جمعه ۲۴ مهر ۱۳۸۳ - سال يازدهم - شماره ۳۵۲۶
index
به بهانه انتخابات رياست جمهوري در آمريكا
۱۰ تغيير موضع بزرگ بوش
007170.jpg
ترجمه: رضا كاشاني
منبع:سي بي اس
در حالي كه مبارزات انتخاباتي رياست جمهوري آمريكا در جريان است دو رقيب اصلي، جورج بوش رئيس جمهور فعلي آمريكا و نامزد حزب جمهوريخواه و سناتور جان كري نامزد دموكرات يكديگر را به تغيير موضع و برگشتن راي در موضوعات مختلف متهم مي كنند. ۱۰ موردي كه در آن بوش نظرش را به وضوح تغيير داده در مقاله زير آمده است. هفته آينده تغيير مواضع جان كري را در موضوعات مختلف خواهيم خواند.
سلاح هاي كشتار جمعي
در زمان اعلام رسمي شروع تهاجم نظامي عليه عراق در تاريخ ۱۹ مارس سال ۲۰۰۳ بوش گفت :«اطلاعات به دست آمده توسط دولت ما و ديگر دولت ها شكي باقي نمي گذارد كه حكومت عراق تعدادي از مرگبارترين سلاح هاي موجود را در اختيار دارد و پنهان كرده است.» دو ماه پس از شروع جنگ و در تاريخ ۲۹ ماه مه سال ۲۰۰۳ بوش گفت كه در عراق سلاح كشتارجمعي پيدا شده است. «ما سلاح كشتارجمعي پيدا كرديم. ما آزمايشگاه هاي توليد سلاح بيولوژيك پيدا كرديم. كساني كه مي گويند ما [در عراق] تجهيزات يا سلاح هاي ممنوعه پيدا نكرديم، اشتباه مي كنند.»درتاريخ ۹ سپتامبر سال ۲۰۰۴ بوش گفت: «من تصديق مي كنم كه ما انبارهاي سلاح كشتارجمعي را كه فكر مي كرديم وجود دارند، پيدا نكرديم.»
حضور در كشورهاي ديگر و جنگ عراق
هنگام مبارزات انتخاباتي بوش در سال ۲۰۰۰ او عليه بازسازي كشورهاي ديگر و تقويت نظامي آنها موضع گرفت. او گفت: «من فكر نمي كنم نقش آمريكا اين باشد كه در دنيا گشت بزند و بگويد بهتر است اين جا اينطور باشد.»
آمريكا در حال حاضر درگير بازسازي كشور عراق است؛ به مقياسي كه از سال هاي بلافاصله پس از جنگ دوم جهاني بي سابقه بوده است.
عراق و حملات ۱۱ سپتامبر
در يك كنفرانس مطبوعاتي در سپتامبر ،۲۰۰۲ شش ماه پيش از شروع جنگ در عراق، بوش گفت: «وقتي صحبت از جنگ با ترور باشد نمي توان تفاوت چنداني بين القاعده و صدام قايل شد. اينها هر دو به يك اندازه بد و شيطاني و مخرب هستند.» اعضاي كابينه او نيز بارها از ارتباط القاعده و صدام حسين سخن گفتند. در سپتامبر ۲۰۰۴ بوش گفت: «شاهدي مبني بر دخالت صدام حسين در حملات ۱۱ سپتامبر وجود ندارد.» اما اضافه كرد: «در وجود روابطي بين القاعده و صدام حسين شكي وجود ندارد.»كميسيون تحقيقات ۱۱ سپتامبر در گزارش نهايي خود اعلام كرد كه هيچ شاهدي از ارتباط صدام و حملات ۱۱ سپتامبر وجود ندارد.
كميسيون تحقيقات ۱۱ سپتامبر
بوش در ابتدا با تشكيل كميسيون مستقل تحقيقات ۱۱ سپتامبر مخالف بود. در ماه مه سال ۲۰۰۲ او گفت: «به اعتقاد من در چنين موضوعات حساسي بهتر است تحقيقات در كميته اطلاعاتي سنا انجام شود.»در اثر فشار خانواده هاي قربانيان حادثه ۱۱ سپتامبر بوش موضعش را تغيير داد. در سپتامبر همان سال او از تشكيل يك كميته مستقل پشتيباني كرد.
تجارت آزاد
در مبارزات انتخاباتي سال ۲۰۰۰ بوش از تجارت آزاد دفاع كرد. در ماه مارس ۲۰۰۲ و به دليل نگراني از دست دادن راي ايالت «وست ويرجينيا» او ۳۰ درصد تعرفه براي واردات فولاد از اروپا و كشورهاي ديگر وضع كرد. ۲۱ ماه بعد بوش نظرش را تغيير داد و تعرفه فولاد را حذف كرد.
وزارت امنيت داخلي
بوش در ابتدا با تشكيل يك وزارتخانه جديد به نام امنيت داخلي مخالف بود. او مي خواست «تام ريج» ـ كه اكنون وزير امنيت داخلي آمريكاست ـ به عنوان مشاور رئيس جمهور به كارش ادامه دهد.بوش مدتي بعد تغيير عقيده داد و از بزرگترين توسعه دولت فدرالي آمريكا از زمان تشكيل وزارت دفاع در سال ۱۹۴۹ ـ يعني تشكيل وزارت امنيت داخلي ـ دفاع كرد.
ازدواج همجنس گرايان
در مبارزات انتخاباتي سال ۲۰۰۰ او گفت كه مخالف دخالت دولت فدرال در زمينه ازدواج همجنس گرايان است. در مصاحبه با «لري كينگ» در شبكه CNN او گفت: هر ايالتي مي تواند در اين باره خودش تصميم بگيرد. معاون او «ديك چني» نيز همين نظر را داشت.چهار سال بعد، در ماه فوريه سال جاري ميلادي، بوش حمايتش را از اصلاحيه قانون اساسي كه در آن ازدواج تنها بين مرد و زن قانوني بود، دفاع كرد. قانون جديد ايالت ها را از تصميم مستقل
در اين باره ـ چيزي كه بوش قبلاً گفته بود ـ باز مي داشت.
پيروز در جنگ با ترور
بوش در ماه آگوست گفت: «من فكر نمي كنم بتوان در اين [جنگ] پيروز شد.» او در مصاحبه با «تودي شو» كانال NBC افزود: «من فكر مي كنم مي توان شرايطي فراهم كرد كه تروريست ها در بخش هايي از جهان جايگاهشان را از دست بدهند.»قبل از پايان همان ماه نظر بوش برگشت. او در مراسمي خطاب به حاضران نظامي گفت: «ما امروز در حالي كه كشورمان درگير جنگ است با هم ديدار مي كنيم... ما در حال پيروز شدنيم و در نهايت پيروز خواهيم شد.»
اصلاحات اقتصادي تبليغات انتخاباتي
بوش در ابتدا مخالف قانون اصلاح اقتصادي تبليغات انتخاباتي (قانون مك كين ـ فاينگلد) بود. او مخالف محدود كردن هرگونه كمك نقدي بود كه از جانب افراد مستقل در اختيار كانديداها قرار مي گرفت.
بوش بعدها قانون مك كين- فاينگلد را امضا كرد. اين قانون كه به اسم سناتورهاي حامي آن «جان مك كين» جمهوريخواه و راسل فاينگلد دموكرات نامگذاري شده بود، هر دو حزب داخلي آمريكا را از دريافت هرگونه كمك نقدي از افراد مستقل منع مي كرد.
قيمت گاز
بوش در جريان مبارزات انتخاباتي سال ۲۰۰۰ رقيب دموكرات خود «ال گور» را به دليل اين كه عضوي از كابينه اي بوده كه مسئول افزايش قيمت نفت است، مورد انتقاد قرار داد. در دسامبر سال ۱۹۹۹ در انتخابات اوليه حزب جمهوريخواه بوش خطاب به بيل كلينتون، رئيس جمهور وقت آمريكا، گفت كه بايد اعضاي اوپك را براي پايين آمدن قيمت ها تحت فشار بگذارد.
در همين هفته قيمت هر بشكه نفت ركورد ۵۳ دلار را پشت سر گذاشت. بوش هيچ تمايلي براي اين كه شخصاً توليد   كنندگان نفت خاورميانه را «تحت فشار» بگذارد، نشان نداد. در ماه مارس ۲۰۰۴ نيز يكي از سخنگوهاي رئيس جمهور آمريكا گفت كه بوش شخصاً با رهبران كارتل هاي نفتي مذاكره نخواهد كرد.

ستاره هاي تلويزيوني در پارلمان اروپا
007176.jpg
سهيلا قاسمي
منبع: اكسپرس
وقتي سياستمداران آماده اند هر كاري بكنند تا رضايت عموم را به دست آورند، در اين شرايط ستارگان تلويزيوني نيز به سياست رو مي آورند. حالا اين كار خوب است يا نه ما قضاوتي نمي كنيم.
آيا تلويزيون عاملي براي انتخاب است؟ در ۲۰ سال اخير روي آنتن رفتن عامل بسيار مهمي براي مشروعيت ظاهري سياستمداران شده است. آنها در بسياري موارد از روش بيان رسانه هاي سمعي - بصري استفاده مي كنند و تا جايي پيش مي روند كه گفته مي شود آميزه اي از نمايش و واقعيت را ارايه مي دهند. يكي از وزراي محافظه كار سابق انگلستان يك هفته تمام زير نور دوربين ها بود و موضوع اصلي بحث هايش نيز فقط به كمك هاي اجتماعي محدود، مربوط مي شد.
از آن جايي كه سياستمداران خود را به ستاره هاي تلويزيوني تغيير مي دادند، پس چيز عجيبي نيست كه ستارگان واقعي تلويزيون كه محبوبيت زيادي هم دارند تلاش كنند تا وارد عالم سياست شوند. فاصله صندوق هاي راي تا صفحات تلويزيون خيلي زياد نيست و آخرين انتخابات پارلماني اروپا نيز مهر تاييدي بر اين ادعا است. به نظر مي رسد جايگاه هاي اجتماعي متغيرند. در ايتاليايي كه سيلويو برلوسكوني رياست دولت را بر عهده دارد، امپراتوري سمعي - بصري در دستان او است. او وارد سياست شده تا به حمايت از شبكه هاي تلويزيوني اش بپردازد و بتواند از قوانين دست و پا گير بگريزد. تلويزيون تبديل به عرصه مبارزه اي شده است و عجيب نيست ببينيم مجريان و هنرپيشگان به مقام هايي دست يابند.
بديهي است كه هر شهروندي آزاد است خود را به عنوان نامزد معرفي كند و مسلماً كساني كه شهرت بيشتري دارند و براي مردم آشناتر هستند شانس بيشتري دارند. منتخبان جديد مي توانند از هوش قديمي ترها استفاده كرده و ادعا كنند كه حضور رسانه اي شان تنها يك هوس ساده براي ستاره شدن يا نوعي حس خودنمايي و شهرت طلبي موقت بوده است. در زير به نتايج انتخابات پارلماني اروپا در برخي كشورها نظري مي اندازيم.
ايتاليا
حضور ليلي گروپر در ميان كانديداها باعث شده بود كه پيش از شروع راي گيري نيمي از راه طي شود. مشكل اصلي شناخت نامزدها است كه در مورد او مشكلي وجود نداشت. ليلي مدت هاست كه گزارشگر است و اخيراً هم با گزارش هايي كه از بغداد ارايه مي داد بسيار محبوبيت يافته بود. او كه به زبان هاي زيادي سخن مي گويد (ايتاليايي، آلماني - كه زبان مادري اش است، فرانسوي - شوهرش روزنامه نگار فرانسوي است - و همچنين انگليسي) نامش در راس ليست چپگراها بود (ائتلاف اليوير) و توانست ۲۳۷ هزار راي يعني نزديك به دو برابر ۱۱۶ هزار راي سيلويو برلوسكوني، مردي كه او را به عرصه سياست كشاند را به دست آورد.
اواخر دهه ۱۹۸۰ او گزارشگر جوان برنامه تله جيورنال بود و با روش خاص خود اخبار مي گفت. بعدها نيز طي جنگ عراق راهي بغداد شده و با لباس هايي خوش دوخت و متناسب و شالي كه به دور گردن مي پيچيد به گزارش درگيري ميان نيروهاي اشغالگر و نيروهاي مقاومت مي پرداخت. آوريل سال ۲۰۰۴ تصميم گرفت استعفا دهد و سپس كانديداي پارلمان شود. ليلي كه به عنوان نامزد مستقل در گروه سوسياليست ثبت نام كرده بود براي آزادي اطلاع رساني مي جنگيد. در كنار او گزارشگر ديگري به نام ميشله سانتورو حضور داشت كه او هم منتخب جديد ائتلاف اليوير است. پس از آن كه برلوسكوني در كنفرانس مطبوعاتي اش در بلغارستان خواستار كناره گيري سانتورو شد او استعفا داد. سانتورو جرات كرده و گفته بود كه او آميزه اي از منافع خصوصي و عمومي را در نظر مي گيرد.
انگلستان
در مجلس عوام بيشتر مي توان محبوبيت داشت يا در تلويزيون؟ رابرت كيلوري سيلك ۶۲ ساله بين سال هاي ۱۹۷۴ تا ۱۹۸۶ نماينده حزب كارگر در مجلس بود و ۱۸ سال تمام برنامه اي صبحگاهي را در بي بي سي اجرا مي كرد. اما در دسامبر سال ۲۰۰۳ سرمقاله اي با نام او در ساندي اكسپرس به چاپ رسيد كه باعث شد كار تلويزيوني اش را از دست بدهد. در اين مقاله او كه ايرلندي ها را روستايي و خائن خوانده بود، متهم شد كه با اين كار نفرت و اختلاف ايجاد مي كند و به همين دليل كارش در بي بي سي را از دست داد. او كه به شدت مخالف اتحاديه اروپا است به حزب مستقل انگليس پيوست كه براي منصرف كردن انگليس از حضور در اتحاديه اروپا مي جنگد. او با درصد بسيار بالايي انتخاب شد.
اتريش
اورسولا استنزل يكي از دو مجري مجله سياسي
Zeit im bild از سال ۱۹۹۶ در پارلمان اروپا حضور دارد. ژوئن سال گذشته او در راس ليست دموكرات مسيحي هاي حاكم قرار داشت. همكار تلويزيوني و رقيبش ژوزف بروكال كه در سال ۲۰۰۲ نماينده پارلمان شد نيز در ليست حزب سوسيال دموكرات ها قرار داشت. او كه قول رسيدن به پست وزارت تحقيقات را گرفته بود مجري برنامه علمي عصر معاصر نيز بود. هانس پيتر مارتين خبرنگار سابق اشپيگل هم با ۱۴ درصد آرا انتخاب شد. كارين رستاريتز نيز كه جزو خبرنگاران خدمات اجتماعي است در كنار او قرار گرفت.
فرانسه
ژان ماري كاوادا ماه مه گذشته رياست راديو فرانسه را ترك كرد و به دنبال آرزوي قلبي مخفي اش كه پيوستن به عالم سياست است، رفت. او كه سابقه حضور رسانه اي طولاني اي دارد با استفاده از محبوبيت خود به راحتي راه رسيدن به پارلمان را طي كرد.
فنلاند
لاسه لهتينن مجري برنامه «چه كسي مي خواهد برنده ميليون ها پول شود» بود. اين مرد ۵۷ ساله عضو حزب سوسيال دموكرات ديپلم تاريخ سياسي دارد و در سال ۱۹۷۲ نيز به عنوان نماينده پارلمان هلسينكي انتخاب شده بود. دو سال است كه پايان نامه دكترايش در زمينه روابط رئيس جمهور سابق اورهو ككونن و سوسيال دموكرات ها را به پايان رسانده است.

يادداشت
در حاشيه دو دستگي آمريكايي ها در انتخابات
رازهاي تاريك دار و دسته بوش
007173.jpg
جان دبليو دين*
اگر سياست هاي رياست جمهوري آمريكا نزد فرانسوي ها
غير منطقي ارزشيابي مي شود، اجازه دهيد به شما اطمينان دهم كه براي بسياري از آمريكايي ها نيز چنين است. من به عنوان يك طرفدار سياست اين حرف را نمي زنم چون به هيچ حزب خاصي متعلق نيستم و همانند فردي مستقل نظر مي دهم. اگر بخواهم از علاقه سياسي ام حرف بزنم بايد بگويم محافظه كاري در زمينه امور مالي را ترجيح مي دهم چرا كه فكر مي كنم بايد بين بودجه و ماليات تعادل وجود داشته باشد. در زمينه اجتماعي نيز ليبرال بودن بهتر است چون معقتدم دولت بايد از زندگي خصوصي  فاصله بگيرد تا بتواند به افراد مستحق بپردازد و بهداشت و امنيت اجتماعي را فراهم كند.
پس از ۴۰ سالي كه در مورد روساي جمهور آمريكا مطالعه كرده ام بايد خاطرنشان كنم كه تاكنون آمريكا را در برابر چنين تقسيم و دودستگي سياسي نديده بودم. نزديك به نيمي از شهرونداني كه آگاهي سياسي دارند و در اين زمينه فعالند، معتقدند كه نيم ديگر به حمايت از جايگاهي غيرمنطقي و نادرست پرداخته اند.
سال ،۲۰۰۰ زماني كه بوش وارد عرصه مبارزات انتخاباتي شد گفت مردي است كه مي خواهد ملت را متحد كند، اما او ثابت كرد يكي از روساي جمهوري است كه بيش از همه ملت را به دو دستگي كشانده و اين مسئله در كل تاريخ آمريكا بي سابقه است. ديك چني، معاون او هم فقط به تشديد اين مسئله مي پردازد. سال ،۲۰۰۰ بوش به آمريكايي ها و همه مردم جهان اعلام كرد فكر مي كند آمريكا بايد در زمينه سياست خارجي فروتني نشان دهد. اما پس از به قدرت رسيدن كاملاً عكس اين مسئله را ثابت كرد. اكثر اظهارات او، متاسفانه اشتباه هستند و او تبديل به تمثالي شده كه به گفته يكي از كارشناسان روساي جمهوري آمريكا «رئيس جمهوري پس از واقعيت» را به راه انداخته است.
او چطور از اين دروغ پردازي ها بيرون خواهد آمد؟ بسياري از دوستانم كه در خارج از آمريكا زندگي مي كنند از من چنين سؤالاتي پرسيده اند. چندي پيش هم وقتي در استراليا بودم چندين بار اين سؤال از من پرسيده شد. پاسخ به اين سؤال نياز به توضيح دارد. بايد به خاطر آوريم كه جورج دبليو بوش به همراه پدرش اصول رياست جمهوري و تبليغات انتخاباتي را مطالعه كرد. بنابراين مي توان گفت كه مكانيسم قدرت و روند انتخابات براي او كاملاً آشنا است.
رسانه هاي آمريكا در پوشش اخبار مربوط به رياست جمهوري بيش از پيش محتاط تر عمل مي كنند. به عنوان مثال در زمان انتخابات سال ،۲۰۰۰ مي ديديم كه پوشش خبري رسانه هاي خارجي كه از طريق اينترنت قابل دسترسي بودند به نسبت مجلات و روزنامه هاي آمريكايي اطلاعات بيشتري را در اختيارمان مي گذاشتند.
پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ نيز، حملات به بوش متوقف شد و مسئولان بسياري از رسانه ها معتقد بودند كه انتقاد از رئيس جمهور مساوي است با وطن فروشي. پس از آن بيشتر رسانه هاي آمريكا سكوت اختيار كردند، نه فقط در برابر دروغ ها، بلكه در برابر رازهايي كه مثل هاله اي دولت بوش را در برگرفته بود. اين مسئله همان چيزي است كه در نوشته هايم به صورت دو هفته يك بار (براي ديدن آنها به آدرس http:/writ.news.findlaw.com/dean مراجعه كنيد) به آن اشاره كردم. بوش و چني از حملات تروريستي ۱۱ سپتامبر به عنوان بهانه اي براي مخفي نگه داشتن بيشتر اسرار خود استفاده كردند. فكر كردم وظيفه دارم آخرين اثر خود تحت عنوان «بوش، پرونده اي بدتر از واترگيت» را بنويسم. هيچ رئيس جمهوري در هيچ ملتي نمي تواند پشت درهاي بسته حكومت كند و تنها ديكتاتورها نياز دارند در فضايي از رمز و راز به سر ببرند.
بسياري از خبرنگاراني كه مسئوليت پوشش اخبار كاخ سفيد را دارند به من گفته اند كه از اين مسئله آگاهند. هيچ كس اين ضعف اخبار را ناشي از ميهن پرستي افراطي پس از ۱۱ سپتامبر نمي داند. بوش و چني با خبرنگاران همكاري نمي كنند و هيچ يك علاقه اي به كنفرانس خبري عمومي ندارند. بوش وقتي هم مصاحبه اي را مي پذيرد بايد از قبل سؤال ها را در اختيارش گذاشت.
من براي نوشتن اثرم به اطلاعات محرمانه اي دسترسي داشتم كه از كساني كه در كاخ سفيد كار كرده و از مخفي كاري زياد او به ستوه آمده بودند به دست آورده بودم. با استفاده از اين اطلاعات، افكار عمومي و اطلاعات شخصي خود، به خطرات ريز و درشتي اشاره كرده و ليستي از ۱۱ رسوايي ممكن در مراحل مختلف اين مخفي كاري را ارايه دادم.
ما ديگر در مراحل پاياني تبليغات رياست جمهوري قرار داريم و حالا مي بينم كه رسانه ها در پوشش اخبار مربوط به انتخابات روش ديگري را در پيش گرفته اند. به نظر آنها بوش آنقدر از جان كري پيشي گرفته است كه نمي تواند به او برسد. به نظر من نتيجه انتخابات با مشخص شدن برنده مناظرات معلوم نمي شود. نتيجه انتخابات واقعاً غيرقابل پيش بيني است و من ديگر به هيچ وجه دوست ندارم نسخه ديگري از «پرونده اي بد تر از واترگيت» را بنويسم.
پي نوشت:
* مشاور نيكسون در كاخ سفيد (۱۹۷۳-۱۹۷۰)

خبر
جايزه شجاعت در دستان پاپ
007167.jpg
پاپ ژان پل دوم بالاخره پذيرفت كه جايزه شجاعت سياسي را دريافت كند. اين جايزه توسط شبكه تلويزيوني كاتوليك KTO، انجمن سياست خارجي دانشگاه سوربن و مجله تخصصي «سياست بين الملل» در واتيكان به او اهدا شد.
مراسم اهداي جايزه منحصربه فرد و باور نكردني بود. اهداكنندگان جوايز فكر نمي كردند پدر مقدس اين جايزه را كه براي فعاليت هاي ديپلماتيك و همچنين كمك هاي انسان دوستانه او طي بيش از ربع قرن تلاش تهيه شده بپذيرد. هرچند خيلي ها فكر مي كنند او مستحق جايزه صلح نوبل و قدرداني هايي بيش از اين است، اما به هر حال پاپ ژان پل دوم در مراسمي كه شخصيت هاي با نفوذ KTO در واتيكان و تني چند از كارشناسان مطرح روابط بين المللي حضور داشتند اين جايزه شجاعت سياسي را كه به شكل كبوتر است دريافت كرد.
پاپ از سال ۱۹۷۸ به هموطنان لهستاني اش شهامت مي داد كه مقاومت كنند و اين مقاومت خيلي زود ابعاد گسترده اي پيدا كرد. امروزه نقش مهمي كه ژان پل دوم در سقوط شوروي و شكست كمونيسم در اروپا ايفا كرد بر هيچ كس پوشيده نيست. او به اسرا، رنج كشيدگان و فراموش شدگان تاريخ اميد مي داد و با صداي بلند جنايتكاران و ديكتاتورها را رسوا مي كرد. پاپ معتقد است كه هيچ رژيمي جاودان نيست، هيچ مقامي ثابت نيست و غايت هر قدرتي ... انسان است.
اين جايزه در اين زمان به روح مقاومت كه در راه احقاق حقوق بشر جنگيده است اهدا شد تا نشان داده شود كه پاپ شايسته دريافت جايزه صلح نوبل بوده است. پاپ اين روزها وضعيت جسماني مناسبي ندارد تا حدي كه شايعاتي مبني بر اين كه او را مخفيانه به صندلي مي بندند تا موقع حرف زدن به زمين نيفتد شنيده مي شود. پاپ به هنگام دريافت جايزه گفت: «اين جايزه اهميت ماموريت كليساها در برقراري صلح را نشان مي دهد آن هم در جهاني كه متاسفانه درگيري ها بسيار زيادند. مي خواهم همه را به صلح دعوت كنم تا جامعه اي مبتني بر برادري ميان همه مردم شكل گيرد.» و بعد پيش از آن كه به گروگان هاي عراق اشاره كند گفت: «من به روزنامه نگاران مي انديشم. به شهادت آنها و چيزهايي كه منتشر مي كنند. آنها سازندگان صلح و آزادي هستند و در جنگ ها بهاي سنگيني مي پردازند.» و بعد گفت: «به گروگان ها و خانواده هايشان مي انديشم. به اين قربانيان معصوم خشونت و نفرت. راه خشونت راهي بي پايان است.»
كري، شهروند افتخاري زادگاه اجدادش در چك
007179.jpg
جان كري چه برنده انتخابات رياست جمهوري آمريكا باشد و چه بازنده، يكي از شهروندان افتخاري شهر كوچك هورني بنسف، شهر اجدادي اش خواهد بود. به گفته تاريخ نگاران، پدربزرگ اين كانديداي دموكرات كه فريتز كوهن نام داشت يك يهودي متولد اين شهر بود كه به زبان آلماني سخن مي گفت. خانواده كوهن در سال ۱۸۷۸ اين شهر را كه در آن زمان بخشي از امپراتوري اتريش ـ مجارستان به شمار رفته و به آلماني بنيش ناميده مي شد ترك كرد تا در وين مستقر شود.
فريتز كوهن نام خود را به فردريش كري تغيير داده و بعد در سال ۱۹۰۴ راهي آمريكا شد. طبق اين داستان، فريتز و برادرش اوتو چشمان خود را بسته و انگشت روي نقشه اروپا گذاشتند تا ميهني جديد براي خود انتخاب كنند اما انگشت آنها ايرلند را انتخاب كرد.
ژوزف كلشن، شهردار هورتي بنسف مي گويد: «داستان زندگي كري بسيار جالب است و به ما نشان مي دهد فردي برخاسته از خانواده اي فقير و ساكن در روستا هم مي تواند نامزد انتخابات رياست جمهوري شود، البته به شرط آن كه تبار يهودي داشته باشد.»
روش جديد موتورسواري در تايلند
سربازان تايلندي براي پذيرش قانون جديد گشت زني با موتور دچار مشكل  شده اند. آنها بايد پشت به پشت روي موتور سوار شوند تا امكان هرگونه حمله از پشت از بين برود. اين روش كه مبتكر آن ژنرال چتا تاناجارو وزير دفاع اين كشور است براي افزايش امنيت سربازان در نظر گرفته شده است.
پس از درگيري هايي كه منجر به مرگ ۳۱۵ نفر در اين كشور شد زره پوش هاي بسياري در سراسر تايلند ديده مي شوند كه به گشت زني مشغولند. اما از آن جايي كه خودروهاي زره پوش خيلي زود در زير گرماي آفتاب به شكل حمام سونا در مي آيند تصميم گرفته شد كه از موتورسواران پشت به پشت استفاده شود. اما سربازان ناراحتند و مي گويند اين شيوه نشستن تعادلشان را به هم مي زند. اما وزير دفاع همچنان پافشاري كرده و روش خود را كامل ترين روش حفاظتي مي داند. از سوي ديگر به اعتقاد او موتورسوارها خيلي راحت تر مي توانند جنايتكاران را تعقيب كنند، چون در اكثر موارد حملات با موتور صورت مي گيرد.

جهان
ايران
هفته
پنجره
داستان
چهره ها
پرونده
سينما
ديدار
حوادث
ماشين
ورزش
هنر
|  ايران  |  هفته   |  جهان  |  پنجره  |  داستان  |  چهره ها  |  پرونده  |  سينما  |
|  ديدار  |  حوادث   |  ماشين   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |