شنبه ۳ مرداد ۱۳۸۳ - - شماره ۳۴۴۵
گفت وگو با رئيس سابق سازمان سنجش آموزش كشور:
نمي توانيم با كنكور براي همه يك نسخه بپيچيم
000813.jpg
ليلا مدني
مهندس سيدمهدي مير شمسي، رييس سابق سازمان سنجش آموزش كشور و معاون دكتر عبدالله جاسبي و رييس مدارس سماء دانشگاه آزاد اسلامي است.
رييس سابق سازمان سنجش آموزش كشور تنها راه اصلاح نظام آموزشي كشور را ادغام وزارتخانه هاي علوم و آموزش و پرورش عنوان مي كند و مي گويد: تا زماني كه آموزش كشور يكپارچه نشود نه مدرسه خوبي خواهيم داشت و نه دانشگاه خوبي.
رييس مدارس سماء دانشگاه آزاد اسلامي همچنين سيستم آموزش كارداني پيوسته، كارداني و فني و حرفه اي را يك سيستم بسته عنوان مي كند و معتقد است:  سيستم آموزشي بايد به گونه اي باشد كه افراد علاقمند بتوانند تا بالاترين مقطع در رشته خود ادامه تحصيل دهند.
رييس سابق سازمان سنجش در خصوص پذيرش جنسي در دانشگاهها نيز معتقد است: پذيرش در رشته هاي دانشگاهي بايد با توجه به جنسيت انجام شود، چرا كه به لحاظ نيازها، بازار كار و توانمنديها، تفاوتهاي بين زن و مرد را نمي توان ناديده گرفت و نبايد افراط و تفريطي در اين مساله صورت گيرد.
مهندس سيد مهدي مير شمسي، با بيان اينكه تفكيك آموزشهاي عمومي و عالي از لحاظ تشكيلاتي يكي از مهمترين چالش ها و مشكلات فعلي آموزش در كشور است، مي گويد: تا زماني كه آموزش كشور يكپارچه نشود نه مدرسه خوبي خواهيم داشت و نه دانشگاه خوبي و اين مساله يك زيان بزرگ براي آموزش و علم كشور محسوب مي شود.
وي ادامه مي دهد: تفكيك آموزش عمومي و عالي باعث شده است كه هر يك از وزارتخانه هاي مربوطه كار خود را انجام دهند، لذا نبود ارتباط موثر بين دو نظام، حلقه مفقودي است كه بايد يك پيوند تشكيلاتي و عملي بين آنها ايجاد شود.
به اعتقاد رييس سابق سازمان سنجش،  نيروها و كادر آموزش و پرورش پس از ارتقاي درجات علمي به علت مواجه شدن با يك سيستم تنگ و بسته، عموما با تغيير در پست مديريتي به وزارتخانه و يا بخشهاي ديگر وارد مي شوند، لذا آموزش و پرورش از نيروي كيفي مديريتي خالي مي شود كه اين مساله يكي از مهمترين مشكلات آموزش و پرورش است.
ميرشمسي با بيان اينكه آموزش و پرورش به دليل خروج نيروها نمي تواند مغز متفكري به تعداد لازم داشته باشد تا با بررسي مسايل كيفي و تربيتي، نياز دانشگا ه ها را تامين كند، گفت: بنابراين حتي براي آن دسته از دانش آموزاني كه قصد ورود به دانشگاه را دارند، نيز هيچ گونه برنامه ريزي مدوني تدوين نمي شود.
وي همچنين مي افزايد: دانش آموزان در طول تحصيل با مساله تحقيق و پژوهش كه مهمترين مساله آموزشي است هيچ گونه ارتباطي ندارند و عملاَ پس از اتمام يك دوره ۱۲ ساله تنها با الگوي محفوظات، تست زني، سد كنكور، نمره و كتاب آشنا مي شوند و با توجه به اينكه مطالعات عميق و تفهيمي را آموزش نديده اند، زماني كه وارد دانشگاه مي شوند، نمي توانند خود را با وظايف و شرايط جديد تحصيلي وفق دهند.
وي تاكيد كرد: ادغام آموزش عالي و عمومي نه تنها معضلات فعلي نظام آموزشي را هموار مي كند، بلكه به لحاظ اقتصادي نيز به صلاح دولت است، زيرا اين ادغام دولت را كوچك مي كند.
رييس مدارس سماء دانشگاه آزاد اسلامي با بيان اينكه ادغام آموزش عمومي و عالي به عنوان يك شيوه پذيرفته شده در ساير كشورها، راه حل مناسبي براي حل معضل آموزشي كشور است، گفت: آموزش عمومي نبايد جداي از آموزش عالي باشد، زيرا آموزش و پرورش بايد نيروهاي مستعد آموزش عالي را تامين كند در حالي كه در سيستم آموزشي ايران، دانش آموز طي ۱۲ سال تحصيل به حال خود رها مي شود، ضمن آنكه در خصوص تحقيق و پژوهش نيز هيچ گونه آموزشي نمي بيند، لذا در دانشگاه كه نيازمند تحقيق و پژوهش است با مشكل مواجه مي شود و در نتيجه كل آموزش لطمه مي بيند.
وي اظهار كرد: كشور ما نيازمند وزارتخانه اي است كه دغدغه نيروهاي خود را از همان ابتداي تحصيل داشته باشد و سيستمي ارايه كند كه دانش آموز در آن متفكرانه و با ذهن خلاق و كاري تحصيل كند، به گونه اي كه راه براي كارآفريني و ادامه تحصيل دانش آموز هموار باشد، اما  متاسفانه آموزش و پرورش كه تامين كننده نيروي دانشگاهي است به حال خود رها شده است.
مهندس ميرشمسي در بخش ديگري از سخنان خود، سيستم آموزش كارداني پيوسته، كارداني و فني حرفه اي را يك سيستم بسته عنوان كرد و گفت:  سيستم آموزشي بايد به گونه اي باشد كه افراد علاقمند بتوانند تا بالاترين مقطع در رشته خود ادامه تحصيل دهند، هر چند كه ممكن است تعداد داوطلبان آن محدود شود اما راه بسته نيست.وي همچنين در خصوص اصلاح شيوه پذيرش دانشجو در دانشگاه هاي كشور گفت: اصل پذيرش دانشجو نبايد كنكور و سوالات تستي صرف باشد، بلكه بايد نمرات و سوابق تحصيلي و تواناييهاي فرد در دوران دبيرستان نيز در پذيرش آنها در دانشگاه لحاظ شود.
به اعتقاد معاون دانشگاه آزاد اسلامي،  در شرايط فعلي حتي اگر ظرفيت دانشگاه ها پاسخگوي تعداد متقاضيان نيز باشند، كنكور را نمي توان حذف كرد، زيرا قراردادن متقاضيان در هر رشته تحصيلي نيازمند گزينش است.وي با اشاره به حذف آزمون كارداني دانشگاه آزاد اسلامي، تصريح كرد: حذف كنكور در مقطع كارداني با توجه به تعداد كم متقاضيان آن مشكلي را ايجاد نمي كند، ضمن آنكه مي توان با استفاده از بخش خصوصي، حذف كنكور كارداني را سريعتر انجام داد، اما اين امر در دوره هاي كارشناسي عملا امكان پذير نيست و اجراي آزمون در مقاطع كارشناسي و كارشناسي ارشد ضروري است، البته مي توان اين آزمونها را نيز به صورت غير متمركز برگزار كرد.
رييس سابق سازمان سنجش در ادامه تاكيد كرد: بايد علاوه بر آزمون، سوابق تحصيلي دانش آموزان در گزينش آنها در دانشگاهها اعمال شود، چرا كه با اين حجم تقاضا جايگزيني براي آن وجود ندارد، همچنين در تعدادي از رشته ها بايد مصاحبه نيز جزو شرايط پذيرش باشد تا فكر پژوهشي داوطلب ارزيابي شود.
رييس سابق سازمان سنجش در ادامه با بيان اينكه دومرحله اي شدن كنكور نيز جوابگوي اين تعداد متقاضيان و اصلاح پذيرش داوطلب در دانشگاه نيست، گفت: در اين شيوه نيز تست به عنوان معيار سنجش و ارزيابي اعمال مي شود، در حالي كه تستي بودن سوالات كنكور، يكي از بزرگترين مشكلات نظام پذيرش دانشجو در كشور است.
مهندس ميرشمسي تصريح كرد: با توجه به تقاضاي بسيار زياد داوطلبان براي ورود به دانشگاه راهي جز برگزاري كنكور وجود ندارد، لذا براي سنجش كيفي بيشتر آموخته هاي علمي دانش آموزان، لحاظ سوابق تحصيلي و نمرات دبيرستان در ورود به دانشگاه باعث مي شود كه داوطلب در دبيرستان دروس را تفهيمي بياموزد، چرا كه نمرات و سوابق تحصيلي  علاوه بر نمره آزمون در آينده تحصيلي وي و ورودش به دانشگاه موثر است، لذا با اين شيوه تفكر مطالعه تفهيمي نيز در دبيرستانها حاكم مي شود.وي در ادامه تاكيد كرد: چنانچه وزارتخانه هاي علوم و آموزش و پرورش ادغام شوند با اعتماد و اطمينان بيشتري مي توان سوابق تحصيلي داوطلبان را در ورود به دانشگاه لحاظ كرد.به اعتقاد مهندس ميرشمسي، مشكل كنكور در ايران با توجه به مقتضيات فعلي با هيچ آزمون ديگري در ساير كشورها قابل مقايسه نيست، هر چند كه در ساير كشورها نيز آزمون برگزار مي شود اما تقاضا در آنجا به اندازه تعداد داوطلبان در ايران نيست، از سوي ديگر آزمون اين كشورها بيشتر به صورت ايالتي و يا استاني برگزار مي شود.
رييس سابق سازمان سنجش درباره پيشينه اين شيوه پذيرش دانشجو در كشور، گفت:  اولين كنكور سراسري در سال ۱۳۴۸ برگزار شد كه در آن سوابق تحصيلي دانش آموزان با درصد قابل توجهي در نمره نهايي لحاظ شد ولي در سال۱۳۵۳ سنجش و گزينش از هم تفكيك شد و سازمان نتايج را به صورت كارنامه جهت گزينش به دانشگاهها ارسال مي كرد كه اين امر نيز به دليل بروز مشكلاتي منتفي و گزينش به سازمان سنجش واگذار شد. در سال ۱۳۶۴ معدل ديپلم نيز در نمره نهايي منظور شد ولي بعدها به دليل تغيير نظام آموزشي و پرورشي و وجود دوره پيش دانشگاهي، معدل از آزمون سراسري حذف شد.
مهندس ميرشمسي با بيان اينكه آزمون هاي سراسري نيازمند يك تغيير و تحول اساسي است، به مسئولان سازمان سنجش پيشنهاد كرد كه اين مساله را در گروه هاي كارشناسي مورد بررسي دقيق و جامع قرار دهند.
وي گفت: در تغييرات و اصلاح جديد، شيوه پذيرش تفكيك رشته ها بايد مورد توجه قرار گيرد به اين نحو كه آزمون رشته هاي مختلف به صورت جداگانه برگزار شود، چرا كه هر يك از رشته ها همانند فلسفه، رياضي و ... نبوغ خاص خود را مي طلبد.
مهندس ميرشمسي درخصوص رشته هاي پزشكي نيز اظهار كرد: براي پذيرش دانشجوي پزشكي نبايد از ابتدا دانشجو در يك رشته پزشكي تحصيل كند، بلكه مي توان با پذيرش آنها در مقطع كارشناسي رشته هاي علوم پايه همانند شيمي، فيزيك، زيست و ... از بين فارغ التحصيلان اين رشته ها براي رشته پزشكي گزينش كرد، چرا كه تحصيل در مدت طولاني در يك رشته تحصيلي براي دانشجو خسته كننده مي شود.وي با تاكيد مجدد بر اصلاح روند كنكور، اذعان داشت كه نمي توان با اين حجم تقاضا براي همه يك نسخه پيچيد، لذا سازمان سنجش وظيفه دارد با همفكري كارشناسان مقتدر راه حل هايي را بهتر از طرح دو مرحله اي شدن كنكور ارايه دهد.
وي درخصوص پذيرش جنسيتي در دانشگاهها همچنين گفت: پذيرش در رشته هاي دانشگاهي بايد با توجه به جنسيت انجام شود، چرا كه به لحاظ نيازها، بازار كار و توانمنديها، تفاوتهاي بين زن و مرد را نمي توان ناديده گرفت و نبايد افراط و تفريط در اين مساله صورت گيرد
رييس سابق سازمان سنجش در پايان خاطرنشان كرد: مساله پذيرش جنسي در دانشگاه هاي دولتي بيشتر جاي بحث دارد، اما اگر فردي بخواهد هزينه بپردازد و در دانشگاه هاي غير دولتي تحصيل كند نمي توان اين حق را از داوطلب گرفت، چرا كه مي خواهد علم اين رشته را بياموزد اما در جايي كه دولت براي رفع نيازهاي كشور هزينه مي پردازد، اين هزينه ها بايد به صورت بهينه صرف شود.

آزمون هاي غلط، گزينش هاي بي ارزش
000816.jpg
چندي است كه در همشهري دانشجو، مطالبي در مورد فروش سؤالات كنكورهاي مختلف، لو رفتن سؤالات آزمون، غلط بودن سؤالات كنكورها و ضربه اي كه كنكور به سواد تحصيل كردگان و انتخاب صحيح آن ها مي زند، مطالبي نوشته ايد.
به جا دانستم كه مطالبي جدي تر و در امتداد آن مطالب، در مورد آزمون هاي كارشناسي ارشد ناپيوسته داخل كه توسط سازمان سنجش آموزش كشور برگزار مي شود، بيان دارم. متأسفانه هر سال در تمام آزمون هاي كارشناسي ارشد تعداد زيادي سؤال غلط ديده مي شود، كه اين سؤالات باعث مي شوند افرادي كه مي خواهند در درس مربوط به آن سؤال، درصد بالايي كسب كنند (چون به دانش و آمادگي بالاي خود اطمينان دارند)، وقت زيادي را از دست داده و رتبه خوبي كسب نكنند. بدتر از آن اين است كه بعضي از سؤالات را سازمان سنجش آموزش كشور، غلط جواب داده (به عنوان كليد سؤالات) و غلط بودن آن را نمي پذيرد و تأثير زيادي در تغيير رتبه هاي افراد مي گذارد.
سؤالات اين آزمون ها از چند جهت مي توانند غلط باشند: ۱- صورت مسأله مشكل داشته باشد و اساساً سؤال را مبهم يا بدون جواب سازد ۲- گزينه صحيح بين چهار گزينه موجود يافت نشود ۳- جواب درست گزينه اي غير از گزينه اعلام شده توسط سازمان سنجش آموزش كشور باشد ۴- سؤالي بيش از يك جواب صحيح داشته باشد. متأسفانه اين سؤالات غلط و با جواب هاي غلط در بانك سؤالات سازمان سنجش آموزش كشور انبار مي شود و هر دوره تكرار مي شوند، بدون آن كه اصلاحي صورت گيرد و سازمان سنجش هم در مورد ۸۰ درصد اعتراضات مربوطه، عكس العملي اصلاحي انجام نمي دهد. جالب آن كه يك استاد به عنوان «طراح» كه بايد سؤال طرح كند و متأسفانه فقط از سؤالات كتاب ها يا مؤسسات يا آزمون هاي دوره هاي گذشته استفاده مي كند، بايد اعتراض ها را خود بررسي كند كه به دليل حجم زياد اعتراضات و سؤال هاي غلط و نيز از دست ندادن جايگاه شغلي و علمي خود، آن ها را نمي پذيرد. البته بعضي از سؤالات را به دليل ضعف سواد خود نمي پذيرد (چون فكر مي كند راه حلي كه رفته درست است در حالي كه اين طور نيست). سازمان سنجش بايد بررسي سؤالات و اعتراضات را به «چند» استاد با سواد و بي طرف با اعلام نام آنها بسپارد نه آن كه سؤالات و بررسي آنها را به خود طراح ارجاع دهد. متأسفانه غلط بودن بسياري از سؤالات تكراري ادوار گذشته را طراح نمي پذيرد فقط به دليل آنكه آن سؤالات با آن جواب ها در دوره هاي گذشته آمده اند و حذف يا اصلاحي هم نوشته اند كه اين البته كمك به كاهش حجم كاري و وقتي سازمان سنجش است. سازمان سنجش بايد براي تمام سؤالات و اعتراضات جواب تشريحي قانع كننده اي داشته باشد كه بدبختانه اصلاً جواب ندارد!
جاي تأسف است كه بسياري از دانشجويان
شركت كننده در آزمون، سؤالات و جواب هاي غلط را متوجه نمي شوند و اين به دليل عدم سواد كافي از يك طرف و تكراري بودن سؤالات و جواب هاي غلط كه در ادوار گذشته آمده اند و آنها نيز آن سؤالات را با آن جواب ها حفظ اند، از طرف ديگر مانع اعتراض و يا تشخيص اشكال در سؤالات مي شود. البته وقت كم  آزمون به نسبت حجم سؤالات و وقت زيادي كه هر سؤال نياز دارد باعث مي شود در بسياري از آزمون هاي كارشناسي ارشد، داوطلبين فقط «حداكثر» ۶۰% سؤالات را ببينند و از سؤالات غلط ديگر مطلع نشوند و يا اگر بعداً هم اطلاع داشتند به دليل بي تأثير بودن در سرنوشت آنها اعتراضي وارد نسازند.
در آزمون كارشناسي ارشد امسال در رشته مهندسي صنايع (مهندسي سيستم هاي اقتصادي- اجتماعي
/ مديريت سيستم و بهره وري) كد ۱۲۵۹ سؤالات ۱۲۳، ۱۳۱، ۱۳۲، ۱۳۷، ۱۴۱، ۱۴۵، ۱۴۶، ۱۷۹، ۶۳ و ۸۲ از نظر سؤال و يا جواب غلط بودند و اين در حالي است كه علاوه بر اينها هم احتمالاً سؤالات غلط ديگري وجود داشته اند كه اين مسأله، امتحان مذكور را بي ارزش مي سازد و سرنوشت داوطلبان را تغيير مي دهد. بسياري از رتبه هاي ممتاز قبول نمي شوند و رتبه هاي ضعيف تر دانشگاه ها قبول مي شوند.
در آزمون كارشناسي ارشد ناپيوسته داخل امسال در رشته مهندسي صنايع- مهندسي صنايع كد ۱۲۶۰، سؤالات ۳۶، ۶۱، ۷۶، ۸۸، ۸۹، ۹۰، ۹۲، ۱۰۱ و ۱۰۵ غلط بودند و اين بخشي از سؤالات «قطعاً» مشكل دار آزمون نام برده مي باشند. در آزمون هاي استخدامي ادواري امسال هم سؤالات غلطي ديده مي شد.
متأسفانه كنكور، سواد دانشجويان را كشته و بي ارزش شده است.
سازمان سنجش حتي اوراق افراد را هم بعضاً غلط تصحيح مي كند و در جواب اعتراضات يك نامه تكراري كه اوراق شما به صورت دستي تصحيح شد و درصدهايتان مجدداً تأييد گرديد را ارسال مي كند. «به كجا برد بشر اين درد را».
در آزمون مجموعه مهندسي معماري كشتي (كد ۱۲۵۹) كارشناسي ارشد ناپيوسته داخل، هر ۴۰ سؤال اول يك جواب درست داشتند و آن هم گزينه (۱)(!!...). اين چه وضع شبيه سازي گزينه هاي درست است؟ اگر كسي از ۵۰ يا ۴۰ سؤال اول به ۲۰ سؤال جواب درست بدهد، متوجه اين موضوع مي شود (اگر از هوش نسبتاً خوبي برخوردار باشد) و بقيه گزينه ها را نيز گزينه يك مي زند يا تغيير به يك مي دهد (از ۵۰ سؤال اول آزمون مربوطه، يعني ستون اول پاسخنامه، ۴۳ سؤال با جواب يك «گزينه(۱)» مواجه بوده اند).
اين خود به پاسخگو كمك مي كند كه بقيه سؤالات را سعي كند از بين گزينه هاي (۲) تا (۴) بيشتر بزند و با يك روش حدسي هم رتبه عالي اي به دست آورد و هم با كمبود وقت مواجه نشود. بخصوص آن كه در امتحان مذكور با ۱۷۵ سؤال بايست حدوداً ۴۴ سؤال، گزينه(۱) جوابشان باشد در حالي كه ۷۴ سؤال با جواب گزينه(۱) رودررو بوده اند!!
اين همه اشكال، اشتباه و كم كاري و بي توجهي از طرف سازماني كه بايد مركز علم، دقت و صحت كشور باشد، نشانگر آن است كه سازمان سنجش آموزش كشور ديگر صلاحيت طراحي سؤال و برگزاري آزمون هاي مختلف را ندارد. وزارت علوم، وزير علوم و رئيس سازمان سنجش آموزش كشور بايد فكري بكنند.
حميدرضا دهنار صيدي
(عضو باشگاه پژوهشگران جوان)

ستون شما
اعتراض كتبي كارآيي ندارد
در دانشگاه آزاد اسلامي واحد ساوه، اساتيد به اعتراض كتبي دانشجويان براي نمره پايان ترم بهايي نمي دهند و تنها به صورت فرماليته آن را امضا كرده و اعتراض را بي مورد اعلام مي كنند. حتي كارمند هاي آموزش هم به اين روند اعتراف مي كنند و مسئول رسيدگي به اعتراض ها مي گويد: اين خواسته رئيس دانشگاه است.
چرا بايد اين طور باشد و كساني كه مي خواهند بدانند حقي از آنها ضايع شده يا نه، بايد چه كاري انجام دهند؟
احمدي يكي از دانشجويان اين دانشگاه
دانشجويي كه تنها نام دانشگاه تهران را يدك مي كشد
چندي پيش در همين ستون مطلبي تحت عنوان دانشكده اي كه تنها نام دانشگاه تهران را يدك مي كشد، چاپ شد. در آن مطلب به مواردي اشاره شده بود كه لازم دانستم در اين باره نظر خودم را بگويم: گفته شده بود در روزهاي امتحان تا آخرين لحظه شماره كلاسهايي كه بايد در آن امتحان بدهند، مشخص نيست. به نظر من «از ماست كه بر ماست». دانشجوياني هستند كه در اين سن و مقطع تحصيلي، هنوز قبل از برگزاري امتحان، براي تقلب مطالب كتاب را روي ميزها، منتقل مي كنند و اين طور نشان مي دهد كه مسئولين دانشگاه چاره اي ندارند.
در اين مطلب از تأخير ۳۰ دقيقه اي گفته شده بود كه در زمان برگزاري امتحانات هميشه به وجود مي آيد. قسمتي از اين تأخير هم به خود ما بازمي گردد. چون دانشجويان آنقدر آهسته و آرام به سوي محل برگزاري امتحان مي روند و در كنار آن؛ آنقدر در ايجاد جو آرام براي برگزاري امتحان كند هستند، كه اين فاصله زماني غيرقابل اجتناب است. چون مراقبان موظف هستند تا ايجاد شرايط مناسب، برگه هاي سؤال را تحويل ندهند.
در آخر هم پيشنهادي كرده بودند درباره جلسه معارفه مدير دانشكده در ميان دانشجويان؛ كه بايد گفت اين كار اصولاً در مورد گروه هاي كوچكتر مثل مديريت يك برج يا آپارتمان صورت مي گيرد نه براي مجموعه هاي بزرگتري مثل دانشگاه يا دانشكده. اين دانشجو نوشته بود كه تا به حال موفق به ديدار مدير دانشكده نشده است براي من كه دانشجوي همين دانشكده هستم خيلي عجيب است. حتي عجيب است اگر حداقل دوبار در هفته مدير دانشكده را نبينند.
م- و دانشجوي شبانه دانشكده الهيات دانشگاه تهران
پانصد دانشگاه برتر جهان
در يكي از شماره هاي قبل همشهري دانشجو، گزارشي پيرامون پانصد دانشگاه برتر جهان نوشته شده بود كه نشان مي داد رده بندي اين دانشگاه ها براساس ميزان مقالات علمي- بين المللي، پژوهش هاي علمي- بين المللي و ... صورت گرفته است.
سؤال من اينست كه چرا ايران جزء پانصد دانشگاه برتر نيست و آيا وزارت علوم و فناوري طرحي در اين باره، در نظر گرفته كه روزي چنين خواسته اي محقق شود؟
يك دانشجو
ساكنين اين خوابگاه بهداشت را رعايت نمي كنند
من يكي از اهالي خيابان علامه طباطبايي شمالي هستم و با خواندن مطلب شما در مورد خوابگاه متأهلين دانشگاه علامه، مي خواستم چند نكته را در اين باره بيان كنم:
در حالي كه بسياري از ساكنين خوابگاه متأهلين، دانشجويان كارشناسي ارشد و دكترا هستند، وضعيت نابسامان محل زندگي آنها باعث شكايت اهالي محل به شهرداري منطقه و رؤساي دانشگاه شده است كه تاكنون از سوي آنها اقدامي در جهت رفع اين معضل صورت نگرفته.
هنگامي كه عابري از كنار اين خوابگاه رد مي شود، نظافت و پاكيزگي در ميانشان به چشم نمي خورد. همچنين فرزندانشان، هميشه در كوچه مشغول بازي هستند و چند بار هم تصادف هاي خطرناكي به خاطر عدم نظارت بر روي آنها به وجود آمده. اي كاش شما در همان گزارشي كه مشكلات اين دانشجويان متأهل را ذكر كرديد، از اين زاويه هم آن را مورد بررسي قرار مي داديد.
زماني كه حكم تخليه براي ساكنان آن خوابگاه صادر شد، ما بسيار خوشحال شديم. اما خوشحالي ما دوام نداشت، چون اكنون به نظر مي رسد، قرار است از اين به بعد پاي اراذل و اوباش هم به آنجا باز شود و ناامني هم به مشكلات ما اضافه شود. جالب است اگر اين دانشجويان نمي توانند اجاره دو اتاق را بپردازند، خودروهاي گران قيمت خود را ازكجا آورده اند. اهالي اين محل از دست آنها به ستوه آمده اند.
يك همشهري
اين نقل مكان منصفانه نيست
دانشجويان زبان خارجي دانشگاه آزاد واحد تهران شمال به دليل نقل مكان دانشكده از منطقه شميرانات و دربند و... به حكيميه منتقل شده اند. اگر دانشجويان مي دانستند قرار است چنين كاري صورت بگيرد جاي ديگري را انتخاب مي كردند چون لابد دوست داشتند در همان مناطق درس بخوانند و نه جاي ديگر.
در حال حاضر مكان دانشگاه كه از شمال به انتهاي شرق تهران انتقال داده شده و ما معترض هستيم.
«سارا لطفي- دانشجوي رشته زبان اسپانيايي»

بازتاب
پيچ و خم هاي انتخاب رشته
سرمقاله شماره ۳۴۱۲ مورخ ۳۰ خرداد ۱۳۸۳ به مسايل پيرامون انتخاب رشته و دشواري هاي پيش روي كساني كه مي خواهند تغيير رشته دهند پرداخته كه بسيار مفيد بود و انتظار مي رود كه در شماره هاي آينده نيز اين بحث دنبال شود.
اتفاقاً همين چند روز پيش در يكي از كتاب هاي آمادگي آزمون زبان انگليسي IECTS به مطلبي تحت عنوان «بازديد از نمايشگاه دانش آموزي تكليفي اساسي (حياتي) است» برخوردم كه لازم ديدم برايتان بفرستم تا در صورت لزوم از آن استفاده يا دست كم با مسئولين سازمان سنجش و دانشگاه ها در ميان بگذاريد و آن راهكارهايي است كه مؤسسات آموزش عالي اروپا براي آشنايي و كمك به انتخاب رشته در اختيار دانش آموزان مي گذارند.
هدف به هيچ وجه مقايسه امكانات اينجا و آنجا نيست، بلكه آشنايي با نگاه هاي موفق به اين موضوع است. به طوري كه در مقاله همشهري نيز آمده است، شرايط تغيير رشته به قدري دشوار است كه تقريباً مي توان گفت يك تصميم داوطلب را در مسيري برگشت ناپذير قرار مي دهد. اين موضوع حاصل سيستم پيچيده و تودرتويي است كه به منظور جلوگيري از تخلفات احتمالي طراحي گرديده كه گذر از آن را نيز ناممكن ساخته است. به طور مثال براي اينكه مشخص شود دانش آموزي كه رشته مورد نظر خود را اشتباه برگزيده، در كميسيون موارد خاص براي تصميم گيري چند و چند موضوع بايد محقق شود تا اين موضوع اثبات شود. حال به فرض كه اين داوطلب به دليلي ديگر مي خواهد رشته خود را تغيير دهد، آيا اين امر بايد اين قدر سخت باشد؟ هرچند كه درصدي هم امكان سوءاستفاده احتمالي در كار باشد. فرق است ميان آنچه كه يك دانش آموز پيش از آغاز به خواندن رشته اي در ذهن دارد و آنچه كه بعد از دانشجو شدن مي ببيند، در حالي كه امكان اطلاع رساني كافي هم در مورد انتخاب در اختيار وي نبوده است. بي علاقگي و بي انگيزگي كه منجر به افت تحصيلي و كاهش بهره وري پس از فارغ التحصيلي در بازار كار است و آمار انصراف از تحصيل عمدتاً ناشي از همين پيچ و خم ها است كه تنها در حوزه اقتصاد زيان هاي زيادي را بر فرد و جامعه تحميل مي كند.
موضوع ديگر اين كه دانش آموزان مستعدتر در دوران تحصيل جذب رشته رياضي مي شوند. سازمان سنجش در بررسي و تحليل آماري كنكور سال ۸۲ به نتايجي اشاره مي كند كه هر چند كلي ولي قابل تأمل است، در حالي كه به علاقه دانش آموز و در اهميت ساير رشته ها جاي ترديدي نيست ولي بايد شرايطي فراهم كرد كه دانش آموزان مستعد در طيف وسيعي از رشته هاي دانشگاهي مورد نياز جامعه پخش شوند كه تغيير رشته در مورد كساني كه تمايل دارند يكي از راهكارهاي آن است و اين امر بايد تشويق هم بشود، چرا كه بسترهاي اساسي و ضروري يك جامعه را افراد مستعد آن مي سازند. راهبري جامعه به اقتصاددان، جامعه شناس، حقوقدان، برنامه ريز و مدير و پزشك و معلم و هنرمند و... با ميانگين بالاي استعداد نياز دارد، نه دانش آموختگاني كه با محدوديت رشته دبيرستان، انتخاب رشته كرده اند.
خلاصه اين كه ما در اينگونه موارد هميشه دنبال مقوله عدالت مي گرديم، در حالي كه عدالت در تساوي نيست. بايد ضمن استفاده از راه هاي جديد در اطلاع رساني به روز و به موقع براي شناخت و انتخاب رشته، اگر دانشجويي احساس كرد رشته اي را انتخاب كرده كه نسبت به آن بي علاقه است با آسودگي بيشتري بتوانند آن را تغيير دهد. سازمان سنجش در اولين شماره پيك سنجش مورخ ۱۵ تير ۸۳ بعد از برگزاري كنكور سراسري خبر داده كه مجموعه آشنايي با رشته هاي دانشگاهي به زودي منتشر مي شود.سازمان سنجش كه معمولاً همه مشكلات ناشي از كنكور و پيامدهاي آن را به گردن آموزش و پرورش و ديدگاه هاي اجتماعي و بازار كار و زمين و زمان مي اندازد كه البته در جاي خود بايد بحث شود، شايسته است هنگام ثبت نام در كنكور كه در آذرماه هرسال مي باشد دست كم مجموعه آشنايي با رشته ها يا CD آن را هم به داوطلب بدهد و هزينه آن را نيز دريافت كند. اين سازمان در يكي دو سال گذشته كمر همت به ساماندهي كنكور كشور افغانستان گمارده و شايد در آينده هم كاري براي آزمون هاي كردستان عراق انجام دهد (بالاخره عرب هاي همسايه همت آن را دارند كه بخش عرب زبان را سامان دهند).
با تشكر هـ .خ

جيك جيك نامه
به خاطر نيم نمره
اين ترم كه شروع بشود من بيست واحد برمي دارم، تو چهارده تا... من مي روم سر كلاس هاي بالاتر، آن وقت تو آن پايين مي ماني. من مي روم همكلاسي ترم بالايي ها مي شوم و تو بايد ترم پاييني ها و آن اخلاق بچه گانه شان را تحمل كني. من هشت ترمه تمام مي كنم و تو ... خدا مي داند.
حرفت را قبول نمي كنم. نيم نمره هم، نيم نمره است. چه كسي گفته خيلي فرق ندارد. من يك فرمول لابد بيشتر از تو، حفظ كردم.آنقدر به رويم نياور كه شب امتحان،  تو اشكال هايم را برطرف كردي؛ مهم اين بود كه سه سؤال سر جلسه، دقيقاً از همان فصلي آمد كه تو نخواندي و من حفظ كرده بودم [چقدر به تو گفتم بخوان و تو گفتي چيزي را كه نمي فهمي، نمي تواني حفظ كني.]
حالا تو مشروط شدي و مي خواهي گناه آن را به گردن ديگران ييندازي. هيچ كس هم نيست به تو بگويد: روش درس خواندنت اشتباه است. هميشه يك جوري شروع مي كني كه تمام نكرده، بايد بروي سر جلسه. تازه وسط خواندن هم مي گويي چرا اين جوري شد؟ چرا اونجوري شد؟ ... بعد هم كه از من مي شنوي زمان اين كار گذشته،  مي گويي اين سؤال تمام ترم تو بوده!!
اصلاً از همه اين حرفها گذشته، تو متناقضي؟ خودت مي گويي اين فرمولها به چه درد مي خورد و بعد تويش غرق مي شي.
چرا مي خندم؛ قيافه ات را مجسم مي كنم، وقتي كه توي خوابگاه دنبال كسي مي گردي تا به سؤالت جواب بدهد و هيچ كس هم نمي تواند... خنده دار نيست؟ تازه نمره روي برد را هم تصور كن: نه و نيم!!
...جيك جيك  اتيم...
JikJikname@yahoo.com

دانشجو-۴
دانشجو-۲
دانشجو-۳
دانشجو-۵
|  دانشجو-۲  |  دانشجو-۳  |  دانشجو-۴  |  دانشجو-۵  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |