يكشنبه ۲۹ آبان ۱۳۸۴ - - ۳۸۵۴
درسينما فلسطين چه خبر است؟ جشنواره فيلم كوتاه تهران
كمي صبر كنيد؛ جشنواره مان الف مي شود
005928.jpg
عكس:علي اكبر شيرژيان
آرش ميري
ميدان فلسطين را به سمت خيابان وليعصر(عج) كه بياييد، شلوغي و ازدحام آدم ها و ماشين هايي كه در هم مي لولند را درك مي كنيد. اينجا هميشه شلوغ است. اينجا هميشه ماشين ها بوق مي زنند، اما در اين يك هفته سروصداها بيشتر هم شده. پس اگر قبول كنيم كه هر تغييري به يك عامل برمي گردد، بايد به دنبال عامل باشيم. سرنخ همينجاست؛ بيست و دومين جشنواره ملي و دهمين جشنواره بين المللي فيلم كوتاه تهران . مورچه چي ست كه كله پاچه اش چي باشد؟! اين را آنهايي مي گويند كه از سينماي ايران حتي فيلم هاي 90 دقيقه اي و بالاترش را هم قبول ندارند، اما جشنواره فيلم هاي كوتاه از 24 تا 29 آبان ماه (يعني امروز) در سه سالن سينما فلسطين برگزار مي شود. مثلا علاقه مندان مي توانند اين روز آخر را از دست ندهد.
برنامه هاي سينما طوري تنظيم شده كه هر سانس يك ساعت ونيم باشد و افراد عادي با خريد بليت 200 توماني بتوانند يك ساعت و نيم فيلم كوتاه ببينند.
نگاه به طور مشخص و ملموس، مخاطب جشنواره، دانشجوهاي سينما و تئاتر و علاقه مندان به سينماي ايران هستند؛ آنهايي كه خودشان در آرزوي ساخت يك فيلم 10 دقيقه اي، شب ها مي خوابند و تمام آرزوهاي كوچك و بزرگشان به فيلمسازي مربوط مي شود. اينها پيش فرض نيست. يك نگاه به آنهايي كه آمده اند تا فيلم ها را ببينند اين آگاهي را به ما مي دهد. جايگاه اين جشنواره آنطور كه دبير جشنواره اش، مجتبي اقدامي، در نشست مطبوعاتي گفته اين است: به علت حضور يكهزار و اندي فيلم در جشنواره فكر مي كنم و تصورم اين است كه جشنواره جايگاه خوبي در دنيا دارد. البته قاعدتا قابل مقايسه با جشنواره كلرمونت نيست، اما به نظر مي رسد در رديف الف جشنواره هاي فيلم كوتاه قرار دارد .
امسال و در دو بخش مسابقه و جنبي 2هزار و 613 فيلم به دبيرخانه جشنواره رسيده كه در بين اينها، يكهزار و 550 فيلم ايراني و يكهزار و 63 فيلم خارجي از 70 كشور دنيا حضور داشته اند. مجموع فيلم هايي كه در جشنواره به نمايش درآمد، 357 فيلم در بخش رقابتي و 57 فيلم در بخش هاي غيررقابتي به نمايش درآمد.
در اين جشنواره ها بيشتر از اينكه اسامي كارگردان ها و بازيگرها آشنا باشد، اسامي هيات داوران بخش هاي مختلف آشناست. هيات انتخاب اوليه جشنواره: محمود اربابي (فيلمنامه نويس و مدرس دانشگاه)، مرتضي رزاق كريمي (تهيه كننده آثار مستند)، عزيزالله حميدنژاد (نويسنده و كارگردان سينما)، كاوه بهرامي مقدم (مستندساز) و نادره دردشيخ تركماني (فيلمساز و مدرس سينما) بوده اند.
اصل مهم اين است كه در جشنواره امسال 4 بخش مسابقه وجود دارد. از صحبت هاي شهنام صفاجو مدير روابط عمومي جشنواره فيلم كوتاه تهران- اينطور برمي آيد كه مسابقه ملي با 105 فيلم، مسابقه بين الملل با 69 فيلم، نگاه نو با 97 فيلم و بخش معناگرا با 29 فيلم ، چهار بخش مسابقه هستند. دبير جشنواره درباره اين تقسيم بندي مي گويد: در اين دوره، داوري بخش معناگرا مستقل است و بسيار تلاش داشتيم كه بخش آسيا را هم به عنوان بخش مسابقه داشته باشيم، ولي اين امكان به وجود نيامد و تلاش ها بي نتيجه بود و انشاالله از سال آينده اين بخش مسابقه اي خواهد بود.
توضيح اضافه اي كه مسئولان جشنواره درخصوص فيلم هاي معناگرا عنوان كردند به كتاب هايي مربوط مي شد كه سال گذشته در جشنواره فيلم فجر در اين حوزه به چاپ رسيد. اقدامي - دبير جشنواره -در اين باره مي گويد: فيلم ها در حوزه معناگرا، شامل فيلم هاي ديني و ماورايي مي شود. درحال حاضر اين نوع جشنواره ها در تركيه، آمريكا و هند با عنوان جشنواره معناگرا برگزار مي شود و اين موضوع، فقط در ايران دغدغه نيست، بلكه تمام دنيا با اين موضوع مواجه هستند. ما ژانري با عنوان معناگرا نداريم و تلاش كرديم با اين حركت، توجه به دنياي ديگر را مدنظر قرار دهيم و نزديك ترين واژه به اين نوع سينما، سينماي معناگرا بود كه طبق آموزه هاي ديني ما غايت آن عشق است .
به جز بخش مسابقه، فعاليت هايي با نام بخش جنبي انجام شد. بخش جنبي هم از چهار بخش تشكيل شده كه شامل مرور يك فيلمساز جوان (بيژن ميرباقري) با نمايش 8 فيلم از او، مرور يك فيلمبردار (مرتضي پورصمدي) با 6 فيلم، مرور سينماي آسيا با 27 فيلم از فيلمسازهاي 9 كشور آسيايي و مرور فيلم كوتاه استان قم با نمايش 16 فيلم است.صفاجو - مدير روابط عمومي - داورهاي بخش هاي مختلف را اينطور اعلام كرد: هيات داوران بخش مسابقه ملي و نگاه نو: كيانوش عياري (نويسنده و كارگردان سينما)، حبيب الله كاسه ساز (تهيه كننده)، رضا ميركريمي (كارگردان)، بيژن ميرباقري (كارگردان) و حميد خضوعي ابيانه (فيلمبردار).
هيات داوران مسابقه بين الملل عبارتند از: مونتسرات گيويووالز (اسپانيا) عضو هيات مديره جشنواره فيلم Huesca و نماينده اين جشنواره در اتحاديه هماهنگ كننده جشنواره هاي فيلم كوتاه اروپا (ECFF)، مهين ضياء (پاكستان) مدير جشنواره بين المللي فيلم كراچي، مايك هانيگان (ايرلند) مدير بخش سينمايي مركز فيلم ايرلند   وعضو هيات مديره موسسه فيلم ايرلند، يوكا پكالاكسو (فنلاند) مدير جشنواره تامپره و محمدمهدي عسگرپور (ايران) فيلمساز و دبير جشنواره هاي 20 و 21 فجر و 16 و 17 كودك و دبير جشن خانه سينما (84).
هيات داوران مسابقه معناگرا: كارل ياكوبي (آلمان) كشيش كليساي پروتستان آلماني زبان در ايران، فليچتا فرارو (ايتاليا) مدرس تاريخ ايران در دانشگاه خاورشناسي و رايزن فرهنگي سفارت ايتاليا در تهران و دكتر حسن بلخاري (ايران) استاد فلسفه هنر اسلامي. هيات داوران ديگري هم در برنامه هست كه هيات داوري تماشاگران مي تواند اسم بگيرد. روابط عمومي جشنواره مي گويد: مثل سال هاي قبل، بهترين فيلم جشنواره از نگاه تماشاگران معرفي خواهد شد و هيات داوري دانشجويي، متشكل از دانشجويان دانشكده هاي سينمايي شهر تهران، بهترين فيلم از نگاه دانشجويان سينما را برمي گزينند و جوايز اين بخش را دانشكده هاي آنها تقبل كرده اند . يكي از تفاوت هاي مهم امسال با سال گذشته اين  است كه براي بار اول در بيست ودومين دوره جشنواره، گزيده جشنواره در سه شهر ساري، زاهدان و شاهرود به نمايش درمي آيد. از ديگر برنامه هايي كه در اين روزها برگزار شد۴، نشست تخصصي با ميهمانان خارجي، فيلمسازان خارجي و هيات انتخاب ملي و يك نشست تخصصي پيرامون بازاريابي فيلم كوتاه تهران بود، به همراه يك نشست يك روزه با مدير جشنواره اوبرهازن آلمان. جشنواره، يك ورك شاپ سه روزه انيميشن به مديريت عبدالله عليمراد (انيماتور) نيز داشت كه علت اضافه شدنش به جشنواره را دبيرجشنواره اينطور توضيح مي  دهد: باتوجه به رويكردي كه سال هاي گذشته نسبت به انيميشن به وجود آمده و باتوجه به اهميت موضوع، وجود يك كارگاه انيميشن ضروري به نظر مي رسد . تاكيد دبير جشنواره روي رقابت در بازارهاي جهاني را نيز نبايد ناديده گرفت. از چند سال پيش، عرضه فيلم كوتاه آغاز شده و تلاش شده به سمت استانداردهاي بين المللي پيش برويم و با كوتاه كردن مدت فيلم ها، كيفيت فيلم ها را افزايش داده ايم و با حذف VHS از بخش نگاه نو، سعي كرديم فيلم هاي با كيفيت تري را بپذيريم .
اطلاعات اوليه جشنواره امسال، همين هايي بودكه خوانديد اما محمدرضا جعفري جلوه - معاون سينمايي وزارت فرهنگ وارشاد اسلامي در دوره جديد - نيز صحبت هايي در اين خصوص داشته؛ از جمله اين نكته ها مي توان به موارد زير اشاره كرد:
- هنرمندان، عالي ترين مضامين ومعاني مورد نظرشان را گاه در موجزترين فرصت ها و در كوتاه ترين فواصل زماني عرضه كرده اند و در عرصه سينما هم اين گزيده گويي در فيلم كوتاه ظهور پيدا كرده است.
- هر نوع مديريت موثر فرهنگي مي بايست در حمايت و توجه به فيلم كوتاه بروز و ظهور پيدا كند و نمي شود از سينماي ملي سخن گفت و نسبت به فيلم كوتاه بي اعتنا بود.
- از آنجايي كه ساخت فيلم كوتاه به لحاظ فني و حرفه اي سهل تر از گونه هاي ديگر فعاليت هاي سينماست، همين سهولت، اقتضا مي كند هم آن را قدر بدانيم و هم بيش از حوزه هاي ديگر از آن نگهباني كنيم.
- جشنواره، كارنامه تلاش انجام شده و فرصتي براي برنامه ريزي هاي دوره هاي بعد است. اگر اين نقش را به خوبي ايفا كند توانسته است ضمن ارزش  گذاري، نقد، بررسي، نگاه به كارنامه، عملكرد و راه طي شده، اين مجال را داشته باشد تا با يك ديد مناسب تر و افق روشن تري كار فردا را برنامه ريزي كند و در دستور كار قرار دهد.
نگاهي ديگر
گفته هاي افراد در اين موارد جذب است. افراد مختلف در جايگاه هاي متفاوت صحبت هايي مي كنند كه نوع نگاهشان را به چنين مسئله اي نشان مي دهد.
(1) سميرا برادري، فيلمساز: يكي از ريشه  اي ترين معضلات فيلم كوتاه، نداشتن جايگاه حرفه اي براي اين هنر است. نگاه غالب به اين عرصه حتي توسط خود فيلمسازان نگاه آماتوري و تجربي ست. از آنجايي كه فيلم كوتاه، جايگاه ديگري براي اكران جز جشنواره ندارد، جشنواره جايي براي آشنايي و نمايش فيلم هاست.
(2) مژگان رودباراني، فيلمساز: حمايت از فيلم كوتاه ، صرفا جنبه مالي ندارد، پيشكسوتان نيز مي توانند از فيلمسازان جوان حمايت كنند. اما متاسفانه آنها ما را رقيبان خود مي دانند و چندان در پي حمايت  ورزي از ما نيستند. با گذشت سال ها تجربه، فيلم كوتاه ما هنوز به جايي نرسيده و پيشرفتي نكرده است.
(3) نادره شيخ تركماني، داور: يكي از ضعف هاي جشنواره، نمايش آثار بلند در كنار فيلم هاي كوتاه است، در حالي  كه جشنواره فيلم كوتاه، آثاري با حداقل زمان نمايش را مي طلبد. اساس فيلم كوتاه و نيمه بلند با هم متفاوت است و نمي توان با يك روش آن را بررسي و ارزيابي كرد. زماني بحث فيلم كوتاه تا سقف 10 تا 13 دقيقه بود اما حالا شاهد كارهايي هستيم كه تا 45 دقيقه هم كار شده اند.

آدم ها
بزرگداشت معلم ايل
انجمن آثار و مفاخر فرهنگي، فردا مراسم بزرگداشتي را براي محمد بهمن بيگي برگزار مي كند.
رحيم بختياري- بهمن بيگي در سن 85 سالگي پس از عمري فعاليت علمي و پژوهشي، گرچه چهره نام آشنايي براي اهل فرهنگ است، اما در ديد بسياري از مردم همچنان گمنام مانده. او مردي آشنا براي عشاير كشور و بخصوص عشاير استان فارس است، زيرا اولين كسي ست كه سوادآموزي را به عنوان تنها راه پايان دادن به فقر و آوارگي عشاير مطرح كرد و خود در اين راه قدم گذارد.
محمد بهمن بيگي در برخي از كتاب ها به عنوان داستان نويس معرفي شده، اما خودش مي گويد: داستان؟ كدام داستان؟ من كه داستان نويس نيستم و استعدادش را هم ندارم. من خاطره نويس و پژوهشگرم. افتخاري هم اگر داشته باشم، اين است كه بنياد دبستان ها و مدارس عشاير را در ايران بنا نهادم و به خاطر اين كار، جايزه كروبس كايا را به عنوان بهترين آموزگار آن سال در كل دنيا گرفتم و نيز بورسيه تحصيلي كه استفاده نكردم .
محمد بهمن بيگي علاوه بر اينكه بنيانگذار مدرسه هاي عشاير در ايران است، كتاب هايي هم نوشته. خودش مي گويد: 23 ساله بودم كه اولين كتابم را با عنوان عرف و عادت در عشاير فارس در سال 1324 توسط ناشري كه حالا از ميان رفته، يعني نشر آذر و آقاي مشيري نامي درآوردم .
خودش درباره محل تولدش مي گويد: من اهل ايل قشقايي هستم و در مقدمه كتاب بخاراي من، ايل من به اين مسئله اشاره كرده ام. به هر حال من در يك چادر در فاصله لار و فيروزآباد در بياباني با قهر و آشتي طبيعت به دنيا آمدم .
اين پژوهشگر 85 ساله ادامه مي دهد: وقتي عرف و عادت در عشاير فارس را نوشتم، كتاب بسيار مورد تشويق مجله سخن در آن روزها قرار گرفت و مطالب بسياري درباره اش نوشتند كه اگر حافظه ام ياري كند، گمانم صادق هدايت و پرويز ناتل خانلري هم از اين گروه بودند. حالا اين كتاب بتازگي از سوي انتشارات نويد شيراز به چاپ دوم رسيده است و من عين آن نوشته ها را كه درباره كتاب نوشتند، در چاپ دوم آورده ام .
بهمن بيگي درباره دليل اين تاخير چندين ساله در رسيدن كتاب به چاپ دوم توضيح داد: آن زماني كه كتاب را نوشتم، به نوعي، آزادي قلم بود؛ يعني همان سال هاي 22 و 23 كه تازه رضاشاه رفته بود و در همه جا آدم اهل قلم مي توانست به او و كارهايش حمله كند. من هم چون خودم زاده عشايرم و به مشكلات و مصائبي كه به  واسطه طرح هاي رضاخان بر آنها رفت واقف بودم، درباره كارهايي كه او عليه عشاير انجام داد مطلب و كتاب نوشتم. از همين جا بود كه به ايجاد مدرسه عشايري متمايل شدم و افتخارم اگر باشد، اين است كه بنياد دبستان هاي سيار عشاير را گذاشتم. اگر آن كتاب را در همان روزها مي خواستم چاپ كنم، اجازه نمي دادند؛ چون به پول و قدرت احتياج داشتم، به همين دليل سكوت كردم و مجددا چاپ نكردم تا بعد از انقلاب و حالا همه  مسائل را در مقدمه توضيح  داده ام. به هر حال در تمام آن سال ها قلمم به سكوت گذشت و بعد از رفتن به دانشكده حقوق هم سرم به درس مشغول شد .
وي تاثير راه اندازي مدرسه هاي سيار براي عشاير را امري مهم مي داند و متذكر مي شود: از همين مدرسه هاي چادرنشيني بيش از هزار دختر عشاير را مهندس و دكتر كردم. بعد از اين همه سكوت و دست به قلم نبردن دوباره يادم آمد كه من زماني قلمي داشتم، پس دست به كار شدم و بخاراي من، ايل من را كه مجموعه 17 يا 18 مقاله و قصه درباره ايل بود، نوشتم كه فكر كنم شش بار چاپ شده و در حال حاضر ناياب است. بعد هم كتاب اگر قرقاج نبود كه آن هم سه بار چاپ شده است.
آخرين كتابي كه بهمن بيگي نوشته است، به اجاقت قسم نام دارد. خودش مي گويد: درباره كتاب هايم افراد بزرگي مثل عبدالحسين زرين كوب، بزرگ علوي، مشيري، صديقيان و خيلي هاي ديگر كه حالا حافظه ام ياري نمي كند نامشان را بگويم، اظهار لطف كرده اند و مطلب نوشته اند .
بهمن بيگي در برخي مجله هاي آن روزها هم مطلبي اغلب بدون اسم مي نوشته است؛ از جمله درمجلة ايران ما با سردبيري جهانگير تفضلي. مقدمه كتاب اشك معشوق مهدي حميدي را نيز او نوشته است.

در شهر
قصه آدم هاي منحني
005937.jpg
نمايشگاه نقاشي آنه محمدتاتاري از۲۸آبان تا سوم آذر ماه در نگارخانه مرتضي مميز، خانه هنرمندان تهران برگزار مي شود.
ليلي نيكو نظر- او آدم ها را منحني نقاشي مي كند. يعني آدم هاي نقش هاي آنه خطوط منحني هستند كه به قول خود او نمادي از آسمان وعالم ملكوت است و سرمنشا جنبش و حركت، در نظر آنه محمد تاتاري اين منحني ها يا دايره ها سر منشا فلسفي آدم ها را بيان مي كنند و نقش مي زنند.
نقاشي هاي آنه مدام به دنبال نقش آداب، اعتقادات و فرهنگ ايراني ست و در طرح ها و رنگ هايش آداب و اعتقادات ايراني ها را در نظردارد.
نقاشي هاي او اغلب منظره ناكجا آبادي ست كه آقاي آنه محمدتاتاري در ذهن و انديشه خود مي جويد. اگر تا به حال نقاشي هاي محمد تاتاري را ديده ايد و چيزي از نقش هاي او در نظر داريد، حتما معناي اين ناكجاآباد و طرح هاي غريب و فضاي انتزاعي ذهن آنه را مي فهميد.
هندسه هاي نقاشي محمدتاتاري در نگاه اول مثلث ها و مستطيل ها و دايره هايي هستند كه فقط يك فرم را تداعي مي كنند و در نگاه هاي بعدي آدم هايي مي شوند كه هر كدام در حالتي در ذهن نقاش نقش بسته اند و به قلم موي او آمده اند.
رنگ هاي تابلوها اغلب رنگ هاي گرم و گيرايي ست كه خويشاوندي نقاشي را با طر ح ها و نقش هاي تركمني مي رساند. آنه محمدتاتاري نقاش تركمن و استاد نقاشي دانشگاه تهران است.
او مدت هاست كه هر كار تازه اي را با تكنيك و فرمي ديگر خلق مي كند و مدام در نقاشي در حال سفر است و يكجا و روي يك طرح و نقش ويژه نمي ماند؛ هرچند كه انسان هميشه در كارهايش منحني ست و رد ناكجاآباد ذهنش در كارهايش هميشگي.
او اعتقاد دارد هر كار تاز ه اي كه با تكنيك و رويشي تازه خلق مي كند، مخاطب جديدي پيدا  كرده و نقاش از همين طريق مي تواند با مردم و مخاطب خود ارتباط برقرار كند.
او از جمله هنرمنداني ست كه اعتقاد دارد نقاشي در جاي جاي زندگي ايرانيان جاري ست و در توضيح و اثبات حرفش از هنر كاشي كاري و تكه دوزي و فرش و قالي ايراني مي گويد.
او در تشريح ناكجاآباد ذهنش مي گويد: دركارهايم همان طور كه ايرانيان به بهشت نوراني معتقدند، به دنبال تصوير ناكجا آبادم .
او در سال 1336 در گنبد كاووس متولد شده و پيشه اصلي اش تدريس و نقاشي است. برگزاري بيش از 50 نمايشگاه گروهي و انفرادي در كشورهاي ايران، انگلستان، سوئيس، هند، فرانسه، ونزوئلا، امارات، قطر، ارمنستان، اردن، پرتغال و ايتاليا و كسب جوايز متعدد از جشنواره هاي قرآن، صبح صادق، دوسالانه نقاشي جهان اسلام ، اولين جشنواره آثار تجسمي معلمان تهران و... بخشي از مسابقه او در هنر آفريني در رشته نقاشي ست.
موزه بريتيش در لندن، كتابخانه اردن، موزه امام علي(ع) تهران، موزه هنرهاي معاصر، سفارتخانه سوئيس و موزه فرهنگستان هنر از جمله اماكني هستند كه آثار آنه محمدتاتاري را نگهداري مي كنند. اگر مي خواهيد از نقاشي ها محمد تاتاري و دايره آدم ها و بهشت و جهنم نقاشي اش ديدن كنيد، در روزهاي ياد شده به خانه هنرمندان برويد و نقش هاي او را رصد كنيد.

مائده هاي زميني
آش هاي فصل
درست است كه هنوز هوا سوز گداكش ندارد، اما به هر حال سرد است و در هواي سرد مخصوصا در شب هاي بلند پاييزي، آش مي چسبد.
سمر اميدي مي گويندآش اصيل ترين غذاي ايراني است . شما كه ايراني هستيد، حتما مي دانيد آش چگونه پخته مي شود، اما اين غذا هم مانند بيشتر غذاهاي ايراني انواع دارد. امروز چند نوع آش را معرفي مي كنيم كه با فصل هم بي ربط نباشد.
آش  انار: چيزي حدود يك ساعت زمان لازم است تا خوشمزه ترين و ملس ترين آش  پخته شود. آب انار تازه اين روزها فراوان است و همين آشپزها را وسوسه مي كند تا آش انار بپزند. دستور پخت آسان است.
لپه و پياز سرخ شده و 4 ليوان آب را در ظرفي مي ريزيم و روي شعله ملايم مي گذاريم. كمي نمك و فلفل اضافه مي كنيم، تا لپه بپزد. بعد برنج را به دقت مي شوييم و داخل لپه مي ريزيم. مي گذاريم برنج كاملا بپزد. گوشت چرخ شده را هم با يك پياز رنده شده، مخلوط مي كنيم و به شكل گوشت قل قلي درمي آوريم (كوفته هاي كوچك) و سرخ مي كنيم، براي اينكه بعدا در آش بريزيم.
حالا سبزي خرد شده را به مايه آش اضافه مي كنيم و مي گذاريم آهسته بجوشد. آش در اين مرحله بايد آرام آرام جا بيفتد، يعني برنج آش بايد كاملا بپزد و لعاب بيندازد. حالا بخش هيجان انگيز پختن آش انار است، يعني اضافه كردن آب انار. 2 كيلو انار آب گرفته شده، مزه آش شما را فوق العاده مي كند. روي آش را مي توانيد با نعنا داغ تزئين كنيد و بعد هم وقت خوردنش است.
آش جو: آش جو هميشه ما را ياد مادربزرگ هايمان مي اندازد. آشي كه خودش در انواع و اقسام مختلف پخته مي شود. مي توان در آن گوشت ريخت يا نريخت، مي توان از جو پرك استفاده كرد يا نكرد و ... . اينجا دستور آش جو پوست گرفته را مي خوانيد.
بهتر است حبوبات را قبلا خيس كنيم، چون در اين حالت زودتر پخته مي شود، بعد جو پوست گرفته و برنج را (كه بهتر است قبلا خيس كرده باشيم) داخل حبوبات مي ريزيم و حرارت را ملايم مي كنيم، گاهي نيز آش را به هم مي زنيم، سپس سبزي را تميز و خرد مي كنيم و داخل آش مي ريزيم.
چيزي حدود نيم ساعت طول مي كشد كه آش پخته شود اما اگر كشك دوست نداريد ، باز مي توانيدتزئينش كنيد و روي ميز بگذاريد.
اين آش بايد كاملا غليظ و جا افتاده شود، بعد از آماده شدن آش، آن را از روي شعله برمي داريم. اگر كشك دوست داريد، مي توانيد در آش جو كشك بريزيد و بعد روي آش را با نعنا داغ تزئين كنيد.

آب و هوا
آفتاب پاييزي
005916.jpg
اين روزها بيشتر نقاط كشور آب و هوايي آفتابي و نسبتا گرم تر دارند.
سياوش بختياري- هواي تهران از چند روز پيش آفتابي ست و امروز و فردا چند درجه هم گرم تر مي شود، البته اين گرما تا هنگام غروب دوام دارد و شب هنگام، سرما دوباره بر شهر حكومت مي كند.از آنجا كه هواي تبريز و شمال غربي ايران آفتابي ست، پس تا چند روز آينده در مركز و شرق كشور بارش چشمگيري نخواهيم داشت. هواي تبريز هم به نسبت روزهاي قبل گرم تر است يا شايد بهتر باشد بگوييم كمتر سرد است. سنندج كه در غرب ايران است نيز هوايي آفتابي و گرم دارد.هواي شمال ايران گرم و مطبوع است. فعلا باران نمي آيد و احتمالا دريا نيز آرام است، هر چند كه فعلا اول هفته است و احتمالا كسي به مسافرت نمي رود.به عنوان يك پيشنهاد اول هفته اي، از اينكه گول اين آفتاب پاييزي را بخوريد بپرهيزيد. درست است كه هوا آفتابي ست، اما سرما هم وجود دارد و احتمال سرماخوردگي بسيار بالاست. نيازي به كلاه و دستكش نيست، ولي اصلا لباس نازك نپوشيد.

كتابخانه
طنز و تراژدي ششمين قطره اشك
اشك ششم يك مجموعه داستان خواندني نوشته خاچيك خاچر، گاهي سرخوش، گاهي معصوم و شاعرانه، گاهي عبرت انگيز و گاهي شبيه يك ريشخند، با اين حال تم اصلي اغلب داستان هاي اين مجموعه تنهايي ست.
بنفشه نگارنده - آن روز هم مثل هميشه سر ساعت هفت و ربع عصر رسيدم خانه. انگار كه تمام اعضاي خانواده منتظر من بودند! چه خوشبختي بزرگي! تا نفس نفس زنان به طبقه ششم، يعني دم در آپارتمان خودمان برسم، اگر اغراق نكرده باشم، دو- سه باري مردم و زنده شدم! آخر، فصل آلرژي من بود. زنگ در را كه زدم، بلافاصله در باز شد و زنم همراه دو دختر و پسرم در چارچوب در پيدا شدند. قيافه هايشان آنقدر سئوال برانگيز بود كه ترسيدم حتي سلام كنم. كسي هم به من سلام نكرد تا جواب بدهم!
انگار همه با هم يك صدا پرسيدند: نون نگرفتي؟
***
اين درست شروع داستان اشك ششم اعلام استقلال كرده است ، نوشته خاچيك خاچر بود. نثر به همين اندازه ساده است. داستان ها اغلب خيلي كوتاهند. به همين دليل سريع خوانده مي شوند، اما اغلب، داستان هاي تاثيرگذاري هستند. همين اولين داستان، مي تواند شما را بخنداند يا لااقل مجبورتان كند لبخند بزنيد، اما در پس ظاهر خوشحال اين قصه ها اغلب يك غم پنهاني و نهفتني ست كه مجبور به فكرتان مي كند. اصلا شايد بهترين توصيف از نويسنده و نثر و حال و روز اين قصه ها، تعبير امير حسن چهل تن باشد كه در ابتداي مجموعه در قالب مقدمه آمده: خاچيك از جمله نويسندگاني ست كه موقعيت تراژيك و طنز آلود را به خوبي مي شناسد و گاه تلفيق هنرمندانه اي از آن به دست مي دهد؛ تم عمده اغلب داستان هاي اين مجموعه تنهايي ست و در توضيح نويسنده و آشنايي اش با او آمده: عامل آشنايي من با خاچيك، هوشنگ گلشيري بود. در سال 73، تلفن كرد و گفت: مي آيد پيشت؛ كمكش كن و خاچيك آن موقع در حال ترجمه و تدارك مجموعه اي بود از داستان هاي كوتاه فارسي كه سال بعد با نام جاده ابريشم در ارمنستان منتشر شد و حاوي 32 داستان كوتاه از 32 نويسنده معاصر بود. ترجمه هاي او با قصه هاي عاميانه ايراني و كتاب ديگري با عنوان مردي با كراوات سرخ كه داستان هايي از چوبك، گلستان، گلشيري و آل  احمد را در برمي گرفت، ادامه يافت. اين كتاب ها در ارمنستان چاپ مي شد و او از استقبال خوانندگان ارمني زبان آنها شاد بود و بعد ناگهان به من خبر داد كه تا به حال دو مجموعه داستان از او به نام هاي آدم هاي شفاف و چهار راه ژنرال ها و همچنين مجموعه شعري با عنوان بي تفاوتي در ارمنستان به چاپ رسيده است.
اشك ششم، خاچيك خاچر، نشر چشمه، قيمت 900 تومان

از صبح تا شب
حميد رضا پور نصيري
مي دانم دير شده و امروز آخرين روز برگزاري جشنواره فيلم هاي كوتاه تهران است، اما بد نيست بدانيد كه در اين روزهاي برگزاري جشنواره، هرشب بعد از خبر ساعت 21 شبكه يك برنامه  شبانه اي پخش مي شود كه اختصاص دارد به معرفي و گفت وگو با فيلمسازان و معرفي بخش هاي جشنواره و ديگر اتفاقات روزانه جشنواره. اين برنامه در قسمت هاي 15 دقيقه اي نمايش داده مي شود و زمان پخشش حدود ساعت 21:45 است و طبيعتا امشب آخرين قسمت آن را مي توانيد تماشا كنيد.
خوبي اين برنامه اين است كه با چهره هاي جوان فيلمساز آشنا مي شويم .
در ميان مجموعه هاي تلويزيوني كه امروز از شبكه هاي مختلف پخش مي شود مي توانيد حدود ساعت 21 پيله هاي پرواز را ببينيد كه از شبكه دوم پخش مي شود و جمشيد مشايخي، حسن جوهرچي و بهنوش طباطبايي از بازيگران آن هستند و حسين سهيلي زاده كه پيش از اين مجموعه  هايي مثل رستوران خانوادگي و خانه اي  در تاريكي را ساخته، آن را كارگرداني كرده است.
ماموران مخفي پليس هم همچون هفته هاي پيش حدود ساعت 22:15 از شبكه اول پخش مي شود. شبكه تهران هم گويا ساعت پخش تكرار سريال هايش را از ساعت 23 به ساعت 16 منتقل كرده و امروز مي توانيد در اين ساعت تكرار مجموعه مظنونين را تماشا كنيد. ساعت 19 هم اختصاص به يك سريال ايراني دارد كه نامي از آن در دست نيست.
شبكه سه اي ها هم اگر بين برنامه هايشان وقت خالي پيدا كنند پرده شيشه اي را نشان مي دهند كه به نمايش لحظاتي از فيلم هاي معروف و معرفي كارگردان و بازيگران آنها اختصاص دارد. مجموعه هاي نود شبي هم كه فعلا بازارشان داغ  است و با حضور شب هاي برره و نيمكت و اضافه شدن كلانتري 99 روزهاي خوشي را مي گذرانند. از طرفي مهدي مظلومي (كارگردان بدون شرح و كمربندها را ببنديم ) هم دست به كار شده و فيلمبرداري مجموعه جديدش، به گيرنده ها دست نزنيد را آغاز كرده كه گويا قرار است در ميانه زمستان براي پخش حاضر شود. نقش اصلي اين مجموعه هم مثل كارهاي پيشين مظلومي برعهده فتحعلي اويسي ست.
شبكه چهاري ها هم امشب حدود ساعت 20:45 مجله هنري نگارستان را نمايش مي دهند كه از نامش مشخص است چه حال و هوايي دارد. البته يكي - دو ساعت زودتر يعني حدود ساعت 18:45 مي توانيد از همين شبكه برنامه مستند خارجي را تماشا كنيد. درضمن شبكه 3 هم مثل هفته هاي پيش، امروز احتمالا يكي - دو مسابقه براي پخش مستقيم خواهد داشت كه با توجه به برنامه بازي هاي ليگ هاي اروپايي و ساعات برگزاري آنها، پخش بازي فيورنتينا و ميلان در ساعت 23 قطعي به نظر مي رسد، اما به هرحال تجربه ثابت كرده در اين قسمت بهتر است به اين ستون از صبح تا شب و نويسنده اش اعتماد نكنيد و چشم تان به زيرنويس هاي شبكه 3 باشد كه منبع موثق تري در اين زمينه است.

تهرانشهر
ايرانشهر
جهانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
زيبـاشـهر
سفر و طبيعت
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |