سه شنبه ۳ خرداد ۱۳۸۴
مصاحبه با سردار علي فضلي
فتح سوم
001566.jpg
عكسها: عليرضا بني علي
مهدي قمصريان
دو ديدگاه آرمان گرايي و واقع گرايي سال هاست كه در ميان سياستمداران و نظاميان محل تنازع و تقابل در راهكارها، سياست گذاري ها و اجرائيات است. يكي از آشكارترين اين روبه رويي ها عرصه دفاع مقدس است كه البته برخي حوادث آن به چشم بيشتر مي آيد. فتح خرمشهر هر چند يادآور حماسه بزرگ رزمندگان اسلام از سويي و عنايات خدا از سوي ديگر است اما نقطه عطفي در تاريخ انقلاب و دفاع مقدس شمرده مي شود، چرا كه بعد از آن شيوه حركت جمهوري اسلامي در قبال جنگ و ادامه دفاع بحث برانگيز مي شود. با نظاميان كمي گفتگو نكرده ام اما نام علي فضلي كه امروز معاون عمليات ستاد مشترك سپاه را برعهده دارد، لذت ديگري را به من چشاند. او كه از سرداران بزرگ و نام آشناي دفاع مقدس محسوب مي شود،  در پاسخ به شبهات في معلوم الحال پيرامون ادامه جنگ بعد از خرمشهر با غيرتي صادق و لحني نافذ تنها مرا به اين متوجه مي كند كه حضور رزمندگان در جبهه تا آخرين لحظات تنها از باب دين و پيروي از مرجع تقليدشان بوده است.
* عمليات بيت المقدس به عبارتي نقطه عطف دوران جنگ تحميلي از منظر سياسي و نظامي محسوب مي شود. به نظر شما ويژگي هاي منحصر به فرد اين عمليات كه تا امروز كمتر بيان شده چيست؟
- بسم الله الرحمن الرحيم. اجازه بدهيد من ابتدا يك فضاي ذهني مختصري را از دوره زماني كه عمليات پيروز بيت المقدس در آن رخ داد خدمت شما و خوانندگان عزيز روزنامه ترسيم كنم تا سپس در آن فضا به پاسخ سئوال شما بپردازم. عمليات بيت المقدس در شرايطي آغاز شد كه حدوداً ۲۰ ماه از  آغاز جنگ تحميلي بيشتر نمي گذشت. با اين وجود از نظر گستردگي منطقه عملياتي (مساحت منطقه عملياتي بيت المقدس= ۵۷۰۰ كيلومتر مربع) جزء وسيع ترين عمليات صورت گرفته در طول دوران دفاع مقدس به شمار مي رود. به عبارت ديگر تقريباً حدود نيمي از آنچه كه رژيم بعث عراق در طول ماه هاي گذشته از جنگ از ايران اسلامي اشغال كرده بود، در اين عمليات باز پس گرفته شد. يكي ديگر از ويژگي هاي اين عمليات فاكتورهاي جغرافيايي و مراحل پيچيده و منظمي بود كه عمليات طي آنها اجرا شد. در اين عمليات كه ابتدا ۳ مرحله اي و در هنگام اجرا در ۴ مرحله اجرا شد، در مرحله اول رزمندگان بايد از رودخانه كارون عبور و سرپلي را بعد از اين رودخانه تصرف مي كردند تا زمينه اي باشد براي ادامه پيشروي به سمت جاده اهواز- خرمشهر كه بيش از ۱۰۰ كيلومتر از اين جاده به صورت دژ مستحكمي در اختيار دشمن بود. پس از گذشتن از جاده بايد به سمت مرزهاي بين المللي مي رفتيم و بعد از قطع ارتباط خرمشهر و بصره و سپس محاصره خرمشهر، اين شهر را آزاد كنيم.
در شناسايي هاي انجام شده بر روي دشمن هم مشخص شد كه ۷ لشكر دشمن به علاوه نيمي از ادوات،  توپخانه، امكانات مهندسي و زرهي ارتش عراق در اين منطقه مستقر شده بود. از سوي ديگر ارتش عراق با كمك عوارض طبيعي موجود در منطقه يعني رودخانه كارون، اروند و كرخه، هورالهويزه و هورالعظيم از اين منطقه دفاع كند. اين عمليات به صورت مشترك بين ارتش و سپاه با هدايت قرارگاه مركزي كربلا با فرماندهي شهيد والامقام صياد شيرازي و برادر محسن رضايي و همراهي چهار قرارگاه فتح، نصر،  قدس و فجر آغاز و حمايت مي شد. در اين عمليات حدود ۱۳۵ گردان متشكل از ۴۵ گردان ارتش، ۹۰ گردان از سپاه و بسيج به علاوه نيروهاي فداكار ژاندارمري، كميته انقلاب اسلامي، شهرباني و جهاد سازندگي خصوصاً عزيزان مهندسي _ رزمي جهاد كه نقش بسزايي در طول دوران دفاع مقدس داشتند، شركت كردند. يكي از ويژگي هاي منحصر به فرد اين عمليات تنوع جنگ در عمليات بيت المقدس است كه ما بايد از قبل نيروها را براي انواع جنگ ها آماده مي كرديم. ويژگي ديگر كه نبايد از نظر دور بماند تنوع سرزميني است كه لزوم آموزش هاي متناسب را ضروري مي نمود. به عنوان مثال عبور از رودخانه هاي بزرگي نظير كارون و اروند نياز به دانش خاصي دارد و به قول نظامي هاي دنيا عبور از رودخانه خودش يك عمليات است. پس از عبور از رودخانه، جنگ در دشت و صحرا را داريم كه بايد با آمادگي و آموزش توأم باشد. بعد از آن جنگ در منطقه رملي فكه را داريم. شرايط منطقه رملي به گونه اي است كه اگر كسي هر گامي بردارد ۱۰ تا ۱۵ سانتي متر پايش در رمل ها فرو مي رود كه همين خود به خود يك خستگي بيش از حدي را به رزمنده تحميل مي كند. ويژگي ديگر بيت المقدس مقايسه امكانات وتجهيزات خودي و دشمن بود. به عنوان نمونه در آن زمان من در تيپ ۳۳ المهدي (عجل الله تعالي فرجه) توفيق خدمت داشتم. ما در عقبه مان حتي يك تانك هم نداشتيم و فقط گردان هاي تيپ شامل نيروهاي پياده بود اما در مقابل صدها تانك نفربر معني حقيقي مقابله پوست و گوشت و استخوان را با ارتش زرهي عراق به انسان مي نماياند.
* دشمن براي دفاع از خرمشهر چه تدبيري انديشيده بود؟
- دشمن شهر را به عنوان يك منطقه ويژه در نظر گرفته و دفاع از آن را در شرايط بخصوصي تدارك ديده بود تا حدي كه باور ارتش بعث بر اين بود كه رزمندگان اسلام هرگز نخواهند توانست چه از طريق زمين و چه حتي از آسمان وارد خرمشهر شوند. تا شعاع وسيعي از شهر ميادين تركيبي مين و سيم خاردار جز ءساده ترين تدبيرهاي دفاعي براي خرمشهر محسوب مي شد. تيرك هاي منازل و حتي گاهي خودروهاي شخصي به صورت عمودي در خيابان ها و نقاط مختلف به گونه اي تعبيه شده بود تا هلي برد نيرو امكان پذير نباشد.
* و اما چرا امام فرمود: «خرمشهر را خدا آزاد كرد.» ؟
- حضرت امام در واقع جان كلام را بيان فرمودند. ما هم يقين به اين موضوع داريم كه غير از خدا چيز ديگري در پيروزي اين عمليات مطرح نبود. حتي امام بزرگوار عبارت زيباي ديگري هم دارند كه فرمودند: فتح خرمشهر، فتح خاك نيست فتح ارزش هاي اسلامي است.
اين را چگونه بايد تفسير كرد؟ در قاموس جنگ ما كه جنگ حق و باطل بود از عنايات و امدادهاي خدا به طور چشمگيري بهره مند شديم. اين باور ماست و رزمندگان اسلام حقيقتاً به عنايات باري تعالي اعتقاد داشتند البته همه اين اعتقادات در كنار تلاش هايي بود كه صورت مي گرفت.
* چرا بيت المقدس زودتر انجام نشد؟
- براي اين عمليات كارشناسي هاي فراواني صورت گرفت، اما اين كه چرا بيت المقدس با تأخير انجام شد و يا اين كه چرا چند عمليات ديگر نظير ثامن الائمه، طريق القدس و فتح المبين زودتر از اين عمليات اجرا شد بايد در پاسخ بگويم كه در آن مقطع برداشت فرماندهان عالي جنگ اين بود كه ما با توجه به توانمندي ها و البته ضعف ها و قوت هاي دشمن به خوبي مي توانيم بيت المقدس را پياده كنيم كاري كه تا پيش از آن زمان دست نيافتني بود. و اين نظر كارشناسي حكايت از تدابير،  برنامه،  نقشه،  هماهنگي و انسجام و آموزش رزمندگان اسلام داشت، لذا به عقيده من هيچ تأخيري در اجراي عمليات بيت المقدس صورت نگرفت. اينكه يك سال قبل زماني كه فرماندهي نيروهاي نظامي با بني صدر بود ما بتوانيم چنين عملياتي را انجام دهيم چندان در دسترس نبود اما به لطف خدا پس از گذشت دوره اي كوتاه خرمشهر قهرمانانه آزاد شد و آن خاطره شيرين اهتزاز پرچم مقدس جمهوري اسلامي ايران به دست سردار شهيد آقامهدي شرع پسند بر فراز مناره مسجد جامع خرمشهر در اذهان و خاطره ملت ما باقي ماند. اما در عين حال اين باور كه پيروزي تنها از آن خداست هيچ گاه از ما دور نشد، چرا كه در بسياري از مواقع با محاسبات نظامي كار ما پيش نمي رفت مثلاً ارتش عراق بيش از ۲۵۰۰ تانك و نفربر داشت درحالي كه مجموعه نيروهاي مسلح ما ثلث اين تعداد را هم دارا نبودند. اين براي همه نظاميان گيتي مصطلح است كه براي عمليات آفندي بايد ۳ برابر نيروي پدافند كننده، نيروي آفندي داشته باشيم اما شرايط و موقعيت ما اين طور نبود.
* چرا در سال هاي اول كه امكانات و نيروي كمتري در اختيار داشتيم چند عمليات گسترده موفق صورت مي گيرد اما در سال هاي بعدي كمتر چنين پيروزي هايي تكرار مي شود؟
- اولاً يك نكته اي را از امام آويزه گوشمان كرديم و آن اين بود كه امام فرمودند ما از باب اداي دين و تكليف به جبهه آمده ايم، هرگز شكست و پيروزي يا كشورگشايي براي ما مبنا نيست و ما در جنگ تنها انگيزه الهي براي دفاعمان تعريف كرده بوديم. نكته بعدي اين كه ما بخش عمده اي از مناطق اشغال شده را باز پس گرفتيم، اما دشمن با لجاجت تا مدت ها قصد اين را داشت تا به ما فشار بياورد و ما هم تنها از باب دفاع به حملات دشمن پاسخ مي داديم.
يك تعابير غلطي در چند سال اخير در ميان برخي رسانه ها و توسط عده اي معلوم الحال مطرح مي شود كه اساساً با چه هدفي وارد خاك دشمن شديم؟ در پاسخ قاطعانه مي گويم كه ما از باب دفاع وارد خاك دشمن مي شديم و از اين طريق مي خواستيم آتش هاي دشمن را در خانه به خودش تحميل كنيم. از سوي ديگر ما در سالهاي متمادي جنگ پيروزي هاي چشمگير فراوان ديگري نظير والفجر ۸ و كربلاي ۵ را تجربه كرديم با اين حال نتيجه عرايض من اين است كه پيروزي هاي بزرگ و كوچك مبناي كار ما را تشكيل نمي دهد بلكه تأكيد مي كنم ما از باب اداي تكليف جنگ را اداره مي كرديم. در كنار اين در برخي عمليات موفق و در برخي ناموفق بوديم. نكته ديگري كه در تجزيه و تحليل پيروزي ها و ناكامي هاي جنگ بايد مدنظر قرار گيرد دورانهاي مختلف جنگ و شرايط ويژه اي است كه در هر دوره وجود داشته است.
* پس ادامه جنگ بعد از خرمشهر تابعي از همان قواعد جنگي نظير دفاع است؟
- جواب مشخص و معلوم است. جنگ خاتمه پيدا نكرد كه بپرسد چرا ادامه يافت؟ عرض كردم چند سالي است بعضي آدمها اين شبهه يعني ادامه جنگ بعد از خرمشهر را مطرح مي كنند خصوصاً براي جوانان عزيز ما كه شايد از دفاع مقدس جز خاطراتي دور معلومات ديگري نداشته باشند. من مي خواهم از شما اين سؤال را بپرسم كه آيا تا قبل از قطعنامه ۵۹۸ كه حادثه بزرگي در تاريخ انقلاب _ نه فقط جنگ _ به شمار مي رود، كدام پيشنهاد صلح شرافتمندانه و معقولي به ما شد و ما نپذيرفتيم؟! بله درخواست آتش بس مي شد آن هم براي اين بود كه دشمن بتواند ضعف هاي خود را جبران كرده و خلأ هايش را بپوشاند. در ضمن دشمن خيلي به عهدهايش وفادار نبود حتي پس از قطعنامه ۵۹۸ هم به خاطر داريد كه دشمن بار ديگر به مرزهاي ما حمله كرد و در دوره اي تا نزديكي هاي جاده اهواز _ خرمشهر آمد. پس هيچ پيشنهاد عادلانه اي كه حداقلي از شرايط را نظير آزادي اسرا، عقب نشيني به مرزهاي بين المللي و پرداخت غرامت و خسارت از سوي متجاوز داده باشد به ايران ارائه نشد و اين موضوع بايد براي جوانان ما تبيين گردد.
نكته بعدي عموماً افرادي كه اين شبهه ها را ايجاد مي كنند اگر به سراغ سابقه شخصي آنها برويم بايد ببينيم آنها در مقطع جنگ در كجا بوده اند؟ قسم جلاله ياد مي كنم كه بسياري از ايشان حتي يك شب را در جبهه بيتوته نكرده اند حالا آمده اند و راجع به دفاع مقدس ما ايجاد شبهه مي كنند؟ ما قطعاً به شبهات و ابهامات پاسخ مي گوييم اما مشروط به اينكه منتقدان مستند حرف بزنند. شبهه هم بايستي مباني داشته باشد و الا همين طوري نمي شود همه چيز را زير سؤال برد.
در نهايت هم اين نكته را يادآوري مي كنم كه اگر رزمندگان ما غيرت ديني و اسلامي به خرج نمي دادند و دشمن را از خاك ايران كه قريب ۱۲۰۰۰ كيلومتر مربع، حدود ۲۵ شهر و بيش از ۱۵۰۰ شهرك و روستاي آن اشغال شده بود بيرون نمي انداختند، امروز ما چه ارمغاني براي مردم بزرگوارمان داشتيم؟
001569.jpg
صف اسراي عراقي
* پيشنهاد صلح بوده مثلاً قطعنامه ۵۱۴ هر چند عادلانه نبوده اما آيا اين امكان وجود نداشت كه ما اين قبيل پيشنهادات را براي خاتمه جنگ مي پذيرفتيم و مابقي خواسته هايمان را نظير آزادي اسرا و پرداخت غرامت كه شما اشاره كرديد از راههاي ديگري پيگيري مي كرديم؟
- خودتان مي گوييد ناعادلانه پس پذيرفتن آن معقول نبود. همچنين راههاي ديگري كه برخي مي گويند وجود داشت هيچ تضميني را براي ما ايجاد نمي كرد يعني ممكن بود ما صلح را بپذيريم اما آزادي اسرا سالها طول بكشد يا دشمن پس از تجديد قوا دوباره به ما حمله كند.
* شما به عنوان يك نظامي با سابقه اثرات تقابل نيروهاي آرمانگرا و واقع گرا  را در حوزه سياست و نظامي گري در دوران دفاع مقدس چگونه ارزيابي مي كنيد؟
- طبيعي است كه ما در مقاطع مختلف، تفكرات گوناگون در حوزه هاي مختلف داشته باشيم اما ما در جنگ در سايه رهبري عظيم الشأن انقلاب قرار گرفتيم و در آنجا كه همه نقطه نظرها پس از اجماع به تصميم گيري تبديل مي شد. چرا امام در سال ۶۷ قطعنامه را پذيرفت و فرمودند جام زهر را نوشيدم اما به مصلحت نظام دانستم، در مورد همين قطعنامه همان دو ديدگاهي كه اشاره كرديد وجود داشت اما چون همه مقلد اما بوديم. روز اول با فتواي امام به جنگ رفتيم آنگاه هم كه ايشان قطعنامه را پذيرفتند به همان سادگي كه رفتيم انگشتهايمان را از روي ماشه برداشتيم هر چند شايد ميل ظاهري ديگري داشتيم اما خلاف سخن امام عمل كردن را خلاف تكليف مي دانستيم.
*سواي امام، آيا نظرات مختلف در حوزه سياستمداران و نظاميان در مورد ادامه جنگ پس از خرمشهر مديريت جنگ را با مشكلي مواجه نكرد؟
- من چنين اختلافات عميقي را كه شما دنبال اعلام آن هستيد تا به امروز نشنيده ام كه آنها در موضوع ادامه جنگ با ما در تقابل باشند هر چند انتشار مسايل مختلف و ديدگاهها خالي از اشكال است اما راجع به ادامه جنگ جفاست كه طوري القاء شود كه نظام اسلامي اعم از سياستمداران و نظاميان در قبال ادامه جنگ متفق و همراه نبودند چرا كه چند بار اعلام كردم كه ما تنها از باب اداي دين در جبهه حضور يافتيم و همه مراحل آن، چه پيروزيها و چه شكستها در جهت انجام وظيفه شرعي و ملي خود و از باب تكليف قلمداد مي كرديم چه نظاميان و چه اهل سياست.
* عمليات رمضان به عنوان اولين گام عمليات برون مرزي آيا موفق بود يا خير؟
- طبيعتاً تجزيه و تحليل عمليات رمضان مستلزم بررسي هاي گسترده و كارشناسي از جمله بررسي اوضاع دوره انجام عمليات رمضان بسيار مهم است. پس از پيروزي عمليات بيت المقدس، همزمان ارتش اسرائيل به جنوب لبنان حمله كرد و بخش وسيعي از اين كشور را اشغال نمود. بخشي از رزمندگان اسلام براي كمك به سوريه و لبنان رفتند اما پس از گذشت مقطعي امام فرمودند: راه قدس از كربلا مي گذرد: همين موجب شد تا رزمندگان دوباره متوجه جبهه هاي خودي  شوند با اين مقدمه، زمينه انجام عمليات رمضان تدارك ديده شد. در عمليات رمضان دشمن به قدري موانع پيش بيني كرده بود كه ما قادر به شكستن همه آنها نبوديم با اين حال ما در بيشتر محورها به ميزان قابل قبولي پيشروي داشتيم كه بتوانيم مراحل بعدي را انجام دهيم. اما دشمن با موانع فيزيكي مثلثي (ميادين مين وسيع، كانال هاي متعدد و به كارگيري تعداد زيادي زره پوش) قصد داشت پيشروي رزمندگان اسلام را متوقف كند، در بعضي از مسيرها هم مانع شد. البته عمليات رمضان ۱۰۰% پيروز نبود و ما به بخشي از اهدافمان دست پيدا نكرديم اما اين اشتباه لفظي كه ما صرفاً به خاطر پيروزي عمليات مي كرديم خطاي بزرگي است چرا كه ما از نظر تجهيزات و لجستيك قابل مقايسه با ارتش تا بن دندان مسلح رژيم بعث نبوديم و بوجود آمدن برخي ناكاميها طبيعي است.
* عده اي معتقدند جنگ بعد از خرمشهر فرسايشي بود و ما بهره چنداني از آن به دست نياورديم.
- به اعتقاد من به عنوان يك سرباز كوچك در صف رزمندگان اسلام تنها راه ممكن ما همين بود و آن اينكه با غرور و افتخار دفاع مقدس را ادامه دهيم تا به اهدافمان برسيم. در غير اين صورت دشمن اراده اش براين نبود كه حالا اگر ما براي صلح يا آتش بس اعلام آمادگي كرديم، كوتاه بيايد. دشمن هدفش اين بود كه حداقل به بخشي از اهدافش در جنگ برسد.
دشمن باورش براين بود كه بايد به هر طريق ممكن بخشي از ايران اسلامي را از خاك ما جدا كند و ما هم حسب تكليف اعلام جنگ را از باب دفاع در خانه دشمن به او تحميل كرديم. ما هدف كشورگشايي نداشتيم اما براي دفاع از مردم ناگزير بوديم كه عمليات هايي را در خاك دشمن به او تحميل كنيم به تعبير ديگر: «تحميل اين اراده در خانه دشمن به دشمن» . با اين وجود عراق هيچ گاه از هيچ جنايتي براي ايصال به اهدافش كوتاهي نكرد تا جايي كه آن فجايع را بر سر مردم مظلوم حلبچه عراق وارد آورد.
بنابراين ما شرايطي پس از خرمشهر تا پيش از قطعنامه ۵۹۸ سراغ نداريم كه صلح شرافتمندانه مطرح شده باشد پس ما طبق وظيفه مي بايست از مرز و بوم ايران اسلامي دفاع جانانه اي مي كرديم.

نگاه امروز
حماسه جاودانه
عباس اسدي
فتح خرمشهر در سوم خرداد سال ۱۳۶۱ در تاريخ جنگ ايران و عراق از اهميت ويژه اي برخوردار است. خبر آزادي خرمشهر آن چنان شگفت آور بود كه در سراسر ميهن اسلامي مردم را به وجد آورد. با اعلام خبر فتح خرمشهر مردم ايران بسان خانواده اي بزرگ كه فرزند از دست رفته خود را بازيافته است، اشك هاي شادي و شعف خود را نثار روح شهداي حماسه آفرين صحنه هاي شورانگيز اين نبرد كردند.
براي پي بردن به عظمت اين نبرد و حماسه جاودانه كافي است بدانيم كه نيروهاي متجاوز عراق پيش از نبرد سرنوشت ساز رزمندگان ما براي آزادي خرمشهر در اطلاعيه اي به نيروهاي خود دستور داده بودند كه دفاع از خرمشهر را به منزله دفاع از بصره، بغداد و تمام شهرهاي عراق محسوب دارند. تجهيزات و امكانات دفاعي دشمن در اين منطقه نشان مي داد كه عراق خرمشهر را به عنوان نماد پيروزي خود در جنگ به حساب آورده و قصد داشته است به هر قيمت، اين شهر را در تصرف نيروهاي خويش نگه  دارد.
سوم خرداد يك حماسه ملي است. اگر حضور ملت در صحنه جبهه هاي دفاع نبود، نه حماسه آن پيروزي تحقق مي يافت و نه حماسه حضور مردم در جشن پس از پيروزي؛ لذا به حق مي توان گفت پاسداشت فتح خرمشهر در گرو پاسداشت حضور مردمي در همه صحنه ها ست.
درباره خرمشهر نمي توان نوشت اما از نماد مقاومت، پناهگاه رزمندگان و اقامه نماز ظهر روز سوم خرداد در اين مكان غافل شد. مسجد جامع خرمشهر، قلب شهر بود كه مي تپيد و تا بود مظهر ماندن و استقامت بود. مسجد جامع خرمشهر، مادري بود كه فرزندان خويش را زير بال و پر گرفته بود و در بي پناهي پناه داده بود تا بود مظهر ماندن و استقامت بود و آنگاه نيز كه خرمشهر به اشغال متجاوزان در آمد و مدافعان ناگزير شدند كه به آن سوي شط خرمشهر كوچ كنند باز هم مسجد جامع، مظهر همه آن آرزوهايي بود كه جز در بازپس گيري شهر برآورده نمي شد. مسجد جامع، همه خرمشهر بود.
اگر امروز در هر شهر و روستا به گلزار شهيدان گذر كنيم و تاريخ نقش بسته بر سنگرها را مرور كنيم، خواهيم ديد كه مجموعه شهيدان سوم خرداد، الگويي كوچك از ملت مقاوم ايران است كه چونان سپهري پرستاره مي درخشد. شادي هاي به ياد ماندني خودجوش و سراسري پس از آزادسازي خرمشهر نيز برگ ديگري از اين حماسه ملي بود. اين حماسه باز هم مي تواند زنده بماند، اين حماسه مي تواند در كاركردهاي اجتماعي و سياسي جامعه پيش  رو جلوه حضور داشته باشد؛ اگر خودخواهي ها را كنار زنيم و ديگرخواهي را بار ديگر ميهمان دل هاي خويش سازيم.
تلاش براي تحميل صلح به ايران
ياسر مرادي
بعد از حمله عراق به ايران در پنجم مهر ۵۹ شوراي امنيت كه مسئوليت اوليه حفظ صلح و امنيت بين المللي را برعهده دارد قطعنامه ۴۷۹ را صادر كرد كه در آن هيچ اشاره اي به تجاوز عراق و يا نقض تماميت ارضي ايران نشده، پيشنهاد آتش بس نداده و از نيروهاي متجاوز خواسته نشده كه سرزمين هاي اشغالي را ترك كنند. در اين قطعنامه تنها از ايران وعراق خواسته شده است كه از استفاده بيش تر از زور خودداري كنند كه در واقع مفهوم آن چنين است كه نيروهاي عراقي همچنان مناطق اشغالي را تحت كنترل داشته باشند و نيروهاي ايران از جمله براي باز پس گيري سرزمين هاي اشغالي بپرهيزند.
و بعد از اين به مدت ۲۲ ماه يعني در زماني كه عراق در حال پيشروي در خاك ايران و تحكيم مواضع خود بود شوراي امنيت سكوت كرد اما پس از پيروزي هاي بزرگ ايران در عمليات هاي فتح المبين و بيت المقدس شوراي امنيت سكوت خود را شكست و قطع نامه ۵۱۴ را در تير ۱۳۶۱ تصويب كرد. و در آن خواستار آتش بس و عقب نشيني دو كشور به مرزهاي بين المللي شد در حالي كه قبل از آن و پس از آزادسازي خرمشهر صدام حسين اعلام كرده بود به مرزهاي بين المللي عقب نشيني مي كند.
درخواست عقب نشيني بدون قيد و شرط و رفع اشغال خاك ميهن اسلامي و برقراري آتش بس كمترين و طبيعي ترين حق مسلم كشوري است كه وحشيانه مورد تجاوز واقع شد و نيز درخواست تعيين متجاوز و پرداخت غرامت لازمه برقراري ثبات در منطقه بود تا ديگر عراق به خود جرأت ندهد به كشورهاي منطقه مثل كويت حمله كند. ليكن آمريكا و حاميان عراق همواره از پذيرش شرايط جمهوري و اسلامي طفره رفتند و فقط سعي كردند كه با تحميل صلح به ايران صدام را نيز از نابودي نجات دهند و آنچه كه نتوانسته بودند در ميدان نبرد كسب كنند در پشت ميز مذاكره به دست آورند.
اگر ايران بر اثر فشارهاي بين المللي آتش بس را مي پذيرفت با توجه به حمايت آمريكا و كشورهاي عربي، ايران نمي توانست در مذاكرات حق خود را بگيرد به خصوص كه عراق هنوز مناطقي از ايران را در اشغال خود داشت و اين امتيازي براي عراق بود. همچنين اگر ايران جنگ را ادامه نمي داد صدام ارتش خود را تقويت كرده و دوباره به مرزهاي ايران حمله مي كرد. سرانجام جنگ با ورود ايران به داخل خاك عراق، با هدف تنبيه متجاوز و تأمين حقوق مشروع ايران و اجتناب از فرسايش روحي و مادي و جلوگيري از حملات دوباره عراق به مرزهاي ايران با عمليات رمضان در ۲۳ تير ۱۳۶۱ ادامه يافت.

سياست
ادبيات
اجتماعي
ايران
علم
ورزش
|  ادبيات  |   اجتماعي  |  ايران  |  سياست  |  علم  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |