پنجشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۴
صد خطري كه زندگي ما را تهديد مي كند
تعطيلات آخر هفته
فكرش را بكنيد... يك هفته تمام به انتظار رسيدن دو روز تعطيلي آخر هفته بسيار كار مي كنيد و در آن روزهاي تعطيلي خودتان را مجروح كرده و تعطيلات را در بيمارستان به پايان مي رسانيد. تعطيلات آخر هفته معمولاً تماس هاي تلفني با بخش اضطراري و پذيرش اورژانس هاي بيمارستان ها، تصادفات خودروها و مرگ و مير افزايش مي يابد. طي يك بررسي انجام شده در بخش خدمات رساني آمبولانس لندن ۱۰۹۲۱ تماس تلفني درهفته دارند كه بيشترين تماس ها در روز شنبه (با توجه به تعطيلات آخر هفته كشورهاي مسيحي كه روزهاي شنبه و يكشنبه اند) است. معمولاً  در اين روزها افرادي كه به طور دائم پشت ميز نشين بوده اند بدون اين كه بدن خود را گرم كنند مشغول بازي فوتبال يا هر ورزش پرتحرك ديگر مي شوند. آنها اغلب اوقات فراموش مي كنند كه پا به سن گذاشته و مدت هاست تمرين نداشته اند و به طور مثال تنها قسمت از بدن شان كه انعطاف پذير است همان انگشت هاي دستشان است كه مرتب با صفحه كليد رايانه سروكار دارد.اين افراد معمولاً  در انتهاي بازي ماهيچه هاي بدنشان كشيده شده و به علت كشش مكرر دچار جراحت هاي زانو، شانه و تاندون ها مي شوند.تعطيلات براي مردم سراسر جهان خطرناك است. در تحقيقي كه در مدرسه پزشكي دانشگاه «اوزاكا» در ژاپن به عمل آمده است معلوم شده كه بيشتر زن ها در روزهاي شنبه دچار حملات قلبي مي شوند زيرا زنان ژاپني در تعطيلات آخر هفته در مقايسه با روزهاي معمولي هفته بيشتر گرفتار اضطراب و نگراني و نيز احساس مسئوليت بيش از حد مي شوند.
در روسيه و ليتواني در تعطيلات آخر هفته آمار مرگ در اثر تصادفات، خشونت و مسموميت الكلي و فوت بر اثر بيماري قلبي بالا مي رود و اين امر به زياده روي در مصرف نوشيدني هاي الكلي مربوط است. در ضمن در روزهاي تعطيل مصرف كالري به طور چشمگيري افزايش مي يابد. بخش تغذيه دانشگاه كاروليناي شمالي طي تحقيقي دو ساله به اين نتيجه رسيد كه آمريكايي ها در روزهاي تعطيل آخر هفته ۸۲ كالري بيشتر از روزهاي ديگر مصرف مي كنند و اين يعني خطر چاقي بيشتر و مشكلات بعدي ناشي  از آن.
گروهي از افراد هم وجود دارند كه تقريباً از تعطيلات متنفر هستند. محققان هلندي به نوعي بيماري به نام «بيماري اوقات فراغت» پي برده اند. اين بيماري را با اين نام هم مي شناسند: «بسيار خوب- حالا _ وقتش- است- كه- مريض- شوم.»اين بيماري معمولاً  روي افرادي كه «كمال گرا» و داراي مشغله فراواني هستند اثر مي گذارد.آنها تمام هفته را به شدت كار مي كنند و درست لحظه اي كه مرخصي دارند يا تعطيلات آخر هفته است و مي خواهند استراحت كنند مثلاً  آنفلوانزاي سختي مي گيرند. چنانچه اين تحقيق در هلند را نمونه فرض كنيم، بنابراين بيماري اوقات فراغت روي ۳ درصد از جمعيت جهان اثر مي گذارد. اين افراد معمولاً  مشكل سازگاري دارند. استراحت واقعاً  آنها را نگران مي سازد. احتمال ديگر اين است كه آنها چنان خود را درگير كار مي كنند كه نمي توانند متوجه علائم خستگي و بيماري شوند تا براي پيشگيري از بروز آن اندكي به خود استراحت دهند.
چه بايد كرد؟
مي توان برنامه كاري را تغيير داد به طوري كه مثلاً  به جاي دو روز تعطيلي آخر هفته دو روز قبل از آن را بيكار بود، البته ممكن است آن مشكلات در اين دو روز بروز كند اما حداقل جنبه مثبت اين مسأله اين است كه كمك هاي اوليه در دسترس تان بيش از روزهاي تعطيلي است يا بهترين كار ميانه روي و اعتدال مي باشد. مثلاً  قبل از اين كه شروع به دويدن كنيد اندكي پياده روي نماييد. ورزش كردن در طول هفته بهترين كمك است. اگر مي خواهيد در ورزش يا فعاليتي فيزيكي شركت كنيد مطمئن باشيد بدنتان گرم شده باشد.
اگر مستعد بيماري اوقات فراغت هستيد عصر روز قبل از تعطيلات ورزش كنيد. اگر كارهاي فوق را انجام دهيد و بهتر از همه اولويت هايتان را تغيير داده و به جاي كار بيشتر به اوقات فراغت و خانواده تان اهميت دهيد مشكل تا حد زيادي حل مي شود.
ناديا ذكالوند

آنچه در تفريحات از دست مي دهيد
اغلب كودكان بيش از آنكه با والدين و معلمين خود باشند، اوقات زيادي را با تلويزيون صرف مي كنند. تلويزيون مي رود تا بر اوقات آزاد ما مسلط شود و جانشين مطالعه، بازي، ارتباطات اجتماعي و پيشرفت مهارت هاي ما گردد
002142.jpg
عكس: مسعود خامسي پور
ناهيد دالايي
تفريحات و سرگرمي نبايد براي وقت تلف كردن يا وقت پركردن باشد، بلكه سرگرمي مي تواند راهي براي بارور كردن و پيشرفت زندگي به حساب آيد. انسان مي تواند به خاطر سرگرمي ها فرد بهتري شود. فعاليت هاي تفريحي معين مي تواند به برقراري تعادل و سلامتي در زندگي كمك كند. انسان نبايد درباره لذت بردن از سرگرمي هاي خوب احساس غلطي داشته باشد. همه ما به يك اندازه به تمدد اعصاب لذت بخش و يك ترقي اخلاقي و معنوي در زندگي خود نياز داريم. سرگرمي ها سابقاً شامل انواع خلاقيت ها و مراكز اجتماعي و فرهنگي مي شد كه قادر بود به انسان كمك كند تا از لحاظ فكري، احساسي، جسمي و حتي روحي رشد كند. اينها چيزهايي در حد شوخي و سرگرمي بود كه يا بصورت كارهاي ذوقي يا يك كار مفيد و يا با هدف كسب درآمد انجام مي گرفت.
از جمله اين برنامه ها سفرهاي ماهيگيري يا اتراق در جنگل يا خارج شدن از شهر با خانواده بود. اين انواع تفريحات فكري و جسمي را مي توان به ساير جنبه ها هم بسط داد. مانند درك ارزش يك موسيقي خوب كه مي تواند شامل فراگيري بهترين نوع موسيقي از ساير فرهنگ ها بشود و يا حضور در يك سخنراني يا يك تئاتر خوب، كنسرت و يا موزه.
مواردي از تفريح
* شركت در ورزش ها و بازي ها.
* بدست آوردن اطلاعات با ارزش كه شما معمولاً آنها را مي خواهيد ولي در بدست آوردن آنها غفلت مي كنيد.
* استفاده كردن و يا مشاركت در مهارت ها، استعدادها و توانايي هاي ديگران.
* تجديد ديدارها و ارتباط مانند نوشتن نامه، تلفن زدن يا ملاقات هاي شخصي، تا روابط فاميلي و اجتماعي كه از آنها غفلت شده است تقويت شود.
* مطالعه يك كتاب خوب.
* رسيدگي به گل هاي باغچه يا كارهاي خانه مثل كارهاي چوبي، كنده كاري، گلدوزي، قلاب دوزي، بافندگي، آشپزي يا شيريني پزي.
* استفاده از كلاس هاي درس يا رفتن به سفرهاي علمي.
* كمك به كودكان با برنامه هايي كه بيشتر از برنامه هاي تلويزيون ياد مي گيرند و به خاطرشان مي ماند.
* شركت در فعاليت هاي خدماتي براي مدرسه يا اجتماع.
* كمك به افراد مسن يا همسايه ها در مواقع نياز.
مردم هنگامي كه به اين راهها فكر مي كنند سعي در انجام آنها دارند تا بدين وسيله انساني بهتر باشند. متأسفانه در اين دوران بطور روزافزوني تكنولوژي الكترونيكي، كه انسان را به خمودي مي كشاند، در حال افزايش است. هنر تفريح كردن، به عنوان يك وظيفه خانوادگي تقريباً نابود شده است. اين برايمان آسان تر است كه اجازه دهيم چيزي يا شخصي ما را سرگرم كند.
بيشتر مردم در دو نسل گذشته در دام اشكال معيني از سرگرمي و تفريحات حرفه اي و تجاري گرفتار شده اند. آنها توجه نمي كنند كه ممكن است از رشد توانايي هاي مهم فردي خود غافل شوند. پيشرفت تكنولوژيكي كه مي رود تا مسلط بر دنياي ما شود و ميليونها نفر را به طرف خودش جذب كرده است، تلويزيون مي باشد. تلويزيون روش هاي تفريحات و سرگرمي و الگوهاي زندگي تمام ملل جهان را تغيير داده است. با استفاده صحيح، تلويزيون مي تواند يك واسطه شگفت انگيز براي آگاهي دادن، پيشرفت و توسعه زندگي باشد. همچنين مي تواند درك ما و كودكان ما از دنياي اطرافمان را بالا ببرد. تلويزيون مي تواند آگاهي هاي مهمي درباره وقايع، مردمان مختلف، تاريخ؛ هنرها، علوم و خصلت هاي خوب اجتماعي به ما بدهد ولي بطور متوسط كانال هاي تلويزيوني سعي در ناديده گرفتن چنين پيشرفتي دارند. اغلب مردم ساعات بسياري را بدون اراده صرف تماشاي تلويزيون مي كنند.
اغلب كودكان بيش از آنكه با والدين و معلمين خود باشند، اوقات زيادي را با تلويزيون صرف مي كنند. تلويزيون مي رود تا بر اوقات آزاد ما مسلط شود و جانشين مطالعه، بازي، ارتباطات اجتماعي و پيشرفت مهارت هاي ما گردد.
توانايي يك شخص (مخصوصاً يك فرد جوان) براي تمركز فكر، خواندن، نوشتن و فكر كردن به وضوح مي تواند با دوره هاي طولاني مشاهده تلويزيون تأثير منفي بپذيرد. مطالعه كتاب هاي خوب مهم است. براي اينكه آگاهي ما را افزايش داده و ما را با لغات بيشتر آشنا مي كند. مطالعه به انسان كمك مي كند كه ارتباط بين ايده هاي مجرد فهميده شود، همانطور كه منطق انسان را هم توسعه مي بخشد. اين مسلم است كه موفقيت شما به عنوان يك دانش آموز مقدار زيادي بستگي به مجموعه لغاتي دارد كه مي شناسيد و همچنين آنچه كه هنگام مطالعه درك مي كنيد. اينكه چطور هنگام نوشتن مي توانيد استدلال كنيد بستگي به لغات دارد و هيچ راهي براي شناخت بيشتر لغات وجود ندارد بجز مطالعه كردن.
«با يادگيري نوشتن ،فكر كردن را مي آموزيد » مشاهده مي شود توانايي دانش آموزان در فكر كردن افت كرده است. استدلال، منطق و توالي صحيح افكار در يك جريان اعمالي است كه به دنبال هم مي آيد و به وسيله تمرين مرتب در مطالعه و فكر كردن درباره چيزها تقويت مي شود. تلويزيون در مقام مقايسه معمولاً پيام هايش را بسيار كوتاه مي دهد بطوري كه پي در پي و سريع پيام ها ظاهر مي شود بدون اينكه دنباله اي داشته باشد تا مشخص شود وقايع به چه شكلي اتفاق افتاده است. تلويزيون فرصت فكر كردن عميق راجع به وقايع را از ما سلب مي كند. در تلويزيون توجه اصلي به چنين چيزهايي است: توانايي باقي ماندن در يك تصور، توانايي در تصور اشكال مختلف بدون اينكه هدفي را دنبال كند و توانايي در شنيدن و توجه كردن، اينها مهارت هايي است كه از تماشاي زياد تلويزيون بدست مي آيد. ارتباط شفاهي به انسان كمك مي كند تا توانايي ارائه افكار را بطور واضح پيدا كند. چيزي كه اتفاق مي افتد اين است كه كودكان در صحبت كردن تمرين ندارند و شما به عنوان تماشاگر تلويزيون هيچ اراده اي نداريد. بوسيله تلويزيون ارتباطي يك طرفه برقرار مي شود، ولي براي كسب مهارت در صحبت كردن يك گفت وگوي دو طرفه لازم است. شما حرف مي زنيد سپس به نقطه نظريات ديگران گوش مي دهيد.نه تنها روش خوب صحبت كردن را فرامي گيريد بلكه نسبت به ديگران بردبار هم مي شويد و به آنها احترام مي گذاريد. زماني كه بطور شفاهي يك ارتباط دوستانه برقرار مي كنيد اين باعث مي شود كه روحيه انسان به حد زيادي تقويت شود. پيشرفت صحبت كردن مخصوصاً هنگامي كه والدين براي مطالعه و حرف زدن با كودكان وقت صرف نمي كنند صدمه مي بيند. مردم تصور مي كنند كه كودكان بدون اينكه چيزي به آنها ياد داده شود مي آموزند كه چطور صحبت كنند، ولي سخن گفتن مهارتي است كه پدر و مادرها به بهترين شكلي مي توانند به كودكانشان بياموزند. تلويزيون تمايل دارد به اينكه ارتباطات را از بين ببرد، لذا نظرها را بر روي مردم و فعاليت هاي آنها در صحنه تلويزيون متمركز مي كند ولي نه تمركز بر روي ديدن خود مردم. چه وقت شما چنين صحنه اي را ديده ايد كه گروهي با هم به تماشاي فيلم سينمايي يا تلويزيون بنشينند؟ شايد اگر يك برنامه هيجان زيادي داشته باشد چنين صحنه اي ديده شود و اگر گروهي اين چنين جمع شوند ارتباط فكري ندارند و ارتباط دوستي آنها هم عميق تر نمي شود چون كه هدف اين افراد مشاركت با ديگران يا سعي در شناخت بهتر ديگران نيست و اگر چنين مسأله اي اتفاق افتد تعجبي ندارد كه اغلب احساس نارضايتي كنند. فرهنگيان نگران كاهش مداوم توانايي ها و مهارت هاي كودكان هستند.
موفقيت به موقع در مهارتها مي تواند اعتماد كودك را به توانايي انجام كارهاي علمي در وي رشد دهد. بازي غيررسمي براي پيشرفت مهارت كودكان و فراگيري مشاركت با ديگران اهميت دارد. مهارت افراد كاهش يافته و ۱۰سال به عقب برگشته است. از هنگامي كه مادران به نيروي كار فعال پيوسته اند و مراقبت كودكان خود را به ديگران سپرده اند، اغلب دريافته اند اين آسان تر است كه بگذارند كودكان به تماشاي تلويزيون بنشينند تا اينكه به فعاليت هاي بدني مناسبي بپردازند. البته اين درست است كه كودكان و والدين هر دو لحظاتي را نياز دارند كه با هم باشند و تلويزيون اين فرصت را بوجود مي آورد، ولي اگر به تلويزيون اجازه داده شود كه بر خانه مسلط شود، ارتباط كمتري بين اعضاي خانواده وجود خواهد داشت و والدين شروع به كناره گيري از تربيت كودكان خواهند كرد. بياييد اجازه ندهيم كه چنين اتفاقي بيفتد.گاه تلويزيون وسيله اي است كه باعث عدم رشد مهارت هاي فردي مي شود. اكنون بايد تصميم بگيريم فرصت ها و مهارت هايي را بدست آوريم كه بتوانند تركيبي مفيدتر از تفريحات و سرگرمي ها را در زندگي انسان ايجاد كنند ولي اين طرز تفكر، نظم و كوشش را طلب مي كند. متأسفانه بسياري از سرگرمي  ها (مانند تلويزيون) قوه ابتكار را در فعاليت و خلاقيت از آدمي مي گيرد: انسانها براي هدفي والا به وسيله خداوند در روي زمين قرار گرفته اند. هدف والا همانا رشد كردن، پيشرفت كردن و استفاده كردن از استعدادها و توانايي هاست نه اينكه كوركورانه درگير سرگرمي هاي حاضر و يا اطلاعات سطحي باشيم.

آفتاب سوختگي كودكان
002145.jpg
ما همه خورشيد را دوست داريم. اما نور آن مي تواند خطرناك باشد. دراينجا مي خواهيم به شما نشان دهيم كه چگونه از فرزند خود در مقابل نور خورشيد محافظت كنيم.
هنگامي كه خورشيد مي درخشد، چيزي زيباتر از اين نيست كه با خانواده خود به كنار دريا ، پارك و يا محيطي سرسبز برويم. روزهاي فصل تابستان خوشايند است اما اشعه خورشيد مي تواند به پوست فرزند شما صدمه بزند. بنابراين مهم است تا به خوبي از او در مقابل خورشيد محافظت كنيم.
دكتر «يان وايت» متخصص پوست در انستيتو «سن جان» در لندن معتقد است: اشعه ماوراي بنفش خورشيد هنگامي كه فرزند شما زياد در معرض نور خورشيد قرار مي گيرد، مي تواند پوست وي را بسوزاند و موجب چين خوردگي زودرس پوست بدن بشود، در اين حالت احتمال دارد سرطان پوست پديدار گردد. وي مي افزايد: «كودكان به ويژه با خطر جدي مواجه هستند، نه تنها براي اينكه آنها سالهاي طولاني را در پيش رو دارند و به طور طبيعي مي بايست بيشتر از آنها مواظبت شود، بلكه هنگام بازي آنچنان جذب كارهاي خود مي شوند كه هيچ توجهي به سوزش پوست خود ندارند. هرچند كه پوست آنها بسيار حساس تر و آسيب پذيرتر است.»
هرچند رنگ پوست فرزند شما روشن تر باشد، در مقابل نور خورشيد حساس تر است كودكاني كه موي قرمز، پوست روشن و كك مكي و پرخال دارند در مقال خورشيد زودتر آسيب مي بينند.
آنهايي كه موهاي بلند و چشمان آبي دارند بطور طبيعي كمتر در امان هستند. آسيايي ها و مردمي كه پوست سياه دارند در برابر نور خورشيد بيشتر مقاومت مي كنند. اما در هر حال بچه ها به پوشش و لباس بيشتر نيازمند هستند و بايد در مقابل نور خورشيد محافظت شوند.
هر چند كه بسياري از والدين از فرزندان خود در مقابل تابش نور خورشيد محافظت مي كنند، اما تعدادي از آنها آگاه نيستند كه خورشيد مي تواند اثر مخربي روي پوست اطفال داشته باشد. تحقيقات نشان داده است كه بيش از يك سوم مادران اهميت چنداني به پوست فرزندان خود نمي دهند.
دكتر وايت مي گويد: شواهد بسياري وجود دارد كه نشان مي دهد سرطان پوست در سنين بالاتر، به اين دليل است كه به هنگام كودكي زياد در مقابل نور خورشيد قرار گرفته است.»
استفاده از كرم بر روي قسمت هايي كه مستقيما در مقابل آفتاب هستند، ضروري است. هرچند كه اين امر مي تواند مشكل ساز باشد. زيرا كودكان به راحتي پذيراي آن نيستند، اما مي تواند كمك شاياني كند. كودكاني كه كمي بزرگتر هستند كرم را به خودشان بدهيد و نظارت كنيد تا خود به پوست شان بمالند، آنها با اين عمل احساس بزرگي مي كنند و متوجه مي شوند كه در برابر نور خورشيد بايد دقت بيشتري كنند.
كريستوفر ني يو مي گويد: «محافظت در مقابل آفتاب  مانند مسواك زدن براي بچه ها مهم است. به خاطر بياوريد كه مي بايست حداقل ۲۰ دقيقه زودتر از پماد استفاده كنيد تا مفيد واقع شود.»
راه مؤثر ديگر محافظت در مقابل آفتاب از فرزندتان پوشش لباس است. كريستوفر ني يو مي گويد:«لباس مانع ايده آل در مقابل نور خورشيد است، زيرا كودكان به طور طبيعي آن را مي پوشند. حتي اگر مي خواهيد كودك را در كالسكه قرار دهيد، مطمئن شويد كه حتما سايباني داشته باشد و حتما براي كودك كلاهي تهيه كنيد.
كلاهي با لبه بلند تا كاملا پشت و گوش و گردنش را بپوشاند. سعي كنيد در وسط روز كه اشعه خورشيد زياد است كودكان را كاملا دور نگاه داريد. خطرناك ترين ساعات بين ۱۱ تا ۳ بعد از ظهر است. از عينك آفتابي استاندارد براي كودكان بزرگتر استفاده كنيد.»
اشعه خورشيد هنگامي كه منعكس مي شود بسيار قوي تر و آزاردهنده تر است. هنگامي كه فرزند شما نزديك آب در حال بازي است، نور به آب برخورد مي كند و انعكاس آن روي پوست خطرناك تر است.
پس مي بايست براي محافظت از پوست كودك دقت فوق العاده كرد. اگر در استخر روباز مشغول شنا هستيد، هنگامي كه از آب بيرون آمديد حتما زير سايباني بنشينيد و هر ۱ _ ۲ ساعت يك بار از پماد براي محافظت از پوست خود استفاده كنيد. در مورد فرزند خود نيز مطمئن شويد كه از كلاه و تي شرت استفاده كند. بيني، گوش ها و كتف ها، جاهايي هستند كه زودتر در مقابل نور آسيب مي بينند.
هنگامي كه فرزند شما در كودكستان است يا به مسافرت كوتاهي با دوستان و خويشاوندان خود رفته است قبل از رفتن حتما با لباس و پوشش كافي، وي را مجهز كنيد و به هر كسي كه مسئول آنهاست گوشزد كنيد كه از آنها استفاده كنند. همچنين در ظرف ناهارخوري اش نوشيدني قرار دهيد، زيرا هنگامي كه كودك در بيرون مشغول بازي است هيچ توجهي به اين ندارد كه با عرق كردن، از آب بدنش كاسته مي شود و مي تواند به پوست او صدمه بزند هر چند كه والدين هر روز آگاهيشان نسبت به نگهداري و محافظت فرزندشان بيشتر مي شود، متأسفانه فرزندان باز از نور خورشيد آسيب مي بينند. اگر فرزند شما در مقابل آفتاب سوخت، پوستش قرمز مي شود و چند ساعتي مي خارد و ممكن است تاول هم بزند. ما به شما چند توصيه مي كنيم. آنها را حتما اجرا كنيد. اين هم به نفع شما و هم به نفع كودك شماست:
۱ _ پوست وي را با آب ولرم خنك كنيد (از طريق دوش يا وان و...)
۲ _ مقدار زيادي نوشيدني مانند آب سرد يا جوش به او بدهيد.
۳ _ از محلول مسكن پس از آفتاب سوختگي استفاده كنيد.
۴ _ فرزندتان را از آفتاب دور نگهداريد تا كاملا بهبود يابد.
۵ _ اگر علايم شديد شد حتما به پزشك معالج مراجعه كنيد.
نور زياد باعث آفتاب سوختگي مي شود كه بالقوه ممكن است خطرناك باشد.
علائم آن مي تواند تب يا استفراغ باشد و وضع عمومي وي خوب نباشد. اگر چنين علائمي را مشاهده كرديد به اين دستورات عمل كنيد.
۱ _ كودك را در اتاق خنك و تاريك بخوابانيد
۲ _ به او مايعات مانند آب سرد و جوش بدهيد
۳ _ با آب ولرم دست، پا و پيشاني وي را بشوييد و سعي كنيد درجه حرارت بدنش كاهش يابد، سپس فورا با دكتر معالج او تماس بگيريد.
با برخوردهاي مناسب و احتياط لازم، كودك شما مي تواند لحظات خوبي را زير نور خورشيد داشته باشد.
منبع: پارنتز parents
ترجمه: كتايون طاهباز

اجتماعي
ادبيات
انديشه
سياست
فرهنگ
موسيقي
ورزش
|  ادبيات  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  موسيقي  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |