نمايش لباس هاي ملي و اسلامي در سالن حجاب
ورود موبايل ممنوع
در حالي كه نمي شد با واژه ساختگي فشن مد اسلامي كنار آمد، گزارش زير حاصل ساعتي نگاه كاونده در ميان تماشاگران و متوليان اين نمايشگاه است.
سعيده عليپور
مثل هميشه شلوغ است، اما امروز كمي شلوغ تر شايد. دختر جوان با آن مانتوي آبي رنگ حاشيه دوز و كلاه آبي نمدي مانندي كه روي مقنعه مشكي به سر كرده است، پشت در ميله هاي مجموعه ورزشي حجاب بليت تماشاچي ها را مي گيرد. خانم ها پشت سر هم وارد مي شوند ولي اين بار نه براي تماشاي يك مسابقه، بلكه براي تماشاي لباس هاي رنگارنگي كه قرار است به نمايش گذاشته شود.
روي پرده اي سفيد كه به ميله ها آويزان است نوشته شده: نمايش زنده لباس هاي ملي نوين ايران اسلامي
جلوي در موبايل و دوربين ضبط مي شود. اينجا فقط خانم ها داخل مي شوند آن هم بدون موبايل و دوربين پس عكاس مجبور است از پشت ميله ها و از ازدحام آدم ها عكس بگيرد و ديدن لباس هاي ملي و اسلامي و ثبت آنها را به حافظه اش بسپارد.
توي صف طولاني ورودي سالن بوي تند ادكلن مي آيد و به چشم، آدم هايي كه به ظاهرشان خيلي اهميت مي دهند و دلشان غنج مي رود براي ديدن لباس هاي جديد.
ماجرا به ضبط دوربين و موبايل در جلوي در ختم نمي شود و در ورودي سالن نمايش لباس، بازرسي بدني هم صورت مي گيرد. يكي با حالت غرولند مي گويد: مسخره است كه براي رفتن به شوي لباس بازرسي بدني شويم. خز دور يقه پالتواش، نيمه پايين صورتش را احاطه كرده... صداي تاييد دوربري هايش بلند مي شود.
لابد آنها از سوء استفاده هاي احتمالي خبر ندارند. هنوز خيلي ها هستند كه به ولع عكس هاي خصوصي نمايشگاه هاي قبلي را در ايميل ها به هم فوروارد مي كنند. ضمن اينكه از بانوان مقامات در جماعت بازديدكنندگان حضور دارند كه دليل ديگر براي سختگيري است.
حالا اين آدم ها هزار تا لباس رنگارنگ بوتيك هاي خيابان هاي اطراف خيابان حجاب را رها كرده اند و البته 6 هزار تومان بابت بليت پرداختند تا لباس هاي ملي كه مي گويند ريشه در هويت آنها دارد را تماشا كنند.
خلاصه وارد سالن سرپوشيده 3 هزار و 500 نفري مي شويم. حالا نيمي از صندلي ها پر شده و خيلي ها هم تك و توك از در وارد مي شوند و مابقي صندلي ها پر مي شود.
خط هاي بي شمار كف زمين سالن حجاب كه حريم واليبال و بسكتبال و هندبال و هزار تا بازي داخل سالن ديگر را مشخص مي كرد، زير پارچه هاي نازك سفيد رنگ كه سرتاسر زمين پهن است پوشيده شده است و سكويي كه با حدود 7 يا 8 پله از كف زمين فاصله مي گيرد جايگاه رژه مانكن ها را مشخص مي كند و پرژكتورهايي كه هنوز روشن نشده، دور سكو را از 4 طرف احاطه كرده است. مهلا زماني طراح لباس و مسوول برگزاري اين نمايش زنده لباس مي گويد: اين فشن اسلامي كه امروز به نمايش در مي آيد در بين دنياي اسلام سابقه ندارد چون هيچ كدام از كشورهاي اسلامي نمايشي براي اجراي لباس هاي اسلامي نداشته اند، خوشبختانه ما اقوام مختلفي داريم كه هر كدام لباس مخصوصي به خود را دارند و از آنجايي كه پوشيدگي در فرهنگ ايراني ها از دير باز وجود داشته است، لباس هاي ملي ما منافاتي با لباس هاي اسلامي ندارد، لباس هايي كه به نمايش در مي آيد تلفيقي است از اين دو.
در كشور ما تنوع و تكثر در لباس خيلي زياد است و چندين مدل لباس ملي از قوميت هاي مختلف وجود دارد كه ما به آنها اهميت نمي دهيم
مجري از پشت بلندگو اعلام مي كند. لباس طرح مدرسه، دختر بچه هاي كوچك با قد و قواره هاي بچه هاي 7-8 ساله يونيفرم هاي آبي رنگ و صورتي و... با دامن هاي چين دار و شلوارهاي حاشيه دوزي و مقنعه هايي به رنگ يونيفرم به تن كرده اند و صداي تشويق جميعت و خنده عده اي بلند مي شود وقتي يكي از دختر بچه ها به تقليد از شوهاي لباس فرنگي راه مي رود... هيچ بدم نمي آمد دوران دبستان، من هم از اين لباس به جاي رنگ هاي خشك و سرد مي پوشيدم.
خانم زماني مسوول برگزاري اين برنامه و البته طراح لباس ها پشت بلندگو از حضور بعضي از مسوولان خانم و خانواده شماري از مسوولان خبر مي دهد و تقاضا مي كند كه توجه لازم به اين طرح ها صورت گيرد تا در حد طرح باقي نماند. زماني مي گويد: خيلي از افرادي كه براي تماشاي اين فشن اسلامي آمده بودند، ميهمان بودند تا لباس هاي ملي و اسلامي كه لزوم طراحي آنها را رهبر معظم انقلاب هم تاكيد كرده بود بيشتر جا بيفتد.
حالا نوبت به لباس هاي پرسنلي طراحي جديد رسيده است. يكي از خانم هاي طراح پشت بلندگو اعلام مي كند، لباسي كه يكي از خانم ها بر تن كرده و روي سكو با حركت رفت و برگشتي و چرخشي نمايش مي دهد، برگرفته از لباس ماندانا، زن كوروش است و ماهها طول كشيد تا الگوي اصلش به دست آمد. عباي قرمز رنگ و خوش تركيب با حاشيه دوزي هاي كوچك و روسري حرير كه به شكل زيبايي روي سر بسته شده. حاضران مي پرسند اين واقعا لباس مانداناست؟
- لا بد هست!
خانم زماني مي گويد: هندي ها لباس ساري به عنوان لباس ملي دارند، چيني ها و ژاپني ها هم لباس مخصوص خود را دارند، اما در كشور ما تنوع و تكثر در لباس خيلي زياد است و چندين مدل لباس ملي از قوميت هاي مختلف وجود دارد كه ما به آنها اهميت نمي دهيم.البته اين دغدغه به جاي خود نكو، اما مانكن محترم با آن راه رفتن و آرايش، بيشتر از آنكه آدم را ياد هويت خودمان بيندازد، ياد فشن هاي اروپايي مي اندازد. سعي كرده شبيه مدل هاي اروپايي باشد.
نورافكن ها كه قصد دارند رقص نور راه بيندازند، صداي اعتراض جمعيت حاضر را بلند مي كنند: نور بد است. كيفيت نورپردازي آنقدر پائين است كه حتي مانكن ها براي پائين آمدن از پله ها جلوي پاي خودشان را نمي بينند و يكي در ميان تا مرز افتادن از پله هاي سكو پيش مي روند. همين مي شود كه بعد از مدت كوتاهي قيد رقص نور را مي زنند و چراغ هاي سقفي سالن سرپوشيده روشن مي شود. چند مانكن هم با چادرهاي سياه كمري ايراني كه حاشيه دوزي شده روي سكو حركت مي كنند.
۱۵۰طرح مختلف لباس، به تن آدم ها يكي يكي از جلوي چشم حضار رژه مي رود و هر كس نسبت به لباس ها واكنش خاصي دارد
- واقعا جالب است...
- قيمتش لابد خيلي زياد است...
- اگر يكي از اين لباس ها را محل كار بپوشيم، حتما اخراج مي شويم...
- چند روز طول مي كشد كه اين روسري را بتوانيم به اين شكل به سرمان ببنديم...
تعدادي از لباس هاي شب هم به تن مانكن هاي پلاستيكي كه سر و دست ندارند، گوشه گوشه سالن به نمايش درآمد.
از سالن كه بيرون مي آييم نگاه ها با اول انگار تغييري نكرده باشد.
انگار اين لباس هاي ملي واسلامي قرار است در حد لباس به تن مانكن ها باقي بماند.
يكي از خانم ها موقع رفتن مي گويد: كي قرار است شروع كند به ساختار شكني؟ همين مانتوهاي هر روز يك مدل و به ظاهر بي هويتي كه توي بازار هست حداقل بي دردسر است.
خانم زماني مي گويد: در حال حاضر قيمت اين لباس ها به نسبت لباس هاي روز زياد است اما اگر به توليد انبوه برسد تا يك سوم قيمت آن كاهش پيدا مي كند.
زماني ادامه مي دهد: در حال حاضر هواپيمايي، بانك ها، هتل ها و تشريفات هاي مختلف لباس هاي فرم خاصي برايشان طراحي شده است كه استفاده مي كنند. همچنين دو سال قبل براي تمام خانم هاي نماينده، لباس خاصي طراحي شده بود، اما لابد مثل همه طرح هاي قبلي به فراموشي سپرده شد. يك نفر عقيده دارد اوضاع طراحي لباس مثل طراحي ساختمان است.... كاري با صدها متولي كه سرانجام به اينجا مي رسد چيزي مثل آش شله قلمكار!
|