سه شنبه ۲۲ فروردين ۱۳۸۵
نقدي بر طرح جديد ارزشيابي معلمان و بازتاب آن در دبيرستان البرز تهران
چه كسي بايد ارزشيابي شود؟
003159.jpg
در سال تحصيلي ۸۵-۸۴ فرم ارزشيابي معلمان واحدهاي آموزشي با تغييراتي تحويل مدارس شد. مهم ترين تغييرات اين فرم، افزايش ملاك ها و جزئيات آن است؛ ضمن آنكه امتياز كل ارزشيابي هم، از ۳۰ به ۱۰۰ تبديل شده است.
اجراي طرح جديد ارزشيابي در مدارس، بازتاب هاي متفاوتي داشت. معلمان دبيرستان البرز در جلسه شوراي دبيران ضمن ايراد كلي به مسئله ارزشيابي و شيوه آن، معتقد بودند تغييرات ايجاد شده در فرم جديد ارزشيابي، نوعي سر كار گذاشتن آنهاست و آموزش و پرورش به جاي پاسخگويي به نيازهاي معلمان، با اتخاذ شيوه هايي از جمله همين طرح ارزشيابي، طلبكارانه رفتار مي كند. به اين ترتيب، به نظر مي رسد قبل از هر چيز، بايد به اين سؤال پاسخ داده شود كه چه كسي بايد ارزشيابي شود؟ آيا معلمان هم مي توانند در مقام ارزشيابي عملكرد آموزش و پرورش و دولت قرار گيرند؟
* * *
فرم و نحوه ارزشيابي معلمان واحدهاي آموزشي در سال تحصيلي ۸۵-۸۴ تغيير كرد. البته رويه كلي ارزشيابي تغيير چنداني پيدا نكرده و به نظر مي رسد طراحان فرم جديد فقط خواسته اند نشان دهند كه اولاً براي معلم هم در جريان ارزشيابي نقشي قائلند و ثانياً به جزئيات فعاليت ها هم توجه دارند.
در نگاهي كلي، فرم ارزشيابي جديد به نسبت فرم قبلي، چند تغيير عمده دارد:
الف- تعداد معيارهاي ارزشيابي بيشتر شده است. در اين فرم ۷ معيار براي ارزشيابي وجود دارد:
۱- معيارهاي عملكرد
۲- معيارهاي توسعه
۳- معيارهاي رفتار شغلي و اخلاقي
۴- پيشنهادها
۵- تشويق ها
۶- ا متيازهاي ويژه
۷- امتيازهاي منفي.
ب- با عنايت به افزايش معيارها، جزئيات معيارها هم بيشتر شده است.
پ- امتياز كل ارزشيابي از ۳۰ به ۱۰۰ تبديل شده است.
ت- در بخش هايي از مراحل ارزشيابي، خود ارزيابي هم مورد توجه قرار گرفته است.
با تغييرات ياد شده، قابل انتظار است كه: اول- وقت بيشتري از مدير، معلم و مدرسه صرف اين كار شود؛ دوم- مدارك و اسناد بيشتري براي كسب امتيازهاي مورد نظر جمع آوري شود؛ سوم- فاصله امتيازها با توجه به طرح ارتقاي شغلي، از اهميت و حساسيت زيادتري برخوردار باشد.
چه چيزي مهم است؟
آموزش و پرورش وزارتخانه اي عريض و طويل است كه براي خود كلي تشكيلات معاونت و مدير كل و كارشناسي و غيره دارد. بالاخره هر يك از بخش هاي اين تشكيلات وسيع بايد كاري انجام دهد و گرنه اصل وجودي آن زير سؤال مي رود. بخش ارزشيابي هم موظف است به هر قيمت كار ارزشيابي از معلمان را انجام دهد حتي اگر به مصداق ضرب المثل «من مي  گويم نر است، تو مي گويي بدوش» ، در معلمان رمقي براي كار كردن و انگيزه اي براي تلاش باقي نمانده باشد. ظاهراً در هر شرايطي و به هر ترتيب ممكن بايد ارزشيابي انجام گيرد؛ حال چه با فرم ۳۰ امتيازي باشد يا فرم ۱۰۰ امتيازي؛ كسي هم اهميت نمي دهد كه چه كساني و در چه وضعيتي مي خواهند فرم هاي مربوط را پر كنند يا چه وقتي از مدارس بابت اين كار گرفته مي شود؟
به قول معروف، بعضي ها دلشان به چه چيزهايي خوش است! طبق اين فرم از معلم انتظار مي رود از نرم افزار هاي رايانه اي در انجام وظايف سازماني استفاده نمايد و يا به خودآموزي و افزايش دانش و مهارت شغلي- البته با ذكر موضوع و تاريخ وقوع!- بپردازد. درست است كه اين ملاك ها فقط براي امتياز گرفتن پيش بيني شده اند و الزامي نيستند، ولي انگار طراحان اين فرم، يا معلم نيستند و يا در ايران زندگي نمي كنند.وقتي به جاي توجه به بسترهاي اجتماعي پديده ها و شرايط، فقط قرار باشد طبق روال اداري، كاري را انجام دهيم، نتيجه از اين بهتر نمي شود. دفتر ارزشيابي بايد كارش را انجام دهد. ۱۰ سال پيش با كلي سر و صدا فرم هاي قبلي تغيير كرد و فرم هاي جديد جايگزين شد. بالاخره بعد از مدت ها اعتراض و دردسرهاي فراوان، ناكارآمدي رويه و فرم هاي سابق اثبات شد. حالا هم فرم هاي جديد به ميدان آمده اند تا كار خطير ارزشيابي معلمان را انجام دهند. اگر زماني هم ناكارآمدي اين فرم ها هم ثابت شد، مشكلي نيست، آنها را با فرم هاي جديدي عوض مي كنيم. مهم اين است كه ارزشيابي انجام شود و اين كار به اصطلاح مهم و تأثيرگذار لنگ نماند.
از معلم چه مي خواهيم؟
فرم ارزشيابي موجود به نوعي بيانگر توقعات آموزش و پرورش از معلمان است. آموزش و پرورش از معلمان چه مي خواهد؟
در معيارهاي عملكرد، به روال هميشگي روي نكاتي تأكيد شده است كه به هيچ وجه عموميت و جذابيتي بين معلمان ندارد. چند درصد از معلمان ما از طرح درس استفاده مي  كنند؟ استفاده از فناوري هاي جديد آموزشي يعني چه؟ ارائه موضوع هاي تحقيقاتي در حد توان دانش آموزان، با كدام آموزش هاي پايه اي؟ چه كسي بر رعايت اصول سنجش در انجام ارزشيابي ها و طراحي سؤال ها نظارت مي كند؟
چرا از معلم  كارهايي را توقع داريم كه متناسب با استانداردهاي كلي شرايط آموزشي ما نيستند؟ چرا از خود نمي پرسيم كه دلايل كم توجهي معلمان به فنون و ابزارهاي آموزشي چيست؟
حتي اگر شناسايي تفاوت ها يكي از اهداف ارزشيابي باشد، در كاري مانند معلمي، تفاوت هاي زياد قابل قبول نيست. اگر آشنايي با اصول سنجش، ضرورت معلمي و مديريت آموزشگاهي است، نمي توان ضعف در اين مورد را پذيرفت. اما چند درصد از مديران و معلمان بر اصول سنجش تسلط دارند؟
در معيارهاي توسعه هم، چيزهايي از معلم خواسته شده كه شايد به نوعي فانتزي و يا آرمانگرايانه است. انتقال دانش و تجارب به همكاران، تهيه مجموعه هاي آموزشي، استفاده از نرم افزارهاي رايانه اي، شركت فعال در جلسات گروه هاي آموزشي، خودآموزي و...، مجموعه اي از انتظارهايي هستند كه در معيارهاي توسعه قرار گرفته اند. تأكيدهاي انجام شده در كنار بعضي موارد هم در نوع خود جالب هستند. به عنوان مثال، اثبات شركت فعال در جلسه هاي گروه هاي آموزشي، نياز به تأييديه اي با ذكر شماره و تاريخ دارد. خودآموزي و افزايش دانش و مهارت شغلي هم بايد همراه با ذكر موضوع و تاريخ وقوع باشد.
در فرم ارزشيابي جديد، قرار است معلمان هم توسط همكاران ديگر و هم توسط والدين مورد ارزيابي شغلي و اخلاقي قرار بگيرند. چقدر پيشرفت كرده ايم و خود نمي دانيم! به معلم چه داده ايم و از او چه مي خواهيم؟ كدام وقت، هزينه و امكانات را صرف معلم كرده ايم كه از او انتظار داريم با همه وجودش در اختيار آموزش و پرورش باشد؟  از اينها كه بگذريم، فكر مي كنيد كه فرم ارزشيابي با چنين ملاك ها و انتظاراتي، چقدر جدي گرفته مي شود؟ معلمي كه توسط مدير، معاون، همكاران، والدين و غيره مورد ارزشيابي قرار مي گيرد، بايد خيلي مهم باشد كه تا اين حد به او توجه مي كنند. بد نبود كه امتيازهايي هم براي ارزشيابي دانش آموزان، كاركنان و رئيس منطقه، دايره  ارزشيابي اداره و بخش ها و افراد ديگر هم پيش بيني مي شد؛ شايد بدين وسيله جامع ترين ابزار ارزشيابي در دنيا شكل مي گرفت!
در قسمتي از اين فرم ارزشيابي، امتيازي براي پيشنهادهاي معلمان براي آموزشگاه ، اداره، سازمان، دستگاه و حتي در سطح ملي در نظر گرفته شده است. اين هم ابتكاري است كه معلمان را از اين همه خلاقيت و نوآوري طراحان فرم ارزشيابي به تعجب وامي دارد. معلمي كه در ساده ترين مسائل شغلي خود درمانده است، معلمي كه غم معيشت دارد، معلمي كه گوش شنوايي براي شنيدن حرف هايش پيدا نمي كند، معلمي كه از بس گفته، ديگر ناي تكرار گفته هايش را ندارد، با كدام انگيزه و حوصله پيشنهاد بدهد. آيا اين گونه خوش  خيالانه و ايده آل گرايانه ارزشيابي كردن، سر كار گذاشتن معلمان نيست؟ آيا اين نشان نمي دهد كه تفاوت سوژه هاي فكري مسئولان وزارتي با معلمان تا چه اندازه است؟ آيا طراحان چنين ايده هايي مخاطبان خود را مي شناسند؟
در قسمت هاي ديگر فرم ارزشيابي، امتيازهايي براي تشويق ها و موارد ويژه مانند كسب نشان هاي دولتي، تأليف و ترجمه، كسب مقام و دريافت جايزه از مراكز علمي و جشنواره  الگوهاي برتر تدريس در نظر گرفته شده است.
ارزشيابي و كاغذ بازي
به دليل ضعف آموزش و پرورش در تشكيل بانك اطلاعاتي براي معلمان، در هر مورد و از جمله در فرآيند ارزشيابي بايد كلي سند و مدرك گردآوري و ارائه شود. براي كسب گروه هاي ممتاز، براي انتخاب معلم نمونه، براي شركت در آزمون اعزام به خارج، براي طرح ارتقاي شغلي و خلاصه براي هر سوژه اي، معلمان ناچارند كلي كاغذ ضميمه فرم هاي اصلي كنند، بنابر اين يكي از ضرورت هاي معلمي و به عبارتي كارمندي، بهره مندي از بايگاني قوي و مستمر است.
اگر هر معلم براي تكميل فرم ارزشيابي و بهره مندي از امتيازهاي متعلقه، به طور متوسط ۱۰ برگ كاغذ ضميمه نمايد حساب كنيد براي يك ميليون معلم، حجم كاغذ سر به كجا مي زند؟ تازه، اين فقط براي ارزشيابي است و اگر ساير موارد هم اضافه شوند، به احتمال زياد، كشور ما در كاغذبازي و سند و مدرك سازي رتبه اول را كسب خواهد كرد.
چرا آموزش و پرورش با اين همه نياز به مدارك و ضرورت مواجهه به سوابق معلمان، به تشكيل يك بانك اطلاعاتي جامع اقدام نمي كند؟ چرا بايد معلمان ناچار باشند براي بهره مندي از هر امتيازي، با صرف هزينه هايي، از مدارك مختلف كپي بگيرند و آنها را صرف امري كنند كه فقط يك بار مورد استفاده قرار خواهند گرفت؟ معلمان هر سال حداقل بايد يكي دو بار در طرح هاي كاغذبازي شركت كنند و به اين ترتيب، بايد از مدارك خود براي استفاده هاي بعدي، سفت و سخت مراقبت نمايند. طرح هايي كه به نوعي مبتني بر كاغذبازي هستند وقت زيادي را از معلمان، مديران، عوامل اداري مدرسه و منطقه مي گيرند و بدون هيچ دليل موجهي، زيان هاي زيادي را به همراه دارند. پس كامپيوتر، IT  و غيره به چه دردي مي خورند؟
معلم چه مي خواهد؟
واقعاً چه كسي بايد ارزشيابي شود؟ معلم يا وزارت آموزش و پرورش؟ چرا هر چه پيشتر مي رويم معلم بدهكارتر مي شود. درگير كردن معلم با جزئياتي كه نهايت آن افزايش حقوق ۱۵-۱۰ هزار توماني است چه معنايي دارد؟ چرا به جاي توجه و پاسخگويي به نيازهاي واقعي معلمان، هربار سوژه اي توليد مي شود كه مدت ها ذهن همه را مشغول مي سازد؟ به فرآيند اجرايي طرح هايي چون ارتقاي شغلي، انتخاب معلم نمونه، ارزشيابي و حتي فروش اقساطي تلفن همراه دقت كنيد؛ تقريباً امكان ندارد هيچ كاري بي سر و صدا و در چارچوبي منطقي انجام شود. به عنوان مثال، براي ثبت نام تلفن همراه كه مثلاً امتيازي براي معلمان محسوب مي شد، عوامل اداري مورد استثنا قرار گرفتند، اين اتفاق در مورد بازنشستگان هم افتاد و بالاخره هر بار با كلي تنش و سر و صدا مقرر شد كه اين امتياز به همه تعلق بگيرد.
در حال حاضر، آنچه معلمان درباره خود مي بينند قوي تر شدن شعارهاست ولي در ميدان عمل، نه تنها چيزي به آنها نمي رسد بلكه شرايط نااميدكننده تر هم مي  شود. به عنوان نمونه در چند ماه اخير در شهر تهران حقوق معلمان كه قبلاً به طور معمول تا ۲۸-۲۷ هر ماه پرداخت مي شد، به زحمت در اوايل ماه بعد پرداخت شده است، از مابقي بن هاي ۸۰ هزار توماني در حالي كه سال به اتمام  رسيد، خبري نرسيد و بن  ۳۰ هزار توماني به مناسبت عيد غدير در حد همان وعده باقي مانده است و درصد افزايش حقوق به نسبت سال قبل تفاوتي نكرده است.
اگر معلمان افرادي نجيب، دلسوز و آرمان خواه هستند تا كي بايد با نجابت و دلسوزي خود بسوزند و بسازند؟ اگر دولت در حد توان در خدمت فرهنگيان است و بيشترين افزايش بودجه سال آينده را براي آموزش و پرورش در نظر گرفته است، نمود عملي آن را كي و كجا بايد ديد؟
ما را متهم به عجله و بي صبري نكنيد. معلمان سال هاست كه به صبر و انتظار و سكوت خو گرفته اند. به ما بگوييد نشانه هاي اولويت قائل شدن به مسائل معلمان را كجا بايد ببينيم؟ در طرح ارزشيابي، در پرداخت عيدي، يا در افزايش حقوق؟ آيا واقعاً ثبت نام اقساطي تلفن همراه امتياز محسوب مي شد؟ آيا امتيازهاي احتمالي آينده هم اين گونه خواهد بود؟ آيا باز هم بايد معلمان منتظر الطافي چون بن ۳۰ هزار توماني و غيره باشند؟ منشأ چنين طرز تفكري كه با امتيازها و افزايش هاي ۲۰-۱۰ هزار توماني مي  توان ايجاد انگيزه كرد كجاست؟ معلمان چه زماني شاهد نگاه منطقي مسئولان به آموزش و پرورش خواهند بود؟ اگر آموزش و پرورش مركز ثقل اهداف انقلاب است، آيا معلمان حق دارند كه هم در بعد فرهنگي و هم در بعد اقتصادي توقعات خاصي داشته باشند؟
اگر معلمان وزارت آموزش و پرورش و دولت را طبق همين فرم موجود مورد ارزشيابي قرار دهند، چه نتيجه اي حاصل خواهد شد؟ مديريت و برنامه ريزي آموزش و پرورش چه امتيازي مي گيرد؟ در معيارهاي توسعه وضع چگونه خواهد بود؟ اگر از معلم انتظار مي رود كه در انجام وظايف سازماني اش از نرم افزارهاي رايانه اي استفاده كند، چرا آموزش و پرورش با آن همه كارشناس و متخصص، جلوي كاغذبازي را نمي گيرد؟ آيا آموزش و پرورش همان گونه كه انتظار دارد معلم توسط همكارانش و همچنين والدين ارزشيابي شود، آيا خود نيز آماده است به نتايج كاري مشابه تن در دهد؟ كافي است معلمي براي يك كار اداري به وزارت آموزش و پرورش مراجعه كند و آن قدر در اتاق ها بگردد تا متوجه شود معناي تكريم ارباب رجوع يعني چه؟ اگر آموزش و پرورش از معلمان بخواهد كه عملكرد وزارت و دولت را درباره معلمان با امتيازهاي مثبت و منفي مورد ارزشيابي قرار دهند، كفه ترازو به كدام سمت تمايل خواهد داشت؟
آموزش و پرورش تنها زماني مي تواند جزئيات عملكرد معلمان را مورد ارزشيابي قرار دهد كه به جزئيات نيازهاي آنان توجه كند. جايگاه فرهنگي و وضعيت معيشتي معلمان هنوز به شرايط حداقلي نرسيده است و آموزش و پرورش نمي تواند به صورت يك طرفه از معلمان چيزهايي را بخواهد كه زمينه ها و مقدمات آن را فراهم نساخته است. تا زماني كه به اين شرايط حداقلي نرسيده ايم بايد بساط طرح هايي چون ارتقاي شغلي و ارزشيابي برچيده شود. آموزش و پرورش بايد در مواردي كه مربوط به كسب امتياز، ارتقا و افزايش حقوق مي شود با تدبير منطقي و مناسب تري عمل نمايد تا هم تنشي در مدارس ايجاد نكند، هم باعث اتلاف وقت معلمان و مديران و ساير عوامل نشود و هم اسباب نارضايتي و ناراحتي بيشتر معلمان را فراهم نياورد.

خبر
درخواست هاي نمايندگان بيش از ۳۵۰ هزار بازنشسته فرهنگي اعلام شد
در گردهمايي مديران كانون هاي بازنشستگان آموزش و پرورش استان ها كه در اسفند ماه ۸۴ در بوشهر برگزار شد، نمايندگان بيش از ۳۵۰ هزار نفر بازنشسته وزارت آموزش و پرورش براساس برنامه هاي دولت در زمينه اجراي عدالت، مهرورزي، خدمت به بندگان خدا و پيشرفت مادي و معنوي كشور، درخواست هاي خود را به اين شرح اعلام كردند:
* اجراي ماده واحده موضوع طرح قانوني الزام دولت به اقدام قانوني به منظور ايجاد نظام هماهنگ و فراگير پرداخت مستمري بازنشستگان، مصوب سال ۱۳۸۳ مجلس شوراي اسلامي.
* رفع تبعيض در زمينه پرداخت پاداش خدمت به نحوي كه بازنشستگان قبل از سال ۱۳۷۹ نيز همانند بازنشستگان سال هاي بعد از آن، بتوانند از پاداش پايان خدمت ۳۰ ماهه بهره مند شوند.
* افزايش ساليانه حقوق بازنشستگان به نسبت نرخ واقعي تورم.
* افزايش حداقل حقوق بازنشستگان تا آستانه خط فقر و تسري اين افزايش به ساير گروه ها و طبقات بازنشسته برحسب مدرك تحصيلي، سابقه خدمت و مسئوليت ها.
* در نظر گرفتن بالاترين سمت در زمان اشتغال در محاسبه حقوق بازنشستگي.
* حذف سقف سني بيمه و تعميم آن به همه بازنشستگان.
* اجراي عدالت در پوشش خدمات درماني به گونه اي كه تمامي بازنشستگان از نظر پرداخت هزينه هاي درمان و بهره مندي از خدمات درماني، با توجه به حمايت هاي جنبي وزارتخانه ها و سازمان هاي دولتي، يكسان بوده و در عين حال در انتخاب مراكز درماني اعم از خصوصي و دولتي محدوديت نداشته باشند.
* رفع محدوديت و نارسايي هاي بيمه تكميلي به نحوي كه مابه التفاوت هزينه هاي درماني و مبلغ پرداختي بيمه درماني به طور كامل از طريق بيمه تكميلي پرداخت شود.
* رفع نواقص طرح ارتقاي منزلت و اعطاي تسهيلات به بازنشستگان و تنظيم آيين نامه هاي مربوط و اجراي هر چه سريع تر آن.
* تخصيص يارانه به كانون هاي بازنشستگي مانند احزاب از محل اعتبار مربوط.
* اجراي بند «ل» تبصره چهار قانون بودجه سال ۸۱ موضوع تصويب نامه هاي شماره ۵۷۵۲۱ ت/۲۶۱۶۰ مورخه ۲۷/۱۲/۸۰ و ۲۶۴۹۰ت/۹۴۳۴ مورخ ۵/۳/۸۱ كه در اين مورد از شعب تجديدنظر ديوان عدالت اداري دادنامه هاي بسياري به محكوميت سازمان بازنشستگي كشوري صادر شده كه متاسفانه حكم ديوان عدالت اداري در اين راستا تعميم پيدا نكرده است.
* رفع ممنوعيت به كارگيري بازنشستگان به منظور بهره گيري از دانش، تخصص و تجارب ارزنده آنها در دستگاه هاي دولتي.
* اولويت دادن به فرزندان بازنشستگان آموزش و پرورش در زمينه جذب و به كارگيري نيروي انساني در وزارت آموزش و پرورش.
* استفاده بازنشستگان از مراكز آموزشي، فرهنگي و خانه هاي معلم مربوط به آموزش و پرورش در سراسر كشور بدون پرداخت هزينه بيتوته.
ضمناً شركت كنندگان در اين گردهمايي اعلام كردند انتظار دارند رسانه هاي گروهي براساس رسالت خود، در انعكاس درخواست هاي بحق بازنشستگان، به گونه اي عمل كنند كه همگان بدانند بازنشستگان جز حقوق تضييع شده و قانوني خود و رفع تبعيض و تحقق برنامه هاي ارزشمند دولت، توقع ديگري ندارند.

فرهنگ
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سينما
موسيقي
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سينما  |  فرهنگ   |  موسيقي  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |