سه شنبه ۲۲ آذر ۱۳۸۴ - - ۳۸۷۳
كيلويي مي خرند، دانه اي مي فروشند
نواده هاي اوشين در خيابان هاي تهران
007110.jpg
عكس :ساغر امير عظيمي
الهام اناري
وارد مغازه كه مي شوي انواع و اقسام لباس هاي خارجي در برابر ديدگانت قرار مي گيرند. اينجا تنها مغازه اي ست كه از خارجي بودن همه اجناسش اطمينان داري؛ خارجي و ارزان، چه چيزي از اين بهتر؟ اما يك جاي كار ايراد دارد؛ اينكه اين لباس ها تاناكوراست.
بعيد است اسم لباس هاي تاناكورا را نشنيده باشي. اگر سن و سال قد بدهد، بايد به خاطر بياوري كه بيش از 15 سال پيش براي اولين بار فروشگاه هايي كه عنوان تاناكورا را بر سر در مغازه خود نوشته بودند، باعث جلب توجه مشتري شدند؛ اسمي ژاپني بر
سردر مغازه هاي ايراني. البته آن موقع همه تاناكورا را مي شناختند؛ عنوان فاميل همسر شخصيت محبوب يك سريال ژاپني. آن موقع كه تلويزيون هفته اي دو تا سريال بيشتر نداشت و يكي از محبوب ترين سريال ها كه به جرات مي توان گفت بيش از 90 درصد ايراني ها پاي آن مي نشستند سال هاي دور از خانه بود، اوشين شخصيت اصلي سريال و ريوزو تاناكورا همسر او بود.
اما لباس هاي داخل اين مغازه بيش از اسم آنها باعث تعجب مشتريان مي شد، چون دست دوم بود. تا پيش از آن هيچ كس فروش لباس هاي دست دوم در مغازه هاي سطح شهر را به ياد نداشت؛ لباس هاي دست دوم خارجي كه در مقايسه با انواع نو، بسيار ارزان تر بودند. اوايل لباس هاي تاناكورا كيفيت بهتري داشتند. اگر مشتري بودي و بين اجناس خوب مي گشتي احتمالا لباس دلخواهت را پيدا مي كردي، اما تعداد مغازه هاي تاناكورا هر سال بيشتر از سال قبل شد. آنهايي كه پوشاك نو مي فروختند حالا ديگر از فروش لباس هاي دست دوم خارجي راضي تر بودند، چون مي ديدند اقبال مشتري به اين اجناس بيشتر است. حالا فروشگاه ها آنقدر زياد است كه در هر محله اي كه بگردي حداقل دوتا از آنها را مي بيني؛ البته تجمع اين مغازه ها در مركز شهر بيشتر و در مناطق شمال شهر كمتر است و بسته به اينكه فروشگاه در چه منطقه اي واقع شده، جنس ها هم خوب و بد دارند؛ لباس هايي كه به شمال شهر مي روند، مقبول ترند و با سليقه مشتري شمال شهري جور.
از كجا مي آيند؟
لباس هاي تاناكورا از كجا وارد كشور ما مي شوند؟ اين سئوالي ست كه احتمالا در ذهن شما هم وجود دارد و شايد به پاسخ آن رسيده باشيد.
منابع خبري موثقي در اين زمينه وجود ندارد، اما ظاهرا هند و پاكستان از مهمترين صادركنندگان دست دوم ها به كشور ما هستند. در كنار اين دو كشور از عراق و برخي كشورهاي اروپايي هم نام مي برند.
اما يك اتفاق نظر اين است كه لباس هاي دست دوم از اروپا به كشورهاي فقير همچون هند و پاكستان و عراق، رايگان و به عنوان كمك فرستاده مي شود كه اين كشورهاي ثانويه نيز آنها را به بعضي كشورهاي ديگر از جمله ايران به صورت قاچاقي مي فروشند. بعضي مي گويند تاريخچه ورود اين لباس ها به زمان جنگ برمي گردد؛ آن موقع كه اوضاع اقتصادي مردم نابسامان بوده و خريد اينگونه لباس ها عادي شده بود.
در شهر زاهدان كه يكي از شاهراه هاي اصلي تجارت بازار اجناس خارجي و بخصوص پاكستاني و چيني ست، مشهورترين و شلوغ ترين قسمت بازار، محل فروش همين لباس هاي تاناكوراست كه البته در زاهدان به نام لته مشهور است.
به هر حال از مرزهاي شرقي يا غربي بيايند يا از كشورهاي پيشرفته اروپايي به كشورهاي توسعه نيافته فرستاده شوند، عنوان تاناكورا را يدك مي كشند. به گواه فروشندگان، لباس هاي تاناكورا در بسته بندي هاي 50 تا 100 كيلويي به آنها فروخته مي شود؛ بسته هايي كه تا قبل از پرداخت پول، حق وارسي آن را ندارند. به اين شيوه  معامله عدلي مي گويند. بعد از باز كردن بسته تعدادي از لباس ها خوب و برخي غيرقابل استفاده و مندرس است و البته فروشنده در اين ميان ضرر نمي كند، چون روي قيمت سالم ترها مي كشد و سود نهايي خود را از دست خريدار مي گيرد.
از آنجايي كه براي ورود كالاهاي دست دوم به كشور، جز در مواردي خاص مجوز صادر نمي شود، لباس هاي تاناكورا نيز به صورت غيرمجاز و قاچاق از مرزهاي شرقي و غربي وارد كشور مي شوند.
وزارت بازرگاني نمي تواند چنين مجوزي صادر كند، چون ورود قانوني اين اجناس منوط به موافقت وزارت بهداشت است، اما به علت دست دوم بودن اين البسه، وزارت بهداشت با ورود آنها موافقت نمي كند. در اين ميان شايد پرداخت نكردن حق گمرك دليل ديگري براي ارزان بودن اين لباس ها باشد.
چرا تاناكورا مي خريد؟
اگر وارد يكي از مغازه هاي تاناكورا شويد،  از هر طيف و قشري مشتري مي بينيد، البته تعداد مشتريان خانم در مقايسه با آقايان خيلي بيشتر است؛ خانم هاي جوان و ميانسال.
داخل بعضي از اين مغازه ها غير از لباس، كيف و ملحفه و اسباب بازي هم ديده مي شود.
اجناس داخل فروشگاه فصلي تغيير مي كنند؛ تابستان ها لباس هاي خنك و زمستان ها پالتو و باراني و كاپشن.
لباس هايي كه نوترند گاه بيرون يا داخل مغازه يعني جايي در معرض ديد همگان آويزان مي شوند. لباس هاي ارزان تر معمولا در محفظه هاي بزرگ و جداگانه اي قرار دارند و بالاي هر كدام قيمت ها نصب شده است. مشتري ها مي گردند تا جنس دلخواه را پيدا كنند. لباس هاي مندرس و پاره و لباس هاي نسبتا نو همه در كنار هم هستند.
اما مشتري ها هيچ كدام علاقه اي براي پاسخ دادن به اين سئوال كه چرا لباس دست دوم مي خريد، ندارند. شايد هم انتظار دارند بعد از گذشت اين همه سال برايمان عادي شده باشد.
اما در نظر مشتريان اين دسته مغازه ها، مهمترين فاكتور انتخاب تاناكوراها، پايين بودن قيمت آنهاست. مي گويند وقتي مي توانيم با يك پنجم قيمت، لباس دلخواهمان را خريداري كنيم، حالا نو و دست دوم چه فرقي مي كند؟ لباس نو هم بعد از يك بار پوشيدن، دست دوم محسوب مي شود پس وقتي توان خريد نو را نداريم، دست دوم مي خريم.
دسته ديگري از خريداران حق انتخاب و خريد بيشتر را عامل اصلي انتخاب لباس هاي تاناكورا مي دانند؛ آنها مي گويند با پولي كه مي توانيم يك دست لباس نو بخريم در اين مغازه ها دو، سه يا چهار دست خريد مي كنيم. اين دو دسته شايد از مشتريان دائمي لباس هاي دست دوم باشند اما بعضي هم هرازگاهي سري به مغازه هاي تاناكورا مي زنند چون مي گويند گاهي جنس هاي تك و مناسب و با قيمت ارزان در اين مغاز ه ها پيدا مي شود.
اما آنهايي كه از مخالفان فعاليت مغازه هاي تاناكورا هستند نيز دلايل جالبي دارند؛ مي گويند در شأن ما نيست كه لباس هاي كهنه اروپايي ها را بپوشيم؛ آدمي كه نمي دانيم زنده است يا مرده، مريض بوده يا سالم. پوشيدن لباس هاي كهنه خودمان، از لباس هاي دست دوم و غير بهداشتي كه عامل انتقال انواع و اقسام بيماري ها هستند خيلي بهتر است.
آيا آلوده هستند؟
هيچ  كس انكار نمي كند كه هواي داخل فروشگاه هاي تاناكورا، بسيار نامطبوع است.
فروشنده ها مي گويند بوي موادضدعفوني 
كننده اي ست كه به لباس ها مي زنند. آنها مي گويند با يكي - دو بار شست وشوي لباس اين بوي نامطبوع از بين مي رود.
اما آيا اين مواد مي توانند آلودگي احتمالي اين لباس ها را از بين ببرند؟
به گواه متخصصان بيماري هاي عفوني، بسياري از ميكروب ها و از جمله قارچ ها حتي بعد از شستن نيز از بين نرفته و تا مدت زيادي زنده مي مانند پس جوشاندن، شستن و اتو كردن لبا س هاي دست دوم نمي تواند باعث از بين رفتن آلودگي آنها شود.
خطرات غيربهداشتي بودن اين لباس ها، اگر به بدن افراد منتقل شود ابتدا با خارش هاي پوستي نمود پيدا مي كند و بعد از آن ممكن است مخاطرات عفوني به همراه بياورد. البته در اين بين لباس هايي كه به طور مستقيم در تماس با بدن هستند - مثل لباس هاي زير و حتي كفش - در انتقال بيماري ها موثرترند و لباس هايي همچون كاپشن، پالتو و كت و شلوار كمتر باعث بروز مشكل مي شوند.
اما ابوالقاسم شيرازي- رئيس اتحاديه پوشاك و لباس دوخته شهرستان تهران- اين لباس ها را حامل انواع بيماري هاي واگيردار پوستي مي داند و معتقد است وزارت بهداشت بر واردات پوشاك قاچاق هيچ نظارتي ندارد. او وارد كنندگان را فاقد صلاحيت مي داند؛ عده اي كه با واردات قاچاق به كار خود رونق داده اند.
اين نوع پوشاك بي هيچ نظارتي از مرز پاكستان و افغانستان و از كشور هند وارد مي شود. غيرقانوني بودن واردات پوشاك تاناكورا مانع از اعمال نظارت بر واردات آنها مي شود و قيمت پايين لباس ها و قدرت مالي ضعيف طيف گسترده اي از جامعه، به واردات و فروش پوشاك تاناكورا رونق و استمرار داده است.
شيرازي معتقد است كه اتحاديه، توانايي برخورد با عرضه كنندگان پوشاك تاناكورا را ندارد. به هر حال مسئولان بهداشت كشور هيچ گاه اقدامي در جهت تعطيلي اين مغازه ها انجام نداده اند و اخبار كماكان ضد و نقيض است.
007113.jpg
قيمت ها چگونه است؟
بستگي دارد به اينكه از فروشگاه هاي شمال شهر خريد كنيد يا مركز و جنوب؛ به هر حال هرچه به سمت جنوب برويد قيمت ها پايين تر مي آيد و البته كيفيت اجناس هم. اما طيف و محدوده قيمت ها وسيع است؛ از 500تومان تا 20هزارتومان. لباس هايي كه خيلي بي كيفيت هستند و به اصطلاح روي دست فروشنده مانده اند، ارزان ترين ها هستند. شلوارهاي جين مردانه از 3 تا 6 هزارتومان و انواع زنانه از 2 تا۵هزارتومان قيمت گذاري شده اند. پالتو و كاپشن مردانه از 3 تا 20هزارتومان وانواع كت و شلوار از 5 تا۱۰هزارتومان قيمت دارند. بلوزهاي بافتني زنانه و مردانه نيز به ترتيب بين يك تا 5 و 2 تا 6هزار تومان فروخته مي شوند. انواع و اقسام لباس هاي درهم و تابستاني نيز در فصل خودش بين يك تا 5هزار تومان به دست مشتري مي رسند. با يك جمع بندي معلوم مي شود كه انواع لباس هاي تاناكورا، صرف نظر از كيفيتي كه دارند، سه تا هفت برابر ارزانتر از انواع پوشاك موجود در بازارند.
بيشتر مغازه هاي تاناكورا در اول هر فصل، تاريخي را براي فروش لباس هاي فصل كه تازه به دستشان رسيده، تعيين مي كنند. اگر دقت كرده باشيد حتما پشت شيشه مغازه هاي تاناكورا اين تاريخ ها تعيين شده را ديده ايد؛ مثلا 9 صبح روز شنبه و اگر راس همان ساعت گذرتان به آنجا افتاده باشد باز هم سيل جمعيتي را كه بيرون مغازه صف كشيده اند، ديده ايد. جنس هاي خوب، همان روز اول به فروش مي روند و باقيمانده هم تا آخر فصل. چتر، كيف، ملحفه و اسباب بازي تقريبا در چهار فصل سال در بعضي از اين مغازه ها به چشم مي خورند. در هر صورت مغازه دارها لباس هايي را كه كيلويي خريده اند، دانه دانه به مشتري مي فروشند و راضي هم هستند. اگر مشتري بخواهد چانه بزند، مي گويند مگر چقدر قيمت دارد كه تخفيف هم مي خواهيد؟ انگار در اين مواقع يادشان مي رود كه يك بسته
۵۰ كيلويي از لباس هاي مختلف را چقدر ارزان خريده اند. اما چانه زدن چندان هم بي فايده نيست، چون مقطوع بودن قيمت لباس هاي دست دوم نمي تواند هيچ توجيه مناسبي داشته باشد.
انتخاب با شماست
در اينكه قيمت ارزان لباس هاي تاناكورا باعث صرفه   اقتصادي در خريد مي شود هيچ شكي نيست، اما احتمالا بروز انواع واقسام بيماري هاي پوستي و واگيردار كه
در اثر استفاده از اين لباس ها حاصل مي شود در مواردي جبران ناپذير است. با يك فرض خوش بينانه اگر تبعات حاصل از بيماري جبران شود، مسلما هزينه اي كه صرف خريد و درمان مي شود بسيار بيشتر از پولي ست كه شما با خريد لباس دست دوم به جاي نو، پس انداز و به نوعي صرفه جويي كرده ايد. اما در هر صورت انتخاب با خود شماست.

يادداشت اول
توجيه مي كنيم
بنيامين صدر
براي ما كه در كشور چهار فصل ايران زندگي مي كنيم، ديگر عادي شده كه با آغاز هر فصل، عوض شدن رنگ آدم ها را ببينيم؛ چاره اي نيست چون هر فصلي با توجه به وضعيت خاص آب و هوايي اش، پوشاك مناسب خود را مي طلبد؛ بهاره، تابستانه، پائيزه و زمستان. سهم پوشاك در سبد خانوار ايراني، هر چند كه در رده اول هزينه ها قرار ندارد، اما قابل اهميت است. خوش پوشي براي ما مهم است، اما هزينه بر. كم كردن اين هزينه چند راه دارد؛ يكي استفاده درست و مناسب از پوشاك است كه باعث افزايش طول عمر و كاركرد آنها مي شود. البته اگر تنوع  طلب باشيم اين راه چندان جوابگو نيست، اما راه بعدي تهيه لباس هاي ارزان قيمت است. جست وجو براي يافتن پوشاك ارزان معمولا نتيجه نمي دهد، مگر اينكه سري به فروشگاه هاي اجناس دست دوم بزنيم. وارسي لباس هاي دست دومي كه حتي به تميزي و بهداشت آنها اطمينان نداريم، چندان كار مطلوبي نيست، اما شايد اين آخرين راه باقي مانده است كه با آن مي توانيم در فصل زمستان، سر و ته خريد يك پالتو را با 5 هزار تومان به هم بياوريم. شايد هم خود را اين طور توجيه كنيم كه هر لباس نويي، بعد از يك بار پوشيدن دست دوم محسوب مي شود، اما اگر آلوده باشند چه؟ باز هم يك توجيه ديگر؛ به خود اطمينان مي دهيم كه اگر اين طور بود حتما وزارت بهداشت جلو فعاليت آنها را مي گرفت. خودمان را گول مي زنيم. مي دانيم كه پوشيدن لباس هاي دست دومي كه قبلا يك نفر ديگر يا شايد هم چند نفر آن را پوشيده اند حس خوبي به آدم نمي دهد در اين ميان ديگر مهم نيست كه نام يك كشور اروپايي هم بر گوشه اي از لباس به چشم بيايد. يادمان هست وقتي بچه بوديم، اگر لباس خواهر و برادر بزرگ تر را كه كوچك شده بود، تنمان مي كردند چقدر ناراحت مي شديم. حالا آيا كار درستي ست كه اين دست دوم ها را تن پوش بچه ها كنيم؟
وجود مغازه هايي كه موسوم به تاناكورا هستند، هر چند هم اندك باشند كه البته اين طور نيست، نشان از وضعيت نامطلوب اقتصادي دارد. يادمان باشد داشتن پوشاك مناسب، جزو نيازهاي اوليه هر فردي ست. مطمئن هستيم كه هيچ زياده خواهي در بين نيست. فروشندگان پوشاك تاناكورا ارزان فروشند، اما پول خوبي به جيب مي زنند، يادمان باشد درآمد خوب آنها، حاصل يك اقتصاد بيمار است.

يادداشت دوم
خوب، بد، زشت
علي اناري
ملل دنيا صرفنظر از اقوامي كه آن را تشكيل داده اند و فرهنگي كه در آن پرورش يافته اند داراي مشتركاتي هستند كه آنها را در زمينه هاي گوناگون از قبيل تاريخ، فرهنگ، زبان و مذهب به يكديگر پيوند مي دهد. اين مشتركات به دلايل مختلف از جمله همسايگي كشورها، جنگ ها و به تبع آن كشورگشايي ها و مراودات بازرگاني حادث شده اند.
بعضي مواقع با تلفيق دو تمدن پايه فرهنگي جديدي پي ريزي شده و گاهي فرهنگ غالب تر خرده فرهنگ ها را در خود حل كرده و آنها را به راهي كه خود مي خواسته برده است، اما در اين زمينه هم محدوديت هايي وجود دارد كه بيشتر به دلايل جغرافيايي ست. كشورهايي كه در يك محدوده مشخص اقليمي واقع اند به فرهنگ هاي اطراف خود بسيار شبيه ترند تا كشورها و تمدن هايي كه گاهي به اندازه يك قاره از آنها فاصله دارند.
ملت هايي كه ساكنان ممالك واقع در كره ارض هستند از لحاظ مظاهر تمدن (چه قديم و چه جديد) در بعضي جهات به هم شبيه اند و در بعضي با هم فرق دارند، اما شايد بتوان گفت يكي از اين مظاهر و شايد تنها مظهري از تمدن كه در حال حاضر بسياري از ملت ها و شايد همه آنها را شبيه هم كرده است، نوع لباس پوشيدن آنها باشد. اصلا مهم نيست كه اين شكل لباس پوشيدن را چه كساني ابداع كردند، اما همين قدر كه اين مسئله كيمونوي ژاپني، ساري هندي، دشداشه عربي و عبا و شولاي ايراني را از ميدان به در كرده، حكايت ما را جالب تر مي كند. ديگر در هيچ كجاي جهان صرفا از روي لباس نمي توان فرهنگي را شناسايي كرد، البته بگذريم از بعضي استثنائات كه هنوز به ساز اين مدل از جهاني شدن نمي رقصند كه آنها هم آنقدر از نظر كميتي ضعيفند كه به حساب نمي آيند. كوتاه سخن آنكه اگر اين يك تهاجم است، پس ما سال هاست كه مورد هجوم واقع شده ايم.
حال ديگر چه فرقي مي كند كه خط اول تهاجم بوتيك هاي خيابان وليعصر (عج) باشند يا مغازه ها و دخمه هاي تاناكورايي كه البسه كهنه و استوك از ما بهتران آن طرف آب ها را با بوي نفتالين به ما عرضه مي كنند.
اينكه نفس اين مسئله خوب است يا بد و زشت به عهده خودشما. راستي اين قضيه لباس ملي به كجا رسيد؟ چرا اينقدر دير به فكر افتاديم؟ واقعا چرا؟

ايرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
علمي
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  علمي  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |