شنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۴
سياست
Front Page

استراتژي القاعده از زبان يك خبرنگار اردني
القاعده كابوس غرب
002544.jpg
القاعده چه پديده اي است؟ از كجا تأمين مالي مي شود؟ آيا واقعاً كابوس غرب است؟ برنامه اين سازمان چيست و چه مي خواهد بكند؟ اينها همه پرسش هايي است كه هر يك تا كنون بارها موضوع مقالات تحليلي، مصاحبه ها و اظهار نظرهاي مختلف قرار گرفته است.
نام القاعده به معناي همان «پايه» به سال ۱۹۸۸ برمي گردد و از كلمه اي ريشه گرفته كه به يكي از مهمانخانه هاي بن لادن اشاره دارد. در دفتر اين مهمانخانه مجاهديني كه براي جنگ به افغانستان مي رفتند ثبت نام مي شدند. اين دفاتر ثبت بعدها به بن لادن كمك كرد تا ارتباطات گسترده اي با جنگجويان اسلامي در سراسر جهان داشته باشد. نكته قابل توجه اين سازمان براي سرويس هاي اطلاعاتي غرب گستردگي آن در سراسر جهان و همچنين شبكه تأمين مالي آن است كه بدون شك فقط از ناحيه ثروت شخصي بن لادن تأمين نمي شود.
القاعده به كابوس غرب تبديل شده است و البته بهانه اي خوب براي برخي سوء استفاده ها و پايه اي براي بعضي استراتژي ها هم هست
002553.jpg
به گفته سرويس هاي اطلاعاتي عرب، اعضاي فعال القاعده ۲۸۳۰ نفر هستند كه شامل ۵۹۴ مصري، ۴۱۰ اردني، ۲۹۱ يمني، ۲۵۵ عراقي، ۱۶۲ سوري، ۱۷۷ الجزايري، ۱۱۱ سوداني، ۶۳ تونسي، ۵۳ مراكشي و ۳۲ فلسطيني است. اما هيچ كس به غير از خود بن لادن از صحت و سقم اين اعداد و ارقام خبر ندارد.
اين روزها ديگر بن لادن و جستجو براي يافتن او تب و تاب گذشته را ندارد، اگر چه هنوز جناح ها و گروه ها و افراد قدرتمند از اين موضوع براي تصفيه حساب هاي ميان خود استفاده مي كنند.
اخيراً مقامات اطلاعاتي آمريكا هشدار داده اند كه شبكه القاعده در حال طراحي موج جديد حملات تروريستي انتحاري در لندن و شهرهاي بزرگ آمريكاست.
القاعده حقيقتاً به كابوس غرب تبديل شده و البته بهانه اي خوب براي برخي سوء استفاده ها و پايه اي براي بعضي استراتژي ها هم هست. اخيراً يك روزنامه نگار اردني در كتابي به اين سئوال پاسخ داده كه القاعده حقيقتاً چه مي خواهد. آنچه او نوشته است بيشتر به يك فرضيه شبيه است، اما در ميان انبوه نوشته هايي كه درباره القاعده از جوانب مختلف منتشر مي شود، خواندن اين هم قابل چشم پوشي نيست.
***
اگر كسي باشد كه واقعاً تصوري از آنچه القاعده مي خواهد، داشته باشد، فؤاد حسين خبرنگار اردني است. او نه تنها زماني را در زندان در كنار زرقاوي گذرانده بلكه با بسياري از رهبران القاعده هم ارتباط برقرار كرده است. براساس همين ارتباطات و منابع خبري، او در كتابي برنامه اصلي سازمان القاعده را به تفصيل شرح داده است.
اين خبرنگار اردني نكته قابل اعتمادي دارد و آن اين است كه توانسته ابومصعب زرقاوي تروريست شماره يك تحت تعقيب را متقاعد كند كه به او اعتماد نمايد. شايد اين نكته كه مدت ها قبل اين دو با هم در زندان بوده اند به اين اعتمادسازي كمك كرده است. سال ها پيش كه حسين يك زنداني سياسي بوده با انجام مذاكراتي به بيرون آوردن زرقاوي از سلول انفرادي كمك كرده است.
شايد هم اين اعتماد سازي به دليل صداقت و صراحت حسين بوده است. دليل آن هر چه كه باشد نتيجه اين شده كه فيلمي كه حسين درباره زرقاوي ساخته حتي در وب سايت هاي نزديك به القاعده هم نمايش داده شده است.
اين خبرنگار اردني مي گويد:
«اين موضوع نشان مي دهد كه آنها حداقل احساس درك شدن پيدا كرده اند.»
نزديك شدن و برقراري تماس با محافل داخلي القاعده حتي براي يك خبرنگار عرب هم آسان نيست. اما حسين كه در امان مستقر است موفق به برقراري اين ارتباط شده و آن را به يك كتاب فوق العاده تبديل كرده با نام «زرقاوي نسل دوم القاعده.»
اگر حسين را مثلاً در يكي از كافه هاي امان ملاقات كنيد او را مردي آرام و خونسرد مي بينيد كه هيچ نشانه اي از يك جاسوس سرويس مخفي در خود ندارد. اما همين مرد لاغراندام بي سرو صدا از برنامه كار خطرناك ترين شبكه تروريستي دنيا و از استراتژي آن براي دو دهه آينده خبر دارد و آن را گزارش كرده است. اين برنامه وحشت آور حاصل فكر افراد متعصبي است كه در دنياي خود زندگي مي كنند، اما با اقداماتشان دنياي واقعي ديگران را هم تحت تأثير قرار داده اند.
يكي از مهمترين منابع حسين در اين كتاب، سيف العدل مصري است كه متهم به مشاركت در حملات سال ۱۹۹۸ به سفارتخانه هاي آمريكا در نايروبي و دارالسلام است. اف.بي.آي براي سر او ۵ ميليون دلار تعيين كرده است. سرويس هاي اطلاعاتي غرب اكنون اين احتمال را مطرح مي كنند كه سيف العدل ممكن است در يكي از كشورهاي همسايه عراق باشد.
حسين واقعاً با عدل ارتباطي برقرار كرده و در دو صفحه نخست كتابش نسخه اي از نامه دست نوشته اي را به چاپ رسانده كه عدل براي نويسنده فرستاده است. در نامه اصلي كه ۱۲ صفحه است، عدل درباره اختلاف نظرهاي ميان زرقاوي و اسامه بن لادن در جريان جنگ افغانستان توضيح داده است. فؤاد حسين مي گويد: «حرف هاي سيف العدل در درك استراتژي القاعده نقش مهمي دارد.»
اين خبرنگار اردني در مقدمه كتابش نوشته است: «من با گروه هاي مختلفي از اعضاي القاعده با ايدئولوژي هاي مختلف مصاحبه كردم تا دريابم چطور جنگ ميان تروريست ها و واشنگتن در آينده به پيش مي رود.»
سپس در صفحات ۲۰۲ تا ۲۱۳ اين كتاب سناريويي را توضيح مي دهد كه هفت مرحله دارد و القاعده اميدوار است در اين هفت مرحله يك حكومت اسلامي ايجاد كند كه غرب براي مقابله با آن بسيار ضعيف است.
* مرحله اول: اين مرحله به «مرحله بيداري» موسوم است و قبلاً كامل شده. دوره اين مرحله بين سال هاي ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۳ يا دقيقاً از حملات تروريستي ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ تا سقوط بغداد در سال ۲۰۰۳ طول كشيده است. هدف حملات ۱۱ سپتامبر تحريك آمريكا به اعلام جنگ با دنياي اسلام بوده كه اين كار، مسلمانان را بيدار كرده است. استراتژيست ها و طراحان القاعده اين مرحله اول را بسيار موفقيت آميز مي دانند: چرا كه ميدان نبرد گشوده شده آمريكايي ها و هم پيمانانشان به اهداف آسان تري تبديل شده اند. القاعده اكنون خوشحال و راضي است كه پيامش در همه جا شنيده مي شود.
* مرحله دوم:اين مرحله «گشودن چشم ها» نام دارد و به گفته حسين، اكنون در جريان است و تا سال ۲۰۰۶ طول مي كشد.
حسين مي گويد: القاعده اميدوار است كه جامعه اسلامي را نسبت به وجود توطئه غرب هوشيار كند. در اين مرحله القاعده مي خواهد سازمان خود را به يك جنبش تبديل كند. شبكه القاعده در اين مرحله روي عضوگيري از ميان جوانان سرمايه گذاري مي كند. عراق مركز همه اين فعاليت هاست و رويارويي مستقيم با دشمن در آ نجا صورت مي گيرد. البته در ديگر كشورهاي عربي هم پايگاه هايي ايجاد مي شود.
* مرحله سوم:اين مرحله، مرحله «قيام و ايستادگي» نام دارد و از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۰ به طول مي انجامد.حسين مي گويد: براساس اطلاعات دريافت شده از منابع خبري است، در اين مرحله، تمركز روي سوريه وجود دارد. كادرهاي نبرد از هم اكنون آماده شده اند و بعضي در عراق مستقر هستند. پيش بيني مي شود كه حملاتي به تركيه و حتي اسرائيل صورت گيرد.
طراحان و برنامه ريزان القاعده اميدوارند كه حملات به اسرائيل باعث شود كه اين سازمان به رسميت شناخته شود. حسين مي گويد: كشورهاي همسايه عراق همچون اردن در معرض خطر هستند.
* مرحله چهارم:اين مرحله بين سال هاي ۲۰۱۰ و ۲۰۱۳ است و به نوشته حسين در اين مرحله القاعده قصد فروپاشاندن «دولت هاي منفور عربي» را دارد. پيش بيني هاي القاعده اين است كه كاهش قدرت اين رژيم ها به تقويت و تحكيم القاعده منجر مي شود. به طور همزمان حملاتي به منابع عرضه نفت صورت مي گيرد و با استفاده از «تروريسم سايبر» اقتصاد آمريكا هم هدف قرار مي گيرد.
* مرحله پنجم:در اين مرحله، يك حكومت اسلامي اعلام مي شود. برنامه القاعده اين است كه در اين زمان يعني بين سال هاي ۲۰۱۳ و ،۲۰۱۶ نفوذ غرب در جهان اسلام چنان كاهش يافته و اسرائيل چنان تضعيف شده كه جنبش مقاومت ديگر هيچ ترسي به خود راه نمي دهد. القاعده اميدوار است كه در اين زمان، حكومت اسلامي بتواند نظم جديد جهاني ايجاد كند.
* مرحله ششم: حسين بر اين باور است كه از سال ۲۰۱۶ به بعد مرحله «رويارويي كامل» شروع مي شود. وقتي حكومت اسلامي اعلام شود «ارتش اسلامي» آن نبرد ميان «مؤمنان و كافران» را شروع مي كند. اين همان نكته اي است كه اسامه بن لادن بارها پيش بيني كرده است.
* مرحله هفتم:اين مرحله نهايي «پيروزي قاطع» نام دارد. حسين مي نويسد كه از ديد القاعده چون بقيه دنيا مغلوب يك ميليارد و نيم مسلمان شده اند حكومت اسلامي بدون شك پيروز مي شود. اين مرحله بايد تا سال ۲۰۲۰ كامل شود، اما جنگ نبايد بيشتر از دو سال طول بكشد. اما اين سناريو چقدر جدي است؟
فؤاد حسين نويسنده اين كتاب مي گويد: «القاعده هيچ امتيازي نمي دهد و سازشي نمي كند.» اين طرح هفت مرحله اي از نظر حسين، يك دستورالعمل و نقشه راه براي همه مبارزان القاعده از طيف هاي مختلف است. حسين يك هشداردهنده هيجاني نيست، بلكه يك روزنامه نگار جدي است و كتاب او درباره زرقاوي بسيار بهتر از همه گزارش هاي ديگري است كه در كشورهاي عربي درباره اين موضوع به چاپ رسيده است.
سال گذشته اين خبرنگار اردني فيلمي ساخت كه با استقبال و علاقه زيادي رو به  رو شد و از شبكه هاي تلويزيوني اروپايي پخش شد. او در آن فيلم به ماشين تبليغات اينترنتي القاعده پرداخته و از نزديك آن را بررسي كرده بود.
با اين حال، به هيچ ترتيبي نمي توان اثبات كرد و يا به اطمينان رسيد كه سناريويي كه او به عنوان طرح درازمدت القاعده مطرح كرده مرحله به مرحله پيش مي رود. فعاليت شبكه القاعده اكنون اين طور كه در اين سناريو آمده نيست.
رهبري مركزي آن اكنون مانند گذشته درخششي ندارد و دستورات مستقيم ديگر صادر نمي شود. اين طرح فرضي كه براي سال هاي ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۰ ارائه شده بيشتر به مجموعه اي از ايده ها شبيه است كه به عنوان دورنما مطرح شده و شباهتي به يك برنامه ريزي از پيش تعيين شده ندارد. اينكه القاعده بتواند در سراسر دنياي اسلام يك حكومت اسلامي ايجاد كند، تفكر مبهمي است؛ چرا كه اين برنامه ۲۰ ساله بيشتر بر تفكراتي خاص استوار است و با واقعيت خيلي فاصله دارد. اين موضوع به ويژه براي مراحل چهار تا هفت صادق است.
اما اين به آن معني نيست كه مي توانيم به راحتي همه آنچه فؤاد حسين كشف كرده را ناديده بگيريم. چند مرحله از مراحل ارائه شده در اين برنامه، قابل توجه است.
اينكه سوريه كانون توجه مجاهدين قرار گيرد، از سوي كارشناسان بسيار مطرح شده است.
در آغاز ماه اوت پيامي بر روي يكي از وب سايت هاي سوريه اي خطاب به مجاهدين در سوريه منتشر شد با اين مضمون كه: «آماده باشيد، نيروگيري را بيشتر كنيد، زنگ ها را به صدا درآوريد.»
همچنين از نظر جهادي ها اسرائيل و تركيه اهداف منطقي براي رويارويي هستند. حسين مي گويد: «القاعده هر جنگي را يك پيروزي مي داند، چون مدت ها بود مسلمانان سلاحي نداشتند.»
حرف هاي اين خبرنگار اردني چندان هم غيرمنطقي نيست. رهبران القاعده مثل زرقاوي حملاتي را به خود اردن انجام داده اند. آنها همچنين در مقاطع و موقعيت هاي مختلف اعلام كرده اند كه بيت المقدس هدف اصلي شان است.
اين تفكر كه در  آينده القاعده مي تواند به جنبشي تبديل شود كه جوانان را به خود جذب كند، با توجه به تلاش سنگين تبليغاتي القاعده، چندان دور از ذهن نيست.
نكته جالب توجه اين كتاب و حرف هاي حسين آن است كه در آن هيچ اشاره اي به غرب نشده است. به نظر مي رسد اين حملات، عاملي براي تدارك هدف نهايي يعني ايجاد حكومت اسلامي است. حملاتي مانند نيويورك، مادريد و لندن به تنهايي هدف نيستند، بلكه راهي براي رسيدن به يك هدف بزرگترند و گام هايي هستند در مسير افزايش ناامني در غرب. امروزه درك حقيقي القاعده از هر زمان ديگري دشوارتر است.
اين سازمان اكنون به شعبه ها و هسته هايي نه چندان مرتبط با هم و افرادي تبديل شده كه قبلاً هيچ ارتباطي با القاعده نداشتند، اما اكنون به نام القاعده فعاليت مي كنند.
تصور اينكه دستورات به طور مستقيم از رأس سازمان صادر مي شود، تصور دشواري است؛ چون اسامه بن لادن همه وقت خود را براي حفظ جانش و ادامه بقا صرف مي كند.
از سوي ديگر، تفكيك ميان سربازان سازمان و هواداران آن كاري دشوار و پيچيده است. در اين راه خيلي آسان، مي توان در دام اطلاعات غلط افتاد و القاعده خود در اين زمينه فعال است. حتي سناريوي حسين را هم بايد با بدگماني به قضاوت نشست.
اما كتاب او را بايد خواند و مورد بررسي قرار داد چون تلاشي است براي دريافتن اينكه القاعده به چه فكر مي كند، چه مي خواهد و چگونه به هدفش مي رسد.

نگاه امروز
پديده
عباس لقماني

داستان از كجا آغاز شد؟ به راستي كه:
فعلهاي باژگونه است اي سليم
سركشي فرعون مي دان از كليم
پديده القاعده و ظهور آن در صحنه سياسي دنيا در سالهاي اخير همواره اين پرسش را مطرح كرده است كه اين جريان فكري چگونه شكل گرفت و به كجا خواهد انجاميد. جريانهاي فكري در قرن بيستم و بخصوص در اواخر آن هيچگونه شباهتي با اين پديده نوظهور كه خاستگاه آن نيز جغرافيايي محدود دارد، نداشت.
جنبش دانشجويي در اروپا و به تبع آن ظهور گروههايي كه درصدد فروپاشي حكومتها بودند تا اندازه زيادي از ايدئولوژي هايي پيروي مي كردند كه در آن مرحله مورد ستايش گروههاي پيشرو و متفكر جامعه بود. پديده بريكاردهاي سرخ در ايتاليا و يا گروه بادرماين هف در آلمان بر پايه اي بنياد نهاده شده بود كه نمي توانست به كشمكش با دولتمردان حاكم منتهي نشود.
در اوج اين درگيريها نيروي ديگري نيز در صحنه ظهور كرد كه نخستين هواپيماي مسافربري را ربود و جهان را متوجه ملتي كرد كه تا آن هنگام از سوي هيچ دولتي به رسميت شناخته نشده بود. فلسطينيان به يكباره جهان را با چالشي نو روبرو كردند و در راه رسيدن به حقوق خود از همياري گروههاي معارض اروپايي نيز بهره بردند. اين داستان هنگامي كه نسل نويي از مخالفان حكومتها در جهان عرض اندام كرد به بوته فراموشي سپرده شد. سردمداران نهضتهاي اواخر قرن بيستم يا فراموش شدند يا در درگيريها جان باختند و يا همچون كارلوس به زندان افتادند.
القاعده كه اكنون در دنيا ظهور كرده است با هيچ يك از جريانهاي پيشين قابل مقايسه نيست و آنان كه در پي آمدند فقط گروه معدودي را مجذوب كردند ولي همين گروه معدود جهان را به چالش كشيده است. سرگذشت القاعده به راستي كه به مصداق سخن مولاناي بلخ است كه سركشي فرعون مي دان از كليم. فعلهاي باژگونه است اي سليم. اين داستان هم چنان ادامه دارد.

|  اقتصاد  |    اجتماعي  |   انديشه  |   سياست  |   فرهنگ   |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |