پنجشنبه ۸ دي ۱۳۸۴ - - ۳۸۸۷
سعيد حيدري اولين دارنده گواهينامه رانندگي حرفه اي در ايران
جدال سرعت، پدال پيشرفت
007977.jpg
جواد نصرتي
مسابقات فرمول يك بدون شك بزر گ ترين، گران ترين و يكي از پربيننده ترين مسابقات سالانه ورزشي دنيا به شمار مي روند. با نگاهي به اسامي تيم هاي شركت كننده در اين مسابقات كه از بزرگ ترين شركت هاي خودروسازي دنيا هستند، به راحتي مي توان ميزان سرمايه گذاري در اين مسابقات را حدس زد.
در اين ميان يكي از اركان اصلي فرمول يك، رانندگان آن هستند؛ رانندگاني كه با هر بار مسابقه دادن جان خود را به خطر مي اندازند تا به افتخاري بزرگ برسند؛ افتخاري كه به سوداي مردان و حتي زنان بسياري در سراسر جهان تبديل شده است.
يكي از اين خيل عظيم عاشقان و سينه چاكان فرمول يك، جواني ايراني به نام سعيد حيدري است. سعيد اما با بسياري از طرفداران فرمول يك تفاوت هاي اساسي دارد، او اكنون به عنوان تنها راننده ايراني، گواهي رانندگي در مسابقات فرمول 3000 را دارد و به راحتي مي تواند در هر پيستي در سراسر جهان رانندگي كند.
تولد يك رويا
دوران كودكي سعيد در مزرعه پدرش در دماوند گذشته است. او در آنجا از سن 7 سالگي رانندگي را آغاز كرد. اولين ماشين هايي كه او رانندگي را با آنها شروع كرد تراكتور و ديگر وسايل نقليه كشاورزي بودند، اما او در راندن آنها چنان تبحري از خود نشان داد كه هيچ گاه از سوي پدر براي رانندگي آنها منع نشد؛ برعكس، پدر اولين حامي او براي رانندگي بود. پدرم اولين و تنها مربي من در ايران است . سعيد اينگونه از پدرش ياد مي كند و مي گويد كه چگونه در سنين 12 و 13 سالگي، پدر به او اجازه مي داد پشت كاميون بنشيند.
سعيد سابقه رانندگي حرفه اي چنداني در ايران ندارد و فقط يك بار در پيست اتومبيلراني آزادي در سن 18 سالگي براي اولين و آخرين بار با رانندگان ايراني رقابت كرده است. وقتي 18 ساله بودم در مسابقه اتومبيلراني كلاس يكهزار و 600 سي سي شركت كردم و تايم خوبي هم زدم، اما مسئولان برگزاري من را براي مسابقه در كلاس جي.تي قرار دادند، يعني در واقع يك كلاس بالاتر بردند. من موقع استارت، سيزدهم بودم و چون ماشين من قدرت و شتاب كافي نداشت، نمي توانستم با بقيه رانندگان به خوبي رقابت كنم با اين همه در پايان، نفر سوم شدم كه مقام بسيار خوبي بود . پس از آن او ديگر در هيچ مسابقه رسمي در ايران شركت نكرد، اما اين به معناي آن نبود كه سعيد قيد رانندگي را زده است.
او از چند سال پيش در پي اين بود كه بتواند از جايي خود را به فرمول يك نزديك كند، تا اينكه در فروردين ماه سال جاري بزرگ ترين حادثه زندگي او رقم خورد. در اين ماه مسابقه گراند پري بحرين يكي از مراحل مسابقات فرمول يك- براي اولين بار در اين كشور برگزار شد و سعيد از طريق يكي از دوستانش كه مدير يكي از بانك هاي بحريني است، فرصت يافت اين مسابقه را از نزديك مشاهده كند.
007974.jpg
دوست سعيد كه مدير برنامه هاي فعلي او هم است با استفاده از ارتباطاتي كه با تيم هاي فرمول 3000 ب.ام.و و فورد داشت اين فرصت را براي او فراهم كرد كه در آزمايش هاي رانندگي اين دو تيم شركت كند. سعيد خود دراين باره مي گويد: روز اول بسيار هيجان زده بودم. مي خواستم يكباره پشت رل ماشين هاي فرمول يك بنشينم تا به همه نشان دهم كه من مي توانم در فرمول يك رانندگي كنم ، اما نوع رفتار مربيان و مديران باعث فروكش كردن هيجان او شد و متوجه شد كه آنجا اول راه بسيار درازي است. خود او به آن تست كلاس اول  مي گويد؛ كلاس اولي كه او را در مسير حرفه اي شدن قرار داد.
او پس از اين تست مي بايست چند جلسه را با مربيان حرفه اي تمرين مي كرد تا گواهينامه FIA را كه مربوط به رانندگي در مسابقات فرمول 3000 است، دريافت كند.
معمولا رانندگان اين گواهينامه را پس از گذراندن 20 جلسه دريافت مي كنند، اما سعيد پس از گذراندن 5 جلسه موفق به دريافت گواهينامه رانندگي در فرمول 3000 شد. پس از اين اتفاق او تا به امروز 8 ماه تمام است دائم در حال تمرين در بحرين است.
فشرده ترين دوره تمريني او دوره اي 45 روزه بود كه دو ماه پيش در بحرين پشت سر گذاشته است. او در اين دوره از 7 صبح تا 7 شب با مربيان خود تمرين مي كرده است. خود او پشت سر گذاشتن اين دوره تمريني را بسيار سخت مي داند، چون به هر حال دوري از خانواده براي او بسيار سخت بوده، اما راه حرفه اي شدن و رسيدن به فرمول يك چيزي به جز تمرين هاي سخت و فشرده نيست.
او در راستاي بهبود وضعيت رانندگي اش چندي پيش پيست گراندپري بحرين را به مدت يك هفته تمام اجاره كرد تا بتواند به راحتي و تنهايي در كنار مربيان اختصاصي اش تمرين كند. اين كار او واقعا بازتاب هاي متفاوتي داشت، به گونه اي كه حتي روزنامه هاي بحرين هم آن را پوشش دادند. نتيجه اين تمرينات سخت و طاقت فرسا، كسب چند مقام دومي براي ب.ام.و و چندمقام دومي و سوم براي فورد است. براي او بسيار مهم است كه در تيمي رانندگي كند كه پرچم ايران روي ماشين آن خورده باشد و وقتي روي سكو مي رود پرچم ايران را بالا برده باشد؛ به همين خاطر است كه او هزينه هاي بسيار سنگين مسابقات و تمرينات را خود شخصا پرداخت مي كند.
خود او معتقد است كار او به عنوان اولين نفر كه وارد فرمول 3000 شده، بسيار سخت بوده است. من 8 ماه خاك آنجا را خورده ام . او براي ما تشريح مي كند كه ساختار فرمول 3000، ساختاري مافيايي است و هركسي نمي تواند به راحتي به آن وارد شود، به همين خاطر كار او بسيار ارزشمند بوده است. او تعريف مي كند كه چگونه مربيان و مديران تيم هاي ب.ام.و و فورد از او استقبال كردند و مربيان واقعا دلسوزانه او را آموزش مي دادند، چون براي آنها جالب بوده كه يك ايراني بتواند گواهينامه فرمول 3000 دريافت كند.
مسابقات F3000 مسابقات فرمول 3 هزاري كه تا كنون سعيد در آنها شركت كرده، مسابقات مخصوص تيم هاي ب.ام.و و فورد بحرين بوده كه فردا فينال آنها برگزار شده و طي آن قهرمان فصل بحرين شناسايي مي شود، اما مسابقه مهم بعدي كه حدودا 45 روز ديگر برگزار خواهد شد، مسابقات فرمول 3000 خاورميانه است. اين مسابقه از اهميت بسيار بالايي برخوردار است، چون در صورتي كه سعيد بتواند در آن به قهرماني برسد به مسابقات آسيايي راه پيدا خواهد كرد.
007980.jpg
خود او اميد بسيار زيادي دارد كه نه تنها به مسابقات آسيايي راه پيدا كند كه در آنجا خوش بدرخشد، چون به گفته مربيانش او در حال حاضر يكي از بهترين هاي آسياست. او بازهم تاكيد مي كند كه مي خواهد در اين مسابقات با پرچم ايران به ميدان برود.
اين بار هم او با پرچم ايران به ميدان خواهد رفت. شايد او حتي در مسابقات 2000 F هم به جاي تبليغات متعددي كه روي بدنه اتومبيل ها قرار دارد، چندين و چند پرچم ايران بچسباند، اما آيا او در مسابقاتي كه سطح بالاتري دارند قادر خواهد بود بودجه تيمي را كه همه تيم ملي ايران مي دانند، شخصا بپردازد؟

قياس بزرگان
اگر بخواهيم سعيد حيدري را با كسي مقايسه كنيم، بهترين گزينه علي دايي است. اين دو را مي توان در رشته هاي خود به نوعي پيشتاز و جاده صاف كن ديگران دانست. پس از علي دايي بود كه بسياري از فوتباليست هاي ما توانستند همانند او به تيم هاي فوتبال اروپايي راه يابند. در مورد علي دايي مي توان گفت هر چند خود او در انتقال بازيكنان ديگر نقش مستقيم نداشت ولي حضور او به عنوان يك ايراني در سطح فوتبال اروپا اين باور را براي سايرين به  وجود آورد كه ايرانيان مي توانند در چنين سطحي به راحتي بازي كنند.
حيدري هم به عنوان اولين ايراني كه توانسته است در سطح حرفه اي رانندگي جهان گواهي نامه معتبري دريافت كند، نقش مهمي در تعيين نگرش ديگران به رانندگان حرفه اي آينده ايران دارد. اگر او بتواند به عنوان اولين راننده ايراني مسابقات فرمول 3000 نتايج خوبي به دست آورد يا حتي بتواند به سطوح بالاتر حرفه اي رانندگي مثل جي پي ۲ يا فرمول يك راه يابد، مي توان انتظار داشت كه در آينده رانندگان ايراني مورد استقبال تيم هاي معتبر دنيا قرار گيرند.

نگاه
نماي كلي
سعيد حيدري، متاهل و داراي يك دختر 3ساله است. وقتي از او مي پرسيم كه آيا در حين رانندگي در مسابقات تصوير دخترش براي او مجسم مي شود، صادقانه مي گويد: نه، اگر بخواهم به دخترم فكر كنم ديگر ريسك نمي كنم، در واقع اصلا وقت فكر كردن به او يا هيچ چيز ديگري را ندارم .
در دوران كودكي و تحصيل تا كلاس چهارم ابتدايي شاگرد بسيار تنبلي بوده است كه هميشه معدلش زير 14 بوده، اما بعدها كه پدر با وعده خريدن اسب و بعدها موتور او را ترغيب به درس خواندن مي كند، هميشه از شاگردان خوب كلاس مي شود. خودش مي گويد: به زور اسب و موتور درس مي خواندم . فول كنتاكت، اسكي، اسكي روي آب و كشتي ديگر ورزش هايي هستند كه سعيد به آنها علاقه دارد و به آنها مي پردازد. او در حال حاضر همان مزرعه دوران كودكي را در كنار پدر اداره مي كند و مي گويد: در دوران بچگي در آنجا بازي مي كرديم و حالا در آنجا كار مي كنيم .
موتورسواري با عزرائيل
سعيد علاوه بر رانندگي ماشين، موتورسواري هم مي كند. او يك موتور پرقدرت دارد كه با آن هر كاري دلش بخواهد انجام مي دهد؛ هر كاري حتي رسيدن به سرعت 340كيلومتر بر ساعت. در اين سرعت عزرائيل با گوش هايت بازي مي كند . اين را درحالي مي گويد كه با انگشتانش چند ضربه به گوشش مي زند، گويي واقعا خوردن انگشتان عزرائيل به گوش خود را تجربه كرده است.
وقتي با تعجب از او مي پرسيم كه آيا واقعا از اين سرعت نمي ترسي با خنده عنوان مي كند: ترسم ريخته . انجام كارهاي خطرناك با موتور از ديگر تفريحات اوست. او در سرعت 260كيلومتر برساعت چرخ جلو موتور خود را بلند مي كند(به اصطلاح موتورسواران تك چرخ مي زند) يا روي باك آن مي ايستد. تجربه سرعت 300 كيلومتر بر ساعت را فقط عده اندكي در جهان دارند. در اين حالت همه چيز در چشم راننده به صورت خط ديده مي شود، خطوط سفيد ممتد يك خط ديده مي شوند، تيرهاي چراغ برق كنار خيابان يك ديوار ديده مي شوند و هر راننده بايد دائما چند كيلومتر جلوتر خود را ببيند چون در عرض چند ثانيه به آنجا مي رسد.
اين تجربه موتوسواري باعث شده است سعيد در حين رانندگي ديد بسيار خوبي داشته باشد و سريعا از خود واكنش نشان دهد جالب اينكه مربي او پس از دو جلسه تمرين بدون اينكه سعيد چيزي گفته باشد متوجه شده بود او موتور سوار قابلي است.
مسير فرمول يك
براي اينكه يك راننده بتواند روزي در مسابقات فرمول يك رانندگي كند، بايد چند مرحله را پشت سر بگذارد. معمولا همه، اول با كارتينگ شروع مي كنند. پس از آن مسابقات فرمول 3000 است. اين مسابقات در سطح جهاني برگزار مي شوند و از آن به عنوان پل ورود به فرمول يك نام مي برند. در اين مسابقات هم هيجان خاصي برقرار است و ماشين ها گاه به سرعت 220 تا 240 كيلومتر بر ساعت هم مي رسند. اين مسابقات در پيست هاي فرمول يك برگزار مي شوند، اما نه در تمام آن؛ قسمت هايي از اين پيست مشخص مي شود و ماشين ها حداكثر در 20 دور در آن به رقابت مي پردازند. قوانين فرمول 3000 دقيقا همانند فرمول يك است. رانندگان پس از فرمول 3000 به فرمول 2000 مي روند كه سطح بالاتري نسبت به فرمول 3000 دارد. پس از آن نيز جي پي۲ است كه سطح پايين تري نسبت به فرمول يك دارد. فرمول يك هم آخرين هدفي است كه رانندگان دنيا به آن فكر مي كنند.
مصدوميت عجيب
پيش از برگزاري آخرين مسابقه از سري مسابقات فورد،۳۰۰۰ اتفاقات عجيبي براي سعيد حيدري افتاد. او پيش از آنكه به بحرين برود در تهران دچار مسموميت شده اما به هر حال چهارشنبه شب پس از مرخص شدن از بيمارستان شبانه به بحرين پرواز كرد اما دور تمرين مسابقه را از دست داد. روز دوم مسابقه كه مرحله تايم زدن بود( رانندگان باتوجه به زماني كه در اين روز ثبت مي كنند در روزهاي مسابقه در خط استارت  جاي مي گيرند) هم براي او با بدشانسي همراه بود. او صبح هنگام، پيش از بيدار شدن از تخت پايين افتاد و كتفش در رفت. در رفتگي كتف، او را دوباره به بيمارستان كشاند و حيدري بازهم نتوانست در روز زمان گيري به پيست برود. روز مسابقه با درد شديد كتف در مسابقه شركت كرد و با اينكه به عنوان آخرين راننده، مسابقه را شروع كرد، در پايان، دوم شد. او پس از اين حادثه، كتف خود را به تيغ جراحان سپرد. الان تقريبا چند روزي از عمل او مي گذرد و او هنوز دردشديدي در ناحيه كتف احساس مي كنند.
آدم جگردار يا آدم مكانيكي
وقتي از سعيد حيدري مي پرسيم: كدام يك از رانندگان مطرح جهان را دوست داري؟ ، مي گويد: آلونسو . وقتي مي گوييم شوماخر چه، با لبخند جواب مي دهد: شوماخر درست است كه بهترين است، اما يك آدم كاملا مكانيكي و بدون اشتباه است . حيدري رانندگي بدون ريسك را غير ممكن مي داند و معتقد است كه راننده بايد جگر داشته باشد.

يادداشت
ما ايراني هستيم
آرش نهاوندي
رضازاده زماني كه از سوي نعيم سليمان اوغلوي بلغاري تبار براي وزنه برداري در تيم ملي وزنه برداري تركيه دعوت شد آن را با قاطعيت ردكرد، تا نشان دهد ايراني غرور ملي خود را حتي در برابر 20 ميليون دلار آمريكايي از دست نمي دهد و عشق و عرق به اين آب و خاك را با هيچ چيز ديگري در اين دنياي مادي عوض نمي كند.
بودند و هستند ايرانيان ديگري كه تلاش براي سربلندي پرچم سه رنگ كشور خود را هرچند هم كه آن سوي آب ها امكانات بيشتري مهيا باشد، واجب كفايي مي دانند.
در واقع تمدن بزرگ ايراني سبب شده تا دكتر محمد حسابي نيز به رغم شاگردي آلبرت اينيشتين نابغه آلماني فيزيك و واضع فرضيه نسبيت، به ايران باز گردد و امكان كار در غرب را ناديده بگيرد و خدمت به ايران و ايرانيان را هدف كاري خويش قرار دهد. در ساير رشته ها و عرصه ها نيز نكات مشابهي به چشم مي خورد، حتي لژيونر هاي ايراني فوتبال نيز از اين قاعده مستثني نيستند. اين گروه از ورزشكاران هم مانند ساير هموطنان خود در خارج، مانند سفيران پرچم سه رنگ صلح و دوستي عمل مي كنند. در واقع آنان نيز رسوم كهن اسلامي و ايراني را كه از قدمت هزار ساله برخوردارند در خارج از كشور برپا مي دارند و تلاش مي كنند به هر نحوي كه شده هويت ايراني خويش را حفظ كنند.
كم نيستند ايرانياني مانند فريدون زندي كه به رغم دو رگه بودن، بازي در تيم ملي ايران را بر تيم ملي آلمان ترجيح دهند.
سعيد حيدري نيز از جمله مرداني است كه توانسته گواهي نامه فرمول سه هزار را از آن خود كند و در واقع از دنياي غيرحرفه اي ها پاي به دنياي حرفه اي ها بگذارد. ورود حيدري به جمع حرفه اي ها شهرت ز يادي را براي او در پي آورده است. شهرتي كه چشمان بسياري را در منطقه به سمت حيدري خيره كرده است و در همين چارچوب مسئولان تيم هاي ملي اتومبيلراني كشورهاي منطقه خواهان به كارگيري او به عنوان يكي از راننده هاي تيم هاي خود شده اند. اما حيدري نيز مانند هر ايراني باغيرت ديگري پيشنهاد سخاوتمندانه آنان را رد كرده و به رغم عضو نبودن در تيم هاي ايراني ، تنها خواستار مسابقه دادن با پرچم مقدس كشورش شده است.
او نيز مانند هر ايراني ديگري آرزو دارد روزي فرا رسد تا بتواند با افتخار و غرور پرچم كشورش را در مسابقات بين المللي به اهتزاز در آورد.
سعيد حيدري از جمله افرادي است كه در راه رسيدن به چنين آرزوي بزرگ و مهمي، خود هزينه تمرينات و مسابقاتش را مي پردازد ، در واقع او فردي است كه بدون در نظر  گرفتن نيازهاي مادي حاضر است در جبهه هاي ورزشي براي كشور به ميدان مبارزه برود و افتخار آفريني كند.
او حتي به رغم آنكه از سوي فدراسيون اتومبيلراني جمهوري اسلامي ايران مورد شناسايي قرار نگرفته است به كشورش آمده و ديگر رانندگان را براي شركت در مسابقات فرمول 3000 راهنمايي مي كند .
سعيد حيدري از نظر مالي مشكلي ندارد و تا به امروز توانسته است از پس مخارج مسابقات برآيد او عاشق ايران است و هدفش تلاش براي سربلندي پرچم كشورش است.
اما مشكل حيدري و امثال او در اين است كه فدراسيون اتومبيلراني يا به عبارتي بهتر فدراسيون هاي ورزشي كشورمان قائل به مستقل فعاليت كردن ورزشكاران نيستند و در هر صورت مايلند، ورزشكاران رشته هاي مختلف در چهارچوب چتر حمايتي ضوابط و قوانين فدراسيون ها فعاليت كنند. بماند كه پس از پذيرش چنين شرايطي از سوي فرد ورزشكار، فدراسيون ها حمايت چنداني از او به عمل نمي آورند.
در واقع اگر فدراسيون  ها قايل به چنين امري هستند بايد ورزشكاران رشته هاي انفرادي را چه از نظر مالي و چه از نظر امكانات حمايت كنند.
اين سازمان هاي ورزشي كه زيرمجوعه سازمان تربيت بدني محسوب مي شوند بايد پا را حتي از اين فراتر گذاشته و مشوق اصلي ورزشكاران مستقل در راه قهرماني باشند.
در صورت تحقق چنين امري ورزشكاران به صورت مستقل به فعاليت نخواهند پرداخت و ضمن استفاده از امكانات فدراسيون ها هرچه سريع تر به صورت حرفه اي رشد مي كنند .
در پايان بايد به اين نكته نيز اشاره كرد كه چرا بخش هاي ر وابط عمومي فدراسيون ها تا به اين حد ضعيف هستند كه نمي توانند اتفاقات مهم اينچنيني را سريعا شناسايي كرده و ورزشكاران را جذب كنند.
شايد اين تنها موردي باشد كه با استفاده از منابع مالي شخصي به نام ايران در مسابقات بين المللي شركت كند، شايد اگر حيدري نمي توانست خرج مسابقاتش را بپردازد براي كشور ديگري رانندگي مي كرد.
نكته ديگر اين است كه عدم توجه به روند سالم و پويايي كه بتواند باعث جذب حمايت كننده هاي مالي براي ورزشكاران و هنرمندان ايراني شود باعث شده بخشي از استعدادهاي جوان و قابل رشد سرزمين ما در هزارتوهاي اوليه پيشرفت درجا بزنند.توجه به اصول مديريت اقتصادي - ورزشي مي تواند در اين زمينه راهگشا باشد.

ايرانشهر
آرمانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |