چهارشنبه ۲۳ دي ۱۳۸۳ - سال سيزدهم - شماره - ۳۶۱۰
تهرانشهر
Front Page

عكس هاي زوج ايراني از سونامي
خوشحال و غمگين 
خبر حضوراين زوج عكاس در سونامي خبر خوبي بود كه بد تمام شد. آدم ياد يك سال و چند روز پيش مي افتد كه بم پر بود از عكاسان و خبرنگاران كشورهاي مختلف و امروز اينجا خيلي ها فقط دوست دارند جاي مهدي قاسمي و يلدا معيري باشند
027867.jpg
زلزله موثرترين تبليغ جهان است. سونامي  تا روز تولد يكسالگي زلزله بم - 5 دي - براي خيلي شبيه به نام نوعي بيماري بود. اما يك سال پس از به شهرت رسيدن بم با زلزله، سونامي شهرتي جهاني يافت. حالا حتي كم اطلاعات ترين مردم جهان هم مي دانند كه سونامي نام منطقه اي است كه تعداد كشته هايش از جمعيت خيلي كشورهاي جهان بيشتر است!
اما بهانه براي نوشتن سونامي: از 5 دي كه نام سونامي در سراسر جهان روي زبان ها افتاد، ما تصاوير اين فاجعه را در صفحه تلويزيون با آرم خبرگزاري هاي سرشناس جهان مي ديديم. روز بعد در مانيتور هم عكس هاي دريافتي همين حكايت را داشت. داشتيم عادت مي كرديم به قصه تكراري لذت بردن از كار چهره هاي غريبه، ديدن جمله اي در سايت يك خبرگزاري داخلي، چشم هايمان را خيره كرد: عكس هاي مهدي قاسمي و يلدا معيري از زلزله سونامي.
حالا وبلاگ مهدي قاسمي - عكاس خبرگزاري ايسنا - بدون توضيح اضافي.
آنقدر گيجم كه نمي دانم چي بگم. تا الان هم قانع نشدم كه از وضعيت عكسي بگيرم. بايد بگم كه خوشحالم از اينكه آمدم و خواستم بدبختي هاي مردم عصر خودم را ببينم. خوشحال تر مي شدم كه اين سفر را با ديگر همكارانم تجربه مي كرديم.
خوشحالم كه همه خبرنگاران ايراني و خارجي توي يك سالن 200 متري مي خوابند و هيچ فرقي بين ما با آنها نيست به غير از پول.
چند عدد پشت هم رديف شد و آن طرف خط، تلفن در دفتر خبرگزاري ايسنا به صدا درآمد. به هر حال حضور عكاسان ايراني در سونامي اتفاق كوچكي نيست، اما اين قضيه هم اما دارد.
آقاي قاسمي و خانم معيري تنها از ما مجوز و معرفي نامه براي سفارت مالزي دريافت كردند تا آنجا دچار مشكل نشوند. آنها با هزينه شخصي به سونامي رفتند. ما اطلاعات بيشتري از ماجراي سفر آنها نداريم. اين يك تصميم شخصي بوده.
خبر حضوراين زوج عكاس در سونامي خبر خوبي بود كه بد تمام شد. آدم ياد يك سال و چند روز پيش مي افتد كه بم پر بود از عكاسان و خبرنگاران كشورهاي مختلف و امروز اينجا خيلي ها فقط دوست دارند جاي مهدي قاسمي و يلدا معيري باشند. راستي يك جمله بي ربط: انجمن عكاسي بحران، چند وقت پيش تاسيس شد؟!

قدم نورسيده مبارك
۱- سومين شماره همشهري جوان تا شنبه جاي خود را به شماره چهار خواهد داد و شماره چهارم به معناي يك ماهگي يك كار مطبوعاتي است و چيزي كه در يك ماهگي اينقدر بلبل زبان، دوست داشتني و خواستني باشد، واي به حال چند صباح بعد. نكته: قديم ها به جاي اينقدر لفظ قلم حرف زدن، مي  فرمودند: شما بزرگ بشويد، چه مي   شويد! 2- انتظار از همشهري جوان بسيار است و سختگيري نسبت به نشريه اي كه با لوگوي آشناي همشهري در صفحه اول متولد شده است، بچه هاي جوان هم با وجود جواني قدر و قيمت خود و موقعيت و لوگو و ... رامي دانند. محصول ارايه شده نيز نشاندهنده همين است. شما به خود بيش از بقيه بند مي  كنيد و نتيجه در سطح انتظار شما و ناظران و منتقدان است. نكته: تجربه در عين جواني قديمي ها اصولا آدم هاي راحت تري بودند. 3- تعريف از يكي از محصولات همشهري در محصولي ديگر از همشهري به اين دليل نيست كه ما به دليل همكاري در گذاشتن هندوانه زير بغل يكديگر، با هم مسابقه داريم. خير، خلاف به عرضتان رسانده اند! نكته: اگر ديديد بامعرفت ها در جمله شان يك خط از ايرانشهر تعريف كردند، عارض شويد. تا امروز كه جاده يكطرفه بوده! 4- قصد، گفتن خسته نباشيدي بود و تبريكي به مناسبت اين طفل نورسيده كه اميدواريم روز به روز به بنيه و قطربازويش اضافه شود. درست مثل جلد شماره 3، حسين رضازاده!

خدا از ديدگاه يكصد هنرمند
دنياي هنر و هنرمند هم حس و حال خودش را دارد. هر كس از دريچه احساس شخصي خود دنيا را مي بيند. اگر اهل هنر هم نباشيد اسم موسسه موزه داران مستقل بين المللي نيويورك ICA را بارها شنيده ايد كه در برگزاري نمايشگاه هاي خلاق مشهور است. اين نمايشگاه با روشي كاملا مبتكرانه از هنرمندان دعوت كرده كه با ارايه يك اثر هنري به اين سوال پاسخ دهند كه خداوند در فرهنگ معاصر چگونه درك مي شود و ايشان امر الهي را چگونه تجسم مي بخشند.
نكته جالب، نداشتن محدوديت سني هنرمندان و ابزار و وسيله آنها در بيان اين احساس است. در واقع موزه ICA دست هنرمندان را باز گذاشته تا با عكاسي، نقاشي، ويدئو آرت و ... احساس خود را در اين زمينه بيان كنند؛ احساسي كه مسلما نمونه  هاي متعارف الهي و رايج اديان مرسوم نيست و بيشتر برداشت هاي شخصي آنها را شامل مي شود. نام اين نمايشگاه هم خدا از ديدگاه يكصد هنرمند عنوان شده است.

نمايشگاه 1
بندر تركمن در تهران
خبرهاي نمايشگاه ستون امروز را با خبري از نمايشگاه صنايع دستي بندر تركمن آغاز مي كنيم. فرهنگسراي سالمند اين نمايشگاه را بر پا كرده است.
در اين نمايشگاه آثار ابريشم بافي بندر تركمن شامل كيف دوزي، كوسن، روميزي، روتختي، دستمال، آويز، ديواركوب، روسري هاي ابريشمي و پشمي و مانتوهايي با دوخت سنتي به نمايش گذاشته شده است. همچنين زيورآلات مورد استفاده زنان تركمن شامل لاجورد، عقيق، شاه مقصود، ورشو و يشم نيز در اين نمايشگاه در معرض ديد علاقه مندان قرار گرفته است. اين نمايشگاه كار خود را از 20 دي آغاز كرده و تا هفتم بهمن ماه داير خواهد بود. اگر دوست داريد از اين نمايشگاه ديدن كنيد،مي توانيد همه روزه از ساعت 8 الي 18 به ميدان امام حسينع،  خيابان 17 شهريور، پارك خيام مراجعه كنيد.
خبر ديگر ما هم در خصوص برپايي نمايشگاه انفرادي نقاشي و كلاژ زهره خسروي است. اين نمايشگاه تا 27 دي ماه داير خواهد بود و دوستداران مي توانند ساعت 15 تا 19 از اين نمايشگاه واقع در بلوار آفريقا، بانك مركزي، شماره 35 نگارخانه ثروت بازديد كنند.

پرده
خاك سرد
دي آدم را ياد زلزله مي اندازد. زلزله هم كه مستقيم وصل مي شود به بم. با اين توضيح اگر مي خواهيد با مناسبت حرفي بزنيد، بهتر است زمان مناسب را انتخاب كنيد. دي وقت حرف زدن از زلزله است. خاك سرد لقبي است كه رضا سبحاني براي زمين بم انتخاب كرده  است. ساخت اين فيلم به زودي در شهر بم و بيابان هاي اطراف آن آغاز مي شود. خاك سرد روايت زلزله در كلبه تك افتاده اي در دل كوير است و تلاش هاي پسر بچه اي براي نجات خانواده اش. قرار بود ساخت اين فيلم همزمان باسالگرد بم آغاز شود كه به دليل نياز به ساخت دهكده اي در حاشيه شهر بم به تعويق افتاد. خبر ديگر از سينما اينكه قرار است ايران و عربستان در مورد حج فيلم مستند توليد كنند. اين تصميم در هفته فرهنگي ايران در عربستان سعودي و طي ملاقات بين مسعود بخشي، مدير امور بين الملل و توليدات مشترك انجمن سينماي جوان و طارق ريري، معاون امور تلويزيون وزارت فرهنگ و اطلاع رساني عربستان سعودي گرفته شده است.

صحنه
روز شمار تئاتر فجر
هي مرد گنده گريه نكن اين آغاز مطلبي غم انگيز براي هيچ كس نيست. به عنوان ستون كه نگاه كنيد متوجه قضيه مي شويد. هي مرد گنده گريه نكن،  عنوان نمايشي است كه به كارگرداني جلال تهراني در تالار اصلي تئاتر شهر روي صحنه رفته و فروش خوبي داشته. اين را نوشتيم كه اگر اهل تئاتر هستيد، سري به تالار اصلي بزنيد.
تياتر اجباري به كارگرداني حسين كياني هم تئاتر پر مخاطبي به شمار مي رود.
اين تياتر اجباري بدون هيچ اجباري در تالار قشقايي روي صحنه مي رود.
غير از اين اگر وارد مجموعه تئاتر شهر شديد، انتخاب هاي ديگري هم مقابل چشمتان قرار مي گيرد. مثلا حرفه اي ها، باغ وحش شيشه اي، آواز قوي آنتوان چخوف، غول زنگي قلعه سنگباران، گل هاي شمعداني، خانه من اينجاست و من ديگه آدم بشو نيستم. اين راهنماي تئاتر در چند روز آخر احتمالا برايتان كاربرد دارد، البته اگر اهل تئاتر باشيد. از اين گذشته تنها 9 روز براي تماشاي اين نمايش ها وقت داريد. روز شمار  آغاز جشنواره تئاتر فجر به كار افتاده، فقط 9 روز فرصت باقي مانده.

نمايشگاه۲
عكس هايي در نگارخانه برگ
عكس هايي از سروش ميلاني زاده، گلنازبهشتي، مونا شوقي و محمد علي جان پناه در نگارخانه برگ به نمايش درآمده اند. در واقع اين هنرمندان كه همگي فارغ التحصيل رشته عكاسي از دانشكده هنر و معماري دانشگاه آزاد هستند، قبلا در چندين نمايشگاه ديگر هم شركت كرده اند. بنابراين بد نيست بدانيد كه گلناز بهشتي در نمايشگاه گروهي كاريكاتور در سال 78 و نمايشگاه دوسالانه كاريكاتور در سالهاي 78 و 80 شركت داشته است. سروش ميلاني زاده هم شركت در نمايشگاه گروهي نقاشي در سالهاي 74 و 75، حضور در جشنواره عكس تئاتر جشنواره فجر سال 79 و شركت در اولين نمايشگاه عكس گفت  وگو سال 83 و مونا شوقي برگزاري نمايشگاه انفرادي عكاسي سال 81 را در كارنامه هنريشان دارند. و بالاخره محمد علي جان پناه هم در نمايشگاه گروهي عكاسي سال 75، نمايشگاه آثار برگزيده دانشجويان دانشكده هنرهاي معماري سال 79، نمايشگاه انفرادي عكاسي سال 81 و نهمين دوسالانه عكس ايران حضور داشته است. براي ديدن آثار اين هنرمندان تا 29 دي ماه فرصت داريد هر روز به جز روزهاي تعطيل از ساعت 9 صبح تا 12 و 16 تا۱۹ به اين نگارخانه در خيابان ولي عصر ، نرسيده به ميرداماد ، كوچه دامن افشار، شماره 1/12 برويد.

ذهن زيبا
دنيا نه جاي آسايش است، جاي آزمايش است.
خواجه عبدالله انصاري
چشم ديگران ما را ورشكست مي كند، اگر همه غير از خودم كور بودند، من نه به خانه باشكوه احتياج داشتم، نه به مبل عالي.
بنيامين فرانكلين
اميد نان روزانه بيچارگان است.
هرشل
نابغه كسي است كه پيوسته افكارش را از قوه به فعل مي آورد.
بالزاك

|  آرمانشهر  |   ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   خبرسازان   |   دخل و خرج  |   در شهر  |
|  درمانگاه  |   طهرانشهر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |