سه شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۸۴ - - ۳۷۹۹
خاطره آباداني ها سرگردان مانده است
هتل بي ستاره
001368.jpg
عكس:علي اكبر شيرژيان
بنيامين صدر
سالهاست كه از هتل اينترنشنال تهران با آن هيبت مهيبش كه بيشتر به ابعاد بزرگ شده يك لانه زنبور خاكستري رنگ سيماني مي ماند، كمترين نشانه اي از زيبايي زندگي جمعي و نشانه هايي از معماري مدرن ايراني به چشم نمي خورد.
با هر نگاه به هتل متروك، جز ابعاد خشن آهن و ميلگرد فرو رفته در سيمان بر فراز پلي قديمي كه سيدخندان مي نامندش و تصويرش روزگاري عنوان يكي از مظاهر حركت جامعه ايران به سوي مدرنيته نمايش داده مي شد، چيز جذاب ديگري نخواهيد ديد. انگار همين ديروز بود كه باد صبا اثر جاودانه لاموريس فرانسوي كليد خورد و  آنگاه كه باد سركش با گذر از جاي جاي ايران به پايتخت  پرهياهوي تهران با شب هاي پرستاره اش رسيد، هتل اينترنشنال تهران جزو مهمترين و زيباترين بناهاي به تصوير كشيده شده در آن فيلم مستند تاريخي بود.
شايد دليل انتخاب هتل اينترنشنال تهران از سوي لاموريس به عنوان يكي از چند بناي زيباي تهران به اين دليل بوده است كه تمام مراحل طراحي و ساخت اين هتل 5 ستاره به دست مهندسان و معماران ايراني صورت گرفته و به نوعي مي توان از آن با عنوان نخستين هتل مدرن ايران نيز نام برد كه در يكي از مهمترين و زيباترين نقاط
آن روز پايتخت، يعني تقاطع خيابان شميران (دكتر شريعتي) و بزرگراه رسالت بنا شده و به دليل نزديكي به چند مجموعه مهم دولتي و وزارتخانه از اهميت مكاني و جغرافيايي خاصي نيز برخوردار است. از سوي ديگر مجاورت با يكي از دانشكده هاي دانشگاه خواجه نصير الدين طوسي و پل سيد خندان كه تنها پل ثابت با پايه بتني شهر تهران نيز هست، بر اهميت فرهنگي و جغرافيايي هتل اينترنشنال سابق مي افزايد.
فيلم مستند باد صبا كه در اواسط دهه 1350 خورشيدي ساخته شد، به معرفي جاذبه ها و ويژگي هاي تاريخي، بومي و اقليمي سراسر كشور مي پردازد و آنگاه كه به معرفي قلب تپنده ايران زمين، تهران مي رسد با حركت دوار دوربين بر فراز آسمان به مثابه چرخي بادگونه بر فراز خيابان هاي پر رفت وآمد آن سالهاي پايتخت، نمايي ديدني را از هتل اينترنشنال تهران و مجموعه تفريحي آن در قلب تصوير ثبت مي كند كه هر چند در كنار ديگر زيبايي هاي به تصوير كشيده شده در آن فيلم بنايي كوچك است، اما نشان از حركت
رو به رشد معماري مدرن و شهرسازي نوين در ايران دارد كه امروز اثر كمي از آن به چشم مي خورد.
آغاز راه ساخت
آغاز كار ساخت هتل اينترنشنال تهران به اواسط دهه 1340 خورشيدي باز مي گردد. بهمن باتمان قليچ يكي از نزديكان دربار محمد رضا پهلوي به سال 1346 فاز اول ساخت هتل اينترنشنال را در گلوگاه گذر مسافران و زائراني كه به قصد زيارت امامزاده صالح از جاده قديم شميران راهي ميدان تجريش مي شدند، افتتاح كرد.
هتل اينترنشنال تهران بيشتر به قصد اسكان رجال و كارمندان متمول و سرشناس دولت كه در شهرستان ها اقامت داشتند و به قصد سياحت يا زيارت به تهران مي آمدند، بنا شد.
كار ساخت هتل اينترنشنال تهران در مساحتي نزديك به 4 هكتار با 850 اتاق، 4 سالن اجتماعات به همراه يك مجموعه ورزشي و 3 آسانسور كه از عمارت، هتلي 5 ستاره مي ساخت، سرانجام در سال 1356 خورشيدي به پايان رسيد. اين در حالي است كه در آن سالها پايتخت، شاهد حضور نمايندگان هتل هاي زنجيره اي بين المللي و ساخت چندين هتل 5 يا 4 ستاره بين المللي بود. هتل اينترنشنال تهران به عنوان رقيبي قدرتمند براي جذب گردشگر و مسافر با شعب هتل هاي بين المللي خودنمايي مي كرد. هتل اينترنشنال فعاليت خود را تا پيروزي انقلاب 57 ادامه داد. اين هتل تا روزگاري كه رونق داشت، درآمد بسيار خوبي نيز كسب مي كرد. از محل اين درآمد، هزينه هاي جاري 3 بيمارستان در تهران و همچنين تامين مايحتاج و هزينه هاي 250 خانواده
بي  بضاعت تهراني تامين مي شد.
001371.jpg
عكس:علي اكبر شيرژيان
هتلي كه خوابگاه شد
پس از پيروزي انقلاب بهمن باتمان قليچ كه از سرسپردگان رژيم كودتا بود، از ايران مي گريزد و به خارج از كشور پناهنده مي شود. تا اينكه پس از تغيير و تحولات آن سالها، هتل اينترنشنال كه مدير ندارد و صاحب سابق آن نيز در گوشه اي  از ينگه دنيا با مرگ دست و پنجه نرم مي كند، از سوي گروهي از دانشجويان دانشگاه علم و صنعت ايران مصادره مي شود و با تبديل شدن به خوابگاه به ناگهان تغيير كاربري مي دهد. چندي بعد پرسنل نيروي دريايي هم همين استفاده را از هتل بردند، تا اينكه در اوايل دهه 1360 و درست در كوران جنگ ايران و عراق، هتل به صورت قطعي مصادره مي شود و در اختيار بنياد آسيب  ديدگان جنگ قرار مي گيرد. بدين سان آخرين كساني كه ميهمان ناخوانده هتل اينترنشنال تهران شدند، حدود 650 خانواده مهاجر و مظلوم جنگي بودند كه از سال 1362 تا اوايل
دهه 70 يعني چند سال پس از پذيرش قطعنامه 598 در آنجا زندگي مي كردند.
۸ سال جنگ و بي خانماني و آوارگي هزاران نفر از هموطنان مظلوم سبب مي شد تا مكان ها و بناهاي بسياري در شهرهاي غير مرزي كشور كه از سوي هواپيماها و موشك هاي رژيم ديكتاتوري بعثي عراق كمتر تهديد مي شدند دراختيار آوارگان جنگي قرار بگيرد و هتل اينترنشنال تهران كه روزگاري هزينه هاي 250 خانواده بي بضاعت تهراني را تامين مي كرد نيز، اكنون به آشيانه 65 خانواده اي تبديل شده بود كه شب ها با گوش دادن به راديو، پايان جنگ تحميلي را انتظار مي كشيدند. تاسيسات زيربنايي هتل، هر روز مستهلك تر از روز قبل مي شد و در غفلت جمعي، بسياري از اشيا و قطعات با ارزش تاسيساتي آن، مورد دستبرد قرار مي گرفت. سالها به همين منوال گذشت تا اينكه در سال 1372، تشكيلات مهاجران جنگي كه آن زمان سرپرستي بقاياي هتل اينترنشنال سابق را بر عهده داشت، با پرداخت حدود 70 ميليون تومان به 480 خانواده اي كه از زمان جنگ در هتل باقي مانده بودند، هتل را
به طور كامل خالي كرد. از اين پس، اتاق هاي هتل  اينترنشنال به محل امني براي معتادان، بزهكاران و افراد فاسد تبديل شد. حتي تا چند سال پيش، از روي پل سيدخندان چرخ دستي نان خشكي ها كه آن را به طبقات بالاي هتل برده بودند، پيدا بود، حالا هتل از همه اينها خالي است. هر چند كه قامت نازيبا و ظاهر زشت آن، چهره منطقه را از جلوه انداخته و سگ هاي ولگرد نيز در حياط مشترك دانشگاه خواجه نصير و هتل متروك، آسايش و امنيت عابران و بخصوص دانشجويان را تهديد مي كنند.
از اين گذشته، چند سال پيش زنگ خطر تهديد ساختمان نيمه خراب هتل، براي سلامت عابران با افتادن قطعات شيشه از سطوح بالايي ساختمان به صدا درآمد. تا جايي كه دختري 4 ساله و پسري 6 ساله بر اثر سقوط قطعات خرد شده شيشه جان خود را از دست دادند و پس از آن شهرداري منطقه به اين فكر افتاد كه تمام شيشه ها و حتي چارچوب پنجره ها را كنده و ديوارهاي مياني را براي جلوگيري از تجمع اراذل و اوباش و بزهكاران از ميان بردارد. بدين سان، زشتي هتل زيباي سابق دوچندان شد.
مالكيت پرماجرا
در بهار سال 1370، با توافق وزارتخانه پست و تلگراف و تلفن آن زمان و بنياد مستضعفان و جانبازان، قرار شد كه ساختمان هتل اينترنشنال سابق به دليل مجاورت با وزارتخانه پست و تلگراف و تلفن و از سوي ديگر به دليل بي رغبتي بنياد در اداره آن، براي شركت ملي پست خريداري شود. تا اينكه 3 سال بعد،  در سال 1373 و پس از خروج ميهمانان ناخوانده مهاجر از هتل، بنياد مستضعفان موظف شد كه سند مالكيت هتل اينترنشنال را به نام شركت ملي پست ايران درآورد كه در همين گير و دار، دادگاه راي داد كه اين ملك بايد به تصرف بنياد مستضعفان و جانبازان درآيد. در سال 1379، بنياد، هتل اينترنشنال تهران را به شكل قطعي و به مبلغ يك ميليارد و 200 ميليون تومان به پست منتقل كرد و كار به ظاهر، سرانجامي خوش يافت.
اما سرگذشت هتل تهران همانند قصه داراب و اسكندر است. چرا كه هتل، زماني كه به وزارت پست و تلگراف و تلفن سابق منتقل مي شد، پروانه ساخت نداشت و
جريمه   اي بايد پرداخت مي شد تا اسناد انتقال، قطعي شود. موضوع به بنياد مستضعفان و جانبازان منعكس شد كه هنوز مالك بود، اما بنياد هم زيربار پرداخت جريمه نرفت و بدين سان پاي شهرداري منطقه 7 تهران نيز به ميان آمد. اما از آنجايي كه قسمت عمده ساختمان قبل از حاكميت قانون شهرداري ساخته شده بود، به رغم تمام مكاتبه ها و پيگيري هاي شهرداري و به دليل اينكه قانون عطف به ماسبق نمي شود، موضوع به ظاهر پايان يافت و هتل اينترنشنال تهران با حق مالكيت وزارت پست و تلگراف و تلفن به همان شكل  رها شد تا امروز كه هنوز هم هيچ مقام مسئولي در خصوص ساماندهي و روشن شدن تكليف بناي نيمه مخروبه هتل اينترنشنال تهران، حاضر به پاسخگويي نيست. اين درحالي است كه در زمان تصدي غلامحسين كرباسچي بر شهرداري تهران، بحث هايي پيرامون تبديل شدن اين هتل به پاركينگ طبقاتي مطرح شد كه به دليل مخالفت شركت پست كه به ظاهر نيز منطقي بود،
نتيجه اي در برنداشت. به هر حال، هتل از مقاومت بسيار خوبي برخوردار بوده و با يك عزم جدي و اراده اي قوي كه مستلزم همكاري شهرداري تهران با شركت ملي پست است، مي توان دوباره آن را به روزهاي پررونق گذشته بازگرداند. لحظه ها به سرعت مي گذرند و آن هتل مخروبه همچنان بلاتكليف بر سر نبش، به جان كندن ايستاده است تا شايد تصويربرداري دوباره براي ثبت تصويرش بيايد و اين بار نه از سر شوق، بلكه براي بيان زشتي آن.

سرانجام سخت
هم اكنون و به گفته مقامات مسئول شهرداري، 250 متر از ساختمان هتل اينترنشنال تهران در محدوده طرح اصلاحي شهرداري قرار دارد و بديهي است كه گذشتن از اين مقدار زمين آن هم با نبش دوبر در آن نقطه از تهران، براي شركت پست كار بسيار دشواري است. از طرفي خراب كردن و ساخت مجدد بنا علاوه بر هزينه هاي بسياري كه براي مالك هتل متروك دربردارد، به دليل آنكه هتل جزو معدود بناهايي است كه قابليت تغيير كاربري ندارد، در عمل امكانپذير نيست و به نظر مي رسد كه اراده چنداني نيز براي روشن شدن تكليف هتل وجود نداشته و كسي نيز تمايل چنداني براي پاسخگويي در اين خصوص ندارد.

يادداشت
روزشماري مرگ
مهين درويش
ساختمان بزرگ متروكي كه كلاغ هاي دودخورده حوالي پل سيدخندان براحتي از اين پنجره ها و درهاي شكسته وارد آن مي شوند و از سمت ديگرش بيرون مي آيند، به يكي از اجزاي غيرقابل تغيير فضاي شهري تبديل شده است. مسافركش ها سالهاست در سايه ساختماني رنگ پريده و صبور پناه مي گيرند و سواره  هايي كه از روي پل سيدخندان مي گذرند، ديگر نه چشمشان اين ساختمان مرده را مي بيند و نه به سرنوشت آن فكر مي كنند.
جرم زايي، نياز مبرم برخي ادارات به استفاده از اين فضا براي بناكردن ساختمان خود و ضرر سرمايه خوابيده در پاي يكي از پر رفت و آمدترين پل هاي سواره گذر تهران هم نتوانست اين ساختمان را از جايش تكان بدهد. هتل اينترنشنال يا همان هتل جنگزده ها، حتي در سالهايي كه تب خريد و فروش تراكم در تهران بالا گرفته بود و از هر فرصتي براي سودجويي بهره گرفته مي شد، جان سالم
به در برد. هر از چند گاهي رسانه ها گزارشي از وضعيت اين هتل تهيه مي كنند و دوباره موضوع به فراموشي سپرده مي شود. ديوارهاي اين هتل كه لايه لايه فرو مي ريزند، خاطرات زيادي را در خود ضبط كرده اند؛ صداي گريه ها و شيون هاي عزيز ازدست دادگان و كودكي با لهجه جنوبي كه ماندن در يك اتاق را شكوه مي كنند.
آخرين ميهمانان اين هتل با سايرين بسيار متفاوت بودند. ديگر از بگو و بخند ها و گذران اوقات خوش سفر در اين اتاق  ها خبري نبود. اين مسافران نيز اگرچه ديرپاتر از سايرين بودند، هتل را گذاشتند و رفتند. كليد اتاق ها ديگر به مسافر ديگري سپرده نشد، هتل مانده بود و سكوت درونش كه با سر و صداي خيابان و بوق هاي كشيده آشفته مي شد. صداها وقتي فهميدند كه اين ساختمان خالي است، به آشفتن خواب هتل قديمي بسنده نكردند. سالهاي سال معتادان، رانده شدگان اجتماع، اين ساختمان متروك را مامن خوبي براي خود مي دانستند.
كنترل اين ساختمان و جلوگيري از ورود بزهكاران در يك فضاي محدود شده با درها و ديوارها كار چندان مشكلي نبود. جرم زايي هتل متروك پايان يافت، ولي تاثيرات منفي آن بر فضاي شهري از بين نرفت.
پل هوايي عابرپياده هم مشرف بر ساختمان اين هتل شد و هر روز چشم هاي نظاره گر بيشتري را به عرياني و درماندگي اين ساختمان انداخت، اما باز هم براي پايان يافتن شرمساري اين ساختمان از عمر بيش از حد خود، اتفاقي نيفتاد. اكنون زائده اي در جوار پل سيدخندان وجود دارد كه تنها با تار مويي به زندگي وصل است و معلوم نيست چه زماني اين جدال فرساينده مرگ و زندگي و مخدوش شدن چهره شهر پايان مي يابد. اگرچه شهرسازان سالهاست نسبت به رشد بي قاعده تهران بخصوص شهرك ها و محله هاي حاشيه كه فضاهاي كور، غير قابل نظارت و جرم زا به وجود آورده، انتقاد مي كنند، هتل جنگزده ها نشان داد كه فضاهاي كور شهري مي تواند در دل شلوغ ترين محله شهر به وجود بيايد. شايد روح هتل جنگزده ها نمي خواهد خاطراتش را ترك كند. شايد اگر هتل پوسيده پل سيدخندان مسافران ديگري را پذيرا مي شد، اكنون راحت تر مرگ را مي پذيرفت!

ايرانشهر
جهانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
زيبـاشـهر
سفر و طبيعت
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |