يكشنبه ۵ تير ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره ۳۷۳۲ - Jun 26, 2005
اختلاف مالي بر سر مواد مخدر منجر به گروگانگيري شد
گروه حوادث: يك قاچاقچي مواد مخدر بر سر اختلاف حساب، پسر همدستش را در شهرستان «بجنورد» گروگان گرفت.  زني به نام «شهناز _ د» ساكن شهرستان «بجنورد» عصر پنج شنبه گذشته با مراجعه نزد مقامات انتظامي اظهار كرد:  پسر
۷ ساله ام به نام «يونس» صبح از منزل خارج شده ولي تاكنون بازنگشته است.
با اظهارات شاكي،  ماموران تحقيقات خود را براي يافتن پسر گمشده آغاز كردند. آنها در مراحل اوليه بازجويي تحقيقات خود را روي خانواده «يوسف» متمركز كردند. مادر وي كه در پاسخ دادن به سؤالات ماموران طفره مي رفت سرانجام لب به اعتراف گشود و گفت: همسرم مدتي است به خاطر حمل ۱۰ كيلوگرم مواد مخدر در زندان به سر مي برد.
او پس از دستگيري به همدستي با فرد ديگري به نام «ستار» اعتراف كرد.چند روز گذشته «ستار» وقتي در مرخصي بود به خاطر لو رفتنش پسرم را گروگان گرفت و از طريق برادرش خواست تا مبلغي پول به وي بدهيم تا «يونس» را رها كند.گفتني است،  تلاش پليس براي دستگيري آدم ربايان و آزادي گروگان ادامه دارد.

ماموران دايره ۱۰ اداره آگاهي بررسي مي كنند:
راز مرگ سه عضو يك خانواده در پرده ابهام
000726.jpg
گروه حوادث: مرد جواني كه پس از خودكشي دسته جمعي خانواده اش، نجات پيدا كرده بود، پرده از راز اين اقدام برداشت.
به گزارش خبرنگار ما، جنايت عصر روز پنج شنبه كشف شد. سه جنايت در طبقه سوم يك آپارتمان مسكوني واقع در كوچه درختي رخ داده بود. قربانيان سكينه ۳۷ ساله، ندا ۱۷ ساله و محمد ۱۱ ساله نام داشتند. هر سه نفر آنان به طرز فجيعي به قتل رسيده بودند. آثار بريدگي بر روي رگ دستانشان وجود داشت. گلوله هاي ساچمه اي نقاط مختلف بدن آنان را مجروح كرده بود. در وهله اول نمي شد تشخيص داد كه چرا اين سه قرباني جان سپرده اند. مرد خانواده كه داوود نام داشت نيمه جان در گوشه اي از خانه افتاده بود. مقابل او مقدار زيادي قرصهاي آرام بخش وجود داشت. وجود اين قرصها شك اينكه شايد قربانيان قبل از مرگ با خوردن مقدار زيادي قرص بيهوش شده بودند را قوي كرد. در ظرفي كه روي سكوي آشپزخانه وجود داشت آثار پودر مرگ موش ديده مي شد گويي همه چيز براي وقوع يك مرگ دسته جمعي براي اين خانواده چهار نفره مهيا شده بود.
اجساد اين قربانيان توسط برادر داوود كشف شد. او وقتي از غيبت خانواده برادرش نگران شد به خانه آنها مراجعه كرد. هر قدر زنگ در را زد كسي جوابگو نبود. زنگ منزل يكي از همسايه ها را به صدا درآورد.
مرد همسايه با ديدن برادر داوود به او گفت: «روز گذشته برادرت كليد منزلشان را به ما داد تا اگر اتفاقي رخ داد بتوانيد در منزل را باز كنيم». برادر داوود با شنيدن اين جمله دلواپس شد. با كليدي كه همسايه به او تحويل داد در منزل را گشود به محض ورود صحنه اي كه مقابل خود مي ديد قابل باور نبود. خانواده برادرش همگي مرده بودند و داوود نيز در حال جان دادن بود.
فرصتي براي درنگ كردن نبود. داوود را به سرعت به بيمارستان لقمان الدوله رساندند. پزشكان تمام سعي خود را كردند تا داوود از مرگ نجات يابد و تلاش آنان به ثمر نشست. داوود بعد از بهبود به دايره ۱۰ آگاهي مركز انتقال يافت تا بررسي هاي پليسي بر روي اين حادثه آغاز شود.
صحنه كشف سه جسد مذكور توسط اكيپ پليسي دايره ۱۰ آگاهي مركز و بازپرس اصغرزاده تحت بررسي قرار گرفت.
از ديواره در آشپزخانه يك باربند كشتي آويزان بود كه در تحقيقات اوليه از داوود اين مرد عنوان كرده بود كه قصد حلق آويز كردن خود را با آن باربند داشت.
دستها و پاهاي محمد قرباني ۱۱ ساله اين حادثه با يك نوار مشكي رنگ بسته شده بود، يك دستمال سفيد رنگ دور گردنش قرار داشت كه معلوم بود با فشار آن دچار خفگي شده است. رگ دست چپ محمد با تيغ بريده شده بود. ندا از ناحيه گردن و پشت در ناحيه قلب مورد اصابت گلوله ساچمه اي قرار گرفته بود و دستان او نيز با تيغ بريده شده بود. مادر خانواده از ناحيه گردن دچار مجروحيت با اصابت گلوله ساچمه اي شده بود. دستان او را نيز با تيغ بريده بودند. مرگ هر سه قرباني بسيار دلخراش به نظر مي رسيد و از وداع آنان با زندگي حدود ۱۸ ساعت مي گذشت.
بازپرس اصغرزاده دستور انتقال اجساد را به پزشكي قانوني صادر كرد تا با انجام بررسي هاي لازم علت تام مرگ آنان معلوم شود و با نتيجه بدست آمده براي پليس معلوم شود حادثه فوق يك جنايت خانوادگي است و يا خودكشي دسته جمعي در يك خانواده چهار نفره رخ داده است.
بعد از انتقال اجساد به پزشكي قانوني پليس آگاهي بازجويي خود از داوود را آغاز كرد.
اين مرد ميانسال در پاسخ به سؤالات پليسي گفت: «۴۰ سال سن دارم بسيار جوان بودم كه با مرگ پدرم در تعميرگاه موتورسيكلت سازي او مشغول به كار شدم تا خرج زندگي خواهر و برادرانم و همچنين مادرم را تأمين كنم. به زحمت بعد از گذراندن چندين سال توانستم مبلغي را جمع كنم و مقداري از آن به ارزش ۱۵ ميليون تومان را به يك طلا فروشي دادم تا با كار كردن سودي را به من بدهد ولي آن طلا فروش از من كلاهبرداري كرد و تلاش من براي رسيدن به حقم نيز بي فايده بود و نتوانستم به مراجع قضايي ثابت كنم كه اين پول را به طلا فروش دادم از آن زمان تاكنون كانون خانواده ام بهم ريخت، دچار افسردگي شده بوديم. براي اداره زندگي به مسافركشي پرداختم ولي خاطره تلخ آن كلاهبرداري از ذهنم دور نمي شد.در نهايت با خانواده تصميم به يك خودكشي دسته جمعي گرفتيم. روز قبل از اين حادثه تمام اسناد و مدارك و طلاجات همسرم و خود را به خانه مادر زنم بردم و به بهانه اينكه قصد مسافرت خانوادگي به خانه خدا را داريم آنها را تحويل مادرزنم دادم. هنگام بازگشتن به خانه مقداري قرص آرام بخش خريدم. وقتي به خانه رسيدم به اعضاي خانواده ام گفتم خود را آماده مرگ كنند و به آنها قول دادم بعد از آنكه كاملا از مرگ آنان مطمئن شدم خود نيز خودكشي كنم. آنها قبول كردند. در ابتدا قرصهاي آرام بخش را خوردند بيهوش شده بودند كه رگ دستانشان را زدم. براي اينكه محمد زجر كش نشود دستها و پاهايش را بستم و سپس با يك دستمال سفيد رنگ او را خفه كردم. با اسلحه ساچمه اي كه در منزل داشتم چند تير به بدنشان زدم تا مرگ برايشان سخت نباشد. سپس مقدار زيادي قرص آرام بخش خوردم تا خود نيز به جمع خانواده ام بپيوندم ولي تنها بيهوش شدم تا زماني كه برادرم مرا نيمه جان يافت و به بيمارستان انتقال يافتم.»
پليس در ادامه تحقيقات سه ظرف مايعات كه شامل ظرف شير كه داخل يخچال بوده، ظرف سركه اي كه روي سكوي آشپزخانه وجود داشت و كلمن آبي كه در گوشه اي از خانه قرار گرفته بود را به آزمايشگاه سم شناسي انتقال دادند تا معلوم شود قربانيان خود اقدام به خودكشي كرده اند و يا داوود با مسموم كردن اين مايعات آنها را بيهوش كرده و سپس اقدام به كشتن آنها كرده است.
روز گذشته وقتي خبرنگاران در حال عكس گرفتن از داوود بودند اين مرد به اعتراض گفت: «چرا تصوير مرا مي گيريد، شما بايد دنبال عامل اصلي اين ماجرا باشيد. من خانواده ام را دوست داشتم ولي نمي خواستم بدبختي آنان را ببينم.»بررسي بيشتر در اين خصوص در دايره ۱۰ آگاهي مركز زير نظر بازپرس اصغرزاده ادامه خواهد يافت تا راز مرگ اين سه قرباني كشف شود.

شكايت از مرد زورگير در دادسراي ناحيه ۱۰
000729.jpg
گروه حوادث: بازپرس دادسراي ناحيه ۱۰ از مردم خواست تا با شناسايي مردي كه اقدام به زورگيري كرده است در صورت هرگونه شكايتي به شعبه ۹ مراجعه كنند.
به گزارش خبرنگار ما، رسيدگي به اين پرونده در پي شكايت مردي به نام فريد در تاريخ ۳۱ خرداد ماه سال ۸۴ در دستور كار ويژه پليس تهران قرار گرفت.
اين مرد با مراجعه به كلانتري ۱۱۹ مهرآباد جنوبي مدعي شد كه روز حادثه توسط فردي به نام علي كه از آشنايانش بوده به بهانه اي به خانه متروكه اي اطراف پل ساوه برده شده و علي به زور پول هايش را به سرقت برده است.با طرح شكايت مرد جوان، شناسايي علي در دستور كار مأموران تجسس كلانتري قرار گرفت و يك روز بعد اين مرد در همان حوالي دستگيرشد.اين گزارش حاكي است، بازپرس شعبه ۹ دادسراي ناحيه ۱۰ از كليه كساني كه توسط اين مرد بدين طريق مورد سرقت و زورگيري قرار گرفته اند خواست تا براي طرح شكايت به شعبه ۹ دادسراي ناحيه ۱۰ مراجعه كنند.

در جلسه محاكمه
جزئيات مرگ راننده جوان فاش شد
000714.jpg
000717.jpg
000720.jpg
گروه حوادث: دو مرد كه در پي نقشه سرقت و زورگيري، راننده جواني را به طرز فجيعي به قتل رسانده بودند در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان در حالي محاكمه شدند كه يكي از متهمان اتهام قتل عمدي را نپذيرفت.
به گزارش خبرنگار ما، در اين پرونده كه رياست آن را قاضي عزيز محمدي و چهار قاضي مستشارش بر عهده داشتند، در ابتدا خاكي- نماينده دادستان به قرائت كيفرخواست پرداخت. وي گفت: در اين پرونده آقايان غلامرضا (۳۰ ساله) و امير حسين (۳۲ ساله) با قرار بازداشت موقت، متهم به مشاركت در قتل عمدي حسين.ع هستند.
نامبردگان كه دو دوست هستند روز حادثه ۲۴ دي ماه سال ۸۳ در خانه غلامرضا كه در آن روز همسرش در خانه نبوده رفته و در حين صحبت هايشان از وضعيت بي پولي گله مند مي شوند. به اين ترتيب هر دو متهم تصميم مي گيرند به هر طريقي چه قانوني و چه غير قانوني بي پولي خود را جبران كنند تا اين كه نقشه سرقت و زورگيري از خودروهاي عبوري را طراحي كرده و ساعت ۳۰/۲۲ همان شب در مسير گوهر دشت كرج كنار جاده مي ايستند و به رانندگان علامت مي دهند تا اين كه سوار خودرو حسين (مقتول) شده و از او مي خواهند تا آنها را به صورت دربستي به طرف گوهردشت ببرد.
خاكي ادامه داد، دو متهم سوار خودرو پرايد شده و در حالي كه هر دو چاقو داشتند در بين راه ضمن درگيري با راننده از وي مطالبه پول مي كنند كه با مقاومت راننده مواجه شده و نهايتآً  با چاقو ۱۲ ضربه به مقتول وارد مي كنند كه اين ضربات باعث مرگ راننده شده است.
تحقيقات صورت گرفته در دادسراي عمومي و انقلاب كرج منجر به صدور كيفرخواست براي متهمان شده و بازسازي صحنه جرم، نظريه پزشكي قانوني و صحت اقرار متهمان را تأكيد مي كند. لذا براساس تقاضاي اولياي دم، در خواست صدور حكم قانوني را دارم.
در ادامه جلسه محاكمه مادر و پدر مقتول در جايگاه قرار گرفتند و با درخواست قصاص نفس (اعدام) مدعي شدند كه تنها يك خانه  دارند و حاضر هستند تا آن را بفروشند و تفاضل ديه متهمان را پرداخت كنند تا اين كه هر دو مرد اعدام شوند و عبرتي براي جامعه گردد.
قاضي عزيز محمدي پس از شنيدن اظهارات اولياي دم از غلامرضا (متهم رديف اول) خواست تا به دفاع از خود بپردازد. متهم ضمن قبول اتهام مشاركت در قتل عمدي به جزييات حادثه پرداخت و گفت: ما اصلاً  قصد كشتن نداشتيم، چاقو را تنها براي ترساندن راننده برداشته  بوديم. وقتي سوار خودروي پرايد شديم، اميرحسين جلو و من عقب پشت راننده نشستم.
وقتي اميرحسين راننده را تهديد كرد و از او خواست تا پول دهد، ناگهان راننده مقاومت كرد. من هم كه ترسيده بودم، چاقو را به او نشان دادم. راننده در آن لحظه دستش را بر روي بوق گذاشت، همسايه ها به كوچه آمدند و درگيري ما را ديدند من خيلي ترسيده بودم. به همين خاطر شروع به زدن ضربات چاقو كردم. متهم در ادامه گفت: من تمام اظهاراتم در بازپرسي را قبول دارم. اما تنها ۴ ضربه به او زدم. وقتي از ماشين پياده شدم حدود ۱۰۰متر رفته بودم كه متوجه شدم امير حسين هنوز در ماشين با مقتول درگير است. مجدداً بازگشتم و او را بيرون كشيدم. همان لحظه بود كه دستگير شديم.
سپس امير حسين (متهم ديگر پرونده) كه داراي چهار سابقه كيفري است در جايگاه قرار گرفت و در دفاع از خود گفت: من قصد سرقت كردن را قبول دارم اما سرقت نكردم. اتهام مشاركت در قتل عمدي را قبول ندارم و چهار ضربه چاقويي را كه در اظهاراتم قبول كرده ام را نيز تحت فشار گفته ام. تمامي ضربات چاقو را غلامرضا وارد كرد. من با مقتول هيچ درگيري نداشتم.
در پايان جلسه محاكمه وكلاي دو متهم به دفاع از آنها پرداختند و قرار است حكم در خصوص پرونده صادر شود.

اختلاف ديرينه، خانواده اي را متلاشي كرد
000723.jpg
گروه حوادث: مردي كه به خاطر اختلافات خانوادگي با شليك گلوله همسرش را به قتل رسانده بود، صبح ديروز پس از بازپرسي تحويل دايره ۱۰ اداره آگاهي تهران شد.
به گزارش خبرنگار ما، ساعت ۶ بعدازظهر روز جمعه زماني كه ساكنان خيابان خاوران در حال استراحت بودند، ناگهان صداي شليك از طبقه سوم يك واحد آپارتماني باعث وحشت آنها شد.
صداي شيون كودك ۵/۱ ساله اي فضا را پر كرد. همسايه ها به طبقه سوم رفتند و در كمال ناباوري با پيكر خونين همسر صاحب خانه كه مريم نام داشت روبه رو شدند. آنها در حالي كه اصغر صاحبخانه را در گوشه اي از خانه اش نشسته بود و اسلحه اي در دست داشت مشاهده كردند، بلافاصله موضوع را به پليس ۱۱۰ اطلاع دادند.
پس از اعلام گزارش، بازپرس حسيني به همراه تيمي از كارآگاهان اداره آگاهي در محل حادثه حضور يافتند. آنها در بررسي هاي مقدماتي اصغر را كه عامل جنايت خانوادگي بود دستگير كردند و پيكر خونين مريم را كه از ناحيه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود به پزشكي قانوني انتقال دادند. سپس كودك ۵/۱ ساله اين زوج جوان را به بيمارستان بردند تا تحت مداوا قرار گيرد.
مأموران در بازرسي مقدماتي از محل حادثه متوجه درگيري قبلي اين زوج جوان شدند و زماني كه از اهالي محل پرس و جو كردند متوجه اختلاف ديرينه در زندگي اين زوج شدند. يكي از همسايه ها درباره وقوع حادثه به بازپرس ويژه قتل گفت: حدود دو سالي بود كه اين زن و مرد كه نسبت خانوادگي داشتند ازدواج كرده بودند، اما از همان اول دچار اختلاف هاي شديد خانوادگي بودند؛ به طوري كه هر روز با يكديگر درگيري داشتند. امروز هم قبل از اين كه صداي شليك گلوله را بشنويم، آنها با هم دعوا كردند.
پليس جنايي تهران با توجه به اظهارات همسايه ها، اصغر را با حضور بازپرس حسيني تحت بازجويي قرار داد.
وي ضمن ابراز تأسف از اتفاقي كه افتاده بود به بازپرس پرونده گفت: مدت هاي طولاني بود كه با هم مشكل داشتيم تا اين كه يك روز من اسلحه اي را به بهانه تأمين امنيت به مبلغ ۴۰ هزار تومان خريداري كردم و با آن مريم را چندين بار تهديد كرده بودم، تا اين كه روز حادثه مجدداً با هم دعوايمان شد و من كه بسيار عصباني بودم، در ابتدا وي را مجروح كردم اما زماني كه ديدم او در حال عذاب كشيدن است گلوله اي را به سرش زدم تا راحت شود.بر پايه اين گزارش، هم اكنون متهم با قرار بازداشت در اختيار كارآگاهان دايره ۱۰ اداره آگاهي تهران است تا تحقيقات تكميلي در خصوص انگيزه واقعي از وقوع اين جنايت آشكار شود.

پرونده مرد همسركش در مقابل پنج قاضي دادگاه
گروه حوادث: مردي كه با فاش شدن رابطه پنهاني همسرش او را به قتل رسانده بود به زودي در دادگاه كيفري استان محاكمه خواهد شد.
به گزارش خبرنگار ما، نيمه شب ، در يكي  از خانه هاي  منطقه  فرحزاد تهران  شوهري  با يك  كارد به  بالين  همسر خفته اش  رفت  و او را به  گمان  اينكه  با مرد ديگري  رابطه  دارد، در بستر خواب  به  قتل  رساند. اين  مرد پس  از كشتن  همسرش  نيمه هاي  شب  به  سراغ  مرد مورد نظر رفت  و در مقابل  خانه اش  به  انتظار ايستاد. هنگام  صبح  وقتي  اين  مرد از خانه  بيرون  آمد، ضارب  به  او حمله ور شد و با ضربات  كارد وي  را از پاي  درآورد.
ساعت  ۲۰:۸ دقيقه  صبح به  كلانتري  ۱۶۳ ولنجك  خبر رسيد كه  جسد زني  ۴۵ ساله  به  نام  «كبري .ف » در خانه اش  واقع  در بلوار فرحزاد پيدا شده  است .
بلافاصله  ماموران  كلانتري  به همراه  بازپرس  هنرمند، كشيك  ويژه  قتل  در محل  حاضر شدند و در اتاق  خواب  با جسد زن  كه  گلويش  را به شكلي  فجيع  بريده  بودند، روبرو شدند. در حالي  كه  ماموران  مشغول  بررسي  صحنه  جنايت  بودند، خبر رسيد مردي  ۴۷ ساله  به  نام  خانعلي  در يكي  از خيابان هاي  منطقه  فرحزاد، شخصي  را با كارد به شدت  زخمي  كرده  و ساكنان  محل ، فرد ضارب  را در حال  وارد آوردن  ضربات  به  مرد مجروح  دستگير كرده اند.
به  گزارش  پليس ، خانعلي  پس  از دستگيري  توسط  همسايه ها به  كلانتري  محل  برده  شد و پيكر نيمه جان  مرد مجروح  نيز به  بيمارستان  انتقال  يافت  كه  پزشكان  به علت  وارد آمدن  ضربات  پياپي  بر بدنش  و خونريزي  شديد، حالش  را وخيم  گزارش  كردند.
بازپرس  «هنرمند» پس  از بررسي  صحنه  قتل  زن ، به  كلانتري  رفت  تا از ضارب  بازجويي  كند. اين  متهم  به  قتل  كه  خود را خانعلي  و شوهر مقتوله  (به نام  كبري ) معرفي  كرد، به  بازپرس  گفت : من  صاحب  رستوراني  در منطقه  فرحزاد هستم .
ساعت  ۱۱ شب  گذشته  از محل  كارم  به  خانه  رفتم . همسرم  كبري  بيدار بود، بعد از اينكه  شام  خورديم  به  او گفتم : مگه  من  و شما به  مشهد نرفتيم  و شما در آنجا قول  نداديد كه  رفتاري  برخلاف  شان  و احترام  خانوادگي  نداشته  باشيد؟ پس  چرا هنوز به  رفتار گذشته ات  ادامه  مي دهي ؟
ولي  كبري  با پرخاش  و عصبانيت  به  من  گفت : «تو برايم  هيچ  ارزشي  نداري ، تو بي سوادي ، بي شعوري  و لياقت  مرا نداري . اگر زياد به  من  گير بدهي ، از اين  خانه  بيرونت  مي كنم .»
من  چند ماه  پيش  خانه ام  و رستورانم  را با همه  حساب  بانكي ام  كه  ۲۰ ميليون  تومان  مي شد، به  زنم  انتقال  داده  بودم ، اگر مرا از خانه  بيرون  مي كرد غير از لباس هاي  تنم  چيزي  نداشتم  كه  با آن  زندگي  كنم . من  براي  اينكه  علاقه ام  را به  زنم  ثابت  كنم ، تمام  زندگي ام  و همه  دارايي ام  را به  نام  او كرده  بودم ، به همين  خاطر هر وقت  با هم  مشاجره  داشتيم  و هر وقت  درباره  رفتارش  انتقاد مي كردم ، با غرور خاصي  مي گفت : «دوست  نداري ، لباست  را بپوش ، زود از خانه ام  برو بيرون !»
ديشب  كه  باز اين  حرف  را از زنم  شنيدم  خيلي  عصبي  شدم . پس  از مشاجره ، زنم  به  اتاق  خواب  رفت  تا بخوابد. منتظر ماندم  تا خوابش  ببرد. حدود نيمه شب  بود كه  مطمئن  شدم  به  خواب  رفته  است . كارد دسته  مسي  بزرگي  را كه  قبلا خريده  بودم ، برداشتم  و وارد اتاق  خواب  شدم . كنار بسترش  كه  رسيدم  گلويش  را بريدم ، بعد لباس هايم  را كه  خوني  شده  بود، عوض  كردم . مدتي  بالاي  سرش  نشستم  و زاري  و گريه  كردم . از يك  سال  پيش  مي دانستم ، همسرم  با مردي  به  نام  محمود كه كارمند يكي از ادارات است  آشنا شده  است .
پس  از آنكه  مدتي  در كنار جسد همسرم  گريه  كردم  به  فكر آن  مرد (محمود) افتادم  و با همان  كارد دسته مسي  از خانه  بيرون  آمدم . ساعت  حدود سه ونيم  سحر بود كه  به  در خانه  محمود رسيدم . خانه اش  فاصله  زيادي  با منزل  ما نداشت . مي دانستم  صبح  زود از منزل  بيرون  مي آيد تا به  سر كارش  برود. آنقدر صبر كردم  تا ساعت  هفت ونيم  صبح  شد. محمود با اتومبيل  «بي ام و» سفيدرنگش  از خانه  بيرون  آمد و وقتي  از ماشين  پياده  شد تا در پاركينگ  را ببندد به  او هجوم  بردم  و با كارد به  جانش  افتادم . او در حالي  كه  زخم  بر مي داشت  مرتب  فرياد مي كشيد و كمك  مي خواست  تا اينكه  همسايه ها به  كوچه  ريختند و دستگيرم  كردند.
به  گزارش  خبرنگار ما، در جريان  تحقيقات  پليس  روشن  شده  كه  خانعلي  و كبري(مقتوله) در حدود ۲۵ سال  قبل  با هم  ازدواج  كرده اند و صاحب  دو دختر و دو پسر هستند. هر دو دخترشان  ازدواج  كرده اند اما پسرانشان  با آنها زندگي  مي كردند و در شب  جنايت  اين  دو پسر در خانه  نبودند. به  گفته  آشنايان ، خانعلي  دو رستوران  (يكي  در فرحزاد و ديگري  در اوين  دركه ) را اداره  مي كرد. اين  مرد ۴۷سال  دارد و همسرش  كبري  زني  ۴۵ساله  بود.
خانعلي  (متهم  به  قتل ) در نزد بازپرس  جنايي  به  جنايت  خود اعتراف  كرد و به  دستور بازپرس  هنرمند اين  مرد با قرار بازداشت  در اختيار كارآگاهان  اداره  دهم  پليس  آگاهي  تهران  قرار گرفت  تا به  تحقيق  درباره  ابعاد مختلف  جنايت  ادامه  دهند.
خانواده  كبري  (مقتوله ) ادعاي  شوهرش  را درباره  رفتار او تكذيب  كردند و گفته هايش  را دور از حقيقت  دانستند. خواهر كبري  گفت : در يك  ماه  اخير كبري  با شوهرش  درگير بود و مورد تهمت  او قرار داشت  و مرتب  به  حال  قهر به  خانه  ما مي آمد. خواهرم  مي گفت : شوهرم  مرتب  به  بهانه هايي  مرا اذيت  مي كند و آزارم  مي دهد. اين  مرد از نظر شخصيتي  سالم  نيست .
بر پايه اين گزارش، با توجه به محتويات پرونده و تكميل تحقيقات، چندي قبل كيفرخواست توسط نماينده دادستان، صادر شد و اين متهم به زودي در مقابل پنج قاضي پرونده محاكمه خواهد شد.

توضيح يك خبر
عكسي كه در شماره ديروز روزنامه همشهري در كنار عنوان مطلب دستگيري دو مظنون به قتل چاپ شده بود، تزئيني است.

حادثه در جهان
احتمال دخالت يك مقام قضايي در گمشدن دختر ۱۸ ساله
آسوشيتدپرس: پليس ايالتي پدر جوان هلندي را كه متهم به قتل يك زن جوان اهل ايالت آلابامااست، دستگير كرد. به گفته مقامات پليس احتمال مي رود پدر متهم فعلي نيز در اين جنايت دست داشته باشد.
مادر جوان دستگير شده در باره اين ماجرا كه اكنون بيش از سه هفته است تبديل به موضوع مورد بحث ايالت شده مي گويد كه فرزندش اكنون جريان حوادث را به گونه اي ديگر روايت مي كند. به گفته اين زن ، فرزند وي با ناتالي هالووي ۱۸ ساله در شب حادثه در ساحل تنها بوده است و پس از مدتي وي را در حالي كه همچنان در كنار ساحل نشسته بوده است ، ترك كرده است . جوان متهم پيش از اين گفته بود كه پس از گذران مدتي با ناتالي در يك مهمانخانه، از ناتالي جدا شده است .اين جوان هلندي كه جردن وان در اسلوت نام دارد ، در تمامي مراحل بازجويي خود بر اين موضوع تاكيد داشته است كه هرگز آسيبي به ناتالي نرسانده است .پدر اين جوان ۱۷ ساله ، پاول وان در اسلوت كه يك مقام قضايي در هلند است ، روز گذشته از سوي پليس ايالتي دستگير شد.مقامات پليس مي گويند هنوز شواهدي دال بر قتل ناتالي پيدا نشده است و آنها همچنان وي را گمشده تلقي مي كنند.
اين در حالي است كه كارشناسان و حتي مردم عادي نيز بر اين باورند كه وي به قتل رسيده است . خانواده ناتالي اما همانند كارشناسان پليس ترجيح مي دهند وي را گمشده تلقي كنند. مادر ناتالي در گفت و گو با خبرنگاران ضمن ابراز رضايت از نحوه پيشرفت پرونده ابراز اطمينان كرد كه با توجه به جديت پليس ايالتي و نيز سرنخ هاي بدست آمده سرنوشت ناتالي هر چه سريعتر مشخص گردد. آنايتا وان در اسلوت ، همسر پاول معتقد است كه همسر وي هيچ خلافي انجام نداده و از هيچ ارتباطي با اين پرونده برخوردار نيست و مقامات پليس تنها تحت تأثير فشار افكار عمومي و براي پوشاندن ناتواني خود اقدام به بازداشت وي كرده اند.
آنايتا مي گويد: همسر من مرد قانون است . او ۱۵ سال است كه در سيستم قضايي كشور كار كرده است؛ اما اكنون بدون مدرك و سند دستگير شده است!
مقامات ايالتي تنها به ذكر اين موضوع كه ۵ تن در رابطه با اين پرونده دستگير شده اكتفا كرده و از آنها به عنوان مظنونين نام برده اند . هنوز سطح اتهامات اين افراد مشخص نيست . گفته مي شود برخي به اتهام دخالت و مشاركت در قتل يا مفقود شدن ناتالي دستگير شده اند در حالي كه برخي ديگر به اتهام اختفاي مدارك در اختيار پليس هستند.
جستجوي مكرر و مداوم مناطق ساحلي تاكنون منجر به يافتن هيچ نشانه اي از ناتالي نشده است. مقامات پليس وسايل وي را به همراه كارت شناسايي و پاسپورتش در هتل محل اقامت وي يافته اند. ناتالي به همراه جمعي از دوستانش براي سفر پايان دوره تحصيلات خود به اين منطقه آمده بود . پليس علاوه بر اين جوان هلندي الاصل و پدر وي دو جوان سورينامي و يك راننده قايق تندرو را نيز دستگير كرده است. اين افراد در طي دوران اقامت ناتالي در اين منطقه با وي ملاقات داشته و يا همراه وي در اماكن مختلف مشاهده شده اند.

جنايت در خانه
تن نيوز: يك زن آمريكايي پس از تنها گذاشتن دختر دو ساله اش به مدت چندين روز در خانه، به اتهام به مخاطره انداختن جان او دستگير شد.
يك زن ۲۲ساله آمريكايي به نام «كريستين ماريالمبينن» پس از بازگشت به خانه اش در «لامسا» به اتهام تنها گذاشتن دختر دو ساله اش به مدت چندين روز و به مخاطره انداختن جان او توسط پليس بازداشت شد.
بر اساس ين گزارش، همسايگان پس از شنيدن صداي گريه كودك به سراغ او رفتند و با ديدن وضع نامساعد او در حاليكه گرسنگي و تشنگي او را كاملاً رنجور كرده بود ابتدا پليس و سپس پدرش را مطلع كردند. در همين حال پدر كودك كه براي انجام يك ماموريت كاري به مدت چند روز به خارج از منزل رفته بود پس از اطلاع از موضوع به خانه آمد و به دنبال همسرش گشت ولي اثري از او نيافت.
شايان ذكر است، كودك بيچاره در حاليكه در اتاقش تنها بود در اين مدت تنها با اسباب بازي هايي كه متناسب سن او نبود و مي توانست باعث صدمه ديدن او شود بازي مي كرد و گهگاهي از شدت گرسنگي به خود مي پيچيد. اين در حالي است كه «لمبينن» عاقبت پس از چند روز از ترك خانه در حاليكه هيچ گونه نگراني در چهره اش پديدار نبود به خانه آمد و همانجا توسط پليس دستگير شد.
تحقيقات پليس از وي و تكميل اين پرونده همچنان ادامه دارد.

پيرزن ۷۸ساله آمريكايي خواستگار سابقش را كشت
آسوشيتدپرس : پير زن ۷۸ ساله آمريكايي با كشتن خواستگار سابقش به قصه رمانتيك عشق خود پايان داد.  يك پيرزن ۷۸ ساله آمريكايي به نام «ديز سيكل» خواستگار ۸۵ ساله سابقش به نام «هرمن وين اسلو» را با شليك گلوله اي از پاي درآورد. بر اساس اين گزارش ، پيرمرد در حال خواندن روزنامه بود كه هدف اصابت گلوله قرار گرفت. پليس با وارد شدن به صحنه حادثه، پيرزني را ديد كه با در دست داشتن يك اسلحه قديمي و در حالي كه تمام بدنش به شدت مي لرزيد به سمت جسد پيرمرد نشانه رفته است.
به گفته يكي از نوه هاي اين پيرزن آن دو با هم حساب مشتركي را باز كردند و با هم به مسافرت مي رفتند اما اين اواخر «ديز سيكل» متوجه شده بود عاشق سينه چاكش با زن ديگري رابطه دارد و همين امر باعث از كوره در رفتن او و وقوع اين حادثه شد.
دادگاه رسيدگي به اتهامات «ديز سيكل» روز جمعه تشكيل شد و او با دادن وثيقه ۲۵ هزار دلاري تا تشكيل دادگاه بعدي بايد در خانه بماند. تحقيقات بر روي اين پرونده همچنان ادامه دارد.

قتل نوجوان ژاپني به دست برادرش
يوميوري: يك نوجوان ۱۵ ساله ژاپني، در يك درگيري برادر ۱۷ ساله اش را با ضربات چاقو به شدت مصدوم و سپس در وان حمام خفه كرد.
يك نوجوان ۱۵ ساله ژاپني روز پنجشنبه به اتهام چاقو كشي و خفه كردن برادر ۱۷ ساله اش طي يك درگيري در خانه شان واقع در «فوكوكا» دستگير شد.
براساس اين گزارش، درگيري اين دو برادر بر سر يك بسته خوراكي كه با اعتراض برادر بزرگتر و حمله او به نوجوان ۱۵ ساله بالا گرفت، متهم را بر آن داشت تا در جواب مشت و اهانت نوجوان ۱۷ ساله عكس العملي شديدتر از خود نشان دهد. در همين حال پس از آنكه قرباني با در دست داشتن يك اره دستي به سوي وي حمله ور شد او نيز چاقو به دست به جانش افتاد و سپس او را با انداختن در وان حمام از پاي درآورد.
بنابراين گزارش، همسايگان با شنيدن صداي داد و فرياد اين دو برادر و مشاهده پيكر خون آلود قرباني بلافاصله پليس را مطلع كردند و بدين ترتيب موجب دستگيري او شدند.

حوادث
اجتماعي
اقتصادي
دانش انفورماتيك
بـورس
خارجي
سياسي
داخلي
شهري
ورزش
يادداشت
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش انفورماتيك   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سياسي   |   داخلي   |  
|  شهري   |   ورزش   |   يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |