دوشنبه ۲۷ مهر ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره ۳۵۲۹ - Oct 18, 2004
آخرين جلسه محاكمه عاملان جنايت سولقان
صبح ديروز محاكمه متهمان اين پرونده در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان برگزار شد كه هر دو متهم در دفاعيات خود اتهام قتل را به ديگري منتسب كردند
004005.jpg
گروه حوادث: آخرين جلسه محاكمه دو مرد جوان كه در يك اقدام جنايتكارانه رفيقشان را به انگيزه سرقت اموالش در آبشار سولقان به طرز فجيعي به قتل رسانده بودند، در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان برگزار شد.
اين جلسه با رياست قاضي حسيني كوه كمره اي و چهار مستشار، متهمان پرونده و وكلاي مدافع و اولياي دم ساعت ۱۵/۱۰ دقيقه در حالي برگزار شد كه در ابتداي جلسه دادگاه، خانواده مقتول شاهرخ. گ از قاضي خواهان قصاص نفس (اعدام) براي عاملان اين حادثه دلخراش شدند.
دو جوان كه علي رضا (۲۳ ساله) و مهدي ( ۲۵ ساله) نام دارند، متهم هستند كه دوم ارديبهشت ماه امسال يكي از دوستانشان را كه شاهرخ نام داشت، به انگيزه مالي و به بهانه تفريح به سولقان برده و در فرصتي مناسب وي را به طرز فجيعي با ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده اند. متهمان پس از وقوع جنايت و در پي كشف جنازه مثله شده شاهرخ با پيگيري هاي مأموران دايره ۱۰ اداره آگاهي تهران شناسايي و دستگير شدند.
صبح ديروز آخرين جلسه محاكمه متهمان اين پرونده در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان برگزار شد كه هر دو متهم در دفاعيات خود، اتهام قتل را به ديگري منتسب كردند. قاضي كوه كمره اي پس از درخواست اولياي دم از عليرضا (متهم رديف اول) خواست تا در جايگاه بايستد و به دفاع از خود بپردازد.
قاضي: شما متهم به مشاركت در قتل عمدي شاهرخ، سرقت اموال و شرب خمر هستيد آيا قبول داريد؟
عليرضا: بله
قاضي: نحوه وقوع قتل و اجراي نقشه را كامل توضيح دهيد؟
عليرضا: من و مهدي و شاهرخ مدت طولاني با يكديگر آشنا بوديم و حتي مدتي را با هم زندگي كرديم تا اينكه قرار شد خانه اي را كه در اجاره ما بود تخليه كنيم. به همين خاطر، از آن جايي كه شاهرخ وضع مالي خوبي داشت، قرار شد وي خانه اي را كرايه كند. پس از مدتي شاهرخ به خانه آمد و قرار شد كه ما روز اول ارديبهشت ماه اسباب كشي كنيم.
وي در ادامه گفت: من از وقوع جنايت خبري نداشتم. روز اول ارديبهشت من و مهدي و شاهرخ اسباب كشي كرديم. بعد از ظهر بود كه مهدي به من گفت براي رفع خستگي مشروب تهيه كنيم و براي تفريح به سولقان برويم. من قبول كردم اما شاهرخ قبول نكرد. پس از چند ساعت با مهدي به خانه شاهرخ رفتيم. او اول حاضر به آمدن نبود ولي وقتي اصرار ما را ديد قبول كرد و همگي به سولقان رفتيم. وقتي به آن جا رسيدم و مشروب خورديم من اصلاً حواسم را نمي فهميدم. فقط متوجه شدم كه مهدي چاقويي را كه از پمپ بنزيني خريداري كرده بود و آن را در اطراف مركز تجاري بوستان تيز كرده بود را به من داد. چون خيلي گيج بودم، فقط متوجه شدم ضربه اي را به بازوي راست شاهرخ وارد كرده ام. اما چون دستم خوني بود خيلي ترسيدم و به طرف آبشار رفتم. وقتي برگشتم ديدم مهدي موهاي شاهرخ را در دست گرفته و در حال ضربه زدن به اوست. نمي دانستم چه كار مي كند.
قاضي: چاقو را در كجا پنهان كرديد؟
عليرضا: نمي دانم. فقط متوجه شدم داخل گوني برنج در خانه مهدي.
قاضي: اتهامات قبلي خود را قبول داريد؟
عليرضا: خير.
قاضي: چرا، مگر خودت صحنه را بازسازي نكردي؟
عليرضا: همه را مهدي برايم تعريف كرده بود.
قاضي: در رابطه با سرقت چه مي گويي؟
عليرضا: من سرقت را قبول ندارم. چون پس از وقوع قتل مهدي چيزي به من نداد.
قاضي: شرب خمر را چطور، قبول داري؟
عليرضا: بله قبول دارم.
در ادامه جلسه دادگاه قاضي كوه كمره اي از مهدي (متهم رديف دوم) خواست تا در جايگاه قرار گيرد.
قاضي: شما متهم به معاونت در قتل عمدي مرحوم شاهرخ، مشاركت در سرقت اموال و شرب خمر هستيد آيا اتهام را قبول داريد؟
مهدي: من او را نكشتم. اتهام قتل را قبول ندارم. من مدتها بود كه با شاهرخ كار مي كردم، به عنوان راننده در حال كار كردن بر روي خودرواش بودم. چند سالي بود كه با هم در يك خانه زندگي مي كرديم. من با شاهرخ هيچ خصومتي نداشتم كه بخواهم نقشه قتل او را بكشم.
قاضي: در مورد وقوع قتل توضيح دهيد؟
مهدي: من از نقشه قتل كه عليرضا كشيده بود هيچ اطلاعي نداشتم. روز حادثه به پيشنهاد من همگي به سولقان رفتيم. اما بعد از اين كه مقداري مست شده بوديم، عليرضا گفت: براي اين كه كسي متوجه ما نشود من براي سركشي به بالاي آبشار بروم. وقتي ۱۰۰ متر از عليرضا و شاهرخ دور شده بودم، برگشتم و ديدم كه عليرضا و شاهرخ با يكديگر درگير شده اند و عليرضا وي را كشت.
قاضي: در رابطه با نحوه خريد چاقو توضيح بدهيد؟
مهدي: يك روز قبل از حادثه عليرضا، در پمپ بنزين چاقو را از يك دست فروش خريداري كرد و آن را در مركز تجاري بوستان تيز كرد.
قاضي: بعد از قتل اموالش را چه كردي؟
مهدي: تمام اموال شاهرخ در اختيار من بود. من چيزي را سرقت نكردم.
قاضي: شرب خمر را قبول داري؟
مهدي: بله.
قاضي: شما در بازجويي ها به قتل با همكاري عليرضا اعتراف كرده اي؟
مهدي: قبول ندارم.
اين گزارش مي افزايد: در ادامه جلسه دادگاه وكلاي دو متهم در جايگاه قرار گرفتند و با توجه به انكار هر دو متهم مبني بر قتل عمدي از دادگاه خواستند تا تحقيقات بيشتري در خصوص پرونده قبل از صدور حكم صورت گيرد.
همچنين، در پايان جلسه دادگاه هر دو متهم در آخرين دفاع خود در مقابل قاضي پرونده از اولياي دم تقاضاي بخشش كردند.
حكم اين پرونده در مدت ۱۰ روز از سوي رئيس دادگاه صادر مي شود.

قتل در تركيه، شكايت در ايران
گروه حوادث:زن ميانسالي روز گذشته با حضور در دادسراي امور جنايي تهران شكايتي ارائه كرد مبني بر اين كه همسر ۶۹ ساله او در كشور تركيه به دست يك مرد ايراني به قتل رسيده است.
حدود ساعت ۱۲ ظهر روز گذشته زن كه لباسي مرتب بر تن داشت وارد شعبه بازپرس هنرمند در دادسراي امور جنايي تهران شد. زن خطاب به بازپرس هنرمند گفت: «اواسط خرداد ماه سال جاري، همسرم كه پزشك عمومي در ايران است با همراه داشتن ۳۰ هزار دلار به كشور تركيه رفته بود تا از طريق آن كشور، كارت سبز اقامت كشور آمريكا را بگيرد كه روز ۲۴ خرداد ماه سال جاري كشته شدن وي در داخل اتاق خوابش در يكي از هتل هاي شهر آنكارا را به ما خبر دادند.»
زن در ادامه به بازپرس هنرمند گفت: «پزشكان پزشكي قانوني آن كشور علت مرگ همسرم را خفگي اعلام كردند و بعد از آن كه جسد وي به تهران انتقال يافت پليس تركيه بعد از چند روز تحقيق فردي به نام امير ۴۲ ساله را كه ايراني بوده و در كشور تركيه بيكار و معتاد بود شناسايي كردند، زيرا همسرم در مدت اقامتش در آن كشور با وي آشنا شده و با هم رفت و آمد داشتند.»
امير در كشور تركيه دستگير شد و مورد بازجويي قرار گرفت. وي در تمام مراحل بازجويي منكر هر گونه ارتكاب جنايتي شد ولي هنوز در آن كشور در بازداشت بوده و تحقيقات بر روي پرونده اين جنايت ادامه دارد.
رسيدگي بيشتر در اين خصوص در دادسراي امور جنايي تهران زير نظر بازپرس هنرمند ادامه خواهد داشت.

محاكمه پسرمعتادي كه پدرش را به قتل رساند
گروه حوادث:فردا پسري كه پدر خود را به قتل رسانده بود محاكمه خواهد شد.
حادثه روز هفدهم بهمن ماه سال گذشته به وقوع پيوست. پسر ۱۹ ساله اي به نام مصطفي طي يك اقدام غافلگيرانه پدر ۵۴ ساله اش به نام علي را خفه كرده و جسد او را داخل يخچال خانه جاسازي كرده بود.
بازپرس گشت ويژه قتل دادسراي امور جنايي تهران زماني ازماجرا با اطلاع شد كه مصطفي خود با خواهرش تماس گرفته و ماوقع را براي وي تعريف كرده بود. مأموران دايره ۱۰ اداره آگاهي مركز به همراه بازپرس كشيك در محل حادثه حاضرشدند.
مصطفي در صحنه جنايت دستگير شد. عامل قتل در مراحل اوليه تحقيق پليس ضمن اعتراف به قتل پدرش در خصوص انگيزه خود گفت: از مدتها قبل مصرف مواد مخدر را شروع كرده بودم. برنامه روزانه ام به اين صورت بود كه صبح ها تا ظهر مي خوابيدم و پس از خوردن ناهار همراه دوستانم به پارك رفته و مواد مي كشيديم و تا پاسي از نيمه شب در پارك مي ماندم. سپس به خانه آمده و تا چهار صبح فيلم نگاه مي كردم و اين رفتار من باعث ناراحتي پدرم شده و هر شب مرا سرزنش مي كرد. زمان حادثه تازه از پارك آمده بودم كه بار ديگر پدرم شروع به سرزنش كردن من كرد. به شدت عصبي شده بودم به سوي تلفن رفته و سيم آن را از دوشاخه درآورده و دور گردن پدرم حلقه كردم و فشار دادم. پدرم اشهد خود را خواند. سيم پاره شد. نفسش به سختي بالا مي آمد. دنبال يك طناب گشتم وقتي پيدا كردم. طناب را بار ديگر دور گردنش حلقه كردم . فشار دوباره طناب باعث مرگ پدرم شد. جسد را كشيده و داخل كمد كردم. باز پشيمان شده. جسد را خارج كردم و به سوي يخچال كشيدم. جسد را به زور داخل يخچال كردم. سپس سعي در بستن در يخچال كردم. بسته نمي شد. فرش را لوله كردم و جلو در يخچال گذاشتم. سپس خوابيدم. از فرداي آن روز تكه تكه وسايل خانه را خارج مي كردم و بعد از فروش آنها، پول را خرج خريد مواد مي كردم. تا اين كه بعد از گذشت چند روز با خواهرم تماس گرفته و ماوقع را براي وي تعريف كردم.
مصطفي بعد از طي مراحل تحقيقات پليسي و قضايي تا زمان دادرسي روانه زندان شد. فردا جلسه محاكمه اين متهم به قتل در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان برگزار خواهد شد.

در دادگاه خانواده:
نمي خواهم با شوهرم زندگي كنم
گروه حوادث:«نه طلاق مي خواهم و نه مي خواهم با او زندگي كنم.» دخترك تكيه كرده به درگاهي شعبه ۲۶۴ دادگاه خانواده ادامه مي دهد: ۳ سال پيش با هم آشنا شديم. چند ماهي با هم دوست بوديم كه پيشنهاد ازدواج داد. اولش قبول نمي كردم. اصرار او و خانواده اش مرا به اين نتيجه رساند كه حالا اين پسر خوبي است و سركار مي رود و اهل زندگي است، امسال با سه چهار سال ديگر فرقي نمي كند. با هم زندگيمان را شروع كرديم.
نفس عميقي مي كشد و مي گويد: كم كم رفتارش تغيير كرد ديگر مثل هميشه نبود. نگذاشت درس بخوانم. در سن ۱۸ سالگي به جاي امتحان و كنكور و درس، خانه نشين شدم و حالا با ۲۳ سال سن تازه بايد از اول شروع كنم. طلاق نمي خواهم. خبردار شده ام كه مي خواهد برود و زن ديگري بگيرد.
من هم به او گفته ام مي تواند برود درخواست طلاق بدهد. آنقدر صبر مي كنم تا مهريه و نفقه سالهاي جوانيم را بگيرم.
منشي شعبه صدايش مي كند خانم مريم- س. او مي گويد: الان برمي گردم.
روي بدنم پر از رد چاقو است
زن ميانسال و سبزه است. چهره اي تكيده و بي روح دارد. حرفهايش را با «همه مردها مثل  هم اند» شروع مي كند.
فائزه بيست سال از زندگيش را براي همسرش صرف كرده است و حالا آمده است تا سفته هاي مهريه اش را كه سر جمع حدود ۳۰ ميليون ريال مي شود به اجرا بگذارد.
او مي گويد: طلاقم را چهار ماه پيش گرفتم. اينجا به من مي گويند سفته هايت واخواست شده است. قاضي هم مي گويد: خب شوهرت نمي خواهد مهريه ات را بدهد. مي خواهي چه كار كني.
دستي به روسريش مي كشد و مي گويد:۲۰ سال براي آقا زندگي جمع و جور كني و بعد با سه تا بچه نداني چه كار بايد بكني. خرج آنها را هم نمي دهد. هزينه تحصيل و خورد و خوراك و بيمه و درمانشان را با اين كه هم خودم هم پسر ۲۰ ساله ام كار مي كنيم به سختي در مي آوريم.
فائزه در مورد علت طلاقش مي گويد: بداخلاقي و بدبيني را كه از همان سالهاي اول زندگي داشت. كنار آمدم و گفتم شايد بچه بيايد درست شود، ولي نشد. دست بزن كه پيدا كرد ديگر نتوانستم تحمل كنم. چندين بار شكايت كردم ولي به جايي نرسيد. هنوز روي بدنم جاي چاقو وجود دارد.
او ادامه مي دهد: به هيچ كس اعتماد نداشت و آخرش مشتهايش سر من خالي مي شد.به راحتي تهمت مي زد. اما خودش دختر ۱۸ ساله اي را به صيغه خود در آورده بود.الان چهار ماه است با آرامش زندگي مي كنيم. وقتي زخم هاي روي بدنم را مي بينم حاضر نيستم اين آرامش را با هيچ چيز عوض كنم. اگر چه بچه ها خرج دارند.

دادستان استان تهران:
نتوانستيم اتهام مفسد في الارض را در پاكدشت مطرح كنيم
گروه حوادث- به دليل نقص در تحقيقات و عدم نظارت شفاف در كيفرخواستي كه از پاكدشت به دادگاه كيفري ارسال شد نتوانستيم اتهام مفسد في الارض را به دو متهم اصلي پاكدشت تفهيم كنيم.
رشادتي كه به عنوان مدعي العموم در جلسات محاكمه عاملان حادثه پاكدشت حضور داشت، صبح ديروز در گفت وگويي ضمن اعلام اين مطلب به خبرنگاران گفت: از آن جايي كه در مورد مفسدفي الارض بودن دو متهم به موجب قانون نماينده دادستان وظيفه دفاع از كيفرخواست صادره از پاكدشت را داشت و خارج از آن در حدود مسئوليت وي نبود و از طرفي دادگاه رسيدگي كننده حق خروج از كيفرخواست صادره را نداشت، من به عنوان نماينده اي كه در واقع نماينده جامعه بودم با مطالعه پرونده به اين واقعه پي بردم مي بايستي هر دو متهم را به عنوان مفسد في الارض محاكمه كنند.
وي در ادامه گفت: دو عامل باعث شد كه توجهي به اين موضوع نگردد اول اينكه قانوني در اين خصوص وجود دارد كه در صورت نقص پرونده، دادستان مركزي استان و دادگاه كيفري مي بايستي هر دو طبق كيفر خواست صادره عمل نمايند، ضمن اين كه دادستان در كيفر خواست هاي صادره از سوي استان نظارت شفاف نداشته است. عامل ديگر فشار بيش از حد افكار عمومي و سرعت در رسيدگي به پرونده بود.
وي در پاسخ به اين كه دليل شما براي تعيين اتهام مباشرت در قتل عمد براي علي باغي چه بوده است، گفت: من پرونده را كامل خوانده ام. بيجه در قتل كنيز بوكله عنوان كرد كه وي را با ضربات چوب به قتل رسانده در حالي كه باغي گفت با ضربه سنگ. از سويي پزشكي قانوني علت مرگ را ضربه با سنگ عنوان كرده است.
همچنين رشادتي خطاب به خبرنگاران رسانه ها گفت: شما كه نماينده اجتماع هستيد وبه عنوان خبرنگار حوادث كار مي كنيد، چطور متوجه قتل ۱۷ كودك نشديد كه در اين هنگام خبرنگاران در پاسخ گفتند بهتر است خوانندگان به اين سؤال پاسخ دهند.
وي در پايان درباره حكم صادره از سوي قضات دادگاه كيفري گفت: مجموع سابقه قضات اين پرونده بالاي ۱۰ سال است و چهار مستشار آن قبلاً در دادگاه جنايي تهران به عنوان قاضي انجام وظيفه مي كردند اما تصميم نهايي با رئيس دادگاه بوده است. من در دادگاه به صراحت عنوان كردم كه متهمان مفسدفي الارض هستند، اما قضات رسيدگي كننده بيان داشتند مي بايستي طبق كيفرخواست عمل شود.

۱۵ بخيه حاصل حمله شير به كودك ۶ ساله
ايلنا: پدر كودك مصدوم شده توسط يك بچه شير در فرهنگسراي خاوران، گفت: به هيچ وجه از شكايت خود عليه فرهنگسرا صرف نظر نمي كنم، زيرا اگر اين شير از فرهنگسرا خارج مي شد، قطعا ً  افراد بي شماري را مصدوم كرده و سبب ايجاد ناامني در شهر مي شد.
شيرآوند، پدر كودك ۶ ساله كه توسط شير، روز چهارشنبه ۲۲ مهر ماه در فرهنگسراي خاوران مصدوم شده گفت: بر اثر حمله شير به فرزندم، سمت چپ گردن، كتف راست و سر او زخمي شد كه در اثر اين حمله سر او از گوش راست تا چپ ۱۵ بخيه خورده است.
وي افزود: بعد از حمله شير و زخمي شدن امير حسين، كاركنان فرهنگسرا ابتدا او را به بيمارستان پاستور منتقل كرده و بعد از تزريق واكسن به بيمارستان شريعتي، انتقال داده اند.
وي گفت: زماني كه خانواده امير حسين براي ادامه درمان او به بيمارستان پارس مراجعه كرده اند، هيچ پزشكي براي معاينه او در بيمارستان نبوده است.
شيرآوند افزود: اين شير متعلق به يك گروه سيرك است كه براي اجراي برنامه به فرهنگسرا آمده بودند، در روز حادثه ناگهان شير زنجير خود را پاره مي كند و به سمت امير حسين حمله ور مي شود.
همچنين مهدي لطيفيان، نماينده شهردار كه براي آگاه شدن از وضعيت جسماني امير حسين به خانه آنها آمده بود، گفت: پرداخت كليه هزينه هاي درمان و معالجه اين پسر بچه به عهده فرهنگسرا و سازمان فرهنگي هنري شهرداري است كه تاكنون حدود ۱۰۰ هزار تومان براي معالجه اميرحسين هزينه شده است.
وي افزود: بعد از حمله شير، امير حسين توسط كاركنان فرهنگي به درمانگاه فاطمه زهرا(س) منتقل شد و بعد از پانسمان و تزريق واكسن حال او نسبتاً  بهتر شد.
وي خاطر نشان كرد: براي احتياط و اطمينان از بهبودي كامل، امير حسين را به بيمارستان شريعتي منتقل كرديم، هر چند بعد از پانسمان اوليه نيازي به اين اقدام نبود.

قتل دو زن توسط همسرانشان
گروه حوادث: طي روز و شب گذشته دو مرد در دو شهر مختلف كشور همسرانشان را به قتل رساندند.
عصر روز شنبه مردي در شهرستان بندرعباس همسر خود را به علت رابطه نامشروع به قتل رساند.
بنابراين گزارش اين مرد كه اهل شهرستان انزلي است پس از دستگيري به پليس گفت: هنگامي كه وارد خانه شدم ناگهان ديدم همسرم و خواهرش با دو مرد غريبه در خانه هستند.
او كه به شدت آشفته و ناراحت بود گفت: من از ديدن اين صحنه كنترل اعصابم را از دست داده و با چاقو به سمت آنها حمله ور شدم همسرم را به قتل رسانده و خواهرش و آن دو مرد را مجروح كردم.
پس از اطلاع ماموران كلانتري از اين حادثه، نيروهاي امدادي مجروحان را به بيمارستان انتقال دادند.
در همين حال به گزارش ايسنا مردي با سلاح شكاري همسرش را در خانه به قتل رساند و به خانه همسايه گريخت.
فرماندهي انتظامي شهرستان شيراز اعلام كرد: ماموران كلانتري ۲۰ گلسرخ از طريق مركز فوريت هاي پليسي ۱۱۰ از يك فقره قتل در محله پودنگ شيراز مطلع و بلافاصله با عزيمت به محل مشاهده كردند كه بانويي ۴۱ ساله با هويت مشخص با سلاح شكاري توسط شوهرش به قتل رسيده است.
بنابر اعلام فرماندهي انتظامي شهرستان شيراز، فرد قاتل كه همسر مقتول بوده است در منزل همسايه دستگير و سلاح ساچمه زني فاقد مجوز فرد مذكور كشف شده است. انگيزه اين قتل نزاع و اختلافات خانوادگي اعلام شده است.

آيا قاتل آمريكايي بيمار است؟
دادگاه يك قاتل زنجيره اي را در شهر لويزيانا برگزار شد.
قاضي دادگاه هشتاد دقيقه به حرفهاي «دريك تودلي» گوش داد تا او از خود در مقابل هيأت منصفه دفاع كند. او متهم به قتل دختر ۲۲ ساله اي به نام «شارلوت موري» است.
و حالا هيأت منصفه بايد تصميم  بگيرد كه آيا «لي» كسي كه در حال حاضر با حكم اعدام به خاطر يك قتل ديگر روبرويشان ايستاده است، به خاطر قتل اول بايد اعدام شود يا حكم جديدي براي قتل دوم برايش صادر كنند.
«لي» مرد ۳۵ ساله  با چهره اي همچون سنگ بر روي صندلي متهمان نشسته است. حكم اول را كه برايش مي خوانند فقط صداي مادر مقتول به گوش مي رسد. وكلاي مدافع «لي» مي گويند كه او عقب افتاده ذهني است و نمي توان حكم اعدام را براي او اجرا كرد.
دادگاه عالي در سال ۲۰۰۲ طي حكمي اعلام كرد كه بيماران عقب افتاده ذهني نمي توانند مجازات شوند.
مقامات قضايي گفته اند كه به زودي اعضاي خانواده شارلوت را براي اداي شهادت و ارائه مدرك عليه لي فراخواهد خواند. خانواده او خواهان اجراي حكم اعدام براي «لي» هستند.
«اين تنها راهي است كه هر زني بعد از اين بتواند در امنيت و آرامش زندگي كند» اين را خواهر شارلوت به خبرنگاران مي گويد.
بدن شارلوت با ۸۰ ضربه چاقو و پيچ گوشتي و آچار در سال ۲۰۰۲ سوراخ شده بود. خانواده او در تلاش اند تا پس از سه سال حكم اعدام قاتل دخترشان را بگيرند.
پليس گفته است براساس تحقيقاتي كه بر روي DNA «لي» صورت گرفته، مشخص شده است او با قتل هفت زن ديگر كه در طي سال هاي ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۳ به قتل رسيده اند، در ارتباط است.

سقوط ماهواره چيني
004002.jpg
يك  روزنامه  دولتي  چين  ديروز (يكشنبه ) از سقوط يك  ماهواره  اين  كشور به  هنگام  بازگشت  به  زمين  بر روي  يك  خانه  روستايي  و تخريب  اين  خانه  خبرداد كه  به  كسي  آسيب  نرسيد.
به  گزارش  واحد مركزي خبر كپسول  ماهواره كه  حاوي  نتايج  تحقيقات  و آزمايش هاي  علمي  بود، پس از ماموريت  هيجده  روزه ،   تصادفي  روي  ساختماني  در استان  سيچوان  در جنوب  غربي  چين  سقوط كرد. اين  روزنامه  همچنين  نوشت  در اين  حادثه  به  كپسول  آسيبي  نرسيد و پس  از بررسي  كارشناسان  از محل  دور شد.

۸ كشته و زخمي در حمله يك خرس گرسنه
بي بي سي- يك خرس قهوه اي در جنگل «ترانسيلوانيا» ي روماني، با حمله به چند نفر كه در حال چيدن قارچ بودند، يك نفر از آنها را كشت و هفت نفر ديگر را زخمي كرد.
پليس روماني اعلام كرد: يك خرس قهوه اي با حمله به عده اي كه در جنگل «ترانسيلوانيا» مشغول چيدن قارچ بودند، يك نفر از آنها را كشته و هفت نفر را زخمي كرد.
اين گزارش حاكي است اين خرس در جنگل در حال جستجوي غذا بود كه با مشاهده عكس العمل سريع قارچ چين ها به سمت آنها حمله برد.
پليس روماني در پي دريافت اين خبر تعدادي مامور به همراه چند شكارچي با آمبولانس به محل اعزام كرد، اما خرس گرسنه به آمبولانس و اين افراد نيز حمله كرد كه به مرگ يك شكارچي منجر شد. اين حادثه پنج نفر را به علت جراحات شديد به بيمارستان كشاند.اين گونه حوادث سال هاست كه در جنگل هاي اين كشور اتفاق مي افتد. در ماه جولاي نيز سه خرس گرسنه در جنگل به دو رومانيايي حمله و آنها را به شدت مجروح كردند.
هم اكنون هزاران خرس در جنگل هاي روماني زندگي مي كنند.

حوادث
اجتماعي
اقتصادي
دانش انفورماتيك
بـورس
خارجي
سياسي
داخلي
شهري
ورزش
ورزش جهان
يادداشت
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش انفورماتيك   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سياسي   |   داخلي   |  
|  شهري   |   ورزش   |   ورزش جهان   |   يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |