنون مذاكرات كامبياسو با اينتر به مراحل پاياني خود رسيده و او فصل بعد پيراهن آبي و سياه را برتن خواهد كرد اما نكته اينجا است كه با از دست دادن اين دو هافبك دفاعي، رئال عملاً از بازيكناني با قابليت بالاي دفاعي تهي خواهد شد و اين خطري است كه والدانو و كوئيروز بايد در پي رفع آن برآيند.
دي پدرو، هافبك خوش تكنيك و قهار سوسيه داد، كه به احتمال فراوان در يورو ۲۰۰۴ پيراهن تيم ملي اسپانيا را برتن مي كند نيز با به پايان رسيدن قراردادش روانه بولتون يا منچستر سيتي مي شود.
در انگليس بازيكنان زيادي بدون قرارداد نيستند. به هرحال مديران باشگاه ها در جزيره بسيار دقيق عمل مي كنند. تك نام آشنايي كه از اين تبصره خارج مانده، ماريو ملچيوت است كه با وجود خريدهاي بزرگ آبراموويچ، دور از ذهن است در استمفور ديربج بماند.
آژاكس هم يك مدافع دارد كه تيم هاي زيادي خواستار او هستند و در پايان فصل، بازيكن آزاد خواهد بود. حاتم طرابلسي تونسي از حالا منچستر يونايتد، ميلان و يوونتوس را خواستار خود مي بيند و به همين خاطر به زودي پيراهن آژاكس را به صندوقچه خاطراتش خواهد سپرد. در خلال پيروزي هشت بر سه موناكو برابر لاكرونيا، دادوپرسو نخبه ترين بازيكن ميدان رخ كرد. ميلان سخت در پي بستن قرارداد با او است و براي گالياني چه چيزي بهتر از اين كه پرسو متعلق به هيچ باشگاهي نباشد.
اما مشهورترين بازيكن در اين ميان، هنريك لارنس است كه هرچه مقامات سلتيك كوشيدند نتوانستند قراردادش را تمديد كنند. اينك چند مجموعه مشهور خواستار جلب نظر مهاجم سوئدي شده اند و مطابق معمول، نام بارسلونا هم در ميان آنها به چشم مي خورد اما هنوز هيچ تصميمي گرفته نشده.به هرجهت، برخلاف فصل پيش كه انتظار مي رفت نقل و انتقالات از شور چنداني برخوردار نباشد امسال و با وجود اين همه بازيكن آزاد و بهبود شرايط مالي باشگاه ها مي توان بازار مبادله پرهيجاني را به انتظار نشست.