پنجشنبه ۶ مرداد ۱۳۸۴ - - ۳۷۵۹
در حاشيه گرماي هواي تهران و هشدارهاي شركت آب و فاضلاب
سرگذشت آب تهران
003126.jpg
حسين برمدي
پس لازم است مديريت ها و سياست هاي جداجدا ،جايش را به خردورزي و آينده نگري بدهد و به جاي خصوصي سازي آب و اعمال سياست هاي جداگانه، خردورزي، يعني عقل جمعي جاي بخش نگري را بگيرد
انتخاب تهران به عنوان پايتخت ايران به دليل كمبود آب از همان آغاز اشتباه بزرگي بود. شما كمتر پايتختي را در جهان پيدا مي كنيد كه كنار يك رود بزرگ بنا نشده باشد. همانطور كه لندن با رودخانه تايمز و پاريس با رود سن شناخته شده است.
اين گزينش ناصحيح تا زماني كه تهران هنوز يك شهر كم جمعيت و توسعه نيافته بود، عواقبش را آشكار نكرده بود، چون در آن زمان با آبهاي سطحي كه از كوه هاي شمالي تهران سرچشمه مي گرفتند و قنوات و بعضي چاه ها، آب شهر كوچك و كم جمعيت آن زمان تامين مي شد، اما بعدها كه جمعيت تهران روبه افزايش گذاشت، مسئله تامين آب براي اين شهر نيز به وجود آمد و حكومت وقت خواهي، نخواهي براي رفع اين نياز حياتي بايد چاره انديشي مي كرد كه در نتيجه طرح انتقال آب از رودخانه كرج به تهران تحت نام آب كرج پيش كشيده شد و به اجرا درآمد و به اين ترتيب، اولين كانال هدايت آب يك رودخانه به تهران حفر شد و آب كرج به تهران رسيد.
با آمدن آب كرج، لوله كشي آب شهر و تامين آب به روش بهداشتي با امكانات آن روزگار نيز به اجرا درآمد و براي اولين بار تهراني ها كه تا آن زمان از آب قنات ها و آبهاي جاري و غيربهداشتي انباشته شده در آب انبارها استفاده مي كردند، آب مرغوب و بي همتاي رودخانه كرج (البته رودخانه آن روزگار نه حالا كه مرغوبيت چنداني ندارد و بر اثر نفوذ فاضلاب و عوامل ديگر آلودگي پيدا كرده است) را نوش جان كردند؛ آبي كه در دنيا مثال زدني بود.
تدبير حكم مي كرد، به دليل كمبود آب از گسترش شهر تهران جلوگيري شود يا حداقل شهر ديگري كه برخوردار از آب است به عنوان پايتخت مملكت انتخاب شود، اما اين تدبير يك حلقه گمشده بود كه هنوز هم در عصر ما يافته نشده است.
به همين علت هرچه كه شهر فراخ تر و جمعيتش بيشتر شد رودخانه هاي بيشتري با بستن سد به خدمت تهراني ها درآمدند؛ آن هم با سدهايي كه تنها آب شرب تهران را تامين كرده اند و در ازاي آن اراضي كشاورزي و باغ هاي وسيعي را از داشتن آب محروم كرده اند. آخرين مورد مثال، سد طالقان است كه هنوز آب اندازي نشده است. به اين ترتيب، به جاي اينكه گزينش اوليه ونادرست آغامحمدخان قاجار در انتخاب تهران به پايتختي مملكت ايران اصلاح شود، ادامه پيدا كرد و به صورت تصاعدي مسائلي را به ارمغان آورد كه قلم از شرح آن عاجز است.
در اين روزها كه گرماي هوا مردم تهران را كلافه كرده است، شركت آب و فاضلاب در اطلاعيه هاي پي درپي به اهالي شهر هشدار مي دهد كه صرفه جويي كنيد، والا آب جيره بندي مي شود، اما مسئله قبل از آنكه به مردم برگردد، به دستگاه هاي مسئول برمي گردد، چرا كه تهران از هر طرف بي حساب و كتاب رشد مي كند. بساز و بفروش ها از هر قماش، تا كمركش كوه هاي شمال بالا رفته اند و ارگان هاي گوناگون هم شرق و غرب شهر را زير پوشش شهرك سازي هاي بي پايان قرار داده اند و برج هاي آسمانخراش در بعضي مناطق تهران هر روز متراكم تر مي شود. خب، همه اينها آب مي خواهند. طبيعي است كه عمر سدهاي تامين كننده آب تهران روبه پايان است. مثل سد كرج و سدهاي لتيان و...، حتي سد طالقان پاسخگوي نياز آب شهر كه در دو بخش توليد خودرو و توليد شهرك و برج، گوي سبقت را از جهانيان ربوده، نخواهند بود و صددرصد، تهران از لحاظ تامين آب با مشكل و بحران روبه رو خواهد شد. پس لازم است مديريت ها و سياست هاي جداجدا و به قول معروف بخش نگري جايش را به خردورزي و آينده نگري بدهد و به جاي خصوصي سازي آب (كه صداي مديركل روابط عمومي شركت آبفاي استان تهران را هم درآورده و البته حق با اوست!) و اعمال سياست هاي جداگانه، خردورزي، يعني عقل جمعي جاي بخش نگري را بگيرد، حريم و محدوده تهران با شجاعت تعيين شود، رانت و رانت خواري در ساخت و سازها متوقف شود و همه به طوريكسان تحت لواي قانون درآيند تا بحران كمبود آب حداقل به اين زودي ها دامان ما را نگيرد. نسل هاي آينده را چه عرض كنم كه نگفتنش بهتر است!

نوعي تبليغ، نوعي قرعه كشي
003186.jpg
امروز علاقه  به فوتبال در تمام كشورها، رو به رشد و فزوني بوده و ايران نيز از اين قاعده مسثتثني نيست.
بازي تيم هاي پرطرفدار آبي و قرمز به رغم اينكه اكثرا بد و
دلسرد كننده است، نتوانسته از طرفداران اين تيم ها كم كند و شايد استقلال و پيروزي تنها تيم هايي باشند كه در بازي مقابل تيم هاي شهرستاني طرفداران زيادي را به ورزشگاه ها مي كشانند و باعث رونق مجامع ورزشي مي شوند، اما برخي مواقع مشكلاتي پيش مي آيد كه باعث دلسردي از باشگاه ها مي شود.
به مثال زير توجه كنيد تا همه چيز دستگيرتان شود.
يك روز كه مي خواهيد وارد خانه شويد، آگهي رنگارنگ و جالبي جلو در منزل، توجه شما را جلب مي كند. به آن نگاه مي كنيد. مربوط به جوايز متنوع و وعده قرعه كشي به منظور عضويت در كانون هواداران يكي از باشگاه هاست.
اگر از طرفداران آن باشگاه باشيد، علاقه مند مي شويد كه به عضويت كانون آن باشگاه در بياييد.
به بانك مي رويد و مبلغ 3 هزار تومان بابت حق عضويت به حساب باشگاه واريز مي كنيد و سپس با ارسال مدارك به انتظار مي نشينيد.مسابقات آغاز مي شود ...
بازي اول تمام مي شود و خبر از قرعه كشي نيست. بازي دوم، بازي سوم و ... يكي پس از ديگري انجام مي شود. خلاصه حوصله ها سر مي رود و موضوع در گذر زمان گم مي شود. چند سال مي گذرد و روزي به گذشته نظر مي كنيد، ياد 3 هزار تومان مي افتيد و به فكر اينكه چند نفر ثبت نام كرده اند. 000/10 نفر، 000/100 نفر كمتر، يا بيشتر؟ نمي دانم، ولي پول زيادي مي شود. زنگ مي زنيد و شماره هاي زيادي رد و بدل مي شود تا بالاخره تماس برقرار مي شود. مسئول نيست و جايگزين، خواستار ارسال دوباره مدارك مي شود و قول رسيدگي مي دهد. دو ماه مي گذرد، ولي خبري نمي شود. آدرس را مي گيريد كه حضوري به آنجا مراجعه كنيد، اما صرف نمي كند. مسير،دور و كرايه ها بالاست. زنگ مي زنيد، كسي جواب نمي دهد. خلاصه از رو مي رويد، در تماس آخر سراغ مدير عامل را مي گيريد كه عوض شده است و در دسترس نيست. باز هم خسته مي شويد. دوباره نامه مي نويسيد و گله و شكايت، اما باز هم خبري نمي شود. دوباره غبار زمان و گرد فراموشي. پس از مدتي به گذشته رجوع مي كنيد. اين دفعه با سازمان تربيت بدني استان تهران تماس مي گيريد و باز هم شماره هاي زيادي رد و بدل مي  شود. از اين شخص به آن شخص و از اين شماره به آن شماره. اين كار ادامه دارد تا اينكه شماره آخر مي گويد تا اطلاع ثانوي قطع است و اين هم پايان كار و باز هم بن بست و باز هم عدم نتيجه گيري. ممكن است روزي دوباره اين خاطرات مرور شود و شايد نامه اي ديگر، زنگي ديگر و ...

معضل قاچاق موادمخدر و يك پيشنهاد
نامه ها و مطالبي كه در اين صفحه درج مي شود، الزاما نظر و موضع همشهري نيست. بنابراين نامه كوتاه شده اي كه در پي مي آيد، دربرگيرنده پيشنهاد يكي از خوانندگان روزنامه است.
اخيرا در جرايد خوانديم كه باز هم عده اي از فرماندهان رده بالا و افسران و درجه داران فداكار نيروي انتظامي در سيستان و بلوچستان به دست قاچاقچيان موادمخدر به شهادت رسيده اند. شنيدن اين اخبار دل هر ايراني را به درد مي آورد و موجب تاسف و ناراحتي است.
آيا ما توانسته ايم با اين همه هزينه و فداكاري، جلوي ورود موادمخدر توليد شده در كشورهاي همجوار را با اين وسعت مرزهاي بي در و پيكر بگيريم؟ بايد توجه كنيم كه كشور ما يكي از كشورهاي مجاز كشت خشخاش براي تامين داروي جهان است، در حالي كه اين امتياز را از خود سلب و به ديگران واگذار كرده ايم. رژيم گذشته نيز مدت ها از كشت ترياك جلوگيري و صدها نفر را در اين راستا اعدام كرد، ولي متوجه عدم موفقيت شده و دوباره كشت آن را شروع و قاچاقچيان را با بارهاي مواد در بيابان ها و مرزهاي وسيع بدون مشتري رها كرد و همه مي دانيم كه در زمان كشت ترياك تعداد معتادان به مراتب كمتر بود. چه خوب است كه دولتمردان ما خصوصا رياست جمهوري منتخب جديد كه در فكر تحول جامعه هستند، بدون واهمه و با شهامت، دستور شروع كشت خشخاش را تا زمان قطع آن در همه كشورهاي جهان بدهند و يقين داشته باشند كه يگانه راه مبارزه با موادمخدر وجلوگيري از شهادت عزيزانمان و از دست دادن طلا و ارز و هزينه گزاف نگهداري زندانيان مواد، شروع مجدد كشت خشخاش است، مگر آن روز كه كشت خشخاش در سراسر جهان به طور عملي منع شده و تنها كشت آن براي مصارف پزشكي و دارويي باشد.
محمدحسين والي زاده- خرم آباد لرستان

آب رايگان و مرغوب را قدر بدانيم
هر سال با آمدن فصل تابستان، شيوع بيماري هايي كه مستقيما با اين فصل ارتباط دارد، افزايش پيدا مي كند. يكي از دلايل عمده فسادپذيري مواد غذايي و انواع خوراكي ها گرماي شديد هواست، اما يكي ديگر از علت ها كه در هشدارهاي وزارت بهداشت هم گنجانده شده است، استفاده شهروندان از ليوان يا ظرف مشترك براي نوشيدن آب از منابع رايگان است. از قديم الايام رسم بوده كه خيرين با شروع گرما، منبع آبي با ليوان كه معمولا با زنجير به آن متصل مي شد در مقابل محل كسب خود قرار مي دادند و صبح به صبح آن را از آب تميز و يخ انباشته مي كردند تا مردم تشنه از آن آب بنوشند.
از وقتي كه جمعيت شهر زياد شد استفاده از ليوان ثابت هم مسئله دار شد، چون به سهولت، بيماري و ناخوشي هاي واگير را از فردي به فرد ديگر سرايت مي دهد.
امسال كه شهرداري تهران در زمان مديريت دكتر احمدي نژاد، منابع آب شرب به سبك سقاخانه هاي قديم را در جاي جاي شهر برپا كرده، اين خطر نيز كاهش پيدا كرده است. ضمن قدرداني از شهرداري تهران، نكاتي را نيز براي اطلاع همشهريان متذكر مي شوم كه شيرهاي آبي كه در اين جايگاه ها نصب شده بيت المال است و ما موظفيم از آنها مراقبت كنيم. اين اخلاق حسنه را همه جا از جمله در اتوبوس هاي واحد، در مراقبت از گل و گياه و فضاي سبز شهر هم بايد مراعات كنيم تا زحماتي كه از اين بابت كشيده مي شود و پول هايي كه هزينه مي شود، خداي ناكرده هدر نرود. همشهرياني كه در هواي گرم امسال از موهبت آب در سرويس هاي رايگان شهرداري برخوردار شده اند، منظور من را بهتر درك مي كنند.
ابوطالب حاجي خاني- تهران

همچنان حق با عابر پياده نيست
نيمروز يكشنبه، دوم مرداد ماه در ميدان آرژانتين وقتي از محل خط كشي سفيد عابر پياده (رو به  روي رستوران فروشگاه شهروند) عبور مي كردم، راننده يك اتومبيل سواري كه با سرعت سرسام آور در حال عبور بود، با ترمز شديد كه صداي آن همه عابران وكسبه را متوجه كرده بود، مقابل پاي من ايستاد و بعد پرخاش كنان از ماشين پياده شد و با الفاظي ركيك و دور از شان يك انسان، مرا مورد خطاب قرار داد كه چرا سريع تر از خط عابر عبور نكرده ام. من كه زني هستم 71 ساله، لاجرم بايد به آهستگي به آن سوي خيابان مي رفتم، اما ايشان به جاي عذرخواهي به خاطر اينكه با سرعت سرسام آور و خلاف مقررات، جان مرا مورد تهديد قرار داده، بناي ناسزاگويي و توهين را گذاشت و حتي مي گفت: حيف كه زن هستي وگرنه حقت را كف دستت مي گذاشتم (!) بنده قبل از آنكه مسئله را متوجه اين راننده جوان و عصبي بدانم،  ناشي از كمبود نظارت و عدم اجراي مقررات ايمني عابر پياده در شهر تهران مي دانم. در هر شهري رانندگان خودرو موظفند به محض ديدن عابر پياده، بايستند تا او با ايمني و بدون هراس از خيابان بگذرد و به هيچ وجه حق ايجاد ارعاب و تهديد عابر را ندارند، اما در تهران قضيه برعكس شده است. اين رانندگان خلافكارند كه از عابر پياده طلبكار هستند و او را به باد ناسزا و الفاظ ركيك مي گيرند. به نظر بنده اگر لازم است حداكثر مجازات در چارچوب مقررات رانندگي بسته به نوع خلاف راننده به اجرا درآيد، بايد شديدترين آنها براي رانندگاني باشد كه خطوط عابر پياده را به هيچ مي انگارند. توقيف پلاك خودرو و محروم كردن راننده از رانندگي مي تواند از جمله مجازات هاي در خور براي اينگونه رانندگان باشد تا در اين شهر شلوغ، جان عابران پياده هنگام عبور از خط كشي سفيد به خطر نيفتد.
مرجان محبي - تهران

طنز خوانندگان
مزاياي علم ناقص!
سعي داريم در اين ستون از آثار قلمي خوانندگان با ذوق همشهري هم استفاده كنيم. در اين شماره مطلب طنزآميزي را كه براساس شخصيت هميشگي اين ستون يعني خوش خيال نوشته شده از نظرتان مي گذرانيم. بديهي است كه استفاده از اين سوژه الزامي نيست و شما مي توانيد مطالب طنز آميزتان را براساس موضوعات گوناگون بنويسيد و براي سخنگاه ارسال كنيد.
***
با اينكه كولر روشن بود و يك پنكه برقي هم به خنك كننده هاي آپارتمان آقاي خوش خيال اضافه شده بود، هنوز هواي اتاقي كه او در آن بستري بود، گرم و غير قابل تحمل احساس مي شد. شايد به دليل اينكه همسايه ها علاوه بر اتاق، هال و راه پله را هم براي عيادت از خوش خيال اشغال كرده بودند. پزشكي كه آن روز صبح براي عيادت خوش خيال آمده بود، پس از معاينات دقيق نظر داد كه او هيچ گونه مشكل جسماني ندارد، بلكه وضعيت روحي و رواني اش به هم ريخته است، اما همه آنهايي كه دست خوش خيال را لمس كرده بودند، مي گفتند كه تنش مثل كوره مي سوزد! به اين ترتيب شايعاتي كه آرام آرام و در طول يك هفته از پاركينگ مجتمع و در پي سرفه هاي شديد خوش خيال آغاز شده بود، كار را به جاهاي باريك رسانده و او را روي تخت اتاقش در بستر بيماري قرار داده بود. واقعيت اين است كه همسايگان ما از يكي دو ماه پيش به تبعيت از همين آقاي خوش خيال به مطالعه كتاب هاي مربوط به آثار و علائم بيماري ها روي آورده بودند و هر كدام براي خودشان ادعاي طبابت داشتند.
وقتي سرفه هاي پي در پي خوش خيال در پاركينگ مجتمع طنين انداز شد، اولين همسايه به او توصيه كرد كه بي درنگ از ريه هايش عكس بگيرد. نفر بعدي، نظر داده بود كه رنگ پريدگي چهره، گود رفتن چشم ها و سرفه هاي پي در پي او از علائم مرض سل است و سومي هم اظهار لحيه كرده بود كه احتمالا غده هاي بدخيم در يك جاي بدن خوش خيال لانه كرده اند و حالا به ريه او سرايت كرده اند و اين اظهار نظرها تا به نفر هفدهم كه رسيد، خوش خيال را بستري كرد. سرانجام در يكي از شب ها كه هوا بگويي، نگويي ميل به خنكي پيدا كرده و نسيمي از پنجره به داخل اتاق مي وزيد، يكي از همسايگان قديمي كه برخلاف اكثريت ما، به گردآوري اطلاعات مربوط به بيماري ها روي نياورده بود، به سراغ خوش خيال  آمد، او را از روي تخت بلند كرد و براي هواخوري به پارك كوچك نزديك مجتمع برد.
حوالي صبح كه هر دو به مجتمع برگشتند، خوش خيال ديگر آن آدم سرشب نبود. روز بعد همسايگان او را تندرست و سرحال يافتند. آقاي تدبيري، همسايه قديمي هم در ميان آنها بود. او خطاب به اهالي مجتمع گفت: ناخوشي بدخيم آقاي خوش خيال يك راه حل ساده و كوچولو داشت.
يك نفر بايد به او مي گفت كه از روي تخت بلند شو و كمي قدم بزن تا خيالات وحشتناك از ذهنت پاك شود. يك نفر ديگر گفت: از قديم گفته اند كه ناداني بهتر از علم ناقص است!!
سهراب پارسي - كرج

نكته
چاي تقلبي را بشناسيم
003153.jpg
قبل از آنكه وارد اصل مطلب شوم، از خوانندگان محترم همشهري تقاضا مي كنم براي شناختن چاي طبيعي و اصل و پي بردن به اينكه چاي تقلبي يا واقعي است، يك آزمايش ساده را انجام بدهند. مقداري از چاي خشك را در يك ليوان آب سرد بريزند، اگر آب رنگي شد، آن چاي تقلبي و داراي رنگ مصنوعي است و اگر رنگ پس نداد، آن چاي طبيعي است. با همين روش ساده مي توانيد چاي هاي تقلبي را كه به حد وفور در بازارهاي كشور ما يافت مي شود شناسايي كنيد. اما اصل مطلب آن است كه يك چاي معروف وارداتي به نام... را به عنوان چاي انگليسي در ايران جا انداخته اند، در حالي كه اين چاي انگليسي نيست، بلكه از نوع چاي تقلبي است كه به آن رنگ و مواد شيميايي زيانبار افزوده اند. در انگلستان هم چنين چايي مصرف كننده ندارد. اميدوارم در مملكت ما و تحت تدبير و سياست هاي درست و دقيق رئيس جمهور منتخب، آقاي دكتر احمدي نژاد و دولت آينده، ريشه قاچاق چاي و ورود چاي هاي تقلبي از اين مملكت كنده شود تا هم سلامتي مردم حفظ شود و هم چايكاران زحمتكش و صبور ما، به خاك سياه ننشينند و بتوانند از دسترنجشان، نتيجه بگيرند و انشاءالله به رفاه و آسايش برسند، نه آنكه خون دل بخورند.
علي محمد نادرپور - تهران

از ميان پيام ها
تلفن: 22047588 - 9 تا 11
به استثناي  روزهاي تعطيل
قطع درختان 
رو به روي هتل  هما در خيابان خدامي ( ميدان ونك) درختان واقع در يك ميدانگاه كوچك را قطع كرده اند. چون اين كار توسط بخش خصوصي انجام شده است، خواستار رسيدگي هستيم.
ساكن محل
قدرداني از امدادگران
از كوشش همه دست اندركاران امداد خودرو بويژه از امدادگر 1065 ساعي كه در رفع مشكلات خودرو اينجانب نهايت تلاش و فداكاري را مبذول داشته قدرداني مي كنم.
پروري
دست انداز كوچك
در تقاطع خيابان استخر( صدر غرب - كنار پل لشكرك) دست انداز كوچكي كه از يك حفاري باقي مانده، رفت و آمد خودروها را مشكل كرده است. آيا اين مشكل به آساني قابل حل نيست؟!
جليل - س
چرا حكم اجرا نمي شود؟
بر اساس راي ديوان عدالت اداري (تجديد نظر) حكم مبني بر تعطيل و پلمپ يك كشتارگاه آلاينده در شرق تهران صادر شده است. احكام مربوط به ماده 55 قانون شهرداري و ماده تجديد نظر 100 نيز بر اين حكم تاكيد دارد، اما معلوم نيست چرا حكم به اجرا در نمي آيد.
شهروند ساكن شرق تهران
ميان كار و بيكاري!
پس از 20 سال كار در يك شركت به علت ورشكستگي آن بيكار شديم، به بيمه تامين اجتماعي مراجعه كردم؛ گفتند با 20 سال سابقه كار چون سن شما كم است، نمي تواني بازنشسته شوي. از طرفي 3 سال است كه در ليست متقاضيان كار در اداره كار هستم، وزارت كار مي گويد چون 45 سال داري نمي توانيم برايت كار پيدا كنيم!
اتوبوس هاي غير بهداشتي
در بعضي از اتوبوس هاي شركت واحد، نظافت اصلا رعايت نمي شود، روي صندلي ها از شدت كثيفي و دوده نمي توان نشست. از شركت واحد تقاضا داريم توجه بيشتري به نظافت اتوبوس بخصوص صندلي ها و شيشه هاي آن داشته باشد.
امجدي
مسائل كوچك در سقاخانه ها
سقاخانه هايي كه شهرداري ساخته است، بسيار خوب است، اما بعضي از آنها آب ندارند و در بعضي نيز نظافت رعايت نمي شود. براي اين طرح مفيد نبايد اين قبيل مسائل كوچك وجود داشته باشد.
اكبري
نبود دستگاه خنك كننده
بيمارستان امام حسين (ع) واقع در خيابان شهيد مدني، دو هفته تمام فاقد دستگاه هاي خنك كننده بود. خودتان در اين هواي گرم تكليف و وضعيت بيماران، مراجعان و پرسنل را حدس بزنيد.
يك مراجعه كننده
مسئله چند خانه مخروبه
قسمت جنوبي ميدان تجريش (پل تجريش)، كنار رودخانه چند عدد خانه مخروبه است كه مسكن و مامن ولگردها و معتادها شده است. ساماندهي اين محل ضروري است.
افزايش ساعات كار مشاوران
ساعت كار مشاوران آموزش و پرورش از 24 ساعت به 30 ساعت افزايش يافته. بر اساس چه قانوني براي نيروهاي رسمي چنين تصميمي گرفته شده، تقاضا داريم وزارت آموزش و پرورش پاسخ بدهد؟
جمعي از مشاوران
آب چاه به جاي آب شرب
پمپ آب پارك ميعاد واقع در شهرداري منطقه 5 يك سال است كه خراب شده است. در نتيجه آبياري درخت ها آنجا با آب شرب منطقه (آب تصفيه شده) صورت مي گيرد در صورتي با چاه آب اين پارك مي توان آبياري را انجام داد.
سهيلي

پاسخ
پروانه ساخت ندارد
اداره كل روابط عمومي وزارت بهداشت و درمان در پاسخ به پيام يكي از خوانندگان همشهري، مبني بر غيربهداشتي بودن نمك يددار با مارك فريد سمنان ، پاسخي به شرح زير ارسال داشته است: نظر به بررسي انجام شده از سوي معاونت غذا و دارو، محصولات نمك معمولي، حاصل از سنگ نمك در واحدهاي نمك كوبي است كه اداره كل نظارت بر مواد غذايي در پي جايگزيني آنها با نمك هاي تصفيه حاصل از انحلال نمك و كريستاليزاسيون مجدد است.از سال 81 تاكنون پروانه ساخت موسسات مذكور تمديد نشده است و پروانه ساخت موسسه مذكور نيز از درجه اعتبار ساقط شده است. بنابراين مصرف كنندگان جهت استفاده بايد از نمك هاي داراي پروانه ساخت معتبر استفاده كنند.

امكان دسترسي فراهم خواهد شد
روابط عمومي سازمان حمل و نقل و ترافيك تهران در پاسخ به مطلب مندرج در پيام تلفني مورخ 8/2/84 اين صفحه، تحت عنوان معضل ترافيك توضيح داده است: به اطلاع اين شهروند محترم مي رساندكه جهت برطرف كردن معضلات تقاطع بزرگراه يادگار امام و فرحزاد، طرح وسيعي تهيه، تصويب و در حال اجراست.
براساس طرح مذكور، با ادامه بزرگراه يادگار امام، تقاطع فرحزاد حذف و امكان دسترسي از تقاطع فرحزادي- كوهسار و يادگار امام امكانپذير خواهد شد.

تهرانشهر
آرمانشهر
ايرانشهر
جهانشهر
دخل و خرج
در شهر
فرهنگ
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  دخل و خرج  |  در شهر  |  فرهنگ  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |