سه شنبه ۲۷ تير ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۰۳۷ - Jul 18, 2006
قطعات غيراستاندارد خودروها، حادثه آفرين است
نبود نظارت بر خودروسازي
گروه شهر- اسدالله افلاكي: بخشي از تلفات جاده اي، ناشي از استانداردنبودن خودروهاست. به ويژه قطعاتي كه در داخل توليد و در خودروها به كار مي رود، حادثه آفرين است.
سيد محمود ابطحي عضو كميسيون صنايع و معادن مجلس شوراي اسلامي در اين باره به همشهري گفت: كمشكل عمده در صنعت اتومبيل سازي، مسئله پايين بودن كيفيت قطعاتي است كه در خودروها به كار مي رود. به عبارت ديگر، عدم رعايت استاندارد از سوي قطعه سازان باعث بروز مشكلاتي در خودروسازي مي شود كه حادثه آفرين است».
وي مي افزايد: كبه دليل آنكه طي سال هاي گذشته، يك شعار غير اصولي و غيرعقلايي مطرح شد كه بايد قيمت اتومبيل ثابت بماند، صنعت خودروسازي به يكي از مقولات دردآور صنعت تبديل شد، چرا كه وزارت صنايع براساس وظيفه حاكميتي بايد بر همه ابعاد كيفي، قيمت، نحوه عرضه اتومبيل و خدمات پس از فروش، نظارت دقيق اعمال مي كرد، اما برخلاف اين مسئوليت، تاكنون به اين تعهد خود عمل نكرده است.
از سوي ديگر، اين وزارتخانه همواره بر اين شعار كه اجازه نمي دهيم قيمت اتومبيل بالا برود، تأكيد كرده است. در نتيجه، اين شيوه نگرش سبب شده تا اتومبيل سازان، فشار خود را متوجه قطعه سازان كنند. قطعه سازان نيز كه با افزايش قيمت فولاد (در بعضي مقاطع تا ميزان ۶۰درصد) و افزايش قيمت آلومينيوم مواجه شده اند ناچار از كيفيت قطعات كاسته اند و اين عوامل روي كيفيت قطعه و نهايتاً صنعت اتومبيل سازي به شدت تأثير گذاشته است».
اين نماينده مجلس ضمن انتقاد از وزارت صنايع و سازمان گسترش نوسازي و صنايع مي گويد: كما شكايت هاي متعدد مبني بر آتش سوزي خودرو و سوانح ديگري كه به دليل پايين بودن كيفيت قطعات ايجاد شده، از شهروندان دريافت كرده ايم، اما به رغم در ميان گذاشتن اين موارد با وزارت صنايع و سازمان گسترش و نوسازي صنايع، هيچ عكس العملي از اين دو نهاد و سازمان كه متولي صنعت كشورند ديده نشده است نتيجه، آنكه هر روز مردم در تعميرگاه ها گرفتار و سرگردانند.
در حقيقت اين بي توجهي وزارت صنايع و عدم تعهد به انجام وظيفه حاكميتي در كنترل و نظارت بر خودروسازي سبب شده تا صنعت اتومبيل سازي، بسيار دردسرساز باشد».
ابطحي مي افزايد: كدر حال حاضر، قانون حمايت از حقوق مصرف كنندگان خودرو در مجلس شوراي اسلامي در دست بررسي است، اما حتي اگر اين قانون به تصويب هم برسد ولي مجري به آن اعتقادي نداشته باشد، در وضعيت خودروسازي اتفاق خاصي نمي افتد».
وي با اشاره به اينكه بسياري از خودروها در بدو خروج از كارخانه مشكل اساسي دارند به طوري كه گزارش هاي متعددي از شكستن قطعات و رهاشدن بعضي قسمت هاي خودروها در جاده ها در دست است، گفت: كاين دغدغه ها زماني برطرف مي شود كه وزارت صنايع به وظيفه خود در كنترل و نظارت عمل كند».
محمد حسين اديب- عضو هيأت علمي دانشگاه اصفهان- در گفت وگو با همشهري، ريشه اصلي تصادفات جاده اي در كشور را ناشي از فقدان نظام حمل و نقل در كشور دانست و افزود: كدر حالي كه سالانه حدود ۱۷هزار ميليارد تومان در كشور سوبسيد بنزين توزيع مي شود، كل بودجه وزارت  راه حدود ۲هزار ميليارد تومان است. براي نمونه، در بودجه سال ۸۳ براي ۳هزار نقطه حادثه خيز راه ها، تنها يازده ميليارد تومان بودجه اختصاص يافته بود.
اين ارقام نشان مي دهد كه در كشور ما منابع در نظام حمل ونقل به طور بهينه توزيع نمي شود. از همين روست كه هنوز با هزينه كردن ۶۰۰ميليارد دلار درآمدهاي نفتي طي ۳۰ سال گذشته، يك جاده مناسب بين تهران و شمال يا تهران و بندرعباس وجود ندارد. به عبارت ديگر، تزريق منابع دولتي به نظام حمل ونقل در كشور ما در جهان بي نظير است، چرا كه هيچ كشوري در سال با لحاظ كردن جمعيت و وسعت كشور، ساليانه ۲۰هزار ميليارد تومان به اقتصاد حمل ونقل كمك نمي كند».
اين استاد دانشگاه مي افزايد: كمشكل اينجاست كه در ايران براي سوبسيد بنزين ۱۸هزار ميليارد تومان در سال هزينه مي شود، اما كل بودجه اي كه به وزارت راه اختصاص مي يابد، حدود ۲هزار ميليارد تومان است».
به گفته وي: كاگر يك دهم از سوبسيد بنزين به ۳هزار نقطه حادثه خيز در كشور اختصاص مي يافت، تلفات جاده اي حداقل به ميزان ۵۰درصد كاهش مي يافت. بر اين اساس ضروري است تخصيص منابع دولتي در نظام حمل ونقل دچار تغيير اساسي شود، زيرا اگر بودجه وزارت راه از ۲هزار ميليارد تومان فعلي به ۸هزار ميليارد تومان افزايش يابد طي ۳ سال، زيرساخت هاي ارتباطي كشور آنچنان بهينه خواهد شد كه ديگر شاهد تلفات جاده اي به اين ميزان نخواهيم بود».
اديب مي افزايد: كحذف سوبسيد بنزين در كشور ما به يك تابو در اقتصاد سياسي تبديل شده و از همين رو، طي ۱۰سال گذشته بارها تا آستانه سوبسيد بنزين پيش رفته ايم ، اما در آخرين لحظه عقب نشيني كرده ايم. اين در حالي است كه تا زماني كه اين تابو شكسته نشود كار چنداني نمي توان انجام داد».وي معتقد است: كهمزمان با حذف سوبسيد بنزين بايد واردات اتومبيل نيز بدون حقوق گمركي آزاد شود چرا كه حذف سوبسيد بنزين و حذف تعرفه واردات خودرو يك مسئله است نه ۲ مسئله متفاوت و جدا از هم».وي تصريح كرد: كدر صورت حذف تعرفه واردات خودرو ۳هزار ميليارد تومان رانت در اقتصاد كشور حذف مي شود.
به همين دليل كساني كه از اين ۳هزار ميليارد تومان رانت بهره مند مي شوند، مانع حذف سوبسيد بنزين هستند زيرا ۳هزار ميليارد تومان رانت ايجاد نمي شود مگر اينكه اتومبيل هاي غيراستاندارد در كشور توليد شود. در واقع همه چيز به يك نكته اصلي بازمي گردد و آن ساختار غيربهداشتي توليد خودرو در كشور است كه مشكلات عديده اي ايجاد كرده و يكي از عوارض آن، تشديد تصادفات جاده اي است».

چشم انداز
006939.jpg
مديرعامل شركت بازرسي كيفيت و استاندارد ايران با اشاره به اينكه سرانه مصرف بنزين به ازاي هر خودرو در كشور ايران ۱۰ ليتر است، گفته است: كمتأسفانه كيفيت خودروهاي توليدي در كشور در حد استانداردهاي بين المللي نيست، به طوري كه سال گذشته، تنها شركت بازرسي ۵هزار مورد شكايت دريافت كرده كه طي آن خريداران خودرو، از نقص خودروهاي خود شكايت داشته اند».
اين آمار بدون احتساب شكايت هاي شهرونداني است كه به طور مستقيم به شركت هاي خودروسازي و ساير مراجع ذي ربط مراجعه كرده اند.

پيشرفت كويرزايي باتلاق گاوخوني
006933.jpg
ايسنا: استاد رشته  جغرافيا در دانشگاه اصفهان گفت: وجود آلاينده هايي مانند ذوب آهن و فولاد مباركه در حاشيه  زاينده رود آلودگي هايي را براي اين رودخانه ايجاد كرده است. ازسويي، با بردن فاضلاب اصفهان به شرق، اين فاضلاب در نزديكي پل شهرستان به زاينده رود ريخته مي شود كه محدوده  بسيار وسيعي را بدبو كرده است. وي يكي از معضلات باتلاق گاوخوني را كويرزايي ارزيابي و اظهار كرد: اين كويرزايي در حال پيشرفت به سمت اصفهان است و بايد چاره اي براي حل اين معضل انديشيد.
حسيني ابري ميزان بارندگي سالانه در اصفهان را ۱۰ميليارد متر مكعب دانست و اظهار داشت: اين ميزان، يك دهم آب زاينده رود است و حوزه  آبريز باتلاق گاوخوني نيز حدود يكصد هزار كيلومتر مربع است.
وي پيشنهاد كرد: بر اساس الگوي طومار شيخ بهايي، آلودگي هاي اطراف زاينده رود جمع آوري و توسط لوله هايي از زير زمين در نزديكي تبخيرگاه گاوخوني تصفيه شوند و با كاشتن درخت در اين منطقه، آلودگي ها مهار شوند كه اين كار مزاياي بسيار زيادي خواهد داشت.
او تصريح كرد: هنگامي كه ۷۳درصد صنعت كشور به آب نيازمند است و تنها يك چهارم كشور آب دارد، چاره اي نيست و بايد راهكارهايي انديشيد تا مردم از نعمت آب محروم نشوند و نياز صنعت نيز برطرف شود.

تورهاي درماني در اردبيل
006936.jpg
ايلنا: تورهاي درماني براي اولين بار در استان اردبيل در حال برگزاري است.
مسعود علويان، رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان اردبيل، با بيان اين مطلب افزود: در سرعين با توجه به آب گرم منطقه، تعدادي مركز درماني ارتوپدي با كمك تعدادي از پزشكان متخصص ايجاد شده است. وي تصريح كرد: در كنار اين برنامه سازمان از طريق آژانس، تورهاي يك روزه و دو روزه براي اين عزيزان ترتيب داده تا از ساير فعاليت ها نيز بهره مند شوند.
علويان يادآور شد: اين تورهاي درماني كه از اوايل تابستان كار خود را آغاز كرده، از ۲۹ مسير به سوي منطقه هدايت مي شوند، به طوري كه اين ۲۹ مسير به همراه جذابيت هاي آن در بروشورهايي به تصوير كشيده شده و در اختيار گردشگران قرار مي گيرد. وي تاكيد كرد: در اين بروشورها توضيحاتي در خصوص ويژگي هاي منطقه، نقشه دسترسي به مناطق و قسمتي هم به برنامه آژانس ها و تورگردانان اختصاص يافته است.

واگويه هاي مسافر در راه
عقاب و كلاشينكف!
عباس جعفري
عجب كوه خوش عطر و لباسي است اين كوه! خلوت و خالي از جماعت طبيعت دوست! و عجيب تر اينكه ميزان گوسفند آن به پهناي مراتع آن چه كم است سهند را مي گويم. دشتي افتاده در پاي كوهي نرم و خيال انگيز و بي ادعا گرچه شيبي تند آن را به قله اي ساده و صميمي مي رساند، اما تا قله هم كه مي رسي هنوز برايت اين سربالايي پيمايي جدي نشده. خلوتي خاموش حتي با وجود راههايي كه بر سينه كش كوه دويده است خاكي و پرافت و خيز. و چه خوب كه جان اين كوه كمتر به چرخ ماشين خش افتاده است.
خوشحالم از خلوتي و خاموشي و همراهان اندكم كه آن دورها براي خويش هر كدام در رويايي غرق سينه كش كوه را بالا مي كشند؛ سرخوشانه به عقاب هاي سهند مي انديشم هر گاه كه بالاي اين كوه ايستاده ام چتري از بال عقاب سايه بان سرخسته ام بوده است و خوش از بودني اين چنين در ميان اين نماد بلندپروازي و رهايي. شيب آخر را به سمت قله پاي مي كشم كه عقابي مي پرد، دوربينم را كه به گردن آويخته ام، در دست مي گيرم، او بي آنكه بال بزند بر فراز سرم در چند متري مي چرخد و گردن مي تاباند. بالهايش در پرتو نور خورشيد ظهر به طلا مي ماند. عقاب طلايي سرزمين من اينك به نگاهباني از كوه پير پر گشوده است.
مي دانم كه او تنها نيست. گام آهسته مي كنم و پشت خمانه و آرام گام را بر سنگ مي گذارم در ترك عقاب ديگري بر سنگ نشسته. مي دانم كه از ديدرس چشمان تيزش در امان نيستم. وقعي به بودن و ديدنم نمي گذارد و سر بر مي گرداند. بعد از چند عكسي كه از او مي گيريم سينه به دره مي دهد بال مي گشايد و به آبي آسمان فرو مي افتد!
سر برمي گردانم بر خطر برف. عقابي عقاباني نشسته اند خنكاي برف و خط خاموش آبي كه در سبزناي روشن سمت آفتاب برآمد كوه به دره مي دود. راز تجمع عقابان در اين كنج هستي است.
مي شمارم يك به يك شان را؛ اين سرمايه هاي مانده در دخل خالي وطن را، دخلي كه هر روز خرج مي شود، دخل هنگفتي كه مثل برف هاي قله در تموز هر روز آب مي شود بي اميد به بارشي ديگر. شماره مي كنم عقابان آسمان سهند را هيجده تايي مي شوند.
هيجده عقاب بازمانده از خيل عقابان تيزبال سهند. باز مانده گنج سوخته وطن را مي شمارم.
جام سهند شيفتگان خود را دارد: از مني كه از دشت هاي جنوب خراسان آمده ام تا اين يكي كه از دوردست هاي ونكور يا اين  لر كه اسپي كوه. كمخمل كوه» و كيافته» را گذاشته آمده تا از سهند بالا برود.
ادامه دارد

زادبوم
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
حوادث
بين الملل
فرهنگ و آموزش
سياسي
شهر تماشا
سلامت
شهري
ورزش
يادداشت
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   ورزش   |   يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |