يكشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۸۴
جنگ ويتنام
000519.jpg
عباس لقماني
بر بام سفارت آمريكا در سايگون هليكوپتري - كه ملخ هاي آن فاصله چنداني با سر كساني كه سعي مي كردند بر آن سوار شوند، نداشت- در حال بلند شدن بود. افرادي كه خود را به آن آويزان كرده بودند يكي پس از ديگري سقوط مي كردند و اميد رهايي از محاصره را از دست مي دادند. كمي آن سوتر هليكوپتري بي سرنشين كه به دريا سقوط كرده بود در آب فرو مي رفت و در كنار ديوارهاي سفارت آمريكا نيروهاي ويت كنگ در حال تجهيز براي دست زدن به آخرين نبرد خود كه تصرف سفارت است بودند.
سايگون دهم ارديبهشت برابر با ۳۰ آوريل ۱۹۷۵ به تصرف نيروهاي ويت كنگ درآمد و به جنگي پايان داد كه سي سال پيش از آن آغاز شده بود.
كشور ويتنام كه در آن هنگام ۳۶ ميليون نفر جمعيت داشت نخست در مقابل فرانسه ايستاد و پس از آن پشت آمريكا را به خاك ماليد.
جنگ از هنگامي آغاز شد كه در دوم سپتامبر سال ۱۹۴۵ يعني كوتاه زماني پس از پايان جنگ دوم جهاني رهبر پارتيزان هاي ويتنام هوشي مين پس از آن كه شاه ويتنام بائوداي كه قرارداد همكاري با فرانسه از قرن نوزدهم را ملغي شده تلقي كرد از سلطنت كناره گرفت و در هانوي جمهوري دموكراتيك ويتنام به جاي دولت پادشاهي ويتنام توسط هوشي مين اعلام وجود كرد.
با اعلام رسمي اين جمهوري دولت فرانسه با اتكا به قراردادي كه در قرن نوزدهم با ويتنام پادشاهي بسته بود، ضمن عدم پذيرش اين دولت به عنوان نماينده مردم ويتنام در تدارك مبارزه با آن درآمد و كوتاه زماني پس از آن در سال ۱۹۴۶ نيروهاي خود را به ويتنام گسيل كرد.
جنگ آغاز شد و جدالي در دين بين فو كه به نابودي آخرين نيروهاي فرانسوي در ويتنام انجاميد بر پايان نفوذ فرانسه در ويتنام صحه گذاشت.
كنفرانس بين المللي هند و چين كه در ژنو تشكيل شد در سال ۱۹۵۴ ويتنام را به دو بخش جدا كه خط جغرافيايي ۱۷ درجه مرز بين آنها بود تقسيم كرد.
ولي ويتنام در اين هنگام به گوي آتشيني در صحنه جنگ سرد تبديل شده بود.
آمريكا كه خود را يكه تاز جهان مي دانست در صدد بود آب ريخته را به جوي بازگرداند و جايگزين فرانسه در هندوچين شود. آمريكا ديواري را در مقابل نفوذ كمونيسم در جنوب شرقي آسيا در ذهن مي پروراند كه ويتنام خشت اصلي اين ديوار بود. سايگون در جنوب بايد توازني را با هانوي در شمال بوجود مي آورد تا از نفوذ عقايد كمونيستي به بقيه كشورهاي همجوار نيز جلوگيري كند.
اما مسكو و پكن به كشور برادر ويتنام شمالي چشم دوخته بودند كه مي توانست در برابر نفوذ آمريكا ايستادگي كند، ولي آمريكا هر روز بر تدارك نظامي خود افزود و مدام در باتلاقي كه هنوز عمق آن پيدا نبود فرو مي رفت.
مأموران مخفي آمريكا كه عضو سيا بودند به ويتنام گسيل شدند و از سوي ديگر در جنوب نهضت مقاومتي شكل مي گرفت كه از كمك شمال نيز برخوردار بود و به نام ويت كونگ در تاريخ اثرگذار شد.
در اوايل دهه شصت ميلادي فعاليت ويت كونگ ها افزايش يافت و به موازات آن رئيس جمهور وقت آمريكا جان اف كندي نيز بيش از ۱۰ هزار مستشار نظامي به ويتنام جنوبي فرستاد.
نخستين بمباران آمريكايي ها در پايان سال ۱۹۶۴ و در زمان رياست جمهوري ليندن جانسون بود.
دليل اين بمباران ويتنام شمالي حادثه اي بود كه به گفته آمريكايي ها در خليج تونگ كينگ اتفاق افتاده بود.
آمريكايي ها ادعا كردند كه يك كشتي جنگي آمريكايي مورد گلوله باران قايقهاي ويتنام شمالي قرار گرفته و همين موضوع آنان را به پاسخ واداشته است. پاسخي كه سرآغاز جنگي خونين شد.
در هشتم ماه مارس ۱۹۶۸ نخستين واحدهاي ارتش آمريكا رسماً  در بندر دانانگ پياده شدند. هرگز جنگي رسمي به ويتنام شمالي اعلام نشد.
نيروهاي ويتنامي كه ازسوي مردم عادي و كشاورزان حمايت مي شدند از همين هنگام بر مقاومت خود افزودند و كوتاه زماني پس از آن و با درگير شدن هر چه بيشتر آمريكايي ها در جنگ، سربازان آمريكايي به مرحله اي رسيدند كه در هر ويتنامي پارتيزاني را مي ديدند و به همين نسبت نيز بر جنايتهاي خود افزودند. صحنه كشتن يك اسير ويتنامي توسط رئيس پليس سايگون و يا دهكده هايي كه ابتدا با بمبهاي آتش زا بمباران شده و سپس توسط كماندوهاي آمريكايي نابود مي شدند هنوز در خاطره ها مانده است.
آمريكا ولي پا را از اين فراتر نيز نهاد و با مواد شيميايي تمام مناطقي را كه تحت تسلط ويت كنگ بود با هواپيما سم پاشي كرد. نام عنصر نارنجي كه نام اين ماده شيميايي بود سالها به عنوان لكه ننگي بر تارك آمريكا درخشيد. عنصر نارنجي كه حتي تا امروز قرباني مي گيرد ماده اي بود كه عنصر اصلي آن دي اكسين بود و به بيماريهاي گوناگوني از جمله سرطان و معلوليتهاي ذهني مي انجاميد. هنوز هزاران آمريكايي كه از جنگ ويتنام بازگشته اند در دادگاه ها برضد كارخانه سازنده اين ماده شيميايي ادعاي خسارت مي كنند؛ ولي دادگاهي در آمريكا كارخانه سازنده را از اتهام مبرا دانسته و دولت آمريكا را مسبب آن مي داند. با پرداخت ۱۸۰ ميليون دلار به صندوقي براي كمك به صدمه ديد گان آمريكايي اين دادگاه سال گذشته در آمريكا پايان يافت ولي براي هزاران و شايد ميليونها ويتنامي كه هنوز و حتي پس از سي سال از بيماري و اثرات ناشي از عنصر نارنجي لطمه ديده اند آمريكا هيچ اقدامي انجام نداد.
000513.jpg
ژنرال جياپ فاتح دين بين فو و سايگون
72 ميليون ليتر از اين ماده شيميايي بر فراز كشتزارهاي ويتنام فروپاشيده شد.
در آخر دهه شصت ميلادي بيش از نيم ميليون سرباز و نظامي آمريكايي در ويتنام حضور داشتند. بيش از ۵۸ هزار آمريكايي و دو ميليون ويتنامي جان خود را از دست داده بودند.
فشار افكار عمومي جهانيان كه هر روز بر وسعت آن افزوده مي شد از يك سو و ناكامي هاي نيروهاي آمريكايي از سوي ديگر، آمريكا را بر آن داشت تا راه خروج از اين منجلاب را بيابد. ميليون ها پير و جوان در اروپا و آمريكا، «هوشي مين هوشي مين» فرياد مي زدند و همين موضوع به آمريكائيان در داخل ويتنام فهماند كه دوران آنان در ويتنام به سر آمده است.
پس از پنج سال گفت وگو و پس از آن كه بمبارانهاي گسترده آمريكائيان نيز گره اي را در ويتنام نگشود، رئيس جمهور وقت آمريكا ريچارد نيكسون موافقت كرد تا قراردادي براي پايان جنگ به امضا برسد. در بيست و هفتم ژانويه سال ۱۹۷۳ در پاريس قرارداد صلح امضا شد. قراردادي كه نخست صلحي در پي نداشت. آمريكائيها با اين قرارداد به پايان حضور نظامي خود دل بسته بودند ولي به اين اميد بودند كه دولت دست نشانده آنان در سايگون، جا را پاي آنان نهد. در اوايل سال ۱۹۷۵ دولت هانوي با اتكا به ويت كونگها بر شدت حملات خود افزود و در سي آوريل ۱۹۷۵ با تصرف سايگون به سي سال جنگ پايان داد. اما پايان جنگ، پايان ماجراجويي آمريكا در ويتنام نبود. هزاران ويتنامي كه خانه و كاشانه خود را از دست داده بودند با ويرانه اي مواجه بودند كه بازسازي آن تلاشي همگاني را مي طلبيد.
با سقوط سايگون نام رهبر ويتنام شمالي جايگزين اين نام شد و شهر هوشي مين قد برافراشت. نظاميان ويتنامي كه در كنار آمريكائيها مي جنگيدند سعي در فرار از سايگون كردند و فرار آمريكائيها آن قدر عجولانه انجام شد كه آنان حتي نتوانستند بسياري از وابستگان محلي خود را نيز از سايگون خارج كنند.
وسايل نظامي آنچه سالم مانده بود به دست نيروهاي ويت كنگ و شمال افتاد. ۵۸ هزار و۲۴۵ آمريكايي جان خود را از دست داده بودند.
آمريكا پس از شكست در ويتنام كه به گفته آنان نخستين شكست آمريكا در تاريخ است ديگر تمايلي به حضور نظامي در خارج از مرزهاي خود را نداشت و هيچ سياستمدار آمريكايي نمي خواست كه جان سربازان خود را در خارج به خطر اندازد. اين موضوع پس از پايان جنگ سرد و خروج شوروي از صحنه سياسي جهان تغيير كرد. جنگ اول خليج فارس كه به بيرون راندن نيروهاي عراقي از كويت در سال ۱۹۹۱ انجاميد سرآغازي براي حضور دوباره نظامي آمريكا در خارج شد.
000516.jpg
در زمان رياست جمهوري بيل كلينتون، آمريكا بار ديگر در سومالي، بوسني، كوزوو، هائيتي، ليبريا، عراق و افغانستان اظهار وجود كرد.
كلينتون نخستين رئيس جمهور آمريكا بود كه پس از پايان جنگ در اكتبر سال ۲۰۰۰ از ويتنام ديدن كرد.
هنگامي كه در مارس ۲۰۰۳ نيروهاي آمريكايي قدم به خاك عراق نهادند شبح جنگ ويتنام بار ديگر نمايان شد ولي به عقيده بسياري از كارشناسان مقايسه جنگ عراق با ويتنام صحيح نيست. در ويتنام ۵۸ هزار آمريكايي كشته شدند و بيش از نيم ميليون نظامي آمريكايي در آن كشور حضور داشتند در حالي كه در عراق اكنون ۱۵۰ هزار نظامي آمريكايي اسكان داده شده اند و حضور فيزيكي آمريكائيها با شكل گرفتن دولتي مردمي كاهش نيز خواهد يافت. در ويتنام بيست و پنج سال مقاومت نيروي همگون را براي مبارزه عليه آمريكا تربيت كرده بود كه در نوع خود بي نظير بود. ولي شبح ويتنام هرگز از خاطره آمريكائيها زدودني نيست و حتي بر مبارزه هاي انتخاباتي نيز سايه افكند. درگيري بين طرفداران جان كري كه خود در ويتنام خدمت كرده بود و جورج بوش كه به نوعي با خدمت در گارد ساحلي از جنگ گريخته بود هنوز در خاطره ها مانده است. درحالي كه هر روز هزاران جهانگرد به ديدن مزار آمريكايي مي روند كه در جنگ ويتنام جان خود را از دست داده اند هزاران سرباز بازگشته از ويتنام به خيل بي خانمانان آمريكا پيوسته اند و براساس آخرين آمار۳۰۰ هزار سرباز بازگشته از ويتنام بي خانمان و خيابان خواب هستند. آمريكا حتي هنوز عقده جنگ ويتنام را از خود دور نكرده است و هنگامي كه هنرپيشه قديمي آمريكا «جين فوندا» كه در سال ۱۹۷۲ در اعتراض به حضور آمريكا در ويتنام جنوبي به هانوي سفر كرد، در مراسمي انتخاباتي به سياستهاي جورج بوش حمله كرد مورد اعتراض حاضران قرار گرفت و او را به باد ناسزا گرفتند.
دسته گلهايي كه در مزار كشته شدگان جنگ ويتنام در واشنگتن نهاده مي شود ،خاطره جنگي را در ذهن آمريكاييان زنده مي كند كه جامعه آمريكا را دگرگون كرد.
آمريكاي پس از جنگ ويتنام ديگر آمريكاي پيش از جنگ نبود و هر گامي كه اين كشور براي حضور در صحنه اي ديگر بردارد، با نخستين گام هاي آنان در ويتنام مقايسه مي شود. به عبارت ديگر، ويتنام؛ پايان تاريخ آمريكاي به گمان خود آزادي طلب و آغاز آمريكايي تجاوزگر و اقتدارگراست.

سياست
ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
علم
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  علم  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |