يكشنبه ۱۲ تير ۱۳۸۴ - - ۳۷۳۸
ارزش اقتصادي فضاهاي عمومي
001272.jpg
كمال يوسف پور
امروزه طراحي شهري مطلوب و برخوردار از مولفه ها و كيفيات لازم، نقش مهمي در اقتصاد شهرهاي جهان، از نظر جذب و حفظ ساكنان و شاغلان جديد، ايفا مي كند. در دنياي معاصر، طراحي شهري مطلوب تنها دربردارنده منافع اجتماعي نيست، بلكه مي تواند حائز ارزش هاي قابل توجهي در زمينه  اقتصاد نيز باشد. بر اين اساس، مي توان ميان بعد اقتصادي حيات شهري و فضاهاي عمومي شهر رابطه اي گسترده يافت. فضاهاي عمومي واجد ارزش و كيفيت بالا، مي توانند تاثير قابل توجهي بر حيات اقتصادي مراكز شهري بزرگ يا كوچك داشته باشند و ارزش اقتصادي مناطق اطراف خود را افزايش دهند. از آنجايي كه در حال حاضر رقابت فزاينده اي ميان شهرها جهت جذب سرمايه گذاري هاي اقتصادي وجود دارد، برخورداري از پارك هاي خوب، ميدان ها، باغ ها و ساير فضاهاي عمومي مطلوب، به ابزاري ضروري و اساسي در عرصه هاي اقتصادي، بويژه تجارت و بازاريابي تبديل شده است. از اين رو امروزه توجه به تقويت و گسترش فضاهاي عمومي در شهر، يكي از بخش هاي اساسي و لاينفك راهبردهاي موفق حيات بخشي به شهرها در سراسر جهان به شمار مي رود.
پس از اين مقدمه كوتاه، در ادامه سعي مي شود با ذكر نمونه هاي عيني در سطح جهان، مهمترين ارزش ها و مزاياي اقتصادي فضاهاي عمومي در مناطق شهري، به اختصار مورد بررسي قرار گيرد.
رونق بخشي به كسب وكار
صاحبان كسب وكارهاي كوچك كه درصدد انتخاب يك محل جديد براي كسب وكار خويش هستند، فضاهاي باز، پارك ها و مراكز تفريحي را در اولويت اول قرار مي دهند، چرا كه در مراكز شهري، يك محيط عمومي خوشايند، دلپذير و داراي كيفيت و نگهداري مطلوب، با جذب مردم بيشتر به منطقه، تعداد افراد بازديدكننده از فضاهاي خرده فروشي را افزايش مي دهد و از اين طريق مي تواند كسب وكار خرده فروشان را در آن منطقه بهبود بخشد. همچنين امروزه شركت ها به محل هايي جذب مي شوند كه مكان هاي عمومي برخوردار از طراحي و مديريت شايسته، در اختيار مردم قرار مي دهند، چرا كه اين مكان ها كمك فراواني به جذب مشتريان، كارمندان و خدمات مي كنند.
امروزه ثابت شده است كه انجام اصلاحات كاملا برنامه ريزي شده در فضاهاي عمومي واقع در مراكز شهري، مي تواند حدودا تا 40 درصد رونق كسب وكار را در اين مناطق افزايش دهد و سرمايه قابل توجهي در بخش خصوصي توليد كند.
اصلاحاتي كه در طراحي شهري، به عنوان بخشي از يك راهبرد گسترده تر، اتخاذ مي شود، حتي مي تواند نتايج قابل توجه تري نيز داشته باشد. به عنوان مثال در Coventry، بهبود فضاهاي مخصوص عابر پياده، ايجاد يك ميدان شهري جديد، استفاده از علائم و نشانه هاي واضح تر و جانمايي بهتر مبلمان شهري، مركز شهر را به يك مكان جذاب تر جهت حضور شهروندان تبديل كرده است. در نتيجه روزهاي شنبه، قدم زدن در مركز شهر حدود 25 درصد افزايش يافته كه اين امر در مجموع منافع اقتصادي قابل ملاحظه اي را براي كسبه محلي در برداشته است.
افزايش قيمت املاك
در حال حاضر بسياري از متوليان امور شهري دريافته اند كه توسعه و تقويت فضاهاي عمومي واجد ارزش و كيفيت بالا در يك منطقه، به افزايش قيمت املاك تجاري واقع در آن و تضمين سود سرمايه و در نهايت به توانمندسازي حيات اقتصادي منطقه كمك فراواني مي كند. همچنين شواهد زيادي وجود دارد مبني بر اينكه يك فضاي عمومي برخوردار از برنامه ريزي و مديريت خوب، تاثير مثبتي بر قيمت املاك مسكوني مجاور خود دارد. بدين ترتيب يك لندسكيپ عمومي مطلوب، از طريق افزايش قيمت خانه ها، منافع بسيار آشكاري براي اقتصاد محلي به ارمغان مي آورد، چون خريداران خانه جهت خريد خانه در نزديكي فضاهاي سبز، پول بيشتري پرداخت مي كنند. به عنوان مثال در شهرهاي Emmen، Appledoorn و Leiden در هلند، ثابت شده است كه يك باغ لب آب مي تواند قيمت يك خانه را حدود 11 درصد افزايش دهد، در حالي كه داشتن ديد به آب يا وجود يك درياچه در نزديكي خانه، مي تواند قيمت آن را به ترتيب حدود 10 درصد و 7 درصد بالا برد. همچنين در اين شهرها داشتن ديد به يك پارك، قيمت خانه ها را حدود 8 درصد افزايش مي دهد و وجود يك پارك در نزديكي خانه، حدود 6 درصد. اين در حالي است كه داشتن ديد به يك بلوك آپارتماني مي تواند قيمت را حدود 7 درصد كاهش دهد.
در شهر دالاس نيز نتايج مثبت مشابهي در اين خصوص به دست آمده است؛ در اين شهر بسياري از ساكنان از فضاهاي سبز عمومي واقع در پشت باغ هاي عقبي خانه هاي خود، به عنوان يك عامل مهم و تاثيرگذار در تصميم گيري شان براي نقل مكان به اين ناحيه ياد مي كنند. 60 درصد اين ساكنان معتقدند ارزش خانه هاي آنها، به علت وجود فضاهاي سبز، حداقل 15 درصد بيشتر از جاهاي ديگر بوده است. نيمي از افرادي كه در پشت خانه هايشان فضاهاي سبز وجود ندارد، گفته اند كه آنها ترجيح مي دادند در نزديكي خانه شان از اين نوع فضاي سبز همگاني و اشتراكي وجود داشته باشد، حتي اگر اين كار مستلزم داشتن فضاي باز خصوصي كمتر باشد. تقريبا تمام ساكنان براي اين فضاهاي سبز عمومي ارزش بسيار زيادي قائل هستند و بيشترشان از آنها براي فعاليت هاي تفريحي استفاده مي كنند، صرف نظر از اينكه خانه هايشان پشت به آنها باشد يا نباشد.
علاوه بر دو نمونه فوق، مي توان به نمونه هاي فراواني از تاثير مطلوب فضاهاي عمومي بر قيمت املاك در جاهاي مختلف اشاره كرد:
ـ در سال 1980، 16 درصد ساكنان Denver مي گفتند كه مايلند پول بيشتري پرداخت كنند تا در نزديكي كمربند سبز يا پارك ها زندگي كنند. اين رقم، حول وحوش سال 1990، به 48 درصد افزايش يافته است.
ـ در سال 2000، در برلين، معلوم شد كه نزديكي به زمين هاي بازي در نواحي مسكوني ارزش زمين را حدودا تا 16 درصد افزايش مي دهد. همان مطالعه نشان داد كه تعداد زياد درختان موجود در خيابان، منجر به افزايش 17 درصدي ارزش زمين شده است.
ـ اجاره بهاي املاك رو به روي ميدان اداره پست در بوستون، ماساچوست، 10 درصد بيشتر از اجاره بهاي املاكي است كه ديدي به پارك ندارند.
ـ در سال 1985، سرمايه گذاري شهرداري در ميدان اتحاد نيويورك، منجر به تقويت سرمايه گذاري در بخش مسكن خصوصي در اين منطقه شد. همچنين مرمت پارك به تثبيت ارزش املاك تجاري و مسكوني مجاور پارك كمك فراواني كرد، به طوري كه آپارتمان هاي داراي ديد به پارك از قيمت بيشتري نسبت به بقيه برخوردارند.
افزايش درآمدهاي مالياتي دولت
در اقتصاد جهان معاصر، جذابيت نسبي مكان هاي عمومي عامل مهمي در افزايش ماليات در مناطق شهري به شمار مي رود. افزايش ارزش املاك مجاور پارك ها و ساير فضاهاي عمومي، به افزايش ماليات پرداختي به دولت، هنگام خريد و فروش آن املاك، مي انجامد و از اين طريق منافع زيادي عايد دولت مي شود. در اين مورد به يك نمونه خوب در سان فرانسيسكو مي توان اشاره كرد؛ جايي كه نزديكي به پارك دروازه طلايي، به افزايش قيمت املاك آن منطقه از 500 ميليون دلار تا يك بيليون دلار منجر شده است، در نتيجه سالانه بين 5 تا 10 ميليون دلار درآمد مالياتي، از اين رهگذر براي دولت حاصل مي شود.

بتن را بهتربشناسيم
001263.jpg
اميرمهدي كي نوش - زماني كه انسان غارنشين تصميم گرفت براي خود سرپناهي داشته باشد تا بتواند در هر نقطه اي از آن بهره مند شود، به استفاده از طبيعت اطراف و ساخت خانه روي آورد و به مرور زمان و با شناخت خواص مواد مختلف و دستيابي به اين حقيقت كه مي تواند با مخلوط كردن اين مواد، خواص جديدي را به دست آورد گامي بزرگ در صنعت ساختمان برداشت. با پيشرفت روزافزون ساختمان سازي و تحول ساختمان سازي سنتي به ساختمان سازي مدرن و پيدايش سازه هاي خاص كه استفاده از مصالحي با خواص پيچيده سازه اي را طلب مي كند، ساخت مصالح ساختماني وارد عرصه اي كاملا علمي شد و امروزه محققان و شركت هاي زيادي در زمينه ساخت مصالح ساختماني با خواص مختلف فعاليت مي كند.
يكي از مهمترين و متداول ترين مصالح ساختماني بتن (Concrete) است كه به علت دارا بودن خواصي از جمله شكل خميري قبل از گيرش، مقاومت خوب در برابر آتش سوزي، دسترسي آسان به مصالح و مقاومت فشاري خوب آن استفاده از آن را با مقبوليت عمومي روبه رو كرده است.
بتن مصالحي شبيه به سنگ است كه از مخلوط كردن مقدار متناسبي از سيمان، شن، ماسه، آب و افزودني هاي ديگر به دست مي آيد. توده اصلي بتن، سنگ دانه هاي درشت و ريز (شن و ماسه) است و فعل و انفعال شيميايي بين آب و سيمان كه به صورت شيره اي اطراف سنگدانه ها را پوشانده و باعث يكپارچه شدن و چسبيدن سنگدانه ها به يكديگر مي شود. اين سنگدانه ها اسكلت اصلي بتن را تشكيل داده و نيروي وارد بر بتن را تحمل مي كنند. آب نيز در اين مخلوط موجب ايجاد واكنش شيميايي در سيمان مي شود كه سخت شدن مخلوط بتن را پس از طي دوره حدود 28 روز و رسيدن به مقاومت نهايي بتن به همراه دارد. شن و ماسه حدود 65 درصد مخلوط بتن و مابقي را خمير سيمان و درصد بسيار كمي هوا تشكيل مي دهد.در نيمه دوم قرن نوزدهم براي غلبه بر اين محدوديت مقاومت كششي بتن، اقدام به استفاده از ميلگردهاي فولادي كه داراي مقاومت كششي بالايي هستند در قسمت هاي تحت كشش در بتن شد؛ چسبندگي عالي فولاد به بتن در اين تركيب يكي ديگر از مهمترين عوامل استفاده از فولاد در بتن است. تركيب به دست آمده بتن مسلح خوانده مي شود كه اغلب مزاياي خوب دو ماده مختلف را به تنهايي داراست و همين مشخصه مطلوب، استفاده بتن مسلح را در انواع مختلف سازه ها نظير، ساختمان ها، پل ها، سدها و... امكانپذير مي كند، اما در سازه هايي نظير پل هاي قوسي، پوشش گنبدي، پوشش هاي پليسه اي و مخازن استوانه اي به علت دخيل بودن عامل خمش در سازه از نوع ديگري از بتن با نام بتن پيش تنيده استفاده مي شود. در اين روش فولاد كه به صورت مفتول يا كابل است تا نزديكي حد جاري شدن كشيده مي شود، پس از بتن ريزي و گرفتن بتن و در نتيجه ايجاد چسبندگي لازم بين فولاد و بتن، عامل كشش در فولاد حذف شده و تمامي نيروي كششي فولاد به صورت فشاري در بتن وارد مي شود كه قابليت باربري سازه را در برابر نيرو هاي ناشي از خمش زياد مي كند.
در فرآيند استفاده از بتن دو عامل نقش اساسي دارند كه در رسيدن بتن به مقاومت نهايي آن كه مهندسان طراح سازه طبق آئين نامه هاي موجود براي سازه هاي مختلف و با در نظر گرفتن پارامترهاي طراحي اعلام مي دارند بسيار موثرند؛ 1)ساخت بتن 2)بتن ريزي.
در فرآيند ساخت بتن طراح با استفاده از آئين نامه هاي موجود و در نظر گرفتن مقاومت نهايي لازم، درصد هر يك از مواد تشكيل دهنده بتن را اعلام و شركت سازنده نيز به وسيله اين دستورالعمل اقدام به ساخت بتن مي كند. در مرحله دوم نيز مجري طرح با رعايت كامل ضوابط آئين نامه هاي اجرايي بتن ريزي اقدام به بتن ريزي و نگهداري از آن تا رسيدن به مقاومت نهايي مي كند. عدم رعايت هر يك از اين ضوابط موجب مي شود تا بتن در هنگام بارگذاري و مواقع بحراني دچار آسيب شده و خسارات جبران ناپذيري را موجب شود. لذا بايد مبادي ذيربط با نظارت كامل نسبت به اجراي صحيح ضوابط موجود توسط طراحان، شركت هاي سازنده بتن و پيمانكاران و بازرسي هاي منظم و آزمايش هاي مقاومت بتن در تمامي مراحل ساخت و اجرا از بروز خسارات ناشي از اجراي ناصحيح اين ضوابط جلوگيري كنند.

نورمن فوستر، مرد بناهاي با ابهت
001275.jpg
نينا شاهرخي - نورمن رابرت فوستر در سال 1935 در منچستر انگليس متولد شد. پدرش مدير يك فروشگاه در منطقه اي فقير نشين در منچستر بود كه علاوه بر مديريت فروشگاهش مدتي مامور بيمه و پس از آن نيز در كارخانه اي كار مي كرد. فوستر در سال 1961 از دانشكده معماري و طراحي شهري منچستر كه در سن 21 سالگي به آن وارد شده بود فارغ التحصيل و بلافاصله برنده يك دوره تحصيلات تكميلي در دانشگاه ييل براي گرفتن مدرك فوق ليسانس معماري شد. در ييل با همسرش (وندي فوستر)، ريچارد راجرز و همسرش(سو راجرز) و گئورگي ولتون آشنا شد. سال 1967 تيم چهار كه فوستر نيز عضوي از اين تيم بود با حضور چهار فرد مزبور
پايه گذاري شد. هسته اوليه شركت فوستر و شركا امروز، همان تيم چهار 40 سال پيش است.
ديدن شركت فوستر تجربه جالبي است. يك فضاي دو طبقه دلباز! هيچگونه مرزي بين ارباب رجوع و طراحان وجود ندارد، ميزهاي پيوسته با رايانه هاي متعدد روي آنها. فضا بدون هيچ تقسيم بندي خاصي سازمان يافته است، طوري كه ارتباطي مناسب بين عده زياد كاركنان برقرار باشد. ما قويا به تداوم و پيوستگي و ملاقات هاي سازنده بين همه افراد در استوديو كه باعث جريان داشتن ايده ها مي شود اعتقاد داريم.
فضاهاي ملاقاتي داخل استوديو وجود دارند و يك ترياي كوچك روبه روي ورودي طراحي شده كه كاركنان شركت را در طول روز به بهانه هاي خوردن، نوشيدن قهوه، استراحت كردن و رد و بدل كردن ايده ها دور هم جمع مي كند. از بدو شروع به كار، بيش از 30 سال پيش، استوديو با هدف طراحي برتر با اين اعتقاد پيش برده شد كه پيرامون ما مستقيما كيفيت زندگي ما را تحت تاثير قرار مي دهد، چه در محل كار يا خانه و چه در فضاهاي بسيار متنوع عمومي. شركت فوستر و شركا يك شركت طراحي بين المللي است. طرح ها به وسيله فوستر در جايگاه رئيس شركت و پنج همكار او: بري كوك، اسپنسر دي گري، ديويد نلسون، گراهام فيليپس و دكتر كن شاتل ورث راهنمايي و هدايت مي شوند.
فوستر هيچ وابستگي به رسوم گذشته ندارد. به نظر مي رسد كه وي همواره آرزومند مكاني ديگر است...؛ دنيايي تا حدي مانند دنياي افسانه اي ژول ورن...، يك جهان آينده نگر امروزي، تسخير فضا، افسانه هاي علمي و طنزهاي كارتوني...، دنياي مكان هاي ماوراي بشري!
در بين جديدترين بنا هاي وي بعضي از مهمترين و قابل توجه ترين پروژه هاي معماري چند ساله اخير وجود دارد كه شامل بازسازي رايش تاگ در برلين، طراحي حياط وسيع موزه بريتانيا در لندن، پل هزاره، ساختمان شوراي شهر (تالار شهر) لندن، فرودگاه بين المللي هنگ كنگ و سوئيس ري تاور و... آثاري به ياد ماندني هستند.

پيرامون
انبوه سازان برتر تهران
آرونا- اوايل هفته قبل، 3 انبوه ساز برتر تهران در حالي انتخاب شدند كه هنوز تعريف جامع و مانعي پيرامون مفهوم انبوه ساز از جانب مراجع ذي صلاح ارائه نشده است! اين مراسم كه بدون حضور برخي اعضاي ذي نفوذ و نيز اعضاي هيات مديره انجمن انبوه سازان برگزار شد، مقدمه اي است براي معرفي انبوه ساز برتر كشور كه قرار است 23 تير ماه جاري در تبريز انتخاب شود.در اين مراسم به ترتيب، شركت ابنيه كار، سفيد آسويار و شركت آتورپات به مقام اول تا سوم دست يافتند؛ تمام پروژه هاي منتخب بناهايي كوچك و حدودا 20 واحدي بودند. گفته مي شود نحوه انتخاب پروژه ها با روش QFD كه روشي مشتري محور و بر مبناي رضايت مشتري است، بوده است. هر چند اين روش يك روش انتخابي نبوده و بيشتر نوعي روش تعاملي است كه راهكارهايي براي نحوه توليد ارائه مي دهد و در ادامه كار يك شركت توليدي جهت داشتن بازار بهتر موثر است.
كنگره جهاني معماري و شهر سازي
بيست و دومين كنگره جهاني معماري و شهرسازي با همكاري يونسكو و اتحاديه جهاني معماران در استانبول در حال برگزاري است، در حالي كه به عادت مالوف ترك ها، در مورد زواياي اين كنگره اغراق مي شود، ادعا شده بيش از 10 هزار معمار در اين كنگره جهاني كه هر 3 سال يك بار برگزار مي شود، شركت خواهند كرد! اين در حالي است كه مديريت ترك كنگره با توجه به نگراني ها از ميزان استقبال، حضور در بخش هاي مختلف اين كنگره را براي عموم آزاد اعلام كرده اند.
قرار است در اين كنگره عضويت جامعه مهندسان معمار ايران (يك تشكل غير صنفي از معماران ايران كه بنا به اظهار مديران آن قريب 800 عضو دارد)، به عنوان نماينده انحصاري معماري ايران در اتحاديه جهاني معماران به رسميت شناخته شود؛ اين بدين معني است كه بعد از اين تنها راه عضويت معماران ايراني در اتحاديه جهاني معماران از فيلتر عضويت در جامعه مهندسان معمار ايران خواهد گذشت. جامعه مهندسان معمار ايران كه پسوند دوستداران ميراث فرهنگي را يدك مي كشد، سال گذشته با استفاده از امكاني كه سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري براي ثبت تشكل هاي دوستدار ميراث فرهنگي فراهم مي كند بعد از قريب 3 سال فعاليت غير رسمي در خانه هنرمندان ايران، به ثبت رسيد، اين تشكل هنوز دفتر مستقلي نداشته و در خانه هنرمندان مستقر است. در حالي كه طبق اساسنامه اين جامعه، مديران آن براي 3 سال پياپي بدون راي مجمع عمومي منتصب شده اند، بعد از ثبت رسمي، تا كنون هيچ مجمع عمومي عادي يا فوق العاده اي از اعضاي جامعه مهندسان معمار ايران تشكيل نشده است.كارشناسان اميدوارند حضور در كنگره استانبول و رسميت يافتن عضويت ايران در اتحاديه جهاني معماران، فتح بابي در جهت نيل مديران جامعه مهندسان معمار ايران در جايگاه يك سازمان غيردولتي، به شيوه هايي دموكراتيك تر در حوزه مديريت باشد. با وجود پذيرش بيش از 10 مقاله ايراني ها در كنگره جهاني استانبول، هيچ امكان عمومي جهت حضور متشكل معماران و دانشجويان معماري ، توسط جامعه مهندسان معمار ايران فراهم نشد.
بيلبورد نماد زيبايي در شهر معاصر
رشد و توسعه اقتصادي شهرهاي جديد در كنار نياز به اطلاع رساني، همچنين درآمدسازي در اقتصاد هاي پوياي شهري،  پديده تبليغات شهري را اجتناب ناپذير مي سازد؛ در اين بين هر چند بعضي با نگاه به گذشته و ناديده گرفتن مولفه هاي اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و... جديد در شهرهاي توسعه يافته، با صرفا اقتصادي تلقي كردن پديده بيلبورد آن را به كل رد مي كنند،  اما نبايد فراموش كرد نگاهي صحيح و ملهم از جايگاهي كه يك بيلبورد مي تواند حتي به عنوان يك اثر هنري به خود اختصاص دهد و نيز ارتباط گيري فرهنگي با آن به عنوان رسانه اي كه با استفاده از فن آوري مي تواند كاملا تعاملي باشد، انديشه اي نو را در اين حوزه پايه ريزي مي كند كه نه تنها بيلبورد را بد نمي داند، بلكه سعي دارد از پتانسيل كاركرد هاي اجتماعي آن بهره گرفته،  كنشي نو را در اين راستا با خود به همراه مي آورد؛ نگاهي نو كه برخوردي توامان از اقتصاد،  هنر و اطلاع رساني شهري را پيگيري مي كند.جا دارد پديده بيلبورد كه اين روز ها در شهر هاي بزرگ ايران در حال حضوري جدي تر است، مورد بررسي مجدد قرار گرفته با فن آوري روز اين حوزه در جهان همراه شود. در هر حال تبليغات شهري عنصر جدايي ناپذير كلانشهر هاست. پس چه بهتر كه به صورتي انديشيده شده موضوع تداوم سياست هاي
فرهنگ سازانه يك مديريت شهري آگاه باشد.

نگاه منتقد
ديگر وقت عمل است...
001227.jpg
بهرام هوشيار يوسفي- هفته پيش
انبوه سازان برتر استان تهران انتخاب شدند و هفته بعد هم قرار است برترين هاي اين عرصه در كل كشور انتخاب شوند؛ به نظر مي رسد وزارت مسكن در تلاش است فعاليت هاي خود را در حوزه مسكن سازي در طول 8 سال فعاليت مداوم خود به رخ بكشد! بگذريم كه بسياري مسائل به راحتي ماست مالي مي شوند، بگذريم كه بر اساس آماري كه خود برگزاركنندگان اين جشنواره (انتخاب برترين هاي انبوه سازي تهران) ارائه كرده اند برترين پروژه انبوه سازي در استان تهران، بر اساس پرسشنامه اي كه 10 نفر (!) از ساكنان اين مجتمع 21 واحدي تكميل كرده اند، انتخاب شده و همين طور رتبه دوم اين جشنواره كه مجتمعي 24 واحدي است هم بر اساس 10 پرسشنامه و سومين مجتمع مسكوني برتر، با 26 واحد بر اساس نظر 8 نفر از ساكنانش، انتخاب شده اند! بگذريم كه اصولا روش انتخاب نيز كه QFD موسوم است، كاملا غيررسمي و متناسب با روش هاي ارزشيابي مشتري مدارانه است كه به عنوان يك روش كمك مديريتي نه براي تشخيص بهترين ها بلكه براي دستيابي به خواست و نظر مشتريان بكار مي رود و مهمترين عملكرد آن به عنوان يك شيوه كمك مديريتي، روشن ساختن خواسته هاي مشتريان براي مديران صنايع توليدي است كه بتوانند از نتايج QFD براي پروژه هاي بعدي و عملي كردن اين شعار كه هميشه حق با مشتري است، استفاده كرده، حضور خود را به نوعي در بازار كالاي مورد نظر ضمانت كنند. باز هم بگذريم كه چنانچه فرض كنيم برگزاركنندگان جشنواره برترين هاي انبوه سازي استان تهران مي توانند از اين روش تعاملي به نحوي براي ارزشيابي بهره بگيرند توجه به جامعه آماري مورد استناد آنها در انتخاب برترين ها ترديدها را نسبت به بي اطلاعي آنها از عملكرد شيوه QFDو نحوه انتخاب بهترين هاي يك مسابقه به يقين تبديل مي كند.... از اين همه مي گذريم ولي در اين گذار اندكي درنگ مي كنيم و با نگاه به گذشته كمي فقط كمي مي انديشيم...!
متوسط عمر مفيد بناهاي ساخته شده در ايران، حدود 30 سال است؛ اين رقم در كشورهاي پيشرفته به حدود 100سال و در بعضي از آنها به بيش از۲۰۰ سال مي رسد! باورش دشوار است....
به راستي آمار تكان دهنده است؛ صنعت ساختمان ، صنعتي كه بيش از۹۰ درصد توليد در آن توسط صنعتكاران (!) غير متخصص، با روندي غير تخصصي و در نهايت با ابزار و مصالح غير استاندارد ساخته مي شود.... فن آوري فرآيندي رو به رشد است كه امروزه با تمامي ساحت هاي زندگي بشري به ويژه محيط، مصنوع زيست تعاملي تنگاتنگ دارد. آنچه كه چه بسا امروزه، حال به هر دليل، به فراموشي سپرده مي شود، لزوم همخواني روند طراحي و ساخت اين محيط با پويايي موجود در ذات فن آوري است. معماري امروز بايد با مشكلات و وقايع روزمره كنار آمده، پيشرفت برق  آساي علوم مختلف اعم از الكترونيك، بيوتكنولوژي، علوم رايانه و واقعيات مجازي و... را درك كند و در نهايت با ارائه راهكارهايي ملموس در زمينه عملكرد، فرم و سازه راه خود را به سوي آينده اي متعالي هموار سازد. در يك كلام معماري زماني حائز يك بقاي تضمين شده است كه با مكان و زماني كه در آن ساخته مي شود، در معناي جهاني كلمه، هماهنگ بوده، با بهره گيري از فناوري روز و در سايه فرهنگ خودي توسعه يابد....
ساختمان سازي ما هم بسيار شبيه صنعت خودرومان شده است؛ تازه بعد از توليد است كه ايراد ها رخ مي نمايند و بعد از اينكه مصرف كننده در بنا ساكن مي شود تازه مشكلات شروع مي شوند و البته ساختمان گارانتي ندارد! به راستي وزارت مسكن پيرامون مهمترين بخش ساخت و ساز در كشوري زلزله خيز چون ايران، يعني مقاوم سازي ، چه  كرده است؟! بد نيست سري به آنچه تحت عناوين انبوه سازي و اجاره به شرط تمليك و مسكن جوانان و ... تحت نظارت اين وزارت ساخته مي شود، بزنيم، ديگر رنگ رخساره به فرياد آمده و درد سر درون را فرياد مي زند و روند توليد معمولا، به لحاظ كيفي، چيزي نيست جز دور ريختن سرمايه هاي ملي....
مسائلي چون استاندارد كردن اجباري مصالح ساختماني، بررسي روش هاي كاهش مصرف انرژي در ساختمان هاي اداري و مسكوني، بررسي مشكلات عايق كاري ساختمان ها و معرفي شيوه هاي اقتصادي و فني عايق كاري، بررسي شيوه هاي كاهش مصرف آب، برق و گاز در واحدهاي مسكوني و... در يك كليت ساخت و سازي توام با استاندارد هاي جهاني با در نظر گيري شان و منزلت انساني كاربران، همواره از مسائل اساسي حوزه ساخت و ساز در ايران بوده اند.
بايد گفت كه مسائل اين حوزه بدون كوچك ترين اغراق داراي ابعادي ملي است، پس عزمي ملي را نيز براي ارائه راهكار هاي مناسب مي طلبد، چه بسا اگر هر يك از مبادي اصلي طراحي، اجرا و نظارت، وظايف ملي خود را در قبال اين مسئله به صورت صحيح و با در نظر گرفتن منافع دراز مدت انجام دهند و ارگان هاي نظارتي نيز با تدوين و اعمال جدي ضوابط اين چرخه را كامل كنندافق هاي جهانگير شدن معماري و صنعت ساختمان را چونان گذشته هاي نه چندان دور، تجربه كنيم....
متهم كردن بخش هاي فعال در وادي ساخت و ساز، مشكلي را حل نمي كند؛  آنچنان كه انتخاب يك
انبوه ساز با نظر هفت، هشت نفر.... آنچه اهميت دارد اين است كه اشتباهات گذشته در آينده تكرار نشود، شعور بر شعار غلبه كند و ضوابط بر روابط و .... اميدواريم افق هاي آينده روشن تر باشد، ديگر وقت عمل است، ما مي توانيم. والسلام
پينوشت:همشهري شماره۳۴۷۸

زيبـاشـهر
آرمانشهر
ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
دخل و خرج
محيط زيست
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  دخل و خرج  |  زيبـاشـهر  |  محيط زيست  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |