يكشنبه ۴ بهمن ۱۳۸۳ - سال سيزدهم - شماره - ۳۶۲۱
نوسازي شهري و ماندگاري توسعه
آينده اي با توازن 
جريان تنش ها و رويدادهاي متفاوتي كه طي اين قرن رخ داده است، معناي نوسازي و بهسازي را وسعت بخشيده و آن را از شكل يك اقدام كالبدي ايستا به سوي مديريت يك امر اجتماعي سوق داده كه در تعادل پويا با محيط خود قرار دارد
028365.jpg
عكس : مريم رفيعا
دكتر مهوش حميدي نظامي 
آغاز دوران رواج واژه هاي نوسازي، بهسازي و حفاظت از بافت هاي شهري در فرهنگ شهرسازي، همزمان است با پيدايش پديده قطبي شدن شهرها، مساله قطبي شدن خود، پيوندي آشكار با صنعتي شدن جوامع و شهرنشيني در مقياس گسترده دارد.
نمونه هاي برجسته اي كه از بازسازي و توسعه يكپارچه شهري در قبل از اين تاريخ مي توان سراغ كرد محدود است به مواردي كه شهرها در اثر عوامل طبيعي يا غيرطبيعي به ويراني كشيده شده، يا به تبع الگوي پايتخت سازي، توسعه و گسترش يافته اند. گستردگي مفهوم اين واژه ها در دوران معاصر، حاصل تاريخي است كه بر اين واژه ها گذشته است. هجوم و استقرار جمعيت در شهرها كه منجر به پيدايش نظام جدايي گزيني و استقرار اقشار هم مرتبه شهري در بخش هاي مختلف شد، موجب شد كه محلات فقير و ثروتمند و ميانه در شهرها پديد آيد. فرسودگي تدريجي ابنيه در مناطق فقير شهري به موازات افزايش سريع جمعيت، شهرهاي بزرگ جهان را به طور جدي با مساله جدايي گزيني اجتماعي و نيز تنزل كيفيت زندگي در بخش هاي ديگري از شهر روبه رو ساخت. اين تنزل كيفي هم جنبه كالبدي و هم جنبه اجتماعي داشت.
عكس العمل كشورهاي مختلف جهان در مقابل اين پديده متفاوت بود. اروپاييان كه شهرهايي قديمي داشتند، قدم در راه احياي مراكز شهري خود گذاردند و آن را اقدامي فرهنگي تلقي كردند كه بخشي از هزينه هاي آن توسط رواج توريسم فرهنگي تامين مي شد. در آمريكاي شمالي كه بافت شهرها چندان عمري نداشتند نوسازي در مقياس وسيع مدنظر قرار گرفت. به موازات اين جنبش ها، نهضت حومه هاي سبز در سراسر آمريكا و اروپا نضج گرفت. به رغم نظر هوارد در مورد احداث شهرك هايي براي همه اقشار اجتماعي، عملا اين حومه هاي سبز براي طبقات متوسط و پردرآمد ساخته شد.
به محض آنكه نسل حاصل از انفجار جمعيت در سالهاي 1960 و 1970 به سن رشد رسيد، غرب و به ويژه آمريكاي شمالي تغييرات بزرگ و ناگهاني را در زمينه هاي سياسي و اجتماعي تجربه كرد. در اين شرايط مردم آمريكاي شمالي مطلوب بودن حومه هاي سبز سنتي را به عنوان محيط مسكوني ايده آل مورد ترديد جديد قرار دادند. پارك هاي اكثر شهرهاي آمريكا، بهشت معتادان شده بود و مراكز شهرهاي آن در حال مرگ بودن. در اين زمان بود كه نقدهاي جاكوبز و انديشه هاي اسكارنيومن مفهوم شهر قابل كنترل را رواج داد. آنها معتقد بودند كه خيابان هاي شلوغ، جذابيت و امنيت بيشتري دارند و در واحدهاي آپارتماني بزرگ، مردم نمي توانند قلمرو زندگي خود را به خوبي كنترل كنند و به ويژه اقشار كم درآمد نبايد در واحدهاي بزرگ آپارتماني زندگي كنند.
بدين ترتيب در دهه 80 در آمريكاي شمالي با پيش بيني برنامه هاي احداث خانه هاي ارزان قيمت و طرح هاي بهسازي شهري، كار احداث مجموعه هاي قابل كنترل در مراكز شهري پيش برده شدند. در اين دهه بود كه آمريكاي شمالي به مراكز شهري و مشرب شهرنشيني دوره مستعمراتي خود ارزش تاريخي بخشيد. اما اين امر مانع از آن نشد كه در پرتو سياست هاي قرضه و مقررات برنامه ريزي، استاندارد كار احداث حومه هاي سبز، به عنوان انتخاب ارجح طبقات متوسط، دنبال نشود. بدين ترتيب در اين دهه ميان نظرات آمريكا و اروپا در زمينه بازسازي و نوسازي، تقربي حاصل آمد و كاربرد همزمان دو روش توسعه و نوسازي شهرهاي قابل كنترل و حومه هاي سبز مدنظر قرار گرفت.
جريان تنش ها و رويدادهاي متفاوتي كه طي اين قرن رخ داده است، معناي نوسازي و بهسازي را وسعت بخشيده و آن را از شكل يك اقدام كالبدي ايستا به سوي مديريت يك امر اجتماعي سوق داده كه در تعادل پويا با محيط خود قرار دارد. با توجه به اين زمينه است كه امروزه مي توان نوسازي و بهسازي شهري را به شكل زير تعريف و تبيين كرد:
نوسازي و بهسازي شهري به مفهوم برنامه ريزي يا برنامه ريزي مجدد، طراحي يا طراحي مجدد، تفكيك مجدد اراضي، پاك سازي، توسعه يا توسعه مجدد، بازسازي و احيا يا تركيبي از آنها در يك منطقه مشخص و پيش بيني احداث ابنيه، كارگاه ها، تكميل يا ايجاد تاسيسات يا مكاني براي انواع استفاده هاي مسكوني، تجاري، صنعتي، عمومي، تفريحي، اجتماعي و ... برحسب نياز يا ضرورت است.
بنابراين تعريف، نوسازي و بهسازي شهري در واقع سه عرصه متفاوت را در بر مي گيرد:
۱ نوسازي: به معني تجديد بناي كامل مناطق موجود براي ارتقاي كيفيت زندگي در آنها كه تا حدي تنزل يافته كه ديگر قابل اصلاح نيست و نيز، بناي مناطق جديد شهري.
۲ بهسازي: به معني اجراي برنامه هاي كالبدي اجتماعي براي ارتقاي كيفيت زندگي در محلات اين امر وقتي رخ مي دهد كه هنوز كيفيت زندگي در اين مجموعه قابل ارتقا باشد يا ارتقاي كيفيت زندگي در مناطقي كه در زمان احداث آنها، شرايط محيطي موجب شده كه توسعه مطابق حداقل استانداردهاي كيفي زندگي رخ ندهد.
۳ حفاظت: به معني كمك به نگه داشت سطح كيفي زندگي در مناطقي كه در آنها هنوز اين سطح به طور جدي در معرض خطر تنزل قرار نگرفته ولي در آينده انتظار آن مي رود.
در فرهنگ معاصر شهرسازي حداقل 15واژه متفاوت وجود دارد كه بر امر بهسازي و نوسازي شهري اطلاق مي شود.
با تبديل شدن مساله محيط زيست و ماندگاري توسعه در مقياس شهر و كل محيط زندگي انسان به مساله روز، نوسازي و بهسازي شهري نيز از اين گرايش جديد متاثر شده، مفهوم آن تبديل به مفهوم نوسازي و بهسازي محيطي شده و تمام عرصه كشورها را در برگرفته و تكنيك هايي جديد براي تامين هزينه و اعتبارات اين كار و نحوه حل تعارضات موجود در آن ابداع شده است.
عضو هيات امناي انجمن مفاخر معماري ايران 

نگاه منتقد
يادمان هاي شهري، چالشي فرهنگي سياسي 
بهرام هوشيار يوسفي 
در سال هاي اخير ساخت يادمان شهدا در نقاط مختلف تهران در شكل ايجاد زيارتگاه شهداي گمنام در دستور كار قرار گرفته است. گرچه در برخي از مقاطع زماني اين فعاليت مورد نقد و تجزيه و تحليل قرار گرفت و متاسفانه تعدادي از اين نقدها نيز به خصوص پس از روي كارآمدن تيم جديد شهرداري و شوراي اسلامي شهر تهران با انگيزه هاي سياسي و جناحي و غيرحرفه اي بود، اما اكنون بر آن هستيم تا از زواياي ديگري اين موضوع را با نگاهي خالي از دغدغه هاي سياسي نگريست؛ صرف نظر از اين كه اين موضوع با تكذيب شهرداري خاتمه يافته تلقي مي شود، اما بررسي جوانب امر با ديدي كارشناسانه مي تواند براي پيشبرد بحث فضاهاي شهري و ازجمله ميادين در ابر شهر تهران مفيد باشد.
طي يك دهه اخير و بسيار بيشتر در يك ساله اخير، اين تجربه بارها تكرار شده كه سياسي كردن مباحث مديريت و طراحي شهري نه  تنها فايده اي به حال شهر و شهروند ندارد، بلكه عموما موجبات معطل ماندن برنامه هاي شهري را ايجاد كرده و باعث هرز رفتن انرژي بخش مديريت شده است.
از ديدگاه نظري چنين متداول شده اين موضوع اصولا بحث انگيز است كه كاركردهاي فضايي در تعاريف كالبدي شهري، از اصولي مدون كه عموما نيز تعاريف و اصولي غيرايراني هستند تبعيت كنند. از يك طرف با نگاه به تاريخ شكل گيري ميدان از زمان آگوراهاي يوناني و فروم هاي رومي كه عموما محل تجمع بودند و نه محل گذر، تا زمان هوسمان و شكل گيري ميادين گذري با متداول شدن درشكه و ماشين و مبدل شدن ميدان به فلكه، مي توان به اين نتيجه رسيد كه اصولا آنچه به عنوان ميدان در بافت شهرهاي معاصر ايران وجود دارد، عمدتا بيشتر عنصري غيرايراني است؛ درنتيجه اگر بخواهد به همين مفهوم اكتفا شود، لاجرم بايد از همان تئوري هاي رايج مربوطه تبعيت كرد!
شايان ذكر است كه در مباحث معماري ملي ما نيز مفاهيم مشابه موجود بوده، قابليت به روز شدن را نيز دارد كه براي نمونه مي توان به چهارسوق با كاركرد شهري ارتباطي يا تكيه ها و جلوخان هاي مساجد با كاركرد مذهبي ارتباطي اشاره كرد. ضعف ادبيات مكتوب معماري ايراني اسلامي در طول تاريخ و عدم توجه كارشناسان، مانعي عمده در تدوين و استخراج تعاريف بومي با قابليت پاسخگويي به نيازهاي جديد است.
در كنار مفهوم فضايي بايد به تفكر آئيني مسلمين در مورد مرگ در مفهوم عام و شهادت در مفهوم خاص نيز اشاره كرد؛ در اين تفكر، مرگ چيزي جداي از زندگي تلقي نمي شود و شهيد نيز مرده محسوب نمي شود كه در اين موارد اشارات و توصيه هاي ديني فراوانند.
در نهايت، در بررسي جوانب مساله بايد گفت كه معماري يادماني، جزو لاينفك يك معماري ملي موفق محسوب مي شود. ملتي كه فاقد يادمان هاي ناشي از معماري عظيم، ارزشي و تنديس گونه در كارنامه بناهاي خود باشد، نه تنها از مفهوم ملي معماري دور شده، بلكه مي توان گفت شاخص افتخار را نيز در گستره شهري از دست داده است.
در ميان ساير ملل جهان نيز شهيد به عنوان يك سمبل عزت ملي و در مواردي ملي آئيني داراي اهميت بسياري است و آنچه بدون استثنا در تمامي شهرهاي مهم مي توان ديد، نمود اين سمبل به صورت يك يا چند يادمان شهري، در مركزيت محتواي شهري براي تقديس فداكاري در راه ميهن، شرف، آزادي، استقلال و... با اشاره مستقيم به مفهوم شهادت است. نمونه هاي اين بناها و ميادين در گستره اي وسيع از ژاپن، كره، اندونزي و ويتنام گرفته، تا روسيه، ارمنستان، آذربايجان و كشورهاي خاورميانه و به همين ترتيب اروپا و آمريكاي شمالي و جنوبي و... قابل بررسي است.
در آخر بايد خاطرنشان كرد كه لزوم وجود يادمان هاي شهري در تقديس شهادت و فداكاري در راه وطن و دين، امري بديهي است ولي آنچه اهميت دارد، نحوه ترجمه معمارانه اين تقديس در شكل شهري آن است. شايد بهترين روش، جست وجوي روشي ملي در راه بيان تمامي مفاهيم فرهنگي ارزشي در معماري و شهرسازي باشد.
پينوشت: هفته نامه مهر شماره 17

نگاه نو
جايگزيني ايمن براي شيشه 
سهيلا پيروان روش ها، نوآوري ها و فنآوري هاي جديد در صنعت ساختمان، راهكارهايي را براي مقاوم سازي بنا در برابر حوادث طبيعي، بهينه سازي مصرف سوخت و افزايش طول عمر آن ارايه مي دهند. غالبا اين روش ها مستقل از هزينه، سهولت و زمان اجرا در اين نكته مشتركند كه در حين يا پس از ساخت سازه، قابل اجرا هستند.
شناخت و انتخاب مصالح، مقوله اي است كه پيش از ساخت و حتي طراحي بنا به آن پرداخته مي شود و هر چه دايره المعارف ذهني مهندسان در اين باره غني باشد، منجر به ابتكارات و طرح هايي جسورانه تر با ضريب اطمينان بيشتر، هزينه اجرايي كمتر و با قابليت اجرايي در حداقل زمان خواهد بود .
نور از اجزاي اصلي محيط زندگي ماست كه از لحاظ جسمي و روحي در تامين سلامت بسيار مؤثر است. از اين رو نورگيرها، پنجره ها و ديگر واحدهاي شفاف و نورگذر ساختماني كه به عنوان ورودي هاي نور شناخته مي شوند، ارزش واقعي خود را پيدا مي كنند. انتخاب مصالح و چيدمان مناسب براي اين اجرا در ساختمان مي تواند علاوه بر تامين نور مورد نياز انسان، گياهان، حيوانات خانگي و فراهم آوردن محيطي زيبا و جذاب براي ساكنان و رهگذران، امنيت را نيز به ارمغان آورده و هزينه هاي اجرايي مقاوم سازي و نگهداري پس از ساخت را كاهش دهد.
ورق پلي كربنات از محصولاتي است كه با وجود اينكه در خارج از كشور بيش از چند دهه مورد توجه و علاقه مهندسان ساختماني است، اما در ايران به تازگي در آرشيو فني دفاتر ساختماني و مشاوران يافت مي شود. اين محصول كه در انواع تك و چند جداره و در رنگ هاي مختلف توليد مي شود، داراي ويژگي هايي است كه آ ن را به گزينه بسيار مناسبي براي جانشيني شيشه در نورگيرها تبديل مي كند. شيشه از معدود محصولات ساختماني است كه نه تنها در زمان زلزله كه پس از آن نيز در روند حركت و امداد رساني اخلال ايجاد مي كند و جان انسان ها را با خطر روبه رو مي سازد. سبكي وزن ورق پلي كربنات كمتر از نصف وزن شيشه در ضخامت برابر، مقاومت بالا در برابر شكست بين 100 تا 250 برابر شيشه و مقاومت در برابر اشعه ماوراي بنفش كه عامل اصلي سرطان پوست و رنگ پريدگي مبلمان داخلي و نورگير است، ورق هاي پلي كربنات را در زمره  مصالح مقاوم در برابر زلزله قرار مي دهد. انواع چند جداره پلي كربنات نيز كمك شاياني در بهينه سازي مصرف سوخت مي كند و البته لايه مقاوم در برابر اشعه ماوراي بنفش UV پلي كربنات، آن را براي چندين سال در برابر رنگ پريدگي و تخريب محافظت مي كند.

زيبـاشـهر
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
محيط زيست
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  محيط زيست  |  يك شهروند  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |