چهارشنبه ۷ ارديبهشت ۱۳۸۴ - - ۳۶۸۳
كشف چهارگونه و زيرگونه جديد پروانه
همه دنيا در چشم مگس
000654.jpg
هر سال تعداد زيادي از پروانه شناسان خارجي به ايران سفر مي كنند و در هر سفرشان هم حداقل 3-2 گونه جديد را شناسايي و نامگذاري مي كنند، خب، آنها امكانات خوبي در اختيار دارند و از خلا ء موجود هم نهايت استفاده را مي كنند
معصومه صفايي
آذين اتاق پذيرايي به جاي قاب فرش و نقاشي، قاب هايي است مملو از پروانه. كمي سرت را بگرداني و از لا ي در سرك بكشي چيزهاي بيشتري هم گيرت مي آيد، مثلا  انواع خرچنگ، ماهي، سنجاقك، سوسك (لطفا سوسك ها را با سوسري ها كه همان سوسك هاي چندش آور حمام هستند، اشتباه نگيريد) حتي مار و عقرب و سمندر، كمي دقت شما را به داخل مي كشد. يك سوسك حدودا نيم كيلويي از كنگو،بيد 30 سانتي متري،حتي عقرب سياه هم اينجاست؛ بزرگترين عقرب دنيا.
در كوه ها و دشت هاي ايران در به در است و حاصل اين دربه دري كشف 4گونه و زيرگونه از پروانه هاي ايران شده. او تاكنون موفق شده۵ مقاله تخصصي اش را در 5 مجله علمي خارجي از جمله linneana Belgica بلژيك،  Atalaata آلمان و بولتن حشره شناسي موزه پاريس فرانسه به چاپ برساند.
عليرضا نادري دركارش موفق بوده و همه اينها را مرهون سماجتش مي داند، چرا كه زمينه پيشرفت كارهاي تحقيقاتي در كشور ما مثل بالا  رفتن مار از ديوار راست است.
از كجا فهميديد كه اين گونه ها جديد هستند؟
كليد شناسايي پروانه ها خيلي مشكل است. من گونه هايم را براي تاييد به موزه ها و مراكز تحقيقاتي معتبر دنيا فرستادم و تاييد آنها را گرفتم.
خيلي از محققان ما با مشكل تاييد مراجع علمي جهاني براي ثبت گونههاي جديد مواجه هستند، چون اين كار هزينه بر است و بودجه بسيار محدود.
من هم شانس آوردم، چون با پروانه شناسان خارجي كه به ايران مي آمدند دوست بودم و از آنها خواستم كه گونه هاي من را با خودشان ببرند، و گرنه اين يك مشكل بزرگ است.
نامگذاري اين گونه ها را شما انجام داديد؟
بله، با كمك مراجع تاييد كننده.
اسامي آنها را به ما هم مي گوييد؟
البته اسامي علمي است. آرگرودياتوس ارسباران كه از اسمش معلوم است مال آذربايجان شرقي و منطقه ارسباران است. plebe yus afshar از پارك ملي تندوره واقع در شمال خراسان
Archn apllinaris bstanchii
مربوط به محدوده لرستان پلدختر
Hypnephele schirazica aryana
از كوه هاي مرتفع زاگرس شمالي
فكر مي كنيد هنوز هم براي كشف، نمونه وجود دارد؟
قطعا، هر سال تعداد زيادي از پروانه شناسان خارجي به ايران سفر مي كنند و در هر سفرشان هم حداقل 2-3 گونه جديد را شناسايي و نامگذاري مي كنند، خب، آنها امكانات خوبي در اختيار دارند و از خلا ء موجود هم نهايت استفاده را مي كنند.
براي شناسايي دقيق گونه ها و زيرگونه ها كاريوتايپ و شمارش كروموزومي احتياج است كه در كشور ما اين امكانات موجود نيست. شما نمونه ها را به چه كشورهايي مي فرستاديد.
فرانسه، بلژيك و آلمان.
از كجا شروع كرديد.
از بچگي به حشرات علا قه داشتم، ولي به طور تخصصي از سال 70 شروع كردم در موزه تاريخ طبيعي با وازريك پروانه شناس كه اخيرا هم كتاب پروانگان ايران را به طور مشترك به چاپ رسانده اند، آشنا شدم و او مرا با انجمن پروانه شناسان آمريكا در فلوريدا آشنا كرد و من به جامعه جهاني پروانه شناسان معرفي و به اين دنيا پيوستم.
چرا حشرات،معمولا  آدم ها زياد از حشرات خوششان نمي آيد.
تنوع عجيب و دنياي نامحدودي دارند. عظمت دنيا را حتي مي توان در چشم يك مگس ديد.
رشته تحصيلي تان هم با اين موضوع مرتبط است؟
بله، من كشاورزي خواندم.
مجموعا چندگونه پروانه اتاله شده در كلكسيونتان داريد؟
۵ هزار نمونه كه از 390 گونه پروانه ايران كه شناسايي شده و حدود 350 گونه را در مجموعه ام دارم. يكهزار نمونه خارجي از 500 گونه را هم دارم كه بيشتر متعلق به مناطق تروپيكال هستند.
چند گونه ديگر در ايران هست كه هنوز شناسايي نشده؟
۳۰-40 گونه.
شما فقط درباره پروانه هاي روز پرواز صحبت مي كنيد، شب پرواز (بيد يا شب پره) هم جزو تخصص شماست؟
فقط روز پروازها، يعني همان هايي كه مردم به اسم پروانه آنها را مي شناسند.
فرقشان چيست؟
پروانه ها روز پرواز هستند كه حدود 20 هزار گونه در دنيا وجود دارد. شب پروازها يا همان بيدها حدود 180 هزارگونه بوده كه گونه هاي آفت هم بيشتر در اين گروه هستند. شكل شاخك پروانه ها فقط سنجاقي است و در بيدها به شكل هاي مختلف ديگر مثل پروش، اره اي، نشانه اي، دندانه اي، نخي و ... است. بيدها بال خوابيده دارند مثل شيرواني، ولي پروانه ها در حالت سكون بالشان بسته و عمود بر بدن است.
پروانه ها آفت هم محسوب مي شوند؟
فقط 10-12 گونه از پروانه ها هستند كه آفت گياهان زراعي و باغي هستند و از اين تعداد هم فقط
2-3 گونه آفت جدي هستند، مثل پروانه سفيد كلم.
نوزاد كرمي شكل پروانه ها آفت جدي تري هستند نسبت به خود آنها؟
بله، به دليل تعداد زياد و تغذيه بالا . زندگي پروانه ها 4مرحله دارد تخم، لا رو، شفيره و پروانه بالغ كه در بعضي موارد اين سيكل تا يك سال به طول مي انجامد.
يك سال براي يك عمر كوتاه 3-4 روزه؟
بله، البته عمر همه پروانه ها 3-4 روز نيست. در بعضي حتي به چند ماه هم مي رسد.
پدر و مادرتان با جمع آوري حشرات و دايم در سفر بودنتان مخالفت نميكردند؟
نه تنها مخالفت نمي كردند، بلكه همه امكانات مورد نيازم را هم در اختيارم ميگذاشتند.
همسرتان با حشراتتان مشكل ندارند؟
شرط زندگي مشتركمان بود. زندگي من با حشرات گره خورده. اگر مخالف بودند با ايشان ازدواج نمي كردم.
به جز پروانه نمونه هاي ديگر هم داريد؟
۳۰گونه مار، 35 گونه مارمولك، 15 گونه عقرب، انواع سمندر و لا ك پشت و قورباغه، حتي خفاش، ماهي، انواع سوسك ها و حدود 400 گونه صدف.
در جهان چند گونه حشره داريم؟
تاكنون يك ميليون گونه شناسايي شده كه به عقيده دانشمندان اين رقم تا 5 ميليون گونه هم افزايش مي يابد.
در ايران چطور؟
در ايران حدود 20 هزار گونه حشره وجود دارد كه به لحاظ تنوع، ايران را در مقام اول جهان قرار مي دهد.
پروانه ها به محض مردن خشك مي شوند، چطور به آنها فرم مي دهيد؟
با بخار آب آنها را نرم كرده و روي تخته اتال وار اتاله شان مي كنم.
مهمترين نقش پروانه ها؟
اگر بخواهم همه اش را بگويم به اندازه يك كتاب است، اما مهمترين آن گرده افشاني است. آنها بعد از زنبورها در مقام دوم قرار دارند و كنترل بيولوژيك جمعيت پشه ها با صيد لا رو آنها.
و جالب ترين كاربرد آنها؟
در آمريكاي جنوبي در دهه هاي 50-60 از پروانه هاي خانواده مورفو براي رنگ اسكناس ها استفاده مي كردند. رنگ بال آنها آبي صدفي متاليك است و زير نور ماوراء بنفش تلالو خاصي دارد و مانع از جعل اسكناس مي شود. اين پروانه ها به صورت ميليوني مهاجرت مي كنند. درخشش بال آنها به حدي است كه چند سال پيش فضانوردان يكي از ايستگاه هاي فضايي نور در حال حركتي را روي جنگل هاي آمازون شناسايي كردند كه احتمال مي دادند بشقاب پرنده باشد، اما بعد از بررسي هاي لا زم مشخص شد كه اين درخشش مربوط به مهاجرت ميليوني پروانه هاي مورفو است.
تعداد پروانه ها نسبت به دهه هاي اخير خيلي كم شده، علتش چيست؟
تخريب مراتع كه اصلي ترين زيستگاه آنها است.
پروانه ها سمي هم هستند؟
به هيچ وجه.
در ايران نداريم يا اينكه ....
براي انسان در هيچ كجاي دنيا نداريم، فقط برخي از آنها براي صيادانشان كه معمولا  پرنده ها هستند مسموميت ايجاد مي كنند.
در ايران پروانه ها بيشتر در چه زيستگاه هايي ديده مي شوند؟
در مناطق كوهستاني، به خصوص البرز و زاگرس كه البته در زاگرس تنوع بيشتر است.
براي جمع آوري اين كلكسيون ها چقدر سفر كرديد؟
چقدر نمي دانم، ولي اگر تعدادشان را بخواهيد 200 تا
هزينه هايشان را چه طور تامين مي كنيد؟
اوايل خيلي لوكس سفر مي كردم، مثلا  حتما شب را در يك هتل خوب مي خوابيدم، ولي ديدم اينطوري از پس خرجش بر نمي آيم. رويه ام را تغيير دادم، حالا  ديگر شب را يا در اتوبوس مي خوابم يا در ماشين، اينطوري مي توانم بيشتر و راحت تر سفر كنم.
تا حالا  استفاده علمي هم از پروانه هايتان كرديد؟
بله، خيلي زياد. مثلا  عكس هاي آلبوم كتاب پروانه هاي ايران 85 درصدش از مجموعه من است.
حاضر هستيد پروانه هايتان را بفروشيد براي استفاده هاي علمي به عنوان يك منبع در دسترس دانشجويان و محققان ؟
بله، مثلا  به موزه ها.
آينده تان را چطور مي بينيد؟
خيلي خوب، مطمئن هستم بالا خره يك روزي كارهاي من ارزش واقعي خودش را پيدا مي كند.

به دست شكارچيان قاچاق
معروف ترين ببر جهان كشته شد
000645.jpg
محسن سالا ريان خبر مرگ اولگا، معروف ترين ببر جهان و اولين ببر سيبري كه به گردنبند راديويي مجهز شده و بيش از هر ببر ديگري تاكنون به علم، پژوهش هاي علمي كمك كرده است، با انعكاس وسيعي در رسانه هاي خبري جهان مواجه شد. جامعه حفاظت حيات وحش مستقر در باغ وحش برونكس كه طي 13 سال گذشته كار ردزني و تعقيب مستمر اين ببر و مطالعه روي ابعاد زندگي او را به عهده داشته، براي اولين بار از مرگ او خبر داد. اين ببر 14 ساله از اوايل ژانويه گم شده بود و پيگيري ها در مورد او ادامه داشت تا سرانجام اين گمان مبدل به يقين شد كه اولگا توسط شكارچيان قاچاق كشته شده و فرستنده راديويي متصل به گردنش نابود شده است.
اولگا اولين حيواني بود كه توسط پروژه معروف ببر سيبري پروژه مشترك بين جامعه حفاظت حيات وحش WCS و جامعه تحقيقات حيات وحش روسيه گرفته و به گردنبند فرستنده راديويي مجهز شد. اين ماده ببر در آن زمان يك ساله بود و در نزديكي روستاي ترني زندگي مي  كرد. از آن به بعد تمامي حركات و فعاليت هاي او تحت نظر دانشمندان قرار داشت. او تمام دوره زندگي اش را در يك منطقه 500 كيلومتر مربعي در شمالي ترني Tereny در شرق دور روسيه به سر برد. او در طول مدت زندگي اش 6بار وضع حمل كرد و مجموعا 13 توله ببر به دنيا آورد كه 6 قلا ده زنده ماندند.
ديل ميكت،مديرجامعهحفاظت حيات وحش روسيه، گفت: تا آنجا كه ما مي  دانيم، اولگا مسن ترين و خدمتگذارترين ببر جهان به دانش بود. براي بسياري از ما، اولگا نماد انعطاف و ظرفيت ببر براي زندگي دوشادوش نوع بشر بود. متاسفيم كه نتوانستيم چنانكه بايد او را تحت نظر داشته باشيم تا بتوانيم از مرگ شكوهمند او نيز بيشتر بدانيم.
گردنبند راديويي اولگا به طور مرتب سيگنال پخش مي  كرد و زيست شناسان مرتبا صداي بيپ را مي  شنيدند و تحركات او را تعقيب مي  كردند. از ژانويه صداها قطع شد و آنها براي پيدا كردن او مجبور بودند از طريق هوا و زمين، ناحيه وسيعي به مساحت 10 هزار كيلومتر مربع را بگردند تا مگر خود او يا لا شه اش را پيدا كنند!
كاركنان پروژه ببر سيبري وقايع متعددي را ثبت كرده اند كه ابتدا سيگنال هاي ببر قطع شده و پس از مدتي معلوم شده شكارچيان قاچاق حيوان را كشته و فرستنده راديويي  اش را نابود ساخته اند. اگر اولگا هم به دست شكارچيان قاچاق كشته شده باشد، آمار مرگ و مير ببرهاي سيبري در شرق دور روسيه به 23 مي  رسد.
نامي آشنا در جهان
اولگا براي تمامي جهان نامي آشنا بود. او در بسياري از فيلم هاي مستند سينمايي و تلويزيوني نقش اول را بازي كرده بود، از جمله در فيلم معروف نشنال جئوگرافيك ببرها در برف كه برنده جوايز متعددي از سراسر جهان شد و نيز تصويرش در بسياري از مجلا ت و روزنامه ها به چاپ رسيده و زينت بخش مقالا ت علمي بيشماري بوده است. اولگا در مناطق مختلف ترني از شهرت بالا يي برخوردار بود و به ويژه آنها كه در مناطق جنگلي مي  زيستند با اين ماده ببر زيبا كه گردنبندي مشخص بر گردن داشت، به خوبي آشنا بودند.
ببر آمور، يا همان ببر سيبري همچون ديگر ببرهاي جهان زندگي شكننده و در معرض انقراضي دارد و جمعيت هاي زيست محيطي و دولت روسيه هنوز نمي  توانند تعداد ببرهاي سيبري باقيمانده را به درستي اعلا م كنند.
ديل ميكت مي  گويد: از زماني كه در سال 1992 براي اولين بار اولگا را به گردنبند راديويي مجهز كرديم، بيشتر در خارج از مناطق حفاظت شده زندگي مي  كرد؛ جنگل هايي كه شكارچيان قاچاق و گله داران در آنها رفت و آمد مي  كنند، اما در اين 13 سال، او هرگز به شكارچيان و گله نزديك نشد و حتي زماني كه به توله هايش غذا مي  داد نيز هيچ وقت از احشام به عنوان منبع غذايي استفاده نكرد.
اولگا 14 ساله از ژانويه تاكنون ناپديد شده و تصور همگان بر آن است كه توسط شكاركش ها به قتل رسيده است.
ماموران محيط زيست و پليس تلا ش گسترده اي را براي يافتن نشانه هايي از جسد اولگا و دستگيري عاملا ن احتمالي از ميان رفتن او آغاز كرده اند.

شبيه قناري؛ پر از تفاوت
شخصي ادعا مي كند گونه اي جديد از پرندگان ايران را كشف كرده است؛ پرنده اي كوچك در حد و اندازه هاي قناري.
جواد زرندي مطلبي به ما داده اند كه خواندنش خالي از لطف نيست، اما اينكه تا چه حد علمي باشد، ما هم به دنبالش خواهيم بود و نظر كارشناسان و متخصصان را در اين زمينه خواهيم خواست. او مي گويد: گل به سر تنها قناري بومي ايران است كه در كوهسار ها و دامنه كوه هاي ايران به زندگي خود ادامه مي دهد. گل به سر در دماي 25 درجه زير صفر يخ ها را مي شكند و آب مي خورد، حتي از بازي در آب يخزده لذت هم مي برد. در صورتي كه قناري هاي وارداتي به محض اينكه در معرض باد و هواي سردتر از محيط قبلي قرار گيرند، مريض مي شوند. اندازه اين گونه حدود 7 سانتيمتر و پرهايش عموما قهوه اي است با خطوط سياه. گل به سر در وسط كاسه سرش به اندازه يك فندق قرمزي وجود دارد و در نوع ماده مقدار رنگ قرمز كمتر است. هرقدر زيستگاه اين پرنده سردتر باشد رنگ پرهاي اصلي قرمزتر است، به طوري كه در محدوده كوهسارهاي دماوند و الوند اين پرنده قرمزتر از نوع خود در منطقه لرستان است. آشيانه گل به سر با پوش ها و ساقه هاي نازك گل هاي وحشي طراحي مي شود و در بهار هم براي انتخاب جفت و لا نه سازي در ميان درختچه هاي پرپشت خود را دور از چشم دشمنان طبيعت استتار مي كند. معمولا  3 تا 4 تخم در فصل بهار به فهرست بقاي خود اضافه مي كند و ماده هايي كه سن بيشتري دارند 4 تا 5 تخم مي گذارند و حدود 12 روز بعد جوجه ها از تخم بيرون مي آيند و بعد از 3 هفته جوجه ها آشيانه را ترك مي كنند.
از نظر ژنتيك وقتي قناري ماده خارجي را جهت تكثير با گل به سر نر در يك قفس قرار داده وجفت گيري مي كنند، به لحاظ اسپرم موازي و نوع فرم منقار كه گل به سر داراست، نسل جديدي از قناري به وجود مي آيد كه در اصطلا ح به آن گل به سر قناري مي گويند و نسل جديد هم قابليت تكثير با گل به سر و قناري را دارد. اين گونه در ايران وجود دارد، ولي متاسفانه در مراجع علمي از جمله موزه حيات وحش دارآباد هيچ اثري از اين گونه نيست، حتي يك عكس.
اسپانيايي ها جزو اولين كساني بودند كه توانستند قناري را در قفس پرورش دهند و روش نگهداري از قناري را به تجربيات خود بيفزايند و تا حدي پيش رفتند كه توانستند در داخل قفس آنها را تكثيركنند و با آواز دلنشين خود جاذبه اي براي اولين ديداركننده اين پرنده زيبا داشته باشند. كشيش ها در آن زمان تاجران خوشنامي بودند كه توانستند قناري را به تمامي نقاط دنيا ببرند و از سوداي اين تجارت سربلند بيرون بيايند و ايران ما هم از اين تجارت بي نصيب نماند، ولي خوشي اسپانيايي ها در تجارت قناري فقط قبل از قرن هفدهم بود و سايه به سايه، انگليسي ها و ايتاليايي ها در سرعت اين ماراتن عقب نماندند و بعد از اين 3كشور، هلند و آلمان صاحبنظر شدند و در آن زمان بود كه اولين گروه قناري وارد ايران بزرگ شد و به كشور گل و بلبل، قناري هم اضافه شد.

كوتاه
000636.jpg
ترس جهان از غول يخي
تايمز اف اينديا بزرگترين تكه يخ شناور جهان كه 3 ماه پيش با برخورد با ساحلي در قطب جنوب از حركت باز ايستاده بود، دوباره به حركت درآمده و با اين كار به تهديدي جدي تربراي جمعيت پنگوئن ها و همچنين حركت كشتي هاي تداركاتي به ايستگاه هاي تحقيقاتي قطب جنوب مبدل شده است.
اين تكه يخ شناور كه ب 15 اي نام نهاده شده است، اينك به آرامي از خليج كوچك مك مور و به سوي آب هاي اطراف آن در حركت است.
۲ ايستگاه  آمريكايي و نيوزيلندي در سواحل اين خليج قرار دارند و يك ايستگاه تحقيقاتي ايتاليايي به نام ترانووا نيز در نزديكي اين خليج ساخته شده است و ساكنان آن از ترس مي لرزند. اين تكه يخ شناور كه طول آن 160 كيلومتر است، آنقدر آب دارد كه بتواند رود نيل را به مدت 80 سال از آب سيراب كند. ورود اين قطعه يخ عظيم به خليج مك موردو تا مدت ها حركت كشتي هاي تداركاتي را با مشكل مواجه كرده بود تا اينكه كشتي هاي يخ شكن به محل اعزام شدند و توانستند مسيري 50 كيلومتري را براي حركت شناورها به داخل خليج مك موردو باز كنند. اين بار هم اميد است خدا به خير كند.
000639.jpg
مشكلي به بزرگي شتر!
جمعيت شترهاي استراليا به طرز مخاطره آميزي زياد شده و كار به آنجا كشيده كه يك دانشمند ارشد در كميسيون پارك ها و حيات وحش مناطق شمالي استراليا خواستار عزم ملي براي جلوگيري از افزايش و مديريت جمعيت شترها شده است. كارشناسان پيش بيني مي كنند بيش از 700 هزار شتر وحشي در استراليا وجود دارند كه تعداد آنان ظرف 8سال آينده 2 برابر خواهد شد و به صورت تصاعدي افزايش خواهند يافت.
يكي ازكارشناسان در اين رابطه گفت: شتر در استراليا مصارف گوناگوني، از جمله تجارت صادرات زنده و حمل و نقل و توريسم داشته است. بعضي ازمردم از شتر براي مقاصد توريستي در ميزان خيلي كم استفاده مي كنند. شترسواري و كارهايي از اين قبيل البته فقط به تعداد كمي شتر نياز دارد و براي تعداد عظيم شترهاي وحشي استراليا بايد چاره اي انديشيده شود. كشتن شترها براي پشم و چرم و گوشت نيز يكي از راه حل هاي پيشنهادي است. شترهاي وحشي علا وه بر اينكه به املا ك و احشام صدمه مي زنند، خسارات فراواني بر پوشش گياهي به ويژه گونه هاي گياهي كمياب، وارد مي آورند.
در بعضي از بيابان هاي ايران نيز شترهاي رهاشده وجود دارند كه البته تعداد آنان بسيار كم و خسارتشان به طبيعت بسيار ناچيز است.
000642.jpg
صدمه به طبيعت كات!
شيرين معتمدي - هاليوود با صنعت بزرگ سينما نشان مي خورد. هر سال صدها فيلم در استوديوهاي اين مركز ساخته مي شود كه بسياري از آنها حاوي صحنه هاي مهيج از تخريب، انفجار و امثال آن است. در زمان ساخت بسياري از اين صحنه ها، به محيط زيست منطقه صدمه وارد مي آيد يا آلودگي هوا تشديد مي شود، اما فيلمسازان نيوساوث ويلز از اين قاعده مستثني هستند و به واسطه رعايت بسيار دقيق موازين زيست محيطي از سوي سرويس پارك هاي ملي و حيات وحش آمريكا جايزه حفاظت محيط زيست دريافت كردند.
استيو ردن، يكي از مديران سرويس مي گويد به رغم آنكه فيلم سينمايي جيندا باين بسيار پرهزينه و پر از صحنه هاي اكشن است و بيش از يكصد هنرپيشه در آن ايفاي نقش مي كنند و ضمنا بسياري از صحنه هاي آن در فضاي باز (در طبيعت) فيلمبرداري شده، با اين حال هيچ مزاحمتي براي گياهان و حيات وحش منطقه به وجود نياورده است.
ردن خاطرنشان ساخت: تهيه كنندگان اين فيلم پيش از فيلمبرداري 2 سال تمام با كارشناسان سرويس پارك هاي ملي و حيات وحش رايزني و تبادل نظر كردند تا تداركات لا زم را براي فيلمبرداري بدون زيان براي محيط زيست پيش بيني كنند.
متاسفانه ديده مي شود كه گاه گروه هاي مستندساز طبيعت حتي هنگام كار صدمات قابل توجهي به گياهان و حيات وحش وارد مي سازند.

يادداشت
باغ گياه شناسي نوشهر در لبه تيغ
سازمان بنادر و كشتيراني، چرا؟
000651.jpg
باغ ارزشمند اكولوژي گياه شناسي نوشهر كه 50سال قبل با هدف آزمايشات اكولوژيك روي گياهان به منظور تكثير و استفاده آنها در طبيعت شكل گرفت فاصله اي تا نيستي ندارد.
سازمان بنادر و كشتيراني نمي  دانيم به چه دليل دست گذاشته روي اين مركز و مي  خواهد جاده اش را درست از وسط آن بگذراند؛
از وسط يك كلكسيون زنده، كلكسيوني از گونه هاي خاص گياهي دنيا. هر طرف كه نگاه كنيد پر از زيبايي است، پر از ارزش، وجب به وجبش شگفتي است. درخت سكويا، غول پيكرترين موجود زنده دنيا، همان درختي كه در كتاب هاي دوران مدرسه درباره اش مي  خوانديم. اينجا كاكتوس هم هست. كاكتوس بزرگي كه طولش به 2/5متر مي  رسد. حتي سرخداري كه به زودي از صفحه زمين محو خواهد شد.
سرو زيبايي كه با اولين نگاه خيال مي  كني كه از بي  آبي پژمرده است. نوشهر و بي  آبي! به آن سرو گريان مي  گويند؛ سرو بلندي كه تمام برگ هايش به پايين سرازيرند.
و 594 گونه ديگر كه هر كدام شاخص يك زيستگاه و داراي ارزش جهاني هستند. اين مجموعه 4 هكتاري كه روزي 6 هكتار وسعت داشت، بعد از نوشهر، از غرب به شرق، دست راست جاده قرار دارد. تعارضات همسايه ها در آن زياد است. مي گويند گاهي همسايه ها از ديوار كوتاه و بي حفاظ اطراف باغ به داخل مي  آيند و شاخ و برگ درخت ها را مي  شكنند. درخت هايي كه حتي اسمشان را نمي  دانند، چه برسد ارزششان و درست است كه گاهي مسوولا ن از اين مركز علمي به عنوان پارك تفرجي خانوادگي استفاده مي  كنند، اما باغ اكولوژي گياهي نوشهر هنوز پابرجاست.
مي  خواهند جاده اي را درست از وسط اين مجموعه كه حكم مركز تحقيقات سرم سازي رازي را براي طبيعت دارد بگذرانند و در واقع اين مركز را به كام مرگ بكشانند.
باغ گياه شناسي نوشهر اولين باغ گياه شناسي خاورميانه است كه قدمتي بيش از 50 سال دارد. اين مركز به لحاظ آموزشي و پژوهشي در سطح جهان از مراكز منحصر به فرد و قابل توجه است.
مسوولا ن اين مركز تاكنون تلا ش زيادي در رابطه با تغيير مسير جاده و نجات باغ گياه شناسي نوشهر كرده اند كه متاسفانه هنوز اين اعتراضات به جايي نرسيده است. كار به جايي رسيده كه مسوولا ن اين مركز دست به دامن دانشجويان و استادان و مسوولا ن كشور شده و از آنها خواسته اند در يك اقدام خداپسندانه جلو اين كار سازمان بنادر و كشتيراني را بگيرند.
در جايي كه در كشورهاي پيشرفته در باغ هاي گياه شناسي شان قوانين سفت و سختي برقرار مي  كنند مثلا  باغ 400 ساله كيوگاردن لندن يا باغ 200 ساله ادينبورگ اسكاتلند حتي اجازه خروج درختان مرده را نمي  دهند و حضور كوچكترين سابقه گياهي را مغتنم مي  شمارند، عبور جاده از وسط يك باغ اكولوژيك 50 ساله در كشورمان يك فاجعه است. اينطور كه پيداست خيلي از مسوولا ن الفباي طبيعت را نمي  دانند.
براي آنها باغ اكولوژي همان مفهوم پارك شادي را دارد وگرنه اينطور راحت درباره تخريب يك مركز علمي كه حاصل 50 سال تجربه است صحبت نمي  كردند. از بين رفتن باغ گياه شناسي نوشهر نابودي يك سرزمين است.

خفاش انگشت دراز
گونه:Mytis capaccinii
خانواده خفاش هاي معمولي Mystis blythii
راسته خفاش ها:Chirptera
رده پستانداران :Mammals
000648.jpg
جثه كوچك و پاها بسيار بزرگ هستند و پرده بالي در محل قوزك يا بالا ي آن به پا وصل مي شود. در ساير گونه هاي Mytis پرده بالي به قاعده انگشتان وصل است. سطح پرده دمي مودار است. رنگ موها در پشت بدن، قهوه اي تا خاكستري و زيربدن سفيد چرك است.
طول سر و تنه 4/6 تا 5/3 سانتيمتر است. بيشتر در غارها و شكاف سنگ ها زندگي مي كند. در ايران هم از تخت جمشيد، اطراف كازرون و جهرم گزارش شده است. عادات و رفتار اين گونه، ناشناخته و به احتمال زياد شبيه خفاش گوش موشي است.

محيط زيست
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
طهرانشهر
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  طهرانشهر  |  محيط زيست  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |