دوشنبه ۱۲ دي ۱۳۸۴ - - ۳۸۹۰
برگي ديگر از پرونده تجهيزات پزشكي
پرانتز باز
008127.jpg
عكس: ساغر امير عظيمي
محمد مطلق
محرمعلي مرد ساده اي است. او آدرس بيمارستان اختر را از پسر باجناقش گرفته و يكراست از روستا به تهران آمده تا مفصل زانوي چپ زنش را عمل كند. محرمعلي و زنش چيزي از پروتزهاي سيماني و غيرسيماني نمي دانند. آنها بيمه نيستند و هيچ وقت سري به شركت هاي تجهيزات پزشكي سه راه جمهوري نزده اند .
اگر به ياد داشته باشيد اين عبارات شروع گزارشي با نام تجارت مرگ بود كه يكم دي ماه تحت عنوان گزارش اول به چاپ رسيد. ما در آن گزارش گفته بوديم كه داستان تجهيزات پزشكي در ايران، داستاني لايه لايه و ژرف است. اگرچه اين گفته بيشتر به يك حس شبيه بود، حسي كه از گشت و گذار در مراكز و شركت ها و نشستن روبه روي بيماران، كارشناسان و مسئولان متعدد شكل گرفته بود،  اما امروز با اطمينان مي گوييم كه شما صرفا با يك سوژه روبه رو نيستيد، بلكه با يك پرونده طرفيد و اين وظيفه ما را هم سنگين تر مي كند، چرا كه ما نيز بايد در نقش يك خبرنگار - محقق وارد عمل شويم تا بلكه برگي ديگر از پرونده قطور تجهيزات پزشكي را پيش روي شما قرار دهيم.
بازتاب گزارش اول
پس از چاپ گزارش تجارت مرگ افراد بسياري با دفتر روزنامه تماس گرفتند؛ اعم از بيماران، كارشناسان، مسئولان و صاحبان شركت هاي تجهيزات پزشكي. برخي نيز حاضر به معرفي خود نشدند،  اما مستندات بسياري را در اختيارمان قرار دادند. البته تمامي سعي ما اين بود كه ناخودآگاه وارد جريان هاي رقابتي بازار نشويم و از طرف ديگر افراد با اطلاعات غلط ذهنمان را جهت دهي نكنند. در همين راستا توضيح چند نكته اساسي را ضروري مي دانيم:
۱ - تقريبا تمامي افرادي كه با ما تماس گرفتند يا ما به سراغشان رفتيم، دو پرسش مشترك داشتند: چگونه با موضوع آشنا شديد؟ و آيا شخصيت هاي گزارش شما آدم هاي واقعي بودند؟ . ما هر دو پرسش را يكجا پاسخ مي دهيم و آن اينكه تمامي شخصيت ها، آدم هاي واقعي بودند و ما از طريق آنها با موضوع آشنا شديم. همچنين علاوه بر آن دو كاراكتر، حاضريم آدرس و شماره تلفن چندين كاراكتر واقعي ديگر را هم در اختيار هر مقام پرسشگري بگذاريم.
۲ - طي اين مدت با بيماران پلاك شكسته بسياري آشنا شديم كه جريان مداواي آنها برگي ديگر از پرونده را ورق خواهد زد، اما فعلا اين بخش را نزد خود نگه مي داريم تا پس از تكميل تحقيق در پرونده هاي پزشكي قانوني به صورت مستند، يكجا به چاپ برسانيم. از سوي ديگر شناسايي علت ها بيش از پرداختن به معلول،  حتي مرگ بر اثر تخلفات پزشكي يا فروش كالاهاي غيراستاندارد برايمان اهميت دارد.
۳ - با مدير شركتي برخورد كرديم كه خود براي تهيه پروتز استاندارد و مرغوب جهت مداواي بيمارش مستاصل مانده بود.
۴ - برخي با اين پرسش سعي داشتند ته دلمان را خالي كنند:
- چقدر پشتوانه داريد؟
و جواب ما:
- پشتوانه ما روزنامه و رسالت خبرنگاري است، همين.
۵ - در اين مدت با دكتر... يكي از استادان صاحبنام و كسي كه سالانه چندين مرتبه به عنوان كارشناس، مورد مشاوره پزشكي قانوني قرار مي گيرد، تماس داشتيم كه لااقل به چند مورد مرگ براثر تخلف اشاره كردند، اما نام ايشان نزد ما محفوظ خواهد ماند. از طرف ديگر اين استاد دانشگاه از ذكر نام، بسيار هراسان بود.
۶ - در گزارش اول به شركتي اشاره كرده بوديم كه 55 هزار تومان به عنوان پورسانت از بيماران پول مي گيرد. مسئولان اين شركت با ما تماس گرفتند و توضيح دادند نام اين هزينه پورسانت نيست،  بلكه هزينه تكنيسين  است. پاسخ ما اين بود كه شما مي توانيد نام هزينه را به جاي پورسانت يا هزينه تكنيسين، هرچيز ديگري كه مي خواهيد، بگذاريد. دعواي ما بر سر نام ها نيست؛ پرسش ما اين است كه چرا بايد بيمار، هزينه آژانس به اصطلاح تكنيسين هاي شركت ها را هم پرداخت كند؟
۷ - نكته ديگر اينكه قصد ما از نوشتن گزارش فوق يا گزارش پيشين، سياهنمايي يا صرفا برجسته كردن سياهي ها نيست. ما دست پزشكاني چون دكتر شاه حسيني و دكتر شاهچراغي را مي بوسيم و رفتارشان را به عنوان الگويي اخلاقي برجسته مي كنيم؛ پزشكاني كه در اتاق عمل ست پزشكي   را بر سر همان به اصطلاح تكنيسين ها مي كوبند و مي گويند: جمع كنيد اين مسخره بازي ها را و شركت ها نيز براي عمل هاي جراحي اين دو پزشك، هميشه مرغوب ترين كالاي موجود را در اختيار بيمار قرار مي دهند.
۸ - درخلال گزارش اول و بررسي هاي بعدي متوجه بسياري از تخلفات بيمارستان هاي خارج از مركز شديم و همچنان كه سلامت بيمارستان هاي شيراز را تاييد مي كنيم به بسياري از بيمارستان هاي تبريز، مشهد، گيلان،  مازندان و گلستان نيز هشدار مي دهيم كه در صورت عدم توجه به اخلاق پزشكي به صورت مصداقي، گزارش عملكردشان را در اختيار شهروندان قرار خواهيم داد.
۹ - مجموعه گزارش ها را به همراه توضيحات تكميلي به زودي تقديم كميسيون محترم بهداشت و درمان مجلس شوراي اسلامي خواهيم كرد.
۱۰ - و اما جوابيه شركت پخش فرآورده هاي پزشكي ايران به گزارش تجارت مرگ: سردبير محترم روزنامه همشهري، احتراما عطف به موضوعات مندرج در صفحه 11 ايرانشهر آن روزنامه محترم مورخ 1/10/84 به استحضار مي رساند:
۱ - در مطالب درج شده در شماره مذكور روزنامه همشهري سمت آقاي علي نادي، مدير شركت پخش فرآورده هاي پزشكي عنوان شده كه اين مطلب صحيح نمي باشد و ايشان به عنوان كارشناس در اين شركت شاغل مي باشند و ضمنا اظهارنظر مشاراليه موضع رسمي اين شركت نمي باشد.
۲ - شركت پخش فرآورده هاي پزشكي هيچ گاه نماينده انحصاري كمپاني روش در ايران نبوده و نمي باشد.
با عنايت به رعايت اطلاع رساني دقيق و صحيح توسط مطبوعات، خواهشمند است دستور فرماييد در خصوص درج مطالب فوق اقدام مقتضي مبذول فرمايند .
در رابطه با موضوعات اساسي مطرح شده در اين جوابيه مي توان گفت كه اولا بسيار خوشحاليم كه جناب آقاي نادي مديرعامل نبوده و موضع رسمي شركت را ابراز نداشته اند، زيرا در مواضع رسمي كه براي به دست آوردنشان يك سال بايد دويد، حقايق كمتري نهفته است. ما ايشان را بسيار صريح الهجه و منصف يافتيم.
دوم آنكه ضمن معذرت خواهي در مورد سمت ايشان، پس از رسيدن جوابيه به دستمان در مورد عنوان دقيق وي بازهم تحقيق كرديم كه يكي از ادارات معتبر و بالادست،  وي را مسئول پخش معرفي كرد نه كارشناس. از سوي ديگر ناگفته پيداست كه به هنگام ورود به مجموعه، آقاي نادي را به عنوان مدير نشانمان دادند نه آقاي مسعود بزرگ مقام را. و اما در مورد نمايندگي روش آلمان، هم صحبت هاي آقاي نادي را ناديده مي گيريم و هم بروشورها و كاتالوگ هايي كه محصولات اين شركت را تبليغ مي كند.
نتايج يك تحقيق
يك تحقيق علمي با نام بررسي ويژگي هاي فولاد زنگ نزنL 316 گريد پزشكي از شهرام احمدي كارشناس مواد- و سيدعليرضا افتخاري كارشناس ارشد مواد- به دستمان رسيده كه نكات جالب توجهي را پيش روي ما قرار مي دهد. اين تحقيق انگيزه مصاحبه با دكتر غلامرضا شاه حسيني - مديركل تجهيزات پزشكي در سال هاي 70-69 و رئيس اسبق دانشگاه علوم پزشكي ايران - را شكل داد كه ابتدا به چند نكته كليدي تحقيق اشاره مي كنيم. در مقدمه پژوهش آمده است:
بيومتريال، ماده اي است كه در بدن موجود زنده بي اثر و خنثي است و براي كاشتن در سيستم هاي زنده و حفظ عضو تا زمان ترميم يا پايان عمر طراحي شده است... موفقيت بيومتريال در بدن به عواملي چون خواص مكانيكي بيومتريال، طراحي و نيز زيست سازگاري آن بستگي دارد. يكي از موارد عدم موفقيت كه در مواد مهندسي مصرفي در ساير كاربردها مشاهده مي شود، تاثير مستقيم ايمني بدن بر كاشتني است. از ديگر موارد عدم موفقيت بيومتريال، تاثير ناخواسته كاشتني بر بدن است. براي مثال سمي بودن، ايجاد آماس، التهاب يا سرطان زايي از جمله اثرهاي نامطلوب و ناخواسته آنهاست كه علت اصلي بروز چنين ضايعاتي در درجه اول نامطلوب بودن جنس كاشتني مصرف شده است .
در اين پژوهش مواد كاشتني به چهار بخش بسپارها،  فلزات، سراميك ها و مواد مركب تقسيم و خواص، مزيت ها و نقاط ضعف هر كدام نيز توضيح داده شده و در نهايت كالاهاي موجود در بازار ايران مورد آزمايش قرار گرفته و نتايج زير به دست آمده است:
۱ - بررسي هاي انجام شده نشان مي دهد كه متاسفانه شناخت كافي نسبت به آلياژهاي مورداستفاده در مواد كاشتني و پروتز در كشور وجود ندارد.
۲ - فولاد زنگ نزن آستنيتي گريد پزشكي داراي معيارهاي استانداردي است كه مطابق 138F-ASTM است و به هيچ عنوان از لحاظ خواص ساختاري، شيميايي و سازگاري با بدن، قابل مقايسه با فولادL 316 صنعتي نيست.
۳ - سطح بازرسي و كنترل كيفيت قطعات توليدي با گريد پزشكي بسيار حساس تر و سخت گيرانه تر از گريد صنعتي است كه بايد دقيقا مطابق با استاندارد انجام پذيرد.
۴ - باتوجه به موارد فوق، ضرورت ايجاد يك سازمان نظارت بسيار دقيق و صاحب نظر كه ضمانت اجرايي قوي داشته باشد به شدت احساس مي شود. اين سازمان بايد متشكل از مهندسان و پزشكان آگاه و مجرب در اين زمينه باشد .
منابع آگاه مي گويند متاسفانه حدود 75 درصد كاشتني هاي فلزي در بدن بيماران استيل صنعتي بوده كه عواقب خطرناكي دارد. اين كالاها يا با مارك هاي غيرمعتبر هندي و پاكستاني وارد كشور شده يا در كارگاه هاي زيرزميني با مارك هاي تقلبي ساخته مي شوند. البته به موضوع فوق استفاده مجدد از پيچ و پلاك ها را هم اضافه كنيد كه گاه تا 4 مرتبه در بدن بيماران متعدد كاشته مي شود. مواد شناسان مي گويند فلز كاشته شده در بدن تحت فشار قرار مي گيرد و پس از بيرون آمدن وارد دوره استراحت مي شود كه در صورت تكرار دوره استراحت و فشار، مي توان به واسطه تحقيقات آزمايشگاهي، تعداد دفعات كاشته شدن در اندام هاي مختلف را تشخيص داد. اين پلاك ها معمولا تا زمان شكستن در بدن آخرين بيمار به كار گرفته مي شوند. مدير يكي از شركت هاي معتبر كه حاضر به درج نام نيست و نام ايشان نيز نزد ما محفوظ خواهد ماند، مي گويد: در تهران بيماري ديده ام كه پيچ و پلاكش شكسته. وقتي از او پرسيده ام چقدر پول داده اي گفته است دو ميليون و۷۰۰هزارتومان، در حالي كه نرخ واقعي آن پروتز باتوجه به جنسش 30هزارتومان هم نبوده. معمولا توجيه برخي پزشكان در چنين حالتي هم اين است كه استخوان خدايي مي شكند، مي خواهي پيچ و پلاك ساخته دست بشر نشكند؟! .
دكتر غلامرضا شاه حسيني با تاييد اينكه در جريان عمل  بارها با بيماران پلاك شكسته برخورد كرده اند، اين موضوع را ناشي از عوامل متعددي مي داند: يكي از عوامل شكستن پلاك، موضوعي است كه به آن باطري افكت مي گوييم. در اين حالت استخوان ها به جاي اينكه به هم نزديك شوند و در محل شكستگي كلسيم جمع شود از هم دور مي شوند و به عبارت ديگر استخوان ها خورده مي شوند تا اينكه به ناچار پلاك مي شكند. در حالت دوم احتمال دارد پيچ و پلاك هر دو از نوع مرغوب سويسي هم باشند اما پيچ، ساخته يك كارخانه و پلاك، ساخته كارخانه ديگري باشد كه در اين حالت خوردگي پيچ و پلاك به وجود مي آيد و در نهايت مي شكند. البته اگر از موارد علمي بگذريم نامرغوب بودن كالا يا تقلبي بودن آن هم از جمله دلايل اصلي شكستن است .
بدون ترديد دكتر شاه حسيني يكي از صاحب نظران برجسته موضوع مورد مطالعه ما در شاخه ارتوپدي است كه ايشان نيز ما را از پرداختن به معلول منع كرده و سعي دارد ذهنمان را به سوي علت ها سوق دهد. اين كارشناس برجسته در ريشه يابي علل شكل گيري مافياي تجهيزات پزشكي مي گويد: مشكل تجهيزات پزشكي كشور ما تنها در بخش ارتوپدي نيست؛ در مورد قلب، چشم و... هم مي توانيد موضوع را بررسي كنيد كه به اعتقاد من چند دليل اصلي دارد؛ يكي از اصلي ترين علت ها اين است كه در هيچ كجاي كشور روي اين موضوع سياستگذاري نمي شود. پزشكان عملا آنچه را كه در كتاب ها و مقالات مي خوانند، همان را درخواست مي كنند و البته به اين همه تنوع سليقه هم نمي توان پاسخ مثبت داد؛ يعني هيچ كجاي دنيا به تنوع ها پاسخ مثبت نمي دهند. هر كشوري داراي يك پروتكل درماني است كه در اين پروتكل دقيقا قيد مي شود براي شكستگي ساق پا بايد از فلان وسايل استفاده شود در حالي كه در همين بيمارستان ما (حضرت رسول) اگر چهار شكستگي ساق پا داشته باشيم، چهار جور هم وسيله برايش مي كاريم كه اين بسته به سليقه، دانش و تجربه پزشك وامكانات بيمار است . شاه حسيني اعتقاددارد براي حل بحران بايد استادان و اهل فن ( نه كارپردازان بيمارستان ها) بنشينند و براي بيمارستان هاي دانشگاهي، فارماكوپ استاندارد تعيين كنند و در آن به داروهاي خاص و تجهيزات مورد نياز اشاره كرده و ليست را در اختيار بيمارستان ها قرار دهند: الان بيمار سردرگم است چون سليقه ها متنوعند، چون بيمارستان ها كمبودهاي اساسي دارند، چون علم لحظه به لحظه پيشرفت مي كند و ما در اين مجموعه آشفته نسخه را به بيمار مي دهيم كه برود و كالاي مورد نظر را تهيه كند. قاعدتا اولين جايي كه مراجعه مي كند فروشگاه بيمارستان است اما فروشگاه يا آن كالا را ندارد يا بسيار گران قيمت است كه مريض نمي تواند پرداخت كند. به ناچار وارد خيابان مي شود و آنجا هم ممكن است هر اتفاقي بيفتد. قاعدتا فروشگاه بيمارستان يا فروشگاه هاي سطح بالا هيچ وقت پلاك تقلبي يا مصرف شده را به بيمار نمي دهند چون آبرويشان به خطر مي افتد، پزشك هم با هر تفكري در نهايت دوست دارد بهترين نتيجه را بگيرد اگرچه دستمزد بسيار بالايي را بگيرد اما در اين آشفته بازار، همان پزشك گاه از روي اجبار چنين وسايلي را در بدن بيمار كار مي گذارد. ما حتي با بيماراني برخورد داريم كه خودشان تعيين مي كنند از فلان وسيله و فلان دارو استفاده كنيم چون مثلا يكي از اقوامشان از آن دارو يا وسيله استفاده كرده و نتيجه گرفته است، در حالي كه اگر تجهيزات از كانال صحيح وارد شوند چنين اتفاقي نمي افتد . وي براي كنترل بازار و ريشه كني فساد پيشنهاد مي دهد: اول بايد بازار را از جنس هاي مرغوب اشباع كنيم كه هيچ هزينه اي براي دولت ندارد. در واقع دولت صرفا با تاييد شركت هاي معتبر و داراي سابقه درخشان مي تواند به اين امر مبادرت ورزد. وقتي ليست شركت ها در اختيار بيمارستان قرار گرفت و بيمارستان مجبور شد فقط از آنها خريد كند بخشي از مشكل حل مي شود. از سوي ديگر بيمه بايد دخالت كند؛ يعني تمامي اين فرضيات وقتي عملي مي شود كه بيمه قبول كند پول اجناس را پرداخت كند. چرا بايد بيمار پول عمل مفصل را از جيب پرداخت كند؟ .
ضعف قوانين
اجازه بدهيد موضوع ديگري را هم به تحليل دكتر شاه حسيني اضافه كنيم و آن اينكه عوارض تجويز داروي اشتباهي به دليل آنكه به سرعت قابل پيگيري خواهد بود موضوعي است كه از سوي مراجع قانوني با واكنش شديد روبه رو مي شود اما عوارض پلاك مستعمل، پلاك تقلبي با فلز صنعتي و... به دليل آنكه به سرعت خود را نشان نمي دهد و از چشم ها پنهان است چندان واكنش شديدي را برنمي انگيزد. در اين راستا شايسته است تا مراجع قانوني با دقت بيشتري بررسي شكايات را مدنظر قرار دهند.
منابع آگاه مي گويند در بازار آشفته تجهيزات پزشكي كمتر با دريچه قلب تقلبي روبه رو هستيم و اين كالا به دليل حساسيت فوق العاده هنوز در ليست مافيا قرارنگرفته است. ناگفته پيداست اگر بيماري از دريچه قلب غيراستاندارد استفاده كند، بلافاصله پس از عمل فوت خواهد شد اما پيچ و پلاك هاي دست چندم يا داراي آلياژ صنعتي در عمل هاي جراحي ارتوپدي به مرگ منجر نمي شوند. آنها در بدن بيمار آرام آرام زنگ مي زنند و موجب خوردگي استخوان ها شده و در سال هاي بعد سرطان را به فرد هديه مي دهند . متاسفانه برخي پزشكان با اطلاع از موضوع فوق، بدن بيمار را با انواع آنتي بيوتيك ها و مسكن ها و تب برها بمباران شيميايي كرده و طول درمان چهارماهه را به چهارسال تبديل مي كنند. در نهايت نيز بيمار يا به طور كامل آن عضو خود را از دست داده يا در صورت شانس بالا و رهايي از سرطان ومرگ مجبور به عمل جراحي مجدد خواهد شد. توجه داشته باشيم كه بيمار در اين آشفته بازار فقط پول مي دهد.
او پول مي دهد اما خريدار نيست زيرا هيچ شناختي از آنچه كه مي خرد ندارد. اجازه بدهيد خريدار اصلي را پزشك معرفي كنيم. قاعدتا پزشك در صورت آراستگي به اخلاق پزشكي مي تواند اولين و آخرين مبارز با فساد بازار تجهيزات باشد. او مي تواند كارگاه هاي زيرزميني را به تعطيلي بكشاند و...

يادداشت
مافيا؛ داخل پرانتز
محمد باريكاني
قانون را به سادگي دور مي زنند. روزنه هاي مرز را مي  شناسند و با پنهانكاري هاي پس از قاچاق كاملا آشنا شده اند. اجناس نامرغوب را به داخل كشور مي آورند تا نيازمندان ناآشنا را بفريبند و جانشان را به بازي بگيرند. برخي هايشان سال ها پيش سوگند خورده بودند كه با جان آدميان بازي نكنند ولي بعدها به بيراهه رفتند و طعم گس اسكناس را به جان آدمي ترجيح دادند. قاچاقچيان تجهيزات پزشكي، اجناس نامرغوب را به بازار كشور مي آورند و در خياباني در پايتخت به دكان هاي تجهيزات پزشكي مي فروشند تا آنها هم مثل بسياري از كاسب هاي بازار، مشتريان خياباني خود را بفريبند و چرب زباني كنند تا شايد اسكناس بيشتري از بيماران نيازمند دريافت كنند. واقعيت ماجرا همين است؛ دكان  داري تجهيزات پزشكي!
مافياي تجهيزات پزشكي نبض بازار را در اختيار گرفته است. آنها هستند كه تعيين مي كنند پزشكان بايد كدام كيت قلابي ساخت هندوستان را براي تشخيص ايدز در آزمايشگاه ها استفاده كنند؛ كيت هاي دروغيني كه مردمان سالم را مبتلا به ايدز معرفي مي كند. مافياي تجهيزات پزشكي است كه مشخص مي كند كدام
پيچ و مهره يا بست هاي فلزي بايد براستخوان هاي شكسته بيماران بي گناه بنشيند. آنها تعيين كننده اند و پزشكان متعهد، ناگزير. مافياي تجهيزات پزشكي جعبه هاي چوبي بزرگ مملو از تجهيزات بي كيفيت را به كشور مي آورد و در انبارهاي تاريك پنهان مي كند تا در خلأ تجهيزات مرغوب، اجناس بي كيفيت خود را به بازار تزريق كند. پزشكان ارتوپد و جراحان اندام هاي حساس كه نياز به پيوند مصنوعي دارند ناگزيرند تا براي نجات جان بيمار، اجناس بي كيفيت را جزئي از اندام هاي دروني كنند. آنها ولي مي دانند كه فلزهاي نامرغوب به مرور زمان در بدن زنگ مي زند، مي شكند، عفونت مي كند و جان بيمار را به خطر مي اندازد. آنها كه شانس زنده ماندن دارند، اسكناس هاي بيشتري مي دهند تا اجناس نامرغوب ترميم شود ولي بسياري شان كه شانس پولدار شدن را نداشته اند، شانس زنده ماندن را هم از دست مي دهند. اينجاست كه مافيا وارد پرانتز مي شود و بهاي خون آدميان را دسته دسته وارد گاو صندوق هاي پولادين مي كند. ضعف نظارت قوي و بازرسي هاي ناكار آمد بر بازار سياه تجهيزات پزشكي هم عاملي شده است تا سوگندنامه برخي از پزشكان تنها به قابي چوبي روي ديوار تبديل شود، بدون آنكه تعهدي احساس شود. حالا نخستين درخواست ما از همه شمايي كه در كميسيون بهداشت و درمان مجلس فعال هستيد، ازشما كه بر پست هاي نظارتي تكيه زده ايد و از شما كه در سيستم بهداشت و درمان كشور برنامه ريزي مي كنيد و همين طور از مافياي پليد تجهيزات پزشكي كه تجارت مرگ را سر لوحه پولسازي تان قرار داده ايد اين است؛ يك لحظه، تنها براي يك لحظه فكر كنيد كه خودتان آن مرد روستايي هستيد؛ همان كه مي خواست زانوي چپ همسرش عمل شود. پرانتز بسته!

ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
شهر آرا
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  شهر آرا  |  يك شهروند  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |