چهارشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۸۳
روزنت
Front Page

نگاه
خبر، خبر، خبر
000960.jpg
از خبر گفتن تا شنيدن آن، افراد بسياري در جهان مشغول جمع آوري اين عنصر اطلاع رساني هستند كه وابسته ترين آنان خبرنگار نام دارد كه وقايع كوچك و بزرگ را براي اطلاع جهانيان منتشر مي كنند.
هر روز صدها ميليون  تن كاغذ در كشورهاي جهان با نظام هاي مختلف حكومتي اخبار توليد شده خبرنگاران، تحليل ها و تفسيرها را در روزنامه ها، هفته نامه ها، ماهنامه ها، فصلنامه ها و گاهنامه ها تا سالنامه ها چاپ مي كنند.
علاوه بر رسانه هاي نوشتاري، ميلياردها گيرنده راديو و تلويزيون، صداهاي هزاران مركز پخش برنامه ها را براي شنوندگان و بينندگان پخش مي كنند كه همه و همه با بخش اخبار داغ، سعي در جذب هر چه بيشتر مخاطب دارند.
همه اين اخبار كه در زمان انتشار داغ  داغ و مورد توجه ميلياردها نفر در سراسر جهان قرار مي گيرد در روز يا حتي ساعتي بعد از آن كهنه شده و جاي خود را به اخبار تازه تر و جذاب تر مي دهد. چرا با اين همه سرگرمي هاي فريبنده مانند تفريحات اغواگر يا برنامه هاي غيراخلاقي كه بسياري از صفحه هاي مطبوعات يا ساعت هاي راديو و تلويزيون را فرا گرفته، اخبار هنوز بيشترين طرفدار را دارد؟
ميل به دانايي و آگاهي يابي، ريشه اين خواسته است كه تمامي افراد را در هر شغل و مقامي در برمي گيرد و اين انگيزه عامل شكل گيري و گسترش روزافزون همگاني ترين و قدرتمند ترين صنعت جهان «اطلاع رساني» شده است. شوق حرفه اي براي اطلاع رساني عامل حضور خبرنگاران در تمامي عرصه هاي خبري مانند شادي، غم، زندگي روزمره، وقايع و حوادث غيرمترقبه، جنگ ها و درگيري ها است كه بسياري از اين صاحبان قلم چه در عرصه هاي خبري يا پيامد انتشار يك خبر جان خود را دست داده اند يا مجبور به تحمل سختي ها شده اند.
خبرنگاران كه دست اندركار روزآمدترين چرخش اطلاعات در جهان هستند تقريباً در تمامي كشورها هميشه به چشم كمترين نگريسته مي شوند و حتي صاحبان رسانه ها آنان را غريبه هايي مي دانند كه بايد هميشه حاصل كارشان را با ذره بين معناشناسي و جهت يابي نگريست.

سايه روشن رسانه

عشق گمشده «افزونه خواه كوچك»
حسين سهيلي زاده، كارگردان مجموعه هاي تلويزيوني «خانه آرزوها»، «دوقلوها»، «افزونه خواه كوچك»، «هتل خانوادگي» و... تصويربرداري آخرين ساخته خود با نام «عشق گمشده» را اواخر مرداد ماه به پايان مي رساند. به گفته اين كارگردان تصويربرداري اين مجموعه هم اكنون در شهرك سينمايي غزالي انجام مي شود. «سيب بلورين» نام قبلي اين مجموعه تلويزيوني بوده كه هنوز برخي از مطبوعات از اين نام استفاده مي كنند.وي افزود: تدوين «عشق گمشده» هم اكنون به صورت سكانسي توسط يلدا جبلي انجام مي شود. اين مجموعه تلويزيوني از توليدات شبكه سه سيماست كه از اواسط ارديبهشت ماه كليد خورده و از حضور بازيگراني چون جمشيد مشايخي، آتيلا پسياني، بهنوش طباطبايي، بهناز توكلي، داريوش اسدزاده، ستاره اسكندري، رامين پرچمي و ... بهره برده است.
«شهود و شيدايي» در شبكه دوم
برنامه تلويزيوني «شهود و شيدايي» به مناسبت ميلاد
امام خميني(ره) از تلويزيون پخش  مي شود.
بنابراين گزارش، طرح اين برنامه تلويزيوني از سوي مؤسسه عروج فيلم وابسته به موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره) ارسال شده كه پس از تصويب طرح در موسسه مذكور و همكاري شبكه دو سيما، قرار است برنامه «شهود و شيدايي» در سالگرد ميلاد امام خميني(ره)، ۱۷ مردادماه، از شبكه دو سيما پخش شود.گفتني است كه طرح برنامه«شهود و شيدايي» در شرح و تفسير مقام عرفاني حضرت امام خميني(ره)،  با حضور استادان و شاعران متعهد تهيه شده است.
كارگردان «همسفران» جاماند
000954.jpg

ادامه  كارگرداني مجموعه تلويزيوني «همسفران» با تغيير علي ژكان، به فرد ديگري سپرده مي شود.
علي ژكان به ايسنا گفت: من حداكثر تلاشم را براي ساخت يك مجموعه تلويزيوني آبرومند انجام دادم و نسبت به كاري كه كردم وجدان آسوده اي دارم. حالا اين۲۰ درصد باقيمانده كه در دل اين ۲۴ قسمت است چه مي شود، غيرقابل پيش بيني است. قسمت هاي مهم و كليدي كار كه جنگ است و اگر شرايط فراهم بود خودم آن را تمام مي كردم.
ژكان درباره وضعيت فعلي اين مجموعه تلويزيوني كه بازيگراني چون مينا لاكاني، رزيتا غفاري، محسن قاضي مرادي و كورش سليماني در آن بازي دارند، گفت: شنيدم كه سيما فيلم دنبال كارگردان جديدي است تا ادامه كار گرفته شود.

گفت وگو با قاسمعلي فراست، تهيه كننده تلويزيوني
ديداري با آشنا

000963.jpg

عليرضا پوراميد
اشاره : يك سال از فوت استاد محمد مير نقيبي (ناظم هنرستان موسيقي و سرپرست برنامه گل هاي راديو) مي گذشت. قاسمعلي فراست كه از درگذشت زنده ياد احمد محمود متأثر بود، به توصيه يكي از دوستان علاقه مند شد كه گنجينه تصويري از زندگي استادان سالخورده حوزه هنر را تهيه كند، او كه در كارنامه تهيه كنندگي اش، بخش اول برنامه ديدار آشنا را دارد مصمم شد كه با نگاه جدي تري نسبت به كهنسالان خانواده ادب و هنر به رغم مشكلات و محدوديت ها بپردازد.
بيش از ۳۰ قسمت از اين برنامه ساخته شد، كه در هر برنامه به يكي از هنرمندان حوزه هاي مختلف هنري پرداخته مي شد، عليرغم حذف چند برنامه و اتفاقاً از اهل موسيقي، دست پخت دست اندركاران توليد اين برنامه در قالب برنامه «ديدار آشنا» از شبكه دوم سيما بر روي آنتن رفت. عليرضا پوراميد از نويسندگان حوزه موسيقي و فرهنگ گفت وگويي را با قاسمعلي فراست درباره توليد آن و مشكلات فراروي مجموعه تلويزيوني انجام داده است كه حاصل آن را مي خوانيد:
* برنامه ديدار آشنا موفق شد هم توجه خواص و نخبگان را به خود جلب كند و هم مردم به معناي عامه را، اين برنامه چگونه شكل گرفت؟
- براي پرداختن به اين برنامه دلايل متعدد داشتم. اولاً دانش و دانشمند در جامعه فعلي از قرب لازم برخوردار نيست و ثانياً نسل جوان و نوجوان ما با ريشه هاي فرهنگي خود آن چنان آشنا نيست. از طرف ديگر آنچه در تلويزيون مي بيند بيشتر چيزهاي ديگري است و كمتر به مقوله فرهنگ و هنر مي پردازد. يكي از دلايلي كه پاي برخي از نخبگان را به تلويزيون نمي كشاند در همين نكته نهفته است. به خصوص كه گهگاه ديده مي شد اگر سراغ بزرگي مي رفتند كساني بودند كه شأن آن بزرگ را رعايت نمي كردند و به عبارتي برخورد با او برخوردي نااهلانه بود. اين موضوع از جمله دلايلي بود كه موجب تهيه برنامه ديدار آشنا شد.
* از مشكلات توليد و پخش برنامه بگوييد؟
- تلويزيون متأسفانه يك جدول برنامه اي دارد و هر برنامه اي را با آن جدول اندازه مي گيرد. مثلاً طبقه برنامه ديدار آشنا (ج) است و مثل هر برنامه (ج) ديگري به آن نگاه مي شود. ديگر مهم نيست كه طرف شما گاه «استاد عماد خراساني» است و ممكن است ده بار با دوربين و تجهيزات كامل (تازه اگر اجازه بدهد) خدمت او برسي و هر بار حال استاد براي گفتگو مساعد نباشد و يا نهايتاً پنج دقيقه موفق به صحبت بشود.
اين مشكل از ناحيه اساتيد پيشكسوت پيش مي آمد و كاملاً طبيعي هم بود. اما هنرمندان جوانتر هم گاه با اين كه قرار قطعي مي گذارند روز ضبط تصويربرداري حس نوشتن دارند، حس سرودن و يا حس نواختن. اين حقي نيست كه به راحتي بشود از آنها گرفت.
براي همين، ممكن است برنامه استادي به جاي يكي، دو روز ضبط تصويربرداري در عمل هفت هشت روز طول بكشد و طبيعتاً هزينه هاي بالايي را تحميل كند. اما چون ارزش آن از نظر تلويزيون (ج) است شما بايد از خود سرمايه گذاري كنيد!
اين تازه مشكلات بعد از راضي كردن آن استاد است. براي متقاعد كردن بسياري از آنها نيز بايد بارها و بارها مراجعه كني، واسطه بتراشي و... خيلي ها براي نيامدن حق هم دارند كه جاي طرح حقشان اين جا نيست.
بعد كه برنامه ضبط و آماده پخش شد تازه مشكل شما براي پخش شروع مي شود. ساعتهاي بسيار با ارزش پخش مخصوص برنامه هاي مجموعه هاي تلويزيوني و سينمايي است. چه خوب و چه بد. بايد كلي تلاش شود تا جاي پخش مناسبي به دست آيد. تعجب نكنيد اگر بخش اول برنامه را ساعتهاي يك بعد از نيمه شب مي ديديد! به خصوص اگر آن ساعت خواب نبوده باشيد!
* براي راضي كردن هنرمندان در تصويربرداري از چه ابزاري استفاده كرديد؟
- هنرمندان و بزرگان اين سرزمين آدمهاي بسيار قانعي هستند. اگر يك جو صداقت، صميميت و احترام ببينند همراه خواهند شد. مشكل از آن گراميان نيست، مشكل در ماست. بگرديم مشكل را پيدا و اگر واقعاً مايل هستيم آن را حل كنيم. اگر هم مايل نيستيم، آن را به گردن بزرگان ادب و هنر نيندازيم. همه مشكلاتي كه بنده با برخي از آن عزيزان براي راضي كردنشان داشتم، بي احترامي هايي بود كه از قبل ديده بودند.
* براي برقراري تعادل در برنامه و اين كه برنامه هم فرهنگي باشد و هم فقط خواص از آن استفاده نكنند چه كرديد؟
000957.jpg

- وقتي سخن از شخصيت سترگي همچون علامه طباطبايي باشد طبيعتاً همه مردم مخاطب آن نخواهند بود. منتها با تدبير انديشي لازم مي شود در برنامه هم پاي بسياري از مردم را به تماشا كشاند. مثلاً زندگي وجه مشترك همه آدمهاست. چه هنرمند، چه سياستمدار و چه ورزشكار. همه شخصيت ها اول «انسان» هستند. بعد «زندگي» مي كنند و بعد هنرمند يا سياستمدار يا مخترع اند. ما سعي كرديم از اين دو ويژگي مشترك هنرمندان با بقيه مردم (انسان بودن و زندگي كردن) حداكثر استفاده را كنيم براي همين خيلي از مخاطبان ما عام هستند.
* دغدغه شما بيشتر نويسندگي است. برنامه سازي، چقدر به نويسندگي شما لطمه زد؟
- راستش زد، خيلي هم زد چرا كه نويسنده بايد ذهن خود را از هر چيز آزاد كند و بخصوص براي رمان مدتها روي سوژه اش متمركز شود. داستان كوتاه فرق مي كند. دو سه روز يا بيشتر مي توان از پرداخت اوليه آن خلاص شد و گذاشتش تا بعد. منتها از اين كه مي ديدم نسل جوان الگوهايش را از جاي ديگري مي گيرد و ريشه هاي فرهنگي خود را فراموش مي كند رنج مي بردم. علت كتاب نخواندن جوانان، درس نخواندن يا كم خواندن دانش آموز را جاي ديگري مي دانستم و مي دانم. برخي از مسئولان فرهنگي ما گمان مي كنند با بخشنامه مي توان بچه ها را كتاب خوان كرد. آنها وقتي مي بينند ارزش در جامعه چيز ديگري است و نه كتاب و دانش حق دارند به كتاب بي اعتنا باشند. اين آنها نيستند كه مقصرند بلكه ماييم كه ارزش را به كسان ديگر و چيزهاي ديگر مي دهيم. آنها مي بينند كه دانشوران جامعه در چه وضعيتي به سر مي برند. هم آنها را مي بينند، هم بچه هاي آنها را، هم ديگران را و هم بچه هاي ديگران را، بعد هم انتخاب مي كنند.
خواستم از اين طريق پشتوانه هاي فرهنگي اين سرزمين را به نسل جوان نشان دهم. و غيرمستقيم بگويم نتيجه دانش، نتيجه كتاب اين است نه فقط آنچه در جامعه مي بيني. از آن طرف مطمئن بودم كساني را كه تلويزيون خيال مي كند جلوي دوربين نمي آيند مي توان آورد. كما اين كه خيلي از بزرگاني كه در اين برنامه حضور يافتند كساني بودند كه يا اصلاً قبلاً پا به تلويزيون نگذاشته بودند و يا به ندرت.
* تصميم داريد برنامه را ادامه دهيد يا نه؟
- با اين كه از كار نوشتنم مي افتم و فاصله نوشتن كتابهايم زياد شده است. چون تأثير برنامه را مي بينم و تلفن ها و نامه ها نيز زياد شده است، به خصوص رضايت بزرگان ادب و هنر باعث شده است كه مجموعه جديد را نيز دنبال كنم. بخصوص كه مدير جديد شبكه نيز تا اين لحظه به برنامه روي خوش نشان داده و از آن دفاع كرده است.
* از فرهنگ هنرمندان معاصر چه خبر؟
- استاد جمال ميرصادقي روزي پرسيد «فرهنگ را به كجا رساندي؟» دست روي حنجره ام گذاشتم و گفتم «به اين جا!» در اين باره حرفهاي زيادي دارم كه روزي مفصل خواهم گفت. همين قدر بگويم كه ارشاد دنبال كارهاي مرجع و درازمدت نيست و به قول آن بزرگ: مرا دردي است اندر دل اگر گويم زبان سوزد/ وگر پنهان كنم ترسم كه مغز استخوان سوزد.

|  اقتصاد  |   انديشه  |   ايران  |   روزنت  |   سياست  |   فرهنگ   |
|  ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |