گروه حوادث: مردي كه در پي رابطه پنهاني همسر برادرش وي را به قتل رسانده بود، صبح ديروز در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان محاكمه شد.
به گزارش خبرنگار ما، عصر روز ۲۹ فروردين ماه سال ۸۳ جسد زني به نام ليلا (۲۴ ساله) توسط اعضاي خانواده اش در داخل خانه اش واقع در خيابان مولوي پيدا شد. پيكر خونين اين زن كه با ضربات متعدد چاقو به قتل رسيده بود، توسط مأموران انتظامي به پزشكي قانوني انتقال يافت و تحقيقات مقدماتي درباره شناسايي عامل يا عاملان جنايت آغاز شد.
در ابتداي رديابي ها، كارآگاهان، خانواده  شوهر اين زن را تحت بازجويي قرار دادند. آنها در نخستين اظهاراتشان مدعي شدند ليلا از پله هاي خانه اش افتاده و فوت كرده است در حالي كه وي در اثر ضربات چاقوي فرد ناشناسي به قتل رسيده بود. بنابراين به خاطر تناقض گويي هاي فراوان خانواده  شوهر مقتول، تحقيقات بيشتر در اين زمينه آغاز شد و اين فرضيه كه خانواده شوهر مقتول از وقوع قتل اطلاع داشته باشند قوت بيشتري گرفت.پس از مدتي برادر شوهر اين زن كه رمضان نام داشت به طور ناگهاني ناپديد شد. بنابراين تحقيقات گسترده براي دستگيري وي آغاز شد تا اين كه پس از يازده روز رد رمضان در مسافرخانه اي حوالي ميدان راه آهن تهران پيدا شد. بنابراين مأموران با تعقيب، مراقبت و شناسايي رمضان وي را در يك عمليات ضربتي دستگير كردند.
رمضان پس از دستگيري بلافاصله به قتل همسر برادرش اعتراف كرد و تنها انگيزه خود از اين كار را رابطه پنهاني وي با چند مرد جوان عنوان كرد.
اين مرد صبح ديروز در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان با حضور قاضي حجت الاسلام حسيني كوه كمره اي و چهار قاضي مستشارش محاكمه شد. دلداري با قرائت كيفرخواست براي متهم درخواست صدور حكم قانوني را كرد و خانواده  ليلا از دادگاه تقاضاي قصاص نفس(اعدام) براي متهم كردند. سپس رمضان در جايگاه قرار گرفت و در دفاع از خود گفت: من قتل را قبول دارم و از عمل خودم پشيمانم.وي در تشريح جزييات حادثه گفت: حدود يك سال بود كه برادرم با ليلا ازدواج كرده بود. در اين مدت من متوجه شدم كه وي با چند مرد رابطه دارد كه يكي از آنها مستاجرمان بود. چندين مرتبه اين موضوع را به برادرم گفته بودم اما او اين ماجرا را باور نمي كرد. رفتار زن برادرم باعث مي شد تا به غيرتم بربخورد. او چندين بار بر سر اين موضوعات ما را سكه يك پول كرده بود تا اين كه روز حادثه به خانه اش رفتم و بر سر اين موضوع با او درگير شدم. او را با چند ضربه چاقو كشتم و از خانه فرار كردم. به فرديس رفتم و پس از چند روز اتاقي را در مسافرخانه اي در تهران كرايه كردم و پس از چند روز دستگير شدم.
بر پايه اين گزارش، در ادامه جلسه محاكمه، وكيل متهم به دفاع از وي پرداخت و قاضي كوه كمره اي با اعلام ختم جلسه دادگاه، قرار است حكم را در خصوص پرونده صادر كند.

ايسنا: درحاليكه دو هفته از وقوع حادثه قتل يك جوان در متروي كرج مي گذرد، خانواده «علي» مقتول، هنوز تاكيد مي كنند:«علي» از سلامت كامل برخودار بود. اين را همه مي دانند.
يكي از نزديكان مقتول گفت:درحالي ما را به طايفه فيوج نسبت دادند كه ما اهل خرم آباديم. شناسنامه پدربزرگ ۱۰۷ ساله علي و كارت معافيت از خدمت او اين را تاييد مي كند. اگر پليس كرج براي گفته هاي خود سندي دارد، ارائه كند. بروند تحقيق كنند تا مشخص شود كه آيا علي ايراني بود، يا اهل طايفه فيوج، معتاد بود يا سالم.
وي افزود: «گفتند كه مادرش ديابت داشته و بيمار بوده و علي براي خريد سرنگ انسولين عازم تهران بود. پرونده پزشكي مادرش را هم بررسي كنند. او هرگز چنين بيماري نداشته است.
پليس در گزارش اوليه خود افزود:«در حال حاضر نمي توان درباره علت اصلي قتل اظهار نظر كرد. بايد از نظر كارشناسي و حقوقي مشخص شود كه آيا گلوله بر اثر ضربه يا ضربات وارده به اسلحه در حين درگيري خارج شده است يا اينكه ضارب ماشه را چكانده است. بر حسب روال قانوني، اسلحه ضارب ضبط شده و خود وي نيز در كلانتري تحت مراقبت است. همچنين مأموران ضمن حفظ صحنه قتل با حضور بازپرس كشيك و چند نفر از شاهدان عيني در بازرسي بدني از مقتول تعداد دو قبضه چاقو و ۱۴ عدد آمپول مواد مخدر (مرفين ) به دست آورده اند.
با انتقال جسد به پزشكي قانوني و اخذ نظريه براي شناسايي اولياي دم مقتول، در تحقيقات و بررسي هاي ماموران مشخص شد مقتول «علي - الف» ۲۱ ساله، بيكار و از طايفه «فيوج» ساكن كرج و داراي سابقه اعتياد به مواد مخدر است كه خانواده او نيز اعتيادش را تاييد كرده اند و مشخص شد آمپولهاي بدست آمده از جيب مقتول مربوط به وي بود و خودش استفاده مي كرده است.
متاسفانه مقتول به ايست پليس و هشدار وي توجه نكرده است و نظر به اين كه معمولا قطار مترو در پانزده الي بيست دقيقه اقدام به پياده و سوار كردن مسافر مي كند و همچنين با توجه به مدت زماني كه جنازه براي بررسي و تشريفات قانوني و حضور بازپرس كشيك قتل و اكيپ بررسي صحنه جرم و آمبولانس پزشكي قانوني در محل حادثه مانده است، طبيعي است مسافران متعددي از كنار صحنه جرم عبور كرده اند و در محل نيز اخبار صحيح و نا صحيح و يا شايعات و مواردي ديگر شنيده اند.
عوامل انتظامي براي كشف حقيقت و رعايت حقوق شهروندي كه در چارچوب قانون مورد تاكيد است سعي مي كنند و تشخيص چگونگي كشته شدن مقتول با مقامات قضايي است و عوامل انتظامي در صورت صلاحديد مقامات قضايي فقط وظيفه انجام تحقيقات در مورد نظر آنها را دارد. »اينها نخستين اظهاراتي بود كه از سوي سرهنگ كسروي فرمانده انتظامي كرج دو روز پس از وقوع حادثه به سايت پليس گفته شد.
سردار زارعي افزود: متاسفانه برخي هم در داخل و هم در خارج ناجوانمردانه به انعكاس خبر اين حادثه پرداختند و طوري آن را مطرح كردند كه دستگاه انتظامي به دنبال حمايت از متهم به قتل است.
وي تصريح كرد: اين مامور پليس نه تنها در كسوت سرداري و از پرسنل انتظامي استان تهران نبوده، بلكه از مديران زيرمجموعه يكي از معاونت هاي نيروي انتظامي بوده است كه هر روز مسير محل كار(ستاد نيرو ) تا منزل را از طريق مترو رفت و آمد مي كرد.
سردار زارعي در تشريح حادثه مذكور توضيح داد: در ساعت ۱۸ و ۳۰ دقيقه چهارم خرداد ماه سال جاري يكي از پرسنل نيروي انتظامي كه شاغل در ستاد نيروست و به دليل سكونت در كرج ، مسير خود را با مترو طي مي كرد، هنگام بازگشت از محل كار با مترو شاهد نزاعي در يكي از واگن هاي مترو شد.
وي افزود: از آنجا كه اين نزاع به بيرون واگن كشيده شد، مامور پليس به اين تشخيص  رسيد كه از موضع پليس در اين ماجرا دخالت و ورود كند؛ از اين رو جر و بحثي ميان مقتول و مامور پليس درگرفت كه در نهايت منجر به وقوع حادثه قتل شد.
اظهارات سردار زارعي فرمانده انتظامي استان تهران نيز با وجود تناقضاتي كه اظهارات پليس با خانواده مقتول داشت، گرهي از نقطه كور ماجرا كه همان علت شليك به مقتول است، باز نكرد و انگيزه قتل هنوز در هاله اي از ابهام قرار دارد.
گفتني است رسيدگي به پرونده اين حادثه، در شعبه اول دادسراي ويژه روحانيت در حال بررسي است و متهم كه فردي روحاني و به عنوان يك مقام مسؤول در نيروي انتظامي مشغول به كار بود، با صدور قرار بازداشت در زندان اوين به سر مي برد.
در اين حال مادر مقتول نيز گفت: روز گذشته از دادستان دادگاه ويژه روحانيت خواستم كه مرا با قاتل حضورا مواجه كند. چنانچه با اين درخواست موافقت شود، از او مي پرسم پسرم چه كرده بود كه او را كشتي؟ آيا كمترين شناختي از او داشتي؟ آيا مي دانستي ۶ سال بدون پدر او را بزرگ كردم؟
مادر مقتول از دادگاه ويژه روحانيت بويژه شخص دادستان قدرداني كرد و گفت: در صورت اثبات جرم متهم من تنها خواهان قصاص هستم. يكي از شاهدان زن ميانسال اين حادثه نيز امروز به خبرنگار ايسنا گفت: هنگام بازگشت از حرم امام (ره) به همراه پسرم شاهد مشاجره مامور پليس و مقتول در مترو بوديم.
مأمور پليس در اين مشاجره ادعا مي كرد كه مقتول در يكي از واگنهاي مترو براي دختري مزاحمت ايجاد كرده است؛ درحاليكه مزاحمتي در كار نبود و اين حادثه شاكي نداشت.
وي گفت: مردم از مامور پليس خواستند كه مقتول را رها كند؛ چون اتفاق خاصي نيفتاده بود، ولي زمانيكه مامور پليس متقاعد نشد، مقتول وي را رها كرد و به راه خود ادامه داد و در اين حال متهم به قتل پس از رد و بدل شدن جملاتي بين او و مقتول به سمت وي شليك كرد. اين شاهد افزود: دختر جواني كه مقتول به ايجاد مزاحمت براي وي متهم شده بود نيز از مامور پليس سؤال كرد كه اين پسر چه كرده بود كه او را كشتي؟ مامور پليس هم پاسخ داد مي خواستم اصلاحش كنم.
به گفته اين شاهد اين دختر نيز بعد از حادثه به دليل بدحالي به بيمارستان منتقل شد. ديگر شاهد اين حادثه كه پسر جواني بود، ضمن تاييد صحبتهاي شاهد قبلي به خبرنگار ايسنا گفت: هيچ نزاعي بين مقتول و فرد ديگري در كار نبود و بحثي بين او و فرد ديگر مشاهده نكردم. رسيدگي به اين پرونده در شعبه اول دادسراي ويژه روحانيت ادامه دارد.

گروه حوادث: سالن ۱۰ هزار متري شركت «پاژنگ موتور» قزوين در شعله هاي مهيب آتش سوخت.
حدود ساعت ۱۱ و ۱۲ دقيقه ظهر روز سه شنبه آتش سوزي وسيعي در شركت توليدي پاژنگ موتور واقع در «شهر صنعتي ليا» ي قزوين رخ داد.
اين آتش سوزي كه از بخش مياني سالن ۱۰ هزار متري اين شركت آغاز شده بود، منجر شد كليه توليدات آن كه شامل موتورهاي توليدي و آكبند بود در شعله هاي آتش بسوزد.
بنا بر اعلام محمديار آذربايجاني، معاون عمليات سازمان آتش نشاني و خدمات ايمني قزوين اين آتش سوزي پس از خاموش كردن اولين زبانه هاي آتش، چندين بار ديگر نيز شعله ور شد كه در نهايت حدود ساعت ۱۶ بعد از ظهر همان روز، با انجام بيش از ۴ ساعت عمليات از سوي ماموران به طور كلي خاموش شد.
از سوي ديگر مسؤول روابط عمومي سازمان آتش نشاني و خدمات ايمني قزوين نيز با بيان اين كه وسعت حريق به اندازه اي بود كه چندين ايستگاه از شهرهاي اطراف جهت انجام عمليات به شركت مذكور اعزام شدند، خاطر نشان كرد: ايستگاههاي شهر «الوند» ، «شهر صنعتي» و قزوين در عمليات اطفاء شركت داشتند.
شعله هاي اين آتش به علت بالا بودن بار اشتعال موجود در سالن جمع آوري موتورهاي توليدي بسيار وسيع بود و با توجه به سوختن و از بين رفتن كليه اجناس داخل سالن و غير استفاده بودن آنها خسارات فراواني را بر جاي گذاشت.
علت وقوع اين حادثه كه خوشبختانه تلفات جاني به همراه نداشت توسط كارشناسان بررسي علل حريق قزوين در دست بررسي است.

گروه حوادث: تحقيقات پليس براي كشف انگيزه قتل يك جوان در خيابان جنت آباد در اداره آگاهي مركز ادامه دارد.
به گزارش خبرنگار ما، اواخر ارديبهشت ماه يك زوج جوان در خيابان جنت آباد در حال قدم زدن بودند كه چند پسر جوان به آنان نزديك شدند. يكي از پسران جمع به نام شهرام به زوج جوان متلك گفت و همين مسئله موجب شد بين دو طرف دعوايي رخ دهد.
درگيري آنان به كلانتري محل كشيده شد ولي در نهايت شاكي رضايت داد و همگي كلانتري را ترك كردند.
عصر همان روز يكي از پسران همان محل به نام حامد كه فردي قوي جثه نيز بود به همراه دوستش سراغ شهرام آمده و با برخوردي تند و خشن به او گفت: «تو به زن داداش من توهين كرده اي» و همين جمله سرآغاز دعواي آنان شد.
حامد با شهرام گلاويز بود كه دوستش محل درگيري را ترك كرد. چند دقيقه بعد بدن بي جان شهرام بر روي زمين افتاد و حامد نيز فراري شد.
شهرام در اثر ضربات چاقو جان سپرد. مأموران آگاهي جست وجوي خود را براي دستگيري عامل جنايت اتخاذ كردند ولي كسي از هويت قاتل خبر نداشت.
مراسم ختم شهرام در همان محل برگزار شد. حامد در تمامي مجالس ختم شهرام حضور يافت و سپس خود به كلانتري مراجعه كرده و خود را تسليم مأموران كرد.
علت مرگ شهرام ضربات چاقو تشخيص داده شده بود ولي حامد در مراحل بازجويي عنوان كرد كه چاقو به همراه نداشت و تنها با مشت و لگد قصد ادب كردن شهرام را داشت و نمي داند چه كسي چاقو به بدن شهرام وارد كرده است.
در بررسي بعدي بر روي اين پرونده معلوم شد زوج جواني كه صبح روز حادثه با شهرام و دوستانش درگير شده بودند هيچ نسبتي با حامد نداشتند. در حال حاضر تحقيقات براي كشف انگيزه قتل شهرام از سوي حامد در دايره ۱۰ آگاهي مركز و دادسراي امور جنايي زير نظر بازپرس اصغرزاده ادامه خواهد يافت.

گروه حوادث: زورگير ۱۷ ساله پاركهاي تهران، حين زورگيري در يكي از پاركها دستگير شد.
ماموران گشت كلانتري در حين گشت زني در يكي از پاركها شخصي را ديدند كه به همراه دو همدستش با تهديد چاقو از يك پسر ۲۰ ساله در حال زورگيري است.
آنها بلافاصله در يك عمليات پليسي شخص زورگير را دستگير كردند اما دو همدست او متواري شدند.
با انتقال متهم به كلانتري مشخص شد كه هويت او «علي» است و در همان منطقه سابقه شرارت دارد.
متهم در بازجويي هاي خود نزد ماموران كلانتري مذكور اعتراف كرد كه به وسيله چاقو در پارك هاي شهر با استفاده از خلوت بودن اقدام به زورگيري از افراد كم سن و سال كرده است. اين متهم همچنين در ادامه اعترافات خود اظهار داشت: در پاركهاي ملت ۷ مورد، ساعي ۵ مورد، لاله ۳ مورد و در پارك وليعصر خراسان نيز ۱۵ مورد زورگيري داشته است.
ماموران اقدامات لازم را براي دستگيري دو همدست او آغاز كردند.

گروه حوادث: زني در «بجنورد» به علت اختلافات خانوادگي در جريان يك درگيري شوهرش را با ضربات چاقو به قتل رساند.
مسئولان بيمارستان امام رضا(ع) واقع در «بجنورد» ساعت ۲۱ و ۱۰ دقيقه دهم خردادماه جاري طي تماس تلفني با مركز فوريت هاي پليسي ،۱۱۰ پليس را در جريان فوت مردي ۲۱ ساله بر اثر چاقوخوردگي قرار دادند.
دقايقي بعد ماموران كلانتري ۱۲ اين شهرستان مامور رسيدگي به اين پرونده شده و خود را به بيمارستان رساندند. آنان در تحقيقات انجام شده از مسئولان بيمارستان دريافتند كه متوفي در جريان يك درگيري با همسرش بر اثر ضربات چاقو مجروح و به اين بيمارستان منتقل شده و ساعاتي بعد نيز به علت شدت جراحات وارده فوت كرده است.پليس در ادامه تحقيقات خود دريافت كه همسر متوفي به نام «ف - چ» ۱۸ ساله پس از اين حادثه از منزل گريخته است.
سرانجام پس از ساعت ها جست وجو و تفحص براي شناسايي محل اختفاي اين متهم، اين زن دستگير و براي تحقيقات بيشتر به اداره آگاهي منتقل شد.
اين زن پس از اعتراف به قتل، انگيزه خود را از ارتكاب اين عمل، اختلاف خانوادگي با همسرش اعلام كرد و گفت: شب حادثه پس از يك درگيري در حالي كه به شدت عصباني شده بودم به آشپزخانه رفتم و پس از برداشتن چاقويي با وارد كردن چند ضربه به او گريختم.
گفتني است، پزشكي قانوني پس از كالبدشكافي جسد، علت اصلي مرگ را اصابت جسم نوك تيز (چاقو) اعلام كرد.

گروه حوادث: پرونده جنايت هولناك ملارد كرج كه در آن مردي قرباني رابطه پنهاني همسرش شده بود به شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان ارجاع شد.
به گزارش خبرنگار ما، رسيدگي به اين پرونده زماني در دستور كار ويژه پليس شهريار قرار گرفت كه مهرماه سال ۸۳ فريادهاي يك زن جوان، وحشت مرگباري را در يكي از خيابان هاي منطقه ملارد كرج ايجاد كرد.
اين زن كه زهرا نام داشت در حالي كه فرياد مي كشيد و از همسايه ها كمك مي خواست، مي گفت: همسرم را كشتند، همسرم را كشتند.بلافاصله چند تن از همسايه ها داخل خانه زهرا شدند و با پيكر نيمه جان صاحبخانه كه مجيد نام داشت روبه رو شدند. مجيد توسط همسايه ها به بيمارستان انتقال يافت و موضوع به پليس اطلاع داده شد. پس از چند روز تلاش پزشكان براي نجات صاحبخانه بي نتيجه ماند و وي بدون اينكه بتواند كمكي به مأموران كند، جان باخت. زهرا پس از مرگ همسرش تحت بازجويي قرار گرفت و مدعي شد كه صبح زود، چهار مرد ناشناس به خانه اش آمده اند و همسرش را خفه كرده اند و زماني كه شروع به داد و فرياد كردم آنها محل را ترك كرده اند.
با مرگ مجيد پرونده اي در اين زمينه تشكيل شد و از آن جايي كه زهرا در اظهاراتش تناقض گويي كرده بود، توسط بازپرس پرونده بازداشت شد. از طرفي مأموران تحقيقات خود را براي شناسايي چهار متهم فرضي آغاز كردند، تا اينكه در تحقيق از همسايه ها، چندتن از آنها مدعي شدند كه زهرا با مردي رابطه دارد. به اين ترتيب، مجدداً زهرا تحت بازجويي قرار گرفت و به قتل همسرش با همدستي عبدالرضا اعتراف كرد. وي در نخستين اظهاراتش نزد بازپرس پرونده گفت: از مدت ها قبل با عبدالرضا رابطه داشتم و همسرم از اين جريان خبري نداشت، فقط همسايه ها چندين مرتبه عبدالرضا را كه از خانه مان خارج شده بود، ديده بودند.
روز حادثه عبدالرضا به خانه ما  آمد و قرار بود همسرم براي انجام مأموريت به شهرستان برود. اما ظاهراً مسافرتش به تعويق افتاد و دوباره به خانه بازگشت. در همان لحظه عبدالرضا سريع به بالاي پاگرد خانه رفت تا بعد از رفتن مجيد، دوباره پايين بيايد اما رفتن همسرم به طول انجاميد. زماني كه عبدالرضا قصد داشت تا در فرصتي مناسب از خانه خارج شود، ناگهان مجيد او را ديد و با هم درگير شدند. همان لحظه من دست هاي همسرم راگرفتم و عبدالرضا دست هايش را دور گردن همسرم حلقه زد و او را خفه كرد.من هم به تصور اينكه همسرم مرده است شروع به دادو فرياد كردم.
مأموران با توجه به اظهارات زهرا مرد جنايتكار را در يك عمليات ضربتي شناسايي و دستگير كردند. وي نيز زماني كه با اعترافات زهرا مواجه شد، لب به اعتراف گشود و به قتل اعتراف كرد.بنابراين كيفرخواست پرونده از سوي نماينده دادستان در حالي صادر شد كه متهم رديف اول (عبدالرضا) در آخرين جلسه بازجويي منكر هر گونه قتلي شده است.
بر پايه اين گزارش، پرونده اين جنايت صبح ديروز به شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان ارجاع شد تا با تعيين وقت رسيدگي اين زن و مرد محاكمه شوند.

گروه حوادث: پسر نوجواني كه در پي يك انتقام گيري به صورت يك پسر هم سن و سال خود اسيد پاشيده بود به قصاص با روش پزشكي محكوم شد.
به گزارش خبرنگار ما، پسر ۱۴ ساله با ذهني پر از انتقام بچه گانه به سوي يكي از دوستانش كه در ميدان تره بار با او همكار بود گام برداشت. در دستان اين پسر نوجوان يك ظرف اسيد جاي گرفته بود. وحيد نمي  دانست كه اين ظرف كوچك مي تواند تمام زندگي او و همكارش را تغيير دهد. او فقط در فكر اين بود كه دوستش روز قبل باري را كه او مي توانست به مقصد برساند و مبلغي پول دريافت كند از او گرفته بود.
وحيد ۱۴ ساله با ظرف اسيد به همكارش نزديك شد. تنها قصد ترساندن داشت تا بار ديگر همكار هم سن و سالش در كار او دخالت نكند.ولي درگيري آن دو نوجوان ناگهان به مرحله خطرناكي رسيد و وحيد ظرف اسيد را بر صورت همكارش ريخت. اسيد چشمان و بدن پسر نوجوان را سوزاند. ديد چشمان پسر از بين رفت. پوست بدنش به طرز دلخراشي جمع شد و درد تمام وجود پسر را فرا گرفت.
پزشكان نتوانستند كمكي به پسر بكنند. پرونده اين حادثه تلخ مورد بررسي قضايي قرار گرفت. در پايان جلسات قاضي پرونده حكم قصاص وحيد را صادر كرد. متهم اعتراض خود را نسبت به حكم صادره اظهار داشت. حكم به ديوان عالي كشور رفت و به دليل اينكه قصاص در مورد اين پرونده و پاشيدن اسيد عوارض جانبي ديگر نيز مي تواند داشته باشد و در زمان پاشيدن اسيد به صورت وحيد امكان داشت قسمتي ديگر از صورتش نيز بسوزد حكم نقض شده و به شعبه ديگري ارسال گرديد. شعبه دوم رسيدگي نيز حكم قصاص براي وحيد صادر كرد. اين بار ديوان عالي كشور قصاص با روش پزشكي را مورد قبول دانست و در ادامه حكم وحيد محكوم به پرداخت ديه نيز شد.
در حال حاضر حكم صادره به اجراي احكام ارسال شده است و مسئولين اين مركز سعي در ايجاد صلح و سازش بين طرفين دارند.

مرگ كودكي در گرماي سرويس مهد كودك
يك كودك سه ساله آمريكايي پس از جا ماندن در اتومبيل سرويس مهد كودك بر اثر شدت گرماي هواي محيط داخل آن جان باخت.
اين كودك كه ساكن «ستيل روك» است و« مارسلوس جانسون» نام دارد روز دوشنبه مدت پنج ساعت در اتومبيل سرويس مهد كودك جا مانده بود.
«رانكوكاس فورمن» ۲۲ ساله راننده اتومبيل سرويس مهدكودك روز حادثه پس از سوار كردن پسر بچه به اتومبيل قرار شد او را طبق برنامه هر روز به منزلش برساند كه به دليل شلوغي يكي از خيابانها تصميم گرفت ابتدا به خانه خودش رفته و پس از كمي استراحت، كودك را با خود ببرد.
به گفته پليس، فورمن پس از بستن درهاي خودرو به خانه اش رفت و پس از گذشت چند ساعت تازه به ياد جانسون افتاد. در همين حال والدين كودك كه از عدم مراجعت فرزندشان به شدت نگران شده بودند، نزد پليس رفته و از آنها كمك خواستند.
مأموران پس از اطلاع از موضوع به سراغ كودك رفتند؛ در حاليكه گرماي شديد بعدازظهر، او را از پاي درآورده بود.
پليس نيز پس از پيگيري، فورمن را به اتهام سهل انگاري در مراقبت از كودك و عامل مرگ وي دستگير كرد.

حكم اعدام براي بازيكن بازي هاي رايانه اي
بازيكن بازي هاي رايانه اي در شهر «شانگهاي» چين كه رقيب خود در يك بازي رايانه اي را به قتل رسانده بود، به اعدام محكوم شد.
« كيوچنگ يو» ۴۱ ساله پس از آنكه در يك بازي رايانه اي از رقيبش يك اسلحه مي برد، براي دريافت اسلحه به فروشگاه مربوطه مراجعه مي كند ولي در مي يابد اين اسلحه، حكم قانوني ندارد و «  لي يونگ وي» (رقيبش در آن بازي رايانه اي) به او خيانت كرده است؛ همين امر باعث خشم « كيو چنگ يو» شده و با مراجعه به منزل «لي يونگ وي» با چند ضربه چاقو او را به قتل مي رساند.
بنابراين گزارش اين قاتل پس از ارتكاب قتل، خود را بلافاصله به پليس معرفي مي كند كه پس از برگزاري دادگاه براي اين فرد حكم اعدام صادر مي شود اما قاضي طي يك تبصره جالب اعلام كرد اگر طي مدتي كه اين فرد در زندان است، انسان خوبي باشد، او را اعدام نمي كنيم و حبس ابد مي شود.

مادري در آمريكا خود را فداي فرزندش كرد
آسوشيتدپرس: يك مادر آمريكا در پي نجات فرزندش كه در حال غرق شدن در رودخانه بود، جان خود را از دست داد.
اين مادرآمريكايي كه درصدد نجات جان فرزندش بود، در آب رودخانه «كتل» واقع در ايالت«ايلينويز»، غرق شد.
براساس اين گزارش، «لين المندورف»، ۳۲ ساله به همراه همسر و فرزندش براي تفريح به كناره رودخانه رفته بودند كه ناگهان در پي سقوط فرزندشان به آب رودخانه، هر دوي آنها خود را به آب مي اندازند.
پس از تلاش بسيار، نهايتاً پدر خانواده، فرزندش را نجات مي دهد اما شدت آب باعث مي شود كه مادر نتواند خود را از آب بيرون آورد.
براساس اين گزارش، زمان وقوع اين حادثه، ساعت ۴ بعدازظهر ديروز گزارش شده است.
در پي وقوع اين حادثه گروههاي نجات، جنازه اين مادر را ساعت ۳۰/۹ شب از داخل رودخانه بيرون كشيدند و آن را جهت كالبد شكافي به مركز پزشكي انتقال دادند.

جزئيات قاچاق « متامفتامين » و« آيس »
شين هوا: ۱۲ نفر كه در يك عمليات ويژه و گسترده در چند استان چين دستگير شده بودند به جزئيات قاچاق«متامفتامين » و ماده مخدر «يخ » اعتراف كردند.
پليس مبارزه با مواد مخدر «چين» در يك عمليات ويژه در استان هاي «چين» ، يك باند بين المللي قاچاق مواد مخدر را متلاشي و از آنها مقدار ۴۲ كيلوگرم «متامفتامين» كشف و توقيف كرد.
بنابراين گزارش، در بازرسي از چند منزل مسكوني، مقدار ۵/۱۲ تن مواد شيميايي اوليه براي تهيه ماده مخدر يخ (آيس) و همچنين سه وسيله نقليه كشف و ضبط شد.
در ميان دستگيرشدگان «ليوفنج » ۳۹ ساله سرپرست باند قاچاق و سه «ميانماري » نيز حضور داشتند.
« ليوفنج » در اعترافات خود به دادگاه گفت: ما در اين باند چند نفر را با هويت هاي خارجي استخدام كرده و تجهيزات، ابزارآلات و مواد مورد نياز و يك منزل مسكوني واقع در دهكده «رائووا » در « فويانگ » براي تهيه و توليد ماده مخدر يخ در اختيار آنها قرارمي داديم.

در خبر مندرج روز شانزدهم خرداد ماه با عنوان «دستگيري چهار نفر از اراذل جواديه تهران پارس» به اشتباه نام رئيس باند به جاي كركس سياه، كركس سپاه چاپ شده است كه بدين طريق تصحيح مي گردد.